شایعه و کارکردهای آن در عملیات روانی(2)
نويسنده:غلامرضا حاجی حسین نژاد
مطالعه آسیبهای انسانی (که جزء آسیبهای اجتماعی است) از دیرباز مورد توجه متفکران و اندیشمندان اجتماعی بوده است. در این برهه از زمان، رشد جمعیت، پیشرفت علم و فناوری و آموزش آن به دیگر نسلها، تفکیک نقشهای اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی سبب شده، تا برای هر چه بیشتر و بهتر برطرف شدن نیازها مؤسسات، نهادها و سازمانهایی پدید آیند.
برخی از شایعات منتشر شده در خصوص زلزله سال ۱۳۷۷ عبارت بودند از:
۱) زلزلهای با شدت بیش از ۷ ریشتر در یکی از ماههای تیر و مرداد در تهران رخ میدهد.
۲) زلزله تهران در روز ۱۹ تیر ماه به وقوع خواهد پیوست.
۳) مسئولان پیشبینی کردهاند با توجه به تخریب بسیار بالای این زلزله، دو میلیون نفر جان خود را از دست خواهند داد.
۴) زلزله در نیمههای شب و یا اوایل صبح شهر تهران را میلرزاند.
۵) نیروهای مختلف از جمله هلال احمر و نیروهای نظامی و انتظامی به حالت آمادهباش درآمدهاند و چادرهای زیادی در اطراف تهران برپا شده است.
افراد میکوشند، مقداری از مهمترین اموالشان را همراه خود برداشته و با خانوادههایشان از شهر دور شوند تا از گزند و صدمه دشمن در امان بمانند. این افراد با این حرکت خودشان به یک شایعه تبدیل میشوند و به دلیل آنکه مردم آنها را مضطرب و در حال فرار میبینند، شایعه را حقیقت پنداشته و باور میکنند و آنان نیز برای دور شدن از دشمن اقدام میکنند و در نتیجه وحشت بر مردم حاکم میشود. برای مثال در نهم خرداد ماه سال ۱۳۶۷ همزمان با اعلام وضعیت قرمز در شهر مرزی ایلام، دیوار انبار کارخانه آرد شهر تخریب شد و شایعه بمباران شیمیایی به وسیله دشمن به سرعت در شهر منتشر شد. اصل خبر که به وسیله خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مخابره شده این چنین است:
«به دنبال اعلام وضعیت قرمز در شهر ایلام و انتشار غبار سفید رنگ مربوط به یک انبار آرد در این شهر، شایعه بمباران شیمیایی به شدت قوت گرفت و گروههای زیادی از مردم که طی چند روز اخیر به شهر بازگشته بودند شهر را ترک کردند.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در ساعت ۴۰/۸ دقیقه صبح امروز (دوشنبه) پس از اعلام وضعیت قرمز در قسمت شمالی شهر، غبار سفید رنگی مشاهده شد و بوی بد نیز در این قسمت از شهر به مشام میرسید پس از قوت گرفتن شایعه بمباران شیمیایی شهر، در حالی که هواپیمایی نیز مشاهده نشد از شهرداری کسب اطلاع شد، غبار سفید و بوی نامطبوع مربوط به انبار آرد شهرداری در شمال شهر ایلام بود، که به علت رسیدن آب به آردهای انبار و ایجاد تخمیر و گاز در محیط بسته، دیوار این انبار همزمان با وضعیت قرمز تخریب شد و بوی نامطبوع خمیر در سطح شهر پیچید. اضافه میشود به هنگام مخابره خبر، تعداد کثیری از مردم در اطراف انبار آرد یاد شده اجتماع کرده و اطمینان یافتند که اثرات یاد شده ناشی از این محل است.»
ج.آ.ایروینگ، محقق و روانشناس کانادایی، شایعات منتشر شده به هنگام جنگ در کشور خود را بر اساس موضوع آنها بررسی کرد و شش موضوع اصلی را به عنوان محور شایعات منتشر شده زمان جنگ در کشور کانادا، مشخص کرد که عبارتند از:
۱) وحشت، تنفر، مرگ.
۲) اسراف و خوشگذرانی.
۳) تجاوز نظامی، حمله و یورش و به خطر افتادن امنیت.
۴) احساسات ضدانگلیسی.
۵) بیلیاقتی در اداره امور جنگ.
۶) اهداف دولت در مورد جیرهبندی مسائل مالی و سربازگیری (شیرازی، ۱۳۸۰)
۱) جلب توجه اجتماعی
از آنجایی که یکی از ویژگیهای شایعه اهمیت فوقالعاده آن برای جمع و گروه خاصی است و به همین دلیل انتشار مییابد، باید اذعان داشت که ناقل این شایعه نیز به هنگام جلب توجه دیگران برای بازگویی موضوع، احساس میکند که خود نیز فرد مهم و قابل توجهی است. بنابراین، یکی از راههای جلب توجه افراد در جمعهای مختلف احساس خودمهمبینی از طریق شایعهسازی و شایعهگویی است و این خود برای بسیاری از افرادی که فاقد مهارتهای اجتماعی سالم و اعتماد به نفس لازم هستند به خصوص آنهایی که وجودشان مملو از احساس حقارت است میتواند انگیزه قوی و روش مؤثری باشد برای اینکه خود را کانون توجه دیگران قرار دهند. این قبیل افراد به دلیل اینکه در مجامع و مهمانیها و گردهماییها نمیتوانند با توانایی واقعی ویژگیهای شخصیتی که در خود سراغ دارند مورد توجه دیگران واقع شوند، ناگزیر در صدد شایعهجویی و شایعهسازی برمیآیند (افروز، ۱۳۷۶).
