مهارت های زندگی قرآنی
نويسنده: مهدي خيراللهي
زندگی در اندیشه دینی، مزرعه آخرت و خاستگاه رسیدن به كمال اُخروی است . گروهی به غلط، دین را «زندگی ستیز» مى دانند و گروهی به اشتباه، «زندگی پرست» مى شوند و ممكن است آنانی كه از تفكر زندگی ستیزی جدا مى شوند، به دامان زندگى پرستی درافتند. دین، نه زندگی ستیز است و نه زندگى پرست؛ بلكه دین، زندگی را بستر تكامل و مقدمه آخرت مى داند . ازا ین رو، زندگی موفق از آن کسی است كه هنر زندگی کردن را داشته باشد. كسانی مى توانند به تكامل بیندیشند كه با زندگی خود مشكل نداشته باشند. میان «مشكل داشتن در زندگی» با «مشكل داشتن با زندگی» تفاوت وجود دارد. همه انسان ها در زندگی مشكل دارند اما انسان موفق كسی است كه با زندگى اش مشكل نداشته باشد و این مهارت خاص خود را مى طلبد. زندگی را نباید دست كم و ساده انگاشت. زندگى پرستی مطرود است اما، بى خیالی و بى برنامگی در زندگی نیز مطرود است . زندگی پیچیده و پر رمز و راز است لذا بری موفقیت در زندگی باید «مهارت زندگی كردن» را آموخت. راز بسیاری از ناكامى ها، ناكامی در مهارت های زندگی است. كسانی كه مهارت زندگی كردن را نمى دانند، از زندگی خود نالان و ناراضى اند.
الف) مقايسه كاهنده
مقايسه كاهنده مقايسه اى است كه سطح رضامندى را كاهش مى دهد و اين به وسيله مقايسه صعودى حاصل مى شود. سؤال اين است كه مقايسه صعودى چه تأثير روانى دارد كه به نارضايتى منجر مى شود؟ كوچك شمارى داشته هاى خود مقايسه وضع خود با وضع كسانى كه در موقعيت برترى قرار دارند، سبب مى شود كه انسان آنچه را دارد، كوچك و ناچيز بشمارد. به همين جهت امام صادق (ع) مى فرمايد: اياكم أن تمدوا اطرافكم إلى ما في ايدى ابناء الدنيا، فمن مدّ طرفه إلى ذلك طال حزنه و لم يشف غيظه واستصغر نعمة اللَّه عنده فيقل شكره بپرهيزيد از اين كه به آنچه در دست فرزندان دنيا است، چشم بدوزيد، كه هر كس به آن چشم بدوزد، حزن او طولانى گردد و خشم او آرام نمى گيرد و نعمت الهى را كه نزد او است، كوچك مى شمرد و در نتيجه سپاسگزارى او كاهش مى يابد. از سوى ديگر مقايسه صعودى سبب «بزرگ نمايى» داشته هاى ديگران شده موجب مى شود كه زندگى ديگران بيش از آنچه هست ارزيابى گردد. آن كوچك شمارى و اين بزرگ نمايى، با همديگر وضعيت بسيار سخت و آزار دهنده اى را به وجود مى آورند كه منجر به ناخرسندى و نارضايتى از زندگى مى گردد.
ب) مقايسه افزاينده
مقايسه افزاينده مقايسه اى است كه موجب افزايش سطح رضامندى مى شود و اين به وسيله مقايسه نزولى حاصل مى شود.
