روابط عمومی در دوران باستان
نويسنده : سارا جعفری
آن زمان كه انسان زندگی قبیله ای را آغاز كرد دود ، آتش و شاید هم از زمانی كه مهاجرات های عظیم نوع بشر شروع شد ؛ از سرداران بزرگ تاریخ و كشورگشایان نامی حكایاتی بما رسیده است كه نشان می دهد روابط عمومی با تفاوتهای اندك و تحت عناوین مردم داری و امثال آن مورد استفاده آنان بوده است.
بشر از آن زمــان كه به تــوسعه تمدن خود پرداخت ؛ نیازمند به همكاری و ارتباط با دیگران شد و دامنه دار شدن امور شهر نشینی و یا بهتر بگوییم گسترش شهرنشینی مستلزم ایجاد تشكیلات و سازمانهایی برای استفاده صحیح از منابع و افراد بود. بدین جهت گروهها و دسته های مختلفی تشكیل شدند كه منافع و فعالیتهای آنها نسبت به گروههای دیگر گاهی موافق و گاهی مخالف بود. برای حل این اختلافها یا با یكدیگر به منازعه و پیكار می پرداختند و یا اینكه قرارها و مقرراتی منعقد و وضع می نمودند.
البته حدود این قراردادها مشخص نبود ؛ از این رو داشتن ارتباط و سعی در ایجاد نگه داشتن حُسن تفاهم از زمانهای دیرین شرط اساسی سازش و توافق میان گروه ها و ملت های مختلف بود و بشر از آغاز تاریخ كوشش می كرد، كه وسایلی برای ایجاد ارتباط و تفاهم با دیگران بدست آورد و از كلیه علوم و فنونی كه در اختیار داشت بدین منظور استفاده می كرد.
یک نمونه عالی از وسایل ارتباطی در ایران باستان که برای ایجاد حُسن تفاهم و به منظور روابط عمومی بكار رفته است كتیبه ی بیستون شاهنشاه هخامنشی است كه بر صخره های كوه بیستون نقش بسته است. داریوش اول که مبتکر بسیاری از روشهای مملکت داری و اداره امور عمومی از قبیل تشکیلات كشوری و تنظیم مالیات و ایجاد خطوط ارتباطی شد. و در این زمان داریوش برای مطرح شدن روش هایش برای اولین بار یك برنامه بزرگ روابط عمومی را به منظور نشان دادن كارهای خود به عموم افراد ملتهای تابع ایران و ایجاد حُسن تفاهم در آنها اجرا كرد و در این راه از بهترین وسائلی كه آن زمان وجود داشت استفاده كرد. او فرمان داد به صخره های بلند كوه بیستون كه چشمه های دامنه های آن محل اُطراق كاروانیان ملتهای بزرگ آن زمان چون آشوری ها، بابلی ها و ... بود كتیبه ی مفصلی به سه زبان معروف آن عصر یعنی پارسی قدیمی، ایلامی و بابلی بنویسند و نسخه هایی از آن را نیز به زبانهای مختلف به كلیه كشورهای تابع ایران ارسال کنند تا مطالب آن در سراسر نقاط ایران بزرگ پخش شود. در واقع این كتیبه مانند یك روزنامه دیواریست كه در آن زبان جای سایر وسایل امروز روابط عمومی از قبیل جراید، تلویزیون، فیلم و .. را گرفته است.
حال می خواهیم به مسائل مختلفی در این زمینه بپردازیم.
داریوش اول برای معرفی خود و عملکرد شاهنشاهی خویش کتیبه های را آماده می کرد که در این کتیبه ابتدا داریوش خود را معرفی کرده و می گوید « منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر وی شاسب، نوه آرشام هخامنشی ». سپس ۲۳ مملکتی را که تحت حکومت شاهنشاهی ایران بودند نام می برد و می گوید در این ممالکت هر مردی را که دوست بود بسیار نواختم و با آنکه دشمن بود سخت کیفر دادم به فضل اهورامزدا این ممالک قوانین مرا، مجری داشتند و همچنان که امر کردم، رفتار نمودند.
بعداز آن داریوش شرح سرکوبی گئوماتای غاصب و هر یک از کسانی را که در اطراف ایران به شورش برخاسته بودند با ذکر تاریخ و وقایع دقیق آنها بدون هیچگونه اقراق بیان نموده و گفته است: « به فضل اهورامزدا کارهای بسیار دیگر نیز کردم که در این کتیبه ننوشتم و از این جهت ننوشته ام تا آن کسی که بعدا" این نوشته را می خواند نپندارد که این کارها خیلی زیاد است و آنرا باور ندارد و دروغ بداند. اکنون با تو باور داشتی آنچه را که کردم پس آن را پنهان مدار، اگر پنهان مداری و به مردم بگویی اهورامزدا تو را یاری کند و دودمان تو پاینده و عمرت دراز دارد. آنچه من از جزی و کلی کردم، به اراده اهورامزدا بود، اهورامزدا من را کمک کرد و ایزدان دیگر نیز، زیرا چه من، چه دودمانم نه بد قلب بودیم و نه دروغگو و نه بی انصاف. من موافق حق و عدالت سلطنت کردم، نه بنده ای را آزردم و نه مردم ضعیف را، مردمی را که دودمان مرا یاری کرد نواختم و آن را که بدی کرد فشردم.»
بدون شک در آن روزگاران برنامه ی بهتر از این برای ایجاد حُسن تفاهم، در عموم افراد و آشنا ساختن آنها به اسلوب یا روش جدیدی اداره امور کشور ؛وجود نداشته و این نوع اطلاع رسانی و شرح حال امور در دنیای باستان ؛ بی نظیر به نظر می رسدو بر همین اساس این نمونه برجسته ای از اقداماتی است که در دنیای قدیم به منظور روابط عمومی به عمل می آمده است.
داریوش پادشاه هخامنشی برای حفظ ارتباط و رسانیدن اخبار لازم به عموم مردم كه مهمترین اصول روابـــط عمومی است دست به اقدامات مهمی در دوران باستان زد كه در زیر به آنها اشاره می شود.
۱ ) برای نخستین بار چارپاخانه هایی (چهارپاخانه هایی) در سراسر ایران دایر كرد كه در آنها همیشه اسبهای تازه نفس حاضر بودند و به محض آنكه چارپا حامل پیام به آنجا می رسید فورا" اسب خود را عوض می كرد و به حركت ادامه می داد. بدین ترتیب پیام مورد نظر به سریع ترین طرز ممكن تا دور افتاده ترین نقاط ایران ارسال می شد.
۲ ) داریوش یك شبكه مخابراتی با استفاده از وسایل موجود آن زمان برای فرستادن پیامهای كوتاه و فوری بوجود آورد. این پیامها بوسیله علائمی كه با ایجاد دود در روز و آتش در شب بر روی ارتفاعات داده می شد به سرعت منتقل می شد و به نقاط دور دست كشور می رسید.
۳ ) داریوش با وجود فقدان چاپ و كاغذ و سایر وسایل پخش اخطار در آن روز مطالب مورد نظر خود را بطور بخش نامه مانند، به اطلاع كلی نواحی تابع ایران می رساند و برای این منظور از لوحهای فلزی كه با خط میخی بر روی آنها نوشته می شد استفاده می كرد. مثلا" پس از اقداماتی كه در سه سال اول سلطنت خود برای فرو نشاندن شورشهای ناشی از حكومت گئوماتای غاصب و برقراری حق و عدالت به عمل آورد فرمان داد شرح جامعی درباره این اقدامات در لوحهای فلزی نوشته و به كلیه نواحی ایران بفرستند تا عموم افراد كشور از آن آگاه شوند و حُسن تفاهم و همكاری لازم در آنها بوجود آید.
۴ ) وسیله دیگری كه داریوش برای این منظور بكار برد، كتیبه ی بیستون است. همانطور كه گفتیم داریوش فرمان داد شرح فتوحات و یا فتح ها و سركوبی شورشیان و نظم و نسخ جدیدی را كه پدید آورده بود را بر صخره های بلند كوه بیستون كتیبه كنند و پیكر او را نیز با ۹ نفر از سركردگان شورشی كه به فرمان او گردن نهاده بودند بر بالای آن كتیبه حجاری نماید.
قابل ذكر است كه داریوش در عرصه روابط عمومی ایران كارهای بسیاری كرده است كه حتی بعد از او نیز دولت ها و قومهای مختلف هم استفاده می كردند و حتی در دوره ای ساسانیان از وسایل روابط عمومی كه داریوش بوجود آورده همچنان استفاده می شد. كه در قسمتهای بعدی به شرح مفصلی از آن خواهم پرداخت.
همان طور كه گفته شد برای اولین بار داریوش پادشاه هخامنشی روابط عمومی را در ایران گسترش داد و در دوره های بعدی نیز از امكاناتی كه این پادشاه فراهم كرده بود استفاده می كردند.
در دوره ساسانیان چارپاخانه ها همچنان برقرار بود و خلفای اسلامی نیز از آن تقلید كردند، كتیبه های بسیار نیز در دوره ساسانی نزدیك محل عبور كاروان ها یا مراكز اجتماع مردم نقش گردید. هر چند از لحاظ تفصیل مطالب و اهمیت آن به پای كتیبه بیستون نمی رسید ولی هنرهای خاصی در تهیه آن بكار رفته بود. كتیبه های این دوره بیشتر به صورت پوستر مصوری است كه با بهترین امكانات آن زمان تصویر شده و موضوع های واحدی را از قبیل تاج گذاری اردشیر (در نقش رستم) و یا طرز زندگی خسرو پرویز (طاق بستان) با مهارت بسیاری به طور گویا و بدون آنكه احتیاج زیادی به استفاده از متن داشته باشد نشان می دهد.
ضمنا"در دوره ساسانیان خط و كتابت در ایران توسعه و پیشرفت بسیار یافته بود و علاوه بر سه طبقه رسمی جامعه كه روحانیان، جنگ آوران و كشاورزان بودند طبقه چهارمی به نام دبیران به وجود آمده بود. رئیس این طبقه دبیربذ نام داشت و جزء مقربان شاه بود. كار این طبقه عبارت از این بود كه نام ها و پیام های دستگاه های دولت و یا اشخاص را به طرزی مؤثر و مفهوم با رعایت اصول ادبی و هنری تهیه و تنظیم می كردند. دبیران نقش بزرگی برای حُسن تفاهم میان افراد مختلف و همچنین میان دستگاههای حكومت و عموم مردم را برعهده داشتند.
وسیله دیگری كه در زمان ساسانیان از لحاظ روابط عمومی مورد استفاده قرار می گرفت، جشن ها و مراسم مذهبی بود. چنان چه كه می دانیم ایرانیان در زمان ساسانیان جشنهای طولانی برپا می كردند. هر سال شش عید به نام گاهنبار داشتند كه برای هر یك از آنها پنج روز جشن می گرفتند. علاوه بر این هر یك از روزهای ماه نامی داشتند كه نام ۱۲ روز اول آن مطابق نام ماههای سال بود و در هر ماه وقتی نام روز مصادف با نام آن ماه می شد جشن می گرفتند.
مهمترین جشن ها نوروز، مهرگان، سده، آذرجشن و هار جشن بود و اعیاد دیگری نیز از قبیل خرم روز (در اول دی)، سیرسور (مخصوص خوردن سیر و شراب) و آبریزگان (در سی بهمن) برقرار بود.
در این جشن ها كه با مراسم مذهبی همراه بود معمولا بارعام (یعنی عامه مردم) ضیافت های عمومی برپا می كردند. سرودهایی در توصیف اقدامات نیك شاه می خواندند و مُوبد بزرگ نطقی می كرد كه در آن فرمان های شاه را برای مردم بیان می نمود. همچنین پادشاه و حكمرانان از این جشن ها برای تماس با مردم و ایجاد حُسن تفاهم با آنها استفاده می كردند.