۲) فرافکنی
هرگاه وضعیت عاطفی فردی، بدون خودآگاهی در تفسیر و تعبیر او از محیط اطرافش انعکاس یابد، این حالت را فرافکنی گوییم. او در به کارگیری شواهدی هدفدار و کاملاً بیطرفانه به منظور توصیف واقعیات پیرامون خود، شکست خورده است. همه افراد در رؤیاها به فرافکنی میپردازند. تنها پس از بیداری است که بر نقش آرزوهای خصوصی، هراسها و یا احساسات انتقامجویانهمان در مواقع رؤیایی خود آگاه میشویم. کودکی در رؤیاهایش کوهی شکلات و آبنبات میبیند. جوانی خواب پیروزی در میادین ورزشی را میبیند. در فرافکنی تکمیلی عواطف خود فرد به مردم دیگر نسبت داده نشده بلکه در نحوه رفتار مفروض دیگران توضیحات معقولی از احساسات خود فرد (انتشاردهنده شایعه) یافت میشود. (نمونهای از تجلی افراطی فرافکنی تکمیلی زمانی تحقق مییابد که: مثلاً چنین سوءظن شدید (که مملو از تنفر است) موجب گردد تا دیگران را متهم به توطئه علیه خود نماید).
۳) خوشایندها و ناخوشایندها
بسیاری از افراد هنگامی که شایعهای را میشنوند و موضوع آن را مطابق کششهای درونی خود خوشایند میپندارند و یا آنکه آن را هرگز وفق مراد خود ندانسته و بسیار ناخوشایند میدانند و نمیتوانند احساسات و مواضع فکری خود را پنهان نمایند برای آگاه شدن از زمینه فکری دیگران آن را بارها بازگو میکنند. این افراد انگیزهای جز تقویت احساس درون و تمایلات نفسانی خود ندارند. آنگاه که معیار ارزشها ارضای تمایلات شخصی باشد حاصلی جز این ندارد. وقتی که ما پدیدههای مختلف را صرفاً بر اساس رغبتها و کششهای نفسانی ارزیابی نماییم. ناگزیر در غالب موارد یکسویه به قضاوت نشسته و ناخواسته مروج و مبلغ چیزی میشویم که ارزش تعمیم نداشته و ناقل خبری میشویم که بیاساس. است (افروز، ۱۳۷۶).
۴) کنجکاوی و جستجوگری
در بسیاری از مواقع، افرادی که هرگز با نیت قبلی قصد شایعهپراکنی نداشتهاند با شنیدن خبر ظاهراً مهم (شایعه) و تأثیری که محقق شدن آن خبر میتواند در زندگی فردی و اجتماعی آنها داشته باشد، سعی میکنند با کنجکاوی زیادی و با بازگو کردن قضیه (شایعه) به افراد مختلف (بعضاً افراد موفق از نظر خودشان) در صدد بررسی صحت و سقم آن برآیند و حقیقت را بیابند. این قبیل افراد عملاً ناخواسته و صرفاً با انگیزه جستجوگری و حقیقیتجویی به اشاعه هر چند محدود یک شایعه مشغول میشوند.
۵) انگیزه دوستیابی و سرگرم کردن دوستان مستعد
بعضیها صرفاً برای برقراری ارتباط با افراد جدید و آغاز باب گفتگو با آنها و دوستیابی و یا سرگرم کردن دوستان و آشنایان در محافل خصوصی و مهمانیها و شبنشینیها، در سفرهای درونشهری و بینشهری، در مدرسه و اداره، دانشگاه و ... سعی میکنند با خبرهای تأیید نشده به اصطلاح داغ و مهم (یعنی همان شایعه) به میدان آمده و کالای خود را عرضه کنند. این قبیل افراد برای اینکه همیشه بتوانند چیزی برای گفتن به دوستان و سرگرم کردن آنها داشته باشند ناگزیر همواره به دنبال خبرهای مهم و شایعات گوناگونند. لذا گوشدادن به رادیوهای خارجی و بنگاههای خبری و خبرسازی و کسب خبرهای مثلاً تازه از دیگر منابع ظاهراً مهم را بخشی از وظایف روزمره خود میدانند و بر همین اساس به طور جدی به شایعهپردازی و اشاعه شایعات بیاساس در جامعه مشغول میشوند.
۶) خصومت آشکار و پنهان
در مواقعی نیز انگیزه اصلی بعضی از افراد، سازمانها و یا تشکلها از شایعهسازی چیزی جز ابراز خصومت و دشمنی آشکار و پنهان خود نسبت به اشخاص، جمعیتها، یا کشورهای خاص نیست. به دیگر سخن، انگیزهها و مقاصد کینهجویانه میتواند عامل اصلی شیوع بعضی از شایعات بیاساس در سطوح محدود یا گسترده باشد. مسئله شایعهسازی و شایعهپردازی با اهداف کینهتوزانه و تخریب شخصیت حقیقی یا حقوقی افراد، جمعیتها و نهادها و کشورها، سابقه طولانی داشته و با تاریخ زندگی اجتماعی انسان همراه است. در واقع یکی از ابزارهای مهم دشمن در تخطئه و تخریب رقیب و طرف مقابل، استفاده از همین شیوه است.
۷) انگیزههای تهدیدآمیز
بعضاً شاهد شیوع شایعاتی هستیم که هیچ انگیزهای جز تهدید دیگران همراه ندارد. گاهی برخی از افراد برای نشاندادن توانمندیها و قدرتهای غیرواقعی خود سعی میکنند با انتشار مستقیم و غیرمستقیم شایعات، اشخاص یا جمعیت موردنظر را با تهدید و ستیز روانی معذب ساخته، روحیه آنها را تضعیف کنند و به مقاصد خود نایل آیند.
۸) انگیزههای فریب و انحراف کار
بعضی از شایعات صرفاً با انگیزه نیرنگ، حیله، فریب و منحرف کردن اذهان و افکار افراد و جامعه از مسیر طبیعی تلاش و نیل به اهداف متعالی طراحی و انتشار مییابد. با اینکه این نوع شایعات فریبدهنده ظاهراً متضمن تهدید و خصومت نیست، اما در واقع به گونهای اهداف مغرضانهای را نسبت به خواستهها و منافع جمعی و انگیزههای حمایت از مجمع دیگری را به دنبال دارد. همواره انتشار این قبیل شایعات علاوه بر روشهای معمول، بعضاً به طور زیرکانه و از طریق روزنامهها نیز رواج مییابد و پرواضح است که در این صورت قدرت تخریب روانی و انحراف ذهنی بیشتری خواهد داشت. (افروز، ۱۳۷۶).
۱) شایعهسازی
همیشه هر شایعه یا خبر ساختگی از یک منبع و سرچشمه اصلی انتشار مییابد. بدیهی است قضیه یا خبر ساختگی زمانی به پدیدهای به نام شایعه تبدیل میگردد که دهان به دهان گشته و فراگیر شود و در خانهها و شهرها و روستاها و بلکه بعضاً در کشورها انتشار یابد. به همین دلیل در غالب موارد دستیابی به سرچشمه شایعه و شناخت دقیق فرد یا نهاد شایعهساز، فوقالعاده دشوار است.
۲) ایجاد حساسیت در افراد مختلف
به محض رواج یک شایعه که به مسئله مهمی از مسائل مبتلا به قشرهای مختلفی از مردم مربوط میشود، به تدریج افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی و خصیصههای شناختی و تجارب حیاتی خود نسبت به شایعه حساسیت نشان داده و بعضاً با علاقه، کنجکاوی و جستجوگری آمادگی روانی لازم را برای دریافت و انتقال بخش یا تمامی شایعه و خبر ساختگی، پیدا میکنند. هر قدر افراد نسبت به شایعهای که با آن مواجه میشوند حساسیت بیشتری نشان دهند برای انتقال آن به صورتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت آمادگی بیشتری دارند و بالطبع حساسیت افراد مختلف زمانی نسبت به شایعهای افزایش مییابد که بیشتر در نگرانی، تشویش و اضطراب به سر برده و از امنیت روانی لازم بهرهمند نباشند.
۳) ارزیابی
معمولاً زمانی که افراد مختلف جامعه برای نخستینبار با شایعهای مواجه میشوند، با توجه به ویژگیهای شخصیتی و اعتبار فردی و اجتماعی راوی و ناقل شایعه، به طور محسوس و نامحسوس با ملاکها و معیارهایی که به آن معتقدند خبر دریافتی را ارزیابی میکنند و با توجه به اینکه رگههایی از حقیقت در شایعات نهفته است، افرادی که شخصیتی سادهاندیش، زودباور و عجول دارند زودتر شایعه را باور میکنند و آن را اشاعه میدهند. مسلماً زمانی که این قبیل افراد خبری (شایعه) را مستقیم یا غیرمستقیم از زبان یکی از الگوهای رفتاری مطلوب خود بشنوند، عموماً بیتأمل آن را باور داشته و با سرعت انتشار میدهند، از همین رو بیان هر گونه خبر مشکوک و شایعه بیاساس از زبان الگوهای رفتاری بزرگسال و برجستگان قوم تأثیر بسیار سوء و مسئولیت مضاعفی را همراه خواهد داشت. به دیگر سخن بر همه افراد به ویژه آنانی که خواسته و ناخواسته به مثابه الگوهای رفتاری دیگران در خانه و مدرسه و اداره و بازار، شهر و روستا مطرح هستند فرض است که هرگز شایعهای را به زبان نیاورده و همیشه گزیده و با زبان منطق سخن گویند و چیزی را که بدان علم و یقین ندارند به زبان نیاورده و از آن پیروی نکنند.
۴) اشاعه
طبیعیترین روش اشاعه یک شایعه تکرار آن است. هر قدر شایعهای را خواسته و ناخواسته و با هر نیت و انگیزهای ولو همراه با موضع ناباوری خود، تکرار کنیم اشاعه بیشتری پیدا میکند. در غالب موارد تکرار یک شایعه از طرف افراد مختلف و با زبانهای متفاوت و انگیزههای متنوع، باورهای عامه را نسبت به آن تقویت میکند و به تدریج شایعه اولیه در بین اقشار مختلف جامعه رواج، تعدیل و یا تکمیلتر شده و انتقال مییابد. (افروز، ۱۳۷۶).
تکرار صرف درونمایههای جهانشناختی میتواند باورها را به درون لایههای خودآگاهی فردی و جمعی اعضای گروه پیامگیر براند. اثر اقناعکننده این مسئله همواره در کار است و به زمان رویارویی رسانهای محدود نیست. اصطلاحات ویژه و ارزشهای مطرح شده توسط این درونمایهها همچون فهرستی پنهانی از باورها در ساختارهای ذهنی بر جای میماند. اثرات این خاطرههای جهانشناختی در زمینههای همسان، باز برانگیخته میشوند. پیوندی پویا میان تبیین پیامهای ویژه و خودآگاهی فردی میتواند در چگونگی گوش دادن و واکنش مردم به موسیقی مردمی تجلی بیابد. برای نمونه، اگر از شما خواسته شود که ترانه یک آواز مردمی را تکرار کنید، احتمالاً نمیتوانید اما اگر نوار ضبط شده آن آواز پخش شود کاملاً ممکن است بتوانید همراه با خواننده و بینقص آن را بخوانید. زمانی که موسیقی آغاز میشود، چیزی کاملاً جالب و مهم روی میدهد. زمینه شنیداری آشنایی پدید میآید که همچون ساختاری راهنماییکننده نه تنها واژهها بلکه چگونگی ادای آنها و آهنگ و اغلب بازخوانی عاطفی روشن با مردم و رویدادها را نیز به یاد میآورد و این لایههای اندرکنشی، بازنمودهای تصورساز هستند (نکودست، ۱۳۷۹).
۱) موقعیت و اوضاع و احوال مناسب: که بستر ترویج و بهرهبرداری از شایعه را فراهم میکند. بروز شایعه معمولاً مناسبتی خاص دارد و به همین دلیل جذابیتی مقطعی دارد. چون مردم در پذیرش آن یک وجه اشتراک دارند و نسبت به آن موضوع خاص، حساسیت نشان میدهند. به این دلیل کارشناسان و متخصصان ایجاد و پخش شایعه، با شناخت ویژگیهای اخلاقی، اجتماعی و نوع بینش حاکم بر روابط جامعه دست به اقدام میزنند. بسیاری از اوقات، ارزشهای مورد احترام جامعه، بهترین دستاویز برای ترویج شایعه است، زیرا دشمن میتواند با استفاده از این حربه، مناسبترین بسترها را برای دستیابی به اهداف خود فراهم آورد.
شایعات معمولاً در گروههایی که احساسات مشابه دارند ـ مثل یک حزب، یک شهر، ارتش و یک جامعه ـ راحتتر پخش میشوند. زمانی که در جامعهای نارضایتی، ناامنی، اختلاف، ملالت و بیکاری حاکم شود، اوضاع و احوال مناسب برای تقویت و ترویج شایعه به وجود میآید. ملالت و بیکاری به ویژه در جوامع و محیطهای کوچک مانند بیمارستانها، زندانها و پادگانها، موجب تقویت شایعه میشود. به این معنی که بیکاری موجب ایجاد تنش در بین افراد میشود و شایعهپراکنی میتواند راه گریزی برای این تنش باشد هرچند که راهکار مناسبی نیست. بنابراین با فعال و پویا نگاه داشتن افراد میتوان با شایعه مبارزه کرد. انتظار نیز موجب تقویت و گسترش شایعه میشود. انتظار طولانی سربازان برای تثبیت و یا گشایش جبههای جدید در صحنه نبرد و یا حالتهای دفاعی طولانی و امثال آن شرایط را برای تقویت شایعه مساعد میسازد.
افراد، تشنه اخبار، کار و فعالیت، و مشتاق شنیدن پیروزیها، پایان گرفتن جنگ و برگشتن از جبهه به خانههایشان هستند. در این شرایط، اگر آنان با حقایق و واقعیتها، تغذیه نشوند، به شنیدن شایعات تمایل پیدا میکنند.
۲) میزان اهمیت موضوع در جامعه: مسائل و موضوعات ابتدایی و پیش پا افتاده، که اهمیت و برجستگی لازم را ندارند نمیتوانند به عنوان مرجع مناسبی برای ایجاد و انتشار شایعه باشند. موضوع شایعه، نه تنها باید برای گوینده و مجری عملیات روانی، مهم و با اهمیت باشد، بلکه برای مخاطبان نیز باید بسیار مهم و حیاتی بوده و اهمیت بیشتری داشته باشد. هر اندازه این موضوع، اساسیتر و با اهمیتتر باشد، شایعه نیز با سرعت بیشتری درباره آن شکل گرفته و منتشر میشود و در اندک زمانی اذهان گیرندگان شایعه را در نقاط مختلف تسخیر میکند. در چنین حالتی، شایعه همانند گلوله برفی که از بالای قله کوه به طرف پایین سرازیر میشود، با سرعت فزایندهای در جامعه گسترش مییابد و هر لحظه که میگذرد بر قدرت تخریب و ویرانگری آن افزوده میشود. در نتیجه شایعه هر اندازه جلوتر رود و در اعماق اقشار مختلف جامعه نفوذ کند، اثرات عمیقتری نیز بر افکار و رفتار مخاطبان باقی میگذارد.
بدیهی است اگر موضوع شایعه در نظر مخاطبان اهمیت چندانی نداشته باشد و مردم نسبت به آن در هالهای از ابهام قرار نگرفته باشند، نمیتواند با سرعت در جامعه انتشار یابد. آلپورت، روانشناس معروف، که در جنگ جهانی دوم، پدیده شایعه را با استفاده از روشهای علمی بررسی کرد، معتقد است که شایعه مساوی است با اهمیت موضوع مورد بحث برای مخاطبان، ضرب در میزان ابهام آن در جامعه، به این معنا که هر اندازه موضوعی نزد مخاطبان اهمیت بیشتری داشته باشد و میزان ابهام آن نیز در سطح بالایی قرار گیرد، امکان رشد و انتشار شایعه در مورد آن موضوع افزایش مییابد. برای مثال، هنگام جنگ به دلیل سیاستهای خبری و محدودیتهای اطلاعرسانی و افزایش ابهامات موجود، شایعه رشد و سرعت بیشتری به خود میگیرد و اخبار، رویدادهای مختلف نظامی، سیاسی و حتی جنگ و نیز سرنوشت مردم جامعه، اهمیت بیشتری دارد.
۳) میزان ابهام و تاریکی موجود در خبر یا موضوع موردنظر: هر اندازه موضوعی برای افراد جامعه مهم باشد و ابهام و تناقض زیادتری نیز داشته باشد، به همان نسبت احتمال پخش شایعه در مورد آن موضوع، افزایش مییابد. این عامل میتواند مسائلی از قبیل: نبود اخبار صحیح و موثق، نبود اعتماد مردم به رسانهها و مراکز خبر داخلی، ضعف وسایل ارتباط جمعی در ارائه اخبار همگون با واقعیات، ارائه ندادن اخبار و اطلاعات کافی و به موقع و عملکرد ضعیف یا نادرست سیستم انتقال اخبار و اطلاعات، ناشی شود. برای مثال، ابهام در گفتار گوینده، به دلیل نداشتن جهت مشخص و واضح نبودن کلام، جو نامطلوبی را در اذهان شنوندگان ایجاد میکند و باعث میشود برداشتهای متفاوتی، داشته باشند و زمینه ایجاد و ترویج شایعه را فراهم میسازد.
۴) شدت هیجانات و تشنجهای عاطفی: هنگامی که هیجانات و احساسات درونی شدت بیشتری مییابند، متخصصان و مجریان عملیات روانی میتوانند شایعات موردنظر را با سرعت بیشتری در جامعه رواج داده و افراد بیشتری را تحت تأثیر قرار دهند. مواقع بحرانی مثل جنگها، شورشها، ایام انتخابات و امثال آن فرصتهایی طلاییاند که برای پرورش و ترویج شایعه بستر مناسبتری را فراهم میسازند. در این مواقع ـ به ویژه زمان جنگ و بحران ـ درصد قابل توجهی از مردم به دلایل مختلف از قبیل: امکان افزایش ناامنی اجتماعی، سیاسی، فشارهای روانی، تهدیدات جانی و مالی، در اضطراب و نگرانی به سر میبرند و تشنجهای عاطفی بر بسیاری از افراد غلبه میکند.
جنگ موقعیت مناسبی برای ترویج شایعه است. زیرا، در افرادی که با جنگ در ارتباطاند هیجانات شدید مشترکی بروز میکند. امید به پیروزی، ترس از شکست، جدایی از افراد مورد علاقه و نزدیکان، خصومت نسبت به دشمن و امثال آن از جمله هیجاناتیاند که وقتی شایعهای در مورد آنها پخش میشود آسانتر شنیده و بازگو میشود.