سؤال مهم اين است كه كاركرد روانى مقايسه نزولى چيست و چگونه منجر به افزايش سطح رضامندى از زندگى مى گردد؟ مقايسه نزولى نقاط مثبت و اميدوار كننده زندگى را كه زير سايه سياه مقايسه صعودى از ديده ها پنهان شده است، هويدا مى كند. مقايسه نزولى از قبيل آموزه هايى تلقينى و توهمى نيست، هنر مقايسه نزولى اين است كه نقاط مثبت و اميدوار كننده زندگى را آشكار ساخته و در برابر ديد فرد قرار مى دهد. رسول خدا (ص) در اين باره مى فرمايد: إذا أحبّ احدكم ان يعلم قدر نعمة اللَّه عليه، فلينظرا الى من هو تحته ولاينظر الى من هو فوقه؛ هرگاه كسى از شما خواست قدر نعمت هاى خدا بر خود را بداند، بايد به كسى نگاه كند كه پايين تر از اوست و به كسى كه بالاتر از اوست نگاه نكند. و در كلام ديگرى مى فرمايد: «انظروا إلى من أسفل منكم ولا تنظروا إلى من هو فوقكم، فهو أجدر أن لا تزدروا نعمة اللَّه. به كسى كه پايين تر از شما است بنگريد و به آنچه بالاتر از شما است نگاه نكنيد كه اين كار براى آن كه نعمت هاى خدا را ناچيز نشمريد بهتر است.» بر همين اساس يكى از توصيه هاى اولياى دين به پيروانشان، استفاده از مقايسه نزولى است. رسول خدا (ص) وقتى مى خواهد كسى همانند ابوذر را تربيت كند، به او توصيه مى كند كه از مقايسه صعودى پرهيز و از مقايسه نزولى استفاده نمايد. او خود در اين باره مى فرمايد: «اوصانى رسول اللَّه (ص) بسبع: أن أنظر إلى من هو دونى، ولا انظر إلى من هو فوقى... رسول خدا (ص) مرا به هفت چيز سفارش كرد: اين كه نگاه كنم به كسى كه پايين تر از من است و ننگرم به كسى كه بالاتر از من است...» و يا امام صادق (ص) به حمران بن اعين مى فرمايد: «يا حمران! انظر إلى من هو دونك في المقدرة ولا تنظر إلى من هو فوقك في المقدرة؛ اى حمران! نگاه كن به كسى كه در زندگى از تو پايين تر است و به كسى كه در زندگى از تو بالاتر است ننگر».
سپاسگزارى متوقف بر نعمت شناسى است و مقايسه نزولى چون نعمت ها را آشكار مى سازد، موجب سپاسگزارى مى گردد. به همين جهت امام على (ع) مى فرمايد: و اكثر أن تنظر إلى من فضلت عليه فان ذلك من أبواب الشكر و زياد به كسانى كه بر آنها برترى داده شده اى نگاه كن كه اين از دروازه هاى شكر است.
2 - افزونى نعمت
راه افزايش نعمت چيست؟ كتاب "قانون زندگى" راه افزايش نعمت را سپاسگزارى از نعمت هاى موجود مى داند. خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: «لَل-ِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَل-ِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ. اگر سپاسگزار باشيد حتماً بر شما مى افزاييم و اگر ناسپاسى كنيد، حقيقتاً عذاب من شديد است.» بنابراين براى افزايش بهره مندى بايد از مقايسه نزولى استفاده كرد. بر همين اساس امام على (ع) مى فرمايد: «و انظر إلى من هو دونك فتكون لانعم اللَّه شاكراً ولمزيده مستوجباً ولجوده ساكنا؛ و به كسى كه پايين دست توست نگاه كن تا سپاسگزار نعمت هاى خدا باشى و شايسته افزايش او گردى و ساكن جود او گردى.» و طبيعى است كه افزونى نعمت (وقتى همراه با توجه باشد) سطح رضامندى را افزايش مى دهد.
3 - افزايش آستانه بردبارى در بحث قبل ديديم كه مقايسه صعودى مايه بى تابى و ناصبورى انسان مى گرد و درجه رضايت از زندگى را كاهش مى دهد. در طرف مقابل مقايسه نزولى مى تواند تحمل و بردبارى انسان را افزايش دهد رسول خدا (ص) درباره اين حقيقت مى فرمايد: «من نظر... في دنياه إلى من هو دونه فحمد اللَّه على ما فضل اللَّه به عليه، كتبه اللَّه شاكراً صابراً. كسى كه... در دنياى خود به پايين تر از خود نگاه كند و خدا را به خاطر برترى هايى كه به او داده ستايش كند، خداوند او را سپاسگزار و بردبار مى نويسد.»
4 - قناعت كردن
پيش از اين ديديم كه امام صادق (ع) به حمران فرمود كه در زندگى به پايين دست خود نگاه كن. در ادامه، حضرت به پيامد اين مقايسه نزولى اشاره كرده و مى فرمايد: «فان ذلك اقنع لك بما قسم لك وأحرى أن تستوجب الزيادة من ربك. كه اين كار [مقايسه نزولى ] تو را نسبت به آنچه برايت تقسيم شده قانع تر مى سازد و بهتر تو را شايسته زيادت پروردگارت مى كند.» همان گونه كه روشن است، قناعت احساس ناخرسندى و نارضايتى را از ميان مى برد، نه تلاش و فعاليت را. براى توسعه معقول و مشروع در زندگى، احساس «نياز به بيشتر» لازم است ولى اين منافاتى با قناعت ندارد. انسان مى تواند قناعت داشته باشد تا احساس نارضايتى نكند و مى تواند احساس نياز كند تا به تلاش معقول دست زند. مهم اين است كه بدانيم تلاش براى توسعه زندگى الزاماً نبايد همراه با احساس ناخرسندى و نارضايتى باشد.
