زهد اسلامی یعنی برداشت کم برای بازدهی زیاد

استاد علی اکبر پرورش تعبیری نغز و رسا در مورد زهد دارد و می گوید: زهد اسلامی عبارت است از برداشت کم و بازدهی زیاد یعنی رابطه ای میان " کم برداشت کردن " از یک طرف و " زیاد بازدهی دادن " از طرف دیگر موجود است. بازدهی های انسانی انسان و تجلیات شخصیت انسانی انسان چه در قسمت عاطفه و اخلاق و چه در قسمت تعاونها و همکاریهای اجتماعی و چه از نظر شرافت و حیثیت انسانی و چه از نظر عروج و صعود به عالم بالا همه و همه رابطه معکوس دارند با برداشتها و برخورداریهای مادی.
يکشنبه، 6 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زهد اسلامی یعنی برداشت کم برای بازدهی زیاد
زهد اسلامی یعنی برداشت کم برای بازدهی زیاد
زهد اسلامی یعنی برداشت کم برای بازدهی زیاد

استاد علی اکبر پرورش تعبیری نغز و رسا در مورد زهد دارد و می گوید: زهد اسلامی عبارت است از برداشت کم و بازدهی زیاد یعنی رابطه ای میان " کم برداشت کردن " از یک طرف و " زیاد بازدهی دادن " از طرف دیگر موجود است. بازدهی های انسانی انسان و تجلیات شخصیت انسانی انسان چه در قسمت عاطفه و اخلاق و چه در قسمت تعاونها و همکاریهای اجتماعی و چه از نظر شرافت و حیثیت انسانی و چه از نظر عروج و صعود به عالم بالا همه و همه رابطه معکوس دارند با برداشتها و برخورداریهای مادی.
انسان این ویژگی را دارد که برداشت و برخورداری زیاد از ماده و طبیعت و تنعم و اسراف در لذات، او را در آنچه هنر و کمال انسانی نامیده می شود ضعیف تر و زبونتر و بی بارتر و عقیم تر می سازد و برعکس پرهیز از برداشت و برخورداری البته در حدود معینی، گوهر او را صفا و جلا می بخشد، فکر و اراده (دو نیروی عالی انسانی) را نیرومندتر می کند. این حیوان است که برداشت و برخورداری بیشتر او را در کمال حیوانی به جلو می برد. در حیوان نیز آنچه به منزله " هنر " نامیده می شود اینطور نیست، یعنی یک حیوان برای اینکه چاقتر بشود و گوشتش بهتر مورد استفاده قرار بگیرد، و یا برای اینکه شیر و پشم بیشتری بدهد باید هر چه بیشتر تیمار شود، اما یک اسب مسابقه چنین نیست، اسب سر طویله محال است که از عهده مسابقه بیرون آید، اسبی می باید که روزها بلکه ماهها تمرین کم خوراکی دیده باشد و لاغر میان شده باشد، گوشتها و پیه های اضافی را ریخته باشد تا چابک و چالاک شده و به تیزروی که از نوع " هنر " و فعالیت برای آن حیوان است قادر گردد.
زهد، برای آدمی تمرین است، اما تمرین روح. روح با زهد ورزش می یابد و تعلقات اضافی را می ریزد، سبکبال و سبکبار می گردد و در میدان فضائل سبک به پرواز در می آید. از قضا علی علیه السلام از تقوا و زهد به " ورزش " تعبیر می کند، کلمه ریاضت در مفهوم اصلی خودش عبارت است از ورزش و تمرین مقدماتی اسب مسابقه. ورزش هم " ریاضت " نامیده می شود، می فرماید: «و انما هی نفسی اروضها بالتقوی» همانا نفس خویش را با تقوا ورزش می دهم (نامه 45 نههج البلاغه).
گیاهها چطور؟ گیاه هم مانند حیوان است، لااقل قسمتی از آنچه می توان آنرا ولو با تشبیه و مسامحه " هنر " گیاه نامید مشروط به برداشت کمتر است از طبیعت. علی علیه السلام به این نکته نیز اشاره می کند و از گیاهان مثلی می آورد، در یکی از نامه هایش پس از آنکه زندگی زاهدانه و قانعانه و کم برداشت خویشرا برای یکی از فرماندارانش تشریح می کند و او را ترغیب می نماید که در زندگی این راه را پیشه سازد، می فرماید: " مثل اینستکه اعتراض معترض را می شنوم که اگر برداشت علی این اندازه کم باشد، باید به علت ضعف قادر به هماوردی با دلاوران نباشد، پس چگونه است که هیچ دلاوری تاب هماوردی او را ندارد، ولی اشتباه می کنند. آنکه با سختیهای زندگی دست به گریبان است نیرومندتر و آبدیده تر از کوره بیرون می آید، همانا چوب درخت صحرائی که به دست باغبان نوازشش نمی دهد و هر لحظه به سراغش نمی رود و با محرومیتها همواره در نبرد است محکمتر، با صلابت تر، و آتشش فروزانتر و دیرپاتر است".
این قانون که بر جانداران حاکم است، بر انسان بما هو انسان، یعنی از نظر خصلتهای خاص انسانی، از نظر همان چیزها که به نام " شخصیت انسانی" نامیده می شود به درجاتی بیشتر حکومت می کند. کلمه زهد با همه مفهوم عالی و انسانی که دارد سر نوشت شومی پیدا کرده است و مخصوصا در عصر ما ظالمانه محکوم می شود، در مفهوم این کلمه غالبا تحریف و اشتباهکاری به عمد یا غیر عمد رخ می دهد، گاهی مساوی با تظاهر و ریا معرفی می شود و گاهی مرادف با " رهبانیت و عزلت و گوشه گیری ". هر کسی درباره اصطلاحات شخصی خود مختار است که این الفاظ را به هر معنی که می خواهد استعمال کند، اما هرگز نمی توان مفهوم و اصطلاح دیگری را به بهانه یک مفهوم غلط و یک اصطلاح دیگر محکوم کرد.
اسلام در سیستم اخلاقی و تربیتی خود کلمه و اصطلاحی به کار برده است به نام زهد، نهج البلاغه و روایات اسلامی پر است از این کلمه، ما اگر بخواهیم درباره زهد اسلامی بحث کنیم باید قبل از هر چیز مفهوم اسلامی آنرا درک کنیم، سپس درباره آن قضاوت کنیم. مفهوم زهد اسلامی عبارت است از برداشت کم برای بازدهی زیاد. اسلام در زمینه زهد دو چیز را سخت محکوم کرده است، یکی رهبانیت و دیگری ماده پرستی و پولپرستی و به عبارت جامعتر «دنیازدگی» را. کدام مکتب و منطق است که رهبانیت را توصیه کند و کدام مکتب است که به پول پرستی و کالا پرستی و یا مقام پرستی و یا به عبارت جامعتر «دنیازدگی» توصیه کند و آیا ممکن است انسان اسیر و گرفتار و بنده و برده مادیات باشد و به تعبیر امیرا لمومنین علیه السلام بنده دنیا و بنده کسی باشد که دنیا در اختیار او است و آنگاه از شخصیت دم بزند؟!
منبع: http://www.tahoor.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط