نویسنده: دکتر هومن ناظمیان
تعاریف
رمز به معنای وسیع کلمه، تعریف واقعیتی است انتزاعی یا احساس و تصویری غائب از حواس، به یاری تصویر یا شئ. به همین دلیل، رمز، مناسبترین زبان برای بیان تجربهی عرفانی است. (1)رمز عبارت است از هر علامت، اشاره، کلمه، ترکیب و عبارتی که بر معنی و مفهومی ورای آنچه ظاهر آن مینماید دلالت کند. این معنی کل رمز، معنی اصلی آن یعنی اشاره با اعضا و جوارح را نیز شامل میشود. رمز با همه وسعت معنایی خود میتواند معادلی برای واژه سمبل در زبانهای اروپایی باشد.
وجه مشترک تعاریف و معانی گوناگون دو واژه سمبل و رمز، پوشیدگی و عدم صراحت است. مفهوم ظاهری یک علامت، شئ، کلام، شکل و امثال آن مدنظر نیست، بلکه مفهومی که در ورای ظاهر قرار داد مقصود اصلی و نهایی است. بنابراین به دلیل همین تشابه معنایی میتوان دو واژه رمز و سمبل را معادل یکدیگر به کار برد.
معنی کلی رمز بسیار گسترده است و مصادیق متنوع و متفاوتی را در زندگی مادی و معنوی انسان شامل میشود: روانشناسی، فلسفه، عرفان، ادبیات، اصطلاحات و علائم قراردادی در ریاضی، شیمی، فیزیک، موسیقی، علائم راهنمایی، تجاری، علائم اختصاری شرکتها و سازمانها.
رمز در مفهوم وسیع خود بارها به عنوان معادلی برای هر نوع علامت به کار رفته است و دلیل این کاربرد معنایی گسترده، خصیصهی مشترک نمایش در مصداقهای گوناگون این مفهوم است. هر علامت اعم از حرف، عدد، شکل، کلمه، علامت اختصاری، حرکت – خواه با اعضا و جوارح خواه مراسم مذهبی که دارای معانی ویژه در ورای ظاهر اعمال خود باشد – نوعی رمز به شمار میروند. رمز، چیزی است از جهان شناخته شده و قابل دریافت و تجربه از طریق حواس که به چیزی از جهان ناشناخته و غیرمحسوس یا به مفهومی جز مفهوم مستقیم و متعارف خود اشاره دارد به شرط آنکه این اشاره مبتنی بر قرارداد نباشد و آن مفهوم نیز، یگانه مفهوم قطعی و مسلم آن تلقی نگردد. بنابراین میتوان رمز را نشانهای پیدا از واقعیتی ناپیدا شمرد.
انواع رمز
اریک فروم (2) رمز یا سمبل را به سه دسته تقسیم میکند: رمزهای متعارف یا قراردادی، رمزهای تصادفی، رمزهای همگانی (جهانی):1. رمزهای متعارف یا قراردادی متضمن پذیرش ساده یک وابستگی پایدار میان رمز و چیزی است که رمز مظهر آن است. این وابستگی عاری از هر نوع اساس طبیعی یا بصری است. مثلاً میان واژهی میز و خود میز، رابطهای ذاتی و طبیعی وجود ندارد. بلکه فقط عادت و قرارداد است.
2. رمزهای تصادفی که صرفاً از شرایط ناپایدار ناشی میشود و مربوط به وابستگیهایی است که ضمن تماسی عِلّی پدید میآید. این رمزها انفرادی هستند و کس دیگری در آنها شریک نیست مگر آنکه وقایعی را که سمبل یا رمز به آن مربوط است برای دیگری نقل کرد. به عنوان مثال ممکن است نام شهری به دلیل واقعهای اندوهبار یا ماجرایی شیرین به سمبل غم و اندوه یا شادی تبدیل شود.
3. رمزهای عمومی یا جهانی که ذاتاً با پدیدهی مورد اشاره خود رابطه دارند مانند آتش که رمز قدرت، چابکی، تحرک و... است. (3)
تفاوت رمز و نشانه
مهمترین اختلاف رمز و نشانه در این است که نشانه در مقام دال، تنها یک مدلول معین دارد که مبتنی بر قرارداد است در حالی که رمز، معنای معین قراردادی ندارد و به همین دلیل، مدلول رمز در محدودهی یک شئ یا مفهوم معین، محصور نمیگردد. از سوی دیگر، نشانه، نمایندهی معنی و مفهومی است در محدودهی تجربیات حسی و قابل ادراک برای همگان اما مدلول رمز، چیزی است مبهم، ناشناخته، غایب و غیرقابل مشاهده که تنها از طریق رمز قابل تجسم و بیان است و در نتیجه به قرارداد و معنی معینی منحصر نمیشود.تفاوت رمز و تمثیل
تمثیل، حرکتی خطی و افقی دارد؛ یعنی در یک سطح حرکت میکند که عبارت است از جهان معقولات، مشهودات و محسوسات. در حالی که رمز، ابزار انتقال یا صعود ذهن از مرتبهای به مرتبهای مجهول، ناشناخته و غیبی است که بیان آن جز به زبان رمز امکانپذیر نیست. ممکن است تمثیل، دوربرد باشد اما تکبعدی و سطحی است، حال آنکه رمز، چند بعدی و عمیق است. (4)پینوشتها:
1. ستاری، رمزاندیشی و هنر قدسی، ص 57؛ پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی – فلسفی ابنسینا و سهروردی، ص 5.
2. Erick Fromm.
3. همان، ص 21 و 22.
4. ستاری، رمزاندیشی و هنر قدسی، ص 6 و 7.
ناظمیان، هومن؛ (1393)، از ساختارگرایی تا قصه: داستان ادبیات کهن عربی از زبان حیوانات با رویکرد ساختارگرایی، تهران: امیرکبیر، چاپ اول