نفقه
نفقه داراي سه مبناي شرعي زير است :
1) آيات
2) روايات
3) اجماع
اگر زني در منزل پدر خود خادم داشت مرد نيز موظف است براي او خادمي استخدام کند. مرد موظف است که در بيماري هاي سخت براي زن خدمتکار بگيرد. اثاث منزل در حدعرف و ، مسکن هم در حد شئون زوجه است.
2) تمکين
در ازدواج موقت، زن استحقاق دريافت نفقه را ندارد مگر اينکه در حين عقد شرط کرده باشد، اما در ازدواج دايمي به محض تمکين، زن مستحق دريافت مي شود، نفقه يعني نفقه فرع بر تمکين است.
2) عقد موقت
3) فوت مرد
4) طلاق بائن: يکي از ويژگي هاي طلاق بائن اين است که رابطه زوجيت کلاً قطع مي شود و بالطبع نفقه نيز پرداخت نمي شود .
2) تقدم نفقه بر ساير ديون.
3) شرط نفقه اقارب، ناتوان بودن والدين است. اما اگر زن استقلال مالي نيز داشته باشد ، مستحق نفقه است.
4) نفقه گذشته زن، دِين است و مرد بايد بپردازد در حالي که دين گذشته اقارب دين به حساب نمي آيد و فقط نفقه حال است.
5) نفقه اي که مرد به زن مي دهد يا به طوري هزينه هاي زندگي است يا به صورتوجه نقد مي باشد . در صورتي که نفقه صورت نقد از سوي مرد پرداخت شود و زن پس ازمخارج خود چيزي از آن را پس انداز کند ، مرد حق مطالبه اين مازاد مخارج نفقه زن راندارد .
6) تنها در يک صورت زن بدون انجام وظايف زناشويي مي تواند طلب نفقه کند، آن هم زماني است که به عقد مردي در آمده است و هنوز عروسي نکرده است .در اين زمان براي مطالبه مهريه خود مي تواند از حق حبس استفاده کند و استفاده از حق حبس موجب مسقط نفقه نخواهد بود.
اگر مردي مرتکب عدم پرداخت نفقه حال همسرش شود، طبق ماده 642 قانون مجازات اسلامي به سه ماه و يک روز تا پنج ماه حبس محکوم مي شود .
اگر رابطه زوجيت به کلي قطع شود ،نفقه به آن تعلق نمي گيرد، مگر اين که زن حامله باشد. در باره اين نکته که نفقه به زن حامله تعلق مي گيرد يا به فرزند او،دو نظريه وجود دارد: عده اي معتقدند که نفقه به زن تعلق مي گيرد و برخي مي گويند به حمل، ولي نظر غالب اين است که اين نفقه مربوط به فرزند است.
منبع:http://www.balagh.net
1) آيات
2) روايات
3) اجماع
* مقدار نفقه
اگر زني در منزل پدر خود خادم داشت مرد نيز موظف است براي او خادمي استخدام کند. مرد موظف است که در بيماري هاي سخت براي زن خدمتکار بگيرد. اثاث منزل در حدعرف و ، مسکن هم در حد شئون زوجه است.
*شرايط وجوب نفقه
2) تمکين
در ازدواج موقت، زن استحقاق دريافت نفقه را ندارد مگر اينکه در حين عقد شرط کرده باشد، اما در ازدواج دايمي به محض تمکين، زن مستحق دريافت مي شود، نفقه يعني نفقه فرع بر تمکين است.
* موارد سقوط نفقه
2) عقد موقت
3) فوت مرد
4) طلاق بائن: يکي از ويژگي هاي طلاق بائن اين است که رابطه زوجيت کلاً قطع مي شود و بالطبع نفقه نيز پرداخت نمي شود .
* ويژگي هاي نفقه
2) تقدم نفقه بر ساير ديون.
3) شرط نفقه اقارب، ناتوان بودن والدين است. اما اگر زن استقلال مالي نيز داشته باشد ، مستحق نفقه است.
4) نفقه گذشته زن، دِين است و مرد بايد بپردازد در حالي که دين گذشته اقارب دين به حساب نمي آيد و فقط نفقه حال است.
5) نفقه اي که مرد به زن مي دهد يا به طوري هزينه هاي زندگي است يا به صورتوجه نقد مي باشد . در صورتي که نفقه صورت نقد از سوي مرد پرداخت شود و زن پس ازمخارج خود چيزي از آن را پس انداز کند ، مرد حق مطالبه اين مازاد مخارج نفقه زن راندارد .
6) تنها در يک صورت زن بدون انجام وظايف زناشويي مي تواند طلب نفقه کند، آن هم زماني است که به عقد مردي در آمده است و هنوز عروسي نکرده است .در اين زمان براي مطالبه مهريه خود مي تواند از حق حبس استفاده کند و استفاده از حق حبس موجب مسقط نفقه نخواهد بود.
*ضمانت اجرايي نفقه چيست؟
اگر مردي مرتکب عدم پرداخت نفقه حال همسرش شود، طبق ماده 642 قانون مجازات اسلامي به سه ماه و يک روز تا پنج ماه حبس محکوم مي شود .
اگر رابطه زوجيت به کلي قطع شود ،نفقه به آن تعلق نمي گيرد، مگر اين که زن حامله باشد. در باره اين نکته که نفقه به زن حامله تعلق مي گيرد يا به فرزند او،دو نظريه وجود دارد: عده اي معتقدند که نفقه به زن تعلق مي گيرد و برخي مي گويند به حمل، ولي نظر غالب اين است که اين نفقه مربوط به فرزند است.
منبع:http://www.balagh.net