زيارت ناحيه معروف

سند زیارت این زیارت را مرحوم ابن المشهدي در «المزار الكبير» و مرحوم ابن طاووس در «مصباح الزائر» نقل کرده‌اند. علامه مجلسي نيز در بحارالانوار144، آن را ذکر کرده و فرموده‌ است: «الظاهر أنها من تأليفات السيد و المفيد ولعله وصل إليهما خبر في کيفية الصلاة فانّ الاختراع فيها غير جائز»145. ابن طاووس نیز تصريح کرده است که سيد مرتضي، امام حسين (عليه‌السلام) را با اين عبارات، زيارت مي‌کرده است:
يکشنبه، 6 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زيارت ناحيه معروف
زيارت ناحيه معروف
زيارت ناحيه معروف

سند زیارت

این زیارت را مرحوم ابن المشهدي در «المزار الكبير» و مرحوم ابن طاووس در «مصباح الزائر» نقل کرده‌اند. علامه مجلسي نيز در بحارالانوار144، آن را ذکر کرده و فرموده‌ است: «الظاهر أنها من تأليفات السيد و المفيد ولعله وصل إليهما خبر في کيفية الصلاة فانّ الاختراع فيها غير جائز»145.
ابن طاووس نیز تصريح کرده است که سيد مرتضي، امام حسين (عليه‌السلام) را با اين عبارات، زيارت مي‌کرده است: «زيارة بالفاظ شافية يذکر فيها بعض مصائب يوم الطف يزار بها الحسين (عليه‌السلام) ».
البته معناي اين عبارت، اين نيست که الفاظ و عبارات زیارت ناحیه از سید مرتضی باشد؛ زيرا مرحوم مجلسي اول (مولا محمد تقي) نیز در رابطه با زیارت جامعه، در کتاب خود، روضة المتقين گفته است: «من در مدتي که در عتبات عاليات بودم، فقط با اين الفاظ، زيارت مي‌کردم». آيا معناي این جمله آن است که عبارات از خود او است؟!

