راهکارهای ارتباطات مؤثر
نويسنده:حسن زارعیان
ارتباط مؤثر رابطه ای است کلامی و غیرکلامی بین دو یا چندنفر که در طی آن، افراد می توانند عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجانات خود را بیان نموده و به نوعی احساس رضایت دست یابند.
۲) درک متقابل
۳) رضایت خاطر
۴) احساس سودمندی
۵) تقویت رشد اجتماعی، روحی، روانی و عاطفی
۶) تأمین بخشی از نیازهای اساسی انسان
۷ ۰انتقال صریح پیام به دیگران
۱) افراد با هم تفاوت دارند: با همه افراد نمی تواند به یک گونه حرف زد یا ارتباط برقرار کرد مهمترین گام، مخاطب شناسی است؛ یعنی شناخت ویژگی های شخصیتی دیگران و رفتار کردن متناسب با آن.
۲) روحیه هر فردی در رفتار او تأثیر گذار است : افراد در وضعیت های روحی متفاوت، رفتارهای مختلفی دارند.
مثلاً آیا وقتی خسته هستیم سؤال طرف مقابل را همان گونه پاسخ می دهیم که شاد و با نشاط هستم؟
بنابراین بهتر است مخاطب ما در وضعیت روحی خوبی قرار گیرد تا ارتباط مؤثر برقرار شود.
بیاد داشته باشیم هر کس با احترام وارد شود یقیناً با مهر خارج خواهد شد.
۳) نگرش و دنیای هر فرد متفاوت است :
برخورد غیرمنطقی وجود ندارد! هر کس براساس منطق خود رفتار می کند، چون هر کس دنیا را از دید خود درک می کند؛ بنابراین بهتر است با افراد متفاوت برخوردهای متفاوت داشته باشیم. برای برقراری ارتباط مؤثر با دنیا و نگرش دیگران مقابله نکنیم بلکه نخست دنیای آنها را بپذیریم، به دنیا آنها پا بگذاریم و بعد او را به دنیای خود دعوت کنیم، به تعبیرشهید باهنر «از آنجایی شروع کنیم که او دوست دارد و به آنجایی ختم کنیم که خود دوست داریم».
۴) آدم ها را دوست داشته باشیم :
ما با کسانی که دوستشان داریم راحت تر به نتیجه می رسیم بنابراین برای برقراری ارتباط مؤثر لازم است به اصول دیگران احترام بگذاریم حتی اگر آنها را قبول نداریم، با این کار محبت و دوست داشتن خود را به آنها نشان می دهیم.
۵) باور اینکه هم من خوبم هم شما خوبید :
توماس هریس در کتاب «وضعیت آخر» چها روضعیت را در ارتباط فرد با دیگران مطرح می کند، از جمله :
من خوبم تو خوب نیستی.
باور این وضعیت موجب احساس مقابله ، تلافی و دعوا می شود و مانع ارتباط است.
من خوب نیستم ، تو خوب هستی.
باور این وضعیت موجب احساس حقارت و کوچکی شده و مانع ارتباط است.
من خوبم، شما هم خوبید
تنها باور این وضعیت است که می تواند موجب برقراری ارتباط مؤثر با دیگران شود.
۶) کوشش غیرمستقیم مؤثر است :
برای مثال در جلسه ای برگه هایی که پشت آنها پیام هایی مفید و هدفمند نوشته شده بود به عنوان کاغذ یادداشت بین اعضاء توزیع شد، با وجود اینکه به افراد توصیه ای برای خواندن مطالب نشده بود، اما همه اعضای جلسه پیام ها را خوانده بودند!
۷) مقاومت دیگران را درک کنیم:
اگر ضمن تلاش، برای ارتباط با فرد مقابل، او از خود مقاومت نشان داد و عباراتی از این قبیل به کاربرد: تو مرا درک نمی کنی، به او بگوییم «من احساس شما را می فهمم، اگر دوست داری درباره اش صحبت کنیم».
۸) همیشه «برد، برد» بیافرینیم:
اگر بپذیریم همه انسانها در حال تغییر و تحول اند، می بینیم برای برقراری ارتباط مؤثر بهتر است قصد و نیت هایمان را خیر کرده و به سویی حرکت کنیم که دو طرف برنده باشند. برای رسیدن به این هدف باید مدام از خود بپرسیم که در این ارتباط، من برای او چه فایده ای دارم. یا چرا بایستی دیگران برای من کاری را انجام دهند!؟
پاسخ به این سؤال می تواند ارتباط ما را با دیگران موثر نماید. همیشه در برقراری ارتباط با دیگران به روشی عمل کنیم که دو سر برنده باشیم، هیچ بازنده ای نداشته باشیم، برد، برد بیافرینیم.
