نویسنده: G. Abetti
مترجم: موسی اکرمی
مترجم: موسی اکرمی
[Pāolo toskānelli dāl potso]
Paolo Toscanelli dal Pozzo
(ت. فلورانس، ایتالیا، 776/ 1397؛ و، فلورانس، 861/ 1482)، اخترشناسی، جغرافیا، پزشکی.
پدر توسکانلّی، دومنیکو، پزشک بود. اطلاعات دربارهی کار توسکانلی اندک و ناقص است، زیرا تنها چند قطعهی انگشت شمار از نوشتههای وی برجای مانده است. وی شاید تحصیلات خویش را در پزشکی و ریاضیات و اخترشناسی در دانشگاه فلورانس آغاز کرده اما بعداً به دانشگاه پرآوازهتر پادوئا انتقال یافته، و در آنجا با نیکولاس کوزا طرح دوستی ریخته باشد. توسکانلّی، در حالی که در پادوئا تحصیلات پزشکی خویش را دنبال میکرد، به اختربینی گرایش یافت اما با وجود این به کسب نتایج مهمی در اخترشناسی نایل آمد.
با بازگشت توسکانلی به فلورانس، شورای شهر، «اختربینی قضایی» را، که در آن زمان رواج بسیار داشت، به وی واگذار کرد. وی که از سوی کوزا و رگیو مونتانوس آگاهترین ریاضیدان زنده تصوّر میشد، به برونلّسکی، که در آن زمان مشغول ساختن گنبد بزرگ تالار کلیسای سانتاماریا دل فیوره بود، معرفی گردید. ارتفاع زیاد کلاهک نورگیر باعث شد که اندیشه قرار دادن یک شاخص [برای ساعت آفتابی] در آنجا به ذهن توسکانلی خطور کند، بلندترین شاخصی که تا آن زمان ساخته شده بود. دربارهی این ابزار مهم اخترشناسی اطلاع بسیار اندکی در دست است؛ اما سخن انیاتیو دانتی، کیهان نگار کوزیمومدیچی اول، حاکی است که توسکانلی در قاعده کلاهک نورگیر، روزنهای بوجود آورد که پرتو خورشید از آن عبور میکرد. غرض این بود که روز انقلاب تابستانی و دیگر اطلاعات اخترشناختی بدقت تعیین گردد. روزنه نود متر بالای کف است، و به هنگام ظهر در مدت انقلاب تابستانی پرتوهای خورشید بر روی کف مرمری کلیسا میافتد.
تخته سنگها در زمانهای گوناگون در کف فرو رفتهاند. به گفتهی خیمنس، که در سال 1134 این خط نصف النهاری را بررسی و بازسازی کرد، کهنترین تخته سنگ همانا تخته سنگی بود که توسکانلی در سال 847 در آنجا قرار داد.
توسکانلّی همچنین از طریق رصد ستارگان دنباله داری که در 812، 828، 835، 836 و 851 ظهور کردند شایستگی خود را در اخترشناسی به اثبات رساند. (دستنوشتههای وی، که در کتابخانه ملی فلورانس محفوظ است، تا سال 1243 کشف نشده بود.) هرچند این رصدها بدون ابزار صورت گرفته بود، روشهای وی در ترسیم نقشهها بسیار دقیقتر از روشهای معمول در آن زمان بود. در واقع جووانّی چلوریا (1221-1299)، مدیر رصدخانهی اخترشناختی برِرا (میلان)، توانست بر پایه طرحهای توسکانلّی مدارهای ستارگان دنباله دار را محاسبه کند. بدین سان وی روشن ساخت که ستاره دنباله داری که توسکانلی در سال 835 رصد کرده بود، دنباله داری بود که اینک به دنباله دار هَلی مشهور است.
کریستوفورو لاندینو، استاد معانی و بیان و شعر در دانشگاه فلورانس و یکی از دوستان توسکانلی، میگوید که توسکانلی با مسافران و دریانوردانی که از فلورانس عبور میکردند گفت و شنودهای بسیاری داشت. احتمالاً در نتیجهی همین گفت و شنودها بود که وی تصمیم گرفت یک نقشهی دریانوردی اقیانوس اطلس را رسم کند، اگرچه در آن زمان اطلاع از طول جغرافیایی مکانهای گوناگون بسیار ناقص بود. از این رو تعجبی ندارد که مواضع ختای و جزیره سیپانگو-یعنی محلهای چین و ژاپن-تنها به گونهای مبهم شناخته شد. محل آنها بیش از صد درجه به طرف شرق، در نیمه راه بین مکانهای واقعی آنها و لیسبون، قرار داشت، و تغییر مکانی در حدود ده هزار کیلومتر را به سوی اروپا نشان میداد. هدف از این نقشه اثبات این امر بود که هرگاه فردی با کشتی به سوی غرب حرکت کند، با مسیری کوتاهتر میتواند به خاور زمین برسد و بدین سان کرهی زمین را دور بزند. مدارک آن دوره نشان میدهد که این نقشه، که بعداً بازسازی شد، از سوی توسکانلّی به همراه نامهای برای فرناندو مارتینش، کشیش بزرگ لیسبون، که توسکانلی به هنگام مرگ کوزا با وی در ایتالیا دیدار کرده بود، ارسال شد. در این نامه وی نشان داد که رسیدن به «شهر بزرگ کوئینسی که با شکوهترین شهر است» (چین) با گذشتن از اقیانوس اطلس، امکان پذیر است. ظاهراً توسکانلّی، در اواخر عمر نسخهای از نقشه خود را برای کریستوفر کولومبوس فرستاد و او را برانگیخت که در امر کاوش از آن بهره گیرد.
نیز - L"epoca delle grandi scoperte geografiche از کارلو ارّرا (میلان، 1926)؛ Bibliografia delle opera concernenti Toscanellie e Amreigo Vespucci، از ج. فوماگالّی (فلورانس، 1898)؛ «Die Rekonstruktion der Toscanelli Karte von Jahre 1474 und die Pseudo-Facsimilia des Behaim Globus v.j, 1492»، از هرمان واگنر، در NGWG، بخش فلسفه و تاریخ (1894)؛ و نقد و بررسی او از مقالهی هـ. ویگو با عنوان «La letter et la carte de Toscanelli sur la route des Indes par l’ouest,...»، در GGA (1902)، شمارهی 2؛ و Del vecchio e nuovo gnomon fiorentino، از ل. خیمنس (فلورانس، 1757).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Paolo Toscanelli dal Pozzo
(ت. فلورانس، ایتالیا، 776/ 1397؛ و، فلورانس، 861/ 1482)، اخترشناسی، جغرافیا، پزشکی.
پدر توسکانلّی، دومنیکو، پزشک بود. اطلاعات دربارهی کار توسکانلی اندک و ناقص است، زیرا تنها چند قطعهی انگشت شمار از نوشتههای وی برجای مانده است. وی شاید تحصیلات خویش را در پزشکی و ریاضیات و اخترشناسی در دانشگاه فلورانس آغاز کرده اما بعداً به دانشگاه پرآوازهتر پادوئا انتقال یافته، و در آنجا با نیکولاس کوزا طرح دوستی ریخته باشد. توسکانلّی، در حالی که در پادوئا تحصیلات پزشکی خویش را دنبال میکرد، به اختربینی گرایش یافت اما با وجود این به کسب نتایج مهمی در اخترشناسی نایل آمد.
با بازگشت توسکانلی به فلورانس، شورای شهر، «اختربینی قضایی» را، که در آن زمان رواج بسیار داشت، به وی واگذار کرد. وی که از سوی کوزا و رگیو مونتانوس آگاهترین ریاضیدان زنده تصوّر میشد، به برونلّسکی، که در آن زمان مشغول ساختن گنبد بزرگ تالار کلیسای سانتاماریا دل فیوره بود، معرفی گردید. ارتفاع زیاد کلاهک نورگیر باعث شد که اندیشه قرار دادن یک شاخص [برای ساعت آفتابی] در آنجا به ذهن توسکانلی خطور کند، بلندترین شاخصی که تا آن زمان ساخته شده بود. دربارهی این ابزار مهم اخترشناسی اطلاع بسیار اندکی در دست است؛ اما سخن انیاتیو دانتی، کیهان نگار کوزیمومدیچی اول، حاکی است که توسکانلی در قاعده کلاهک نورگیر، روزنهای بوجود آورد که پرتو خورشید از آن عبور میکرد. غرض این بود که روز انقلاب تابستانی و دیگر اطلاعات اخترشناختی بدقت تعیین گردد. روزنه نود متر بالای کف است، و به هنگام ظهر در مدت انقلاب تابستانی پرتوهای خورشید بر روی کف مرمری کلیسا میافتد.