2. آرزوهاى زندگى
آنچه به زندگى پويايى و تحرك مى بخشد، نگاه به آينده است كه از آن به اميد ياد مى شود. رسول خدا (ص) در اين باره مى فرمايد: انما الامل رحمة من اللَّه لامتى، لولا الأمل ما أرضعت ام ولداً ولا غرس غارس شجراً؛ همانا آرزو رحمتى از جانب خدا براى امت من است. اگر آرزو نبود، هيچ مادرى فرزندش را شير نمى داد و هيچ كشاورزى درخت نمى كاشت. امّا هر چيزى حدى دارد و دو جنبه افراط و تفريط نيز پيدا مى كند. اميد نيز همين گونه است. جنبه تفريط آن نااميدى است و جنبه افراطى نيز دارد كه در فرهنگ دين از آن به عنوان «آرزوهاى دور و دراز» ياد مى شود. آرزوى دور و دراز يعنى آرزوهايى كه از اندازه عمر انسان تجاوز مى كند و دنيا نيز ظرفيت برآوردن آن را ندارد. اين افراط در آرزوها، خود يكى از عوامل نارضايتى از زندگى است. به همين جهت امام على (ص) مى فرمايد: من كثر مناه قلّ رضاه؛ هر كس آرزوهايش زياد شود، رضايت او كم مى شود.
كاركرد روانى آرزوى دراز كوچك سازى داشته هاست. كسى كه صاحب آرزوهاى طولانى است، همواره لذت را در چيزى مى داند كه ندارد و به همين جهت از آنچه دارد بهره مند نمى شود. چنين افرادى همواره از آنچه دارند نالان و ناراضى اند و آرزوى چيزهايى را دارند كه ندارند. داشتن آرزوى طولانى يعنى آنچه هست ناچيز بوده و رضايت بخش نيست. به همين جهت امام على (ص) مى فرمايد: تجنبوا المنى فانها تذهب ببهجة نعم اللَّه عندكم وتلزم استصغارها لديكم وعلى قلة الشكر منكم؛ از آرزوها(ى طولانى) بپرهيزيد زيرا نشاط آورى نعمت هاى الهى را كه داريد از ميان مى برد و آنها را نزد شما كوچك مى سازد و شما را به كم سپاسى وامى دارد.
منبع: http://www.kanoonandisheh.com
دین و مهارت های زندگى
عوامل رضايت از زندگی
الف) محروميت مالى.
ب) بى معنايى زندگى.
ج) برآورده نشدن انتظارات.
داشته هاى زندگى
1. مقايسه نزولى
انواع مقايسه
الف) مقايسه كاهنده
مقايسه كاهنده مقايسه اى است كه سطح رضامندى را كاهش مى دهد و اين به وسيله مقايسه صعودى حاصل مى شود. سؤال اين است كه مقايسه صعودى چه تأثير روانى دارد كه به نارضايتى منجر مى شود؟ كوچك شمارى داشته هاى خود مقايسه وضع خود با وضع كسانى كه در موقعيت برترى قرار دارند، سبب مى شود كه انسان آنچه را دارد، كوچك و ناچيز بشمارد. به همين جهت امام صادق (ع) مى فرمايد: اياكم أن تمدوا اطرافكم إلى ما في ايدى ابناء الدنيا، فمن مدّ طرفه إلى ذلك طال حزنه و لم يشف غيظه واستصغر نعمة اللَّه عنده فيقل شكره بپرهيزيد از اين كه به آنچه در دست فرزندان دنيا است، چشم بدوزيد، كه هر كس به آن چشم بدوزد، حزن او طولانى گردد و خشم او آرام نمى گيرد و نعمت الهى را كه نزد او است، كوچك مى شمرد و در نتيجه سپاسگزارى او كاهش مى يابد. از سوى ديگر مقايسه صعودى سبب «بزرگ نمايى» داشته هاى ديگران شده موجب مى شود كه زندگى ديگران بيش از آنچه هست ارزيابى گردد. آن كوچك شمارى و اين بزرگ نمايى، با همديگر وضعيت بسيار سخت و آزار دهنده اى را به وجود مى آورند كه منجر به ناخرسندى و نارضايتى از زندگى مى گردد.
نمونه قرآنى
آيا مقايسه صعودى تخلف ناپذير است؟
پيامدهاى مقايسه صعودى
1 - حزن و اندوه
2 – افسردگى
3 - حسرت
4 - حسادت
5 و 6 - ناسپاسى و بى تابى
ب) مقايسه افزاينده
مقايسه افزاينده مقايسه اى است كه موجب افزايش سطح رضامندى مى شود و اين به وسيله مقايسه نزولى حاصل مى شود.
سؤال مهم اين است كه كاركرد روانى مقايسه نزولى چيست و چگونه منجر به افزايش سطح رضامندى از زندگى مى گردد؟ مقايسه نزولى نقاط مثبت و اميدوار كننده زندگى را كه زير سايه سياه مقايسه صعودى از ديده ها پنهان شده است، هويدا مى كند. مقايسه نزولى از قبيل آموزه هايى تلقينى و توهمى نيست، هنر مقايسه نزولى اين است كه نقاط مثبت و اميدوار كننده زندگى را آشكار ساخته و در برابر ديد فرد قرار مى دهد. رسول خدا (ص) در اين باره مى فرمايد: إذا أحبّ احدكم ان يعلم قدر نعمة اللَّه عليه، فلينظرا الى من هو تحته ولاينظر الى من هو فوقه؛ هرگاه كسى از شما خواست قدر نعمت هاى خدا بر خود را بداند، بايد به كسى نگاه كند كه پايين تر از اوست و به كسى كه بالاتر از اوست نگاه نكند. و در كلام ديگرى مى فرمايد: «انظروا إلى من أسفل منكم ولا تنظروا إلى من هو فوقكم، فهو أجدر أن لا تزدروا نعمة اللَّه. به كسى كه پايين تر از شما است بنگريد و به آنچه بالاتر از شما است نگاه نكنيد كه اين كار براى آن كه نعمت هاى خدا را ناچيز نشمريد بهتر است.» بر همين اساس يكى از توصيه هاى اولياى دين به پيروانشان، استفاده از مقايسه نزولى است. رسول خدا (ص) وقتى مى خواهد كسى همانند ابوذر را تربيت كند، به او توصيه مى كند كه از مقايسه صعودى پرهيز و از مقايسه نزولى استفاده نمايد. او خود در اين باره مى فرمايد: «اوصانى رسول اللَّه (ص) بسبع: أن أنظر إلى من هو دونى، ولا انظر إلى من هو فوقى... رسول خدا (ص) مرا به هفت چيز سفارش كرد: اين كه نگاه كنم به كسى كه پايين تر از من است و ننگرم به كسى كه بالاتر از من است...» و يا امام صادق (ص) به حمران بن اعين مى فرمايد: «يا حمران! انظر إلى من هو دونك في المقدرة ولا تنظر إلى من هو فوقك في المقدرة؛ اى حمران! نگاه كن به كسى كه در زندگى از تو پايين تر است و به كسى كه در زندگى از تو بالاتر است ننگر».
پيامدهاى مقايسه نزولى
سپاسگزارى متوقف بر نعمت شناسى است و مقايسه نزولى چون نعمت ها را آشكار مى سازد، موجب سپاسگزارى مى گردد. به همين جهت امام على (ع) مى فرمايد: و اكثر أن تنظر إلى من فضلت عليه فان ذلك من أبواب الشكر و زياد به كسانى كه بر آنها برترى داده شده اى نگاه كن كه اين از دروازه هاى شكر است.
2 - افزونى نعمت
راه افزايش نعمت چيست؟ كتاب "قانون زندگى" راه افزايش نعمت را سپاسگزارى از نعمت هاى موجود مى داند. خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: «لَل-ِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَل-ِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ. اگر سپاسگزار باشيد حتماً بر شما مى افزاييم و اگر ناسپاسى كنيد، حقيقتاً عذاب من شديد است.» بنابراين براى افزايش بهره مندى بايد از مقايسه نزولى استفاده كرد. بر همين اساس امام على (ع) مى فرمايد: «و انظر إلى من هو دونك فتكون لانعم اللَّه شاكراً ولمزيده مستوجباً ولجوده ساكنا؛ و به كسى كه پايين دست توست نگاه كن تا سپاسگزار نعمت هاى خدا باشى و شايسته افزايش او گردى و ساكن جود او گردى.» و طبيعى است كه افزونى نعمت (وقتى همراه با توجه باشد) سطح رضامندى را افزايش مى دهد.