بحثي دربارة کتاب المزار الكبير

محدّث نوري در خاتمة مستدرک الوسائل146 و در وصف المزار مي‌گويد:
«قال في البحار: «کتاب کبير في الزيارات تأليف محمد بن المشهدي کما يظهر من تأليفات السيد بن طاووس و اعتمد عليه و مدحه و سمّيناه بالمزار الکبير» و قال في الفصل الاخر: «و المزار الکبير يعلم من کيفية اسناده انه کتاب معتبر و قد أخذ منه السيدان ابنا طاووس کثيرا من الاخبار و الزيارات و قال الشيخ منتجب الدين في الفهرست: «ابو البرکات محمد بن اسماعيل المشهدي فقيه محدث ثقة». و منه يظهر انه معدود في زمرة الفقهاء کما انه يظهر من صدر کتابه الاعتماد علي کل ما أودعه فيه و انّ ما فيه من الزيارات کلها مأثورة و ان لم‌يستند بعضها اليهم (عليهم‌السلام) في محله. قال بعد خطبته: «فاني قد جمعت في کتابي هذا من فنون الزيارات للمشاهد و ما ورد في الترغيب في المساجد المبارکات و الادعيه المختارات و ما يدعي به عقيب الصلوات و مايناجي به القديم تعالي من لذيذ الدعوات في الخلوات و ما يلجأ اليه من الادعية عند المهمات مما اتصلت به من ثقات الروات الي السادات و حثني الي ذلک ايضا...»147 ؛
«]مرحوم مجلسي دربارة اين كتاب[ در بحارالانوار مي‌گويد: «کتاب بزرگي است دربارة زيارات و چنان‌كه از نوشته‌هاي سيد بن طاووس به دست مي‌آيد، اين کتاب از تأليفات محمد بن مشهدي است و ابن طاووس، بر اين کتاب، اعتماد نموده و آن را مدح کرده است148. و ما (مرحوم مجلسي) آن را المزار الکبير ناميديم». و باز مرحوم مجلسي در فصل ديگري از بحارالانوار فرموده: «از وضعيت اسناد آن چنين فهميده مي‌شود که کتاب معتبري است و دو سيد (رضي الدين و عبدالکريم) ابن طاووس، زيارات و روايات بسياري از اين کتاب نقل کرده‌اند و شيخ منتجب الدين در فهرست خود، درباره ابن مشهدي فرموده است: «ابوالبرکات محمد بن اسماعيل مشهدي، فقيه، محدث و مورد وثاقت است». و از عبارات رياض العلماء و ديگران چنين استفاده مي‌شود که ابن مشهدي در زمرة فقها بوده است. از مقدمه کتاب المزار الکبير چنين استفاده مي‌شود که تمام آن‌چه در کتاب خود آورده است، مورد اعتماد او است و تمام زيارات اين كتاب، از معصومين رسيده است؛ هر چند بعضي از آن‌ها را در جاي خود، به امام معصوم، نسبت نداده ‌است. مؤلف (ابن مشهدی) پس از خطبة کتاب خود، چنين نوشته است: «در اين کتاب، زيارات مختلفي را درباره مشاهد مشرفه و نيز دربارة تشويق و ترغيب به مساجد، ادعية برگزيده، تعقيب نمازها، مناجات با خداوند، نمونه‌اي از دعاهاي روح‌‌بخش و دعاهايي براي امور مهم و عظيم آورده‌ام. اين ادعيه را به سند خود از راويان شيعه كه به ائمه اطهار مي‌رسند، نقل كرده‌ام».
مرحوم نوري در آخر باز هم تکرار مي‌کند:
«و يظهر منه أنه ـ رحمة الله ـ من اعاظم العلماء واسع الرواية، کثير الفضل معتمد عليه كما انه يظهر مما ذكرنا من خطبة كتابه أن كل مافيه من الدعوات و الزيارات، مأثورة عنهم (عليهم‌السلام) و منها اعمال مسجد الكوفه و الزيارات مختصة بأبي عبدالله (عليه‌السلام) في الأيام المخصوصة»؛
«از سخنان مرحوم مجلسي چنين بر مي‌آيد که او (مرحوم محمد بن مشهدي) از علماي بزرگ و آگاه به روايت و صاحب فضل و مورد اعتماد است. از مقدمة خطبة مؤلف نيز چنين بر مي‌آيد که تمام آن‌چه در اين کتاب، از مجموعه زيارات و ادعیه آمده، از ائمة اطهار (عليهم‌السلام) رسيده است؛ از جمله اعمال مسجد کوفه و زيارت‌هايي که به امام حسين (عليه‌السلام) در روزهاي ويژه اختصاص دارد».

محورهاي بحث و تحقيق

پس از روشن شدن وثوق ابن مشهدی، در چهار محور، بحث را دنبال مي‌کنيم: 1. آشنايي با مؤلف؛ 2. آشنايي با کتاب؛ 3. بررسي شبهات؛ 4. ذكر منابع.

