يك تا چهارسال، اوج آسيب پذيري
خبرنگاران همه جمع اند. از راديو گرفته تا شبکه خبر تلويزيون و خبرگزاريهاي مختلف. حتي يکي دو روزنامه اقتصادي هم براي گزارش گرفتن از كنگره اورژانسهاي طب كودكان خبرنگار فرستاده اند.
يکي از آنها ميپرسد تعداد اورژانسهاي اطفال در ايران چندتاست، يکي ديگر ميپرسد ميزان مرگ و مير کودکان در اورژانسهاي کشور چقدر است، ديگري پيشنهاد ميدهد مرکز امداد اورژانسها يا همان 115 ويژه کودکان راهاندازي شود... اما بيشتر سوالها از آمار و اعداد، بي پاسخ ميماند.
دومين كنگره سراسري اورژانسهاي طب كودكان با همكاري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و بيمارستان مفيد، از ۱۴تا ۱۸ اسفندماه در تالار بينالمللي ابن سينا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي برگزار ميشود. در حاشيه کنگره، چند سوال از دکتر جواد غروبي، فوق تخصص جراحي کودکان و رئيس بيمارستان کودکان مفيد ميپرسيم.
• به نظر شما چند درصد از کودکاني که به اورژانس مراجعه ميکنند، واقعا مشکل اورژانس دارند؟
علل گوناگوني براي مراجعه به اورژانس هست، سوانح و حوادث مثل سقوط، سوختگي، مسموميتها، ساير مسائل مانند تشنج، شوک و غيره.
• همه اينها که شما نام برديد، اورژانس بود. اما موارد غير اورژانس هم هست که به نظر ميرسد تعدادشان کم نباشد. نكته اينجاست كه خيلي از پدر و مادرها فرق وضعيت اورژانس و غير اورژانس را نميدانند.
بله، شايع ترين شکايتي که والدين بچهها را به اورژانس ميآورند، دل درد است. اين را هم آمار بيمارستانهاي داخلي ما نشان ميدهد و هم آمارهاي جهاني.
علتهاي مختلفي ميتواند باعث دل درد در کودکان شود. شايع ترين علت شکم حاد در کودکان، آپانديسيت است که درمان آن جراحي است. البته اين در بزرگسالان هم هست و شايع است، اما يک نمونه ديگر که فقط در کودکان ديده ميشود، «انواژيناسيون» يا درهم رفتگي جدار روده است. سن شايع انواژيناسيون، از 5 ماهگي تا 9 ماهگي است.
اين يک علت مهم مراجعه به اورژانس محسوب ميشود. از علل ديگر ميتوان به «آترزي» اشاره کرد که به معناي تشکيل ناکامل روده است که ميتواند تظاهر اورژانس داشته باشد و نياز به عمل جراحي دارد.
• اما دل درد همه بچههايي که به اورژانس آورده ميشوند که اورژانس نيست و همه شان هم نياز به جراحي ندارند. درست است؟
درست است. علتهاي مختلفي ميتوانند مثلا باعث دل درد شوند که تنها برخي از آنها ممکن است نياز به جراحي داشته باشند. علت دل درد ممکن است يک نفخ يا کوليک ساده باشد که خود به خود خوب ميشود و نگراني هم ندارد.
ممکن است علتش يک اسهال و استفراغ يا گاستروانتريت باشد که نياز به مايع درماني دارد. يعني علتهاي غير جراحي و خوش خيم که ميتوان گفت اکثر آنها هم اورژانس نيستند، به غير از مواردي که مثلا اسهال بتواند باعث کم آبي شديد بچه شود و به اصطلاح او را به مرحله شوک ببرد. کم شدن مايعات بدن و ايجاد شوک هم يک اورژانس محسوب ميشود، چه در کودکان وچه در بزرگسالان.
• پس لازم نيست هر وقت بچه دل درد گرفت او را به اورژانس بياوريم.
البته همين طور است. هر دل دردي نياز به مراجعه ندارد. اما علائميهست که خانوادهها اگر با آن مواجه شدند، يعني اين دل درد بايد بررسي شود و اي بسا نشانه اي باشد از يک مورد اورژانس در کودک. بنابراين بچه بايد به دقت زير نظر باشد که اگر اين علائم وجود داشت، حتما مراجعه شود.