۹) شخصیت افراد را از رفتارشان جدا کنم:
اگر رفتار طرف مقابل برای ما قابل قبول نبود برای برقراری ارتباط مؤثر بهتر است فقط همان رفتار ناپسند او را زیر سؤال ببریم نه کل شخصیت او را ، به کسی که خطایی کرده نگوییم تو تنبل، کودن، بی عرضه و ... هستی، چرا که این عمل ما را از برقراری ارتباط جهت انتقال پایم اصلی بازمی دارد.
۱۰) خوب گوش دهیم :
در برقراری ارتباط موثر با دیگران خوب گوش کردن (گوش دادن فعال) به حرفهای طرف مقابل علاوه بر یک مهارت، یک هنر است وقتی کسی با ما حرف می زند باید سعی کنیم در چشمهایش نگاه کنیم و احساسات بیان شده او را درک کرده و با حرکت چشم، ابرو و ... به او نشان دهیم که مشتاقانه به سخنان او گوش می دهیم، از ارائه راه حل، نصیحت، قضاوت کردن و دستور دادن اکیداً بپرهیزیم چون اینها همه جزء سدها و موانع ارتباطی به شمار می آیند.
۱۱) دیگران را بدون قید و شرط بپذیریم :
دیگران را همان گونه که هستند بپذیریم و سعی نکنیم آنها را در قالب انتظار و خواسته خود شکل دهیم.
۱۲) ارتباط خود را با کلمه «من» شروع کنیم:
اگر در ارتباط با دیگران مسأله ای پیش آمده ابتدا مشخص کنیم چه کسی بیش از دیگران ناراحت شده و آن گاه پیام را با کمله «من» و بدون مقصر دانستن یا سرزنش دیگران بیان کنیم، مثلاً : « من امروز خسته ام، لطفاً صدای ضبط صوت را کم کنید».
۱۳) روشن، کوتاه و گزیده سخن بگوییم:
عموماً پرحرفی و زیاد سخن گفتن نه تنها به ارتباط بهتر کمتر نمی کند بلکه مانع از ارتباط هم می شود.
به فرمایش امام علی علیه السلام : «خیر الکلام ما قل و مادلّ» بهترین کلام سخن کوتاه و گزیده است.
۱۴) نیازهای دیگران را در حد ممکن برآورده کنیم : برای برقراری ارتباط بهتر با دیگران متوجه نیازهای اساسی زیستی، روانی، عاطفی و اجتماعی اطرافیان خود باشیم و با برآورده کردن نیازهای آنها در حد توان خود به سوی برقراری ارتباط بهتر با آنها گام برداریم.
«کونو دعاه الناس بغیر السنتکم کونو دعاه الناس باعمالکم» )حضرت محمد(ص)(
۱۵) صحبت با دیگران را خوب شروع کنیم: سلام و احوالپرسی و مقدمه چینی در آغاز صحبت با دیگران می تواند ما را در برقراری ارتباط بهتر کمک کند.
۱۶) مقدمه چینی زیاد و حاشیه پردازی مانع ارتباط است.
۱۷) اگر بتوانیم احساسات و هیجانات خود را کنترل کنیم ، در ایجاد ارتباط با دیگران موفق تر خواهیم بود.
۱۸) در برقراری ارتباط با دیگران موقعیت زمانی و مکانی را مدنظر داشته باشیم.
۱۹) از تن صدای مناسب استفاده کنیم: مثلاً صدای بالا نشانه عصبانیت و هیجان است و تن صدای پایین غمگینی را نشان می دهد.
۲۰) از آهنگ صدای مناسب استفاده کنیم : بدانیم در کجا صحبت خود را بالابرده، کی پایین بیاوریم و کجا کش دار صحبت کنیم.
۲۱) از تماس چشمی مناسب استفاده کنیم : در زمان صحبت به صورت مخاطب خود نگاه کنیم چرا که تماس چشمی یک تماس مستمر است ولی به او خیره نشویم و به مردمک چشم او نگاه نکنیم، چرا که از ما می برد.
۲۲) از حالات چهره مناسب استفاده کنیم: متناسب با صحبتی که می کنیم بتوانیم تأثر و یا خوشحالی را در چهره خود نشان دهیم.
▪ اثرات برقراری ارتباط مؤثر با دیگران :
۲) درک متقابل
۳) رضایت خاطر
۴) احساس سودمندی
۵) تقویت رشد اجتماعی، روحی، روانی و عاطفی
۶) تأمین بخشی از نیازهای اساسی انسان
۷ ۰انتقال صریح پیام به دیگران
● راهکارها و نکات مهم روانشناختی در ارتباط مؤثر:
مثلاً آیا وقتی خسته هستیم سؤال طرف مقابل را همان گونه پاسخ می دهیم که شاد و با نشاط هستم؟
بنابراین بهتر است مخاطب ما در وضعیت روحی خوبی قرار گیرد تا ارتباط مؤثر برقرار شود.
بیاد داشته باشیم هر کس با احترام وارد شود یقیناً با مهر خارج خواهد شد.
برخورد غیرمنطقی وجود ندارد! هر کس براساس منطق خود رفتار می کند، چون هر کس دنیا را از دید خود درک می کند؛ بنابراین بهتر است با افراد متفاوت برخوردهای متفاوت داشته باشیم. برای برقراری ارتباط مؤثر با دنیا و نگرش دیگران مقابله نکنیم بلکه نخست دنیای آنها را بپذیریم، به دنیا آنها پا بگذاریم و بعد او را به دنیای خود دعوت کنیم، به تعبیرشهید باهنر «از آنجایی شروع کنیم که او دوست دارد و به آنجایی ختم کنیم که خود دوست داریم».
ما با کسانی که دوستشان داریم راحت تر به نتیجه می رسیم بنابراین برای برقراری ارتباط مؤثر لازم است به اصول دیگران احترام بگذاریم حتی اگر آنها را قبول نداریم، با این کار محبت و دوست داشتن خود را به آنها نشان می دهیم.
توماس هریس در کتاب «وضعیت آخر» چها روضعیت را در ارتباط فرد با دیگران مطرح می کند، از جمله :
من خوبم تو خوب نیستی.
باور این وضعیت موجب احساس مقابله ، تلافی و دعوا می شود و مانع ارتباط است.
من خوب نیستم ، تو خوب هستی.
باور این وضعیت موجب احساس حقارت و کوچکی شده و مانع ارتباط است.
من خوبم، شما هم خوبید
تنها باور این وضعیت است که می تواند موجب برقراری ارتباط مؤثر با دیگران شود.
برای مثال در جلسه ای برگه هایی که پشت آنها پیام هایی مفید و هدفمند نوشته شده بود به عنوان کاغذ یادداشت بین اعضاء توزیع شد، با وجود اینکه به افراد توصیه ای برای خواندن مطالب نشده بود، اما همه اعضای جلسه پیام ها را خوانده بودند!
اگر ضمن تلاش، برای ارتباط با فرد مقابل، او از خود مقاومت نشان داد و عباراتی از این قبیل به کاربرد: تو مرا درک نمی کنی، به او بگوییم «من احساس شما را می فهمم، اگر دوست داری درباره اش صحبت کنیم».
اگر بپذیریم همه انسانها در حال تغییر و تحول اند، می بینیم برای برقراری ارتباط مؤثر بهتر است قصد و نیت هایمان را خیر کرده و به سویی حرکت کنیم که دو طرف برنده باشند. برای رسیدن به این هدف باید مدام از خود بپرسیم که در این ارتباط، من برای او چه فایده ای دارم. یا چرا بایستی دیگران برای من کاری را انجام دهند!؟
پاسخ به این سؤال می تواند ارتباط ما را با دیگران موثر نماید. همیشه در برقراری ارتباط با دیگران به روشی عمل کنیم که دو سر برنده باشیم، هیچ بازنده ای نداشته باشیم، برد، برد بیافرینیم.
اگر رفتار طرف مقابل برای ما قابل قبول نبود برای برقراری ارتباط مؤثر بهتر است فقط همان رفتار ناپسند او را زیر سؤال ببریم نه کل شخصیت او را ، به کسی که خطایی کرده نگوییم تو تنبل، کودن، بی عرضه و ... هستی، چرا که این عمل ما را از برقراری ارتباط جهت انتقال پایم اصلی بازمی دارد.
در برقراری ارتباط موثر با دیگران خوب گوش کردن (گوش دادن فعال) به حرفهای طرف مقابل علاوه بر یک مهارت، یک هنر است وقتی کسی با ما حرف می زند باید سعی کنیم در چشمهایش نگاه کنیم و احساسات بیان شده او را درک کرده و با حرکت چشم، ابرو و ... به او نشان دهیم که مشتاقانه به سخنان او گوش می دهیم، از ارائه راه حل، نصیحت، قضاوت کردن و دستور دادن اکیداً بپرهیزیم چون اینها همه جزء سدها و موانع ارتباطی به شمار می آیند.
دیگران را همان گونه که هستند بپذیریم و سعی نکنیم آنها را در قالب انتظار و خواسته خود شکل دهیم.
اگر در ارتباط با دیگران مسأله ای پیش آمده ابتدا مشخص کنیم چه کسی بیش از دیگران ناراحت شده و آن گاه پیام را با کمله «من» و بدون مقصر دانستن یا سرزنش دیگران بیان کنیم، مثلاً : « من امروز خسته ام، لطفاً صدای ضبط صوت را کم کنید».
عموماً پرحرفی و زیاد سخن گفتن نه تنها به ارتباط بهتر کمتر نمی کند بلکه مانع از ارتباط هم می شود.
به فرمایش امام علی علیه السلام : «خیر الکلام ما قل و مادلّ» بهترین کلام سخن کوتاه و گزیده است.
«کونو دعاه الناس بغیر السنتکم کونو دعاه الناس باعمالکم» )حضرت محمد(ص)(