رازهاي سر به مهر زندگي

زوجها در طول زندگي زناشويي گرفتار استرسهاي گوناگوني مي شوند كه بعضي از اين استرسها طبيعي است مانند استرس بچه دار شدن، بيماري، بزرگ شدن بچه ها و مشكلات اقتصادي و بعضي استرسها ناگهاني به وجود مي آيد و مانند يك شوك شديد تأثيرات منفي بر زندگي زناشويي وارد مي كند. يكي از اين استرسها افشاي رازهاي گذشته و آشكار شدن مسايلي است كه زوجين از هم پنهان كرده بودند. به اعتقاد روان شناسان راستگويي مهمترين عنصر براي ايجاد صميميت بين زن و شوهر به شمار مي رود.
يکشنبه، 22 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رازهاي سر به مهر زندگي
رازهاي سر به مهر زندگي
رازهاي سر به مهر زندگي

نويسنده:خجسته ناطق

آموزش مهارتهاي زندگي در گفتگو با كارشناسان

زوجها در طول زندگي زناشويي گرفتار استرسهاي گوناگوني مي شوند كه بعضي از اين استرسها طبيعي است مانند استرس بچه دار شدن، بيماري، بزرگ شدن بچه ها و مشكلات اقتصادي و بعضي استرسها ناگهاني به وجود مي آيد و مانند يك شوك شديد تأثيرات منفي بر زندگي زناشويي وارد مي كند. يكي از اين استرسها افشاي رازهاي گذشته و آشكار شدن مسايلي است كه زوجين از هم پنهان كرده بودند. به اعتقاد روان شناسان راستگويي مهمترين عنصر براي ايجاد صميميت بين زن و شوهر به شمار مي رود.
اما ممكن است افشاي بعضي از رازها به زندگي ديگران آسيب بزند و يا بي جهت موجب سوء تفاهم بين زن و شوهر شود.

پيوند گذشته و حال تا كجا؟

افسانه قندهاريزاده كارشناس ارشد روان شناسي باليني در اين مورد كه چه رازي را بايد گفت و چه چيزهايي را بايد در صندوقچه دل پنهان كرد، مي گويد: معمولاً فاش شدن بعضي از پنهان كاريها زن و شوهر را دچار خشم و سرزنش و تنبيه مي سازد و زنجيره اي از تعامل هاي منفي و پيش رونده ايجاد مي كند كه اين روابط نابسامان مي تواند به صورت الگوهاي تخريبي بي توجهي، عيبجويي، مشاجره، انتظارات و اعتقادات منفي درباره طرف مقابل به وجود آيد. وي اسرار و مسايلي را كه در زندگي افراد وجود دارد به سه دسته تقسيم مي كند و مي افزايد: دسته اول مسايلي است كه به رويدادهاي گذشته و وقايعي مربوط مي شود كه قبل از ازدواج براي يكي از طرفين ايجاد شده مثل داشتن خواستگارهاي متعدد با بيان احساسات كودكانه دوران نوجواني كه لزومي ندارد اين قبيل مسايل مطرح شود، زيرا بسياري از افراد و بخصوص مردها تحمل و ظرفيت پذيرش چنين مسايلي را ندارند. دسته دوم به مسايلي از قبيل ازدواج قبلي، طلاق والدين، داشتن ناپدري يا نامادري مربوط مي شود كه اينها مسايلي نيست كه تا ابد پنهان بماند و سرانجام روزي آشكار مي شود.
بنابراين بهتر است زن و شوهر قبل از ازدواج اين مسايل را با هم در ميان بگذارند تا رازي بين آنها پنهان نماند، زيرا افشاي اين مسايل بعد از ازدواج بناي اعتماد را ويران مي كند و بذر بدبيني و سوء ظن را در دل زوجين مي كارد.
دسته سوم مسايلي هستند كه بعد از ازدواج براي طرفين به وجود مي آيد. اين مسايل نيز به هيچ وجه نبايد پنهان بماند و بسيار شايسته است كه همسران مسايل مختلفي را كه براي آنها پيش مي آيد صادقانه با هم درميان بگذارند و راه چاره اي بيابند، چون اگر در مورد مسايل دسته دوم امكان گذشت و چشم پوشي باشد در مورد اين مسايل كمتر كسي گذشت مي كند و آثار سوء و عواقب ناخوشايندي به وجود مي آورد.
همين روان شناس در ادامه خاطرنشان مي كند: البته پنهان كاري بدون دليل به وجود نمي آيد، در بسياري از موارد ما در مراكز درماني شاهد هستيم كه بعضي از همسران طوري رفتار مي كنند و طرز فكر و نگرش آنان به گونه اي است كه باعث مي شود طرف مقابل مسايل را از آنان مخفي كند، مثلاً مسايل خيلي كوچك و بي اهميت مثل ديدار و رفت و آمد دو خواهر با يكديگر موجب عصبانيت شوهر شده و در نتيجه زن ملاقات با خواهرش را پنهان مي كند يا در مورد مخارج منزل خست به خرج مي دهد و زن مجبور مي شود بسياري از مسايل اقتصادي و هزينه ها را به همسرش نگويد، به همين دليل به همسران چه زن و چه مرد توصيه مي شود خودشان زمينه پنهان كاري را ايجاد نكنند.
وي در ادامه توصيه مي كند: زن و شوهر بايد به خواسته ها و نيازهاي يكديگر احترام بگذارند و از تفكر منطقي برخوردار باشند.
وي مي افزايد: پنهان كاري علاوه بر آثاري كه بر روابط زن و شوهر مي گذارد شعاع اين ناراحتي ها دامان فرزندان را هم مي گيرد، چون بچه ها با هوش و ذكاوت فطري خود براحتي در مي يابند كه بين پدر و مادر اختلافهايي وجود دارد. آنها فضاي رياكاري و عدم صداقت را حس مي كنند و چون قدرت تجزيه و تحليل مطالب را ندارند از زندگي در چنين محيطي رنج مي برند و مسايل را بزرگ مي كنند؛ در نتيجه روي سلامت رواني، وضعيت تحصيلي و ارتباطات آنها اثر مي گذارد. بي ترديد فرزندان چنين خانواده اي نمي توانند با پدر و مادر خود همانند سازي كنند و عدم همانند سازي مناسب با والدين ضربه هاي جبران ناپذيري بر رشد شخصيت كودكان به جا مي گذارد.

