رسانه‌هاى عالمگير و امپرياليسم

رابطه رسانه‌ها با امپرياليسم رابطه‌اى پيچيده است. در اواخر دهه هفتاد، بيشتر کشورهاى جهان سوم با توسل به راهکارهاى ارائه شده توسط يونسکو، به مقابله با امپرياليسم فرهنگى قدرت‌هاى غربى رفتند. اين کشورها بااستفاده از طرح‌هايى بر آن شدند تا به مخاطرات ناشى از استيلاى قدرت‌هاى غربى بر نظام رسانه‌اى فرهنگى خود که رهايى از آنها را از وضعيت استعمار زده غربيان ناممکن ساخته بود بپردازند. نگرانى‌هاى مشابهى نيز از استيلاى نظام رسانه‌اى غرب در اروپا شنيده مى‌شد. کشورهاى جهان سوم با پرداختن به نابرابرى‌ اقتصادى‌اى است که ميراث
يکشنبه، 2 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رسانه‌هاى عالمگير و امپرياليسم
رسانه‌هاى عالمگير و امپرياليسم
رسانه‌هاى عالمگير و امپرياليسم

رابطه رسانه‌ها با امپرياليسم رابطه‌اى پيچيده است. در اواخر دهه هفتاد، بيشتر کشورهاى جهان سوم با توسل به راهکارهاى ارائه شده توسط يونسکو، به مقابله با امپرياليسم فرهنگى قدرت‌هاى غربى رفتند. اين کشورها بااستفاده از طرح‌هايى بر آن شدند تا به مخاطرات ناشى از استيلاى قدرت‌هاى غربى بر نظام رسانه‌اى فرهنگى خود که رهايى از آنها را از وضعيت استعمار زده غربيان ناممکن ساخته بود بپردازند. نگرانى‌هاى مشابهى نيز از استيلاى نظام رسانه‌اى غرب در اروپا شنيده مى‌شد. کشورهاى جهان سوم با پرداختن به نابرابرى‌ اقتصادى‌اى است که ميراث استعمار بود، بر دامنه مبارزه خود افزودند که البته اين جريان‌ها با سلاح نئوليبراليستى ايالات متحده و بريتانيا به شکست انجاميد. امروزه سرويس‌هاى خبرى غرب، جريان رسانه‌ها را در کنترل خود دارند و اينها کسانى جز ايالات متحده و متحدين وى نيستند. در عرصه فرهنگي، مصيبت‌ هاليوود به نگرانى بسيارى از کشورها، تبديل شده است. عرضه فيلم‌هاى آمريکايى و برنامه‌هاى تلويزيونى اين کشور به ديگر کشورها در سال 1999 با رشد 22 درصد همراه شد و 125 فيلم برتر اين سال همه محصول‌ هاليوود بودند. حتى کشورى مانند فرانسه که به‌عنوان کشورى ملى‌گرا و وابسته به فرهنگ خود شناخته مى‌شود 9 فيلم برترش همگى توليد غول‌هاى هاليوود بود. يکى از توليد کنندگان هاليوودى در اين باره گفت: «اگرچه روشنفکران چپ‌گراى فرانسوى فيلم‌هاى آمريکايى را تقبيح و به باد انتقاد گرفته‌اند، اما مردم اين کشور با ولع به استقبال آنها آمده‌اند. «در ايتاليا نيز اقبال به فيلم‌هايى از اين دست به رکود محصولات داخلى انجاميد. در آمريکاى لاتين نيز تلويزيون‌ها در محصولات توليدى غول‌هاى رسانه‌اى غرق شده‌اند. حتى در جوامعى که مردم به فيلم‌هايى با مضامين داخلى علاقه‌مندند، اين شرکت‌ها نيز به توليد اين محصولات روى آورده‌اند که شرکت سونى پيشگام در اين عرصه است. به طورى که با شرکت‌هاى داخلى در چين، فرانسه، هند و مکزيک همکارى‌هايى گسترده دارد. در هند که مدعى داشتن صنعت فيلم‌سازى داخلى تحت عنوان «هاليوود» است، رابطه نزديک و رو به گسترش آن با غول‌هاى رسانه‌اى غربى غير قابل انکار است.
در عرصه موسيقى نيز چنين شرايطى ملموس است. موسيقى همواره به‌عنوان يکى از سودآورترين بخش‌هاى فعاليت‌هاى رسانه‌‌اى و مناسب‌ترين ميدان عرضه انديشه‌هاى جديد بوده است. اگرچه عرضه 60 درصدى آثار موسيقى آمريکا در سال 1993 در خارج از اين کشور به 40 درصد در سال 1998 رسيد، اما اين شرکت‌ها به بازارهاى داخلى و تشکيل شرکت‌هاى تابعه در کشورهاى ديگر رو آورده‌اند تا به توليد موسيقى‌هاى محلى بپردازند. نکته‌اى که نبايد از آن غافل شد اين است که نقش قدرت نظامى آمريکا درتحقق چنين نظام جديدى غير قابل انکار است. توماس فريدمن در اين باره مى‌گويد: دست نامرئى بازار، بدون مشت نامرئى کارگر نمى‌افتد. مک دونالد بدون وجود مک‌ دونالد داگلاس طراح هواپيماهاى اف 15، نمى‌تواند موفق باشد... از اين‌روست که در درک جهانى سازى نئوليبراليستي، بايد به نظامى‌گرى ايالات متحده نيز توجه داشته باشيم.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.