• اين علائم خطر را توضيح ميدهيد؟
دل دردي که ناگهاني باشد، يعني ميبيني بچهاي که تا الان خوب بوده، ناگهان حالش بد شد و دل درد پيدا کرد، بايد بررسي شود. اگر درد بچه بهتر نشد و در طي زمان بدتر هم شد، باز نشانه اي از يک مشکل جدي است.
وجود استفراغ، به خصوص استفراغ صفراوي، باز يک علامت مهم است. اگر همراه دل درد تب هم وجود داشته باشد، باز نياز به بررسيهاي بيشتر دارد و بايد مراجعه کنند. عدم دفع گاز و مدفوع هم ممکن است نشانه اي از انسداد روده باشد و حتما بايد آن را پيگيري کرد. در آزمايشهايي که ما از کودک ميگيريم هم ممکن است نشانههايي از جدي بودن مشکل بچه وجود داشته باشد. مثلا افزايش تعداد گلبولهاي سفيد در خون که ميتواند نشانه عفونت و التهاب داخلي باشد.
• در مورد حوادث چطور؟ ايا لازم است در هر حادثه اي بچه را به اورژانس كودكان بياوريم؟
جواب دادن به اين سوال کميسخت است. سوانح و حوادث يکي از مهم ترين دلايل مراجعه به اورژانسها هستند که تعداد قابل توجهي از اين گونه کودکان هم به جراحي نياز پيدا ميکنند. يادم ميآيد چند وقت پيش بچهاي را به بيمارستان آورده بودند با حال عموميبد و دلدرد که معاينه و بررسيهاي ما نشان داد خونريزي داخلي دارد.
در اتاق عمل متوجه شديم طحال او خونريزي نسبتا قديميدارد و يک لخته زير کپسول طحال وجود دارد. مجبور شديم طحال او را در بياوريم. خارج کردن طحال در کودکان هم که کار چندان بي خطري نيست، چون باعث از کار افتادن سيستم ايمني او ميشود. ولي چاره اي نبود.
• چرا اين خونريزي پيش آمده بود؟
پدر و مادرش هم نميدانستند. وقتي بيشتر سوال کرديم، بالاخره پدر بچه يادش آمد. گفت دو هفته پيش داشتند با ماشين ميدان را دور ميزدند که ناگهان در ماشين باز ميشود و بچه از ماشين بيرون ميافتد.
سرعت ماشين خيلي کم بوده و بچه هم از هيچ مشکلي شکايت نکرده، در حالي که خونريزي طحال اتفاق افتاده بود. لخته در طحال باقي مانده بود و به تدريج، بعد از دو هفته، باعث بد شدن حال عمومياو شده بود. باورش نميشد که آن اتفاق دو هفته پيش باعث اين مشکل شده باشد. به همين خاطر اول چيزي نگفته بود. اين است که به علائم ظاهري بچه بعد از تروما و آسيب نميتوان اکتفا کرد.
• براي پيشگيري از سوانح و حوادث در کودکان چه توصيهاي داريد؟
خوشبختانه اکثر اين موارد قابل پيشگيري اند. در درجه اول خانهها بايد طوري ساخته شود که براي بچهها ايمن باشد. يعني احتمال بروز حادثه را براي آنها به حداقل برساند. دکور خطرناک، اختلاف سطح، حتي فرشي که روي سراميک و سنگ پهن شده و خيلي راحت روي آن ليز ميخورد، همه اينها ميتواند باعث بروز حوادث براي بچهها شود.
بايد همه اين عوامل را شناسايي کنيم و قبل از حادثه، آنها را رفع کنيم. گاهي رعايت يک نکته کوچک ميتواند اهميت زيادي داشته باشد. مثلا همين که موقع پخت و پز دسته ماهي تابه را به طرف بيرون اجاق نگذاريم.
بچه ميتواند اين دسته را بگيرد و محتويات داغ آن را روي سرش خالي کند. همين دو هفته پيش خواهر و برادري را به اورژانس بيمارستان مفيد آوردند، يکي هشت سال و نيمه و يکي نه سال و نيمه. اينها داشتند روي استخر خانه که آب آن يخ زده بود بازي ميکردند که ناگهان يخ ميشکند و هر دو در آب ميافتند. پدر و مادر هم توي خانه بودند و متوجه ماجرا نميشوند.