صداقت و پنهان كاري چرا و چگونه؟

مريم حسين زاده، كارشناس ارشد روان شناسي و روان درمانگر نيز معتقد است؛ در كشور ما ازدواج يك مرحله مقدماتي به نام خواستگاري دارد كه توجه به اين نكات مي تواند سلامت ازدواج را تضمين كند:
1) صداقت شايد اساسي ترين و زيربنايي ترين مسأله اي باشد كه مي تواند ضامن امنيت و سلامت ازدواج باشد.
در مرحله خواستگاري بايد طرفين درخصوص اعتقادات، باورهاي ديني و مذهبي، معيارها و ملاكهاي اساسي در زندگي و نگاه به حال و آينده بدون هيچ پرده پوشي صحبت كنند، زيرا زن و شوهر لازم است درخصوص همه اين موارد با يكديگر سنخيت داشته باشند.
2) وجود بيماريهاي شخصي، ارثي، تجربيات، شكست ها و ناكامي ها، خاطرات، اتفاق و حوادث تأثيرگذار مربوط به طرفين مطرح و در صورت لزوم توضيح داده شود و در مجموع صفا، صميميت، مهر، گذشت، فداكاري، ايثار و وفاداري را توشه راه زندگي خود سازند.
پس از طي اين مرحله و رسيدن به مرحله ازدواج، پذيرش هر يك به عنوان عضو جديد خانواده مقابل يك اصل مهم است كه نبايد ناچيز شمرده شود.
زوجين در هنگام ايجاد توافق زناشويي نبايد فقط به نيازهاي مادي اساسي خويش بپردازند، بلكه لازم است درخصوص مسايل شخصي از قبيل زمان و نحوه خواب و خوراك، منازعه و آشتي مجدد به بحث و تبادل نظر بپردازند.
زن و شوهر بايد با هم تصميم بگيرند كه اعياد را چگونه بگذرانند، چگونه براي تعطيلات برنامه ريزي كنند و نحوه خرج كردن و اجراي كارهاي روزمره خانه را مشخص سازند.
بايد درباره سنن و مراسم خانوادگي كه قرار است همچون گذشته باقي بماند، با يكديگر به توافق برسند و نيز اينكه مايلند چه مراسم و سنتهايي را شخصاً براي خودشان وضع كنند. ضروري است آنها درجه نزديكي يا دوري از خانواده همسر را به كمك يكديگر مشخص نمايند. در عين حال مناسب است آنها به ديدار دوستان يكديگر بروند و در طي زمان كساني را انتخاب كنند كه سرانجام به دوست مشترك آن دو مبدل خواهند شد. بنابراين بايد مشتركاً دوستان جديد خود را انتخاب نمايند.
در مجموع زوجين بايد به استحكام بناي زندگي خويش بينديشند و از كنجكاوي هاي بي مورد، درخصوص زندگي خانواده مقابل و آنچه ارتباطي به آنان ندارد پرهيز نمايند.

صداقت همراه با سياست

عليرضا تقوي عضو هيأت علمي دانشگاه نيز معتقد است: صداقت بايد با نوعي سياست و تفكر منطقي همراه باشد تا زوجين ضمن اينكه از صداقت يكديگر مطمئن مي شوند، در آينده نيز چنانچه اختلافي پيش آمد نتوانند از آن سوء استفاده كنند. به عنوان مثال دختر جواني كه دفترچه خاطرات خود را در اختيار همسرش مي گذارد و يا مرتباً از خواستگاراني كه داشته سخن به ميان مي آورد بذر بدبيني و بدگماني را در دل شوهر خود مي كارد. همچنين خانمي كه اسرار زندگي خانواده و فاميلش را نزد همسرش فاش مي كند بايد در نظر داشته باشد كه در صورت بروز اختلاف ممكن است همسرش از آن به عنوان يك حربه استفاده كند.
وي در پايان نتيجه مي گيرد كه صداقت در زندگي زناشويي لازم است، به شرطي كه به موقع و سنجيده به كار رود، در غير اين صورت ممكن است در آينده مشكلات و ناراحتي هايي در روابط زوجين به وجود آورد.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط