باید البته آقایان تصفیه بکنند. ما هر دو طرف قضیه را باید ببینیم: آن مقدار مفیدش- بلااشکال- همه ما قائلیم به این که باید باشد و احدی حق ندارد دخالت بکند. آن طرف غیرمفیدش و آن چیزی که مفسده دارد، باید کمیتهها تشکیل بشود، گروههایی تشکیل بشود، شوراهایی تشکیل بشود برای این که تصفیه بکند این را. اگر یک روزی عاجز از تصفیه شدید، آن وقت باعث این میشود که آیا باید اینها باشند یا نه. آن وقت باید این صحبت را بکنید. باید بگردید دنبال این که اشخاص صالح پیدا کنید. یکی، یکی کمیتهها را تفتیش بکنید؛ دیدید که یک نفری است که مردم مثلاً به او سوءظن دارند، این را ساواکی میدانند یا از عملش فهمیدید که میخواهد ... خلاف بکند، این را بردارید؛ کنار بگذارید... یک نفر آدم مورد اطمینان جایش بگذارید. نه در تهران، این در همه جا باید بشود؛ این مسألهای است که در همه جا باید بشود.(1)
دیشب بود که در روزنامه دیدم که سفیر سوئیسی گفت که قانون اساسی در این مملکت به رفراندم گذاشته میشود. و در همه جا این رسم هست. برویم سراغ وزارتخانهاش، آن هم نه. برویم سراغ اداراتش، آن هم نه. ما همچو چیزی نمیخواهیم. ملت ما میخواهند که اسلام در خارج تحقق پیدا بکند. یعنی هرکس وارد هر وزارتخانهای بشود خیال کند که وارد شده در یک معبدی؛ یک جایی که مردمش [در] آن جا هستند مردم صالحند. اگر وارد شد در ژاندارمری، مثل سابق نباشد که رضاخان وارد شده بود. آن وقت مینوشتند که وارد شده بود در اداره ژاندارمری، دست گذاشته بود در جیبهایش گفته بود میترسم بدزدند! این جور نباشد.(2)
سردارهای جنگهای اسلامی امام جماعت هم بودند. همان سرداری که میفرستادند حاکم کجا شده بود، یا میفرستادند رئیس لشکر کذا بود، امام جماعت هم بود. آنها صالح بودند. نه امام جماعت که چیزی نبود، نه. آنها صالح بودند. ما حالا میخواهیم این طور باشد که آن رئیس ستادمان هم همچو باشد که به او اقتدا بکنند. نخست وزیرمان هم همچو باشند که به او اقتدا میکنند. به ایشان اقتدا میکنند. ما میخواهیم این طور باشد. ما میخواهیم همچو باشد که هر جای مملکت که برویم، اسلام را آن جا ببینیم. مقصد ما این است. مقصد ما این نبود که یک لفظی بگوییم که ما جمهوری اسلامی میخواهیم، باقیاش دیگر هیچی. حالا باید این کارها را انجام بدهیم.(3)
باید مجلس رسیدگی کند و افرادی که بنایشان بر این است که به اسم اسلام یک کارهایی انجام بدهند و برخلاف اسلام است، به اسم اسلام کارهایی انجام میدهند که موافق با مارکسیست و کمونیست است و به اسلام مربوط نیست، باید مجلس جلوی اینها را بگیرد. دولتی که حالا انتخاب خواهد شد، باید افرادی باشند که به اسلام عقیده داشته باشند، نه مثل بعضی از اشخاصی که در وزارت کشاورزی بودند و به اسلام اصلاً اعتقادی ندارند اینها، اینها کمونیستهایی هستند که به صورت اسلام بیرون آمدند، اینها باید هیچ وقت داخل در دولت نباشند، هیچ وقت داخل در وزارت کشاورزی نباشند.(4)
من امیدوارم که ان شاءالله این مجلس که الان افرادش اکثراً مردم صالحی هستند، و شورای نگهبان هم از علمای قم هستند یک عدهای که و دیگران هستند در آن جا، در این امور رسیدگی بکنند... هر طرحی که مخالف با اسلام است باید رد بشود. نباید تحت تأثیر چند نفر کمونیست و چهار نفر مارکسیست قرار بگیرند، و اینها بروند وزارتخانهها را خراب بکنند و مردم را ناراحت بکنند. الان مردم ناراحتند، و این ناراحتی اسباب این میشود که شکست بخورد این نهفضت، البته باید رسیدگی بشود. و من امیدوارم که ان شاءالله وقتی که مجلس بنا شد رسیدگی به این امور بکند من هم پیشنهاد بکنم به آنها که رسیدگی صحیح بکنند، و هر یک از پیشنهادهایی که قبلاً شده و [قوانینی] که گذشته است در مثلاً وزارتخانهها، اینها بخواهند مطالعه کنند، و شورای نگهبان هم مواظبت کند که هیچ کلمهای مخالف با اسلام نباشد. ما میخواهیم یک جمهوری اسلامی باشد. ما میخواهیم اسلام باشد.(5)
اگر چنانچه همین دولت شد و همین اشخاص شدند، که کارشان [را] انجام میدهند؛ اگر این نشد و یک کس دیگری شد و یک جمعیت دیگری شدند، شما نباید از این جهت [نگران] باشید که ما رفتیم، یک کس دیگر آمد؛ باید ببینید که آن جا میتوانید کار بکنید یا نه. آنها هم که میآیند، اگر واقعاً میخواهند خدمت بکنند، برای اسلام خدمت بکنند، آنها هم پیش خدا مأجورند، بعد هم معلوم میشود چکارهاند. و اگر آنها میخواهند یک مقامی را اخذ بکنند، یک کاری را انجام بدهند به واسطه این که مقام داشته باشند، آنها هم پیش خدا معلوم است و بعد هم مؤاخذه خواهد شد. باید کسانی که میخواهند یک کاری بکنند، باید فکر این باشند که شایسته این کار هستند یا نه! مسائل مهم است. مسأله دولت، مسأله ریاست جمهور، مسأله ریاست مجلس، مسأله قوه قضائیه، وزارت، همه اینها اهمیت دارد. اگر چنانچه انسان دنبال این باشد که حالایی که من رئیس دولت هستم، بروم دنبال رفقایی که همراه من هستند، کارآمد باشند یا نباشند، به این کار نداشته باشد، بداند که این کار، کار شیطانی است. رئیس جمهور هم اگر دنبال این باشد که وزرایی تعیین بکند، معرفی بکند که آن وزرا فرمانبردار خودش باشند، نه فرمانبردار اسلام، آن هم بداند که این کار، کار شیطان است، کار انسان متعهد نیست- و هر یک از ما- این یک مسأله معیاری است برای همه، که اگر چنانچه واقعاً متعهد است، فرقی نکند که حالا من وزیرم، یا این که وکیل هستم، یا اینکه کار دیگر از من میآید، یک کار دیگر، هرچه شد؛ من برای اسلام میخواهم کار بکنم. و میدانید که الان ما احتیاج داریم؛ مملکت ما احتیاج به خدمتگزار دارد؛ احتیاج دارد که اشخاص فهیم، اشخاص فعال در این کشور خدمت بکنند. و ما مورد هجوم همهی آن جاها هستیم، همهی کسانی که بدخواه اسلام هستند، هستیم.(6)
فکر ما این معنا باشد که افرادی باشند که برای اسلام خدمت میکنند، نه افرادی باشند که برای من خدمت میکنند. این در دولت هست و در رئیس جمهور هست و در قوه قضائیه هست و همه جا هست. آنهایی که انتخاب میخواهند بکنند، توجه به این، باید همیشه نصب العین این باشد، و الا انسان به خطا وارد میشود. و امروز هم اگر معلوم نشود که این چه شده است، یا یک روزی در همین دنیا معلوم میشود، این جا هم نشد، جای دیگر بلااشکال معلوم میشود. این یک مسألهای است که، این طور نیست، مخفی نمیماند؛ منتها یک روزی به انسان میگویند که دیگر دستش کوتاه است. اگر در این عالم معلوم بشود، خوب، دستش باز باز است، میتواند کاری بکند، میتواند جبران بکند؛ اگر از این جا گذشت و پرده دیگری در کار آمد، دیگر دست انسان کوتاه است، نمیتواند کاری بکند. عذر هم در آن جا بعد از گذشتن، دیگر فایده ندارد.
«آلآنَ وَ قَد عَصَیتَ قَبل»، به فرعون میگوید؛ فرعون آن آخر که میخواست غرق بشود. همچو که تو مرگ رفت، گفت همانی که آنها میگویند من هم میگویم در صورتی که نبود این طور، وقتی برمیگشت هم همان بود.(7)
راهبردهای تصریحی:
1- شرط احراز مسؤولیتها توسط افراد، تعهد و تخصص آنان است.
2- افراد مؤمن و متعهد میتوانند در محل کار خود تحول بنیادین ایجاد کنند.
3- تصفیهی پستها و مسؤولیتها از اشخاص منحرف و غیرمعتقد به نظام جمهوری اسلامی، بر همهی مسؤولین لازم است.
نکات استنباطی:
1- در اسلام بر تعهد افراد تأکید ویژهای شده است تا جایی که در صدر اسلام فرد مسؤول در هر ناحیهای هم دارای سمت رسمی و اداری و هم سمت معنوی و دینی بود.
2- تاکید بر مسأله تعهد و ایمان و پاکی افراد در مسؤولیتها از توطئه نفوذ افراد منحرف در پستها و مسؤولیتهای مهم جلوگیری میکند.
پینوشتها:
1- صحیفه امام (رحمة الله)، ج7، صص 48 و 49.
?- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 8، صص 191 و 192.
3- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 8، ص 192.
4- صحیفه امام(ره )، ج13، ص 65.
5- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 13، صص 65 و 66.
6- - صحیفه امام (رحمة الله)، ج 19، صص 366و 367.
7- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 19، صص 367 و 368.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/م