بعد از نيم ساعت تازه متوجه غيبت بچهها ميشوند و دنبال آنها ميگردند. روسري بچه را روي آب ميبينند و ميفهمند که چه اتفاق افتاده.
• الان حال اين بچهها چطور است؟
در بيمارستان ما حدود يک ساعت و نيم براي اين بچهها عمليات احيا انجام داديم. الان هر دو زنده هستند. يکي با سطح هوشياري بسيار پايين، تقريبا يک زندگي نباتي دارد و دوميدر بخش مراقبتهاي ويژه است و براي او بيشتر اميدواريم که برگردد.
البته ما در اورژانس و اتاق عمل و بيمارستان هر کاري براي نجات اين بچهها ميکنيم، اما مساله اصلي اين است که پيشگيري از اين نوع حوادث واقعا خيلي خيلي ساده تر و عملي تر و کم هزينه تر از درمان آنهاست. به همين علت حرف اول و آخر ما توجه به اين نکتهها براي پيشگيري است.
• در مورد مسموميتها چه نکتههايي را بايد رعايت کرد؟ با توجه به اين که برخلاف بزرگسالان، مسموميت در کودکان بيشتر از نوع اتفاقي است.
بيشتر مسموميتهاي کودکان، در سنين بين 1 تا 4 سال اتفاق ميافتد. بيشتر مواد شوينده و پاک کننده، از نوع قليايي و بسيار سوزاننده هستند و در برخي موارد ميتوااند باعث سوختگي شديد مري و معده يا حتي پاره شدن آنها شوند که واقعا عارضه سختي است.
بنابراين پيشگيري از مسموميت با اين مواد اهميت زيادي دارد. متاسفانه بعضي مواد شوينده بسته بندي جذاب و قشنگي دارند که ممکن است بچهها آنها را اشتباه بگيرند و از سر کنجکاوي، از آن بخورند. اين بسته بنديها بايد تغيير کند و ظاهر اين مواد نبايد براي بچهها جذابيت داشته باشد.
اما خانوادهها هم بايد به نکاتي در اين رابطه دقت کنند. مثلا قفسه مواد شوينده و مواد خوراکي نبايد نزديک هم باشد. نبايد جايي باشد که بچه به راحتي به آن دسترسي داشته باشد و تا آنجا که ممکن است در اين باره به آنها آموزش داده شود. http://www.salamatnews.com
يکي از آنها ميپرسد تعداد اورژانسهاي اطفال در ايران چندتاست، يکي ديگر ميپرسد ميزان مرگ و مير کودکان در اورژانسهاي کشور چقدر است، ديگري پيشنهاد ميدهد مرکز امداد اورژانسها يا همان 115 ويژه کودکان راهاندازي شود... اما بيشتر سوالها از آمار و اعداد، بي پاسخ ميماند.
دومين كنگره سراسري اورژانسهاي طب كودكان با همكاري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و بيمارستان مفيد، از ۱۴تا ۱۸ اسفندماه در تالار بينالمللي ابن سينا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي برگزار ميشود. در حاشيه کنگره، چند سوال از دکتر جواد غروبي، فوق تخصص جراحي کودکان و رئيس بيمارستان کودکان مفيد ميپرسيم.
• به نظر شما چند درصد از کودکاني که به اورژانس مراجعه ميکنند، واقعا مشکل اورژانس دارند؟
علل گوناگوني براي مراجعه به اورژانس هست، سوانح و حوادث مثل سقوط، سوختگي، مسموميتها، ساير مسائل مانند تشنج، شوک و غيره.
• همه اينها که شما نام برديد، اورژانس بود. اما موارد غير اورژانس هم هست که به نظر ميرسد تعدادشان کم نباشد. نكته اينجاست كه خيلي از پدر و مادرها فرق وضعيت اورژانس و غير اورژانس را نميدانند.
بله، شايع ترين شکايتي که والدين بچهها را به اورژانس ميآورند، دل درد است. اين را هم آمار بيمارستانهاي داخلي ما نشان ميدهد و هم آمارهاي جهاني.
علتهاي مختلفي ميتواند باعث دل درد در کودکان شود. شايع ترين علت شکم حاد در کودکان، آپانديسيت است که درمان آن جراحي است. البته اين در بزرگسالان هم هست و شايع است، اما يک نمونه ديگر که فقط در کودکان ديده ميشود، «انواژيناسيون» يا درهم رفتگي جدار روده است. سن شايع انواژيناسيون، از 5 ماهگي تا 9 ماهگي است.
