مرجعیّت دینی و علمی اهل بیت (علیهم السلام)

دربارۀ اهل بیت عصمت و خاندان پیامبر ، به ویژه امامان معصوم (علیهم السلام) ، از ابعاد مختلف می توان بحث کرد که هر کدام در خور توجه ، مطالعه و بررسی است و از پژوهش های سودمند به شمار می روند ؛ اما آن چه در این پژوهش مورد نظر است ، جایگاه علمی و مرجعیت دینی اهل بیت (علیهم السلام) و نقشی است که در هدایت دینی و فکری مسمانان دارند و باید داشته باشند و نیز وظیفه ای که امت محمدی در رجوع به این خاندان برای شناخت دین و قرآن و محور قرار دادن اهل بیت در زندگی و تبعیت و الگوگیری از آنان در همۀ امور خویش دارند .
يکشنبه، 15 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرجعیّت دینی و علمی اهل بیت (علیهم السلام)
مرجعیّت دینی و علمی اهل بیت (علیهم السلام)
مرجعیّت دینی و علمی اهل بیت (علیهم السلام)

نويسنده:جواد محدّثی
دربارۀ اهل بیت عصمت و خاندان پیامبر ، به ویژه امامان معصوم (علیهم السلام) ، از ابعاد مختلف می توان بحث کرد که هر کدام در خور توجه ، مطالعه و بررسی است و از پژوهش های سودمند به شمار می روند ؛ اما آن چه در این پژوهش مورد نظر است ، جایگاه علمی و مرجعیت دینی اهل بیت (علیهم السلام) و نقشی است که در هدایت دینی و فکری مسمانان دارند و باید داشته باشند و نیز وظیفه ای که امت محمدی در رجوع به این خاندان برای شناخت دین و قرآن و محور قرار دادن اهل بیت در زندگی و تبعیت و الگوگیری از آنان در همۀ امور خویش دارند .
هم چنین این مقال به زیان هایی اشاره دارد که از ناحیۀ کنار گذاشتن اهل بیت از صحنۀ علمی و فکری و سیاسی از سوی قدرتهای حاکم و به تبع آنان از سوی مردم ، متوجه امت اسلامی شده است و می شود . مرجعیت دینی و علمی اهل بیت (علیهم السلام) معرفت دینی وآشنایی با احکام و معارف اسلامی ، برای مسمانان یک ضرورت است و هر کس دین شناس تر و دین دارتر باشد ، ارزش مندتر خواهد بود . مسمانان ، این معرفت و علم را در عصر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) از ایشان می آموختند ، اما پس از آن حضرت ، مجرا و مسیر زلال و مطمئن برای رسیدن به « معرفت دینی » و علم مفید و شناخت احکام خدا ، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند .
آنان ، مفسّران قرآن ، وارثان علوم انبیا و خازنان علم الهی و به تعبیر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ،عِدل قرآن و « ثِقل اصغرند » . این حقیقت در روایات بسیاری مطرح شده است و از مجموع آنها بر می آید که خواستۀ خداوند و رسول خدا آن بوده که مردم در امور دینی ، علم به احکام خدا ، آموختن قرآن ، پیمودن صراط مستقیم و سلوک اخلاقی و معنوی ، با فروغ تابان اهل بیت پیش روند و آن حجت های الهی را الگو ، پیشوا و مرجع خود قرار دهند ، تا هم با دین صحیح آشنا شوند ، هم عملشان بر مدار حق باشد و هم نزد خداوند متعال حجت داشته باشند . اکنون به برخی از سرفصل های روایی که بیان کنندۀ این موضوع اند ، اشاره می کنیم : 1 – سؤال از اهل ذکر به گواهی عقل و به فرمودۀ وحی ، در هر مسئله ای باید به کارشناسان و آگاهان آن مسئله مراجعه کرد . قرآن کریم می فرماید : « فاسئلوا اهلَ الذّکر اِن کنتم لا تعلمون ؛1 اگر نمی دانید ، از دانایان و آگاهان بپرسید .» علامه طباطبائی می نویسد : آیه ، به یک اصل عمومی عقلایی اشاره دارد و آن این که جاهل به اهل خبره مراجعه می کند .2 اما این که در امور دین ، اهل ذکر و آگاهی کیست ، درروایات بر « اهل بیت » تطبیق شده است . حضرت علی (علیه السلام) می فرماید : « نَحنُ اهلُ الذّکر ؛3 اهل ذکر ، ماخاندانیم » .امام باقر (علیه السلام) نیز در ذیل آیۀ فوق می فرماید : « هم الائمَه مِن عِتره رسول الله ؛4 اهل ذکر ، امامان از خاندان پیامبر خدایند . » در برخی روایات هم بیان شده که « ذِکر» یعنی قرآن چون ائمه و اهل بیت نیز اهل قرآن و داناترین افراد به احکام کتاب الهی اند ، پس باید مرجع دینی مردم قرارگیرند . 2 – رجوع به حجت حجت ، هر شخص یا سخن و شاخصی است که برای دیگران « معیار » محسوب می شود .
انسان باید برای کارها ، جهت گیری ها ، حرف ها و عقایدش « حجت » داشته باشد تا خداوند از او بپذیرد . حجت شناسی و عمل بر طبق حجت و برهان ، از وظایف یک مسلمان است . ما امامان و اهل بیت را حجت از سوی خدا می شناسیم . به همین دلیل گفتار ، کردار و فرمان آنان برای ما حجت و دلیل است . در دعای « اللّهم عرّفنی نفسک ... » از خداوند می خواهیم که حجت خود را به من بشناسان ، که اگر حجت تو را نشناسم ، از دینم گمراه خواهم شد : « اللّهم عرّفنی حجّتک ... ».5 در روایت معروفی که از امام زمان (علیه السلام) نقل شده است ، آن حضرت توصیه فرموده اند : در عصر غیبت ، در حوادث و پیش آمدها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم .» فانّهم حجّتی علیکم و انا حجّه الله .»6 در روایات فراوانی ، شناخت امام و حجت الهی و تعبّد و اطاعت در برابر او ، شرط اسلام و ایمان معرفی گردیده و مرگ بدون شناخت امام و حجت الهی ، « مرگ جاهلی » دانسته شده است.7 در زیارت جامعۀ کبیر نیز اهل بیت (علیه السلام) حجت های الهی بر بندگان خدا به شمار آمده اند : « حُججاً علی بریّته » . 3 – محوریّت در دانش علوم اهل بیت (علیه السلام) ، نشأت گرفته از دانش بی پایان الهی و به اصطلاح معروف ، « علم لدّنی » است ؛ علمی که نقص و خطا در آن نیست و چون آنان ، دانش آموختۀ علوم ربّانی اند ، پس در کسب دانش صحیح هم باید شاگرد آنان بود . این توصیه در روایات فراوانی آمده است : از جمله امام باقر (علیه السلام) می فرماید ک « شَرِّقا و غَرِّبا ، فلا تجدانِ علماً صحیحاً الاّ شیئاً خَرَجَ مِن عندِنا اَهلَ البیت ؛8 به شرق و غرب بروید ، هیچ دانش صحیحی نخواهید یافت ، مگر آن که از نزد ما خاندان بیرون آمده باشد .» این حدیث ، به یک واقعیت خارجی اشاره دارد .
احادیثی هم دستور می دهد که به اهل بیت رجوع کنید ؛ از جمله این حدیث امام صادق (علیه السلام) : « اِذا اراتَ العلمَ الصحیحَ فَخَذَ مِنَ اَهلِ البیت ؛9 هر گاه در پی دانش صحیح بودی ، آن را از اهل بیت فرا گیر. » جای بسی تأسف است که با وجود ائمۀ اهل بیت ، که چراغ های روشن علم و هدایت بودند ، کسانی در پی دیگران راه افتادند و اهل بیت را رها کردند . غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم – در کشوری که قبله نما موج می زند 10 4 – راهنمای حق و هدایت در کشاکش حرف ها ، دعوت ها ، تبلیغ ها و تعلیم ها ، گاهی کسانی گمراه می شوند یا دنباله رو گمراهان می گردند . برای این که حق را گم نکنیم و در مدار حرکت های ضلالت بار و داعیه های بی اساس و باطل قرار نگیریم ، باید معیار و شاخص درستی داشته باشیم و به دستگیرۀ محکمی چنگ بزنیم که امواج ، ما را به این سو و آن سو نبرد . اهل بیت ، همان معیار صحیح و ستون استوار و حبل المتین محکم و چراغ راهنمایند . حضرت علی (علیه السلام) در سخنی ، اهل بیت را معیار راه درست و حق معرفی کرده و می فرماید : « أنظروا أهلَ بیتِ یُعیدوکم فی ردی ؛11 به خاندان پیامبر تان بنگرید ، همراه با روش و راه آنان باشید و از آنان پیروی کنید ؛ آنها نه شمارا از هدایت بیرون می کنند و نه در گمراهی وارد می سازند .» اگر خاندان پیامبر ، راهنمای حق و شاخص هدایت اند ، پس نباید آنان را رها کرد و به دیگران روی آورد . این ، نشانه و سبب گمراهی است . تاریخ هم گواه است که پس از پیامبر ، عده ای به بیراهه افتادند و گرفتار فتنه های گوناگون شدند ، زیرا اهل بیت
را محور و معیار قرار نداند . حضرت امیر (علیه السلام) درگِله از بیراهه روی ها و فریب خوردگی های بخشی از مردم ، دردمندانه چنین می فرماید : « کجا می روید ؟ چگونه دروغ می بافید ؟ در حالی که هنوز نشانه ها برپاست و آیه ها روشن است و نور افشان ها استور و بر پا! کجا سرگردانتان می کنند ؟ بلکه چگونه حیرت زده می شوید ، در حالی که خاندان پیامبرتان میان شماست و آنان زمام داران حق و نشانه های دین و زبان های صدق اند ، پس آنان را به بهترین جای گاه های نزول قرآن فرود آورید و همچون تشنگان ، به آبشخور زلال آنان فرود آیید .»12 5 – وصایت و خلافت در احادیث بی شماری ، اهل بیت و امامان این خاندان ، « اوصیا » و « خلفا »ی پیامبر معرفی شده اند . همان گونه که پیامبر در عصر حیات خود ، مرجع علمی و دینی مردم بود ، پس از وفاتش نیز اوصیا و جانشینان او چنین نقشی دارند و مردم موظفند به آنان رجوع کنند . امام حسین (علیه السلام) در حدیثی می فرماید : خداوند بزرگ بنده اش محمد (صلی الله علیه و آله) را به نبوت برگزید و او را نزد خویش برد و ما خاندان او ، اولیای او ، اوصیای او ، وارثان او ، شایسته ترین مردم به جایگاه او در میان مردم بودیم ؛ اما دیگران افراد دیگر را به جای ما نهادند ... .»13 پیامبر خدا دربارۀ امیرا لمؤمنین (علیه السلام) فرمود : « یا علی ! انت وصیّیّ و خلیفتی علی اهلی و امّتی فی حیاتی و بعدَ موتی ؛14 یا علی ! تو وصیّ و جانشین من بر خانواده ام و بر امتم هستی ، چه در حال حیاتم و چه پس از وفاتم .» چنین احادیثی دربارۀ اهل بیت هم وارد شده و جز وصایت و خلافت ، برموّدت و محبت و ولایت آنان نیز تأکید شده و آن را ملاک قبولی اعمال و درستی مسیر و قبول پروردگار دانسته اند . 6 – اقتدار و تبعیّت دین ، فقط به رابطۀ فردی با خدا و آشنایی با احکام فردی اختصاص ندارد ؛ مسائل اجتماعی و سیاسی و شئون رهبری و رهروی نیز در قلمرو دین قرار دارد . از این رو امت پیامبر باید در خط سیاسی و عمل اجتماعی هم از این خاندان تبعیّت کنند . توصیه های فراوان شده که در مسائل دینی و اجتماعی ، نه از اهل بیت جلو بیفتد و نه از آنان عقب بمانیم ، بلکه همراه و هم رکاب آنان باشید و ببینید چه می گویند ، به همان نحو عمل کنید . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است : « اهلُ بیتی نُجُوم لاهل الأرض ، فلا تَتَقَدَّموهم و قدّموهم ، فَهُمُ الوُلاهَ بَعدی ؛15 اهل بیت من ، ستارگانی برای اهل زمین اند . از آنان جلو نیفتید و آنان را جلو بیندازید ، چرا که پس از من ، آنان سرپرستان شمایند .» در صلوات شعبانیه نیز دربارۀ جایگاه اهل بیت می خوانیم : این خاندان ، کشتی جاری در امواج متلاطم و دریاهای پرگرداب اند ؛ هر که بر این کشتی سوار شود ، ایمن می گردد و هر که جا بماند ، غرق می شود . هر که از آنان جلو بیفتد ، از دین بیرون می رود و هر که از ایشان عقب بماند ، نابود و تباه می شود و هر کسی ملازم و همراه آنها باشد ، به آنان ملحق می شود و به مقصد می رسد : « ... المتقّدم لهم مارِقُ ، و المتأخَرُ عَنهُم زاهِقُ ، و اللازّم لَهُم لاحِقُ ».16 7 – مرجع دین شناسی در طول تاریخ ، گرایش ها ، مسلک ها ، فرقه ها و مذهب های متفاوتی پدید آمده است که محور بسیاری از آنها ، به نوع فهم دین و برداشت از قرآن و حدیث بر می گردد . بسیاری از آنان نیز « چون ندیدند حقیقت ، ره افسانه زدند » . امروز نیزبه نام « قرائت های مختلف از دین » ، کج راه ها و انحرافاتی در فهم دین و برداشت از آیات و روایات دیده می شود ، مرجعیت دینی و علمی اهل بیت ، در این زمینه هم کار ساز است و جلوی بدعت ها و انحرافات را می گیرد . ماجرای حضرت عبدالعظیم و عرضۀ عقاید و باورهایش بر امام هادی (علیه ا لسلام) و در خواست از آن حضرت راجع به بیان اشکالات عقاید وی ، روشن ترین گواه « عمل درست » در دین آموزی از اهل بیت و معیار قرار دادن این خاندان است. حسین بن علی (علیه السلام) فرموده است : « نَحنُ الّذین عِندنا علمُ الکتابِ و بیانُ ما فیهِ ، وَ لَیسَ لاحدٍ مِن خَلَقَه ما عِندَنا ، لانَا أَهلُ سِرِّ الله ؛17 ماییم آنان که علم به کتاب خدا و بیان آن چه در آن است ، نزد ماست ، هیچ یک از بندگان خدا دانستنی ها و داشته های ما را ندارد ، چرا که ما رازداران خداوندیم .»
افتخار شیعه آن است که دین را از این خاندان فرا می گیرد و پیرو معارف اهل بیت است . در زیارت جامعۀ کبیره که متن ان از امام هادی (علیه السلام) روایت شده است ، خطاب به اهل بیت عصمت می گوییم : « بِکُم عَلَّمَنا اللهُ مَعالِمَ دینِنا ... ؛ خداوند علوم و معارف اسلامی را به سبب شما به ما آموخته است .» اگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیث معروف « ثقلین » ، اهل بیت و قرآن را کنار هم و عدل یک دیگر قرار داده است ، اشاره به همین مرجعیت دارد . آن حضرت فرمود : من دو چیز نفیس و گران بها میان شما برجای می گذارم که اگر به هر دو چنگ زنید و تمسّک جویید ، هرگز گمراه نمی شوید و این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند ؛ یکی ، « قرآن » ، دیگری ، « عترت » : « انّی تارَکُ فیکم الثَقَلَین ، ... کتابَ الله و عِترتی ... ». 18 همان گونه که قرآن در فرهنگ دینی ما ، یکی از منابع شناخت اسلام و معارف الهی است ، اهل بیت نیز در کنار قرآن و دوشادوش آن ، منبعی مطمئن و مستحکم برای درک صحیح از دین خداست . محورها و سرفصل های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد ، اهل بیت (علیهم السلام) در شناخت دین و کسب علم در همۀ زمینه ها ، مرجع و ملاکند و خداوند متعال چنین نقش و جایگاهی را برای آنان در نظر گرفته است . این نشانه ها ، سند حقانیت و شایستگی آنان برای امامت مسلمین و هدایت بشر و تداوم خطّ انبیا و تفسیر دین الهی است . به همین مقدار بسنده می کنیم و علاقه مندان را به مطالعۀ کتاب های مفصّل تر ارجاع می دهیم . * محورهای پژوهش : 1 . چرا اهل بیت ، مرجع علمی و دینی مسلمانان هستند ؟ 2 . در چه مسائل و موضوعاتی می توان و باید به اهل بیت مراجعه کرد ؟ 3. چه آفت ها و آسیب هایی برای تمسّک به قرآن بدون تمسّک به اهل بیت وجود دارد ؟ 4 . علوم مختلف ائمه و آشنایی اهل بیت به همۀ زبان ها . 5 . چرا شیعه را پیرو « مذهب اهل بیت » می دانند ؟ 6 . رجوع به اهل بیت در مسائل دینی و سیاسی و نقش وحدت آفرینی آنان . 7 . علل بروز فرقه های مختلف در امّت اسلامی . 8 . کمال دین در سایۀ ولایت اهل بیت (علیهم السلام) . 9 . نقش سازندۀ محبت و ولایت خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) . 10 . میراث گران بهای علمی و فقهی امامان معصوم (علیهم السلام) . * منابع پژوهش : 1 .قرآن و نهج البلاغه . 2. اصول کافی ، ج 1 ( کتاب الحجّه ) . 3 . بحارالانوار ، ج 23 تا 27 . 4 . محمد حسین یعقوب ، اهل بیت ، محور وحدت ، ترجمۀ عباس جلالی . 5 . علامه سید مرتضی عسکری ، نقش ائمّه در احیاء دین ( 11 جلد ) . 6 . محمد محمدی ری شهری ، میزان الحکمه ، ( واژه های امامت ، اهل بیت ، عترت ، ... ) . 7 . شهید مطهری ، سیری در نهج البلاغه ، فصل 5 . 8 . شهید مطهری ، امامت و رهبری . 9 . محمد حسین حسینی طهرانی ، امام شناسی . 10 . محمد تیجانی ، آنگاه هدایت شدم . 11 . ابراهیم امینی ، بررسی مسائل کلی امامت . 12 . جایگاه اهل بیت در اسلام و امّت اسلامی ( مقالات چهاردهمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی .) 13 . محمد محمدی ری شهری ، اهل بیت در قرآن و حدیث .

پی نوشت ها :

1. نحل (16) آیۀ 43 .
2. علامه طباطبائی ، المیزان ، ج 12 ، ص 275 .
3. ابن شهر آشوب ، مناقب ، ج 3 ، ص 98 .
4. محمد محمدی ری شهری ، اهل البیت فی الکتاب و السنّه ، ص 154 .
5. اصول کافی ، ج 1 ، ص 337 .
6. وسائل الشیعه ، ج 18 ، ص 101 .
7. ر. ک : اصول کافی ، ج 1 ، ( کتاب الحجه ، ابواب متعدّد این فصل ) .
8. اصول کافی ، ج 1 ، ص 399 .
9. بحارالانوار ، ج 26 ، ص 158 .
10. صائب تبریزی .
11. نهج البلاغه صبحی صالح ، خطبۀ 97 .
12. همان ، خطبۀ 87 ( فاین تذهبون ، و انّی تؤفکون... » .
13. محمد محمدی ری شهری ، اهل بیت فی الکتاب و السنّه ، ص 134 .
14. موسوعه الامام علی بن ابی الطالب (علیه السلام) ، ج 2 ، ص 145 .
15. احتجاج طبرسی ، ج 1 ، ص 198 .
16. مفاتیح الجنان ، اعمال مشترکۀ ماه شعبان .
17. ابن شهر آشوب ، مناقب ، ج 4 ، ص 52 .
18. معانی الأخبار ، ص 90 .
مجله معارف اسلامی





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط