ماهیت انسان در روان‌شناسیِ فردی

نظریه مشاوره‌ی آدلر، بر این فرض تأکید دارد که افراد بشر غیرقابل تقسیم، اجتماعی و موجوداتی هدفگرا هستند که تلاش آنها برای اهمیت داشتن، انگیزه‌های آنها را روشن می‌کند.
پنجشنبه، 6 اسفند 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماهیت انسان در روان‌شناسیِ فردی
 ماهیت انسان در روان‌شناسیِ فردی

 

نویسنده: لوئیس شیلینگ
مترجم: دکتر سیده‌ خدیجه آرین



 

نظریه مشاوره‌ی آدلر، بر این فرض تأکید دارد که افراد بشر غیرقابل تقسیم، اجتماعی و موجوداتی هدفگرا هستند که تلاش آنها برای اهمیت داشتن، انگیزه‌های آنها را روشن می‌کند.

غیرقابل تقسیم

اساس روان‌شناسی فردی برپایه تمامیت فرد استوار است که قابل تبدیل نمی‌باشد به همین دلیل است که آدلر نظام خود را «روان‌شناسی فردی» نام نهاد. و آن را از واژه لاتین individuum که به معنی غیرقابل تقسیم، کامل و کل می‌باشد، گرفته است. دیدگاه او در مورد طبیعت و ماهیت انسان کل‌نگر است و نه جزءنگر (مثل فرویدیسم) این نظر اشاره دارد به اینکه به اعمال هر شخصی از نقطه‌نظر انتخاب شیوه‌ی زندگی او نگریسته می‌شود. شیوه‌ای که مردم به طور خلاق خود را سازمان می‌دهند و این کار عمدتاً تعیین کننده‌ی پاسخ آنها به جهان خارج است نتیجه‌ی عملی این فرض، این است که ما انسانها بیشتر تحت تأثیر تفسیرمان از واقعیات قرار می‌گیریم تا خود آن واقعیات، بنابراین برای مثال آدلر می‌گوید که دانستن احساس یک کودک از یک حادثه، مهم‌تر از دانستن جزئیات آن حادثه است، (دینک مایر 1979)

علاقه اجتماعی

خصوصیت دیگر رویکرد آدلر این است که افراد بشر موجودات اجتماعی هستند و بنابراین رفتار بشر تنها در بافت اجتماعی آن قابل درک است. در هر فردی ظرفیتی به صورت فطری وجود دارد که آنچه را که آدلر Gemeinschaftsgefuhl یا «علاقه اجتماعی» می‌نامد، بسط و توسعه می‌دهد. یعنی تمایل به همکاری با دیگران برای یک صلاح عمومی. علاقه اجتماعی نه تنها دربرگیرنده‌ی علاقه به دیگران می‌باشد بلکه علاقه به علاقه‌مندی‌های دیگران را نیز شامل می‌شود. علاقه اجتماعی استعداد همکاری و زندگی اجتماعی است که می‌تواند از طریق آموزش گسترش یابد و وقتی که گسترش یافت می‌تواند از طریق مهارتهای واقعی همکاری و کمک، درک و همدلی بیان شود. بنابراین علاقه اجتماعی، ملاک آدلر برای تشخیص سلامت روانی بوده است. علاقه اجتماعی معیار سنجش هنجار بودن کودک است. (انسبیچر و انسبیچر 1956، صفحه 154) میزانی که یک فرد می‌تواند به طور موفق با دیگران سهیم باشد و از طریق کار کردن با آنها مشارکت نماید و یک رابطه ارضا کننده با فردی از جنس مخالف خود به وجود بیاورد که در واقع نشان دهنده سطح بلوغ و یکپارچگی کلی شخصیت او می‌باشد. تلاش اجتماعی یک تلاش اولیه است نه ثانویه. جستجو برای اهمیت داشتن و یافتن جایگاهی در اجتماع که از جمله اهداف اساسی هر کودک و بزرگسالی می‌باشد، بنابراین افراد بشر را نباید در انزوا نگاه کرد بلکه باید آنها را به عنوان موجوداتی که دارای تمایل اجتماعی هستند دید. (دینک مایر 1979)