یكی از كارهای مشهوری كه در دوره ساسانیان انجام داده می شد این بود که در جشن خرم روز (اول دی) شاه از تخت به زیر می آمد و لباس سفید می پوشید و به روی فرش های سفید می نشست و آنــگاه عموم دهقان ها و طبقات مختلف مردم را به حضور می پذیرفت و با آنهــا به سخن گفتن می پرداخت.
در آغاز این جشن معمولا" شاه می گفت: "امروز من چون یكی از شما هستم، و با شما برادر هستم، زیرا قوام جهان به آبادانیست كه در دست شماست و قوام آبادانی به پادشاه است و هیچ یك از این دو جدا از هم نتواند.
در دوره اسلامی نقش روابط عمومی را تا حدی شاعران ایفاء می كردند كه در قصائد خود اقدامات نیك پادشاهان را می ستودند و خواسته های مردم را نیز به گوش پادشاه می رسانیدند. این اشعار سینه به سینه می گشت و در همه جا پراكنده می شد.
در دربار بعضی از پادشاهان مانند سلطان محمود غزنوی، برای شعرا و وظیفه ای كه از لحاظ روابط عمومی برعهده داشتند، قدر و منزلت زیادی قائل بودند و ملك الشعراء در واقع به جای رئیس روابط عمومی آن زمان بود.
واعظین و اهل منبر نیز تا حدی وظیفه روابط عمومی را انجام می دادند. آنها به نام حكمران و سلطان وقت خطبه می خواندند و منظورهای حكومت را به گوش مردم می رسانیدند.
در زمان صفویه كه ترویج مذهبی مورد توجه قرار گرفت، واعظان نقش بزرگتری پیدا كردند و اقدامات حكومت را از لحاظ حمایت و تقویت مذهبی نیز مورد بحث قرار می دادند. در دوران صفویه از جارچیان نیز جهت اعلام خبرهای مورد نظر حكومت استفاده می شد و منصب جارچی، جزء مناصب رسمی حكومت بود.
وسایل و تشكیلات كه برای امور روابط عمومی در دوران صفویه وجود داشت مانند سایر تشكیلات حكومتی و اجتماعی دیرین تا زمان قاجاریه همچنان ادامه یافت و هیچگونه تغییر اساسی در آن پدید نیامد.
منابع : كتاب روابط عمومی
بشر از آن زمــان كه به تــوسعه تمدن خود پرداخت ؛ نیازمند به همكاری و ارتباط با دیگران شد و دامنه دار شدن امور شهر نشینی و یا بهتر بگوییم گسترش شهرنشینی مستلزم ایجاد تشكیلات و سازمانهایی برای استفاده صحیح از منابع و افراد بود. بدین جهت گروهها و دسته های مختلفی تشكیل شدند كه منافع و فعالیتهای آنها نسبت به گروههای دیگر گاهی موافق و گاهی مخالف بود. برای حل این اختلافها یا با یكدیگر به منازعه و پیكار می پرداختند و یا اینكه قرارها و مقرراتی منعقد و وضع می نمودند.
البته حدود این قراردادها مشخص نبود ؛ از این رو داشتن ارتباط و سعی در ایجاد نگه داشتن حُسن تفاهم از زمانهای دیرین شرط اساسی سازش و توافق میان گروه ها و ملت های مختلف بود و بشر از آغاز تاریخ كوشش می كرد، كه وسایلی برای ایجاد ارتباط و تفاهم با دیگران بدست آورد و از كلیه علوم و فنونی كه در اختیار داشت بدین منظور استفاده می كرد.
یک نمونه عالی از وسایل ارتباطی در ایران باستان که برای ایجاد حُسن تفاهم و به منظور روابط عمومی بكار رفته است كتیبه ی بیستون شاهنشاه هخامنشی است كه بر صخره های كوه بیستون نقش بسته است. داریوش اول که مبتکر بسیاری از روشهای مملکت داری و اداره امور عمومی از قبیل تشکیلات كشوری و تنظیم مالیات و ایجاد خطوط ارتباطی شد. و در این زمان داریوش برای مطرح شدن روش هایش برای اولین بار یك برنامه بزرگ روابط عمومی را به منظور نشان دادن كارهای خود به عموم افراد ملتهای تابع ایران و ایجاد حُسن تفاهم در آنها اجرا كرد و در این راه از بهترین وسائلی كه آن زمان وجود داشت استفاده كرد. او فرمان داد به صخره های بلند كوه بیستون كه چشمه های دامنه های آن محل اُطراق كاروانیان ملتهای بزرگ آن زمان چون آشوری ها، بابلی ها و ... بود كتیبه ی مفصلی به سه زبان معروف آن عصر یعنی پارسی قدیمی، ایلامی و بابلی بنویسند و نسخه هایی از آن را نیز به زبانهای مختلف به كلیه كشورهای تابع ایران ارسال کنند تا مطالب آن در سراسر نقاط ایران بزرگ پخش شود. در واقع این كتیبه مانند یك روزنامه دیواریست كه در آن زبان جای سایر وسایل امروز روابط عمومی از قبیل جراید، تلویزیون، فیلم و .. را گرفته است.
حال می خواهیم به مسائل مختلفی در این زمینه بپردازیم.
داریوش اول برای معرفی خود و عملکرد شاهنشاهی خویش کتیبه های را آماده می کرد که در این کتیبه ابتدا داریوش خود را معرفی کرده و می گوید « منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر وی شاسب، نوه آرشام هخامنشی ». سپس ۲۳ مملکتی را که تحت حکومت شاهنشاهی ایران بودند نام می برد و می گوید در این ممالکت هر مردی را که دوست بود بسیار نواختم و با آنکه دشمن بود سخت کیفر دادم به فضل اهورامزدا این ممالک قوانین مرا، مجری داشتند و همچنان که امر کردم، رفتار نمودند.
بعداز آن داریوش شرح سرکوبی گئوماتای غاصب و هر یک از کسانی را که در اطراف ایران به شورش برخاسته بودند با ذکر تاریخ و وقایع دقیق آنها بدون هیچگونه اقراق بیان نموده و گفته است: « به فضل اهورامزدا کارهای بسیار دیگر نیز کردم که در این کتیبه ننوشتم و از این جهت ننوشته ام تا آن کسی که بعدا" این نوشته را می خواند نپندارد که این کارها خیلی زیاد است و آنرا باور ندارد و دروغ بداند. اکنون با تو باور داشتی آنچه را که کردم پس آن را پنهان مدار، اگر پنهان مداری و به مردم بگویی اهورامزدا تو را یاری کند و دودمان تو پاینده و عمرت دراز دارد. آنچه من از جزی و کلی کردم، به اراده اهورامزدا بود، اهورامزدا من را کمک کرد و ایزدان دیگر نیز، زیرا چه من، چه دودمانم نه بد قلب بودیم و نه دروغگو و نه بی انصاف. من موافق حق و عدالت سلطنت کردم، نه بنده ای را آزردم و نه مردم ضعیف را، مردمی را که دودمان مرا یاری کرد نواختم و آن را که بدی کرد فشردم.»
بدون شک در آن روزگاران برنامه ی بهتر از این برای ایجاد حُسن تفاهم، در عموم افراد و آشنا ساختن آنها به اسلوب یا روش جدیدی اداره امور کشور ؛وجود نداشته و این نوع اطلاع رسانی و شرح حال امور در دنیای باستان ؛ بی نظیر به نظر می رسدو بر همین اساس این نمونه برجسته ای از اقداماتی است که در دنیای قدیم به منظور روابط عمومی به عمل می آمده است.
داریوش پادشاه هخامنشی برای حفظ ارتباط و رسانیدن اخبار لازم به عموم مردم كه مهمترین اصول روابـــط عمومی است دست به اقدامات مهمی در دوران باستان زد كه در زیر به آنها اشاره می شود.
۱ ) برای نخستین بار چارپاخانه هایی (چهارپاخانه هایی) در سراسر ایران دایر كرد كه در آنها همیشه اسبهای تازه نفس حاضر بودند و به محض آنكه چارپا حامل پیام به آنجا می رسید فورا" اسب خود را عوض می كرد و به حركت ادامه می داد. بدین ترتیب پیام مورد نظر به سریع ترین طرز ممكن تا دور افتاده ترین نقاط ایران ارسال می شد.
۲ ) داریوش یك شبكه مخابراتی با استفاده از وسایل موجود آن زمان برای فرستادن پیامهای كوتاه و فوری بوجود آورد. این پیامها بوسیله علائمی كه با ایجاد دود در روز و آتش در شب بر روی ارتفاعات داده می شد به سرعت منتقل می شد و به نقاط دور دست كشور می رسید.
۳ ) داریوش با وجود فقدان چاپ و كاغذ و سایر وسایل پخش اخطار در آن روز مطالب مورد نظر خود را بطور بخش نامه مانند، به اطلاع كلی نواحی تابع ایران می رساند و برای این منظور از لوحهای فلزی كه با خط میخی بر روی آنها نوشته می شد استفاده می كرد. مثلا" پس از اقداماتی كه در سه سال اول سلطنت خود برای فرو نشاندن شورشهای ناشی از حكومت گئوماتای غاصب و برقراری حق و عدالت به عمل آورد فرمان داد شرح جامعی درباره این اقدامات در لوحهای فلزی نوشته و به كلیه نواحی ایران بفرستند تا عموم افراد كشور از آن آگاه شوند و حُسن تفاهم و همكاری لازم در آنها بوجود آید.
۴ ) وسیله دیگری كه داریوش برای این منظور بكار برد، كتیبه ی بیستون است. همانطور كه گفتیم داریوش فرمان داد شرح فتوحات و یا فتح ها و سركوبی شورشیان و نظم و نسخ جدیدی را كه پدید آورده بود را بر صخره های بلند كوه بیستون كتیبه كنند و پیكر او را نیز با ۹ نفر از سركردگان شورشی كه به فرمان او گردن نهاده بودند بر بالای آن كتیبه حجاری نماید.
قابل ذكر است كه داریوش در عرصه روابط عمومی ایران كارهای بسیاری كرده است كه حتی بعد از او نیز دولت ها و قومهای مختلف هم استفاده می كردند و حتی در دوره ای ساسانیان از وسایل روابط عمومی كه داریوش بوجود آورده همچنان استفاده می شد. كه در قسمتهای بعدی به شرح مفصلی از آن خواهم پرداخت.
همان طور كه گفته شد برای اولین بار داریوش پادشاه هخامنشی روابط عمومی را در ایران گسترش داد و در دوره های بعدی نیز از امكاناتی كه این پادشاه فراهم كرده بود استفاده می كردند.
در دوره ساسانیان چارپاخانه ها همچنان برقرار بود و خلفای اسلامی نیز از آن تقلید كردند، كتیبه های بسیار نیز در دوره ساسانی نزدیك محل عبور كاروان ها یا مراكز اجتماع مردم نقش گردید. هر چند از لحاظ تفصیل مطالب و اهمیت آن به پای كتیبه بیستون نمی رسید ولی هنرهای خاصی در تهیه آن بكار رفته بود. كتیبه های این دوره بیشتر به صورت پوستر مصوری است كه با بهترین امكانات آن زمان تصویر شده و موضوع های واحدی را از قبیل تاج گذاری اردشیر (در نقش رستم) و یا طرز زندگی خسرو پرویز (طاق بستان) با مهارت بسیاری به طور گویا و بدون آنكه احتیاج زیادی به استفاده از متن داشته باشد نشان می دهد.
ضمنا"در دوره ساسانیان خط و كتابت در ایران توسعه و پیشرفت بسیار یافته بود و علاوه بر سه طبقه رسمی جامعه كه روحانیان، جنگ آوران و كشاورزان بودند طبقه چهارمی به نام دبیران به وجود آمده بود. رئیس این طبقه دبیربذ نام داشت و جزء مقربان شاه بود. كار این طبقه عبارت از این بود كه نام ها و پیام های دستگاه های دولت و یا اشخاص را به طرزی مؤثر و مفهوم با رعایت اصول ادبی و هنری تهیه و تنظیم می كردند. دبیران نقش بزرگی برای حُسن تفاهم میان افراد مختلف و همچنین میان دستگاههای حكومت و عموم مردم را برعهده داشتند.
وسیله دیگری كه در زمان ساسانیان از لحاظ روابط عمومی مورد استفاده قرار می گرفت، جشن ها و مراسم مذهبی بود. چنان چه كه می دانیم ایرانیان در زمان ساسانیان جشنهای طولانی برپا می كردند. هر سال شش عید به نام گاهنبار داشتند كه برای هر یك از آنها پنج روز جشن می گرفتند. علاوه بر این هر یك از روزهای ماه نامی داشتند كه نام ۱۲ روز اول آن مطابق نام ماههای سال بود و در هر ماه وقتی نام روز مصادف با نام آن ماه می شد جشن می گرفتند.
مهمترین جشن ها نوروز، مهرگان، سده، آذرجشن و هار جشن بود و اعیاد دیگری نیز از قبیل خرم روز (در اول دی)، سیرسور (مخصوص خوردن سیر و شراب) و آبریزگان (در سی بهمن) برقرار بود.
در این جشن ها كه با مراسم مذهبی همراه بود معمولا بارعام (یعنی عامه مردم) ضیافت های عمومی برپا می كردند. سرودهایی در توصیف اقدامات نیك شاه می خواندند و مُوبد بزرگ نطقی می كرد كه در آن فرمان های شاه را برای مردم بیان می نمود. همچنین پادشاه و حكمرانان از این جشن ها برای تماس با مردم و ایجاد حُسن تفاهم با آنها استفاده می كردند.
یكی از كارهای مشهوری كه در دوره ساسانیان انجام داده می شد این بود که در جشن خرم روز (اول دی) شاه از تخت به زیر می آمد و لباس سفید می پوشید و به روی فرش های سفید می نشست و آنــگاه عموم دهقان ها و طبقات مختلف مردم را به حضور می پذیرفت و با آنهــا به سخن گفتن می پرداخت.
در آغاز این جشن معمولا" شاه می گفت: "امروز من چون یكی از شما هستم، و با شما برادر هستم، زیرا قوام جهان به آبادانیست كه در دست شماست و قوام آبادانی به پادشاه است و هیچ یك از این دو جدا از هم نتواند.
در دوره اسلامی نقش روابط عمومی را تا حدی شاعران ایفاء می كردند كه در قصائد خود اقدامات نیك پادشاهان را می ستودند و خواسته های مردم را نیز به گوش پادشاه می رسانیدند. این اشعار سینه به سینه می گشت و در همه جا پراكنده می شد.
در دربار بعضی از پادشاهان مانند سلطان محمود غزنوی، برای شعرا و وظیفه ای كه از لحاظ روابط عمومی برعهده داشتند، قدر و منزلت زیادی قائل بودند و ملك الشعراء در واقع به جای رئیس روابط عمومی آن زمان بود.
واعظین و اهل منبر نیز تا حدی وظیفه روابط عمومی را انجام می دادند. آنها به نام حكمران و سلطان وقت خطبه می خواندند و منظورهای حكومت را به گوش مردم می رسانیدند.
در زمان صفویه كه ترویج مذهبی مورد توجه قرار گرفت، واعظان نقش بزرگتری پیدا كردند و اقدامات حكومت را از لحاظ حمایت و تقویت مذهبی نیز مورد بحث قرار می دادند. در دوران صفویه از جارچیان نیز جهت اعلام خبرهای مورد نظر حكومت استفاده می شد و منصب جارچی، جزء مناصب رسمی حكومت بود.
وسایل و تشكیلات كه برای امور روابط عمومی در دوران صفویه وجود داشت مانند سایر تشكیلات حكومتی و اجتماعی دیرین تا زمان قاجاریه همچنان ادامه یافت و هیچگونه تغییر اساسی در آن پدید نیامد.
منابع : كتاب روابط عمومی