راههای دک کردن دوستان مزاحم
دوست خوب بسیار کم و بندرت یافت می شود. در واقع یک فرد باید خیلی خوش شانس باشد تا بتواند حتی سه دوست خوب پیدا کند.
هر فردی در زندگی دارای یک یا چند دوست صمصمی می باشد که لحظات شیرینی را با او گذرانده و تجربه های مهمی را در زندگی بهمراه او کسب کرده است... او می تواند دوست دوران بچگی و یا یک هم اتاقی خوابگاه دانشجویی باشد. گاهی اوقات صمیمیت تا جایی پیش می رود که شما دوستتان را جزئی از خانواده خود بشمار می آورید. اما چه اتفاقی می افتند هنگامی که این عضو خانواده برای شما شروع به ایجاد مشکل و استرس می کند؟ به دلایلی او عوض شده و مخل آسایش و زندگی گردیده. آن رابطه محکم و صمیمی بین شما روبه زوال گذاشته است. در این وضعیت دشوار و عذاب آور چه خواهید کرد؟ تا چه اندازه قرار است درمورد یک دوست صمیمی رئوف و باگذشت باشید؟ اگر او در زندگی برای شما مانند یک برادر بوده آیا با او ادامه می دهید و یا برای حفظ سلامتی و آرامش خود ترکش خواهید کرد؟
دوست خوب بسیار کم و بندرت یافت می شود. در واقع یک فرد باید خیلی خوش شانس باشد تا بتواند حتی سه دوست خوب پیدا کند. البته بین «دوست» و «آشنایان معمولی» فرق مهمی وجود دارد. آشنایان می آیند و می روند اما دوستان در فراز و نشیب زندگی شما را تنها نخواهند گذاشت. به همین خاطر است که ما گاهی بیشتر از حد تحمل خود با دوستانمان مدارا می کنیم. در هنگام کشمکش و نزاع سعی می کنیم لحظات خوب با هم بودن را بیاد آورده و آن را پوششی بر اوقات ناخوشایند قرار دهیم به امید این که مشکل حل شده و اوضاع به حالت قبل برگردد. اما مسئله این است که در اینصورت ممکن است دوست شما به همین منوال به آزار و اذیت شما پرداخته و دوباره ایجاد مشکل نماید. آیا رابطه دوستی اینگونه باید باشد؟ مسلما خیر.
▪ سوء استفاده گر: برخی افراد وانمود می کنند که دوست شما هستند و در واقع بدنبال اهداف شخصیشان هستند. خواه اتومبیل شما باشد، خواه پول شما و خواه روابط ارزشمند شما، او تا زمانی که می تواند به این منابع دسترسی داشته باشد با شما ادامه می دهد و لحظه ای که احساس کرد که دیگر دستش از آنها کوتاه شده، ترکتان خواهد نمود.
▪ خودشیفته: قسمت عمده گفتگوهای شما درمورد مشکلات و مسائل او می باشد و او علاقه ای به شنیدن گفتنی های شما نشان نمی دهد. اگر درزمانی دیگر توجهی به او نکنید، شما را کنار خواهد گذاشت گویی اصلا وجود نداشته اید.
▪ دله: هدف او از دوستی با شما منفعت و سود بدون زحمت است. غذایتان را می خورد، لباستان را می پوشد، پولتان را می گیرد و هیچگاه در مقابل برایتان کاری انجام نمی دهد.
▪ مزاحم: او همواره اطرافتان پرسه زده و همه حرکات شما را تحت نظر می گیرد. او انتظار دارد هرگاه کاری انجام می دهد، دستش را بگیرید و اگر پیدایتان نکرد، همه را خبردار می کند تا شما را بیابند. به عبارت دیگر، یک مزاحم به حریم شخصی فرد هجوم آورده و نمی گذارد که نفس بکشد.
▪ پخمه: یکی از بدترین حالت های رفتاری در افراد، غیرقابل اطمینان بودن و بی اعتباری آنها می باشد. همیشه در آخرین لحظه کار را خراب می کنند، قول هایی می دهند که نمی توانند به آنها عمل کنند، هیچگاه سر وقت حاضر نمی شوند و در هیچ زمینه ای نمی توان به آنها اعتماد و اطمینان کرد.
▪ همیشه در حال سر و کله زدن با او هستید.
▪ سراسر روز را صرف تفکر در مورد مشکلات خود با او می نمایید.
▪ دریافت ایمیل یا تماسهای تلفنی اوبا احساس تشویش و اضطراب همراه است.
▪ مشکلات او دارد تبدیل به مشکلات شما می شود.
▪ تمرکز شما بیشتر برای بهبود رابطه تان است تا لذت بردن از آن.
▪ او باعث محروم شدن شما از لذات زندگی می گردد.
▪ برخورد با دوستان سمی
شما به جایی رسیده اید که دیگر نمی توانید گوشه ای بنشینید در حالیکه دوستتان خوره جسم و فکر و سلامتی شما شده است. از طرفی هم ممکن است نخواهید به یکباره همه چیز را تمام کنید ( ممکن است او فامیل شما باشد ). برای این منظور می توانید از مراحل زیر استفاده نمایید:
الف) مرحله اول
از او ببرید: زیاد در دسترس نباشید. وقتی بیرون می روید تحولیش نگیرید، کمکش نکنید، همه تلفنهایش را جواب ندهید و گوش به حرف هایش ندهید. هرکاری را که احساس میکنید به او می فهماند تحملتان تمام شده، انجام دهید. او ممکن است فورا احساس کند که چیزی اشتباه است و درصدد حل آن برآید، ممکن هم است باز متوجه نشود.
ب) مرحله دوم
مودبانه به او بگویید: برایش توضیح دهید که از دادن فرصتهای متوالی به او برای تغییر اوضاع خسته شده اید (مانند یک هشدار). تا حد امکان با لحنی آرام به او بگویید که نیازهای شما نیز به اندازه نیازهای او مهم هستند و زمان آن رسیده که او هم بخواسته های شما احترام بگذارد. بعد از اینکه رودر رویش قرار گرفتید،اگر او واقعا" ارزشی برای دوستی قائل باشد، سعی در ایجاد تغییرات درخود می نماید و شما باید بجای جدایی به رابطه برادرانه خود ادامه دهید. اگر اینطور نشد نوبت به اقدامات شدیدتر می رسد.
ج) مرحله سوم
با صراحت مطرح کنید: وقت آن است که به او بگویید از رفتار نادرستش نسبت به خود خسته شده اید و لازم است مدتی از هم دور شوید. چندین ماه از او جدا شده و هیچ تماسی برقرار نکنید. ممکن است او تماس بگیرد، ممکن هم است نگیرد ولی این عمل، رابطه دوستی را در یک آزمون نهایی قرار خواهد داد. اغلب اوقات جدایی باعث می شود که فرد به اشتباهات گذشته اش پی ببرد. به خاطر داشته باشید که جدایی از او می تواند عواقبی نیز در برداشته باشد به طور مثال اگر فقط شما تنها کسی هستید که با آن شخص مشکل دارد، دیگران ممکن است با شما مخالفت کرده و تقصیر را به گردن شما بیندازند و از او طرفداری نمایند. بنابراین ابتدا مطمئن شوید که جدایی آخرین راه حل شما است و سپس او را ترک کنید.
د) تصمیمی عاقلانه بگیرید
طبیعی است که بخواهید از رابطه دوستی خود مراقبت کرده و نسبت به آن وفا دار بمانید، اما این رابطه نباید مخل زندگی شما گردد و اگر دوستی قصد سو»استفاده از مهربانی شما را داشت و یا الطاف شما را به طور کلی نادیده گرفت، لازم است از طریق عقلتان فکر کنید نه قلبتان. ارزش و عمق رابطه خود را با دوستتان مورد ارزیابی قرار دهید. به عنوان نزدیکترین دوست، این وظیفه شما است که به هر وسیله ای از رابطه دوستی مراقبت و تلاش برای حفظ آن نمایید. اما گاهی اوقات جدایی بهترین لطفی است که کسی می تواند در حق خود بنماید.