1. آشنايي با مؤلف

محمد بن جعفر بن علي مشهدي حائري، معروف به ابن المشهدي، در سال 510‌ ‌ه‍ ولادت یافته است.او در سال 573 ه‍ کتاب «المزار» را به پايان رسانده و تا سال 594 ه‍ نيز در قيد حيات بوده است.149
او از محضر بيست و هفت استاد، كسب فيض كرده که همه از ثقات هستند. «ابن‌شهر‌آشوب»، «شاذان‌بن‌جبرئيل»، «عبدالله‌‌بن‌‌جعفر دوريستي»، «ابن‌‌زهره» و «ورام‌بن‌ابي‌‌فراس نخعي» از جمله اساتيد وي مي‌باشند.
«سيد فخاربن‌معد موسوي» (راوي صحيفه سجاديه) و «ابن نما» (استاد محقق حلي) نیز از جمله کسانی هستند که در محضر ایشان، شاگردی کرده‌اند.
از امتيازات ابن مشهدي اين است که طريق کوتاهی به شیخ مفيد دارد. او با سه واسطه و گاه با دو واسطه و بعضاً با يك واسطه به شيخ مفيد مي‌رسد. عمدة طريق وي، «ابن‌منصور نقاش موصلي» از «[الشريف النقيب] محمدي» است. گاهي نيز از «شاذان‌بن‌جبرئيل» از «محمد‌بن‌موسي بن‌جعفر دوريستي» از «جعفر بن ‌محمد دوريستي» نقل مي‌كند. گاهي نیز در سلسلة سند او به جاي شاذان، «عدل بن دوريستي» است.
ايشان هم‌چنین طريق ديگري نيز به شیخ مفید دارد كه عبارت است از «محمد طبري»، «حسن‌بن‌محمد» و «ابو جعفر».
مرحوم ابن‌مشهدي، از همان ابتدا به تحصيل علم پرداخت و در كمتر از 20 سالگي، دروس عاليه را آغاز کرد و کتاب مقنعه را نزد استادش، ابن‌منصور نقاش خواند.
از مطالب فوق نتيجه مي‌گيريم که وي يک شخصيت معمولي نيست؛ به ويژه، زمانی که اظهارات بزرگان را نیز در رابطه با او ملاحظه می‌کنیم، در می‌یابیم که او شخصیتی مورد وثوق است.
در ادامه به نمونه‌هایی از نظرات بزرگان در رابطه با ابن‌مشهدی اشاره می‌کنیم:150
شهيد اول: «الشيخ الامام السعيد».151
شيخ حرّ عاملي: «کان فاضلا محدثا صدوقا».152
مرحوم نوري: «الشيخ الجليل السعيد المتبحر مؤلف المزار المشهور... الذي اعتمد عليه اصحابنا الابرار»153؛ «يظهر منه أنه من اعاظم العلماء واسعة الرواية کثير الفضل معتمد عليه».154
مرحوم شيخ عباس قمي: «الشيخ الجليل السعيد المتبحر عظيم المنزلة والمقدار».155
سيد محسن امين: «شيخ جليل متبحر محدّث صدوق».156
مرحوم مدرس: «از كبار محدثين اماميه است؛ بسيار جليل‌القدر و عظيم‌المنزلة است».157
آقا بزرگ تهراني: «عالم جليل واسع الروايه».158
علامه مجلسي: «المزار الکبير، يعلم من کيفية أسناده انه کتاب معتبر و قد اخذ منه السيدان ابنا طاووس کثيراً من الأخبار و الروايات».159
آيت‌الله وحيد خراساني: «اعتماد نا علي المزار المشهدي نتيجة لاعتماد السيد عبد الکريم (ابن‌طاووس) و ولده عليه»160.

2. آشنايي با کتاب

اين کتاب، ظاهراً تلقي به قبول شده است؛ زيرا تا پيش از مرحوم آيت ‌الله خويي، کسي در اعتبار آن، تشکيک نکرده بود.
علامه مجلسي در مقدمه «تحفة الزائر» مي‌گويد: «به نظر قاصر رسيده که با وجود زيارات منقوله از ائمه، دیگر احتياجي به زيارات مؤلَّف (‌‌غير مأثوره) نيست. اين مؤلف[ابن‌مشهدي] خواست که رساله‌اي تأليف کند که مأثور باشد بر ذکر زيارات و ادعيه و آدابي که به اسانيد معتبره از ائمة دين (عليهم‌السلام) منقول گرديده است».161
از این سخن مرحوم علامه مجلسي بر می‌آید که ایشان، مأثور بودن این کتاب را پذیرفته است؛ چنان‌چه در بحارالانوار نیز فرمود: «المزار الکبير يعلم من کيفية اسناده انه کتاب معتبر و قد اخذ منه السيدان ابنا طاووس کثيرا من الاخبار و الروايات».162
علاوه بر ایشان، بزرگان دیگری نیز این کتاب را توثیق کرده‌اند؛ از جمله:
مرحوم نوري: «اعتمد عليه اصحابنا الابرار... يظهر من صدر کتابه الاعتماد علي کل ما اودعه فيه أن ما فيه من الزيارات كلها مأثوره و ان لم يستند بعضها عليهم في محله»163.
مرحوم امين: «اعتمد عليه الاصحاب».164
مرحوم شيخ عباس قمي: «اعتمد عليه علمائنا الابرار، الملقب بالمزار الكبير في بحارالانوار».165
مرحوم مدرس: «کتاب مزار، محل اعتماد أکابر است».166
مرحوم آيت‌الله ميلاني: «و نجد في زيارة الامام المهدي وصفا دقيقا لما جري علي جده الحسين».167

بررسی نظر علامه مجلسي در بارة زيارت ناحيه

با وجود آن‌که علامه مجلسی، در عبارات و فرصت‌های گوناگون، ابن‌مشهدی و کتاب او، المزار را توثیق کرده‌اند، اما در رابطه با زیارت ناحیه، عبارتی دارند که برخی را به شبهه انداخته است. ایشان فرموده‌اند: «و الظاهر ان هذه الزيارة من مؤلفات السيد والمفيد و لعله وصل اليهما خبر في کيفية الصلاة فان الاختراع فيها غير جائز».168
به نظر ما، اگر مقصود علامه مجلسي اين باشد که اين زيارت، انشا و ابداع اين دو بزرگوار است، صحيح نيست؛ چون مؤلف کتاب المزار، تمام زیارات آن را مأثور می‌داند و دربارة زیارت ناحیه نیز می‌گوید: «زيارة اخري يختص بالحسين (عليه‌السلام) و هي مروية باسانيد و هي اول زيارة زار بها المرتضي علم الهدي».
شايد منشأ اشتباه علامه، همين عبارت باشد که گمان کرده است این زیارت، از تأليفات سيد مرتضي است. ولي همان‌گونه که در ابتدای بحث، گفته شد، این عبارت، همانند عبارت مجلسي اول است که فرمود: «من در مدتي که در عراق بودم، فقط زيارت جامعه مي‌خواندم». اما اين، دليل تأليف زيارت جامعه توسط او نیست.
این نکته در کلام سيد بن طاووس وضوح بیشتری دارد: «في زيارات ابي عبدالله الحسين (عليه‌السلام) زيارة بالفاظ شافيه يذکر فيها بعض مصائب يوم الطف يزار بها الحسين زاره بها المرتضي علم الهدي. مشتمل علي آداب و کيفيات و الصلوة»169؛ «در زيارات امام حسين (عليه‌السلام)، زيارتي است که با عبارات روشن، مصيبت‌هاي روز عاشورا را بازگو مي‌کند و امام حسين (عليه‌السلام) را با اين متن، زيارت مي‌کنند. سيد مرتضي علم الهدي نيز امام حسين را با اين زيارت‌نامه زيارت کرد. این زیارت در برگيرندة آداب و روش و نماز زيارت است».
پس اگر علامه مجلسي چنين برداشتي داشته باشد، جاي تأمل، بلکه غير مقبول به نظر مي‌رسد.
نکته شايستة دقت، اين است که مرحوم قمي در کتاب گران‌سنگ خود، نفس المهموم، عباراتي از اين زيارت را بدون هيچ ترديدي به حضرت مهدي (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) نسبت داده و مي‌فرمايد: «فکان وصفه الامام المهدي: کنت للقرآن سنداً وللامة عضداً و للرسول ولداً»؛ «امام مهدي در توصيف امام حسين فرموده است: "تو پشتوانة قرآن و بازوي امت و فرزند رسول‌الله بودي"».




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط