دماوند، بام اسطورهای ایران
منابع مختلف اندازههای گوناگونی برای ارتفاع قله دماوند از سطح دریا ذکر کردهاند. به نقل از درگاه ملی آمار، ارتفاع این قله ۵۶۱۰ متر است ؛ منابع دیگر، از جمله پایگاه ملی دادههای علوم زمین ایران و وبگاه رصدخانه زمین ناسا، ارتفاع ۵۶۷۰ متر و ۵۶۷۱ متر را نیز برای قله این کوه ذکر کردهاند.
دَماوَند کوهی در شمال ایران است که به عنوان بلندترین کوه ایران و بلندترین آتشفشان خاورمیانه شناخته میشود. دماوند در قسمت مرکزی رشتهکوه البرز در جنوب دریای خزر و در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد. این قله که از نظر تقسیمات کشوری در استان مازندران قرار دارد در هوایی صاف و آفتابی از شهرهای تهران، ورامین و قم و همچنین کرانههای دریای خزر قابل رؤیت است. نزدیکترین شهر به این کوه لاریجان است.
دماوند در اساطیر ایران هم مطرح است و شهرتش بیش از هرچیز به خاطر این است که ضحاک (پادشاهی ستمگر در آن به بند کشیده شدهاست). در آثار ادبی فارسی نیز فراوان به این اسطوره و به طور کلیتر کوه دماوند اشاره شدهاست. دماوند دارای چشمههای آب گرم لاریجان، اسک و وانه است.
این قله در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی تهران، ۶۲ کیلومتری غرب آمل و ۲۶ کیلومتری شمال شهر دماوند واقع شدهاست.
رودخانه تینه در شمال، رودخانه هراز در جنوب و شرق و رودخانه دلیچای در غرب این کوه واقع شدهاند.
قله دماوند در شرق کوهستان البرز مرکزی (استان مازندران) از رشته کوه البرز قرار دارد. قلههای مجاور آن ورارو، سه سنگ، گل زرد و میانرود است.
دماوند یک آتشفشان خفتهاست که امکان فعال شدن مجدد آن وجود دارد. در برخی از سالها از جمله در سال ۱۳۸۶ از قله دماوند، دود و بخارهایی خارج شدهاست که برخی از شاهدان آن را گواهی بر فعال شدن این آتشفشان پنداشتهاند. اما در حقیقت در سالهای پربارش، با نفوذ آب به درون قله و مواجه شدن با سنگهای داغ، جریانی از بخار آب از دهانه قله خارج میشود و چنین به نظر میرسد که فعالیتهای آتشفشانی صورت گرفتهاست.
قطر دهانه این آتشفشان در حدود ۴۰۰ متر است (این مورد به منابع معتبرتری احتیاج دارد) که دریاچهای از یخ آن را پوشاندهاست. همچنین نشانههایی از وجود دهانههای قدیمی در پهلوهای جنوبی و شمالی کوه دیده میشود.
در مورد دلیل نامگذاری دماوند در فرهنگ معین آمدهاست: «دم (دمه، بخار) + اوند = وند؛ دارای دمه و دود و بخار (آتشفشان)»
دماوند در اساطیر ایران جایگاه ویژهای دارد. شهرت آن بیش از هر چیز در این است که فریدون ضحاک را در آنجا در غاری به بند کشیدهاست و ضحاک آنجا زندانیاست تا آخرالزمان که بند بگسلد و کشتن خلق آغاز کند و سرانجام به دست گرشاسپ کشته شود. هنوز هم بعضی از ساکنین نزدیک این کوه باور دارند که ضحاک در دماوند زندانی است و اعتقاد دارند که بعضی صداهایی که از کوه شنیده میشود، نالههای هموست.
در تاریخ بلعمی کوه دماوند محل زیست کیومرث و گور فرزند او است. با این تفصیل که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه برآورد و کیومرث فرزند را در چاه فروهشت. بلعمی سپس از مغان نقل کند که کیومرث بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز تا امروز (روزگار بلعمی) ده پانزده بار پرزند و به هوا برشود و از مغان نقل میکند که این آتش دیو را از فرزند او دور دارد. به گفته تاریخ بلعمی جمشید به طبرستان به دماوند بود که سپاه ضحاک به وی رسید. . بنا به روایتی نبرد لشگر فریدون به سپاهسالاری کاوه با ضحاک در حوالی دماوند بود.دماوند بار دیگر در گاه پادشاهی منوچهر مطرح میشود. آرش از فراز آن تیری انداخت تا مرز میان ایران و توران تعیین کند.
بعدها با پا گرفتن اساطیر سامی در ایران برخی شخصیتهای این اساطیر هم با دماوند ارتباطاتی یافتند. از جمله «عوام معتقدند که سلیمانبن داوود، یکی از دیوان را که «صخر المارد» (سنگ سرکش) نام داشت در آنجا زندانی نمود. گویند، بر قله دماوند، زمین هموار است و از چاهی که بر فراز آن قرار دارد، روشنی بیرون آید.»
«برآن گونه ضحاک را بسته سخت سوی شیرخوان برد بیدار بخت همی راند او را به کوه اندرون همی خواست کارد سرش را نگون بیامد هم آنگه خجسته سروش به خوبی یکی راز گفتش به گوش که این بسته را تا دماوند کوه بِبَر همچنان تازیان بیگروه» اسدی طوسی در گرشاسپنامه که به پیروی از شاهنامه سروده شده است به این اسطوره اشاره میکند.. در اشعار و منظومههای شاعران دیگر از جمله قصیدهای از ناصرخسرو منظومه ویس و رامین از فخرالدین اسعد گرگانی و قصیدهای از خاقانی تلمیح این اسطوره دیده میشود. همچنین گاه در عظمت به دماوند مثل زدهاند..
قصیده دماوندیه اثر ملک الشعرای بهار تنها یکی از چندین شعری است که در مورد دماوند سروده شدهاست. دماوندیه اول او در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی با این مطلع آغاز گشت:
«ای کوه سپیدسر، درخشان شو مانند وزو، شراره افشان شو»
قصیده «دماوندیه دوم» که در سال ۱۳۰۱ توسط همین شاعر سروده شد، از شعرهای معروفی است که درباره دماوند سروده شدهاست که چند بیت نخستین آن چنین است:
«ای دیو سپید پای دربند ای گنبد گیتی ای دماوند از پای به سر یکی کلهخود ز آهن به میان یکی کمربند تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر چهر دلبند» رد پای دماوند در تاریخ آشوریان این کوه را کان سنگ لاجورد میانگاشتند. اگرچه به راستی ایشان دچار لغزش شده بودند و سنگ لاجورد از بدخشان میآمده است. در زمان تاخت و تاز آشوریها به پشته ایران این کوه بخشی از حدود مادها شمرده میشده و در متنهای آشوری هم بدان اشاره شده است. سارگون دوم در لشکرکشی خود سرزمینهای تا کوه دماوند را خراجگزار خود نموده بود. در زمان اسرحدون نیز آشوریها تا پای کوه دماوند لشکرکشیده بودند.اما بهپیشروی ادامه ندادند چون آسوریها دماوند و قدری آنسوترش کویر لوت را پایان دنیا میپنداشتند.
شیوه گذاردن پیکر مردگان را در کوهها را «دیاکونوف» آیین مغانی میانگارد که در دامنه دماوند میزیستهاند و این آیین را به دیگر جاهای ایران پراکنده نمودهاند. در دامنه دماوند تعداد زیادی گور پیش از تاریخ وجود دارد.
در سده هشتم میلادی در پای کوه دماوند دژی بودهاست که موبدی زرتشتی به نام مَسمُغان و پیروانش در آن میزیستهاند و این دژ به فرمان المهدی خلیفه عباسی ویرانگشته و مسمغان نیز کشته شد. مسمغان (به عربی کبیرالمجوس) لقب بزرگان خاندان قارن بوده که تبار پارتی داشته و دارای سرزمینهایی در پای دماوند بودهاند.
غازان خان ایلخان مغول در۴ شعبان ۶۹۴ (هجری) در لارِ دماوند به دست شیخ صدرالدین غسلکرد و مسلمان شد.
«در حدودالعالم آمده که ویمه و شلنبه دو شهرست از حدود کوه دنباوند و اندر وی بتابستان و زمستان سخت سرد بود و ازین کوه آهن افتد.(حدودالعالم. ص ۱۴۷)»
▪ جبهه شمالی؛ مسیر صعود این جبهه از میان دو یخچال سیوله (سمت راست) و دوبی سل (سمت چپ) صورت میگیرد.
▪ جبهه شمال شرقی؛ جبهه جنوب غربی؛ پناهگاه سیمرغ در این مسیر قرار دارد.
▪ جبهه جنوبی؛ از سمت جنوب شرقی کوه. پلور، رینه، گوسفندسرا و بارگاه سوم در این مسیر قرار میگیرند.
آسانترین این مسیرها جبهه جنوبی و سختترین آنها جبهه شمالی است. سه جبهه شمالی، جنوبی و شمال شرقی در نزدیکی روستاها قرار گرفتهاند و همچنین همگی دارای جانپناه در میان راه هستند.
▪ پناهگاه گوسفندسرا (کوهپایه) در ارتفاع ۲۹۵۰ متری.
▪ بارگاه سوم (یال جنوبی) در ارتفاع ۴۱۵۰ متری.
▪ پناهگاه سیمرغ (یال جنوب غربی) در ارتفاع ۴۱۵۰ متری.