اين يک علت مهم مراجعه به اورژانس محسوب ميشود. از علل ديگر ميتوان به «آترزي» اشاره کرد که به معناي تشکيل ناکامل روده است که ميتواند تظاهر اورژانس داشته باشد و نياز به عمل جراحي دارد.
• اما دل درد همه بچههايي که به اورژانس آورده ميشوند که اورژانس نيست و همه شان هم نياز به جراحي ندارند. درست است؟
درست است. علتهاي مختلفي ميتوانند مثلا باعث دل درد شوند که تنها برخي از آنها ممکن است نياز به جراحي داشته باشند. علت دل درد ممکن است يک نفخ يا کوليک ساده باشد که خود به خود خوب ميشود و نگراني هم ندارد.
ممکن است علتش يک اسهال و استفراغ يا گاستروانتريت باشد که نياز به مايع درماني دارد. يعني علتهاي غير جراحي و خوش خيم که ميتوان گفت اکثر آنها هم اورژانس نيستند، به غير از مواردي که مثلا اسهال بتواند باعث کم آبي شديد بچه شود و به اصطلاح او را به مرحله شوک ببرد. کم شدن مايعات بدن و ايجاد شوک هم يک اورژانس محسوب ميشود، چه در کودکان وچه در بزرگسالان.
• پس لازم نيست هر وقت بچه دل درد گرفت او را به اورژانس بياوريم.
البته همين طور است. هر دل دردي نياز به مراجعه ندارد. اما علائميهست که خانوادهها اگر با آن مواجه شدند، يعني اين دل درد بايد بررسي شود و اي بسا نشانه اي باشد از يک مورد اورژانس در کودک. بنابراين بچه بايد به دقت زير نظر باشد که اگر اين علائم وجود داشت، حتما مراجعه شود.
• اين علائم خطر را توضيح ميدهيد؟
دل دردي که ناگهاني باشد، يعني ميبيني بچهاي که تا الان خوب بوده، ناگهان حالش بد شد و دل درد پيدا کرد، بايد بررسي شود. اگر درد بچه بهتر نشد و در طي زمان بدتر هم شد، باز نشانه اي از يک مشکل جدي است.
وجود استفراغ، به خصوص استفراغ صفراوي، باز يک علامت مهم است. اگر همراه دل درد تب هم وجود داشته باشد، باز نياز به بررسيهاي بيشتر دارد و بايد مراجعه کنند. عدم دفع گاز و مدفوع هم ممکن است نشانه اي از انسداد روده باشد و حتما بايد آن را پيگيري کرد. در آزمايشهايي که ما از کودک ميگيريم هم ممکن است نشانههايي از جدي بودن مشکل بچه وجود داشته باشد. مثلا افزايش تعداد گلبولهاي سفيد در خون که ميتواند نشانه عفونت و التهاب داخلي باشد.
• در مورد حوادث چطور؟ ايا لازم است در هر حادثه اي بچه را به اورژانس كودكان بياوريم؟
جواب دادن به اين سوال کميسخت است. سوانح و حوادث يکي از مهم ترين دلايل مراجعه به اورژانسها هستند که تعداد قابل توجهي از اين گونه کودکان هم به جراحي نياز پيدا ميکنند. يادم ميآيد چند وقت پيش بچهاي را به بيمارستان آورده بودند با حال عموميبد و دلدرد که معاينه و بررسيهاي ما نشان داد خونريزي داخلي دارد.
در اتاق عمل متوجه شديم طحال او خونريزي نسبتا قديميدارد و يک لخته زير کپسول طحال وجود دارد. مجبور شديم طحال او را در بياوريم. خارج کردن طحال در کودکان هم که کار چندان بي خطري نيست، چون باعث از کار افتادن سيستم ايمني او ميشود. ولي چاره اي نبود.
• چرا اين خونريزي پيش آمده بود؟
پدر و مادرش هم نميدانستند. وقتي بيشتر سوال کرديم، بالاخره پدر بچه يادش آمد. گفت دو هفته پيش داشتند با ماشين ميدان را دور ميزدند که ناگهان در ماشين باز ميشود و بچه از ماشين بيرون ميافتد.
سرعت ماشين خيلي کم بوده و بچه هم از هيچ مشکلي شکايت نکرده، در حالي که خونريزي طحال اتفاق افتاده بود. لخته در طحال باقي مانده بود و به تدريج، بعد از دو هفته، باعث بد شدن حال عمومياو شده بود. باورش نميشد که آن اتفاق دو هفته پيش باعث اين مشکل شده باشد. به همين خاطر اول چيزي نگفته بود. اين است که به علائم ظاهري بچه بعد از تروما و آسيب نميتوان اکتفا کرد.
• براي پيشگيري از سوانح و حوادث در کودکان چه توصيهاي داريد؟
خوشبختانه اکثر اين موارد قابل پيشگيري اند. در درجه اول خانهها بايد طوري ساخته شود که براي بچهها ايمن باشد. يعني احتمال بروز حادثه را براي آنها به حداقل برساند. دکور خطرناک، اختلاف سطح، حتي فرشي که روي سراميک و سنگ پهن شده و خيلي راحت روي آن ليز ميخورد، همه اينها ميتواند باعث بروز حوادث براي بچهها شود.
بايد همه اين عوامل را شناسايي کنيم و قبل از حادثه، آنها را رفع کنيم. گاهي رعايت يک نکته کوچک ميتواند اهميت زيادي داشته باشد. مثلا همين که موقع پخت و پز دسته ماهي تابه را به طرف بيرون اجاق نگذاريم.
بچه ميتواند اين دسته را بگيرد و محتويات داغ آن را روي سرش خالي کند. همين دو هفته پيش خواهر و برادري را به اورژانس بيمارستان مفيد آوردند، يکي هشت سال و نيمه و يکي نه سال و نيمه. اينها داشتند روي استخر خانه که آب آن يخ زده بود بازي ميکردند که ناگهان يخ ميشکند و هر دو در آب ميافتند. پدر و مادر هم توي خانه بودند و متوجه ماجرا نميشوند.
بعد از نيم ساعت تازه متوجه غيبت بچهها ميشوند و دنبال آنها ميگردند. روسري بچه را روي آب ميبينند و ميفهمند که چه اتفاق افتاده.
• الان حال اين بچهها چطور است؟
در بيمارستان ما حدود يک ساعت و نيم براي اين بچهها عمليات احيا انجام داديم. الان هر دو زنده هستند. يکي با سطح هوشياري بسيار پايين، تقريبا يک زندگي نباتي دارد و دوميدر بخش مراقبتهاي ويژه است و براي او بيشتر اميدواريم که برگردد.
البته ما در اورژانس و اتاق عمل و بيمارستان هر کاري براي نجات اين بچهها ميکنيم، اما مساله اصلي اين است که پيشگيري از اين نوع حوادث واقعا خيلي خيلي ساده تر و عملي تر و کم هزينه تر از درمان آنهاست. به همين علت حرف اول و آخر ما توجه به اين نکتهها براي پيشگيري است.
• در مورد مسموميتها چه نکتههايي را بايد رعايت کرد؟ با توجه به اين که برخلاف بزرگسالان، مسموميت در کودکان بيشتر از نوع اتفاقي است.
بيشتر مسموميتهاي کودکان، در سنين بين 1 تا 4 سال اتفاق ميافتد. بيشتر مواد شوينده و پاک کننده، از نوع قليايي و بسيار سوزاننده هستند و در برخي موارد ميتوااند باعث سوختگي شديد مري و معده يا حتي پاره شدن آنها شوند که واقعا عارضه سختي است.
بنابراين پيشگيري از مسموميت با اين مواد اهميت زيادي دارد. متاسفانه بعضي مواد شوينده بسته بندي جذاب و قشنگي دارند که ممکن است بچهها آنها را اشتباه بگيرند و از سر کنجکاوي، از آن بخورند. اين بسته بنديها بايد تغيير کند و ظاهر اين مواد نبايد براي بچهها جذابيت داشته باشد.
اما خانوادهها هم بايد به نکاتي در اين رابطه دقت کنند. مثلا قفسه مواد شوينده و مواد خوراکي نبايد نزديک هم باشد. نبايد جايي باشد که بچه به راحتي به آن دسترسي داشته باشد و تا آنجا که ممکن است در اين باره به آنها آموزش داده شود. http://www.salamatnews.com