هدف‌گرایی (1)

براساس نظریه آدلر همه رفتارهای بشر دارای قصد و هدف است رفتارهای تصادفی و یا ظاهراً مشکل، تنها در سایه هدف آن می‌تواند قابل درک باشد. «روان‌شناسی فردی بر لزوم و ضرورت غایت یا هدف، برای درک کلیه پدیده‌های روانشناختی اصرار دارد. علل نیروها، غرایز، تکانه‌ها و نظایر آن نمی‌توانند به عنوان اصول توضیح دهنده تلقی شوند، در حالی که هدف نهایی به تنهایی می‌تواند پدیده‌ها را تبیین نماید.» (انسبیچر و انسبیچر 1956، صفحه 92)
این رویکرد غایت شناختی نشاندهنده‌ی این است که اهداف رفتار به وسیله فرد تعیین می‌شوند (آدلر به جای تعیین می‌گوید: خلق می‌شوند) نه آن طور که فروید می‌گوید یعنی به وسیله تجارب دوران اولیه کودکی. تأکید آدلر بر رفتار هدفگرا برپایه این اعتقاد او استوار است که افراد بشر از موهبت آزادی و انتخاب برخوردارند (یک ویژگی منحصر بفرد انسان که او آن را «قدرت خلاق» طبیعت انسان نامید). از نظر آدلر ما نه تنها اهداف خود را انتخاب می‌کنیم بلکه یک منطق خصوصی (توانایی‌های شخصی، شناختی و یا هیجانی) را برای جهت دادن به این اهداف به کار می‌بریم. در نتیجه همه رفتارها حتی بدررفتاری‌ها و بی‌انضباطی‌ها نیز نتیجه کارکرد انتخاب خلاق در فرایند گزینش و تعقیب اهداف شخصی است. (دینک‌مایر 1979)
شاید واضح‌ترین مثال رفتار هدفگرا بدرفتاری‌های کودکان باشد (دری کورز و کاسل 1972). کودکان گاهی اوقات آنقدر به توجه نیازمندند که آن را از طریق رفتار آزاردهنده‌ی خود جستجو می‌کنند. کودکانی که هدف آنها کسب قدرت است تلاش می‌کنند تا به شما نشان بدهند که شما نمی‌توانید برنده شوید و حق با آنهاست. شما می‌توانید غالب و مستولی شوید اما نمی‌توانید برنده شوید. کودکانی که هدفشان انتقام است تلاش می‌کنند تا احساسات آزار دهنده‌ی خود را از طریق آزار رساندن و اذیت کردن بهتر کنند. آنها مانند بازیکنان بیسبال هستند که هشتاد و نُه به صفر عقب هستند و در دو دقیقه آخر می‌‌گویند که «ما نمی‌توانیم برنده شویم اما می‌توانیم قبل از اینکه بازی تمام شود پای چند نفر را بشکنیم.» کودکان که هدفشان نشان دهنده‌ بی‌کفایتی آنهاست، آنقدر مأیوسند که نمی‌توانند باور کنند که آنها قادرند افراد مهمی باشند. آنها بی‌کفایتی خود را به عنوان محافظت از خود به کار می‌برند تا کسی چیزی را از آنان نخواهد. (دینک‌مایر 1979)

اهمیت (2)

روان‌شناسی آدلر خانواده را به عنوان نخستین محیطی می‌شناسد که فرد در آن اهمیت را جستجو می‌کند. جستجو برای اهمیت زمانی آغاز می‌شود که شخص احساس حقارت را تجربه می‌کند و تلاش می‌کند که آن را جبران نماید. تلاش برای اهمیت داشتن (برتری) حرکتی است برای نیل به هویت و احساس تعلق (نیروی محرکی که در پس همه فعالیت‌های بشر وجود دارد) که بدان از دیدگاه غایت شناختی نگریسته می‌شود نه از دیدگاه علّی و سببی؛ یعنی یک هدف ذهنی انتخاب شده این کشش را به وجود آورده نه یک سائق مخفی.

ادراک ذهنی (3)

ما در دوران اولیه زندگی، از خود و جهان خود ادراکی را به دست می‌آوریم. ادراکی که به طور واقعی به دست می‌آید نه اینکه تحمیل شود. ما فعال هستیم نه منفعل. ما تمایل داریم به ترتیبی که اشیا به نظر ما می‌رسد رفتار کنیم همین که ادراک ما تغییر پیدا کند رفتارهای ما نیز براساس همان احساس دگرگون می‌شوند. بنابراین یک مشاور پیرو آدلر لازم است افراد را در چارچوب ادراکات و معانی مختصر بفرد آنان درک نماید. (دینک‌مایر 1979)

آزادی انتخاب (4)

آزادی انتخاب به معنی آن است که ما انسانها می‌توانیم و باید برای خود انتخاب کنیم. ما تحت تأثیر سائقهای مخفی نیستیم و یا نیروی وراثتی و یا محیطی نیست که ما را به سوی مسیرهای معین و انتخاب شده‌ای سوق می‌دهد ما هم از وراثت و هم از محیط به عنوان محرکهایی برای تفسیرهای خود استفاده می‌کنیم و این تفسیرهای یگانه‌ی ما چیزی است که به تجربیات روزانه‌ی ما اهمیت می‌بخشد. توانایی ما برای تفسیر تجربیات بر نظرات ما از خودمان و جهان اثر می‌گذارد. در هر دو صورت ما براساس ادراکات منحصر بفرد خود از تجربیات خویش، فرض‌هایی را می‌سازیم. برخی از این تفسیرها معتبر نیستند اما ما چنان عمل می‌کنیم که گویی آنها معتبرند. تفسیرها به طور فزاینده‌ای به الگوی ویژه پاسخ ما و یا به شیوه‌ی زندگی ما وابسته می شوند. (دینک مایر و دری کورز 1963)

شیوه‌ی زندگی (5)

آدلر معتقد بود که افراد بشر نیاز دارند وجود خود را معنی‌دار نمایند. اما این معنی‌دار بودن انسان در تجربیات زندگی ذاتی نیست بلکه آنها به وسیله تفسیرهای منحصر بفرد هر شخصی در زندگی به کار گرفته می‌شوند. یکی از نخستین و مهم‌ترین مفاهیمی که یک شخص تدوین می‌کند «نمونه نخستین» (6) است. یعنی شکل اولیه تطابق فرد با زندگی بین سه تا پنج سالگی کودک شرایط زندگی خود را ارزیابی می‌کند و نقشه «نمونه نخستین» عمل خود را تعیین می‌کند. وقتی که «نمونه نخستین» ایجاد می‌شود کودک معانی موجود در آن را در تجربیات زندگی خود به کار می‌گیرد. به همین دلیل است که آدلر نهایتاً به این نتیجه رسید که آن را شیوه‌ی زندگی بنامد (ریچلاک 1981). شیوه زندگی هر فردی عبارت است از چارچوب شناختی که در آن، فرد رفتارهای خاصی را انتخاب می‌کند که این رفتارها او را قادر می‌سازند تا با زندگی کنار بیاید. در نتیجه، شیوه‌ی زندگی بیان کننده‌ی تِم یا موضوع مرکزی است که از خلال آن رفتار می‌تواند تفسیر شود. (موساک 1971).

انواع شیوه‌های زندگی

موساک (7) (1971) 14 نوع رفتار احتمالی را که به شیوه‌های زندگی رایج مربوط می‌شود، شناسایی کرد.

1.دریافت کننده:

دریافت کننده کسی است که زندگی و دیگران را چه سهواً و چه عمداً به خدمت خود می‌گیرد و از آنها بهره‌کشی می‌کند. او ممکن است از جذابیت، شرم، بد اخلاقی، یا ارعاب به عنوان روشهای کار خود استفاده کند.

2. راننده:

راننده کسی است که در حرکت است. شخصی که هوشیاری و تعهد زائدالوصفی نسبت به اهداف خود دارد و بندرت استراحت می‌کند و آرام می‌نشیند. در پس این کار او، ترسی وجود دارد. ترس از هیچ بودن خود.

3. کنترل کننده:

کنترل کننده کسی است که آرزو دارد زندگی را کنترل کند و یا به شخصی گفته می‌شود که آرزو دارد مطمئن شود که زندگی، او را کنترل نمی‌کند. او معمولاً دوست ندارد کسی او را شگفت‌زده کند و حالتهای خود انگیختگی خود را کنترل می‌کند و احساسات خود را مخفی می‌سازد؛ زیرا همه اینها ممکن است کنترل او را کاهش دهند. در عوض او عقل‌گرایی، درستی، نظم و ترتیب و نظافت را دوست دارد.

4. حق به جانب:

او نیازمند است خود را در موضع حق ببیند به همین جهت خود را برتر از دیگران دیده و دیگران را در موضع اشتباه می‌بیند. با وسواس زیاد، از اشتباه اجتناب می‌کند؛ اگر او را در انجام کار اشتباهی گرفتار کنند، استدلال می‌کند که دیگران بیشتر از او در اشتباهند.

5. برتر:

فردی که نیاز به برتری دارد؛ از مشارکت در هر فعالیتی که نمی‌تواند برنده شیوه اجتناب می‌کند.

6. محبوب:

شخصی که نیاز دارد همه دوستش بدارند او کوشش می‌کند که همه را در همه وقت راضی نگه‌دارد. بویژه نسبت به انتقاد حساس است و هنگامی که مورد تأیید مستمر و همه جانبه قرار نمی‌گیرد ضربه می‌خورد و خرد می‌شود. او ارزیابی‌های دیگران را به عنوان معیار ارزش خود می‌داند.

7. خوب:

شخصی که نیاز دارد به اینکه خوب باشد ترجیح می‌دهد که با معیارهای اخلاقی بالاتر از افراد دیگر زندگی کند. گاهی اوقات این معیارها حتی از معیارهای خدا بالاتر می‌روند زیرا او گاهی از خدا توقع دارد که گناهان او را ببخشد اما او گناهان دیگران را نمی‌تواند ببخشد.

8. مخالفت:

کسی که با همه چیز بویژه با خواسته‌های زندگی از خودش مخالفت می‌کند در واقع دلیلی برای این کار او وجود دارد.

9. قربانی:

هر اتفاقی ممکن است برای یک قربانی بیفتد. وجه مشخصه‌ی او احتمالاً نجابت، ترحم به خود و یا کناره‌گیری است.

10. شهید:

شهید شبیه به قربانی است. با این تفاوت که قربانی صرفاً می‌میرد در حالی که شهید به خاطر هدفی یا علتی می‌میرد. هدف شهید یک هدف اصیل و متعالی و کار او برچیدن بی‌عدالتی است.

11. بچه:

بچه جای خود را در زندگی از طریق ایجاد جذابیت، با نمکی و سوءاستفاده از دیگران باز می‌کند.

12. بی‌کفایت:

شخص بی کفایت طوری رفتار می‌کند که گویی قادر به انجام کار درست نیست او کوتاهی و غفلت می‌کند و از این طریق دیگران را وادار می‌کند که به خدمتش درآیند.

13. اجتناب‌کننده:

کسی که از بروز احساساتش اجتناب می‌کند او ممکن است از خودانگیختگی خویش بترسد. زیرا که این خودانگیختگی ممکن است او را به مسیرهایی رهنمون شود که به طور کامل برایش برنامه‌ریزی نکرده است.

14. جستجوگر هیجان:

او فعالیت‌های معمولی و تکراری را تحقیر می‌کند در جستجوی تجربیات نو و بدیع است و در مواقع آشوب و اغتشاش شاد می‌شود و از آن لذت می‌برد.

پی‌نوشت‌ها:

1. goal – directed
2. significance
3. subjective perception
4. freedom of choice
5. style of life
6. prototype
7. Mosak

منبع مقاله :
شیلینگ، لوئیس؛ (1391)، نظریه‌های مشاوره، ترجمه سیده خدیجه آرین، تهران: مؤسسه اطلاعات، چاپ دهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.