3 - افزايش آستانه بردبارى در بحث قبل ديديم كه مقايسه صعودى مايه بى تابى و ناصبورى انسان مى گرد و درجه رضايت از زندگى را كاهش مى دهد. در طرف مقابل مقايسه نزولى مى تواند تحمل و بردبارى انسان را افزايش دهد رسول خدا (ص) درباره اين حقيقت مى فرمايد: «من نظر... في دنياه إلى من هو دونه فحمد اللَّه على ما فضل اللَّه به عليه، كتبه اللَّه شاكراً صابراً. كسى كه... در دنياى خود به پايين تر از خود نگاه كند و خدا را به خاطر برترى هايى كه به او داده ستايش كند، خداوند او را سپاسگزار و بردبار مى نويسد.»
4 - قناعت كردن
پيش از اين ديديم كه امام صادق (ع) به حمران فرمود كه در زندگى به پايين دست خود نگاه كن. در ادامه، حضرت به پيامد اين مقايسه نزولى اشاره كرده و مى فرمايد: «فان ذلك اقنع لك بما قسم لك وأحرى أن تستوجب الزيادة من ربك. كه اين كار [مقايسه نزولى ] تو را نسبت به آنچه برايت تقسيم شده قانع تر مى سازد و بهتر تو را شايسته زيادت پروردگارت مى كند.» همان گونه كه روشن است، قناعت احساس ناخرسندى و نارضايتى را از ميان مى برد، نه تلاش و فعاليت را. براى توسعه معقول و مشروع در زندگى، احساس «نياز به بيشتر» لازم است ولى اين منافاتى با قناعت ندارد. انسان مى تواند قناعت داشته باشد تا احساس نارضايتى نكند و مى تواند احساس نياز كند تا به تلاش معقول دست زند. مهم اين است كه بدانيم تلاش براى توسعه زندگى الزاماً نبايد همراه با احساس ناخرسندى و نارضايتى باشد.
جمع بندى
2. آرزوهاى زندگى
آنچه به زندگى پويايى و تحرك مى بخشد، نگاه به آينده است كه از آن به اميد ياد مى شود. رسول خدا (ص) در اين باره مى فرمايد: انما الامل رحمة من اللَّه لامتى، لولا الأمل ما أرضعت ام ولداً ولا غرس غارس شجراً؛ همانا آرزو رحمتى از جانب خدا براى امت من است. اگر آرزو نبود، هيچ مادرى فرزندش را شير نمى داد و هيچ كشاورزى درخت نمى كاشت. امّا هر چيزى حدى دارد و دو جنبه افراط و تفريط نيز پيدا مى كند. اميد نيز همين گونه است. جنبه تفريط آن نااميدى است و جنبه افراطى نيز دارد كه در فرهنگ دين از آن به عنوان «آرزوهاى دور و دراز» ياد مى شود. آرزوى دور و دراز يعنى آرزوهايى كه از اندازه عمر انسان تجاوز مى كند و دنيا نيز ظرفيت برآوردن آن را ندارد. اين افراط در آرزوها، خود يكى از عوامل نارضايتى از زندگى است. به همين جهت امام على (ص) مى فرمايد: من كثر مناه قلّ رضاه؛ هر كس آرزوهايش زياد شود، رضايت او كم مى شود.
كاركرد روانى آرزوى دراز كوچك سازى داشته هاست. كسى كه صاحب آرزوهاى طولانى است، همواره لذت را در چيزى مى داند كه ندارد و به همين جهت از آنچه دارد بهره مند نمى شود. چنين افرادى همواره از آنچه دارند نالان و ناراضى اند و آرزوى چيزهايى را دارند كه ندارند. داشتن آرزوى طولانى يعنى آنچه هست ناچيز بوده و رضايت بخش نيست. به همين جهت امام على (ص) مى فرمايد: تجنبوا المنى فانها تذهب ببهجة نعم اللَّه عندكم وتلزم استصغارها لديكم وعلى قلة الشكر منكم؛ از آرزوها(ى طولانى) بپرهيزيد زيرا نشاط آورى نعمت هاى الهى را كه داريد از ميان مى برد و آنها را نزد شما كوچك مى سازد و شما را به كم سپاسى وامى دارد.
ويژگى هاى آرزوهاى دور و دراز
1- دست نايافتنى بودن آرزوهاى دور و دراز
2 - انتظار بى پايان
3 - ناكامى و نااميدى
منبع: http://www.kanoonandisheh.com