برخی از شایعات منتشر شده در خصوص زلزله سال ۱۳۷۷ عبارت بودند از:
۱) زلزلهای با شدت بیش از ۷ ریشتر در یکی از ماههای تیر و مرداد در تهران رخ میدهد.
۲) زلزله تهران در روز ۱۹ تیر ماه به وقوع خواهد پیوست.
۳) مسئولان پیشبینی کردهاند با توجه به تخریب بسیار بالای این زلزله، دو میلیون نفر جان خود را از دست خواهند داد.
۴) زلزله در نیمههای شب و یا اوایل صبح شهر تهران را میلرزاند.
۵) نیروهای مختلف از جمله هلال احمر و نیروهای نظامی و انتظامی به حالت آمادهباش درآمدهاند و چادرهای زیادی در اطراف تهران برپا شده است.
▪ شایعات وحشت
افراد میکوشند، مقداری از مهمترین اموالشان را همراه خود برداشته و با خانوادههایشان از شهر دور شوند تا از گزند و صدمه دشمن در امان بمانند. این افراد با این حرکت خودشان به یک شایعه تبدیل میشوند و به دلیل آنکه مردم آنها را مضطرب و در حال فرار میبینند، شایعه را حقیقت پنداشته و باور میکنند و آنان نیز برای دور شدن از دشمن اقدام میکنند و در نتیجه وحشت بر مردم حاکم میشود. برای مثال در نهم خرداد ماه سال ۱۳۶۷ همزمان با اعلام وضعیت قرمز در شهر مرزی ایلام، دیوار انبار کارخانه آرد شهر تخریب شد و شایعه بمباران شیمیایی به وسیله دشمن به سرعت در شهر منتشر شد. اصل خبر که به وسیله خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مخابره شده این چنین است:
«به دنبال اعلام وضعیت قرمز در شهر ایلام و انتشار غبار سفید رنگ مربوط به یک انبار آرد در این شهر، شایعه بمباران شیمیایی به شدت قوت گرفت و گروههای زیادی از مردم که طی چند روز اخیر به شهر بازگشته بودند شهر را ترک کردند.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در ساعت ۴۰/۸ دقیقه صبح امروز (دوشنبه) پس از اعلام وضعیت قرمز در قسمت شمالی شهر، غبار سفید رنگی مشاهده شد و بوی بد نیز در این قسمت از شهر به مشام میرسید پس از قوت گرفتن شایعه بمباران شیمیایی شهر، در حالی که هواپیمایی نیز مشاهده نشد از شهرداری کسب اطلاع شد، غبار سفید و بوی نامطبوع مربوط به انبار آرد شهرداری در شمال شهر ایلام بود، که به علت رسیدن آب به آردهای انبار و ایجاد تخمیر و گاز در محیط بسته، دیوار این انبار همزمان با وضعیت قرمز تخریب شد و بوی نامطبوع خمیر در سطح شهر پیچید. اضافه میشود به هنگام مخابره خبر، تعداد کثیری از مردم در اطراف انبار آرد یاد شده اجتماع کرده و اطمینان یافتند که اثرات یاد شده ناشی از این محل است.»
▪ شایعات معین
▪ شایعات نامعین
▪ شایعات نجوایی
ج.آ.ایروینگ، محقق و روانشناس کانادایی، شایعات منتشر شده به هنگام جنگ در کشور خود را بر اساس موضوع آنها بررسی کرد و شش موضوع اصلی را به عنوان محور شایعات منتشر شده زمان جنگ در کشور کانادا، مشخص کرد که عبارتند از:
۱) وحشت، تنفر، مرگ.
۲) اسراف و خوشگذرانی.
۳) تجاوز نظامی، حمله و یورش و به خطر افتادن امنیت.
۴) احساسات ضدانگلیسی.
۵) بیلیاقتی در اداره امور جنگ.
۶) اهداف دولت در مورد جیرهبندی مسائل مالی و سربازگیری (شیرازی، ۱۳۸۰)
▪ شایعات بادوام
● انگیزههای روانی شایعات
۱) جلب توجه اجتماعی
از آنجایی که یکی از ویژگیهای شایعه اهمیت فوقالعاده آن برای جمع و گروه خاصی است و به همین دلیل انتشار مییابد، باید اذعان داشت که ناقل این شایعه نیز به هنگام جلب توجه دیگران برای بازگویی موضوع، احساس میکند که خود نیز فرد مهم و قابل توجهی است. بنابراین، یکی از راههای جلب توجه افراد در جمعهای مختلف احساس خودمهمبینی از طریق شایعهسازی و شایعهگویی است و این خود برای بسیاری از افرادی که فاقد مهارتهای اجتماعی سالم و اعتماد به نفس لازم هستند به خصوص آنهایی که وجودشان مملو از احساس حقارت است میتواند انگیزه قوی و روش مؤثری باشد برای اینکه خود را کانون توجه دیگران قرار دهند. این قبیل افراد به دلیل اینکه در مجامع و مهمانیها و گردهماییها نمیتوانند با توانایی واقعی ویژگیهای شخصیتی که در خود سراغ دارند مورد توجه دیگران واقع شوند، ناگزیر در صدد شایعهجویی و شایعهسازی برمیآیند (افروز، ۱۳۷۶).
۲) فرافکنی
هرگاه وضعیت عاطفی فردی، بدون خودآگاهی در تفسیر و تعبیر او از محیط اطرافش انعکاس یابد، این حالت را فرافکنی گوییم. او در به کارگیری شواهدی هدفدار و کاملاً بیطرفانه به منظور توصیف واقعیات پیرامون خود، شکست خورده است. همه افراد در رؤیاها به فرافکنی میپردازند. تنها پس از بیداری است که بر نقش آرزوهای خصوصی، هراسها و یا احساسات انتقامجویانهمان در مواقع رؤیایی خود آگاه میشویم. کودکی در رؤیاهایش کوهی شکلات و آبنبات میبیند. جوانی خواب پیروزی در میادین ورزشی را میبیند. در فرافکنی تکمیلی عواطف خود فرد به مردم دیگر نسبت داده نشده بلکه در نحوه رفتار مفروض دیگران توضیحات معقولی از احساسات خود فرد (انتشاردهنده شایعه) یافت میشود. (نمونهای از تجلی افراطی فرافکنی تکمیلی زمانی تحقق مییابد که: مثلاً چنین سوءظن شدید (که مملو از تنفر است) موجب گردد تا دیگران را متهم به توطئه علیه خود نماید).
۳) خوشایندها و ناخوشایندها
بسیاری از افراد هنگامی که شایعهای را میشنوند و موضوع آن را مطابق کششهای درونی خود خوشایند میپندارند و یا آنکه آن را هرگز وفق مراد خود ندانسته و بسیار ناخوشایند میدانند و نمیتوانند احساسات و مواضع فکری خود را پنهان نمایند برای آگاه شدن از زمینه فکری دیگران آن را بارها بازگو میکنند. این افراد انگیزهای جز تقویت احساس درون و تمایلات نفسانی خود ندارند. آنگاه که معیار ارزشها ارضای تمایلات شخصی باشد حاصلی جز این ندارد. وقتی که ما پدیدههای مختلف را صرفاً بر اساس رغبتها و کششهای نفسانی ارزیابی نماییم. ناگزیر در غالب موارد یکسویه به قضاوت نشسته و ناخواسته مروج و مبلغ چیزی میشویم که ارزش تعمیم نداشته و ناقل خبری میشویم که بیاساس. است (افروز، ۱۳۷۶).
۴) کنجکاوی و جستجوگری
در بسیاری از مواقع، افرادی که هرگز با نیت قبلی قصد شایعهپراکنی نداشتهاند با شنیدن خبر ظاهراً مهم (شایعه) و تأثیری که محقق شدن آن خبر میتواند در زندگی فردی و اجتماعی آنها داشته باشد، سعی میکنند با کنجکاوی زیادی و با بازگو کردن قضیه (شایعه) به افراد مختلف (بعضاً افراد موفق از نظر خودشان) در صدد بررسی صحت و سقم آن برآیند و حقیقت را بیابند. این قبیل افراد عملاً ناخواسته و صرفاً با انگیزه جستجوگری و حقیقیتجویی به اشاعه هر چند محدود یک شایعه مشغول میشوند.
۵) انگیزه دوستیابی و سرگرم کردن دوستان مستعد
بعضیها صرفاً برای برقراری ارتباط با افراد جدید و آغاز باب گفتگو با آنها و دوستیابی و یا سرگرم کردن دوستان و آشنایان در محافل خصوصی و مهمانیها و شبنشینیها، در سفرهای درونشهری و بینشهری، در مدرسه و اداره، دانشگاه و ... سعی میکنند با خبرهای تأیید نشده به اصطلاح داغ و مهم (یعنی همان شایعه) به میدان آمده و کالای خود را عرضه کنند. این قبیل افراد برای اینکه همیشه بتوانند چیزی برای گفتن به دوستان و سرگرم کردن آنها داشته باشند ناگزیر همواره به دنبال خبرهای مهم و شایعات گوناگونند. لذا گوشدادن به رادیوهای خارجی و بنگاههای خبری و خبرسازی و کسب خبرهای مثلاً تازه از دیگر منابع ظاهراً مهم را بخشی از وظایف روزمره خود میدانند و بر همین اساس به طور جدی به شایعهپردازی و اشاعه شایعات بیاساس در جامعه مشغول میشوند.
۶) خصومت آشکار و پنهان
در مواقعی نیز انگیزه اصلی بعضی از افراد، سازمانها و یا تشکلها از شایعهسازی چیزی جز ابراز خصومت و دشمنی آشکار و پنهان خود نسبت به اشخاص، جمعیتها، یا کشورهای خاص نیست. به دیگر سخن، انگیزهها و مقاصد کینهجویانه میتواند عامل اصلی شیوع بعضی از شایعات بیاساس در سطوح محدود یا گسترده باشد. مسئله شایعهسازی و شایعهپردازی با اهداف کینهتوزانه و تخریب شخصیت حقیقی یا حقوقی افراد، جمعیتها و نهادها و کشورها، سابقه طولانی داشته و با تاریخ زندگی اجتماعی انسان همراه است. در واقع یکی از ابزارهای مهم دشمن در تخطئه و تخریب رقیب و طرف مقابل، استفاده از همین شیوه است.
۷) انگیزههای تهدیدآمیز
بعضاً شاهد شیوع شایعاتی هستیم که هیچ انگیزهای جز تهدید دیگران همراه ندارد. گاهی برخی از افراد برای نشاندادن توانمندیها و قدرتهای غیرواقعی خود سعی میکنند با انتشار مستقیم و غیرمستقیم شایعات، اشخاص یا جمعیت موردنظر را با تهدید و ستیز روانی معذب ساخته، روحیه آنها را تضعیف کنند و به مقاصد خود نایل آیند.
۸) انگیزههای فریب و انحراف کار
بعضی از شایعات صرفاً با انگیزه نیرنگ، حیله، فریب و منحرف کردن اذهان و افکار افراد و جامعه از مسیر طبیعی تلاش و نیل به اهداف متعالی طراحی و انتشار مییابد. با اینکه این نوع شایعات فریبدهنده ظاهراً متضمن تهدید و خصومت نیست، اما در واقع به گونهای اهداف مغرضانهای را نسبت به خواستهها و منافع جمعی و انگیزههای حمایت از مجمع دیگری را به دنبال دارد. همواره انتشار این قبیل شایعات علاوه بر روشهای معمول، بعضاً به طور زیرکانه و از طریق روزنامهها نیز رواج مییابد و پرواضح است که در این صورت قدرت تخریب روانی و انحراف ذهنی بیشتری خواهد داشت. (افروز، ۱۳۷۶).
● فرآیند انتشار شایعه
۱) شایعهسازی
همیشه هر شایعه یا خبر ساختگی از یک منبع و سرچشمه اصلی انتشار مییابد. بدیهی است قضیه یا خبر ساختگی زمانی به پدیدهای به نام شایعه تبدیل میگردد که دهان به دهان گشته و فراگیر شود و در خانهها و شهرها و روستاها و بلکه بعضاً در کشورها انتشار یابد. به همین دلیل در غالب موارد دستیابی به سرچشمه شایعه و شناخت دقیق فرد یا نهاد شایعهساز، فوقالعاده دشوار است.