۲) به هنگام صحبت با دوست خود صداقت داشته باشید و همه نظرات خود را به وضوح بیان کنید و به دوست خود نیز اجازه دهید که عقاید و نظراتش را بیان کند. فکر نکنید که پس از مشکل پیش آمده، این هم صحبتی ساده و آسان باشد. به هر حال، بعضی اوقات، فراموش کردن کدورت ها به زمان طولانی تری نیاز دارد.
۳) سعی کنید حس بخشش خطای طرف مقابل و علاقه به دوست را در خود تقویت کنید. با این کار آمادگی پیدا می کنید که اگر واقعا خطا از جانب دوست شما باشد، او را ببخشید و روابط دوستانه تان را بهبود بخشید.
۴) اگر از ملاقات حضوری واهمه دارید و یا احساس شرم می کنید، ابتدا برای او یادداشتی بفرستید. ذکر کنید که چقدر از شرایط پیش آمده و موجود متاسف هستید و آرزو دارید او را دوباره ملاقات کنید.
۱) میتوانید نظرات خود را روی نوار ضبط کرده و برای دوستتان بفرستید و یا این که از پست الکترونیک استفاده کنید.
۲) اگر مدت هاست که با یکدیگر صحبت نکرده اید، کتابی را انتخاب کرده و با هم بخوانید. سپس در مورد آن به بحث و تبادل نظر بنشینید.
۳) کتاب یا مجله ای را که مورد علاقه دوستتان است، تهیه کنید. روی آن بنویسید که به یاد او هستید و آن را برای دوستتان پست کنید و نشان دهید که به یاد او هستید.
۴) نامه ای به دوستتان بنویسید و از او بخواهید با اضافه کردن مطالب مورد نظرش، آن را برای دوست مشترکتان پست کند و به همین ترتیب به دوست سوم و چهارم و در نهایت نامه به خود شما بر می گردد، به این طریق، شما از نظرات دوستانتان مطلع شده و می توانید مطالب جدید را به همین طریق برای یکدیگر ارسال کنید.
۵) اگر احساس می کنید که باید با دوستی صحبت کنید، بی معطلی این کار را انجام دهید. شاید او نیز در صدد تماس با شما بر آمده باشد. به این طریق شاید از دوستی که بیش از ده سال بی خبر مانده اید، خبری بگیرید.
هر فردی در زندگی دارای یک یا چند دوست صمصمی می باشد که لحظات شیرینی را با او گذرانده و تجربه های مهمی را در زندگی بهمراه او کسب کرده است... او می تواند دوست دوران بچگی و یا یک هم اتاقی خوابگاه دانشجویی باشد. گاهی اوقات صمیمیت تا جایی پیش می رود که شما دوستتان را جزئی از خانواده خود بشمار می آورید. اما چه اتفاقی می افتند هنگامی که این عضو خانواده برای شما شروع به ایجاد مشکل و استرس می کند؟ به دلایلی او عوض شده و مخل آسایش و زندگی گردیده. آن رابطه محکم و صمیمی بین شما روبه زوال گذاشته است. در این وضعیت دشوار و عذاب آور چه خواهید کرد؟ تا چه اندازه قرار است درمورد یک دوست صمیمی رئوف و باگذشت باشید؟ اگر او در زندگی برای شما مانند یک برادر بوده آیا با او ادامه می دهید و یا برای حفظ سلامتی و آرامش خود ترکش خواهید کرد؟
دوست خوب بسیار کم و بندرت یافت می شود. در واقع یک فرد باید خیلی خوش شانس باشد تا بتواند حتی سه دوست خوب پیدا کند. البته بین «دوست» و «آشنایان معمولی» فرق مهمی وجود دارد. آشنایان می آیند و می روند اما دوستان در فراز و نشیب زندگی شما را تنها نخواهند گذاشت. به همین خاطر است که ما گاهی بیشتر از حد تحمل خود با دوستانمان مدارا می کنیم. در هنگام کشمکش و نزاع سعی می کنیم لحظات خوب با هم بودن را بیاد آورده و آن را پوششی بر اوقات ناخوشایند قرار دهیم به امید این که مشکل حل شده و اوضاع به حالت قبل برگردد. اما مسئله این است که در اینصورت ممکن است دوست شما به همین منوال به آزار و اذیت شما پرداخته و دوباره ایجاد مشکل نماید. آیا رابطه دوستی اینگونه باید باشد؟ مسلما خیر.
● قبول واقعیت
● دوستان سمی
▪ سوء استفاده گر: برخی افراد وانمود می کنند که دوست شما هستند و در واقع بدنبال اهداف شخصیشان هستند. خواه اتومبیل شما باشد، خواه پول شما و خواه روابط ارزشمند شما، او تا زمانی که می تواند به این منابع دسترسی داشته باشد با شما ادامه می دهد و لحظه ای که احساس کرد که دیگر دستش از آنها کوتاه شده، ترکتان خواهد نمود.
▪ خودشیفته: قسمت عمده گفتگوهای شما درمورد مشکلات و مسائل او می باشد و او علاقه ای به شنیدن گفتنی های شما نشان نمی دهد. اگر درزمانی دیگر توجهی به او نکنید، شما را کنار خواهد گذاشت گویی اصلا وجود نداشته اید.
▪ دله: هدف او از دوستی با شما منفعت و سود بدون زحمت است. غذایتان را می خورد، لباستان را می پوشد، پولتان را می گیرد و هیچگاه در مقابل برایتان کاری انجام نمی دهد.
▪ مزاحم: او همواره اطرافتان پرسه زده و همه حرکات شما را تحت نظر می گیرد. او انتظار دارد هرگاه کاری انجام می دهد، دستش را بگیرید و اگر پیدایتان نکرد، همه را خبردار می کند تا شما را بیابند. به عبارت دیگر، یک مزاحم به حریم شخصی فرد هجوم آورده و نمی گذارد که نفس بکشد.
▪ پخمه: یکی از بدترین حالت های رفتاری در افراد، غیرقابل اطمینان بودن و بی اعتباری آنها می باشد. همیشه در آخرین لحظه کار را خراب می کنند، قول هایی می دهند که نمی توانند به آنها عمل کنند، هیچگاه سر وقت حاضر نمی شوند و در هیچ زمینه ای نمی توان به آنها اعتماد و اطمینان کرد.
● علائم پایان دادن به رابطه
▪ همیشه در حال سر و کله زدن با او هستید.
▪ سراسر روز را صرف تفکر در مورد مشکلات خود با او می نمایید.
▪ دریافت ایمیل یا تماسهای تلفنی اوبا احساس تشویش و اضطراب همراه است.
▪ مشکلات او دارد تبدیل به مشکلات شما می شود.
▪ تمرکز شما بیشتر برای بهبود رابطه تان است تا لذت بردن از آن.
▪ او باعث محروم شدن شما از لذات زندگی می گردد.
▪ برخورد با دوستان سمی
شما به جایی رسیده اید که دیگر نمی توانید گوشه ای بنشینید در حالیکه دوستتان خوره جسم و فکر و سلامتی شما شده است. از طرفی هم ممکن است نخواهید به یکباره همه چیز را تمام کنید ( ممکن است او فامیل شما باشد ). برای این منظور می توانید از مراحل زیر استفاده نمایید:
الف) مرحله اول
از او ببرید: زیاد در دسترس نباشید. وقتی بیرون می روید تحولیش نگیرید، کمکش نکنید، همه تلفنهایش را جواب ندهید و گوش به حرف هایش ندهید. هرکاری را که احساس میکنید به او می فهماند تحملتان تمام شده، انجام دهید. او ممکن است فورا احساس کند که چیزی اشتباه است و درصدد حل آن برآید، ممکن هم است باز متوجه نشود.
ب) مرحله دوم
مودبانه به او بگویید: برایش توضیح دهید که از دادن فرصتهای متوالی به او برای تغییر اوضاع خسته شده اید (مانند یک هشدار). تا حد امکان با لحنی آرام به او بگویید که نیازهای شما نیز به اندازه نیازهای او مهم هستند و زمان آن رسیده که او هم بخواسته های شما احترام بگذارد. بعد از اینکه رودر رویش قرار گرفتید،اگر او واقعا" ارزشی برای دوستی قائل باشد، سعی در ایجاد تغییرات درخود می نماید و شما باید بجای جدایی به رابطه برادرانه خود ادامه دهید. اگر اینطور نشد نوبت به اقدامات شدیدتر می رسد.
ج) مرحله سوم
با صراحت مطرح کنید: وقت آن است که به او بگویید از رفتار نادرستش نسبت به خود خسته شده اید و لازم است مدتی از هم دور شوید. چندین ماه از او جدا شده و هیچ تماسی برقرار نکنید. ممکن است او تماس بگیرد، ممکن هم است نگیرد ولی این عمل، رابطه دوستی را در یک آزمون نهایی قرار خواهد داد. اغلب اوقات جدایی باعث می شود که فرد به اشتباهات گذشته اش پی ببرد. به خاطر داشته باشید که جدایی از او می تواند عواقبی نیز در برداشته باشد به طور مثال اگر فقط شما تنها کسی هستید که با آن شخص مشکل دارد، دیگران ممکن است با شما مخالفت کرده و تقصیر را به گردن شما بیندازند و از او طرفداری نمایند. بنابراین ابتدا مطمئن شوید که جدایی آخرین راه حل شما است و سپس او را ترک کنید.
د) تصمیمی عاقلانه بگیرید
طبیعی است که بخواهید از رابطه دوستی خود مراقبت کرده و نسبت به آن وفا دار بمانید، اما این رابطه نباید مخل زندگی شما گردد و اگر دوستی قصد سو»استفاده از مهربانی شما را داشت و یا الطاف شما را به طور کلی نادیده گرفت، لازم است از طریق عقلتان فکر کنید نه قلبتان. ارزش و عمق رابطه خود را با دوستتان مورد ارزیابی قرار دهید. به عنوان نزدیکترین دوست، این وظیفه شما است که به هر وسیله ای از رابطه دوستی مراقبت و تلاش برای حفظ آن نمایید. اما گاهی اوقات جدایی بهترین لطفی است که کسی می تواند در حق خود بنماید.
● راه هایی برای استحکام بخشیدن به دوستی
۲) به هنگام صحبت با دوست خود صداقت داشته باشید و همه نظرات خود را به وضوح بیان کنید و به دوست خود نیز اجازه دهید که عقاید و نظراتش را بیان کند. فکر نکنید که پس از مشکل پیش آمده، این هم صحبتی ساده و آسان باشد. به هر حال، بعضی اوقات، فراموش کردن کدورت ها به زمان طولانی تری نیاز دارد.
۳) سعی کنید حس بخشش خطای طرف مقابل و علاقه به دوست را در خود تقویت کنید. با این کار آمادگی پیدا می کنید که اگر واقعا خطا از جانب دوست شما باشد، او را ببخشید و روابط دوستانه تان را بهبود بخشید.
۴) اگر از ملاقات حضوری واهمه دارید و یا احساس شرم می کنید، ابتدا برای او یادداشتی بفرستید. ذکر کنید که چقدر از شرایط پیش آمده و موجود متاسف هستید و آرزو دارید او را دوباره ملاقات کنید.
● استحکام دوستی
۱) میتوانید نظرات خود را روی نوار ضبط کرده و برای دوستتان بفرستید و یا این که از پست الکترونیک استفاده کنید.
۲) اگر مدت هاست که با یکدیگر صحبت نکرده اید، کتابی را انتخاب کرده و با هم بخوانید. سپس در مورد آن به بحث و تبادل نظر بنشینید.
۳) کتاب یا مجله ای را که مورد علاقه دوستتان است، تهیه کنید. روی آن بنویسید که به یاد او هستید و آن را برای دوستتان پست کنید و نشان دهید که به یاد او هستید.
۴) نامه ای به دوستتان بنویسید و از او بخواهید با اضافه کردن مطالب مورد نظرش، آن را برای دوست مشترکتان پست کند و به همین ترتیب به دوست سوم و چهارم و در نهایت نامه به خود شما بر می گردد، به این طریق، شما از نظرات دوستانتان مطلع شده و می توانید مطالب جدید را به همین طریق برای یکدیگر ارسال کنید.
۵) اگر احساس می کنید که باید با دوستی صحبت کنید، بی معطلی این کار را انجام دهید. شاید او نیز در صدد تماس با شما بر آمده باشد. به این طریق شاید از دوستی که بیش از ده سال بی خبر مانده اید، خبری بگیرید.