مترجم: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
معماری باروک همان طور که از اسمش پیداست، سبک ساختمانی دوران باروک است که در سال 1600 در رم آغاز شد. آن هم چنین در قرون هفدهم و هیجدهم به مناطق دیگر اروپا گسترش یافت.
سبک هنر، معماری و موسیقی باروک در دورهی 1600 تا 1750 پیشرفت کرد. این معماری از معماری رنسانس در دههی 1600 در ایتالیا ظهور کرد که در آن زمان معماران از سبکهایی که از حدود 200 سال پیش استفاده میشد، خسته شده بودند. به طور ساده، عبارت باروک هر چیز بیقاعده، عجیب و غریب و یا انحرافی از قوانین و نسبتهای ثابت شده را توصیف میکند. در این دوران معماران به ایجاد نماهای خمیده شروع کردند و از خم دوبل در ساختمانهای مختلف زیادی استفاده کردند.
مرمر، مطلا و برنز موادی بودند که توسط معماران این دوران به کار رفتند. شکل بیضی عمدتاً به هنگام ساخت ساختمانها استفاده شد. گیان لورنزو برنینی و فرانسیسکو بورومینی دو معمار مهم این دوران بودند. چون رشتهی اول برنینی مجسمه سازی بود به همین دلیل او دوست داشت که از آنها در ساختمانهای خود استفاده کند. فرانسیسکو بورومینی نیز مجسمه ساز و سنگ تراش بود که از شکلهای زیاد و فرمهای مختلف در طراحیهای خود استفاده میکرد.
ویژگیها :
برخی از ویژگیهای معماری باروک در زیر لیست شده است : نقاشیهای روی گچ خشک نشده سقف در مقیاس انبوه
استفادهی دراماتیک و یا یکنواخت از نور
طرح مرکزی دراماتیک روی نماهای خارجی
استفادهی فراوان از تزئیناتی نظیر ضماد، گچ، مرمر و یا پرداخت کاریهای مصنوعی
استفاده از درونیهایی شبیه پوسته برای نقاشی و مجسمه سازی (به ویژه در اواخر دوران باروک)
استفاده از ستونها، گنبدها، برجها و پنجرههای بیضی
رم و ایتالیای جنوبی :
شروع معماری باروک در نمونههای ایتالیایی بازیلیک با گنبدهای متقاطع و صحنهای کلیسا بود. کلیسای سانتا سوزانا اولین سازهی رومی بود که با قراردادهای اصولی که نمونهاش در ژسو آورده شده بود، شکسته شد. آن کاربرد ستونهای دینامیکی و ستونهای چهارگوش، تودههای مرکزی همانند برجستگیها و انقباض دکوراسیون مرکزی بود که به پیچیدگی سازه میافزودند.میدان سنت پیتر به عنوان شاهکار تئاتری باروک تحسین شده است. این میدان با دو ردیف ستون که توسط گیان لورنزو برنینی در مقیاسی بیسابقه طراحی شده بود، شکل گرفت تا مناسب فضا باشد و احساس بهت و شگفتی را فراهم کند. کلیسای رنگارنگ بیضی شکل سانت ادریا کورینال یکی از طراحیهای مورد دلخواه برنینی بود.
فرانسیسکو بورومینی رقیب رئیسی برنینی در کلیسای پاپی بود. بورومینی روش شبه انسانی را در قرن شانزدهم محکوم کرد و انتخاب کرد که پایهی طراحیهای خود را بر اساس شکلهای پیچیدهی هندسی قرار دهد. کلیسای سان کارلو اله کواترو فونتان که با طرح بیضی موجدار و ریتمهای محدب معقر مجتمع مشخص میشود شاهکار نمادین بورومینی است. سانت لوو ساپینزا، یکی از آخرین کارهای او نیز همان ناسازگاری سطح صاف و ابتکار بازیگوشانه را نشان میدهد که با گنبد فانوسی چوب پنبهای متمرکز شده است.
آن کارلو فونتانا بود که بعد از مرگ برنینی تأثیر گذارترین معمار در رم بود. فونتانا از طریق تألیفات بسیار خود و هم چنین از طریق تعداد معمارانی که آموزش داد، تأثیر اساسی بر معماری اعمال کرد. قرن هیجدهم بود که پایتخت معماری اروپا با روکوکو ایتالیایی از رم به فرانسه منتقل شد که از دههی 1720 در رم رشد یافته بود و از ایدههای بورومینی به طور زیادی تأثیر پذیرفته بود.
ایتالیای شمالی :
در شمال ایتالیا بود که پادشاهان عضو خانهی ساووی، پذیرای سبک جدید شدند. گواریون گوارینی، فیلیپو جووارا و برناردو ویتون معمارانی بودند که توسط آنها استخدام شدند تا جاه طلبی سیاسی پر آب و تاب آنها و مقام سلطنتی جدید حاصل شده توسط خاندان آنها را نشان دهند.گوارینی که یک راهب پیرو فلسفه ارسطو بود، رسوم زیادی را ترکیب کرد تا سازههای بیقاعدهای را خلق کند که برای نماهای غیر سنتی و ستونهای بیضی خود مشهور و برجسته هستند. یکی از پر زرق و برق دارترین کاربردهای سبک معماری باروک، پلازو کاریگنانو اثر گوارینی است که یک ساختمان تاریخی در ایتالیا است.
معماری جووارا بود که با جزئیات کم وزن، شکلهای سیال و روان و مناظر باروح، بر هنر روکوکو پیشی گرفت. برناردو ویتون به طور زیادی از درخشندگی و تنوع جووارا و گوارینی تأثیر پذیرفت. برناردو ویتون به خاطر کلیساهای پر زرق و برق دار روکوکو که طرحهای چهار گوش و جزئیات ظریف دارند، ماندگار شده است. طراحیهای او شامل ویژگیهایی از جمله قبههای چند گانه، سازه درون سازه و گنبد درون گنبد است.
انگلستان :
کریستوفر رن 53 کلیسا را در انگلستان بعد از آتش سوزی بزرگ لندن بازسازی کرد. هر کلیسا که توسط رن ساخته شد، زیبایی شناسی باروک را در سازهی متحرک خود و مناظر تغییر پذیر چند گانه نمایش داد. بلند همتترین پروژهی رن، کلیسای جامع سنت پائول بود که شباهتهای زیادی با درخشندهترین کلیساهای گنبد دار ایتالیا و فرانسه داشت.با وجود این واقعیت که رن در معماری دنیوی نیز فعال بود، ولی اولین خانهی کشور حقیقتاً باروکی توسط ویلیام تالمن در چتس ورس طراحی و ساخته شد. این شکل معماری با سِر جان وربورگ و نیکولاس هاوکسمور که در تاندم کار میکردند، به اوج رسید. باارزشترین کار آنها قلعهی هوارد و کاخ بلنهیم بود. سالن سیتان دلاوال که عمارت نسبتاً سادهای بود آخرین کار ون بروگ بود. در این کاخ بود که ون بروگ که نمایش نامه نویس ماهری بود، به اوج درامای اصلاحی خود رسید و بار دیگر موازات بین تئاتر و معماری باروک هم عصر را پر رنگتر کرد. ون بروگ تلاش کرد تا این معماری را بخشی از امپراطوری انگلستان بسازد؛ اما متأسفانه آن هرگز با طعم انگلیسی صادقانه نبود.
آمریکای اسپانیایی :
معماری باروک در آمریکا به عنوان سبک دکوراسیون گچ بری با باروک آمریکایی کاملاً نوپا که تنها در سال 1664 ظاهر شد، گسترش یافت؛ زمانی که معبد یسوعیون در پلازا دس آراماس در کوسکو ساخته شد. حتی بعد از این سازه، سبک جدید به ندرت بر سازههای کلیساها تأثیر گذاشت.صومعه سان فرانسیسکو در لیما نمونهای از معماری باروک پرویی است. کلیسای "دوشیزهی ما" در لا مرسد در لیما نمونهای از آخرین نوع باروک نمای پرویی است. در مکزیک، برخی معماریهای گزاف عجیب و غریب و پر حرارت بصری وجود دارند که به عنوان چوریگورسک مکزیکی شناخته میشوند. ساگراریو متروپولیتانو در شهر مکزیک شاهکاری از لورنزو رودریگرز است. نمونهی دیگر کلیسای جامع باروک یعنی سانکچوری در اوکتالان است که سطح آن با کاشیهای قرمز روشن پوشانده شده که به طور مطبوعی با انبوهی از عناصر تزیینی متراکم که به ورودی اصلی و گلهای پهلویی باریک که در بیرون و داخل هستند اعمال شده، کنتراست دارد.
پیوبلا پایتخت حقیقی باروک مکزیکی است. در آنجا تأمین فوری سرامیکهای رنگ آمیزی شده با دست و سنگهای خاکستری بومی منجر به ظهور بعدی آن به صورت شکل هنر شخصی و شدیداً محلی میشود که یک طعم هندی دارد. در پیوبلا شما مطمئناً میتوانید در حدود 60 کلیسا پیدا کنید که نماها و گنبدهای آنها کاشیهای لعابی از رنگهای مختلف را نشان میدهند. داخل چنین کلیساهایی به طور غلیظ با زیور آلات و زرورقهای طلایی اشباع شده است. در قرن هیجدهم بود که صنعتگران محلی برند مشخصی از دکوراسیون گچ بری سفید رنگ را گسترش دادند. این دکوراسیون بعد از این که شیرینی پیوبلان از شکر و سفیدهی تخم مرغ ساخته شد، آلفنیک نام گذاری شد.