۲) ایجاد حساسیت در افراد مختلف
به محض رواج یک شایعه که به مسئله مهمی از مسائل مبتلا به قشرهای مختلفی از مردم مربوط میشود، به تدریج افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی و خصیصههای شناختی و تجارب حیاتی خود نسبت به شایعه حساسیت نشان داده و بعضاً با علاقه، کنجکاوی و جستجوگری آمادگی روانی لازم را برای دریافت و انتقال بخش یا تمامی شایعه و خبر ساختگی، پیدا میکنند. هر قدر افراد نسبت به شایعهای که با آن مواجه میشوند حساسیت بیشتری نشان دهند برای انتقال آن به صورتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت آمادگی بیشتری دارند و بالطبع حساسیت افراد مختلف زمانی نسبت به شایعهای افزایش مییابد که بیشتر در نگرانی، تشویش و اضطراب به سر برده و از امنیت روانی لازم بهرهمند نباشند.
۳) ارزیابی
معمولاً زمانی که افراد مختلف جامعه برای نخستینبار با شایعهای مواجه میشوند، با توجه به ویژگیهای شخصیتی و اعتبار فردی و اجتماعی راوی و ناقل شایعه، به طور محسوس و نامحسوس با ملاکها و معیارهایی که به آن معتقدند خبر دریافتی را ارزیابی میکنند و با توجه به اینکه رگههایی از حقیقت در شایعات نهفته است، افرادی که شخصیتی سادهاندیش، زودباور و عجول دارند زودتر شایعه را باور میکنند و آن را اشاعه میدهند. مسلماً زمانی که این قبیل افراد خبری (شایعه) را مستقیم یا غیرمستقیم از زبان یکی از الگوهای رفتاری مطلوب خود بشنوند، عموماً بیتأمل آن را باور داشته و با سرعت انتشار میدهند، از همین رو بیان هر گونه خبر مشکوک و شایعه بیاساس از زبان الگوهای رفتاری بزرگسال و برجستگان قوم تأثیر بسیار سوء و مسئولیت مضاعفی را همراه خواهد داشت. به دیگر سخن بر همه افراد به ویژه آنانی که خواسته و ناخواسته به مثابه الگوهای رفتاری دیگران در خانه و مدرسه و اداره و بازار، شهر و روستا مطرح هستند فرض است که هرگز شایعهای را به زبان نیاورده و همیشه گزیده و با زبان منطق سخن گویند و چیزی را که بدان علم و یقین ندارند به زبان نیاورده و از آن پیروی نکنند.
۴) اشاعه
طبیعیترین روش اشاعه یک شایعه تکرار آن است. هر قدر شایعهای را خواسته و ناخواسته و با هر نیت و انگیزهای ولو همراه با موضع ناباوری خود، تکرار کنیم اشاعه بیشتری پیدا میکند. در غالب موارد تکرار یک شایعه از طرف افراد مختلف و با زبانهای متفاوت و انگیزههای متنوع، باورهای عامه را نسبت به آن تقویت میکند و به تدریج شایعه اولیه در بین اقشار مختلف جامعه رواج، تعدیل و یا تکمیلتر شده و انتقال مییابد. (افروز، ۱۳۷۶).
● تأثیر تکرار پیام در پذیرش آن
تکرار صرف درونمایههای جهانشناختی میتواند باورها را به درون لایههای خودآگاهی فردی و جمعی اعضای گروه پیامگیر براند. اثر اقناعکننده این مسئله همواره در کار است و به زمان رویارویی رسانهای محدود نیست. اصطلاحات ویژه و ارزشهای مطرح شده توسط این درونمایهها همچون فهرستی پنهانی از باورها در ساختارهای ذهنی بر جای میماند. اثرات این خاطرههای جهانشناختی در زمینههای همسان، باز برانگیخته میشوند. پیوندی پویا میان تبیین پیامهای ویژه و خودآگاهی فردی میتواند در چگونگی گوش دادن و واکنش مردم به موسیقی مردمی تجلی بیابد. برای نمونه، اگر از شما خواسته شود که ترانه یک آواز مردمی را تکرار کنید، احتمالاً نمیتوانید اما اگر نوار ضبط شده آن آواز پخش شود کاملاً ممکن است بتوانید همراه با خواننده و بینقص آن را بخوانید. زمانی که موسیقی آغاز میشود، چیزی کاملاً جالب و مهم روی میدهد. زمینه شنیداری آشنایی پدید میآید که همچون ساختاری راهنماییکننده نه تنها واژهها بلکه چگونگی ادای آنها و آهنگ و اغلب بازخوانی عاطفی روشن با مردم و رویدادها را نیز به یاد میآورد و این لایههای اندرکنشی، بازنمودهای تصورساز هستند (نکودست، ۱۳۷۹).
● عوامل مؤثر در ترویج شایعه
۱) موقعیت و اوضاع و احوال مناسب: که بستر ترویج و بهرهبرداری از شایعه را فراهم میکند. بروز شایعه معمولاً مناسبتی خاص دارد و به همین دلیل جذابیتی مقطعی دارد. چون مردم در پذیرش آن یک وجه اشتراک دارند و نسبت به آن موضوع خاص، حساسیت نشان میدهند. به این دلیل کارشناسان و متخصصان ایجاد و پخش شایعه، با شناخت ویژگیهای اخلاقی، اجتماعی و نوع بینش حاکم بر روابط جامعه دست به اقدام میزنند. بسیاری از اوقات، ارزشهای مورد احترام جامعه، بهترین دستاویز برای ترویج شایعه است، زیرا دشمن میتواند با استفاده از این حربه، مناسبترین بسترها را برای دستیابی به اهداف خود فراهم آورد.
شایعات معمولاً در گروههایی که احساسات مشابه دارند ـ مثل یک حزب، یک شهر، ارتش و یک جامعه ـ راحتتر پخش میشوند. زمانی که در جامعهای نارضایتی، ناامنی، اختلاف، ملالت و بیکاری حاکم شود، اوضاع و احوال مناسب برای تقویت و ترویج شایعه به وجود میآید. ملالت و بیکاری به ویژه در جوامع و محیطهای کوچک مانند بیمارستانها، زندانها و پادگانها، موجب تقویت شایعه میشود. به این معنی که بیکاری موجب ایجاد تنش در بین افراد میشود و شایعهپراکنی میتواند راه گریزی برای این تنش باشد هرچند که راهکار مناسبی نیست. بنابراین با فعال و پویا نگاه داشتن افراد میتوان با شایعه مبارزه کرد. انتظار نیز موجب تقویت و گسترش شایعه میشود. انتظار طولانی سربازان برای تثبیت و یا گشایش جبههای جدید در صحنه نبرد و یا حالتهای دفاعی طولانی و امثال آن شرایط را برای تقویت شایعه مساعد میسازد.
افراد، تشنه اخبار، کار و فعالیت، و مشتاق شنیدن پیروزیها، پایان گرفتن جنگ و برگشتن از جبهه به خانههایشان هستند. در این شرایط، اگر آنان با حقایق و واقعیتها، تغذیه نشوند، به شنیدن شایعات تمایل پیدا میکنند.
۲) میزان اهمیت موضوع در جامعه: مسائل و موضوعات ابتدایی و پیش پا افتاده، که اهمیت و برجستگی لازم را ندارند نمیتوانند به عنوان مرجع مناسبی برای ایجاد و انتشار شایعه باشند. موضوع شایعه، نه تنها باید برای گوینده و مجری عملیات روانی، مهم و با اهمیت باشد، بلکه برای مخاطبان نیز باید بسیار مهم و حیاتی بوده و اهمیت بیشتری داشته باشد. هر اندازه این موضوع، اساسیتر و با اهمیتتر باشد، شایعه نیز با سرعت بیشتری درباره آن شکل گرفته و منتشر میشود و در اندک زمانی اذهان گیرندگان شایعه را در نقاط مختلف تسخیر میکند. در چنین حالتی، شایعه همانند گلوله برفی که از بالای قله کوه به طرف پایین سرازیر میشود، با سرعت فزایندهای در جامعه گسترش مییابد و هر لحظه که میگذرد بر قدرت تخریب و ویرانگری آن افزوده میشود. در نتیجه شایعه هر اندازه جلوتر رود و در اعماق اقشار مختلف جامعه نفوذ کند، اثرات عمیقتری نیز بر افکار و رفتار مخاطبان باقی میگذارد.
بدیهی است اگر موضوع شایعه در نظر مخاطبان اهمیت چندانی نداشته باشد و مردم نسبت به آن در هالهای از ابهام قرار نگرفته باشند، نمیتواند با سرعت در جامعه انتشار یابد. آلپورت، روانشناس معروف، که در جنگ جهانی دوم، پدیده شایعه را با استفاده از روشهای علمی بررسی کرد، معتقد است که شایعه مساوی است با اهمیت موضوع مورد بحث برای مخاطبان، ضرب در میزان ابهام آن در جامعه، به این معنا که هر اندازه موضوعی نزد مخاطبان اهمیت بیشتری داشته باشد و میزان ابهام آن نیز در سطح بالایی قرار گیرد، امکان رشد و انتشار شایعه در مورد آن موضوع افزایش مییابد. برای مثال، هنگام جنگ به دلیل سیاستهای خبری و محدودیتهای اطلاعرسانی و افزایش ابهامات موجود، شایعه رشد و سرعت بیشتری به خود میگیرد و اخبار، رویدادهای مختلف نظامی، سیاسی و حتی جنگ و نیز سرنوشت مردم جامعه، اهمیت بیشتری دارد.
۳) میزان ابهام و تاریکی موجود در خبر یا موضوع موردنظر: هر اندازه موضوعی برای افراد جامعه مهم باشد و ابهام و تناقض زیادتری نیز داشته باشد، به همان نسبت احتمال پخش شایعه در مورد آن موضوع، افزایش مییابد. این عامل میتواند مسائلی از قبیل: نبود اخبار صحیح و موثق، نبود اعتماد مردم به رسانهها و مراکز خبر داخلی، ضعف وسایل ارتباط جمعی در ارائه اخبار همگون با واقعیات، ارائه ندادن اخبار و اطلاعات کافی و به موقع و عملکرد ضعیف یا نادرست سیستم انتقال اخبار و اطلاعات، ناشی شود. برای مثال، ابهام در گفتار گوینده، به دلیل نداشتن جهت مشخص و واضح نبودن کلام، جو نامطلوبی را در اذهان شنوندگان ایجاد میکند و باعث میشود برداشتهای متفاوتی، داشته باشند و زمینه ایجاد و ترویج شایعه را فراهم میسازد.
۴) شدت هیجانات و تشنجهای عاطفی: هنگامی که هیجانات و احساسات درونی شدت بیشتری مییابند، متخصصان و مجریان عملیات روانی میتوانند شایعات موردنظر را با سرعت بیشتری در جامعه رواج داده و افراد بیشتری را تحت تأثیر قرار دهند. مواقع بحرانی مثل جنگها، شورشها، ایام انتخابات و امثال آن فرصتهایی طلاییاند که برای پرورش و ترویج شایعه بستر مناسبتری را فراهم میسازند. در این مواقع ـ به ویژه زمان جنگ و بحران ـ درصد قابل توجهی از مردم به دلایل مختلف از قبیل: امکان افزایش ناامنی اجتماعی، سیاسی، فشارهای روانی، تهدیدات جانی و مالی، در اضطراب و نگرانی به سر میبرند و تشنجهای عاطفی بر بسیاری از افراد غلبه میکند.
جنگ موقعیت مناسبی برای ترویج شایعه است. زیرا، در افرادی که با جنگ در ارتباطاند هیجانات شدید مشترکی بروز میکند. امید به پیروزی، ترس از شکست، جدایی از افراد مورد علاقه و نزدیکان، خصومت نسبت به دشمن و امثال آن از جمله هیجاناتیاند که وقتی شایعهای در مورد آنها پخش میشود آسانتر شنیده و بازگو میشود.