▪ پناهگاه تخت فریدون (یال شمال شرقی) در ارتفاع ۴۳۶۰ متری.
منبع: روزنامه اطلاعات
دَماوَند کوهی در شمال ایران است که به عنوان بلندترین کوه ایران و بلندترین آتشفشان خاورمیانه شناخته میشود. دماوند در قسمت مرکزی رشتهکوه البرز در جنوب دریای خزر و در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد. این قله که از نظر تقسیمات کشوری در استان مازندران قرار دارد در هوایی صاف و آفتابی از شهرهای تهران، ورامین و قم و همچنین کرانههای دریای خزر قابل رؤیت است. نزدیکترین شهر به این کوه لاریجان است.
دماوند در اساطیر ایران هم مطرح است و شهرتش بیش از هرچیز به خاطر این است که ضحاک (پادشاهی ستمگر در آن به بند کشیده شدهاست). در آثار ادبی فارسی نیز فراوان به این اسطوره و به طور کلیتر کوه دماوند اشاره شدهاست. دماوند دارای چشمههای آب گرم لاریجان، اسک و وانه است.
● ارتفاع دماوند
این قله در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی تهران، ۶۲ کیلومتری غرب آمل و ۲۶ کیلومتری شمال شهر دماوند واقع شدهاست.
رودخانه تینه در شمال، رودخانه هراز در جنوب و شرق و رودخانه دلیچای در غرب این کوه واقع شدهاند.
قله دماوند در شرق کوهستان البرز مرکزی (استان مازندران) از رشته کوه البرز قرار دارد. قلههای مجاور آن ورارو، سه سنگ، گل زرد و میانرود است.
● آتشفشانی جوان!
دماوند یک آتشفشان خفتهاست که امکان فعال شدن مجدد آن وجود دارد. در برخی از سالها از جمله در سال ۱۳۸۶ از قله دماوند، دود و بخارهایی خارج شدهاست که برخی از شاهدان آن را گواهی بر فعال شدن این آتشفشان پنداشتهاند. اما در حقیقت در سالهای پربارش، با نفوذ آب به درون قله و مواجه شدن با سنگهای داغ، جریانی از بخار آب از دهانه قله خارج میشود و چنین به نظر میرسد که فعالیتهای آتشفشانی صورت گرفتهاست.
قطر دهانه این آتشفشان در حدود ۴۰۰ متر است (این مورد به منابع معتبرتری احتیاج دارد) که دریاچهای از یخ آن را پوشاندهاست. همچنین نشانههایی از وجود دهانههای قدیمی در پهلوهای جنوبی و شمالی کوه دیده میشود.
● ریشه نام دماوند
در مورد دلیل نامگذاری دماوند در فرهنگ معین آمدهاست: «دم (دمه، بخار) + اوند = وند؛ دارای دمه و دود و بخار (آتشفشان)»
● اسطوره دماوند
دماوند در اساطیر ایران جایگاه ویژهای دارد. شهرت آن بیش از هر چیز در این است که فریدون ضحاک را در آنجا در غاری به بند کشیدهاست و ضحاک آنجا زندانیاست تا آخرالزمان که بند بگسلد و کشتن خلق آغاز کند و سرانجام به دست گرشاسپ کشته شود. هنوز هم بعضی از ساکنین نزدیک این کوه باور دارند که ضحاک در دماوند زندانی است و اعتقاد دارند که بعضی صداهایی که از کوه شنیده میشود، نالههای هموست.
در تاریخ بلعمی کوه دماوند محل زیست کیومرث و گور فرزند او است. با این تفصیل که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه برآورد و کیومرث فرزند را در چاه فروهشت. بلعمی سپس از مغان نقل کند که کیومرث بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز تا امروز (روزگار بلعمی) ده پانزده بار پرزند و به هوا برشود و از مغان نقل میکند که این آتش دیو را از فرزند او دور دارد. به گفته تاریخ بلعمی جمشید به طبرستان به دماوند بود که سپاه ضحاک به وی رسید. . بنا به روایتی نبرد لشگر فریدون به سپاهسالاری کاوه با ضحاک در حوالی دماوند بود.دماوند بار دیگر در گاه پادشاهی منوچهر مطرح میشود. آرش از فراز آن تیری انداخت تا مرز میان ایران و توران تعیین کند.
بعدها با پا گرفتن اساطیر سامی در ایران برخی شخصیتهای این اساطیر هم با دماوند ارتباطاتی یافتند. از جمله «عوام معتقدند که سلیمانبن داوود، یکی از دیوان را که «صخر المارد» (سنگ سرکش) نام داشت در آنجا زندانی نمود. گویند، بر قله دماوند، زمین هموار است و از چاهی که بر فراز آن قرار دارد، روشنی بیرون آید.»
● دماوند در ادبیات
«برآن گونه ضحاک را بسته سخت سوی شیرخوان برد بیدار بخت همی راند او را به کوه اندرون همی خواست کارد سرش را نگون بیامد هم آنگه خجسته سروش به خوبی یکی راز گفتش به گوش که این بسته را تا دماوند کوه بِبَر همچنان تازیان بیگروه» اسدی طوسی در گرشاسپنامه که به پیروی از شاهنامه سروده شده است به این اسطوره اشاره میکند.. در اشعار و منظومههای شاعران دیگر از جمله قصیدهای از ناصرخسرو منظومه ویس و رامین از فخرالدین اسعد گرگانی و قصیدهای از خاقانی تلمیح این اسطوره دیده میشود. همچنین گاه در عظمت به دماوند مثل زدهاند..
قصیده دماوندیه اثر ملک الشعرای بهار تنها یکی از چندین شعری است که در مورد دماوند سروده شدهاست. دماوندیه اول او در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی با این مطلع آغاز گشت:
«ای کوه سپیدسر، درخشان شو مانند وزو، شراره افشان شو»
قصیده «دماوندیه دوم» که در سال ۱۳۰۱ توسط همین شاعر سروده شد، از شعرهای معروفی است که درباره دماوند سروده شدهاست که چند بیت نخستین آن چنین است:
«ای دیو سپید پای دربند ای گنبد گیتی ای دماوند از پای به سر یکی کلهخود ز آهن به میان یکی کمربند تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر چهر دلبند» رد پای دماوند در تاریخ آشوریان این کوه را کان سنگ لاجورد میانگاشتند. اگرچه به راستی ایشان دچار لغزش شده بودند و سنگ لاجورد از بدخشان میآمده است. در زمان تاخت و تاز آشوریها به پشته ایران این کوه بخشی از حدود مادها شمرده میشده و در متنهای آشوری هم بدان اشاره شده است. سارگون دوم در لشکرکشی خود سرزمینهای تا کوه دماوند را خراجگزار خود نموده بود. در زمان اسرحدون نیز آشوریها تا پای کوه دماوند لشکرکشیده بودند.اما بهپیشروی ادامه ندادند چون آسوریها دماوند و قدری آنسوترش کویر لوت را پایان دنیا میپنداشتند.
شیوه گذاردن پیکر مردگان را در کوهها را «دیاکونوف» آیین مغانی میانگارد که در دامنه دماوند میزیستهاند و این آیین را به دیگر جاهای ایران پراکنده نمودهاند. در دامنه دماوند تعداد زیادی گور پیش از تاریخ وجود دارد.
در سده هشتم میلادی در پای کوه دماوند دژی بودهاست که موبدی زرتشتی به نام مَسمُغان و پیروانش در آن میزیستهاند و این دژ به فرمان المهدی خلیفه عباسی ویرانگشته و مسمغان نیز کشته شد. مسمغان (به عربی کبیرالمجوس) لقب بزرگان خاندان قارن بوده که تبار پارتی داشته و دارای سرزمینهایی در پای دماوند بودهاند.
غازان خان ایلخان مغول در۴ شعبان ۶۹۴ (هجری) در لارِ دماوند به دست شیخ صدرالدین غسلکرد و مسلمان شد.
«در حدودالعالم آمده که ویمه و شلنبه دو شهرست از حدود کوه دنباوند و اندر وی بتابستان و زمستان سخت سرد بود و ازین کوه آهن افتد.(حدودالعالم. ص ۱۴۷)»
● کوهنوردی
● مسیرهای اصلی صعود
▪ جبهه شمالی؛ مسیر صعود این جبهه از میان دو یخچال سیوله (سمت راست) و دوبی سل (سمت چپ) صورت میگیرد.
▪ جبهه شمال شرقی؛ جبهه جنوب غربی؛ پناهگاه سیمرغ در این مسیر قرار دارد.
▪ جبهه جنوبی؛ از سمت جنوب شرقی کوه. پلور، رینه، گوسفندسرا و بارگاه سوم در این مسیر قرار میگیرند.
آسانترین این مسیرها جبهه جنوبی و سختترین آنها جبهه شمالی است. سه جبهه شمالی، جنوبی و شمال شرقی در نزدیکی روستاها قرار گرفتهاند و همچنین همگی دارای جانپناه در میان راه هستند.
● پناهگاهها
▪ پناهگاه گوسفندسرا (کوهپایه) در ارتفاع ۲۹۵۰ متری.
▪ بارگاه سوم (یال جنوبی) در ارتفاع ۴۱۵۰ متری.
▪ پناهگاه سیمرغ (یال جنوب غربی) در ارتفاع ۴۱۵۰ متری.
▪ پناهگاه تخت فریدون (یال شمال شرقی) در ارتفاع ۴۳۶۰ متری.
منبع: روزنامه اطلاعات