تخته سنگها در زمانهای گوناگون در کف فرو رفتهاند. به گفتهی خیمنس، که در سال 1134 این خط نصف النهاری را بررسی و بازسازی کرد، کهنترین تخته سنگ همانا تخته سنگی بود که توسکانلی در سال 847 در آنجا قرار داد.
توسکانلّی همچنین از طریق رصد ستارگان دنباله داری که در 812، 828، 835، 836 و 851 ظهور کردند شایستگی خود را در اخترشناسی به اثبات رساند. (دستنوشتههای وی، که در کتابخانه ملی فلورانس محفوظ است، تا سال 1243 کشف نشده بود.) هرچند این رصدها بدون ابزار صورت گرفته بود، روشهای وی در ترسیم نقشهها بسیار دقیقتر از روشهای معمول در آن زمان بود. در واقع جووانّی چلوریا (1221-1299)، مدیر رصدخانهی اخترشناختی برِرا (میلان)، توانست بر پایه طرحهای توسکانلّی مدارهای ستارگان دنباله دار را محاسبه کند. بدین سان وی روشن ساخت که ستاره دنباله داری که توسکانلی در سال 835 رصد کرده بود، دنباله داری بود که اینک به دنباله دار هَلی مشهور است.
کریستوفورو لاندینو، استاد معانی و بیان و شعر در دانشگاه فلورانس و یکی از دوستان توسکانلی، میگوید که توسکانلی با مسافران و دریانوردانی که از فلورانس عبور میکردند گفت و شنودهای بسیاری داشت. احتمالاً در نتیجهی همین گفت و شنودها بود که وی تصمیم گرفت یک نقشهی دریانوردی اقیانوس اطلس را رسم کند، اگرچه در آن زمان اطلاع از طول جغرافیایی مکانهای گوناگون بسیار ناقص بود. از این رو تعجبی ندارد که مواضع ختای و جزیره سیپانگو-یعنی محلهای چین و ژاپن-تنها به گونهای مبهم شناخته شد. محل آنها بیش از صد درجه به طرف شرق، در نیمه راه بین مکانهای واقعی آنها و لیسبون، قرار داشت، و تغییر مکانی در حدود ده هزار کیلومتر را به سوی اروپا نشان میداد. هدف از این نقشه اثبات این امر بود که هرگاه فردی با کشتی به سوی غرب حرکت کند، با مسیری کوتاهتر میتواند به خاور زمین برسد و بدین سان کرهی زمین را دور بزند. مدارک آن دوره نشان میدهد که این نقشه، که بعداً بازسازی شد، از سوی توسکانلّی به همراه نامهای برای فرناندو مارتینش، کشیش بزرگ لیسبون، که توسکانلی به هنگام مرگ کوزا با وی در ایتالیا دیدار کرده بود، ارسال شد. در این نامه وی نشان داد که رسیدن به «شهر بزرگ کوئینسی که با شکوهترین شهر است» (چین) با گذشتن از اقیانوس اطلس، امکان پذیر است. ظاهراً توسکانلّی، در اواخر عمر نسخهای از نقشه خود را برای کریستوفر کولومبوس فرستاد و او را برانگیخت که در امر کاوش از آن بهره گیرد.
کتابشناسی
کتابLa vita e i tempi di Paolo Pozzo Toscanelli گوستاوو اوتسیئلّی (رم، 1893)، حاوی کتابشناسی مفصّلی است و در مجموعهی Pubblicazioni del R Osservatorio astronomico di Brera، شمارهی 55 (1921) تجدید چاپ شد.نیز - L"epoca delle grandi scoperte geografiche از کارلو ارّرا (میلان، 1926)؛ Bibliografia delle opera concernenti Toscanellie e Amreigo Vespucci، از ج. فوماگالّی (فلورانس، 1898)؛ «Die Rekonstruktion der Toscanelli Karte von Jahre 1474 und die Pseudo-Facsimilia des Behaim Globus v.j, 1492»، از هرمان واگنر، در NGWG، بخش فلسفه و تاریخ (1894)؛ و نقد و بررسی او از مقالهی هـ. ویگو با عنوان «La letter et la carte de Toscanelli sur la route des Indes par l’ouest,...»، در GGA (1902)، شمارهی 2؛ و Del vecchio e nuovo gnomon fiorentino، از ل. خیمنس (فلورانس، 1757).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول