ویژگی‌های شخصیتی و نظریه‌های قرآنی استاد معرفت

در تحلیل شخصیت مرحوم حضرت آیت الله معرفت باید گفت که ایشان هفده ویژگی برجسته داشت که در مجموع ایشان را از حالت فردبودن خارج کرد و به یک جریان قرآن پژوهی در ایران و خاورمیانه تبدیل کرد. بلکه امروز ایشان یک
دوشنبه، 6 ارديبهشت 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
ویژگی‌های شخصیتی و نظریه‌های قرآنی استاد معرفت

 ویژگی‌های شخصیتی و نظریه‌های قرآنی استاد معرفت
 

 

نویسنده: محمدعلی رضایی اصفهانی (1)




 

بسم الله الرحمن الرحیم
در تحلیل شخصیت مرحوم حضرت آیت الله معرفت باید گفت که ایشان هفده ویژگی برجسته داشت که در مجموع ایشان را از حالت فردبودن خارج کرد و به یک جریان قرآن پژوهی در ایران و خاورمیانه تبدیل کرد. بلکه امروز ایشان یک جریان در سطح جهان اسلام و سطح بین‌المللی است.

1. تلاش و کوشش خستگی‌ناپذیر

ایشان یکپارچه تلاش و کوشش بود. هر وقت ما برای درس خارج یا جلسات علمی به منزل ایشان مشرف می‌شدیم، ایشان معمولاً از پشت میز مطالعه و نوشتن بلند می‎‌شد و در جلسه شرکت می‌کرد و پس از جلسه، دوباره پشت میز مطالعه می‌رفت. ایشان در سن هفتاد سالگی گاهی دوازده ساعت کار علمی انجام می‌داد.
من حدود سی جلد از کتاب‌های ایشان را شناسایی کرده‌ام که مقداری از آن‌ها منتشر شده و برخی دیگر در حال انتشار است. بیش از صد مقاله تخصصی از ایشان منتشر شده که در این مقاله‌ها معمولاً نظریات نوینی مطرح شده است. او در گروه‌ها و مراکز مختلف علمی با فروتنی کامل شرکت می‌کرد، مانند مرکز جهانی علوم اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه (گروه قرآن‌پژوهی)، دانشگاه رضوی مشهد، تربیت مدرس قم و شوراهای مختلفی که در سطح مراکز علمی وجود داشت.
مرحوم حضرت آیت الله معرفت بیش از پنجاه سال در حوزه و دانشگاه تدریس کرد که حاصل آن صدها شاگردی است که ایشان به جامعه علمی و قرآنی داخل کشور و خارج تقدیم کرد. پایان‌نامه‌های دکتری و ارشدی که ایشان راهنمایی می‌کرد، در سطح کشور رتبه‌های اول و برتر را می‌آوردند. آخرین آن‌ها روز تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) با عنوان «مفهوم‌شناسی بطن قرآن» دفاع شد. در آن روز ایشان بیمار بود. به همین سبب برای جلسه دفاع پایان‌نامه به منزل ایشان رفتیم و دفاع را با داوری استاد مهدوی‌ راد برگزار کردیم و همان پایان‌نامه در کشور اول شد. آری! ایشان یکپارچه تلاش بود.

2. پایه‌گذاری علوم قرآن

مرحوم آیت‌الله معرفت احیاگر، بلکه پایه‌گذار علوم قرآن در شیعه بود. مفسران شیعه و اهل قرآن در گذشته علوم قرآن را در مقدمه‌ی تفسیر می‌آوردند، مانند مقدمه‌ی مجمع‌البیان و مقدمه‌ی تبیان. گاهی هم مطالب علوم قرآنی لابه لای تفسیر مطرح می‌شد. اولین کار جدی در جهان شیعه به قلم مبارک آیت‌الله معرفت صورت گرفت که با عنوان التمهید فی علوم القرآن در هفت جلد منتشر شد و به همه زوایای علوم قرآنی پرداخت. این کتاب هم اکنون کتاب درسی حوزه و دانشگاه است. این کتاب تلخیص و سپس به فارسی ترجمه شد و به صورت‌های مختلف آموزش علوم قرآن، علوم قرآن، علوم قرآنی چاپ شد. در حقیقت این کتاب کرسی‌های قرآن‌پژوهی را در سطح کشور و جهان شیعه فتح کرد.
ما دیگر امروز مجبور نیستیم که حتماً الاتقان سیوطی یا البرهان زرکشی را در علوم قرآن بخوانیم. کتاب ایشان بهتر، قوی‌تر، عمیق‌تر و زیباتر نوشته شده است.
اهل سنت در ادبیاتشان به این گونه افراد- که یک علم را پایه‌گذاری می‌کنند- امام می‌گویند، مانند امام بدرالدین زرکشی که علوم قرآن را در اهل سنت برای اولین بار سامان‌دهی کرد.
بر اساس این اصطلاح، آیت الله معرفت، امام علوم قرآن شیعه بود، چون در حقیقت ایشان پایه‌گذار علوم قرآن در شیعه است.

3. نظریه‌پردازی‌های نوین

مرحوم آیت‌الله معرفت در حوزه‌های فقه و تفسیر دارای چند نظریه‌ی نو است. نظریه‌های نو ایشان در مباحث تفسیر و علوم قرآن به قدری مهم است که به نظر من در آینده‌ی نزدیک انقلابی در مباحث تفسیری ایجاد خواهد کرد. البته هنوز دیدگاه‌های ایشان به صورت کامل در کتاب‌های تفسیری و علوم قرآنی ما سریان پیدا نکرده است. به عبارت دیگر، ایشان مرد آینده بود. مهم‌ترین نظریه‌پردازی‌های ایشان عبارت است از:
الف. نظریه بطن قرآن. ب. نظریه نسخ تمهیدی. ج. نظریه تداعی معانی در تفسیر عرفانی. د. دیدگاه خاص در مورد صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم). هـ. دیدگاه خاص در نگارش تطبیقی تفسیر. و. نظریه نصب وصفی و انتخاب شخصی در ولایت فقیه.
در اینجا برخی از نظریه‌پردازی‌های قرآنی ایشان را توضیح می‌دهیم:

الف. نظریه‌ی بطن قرآن

در مورد بطن قرآن دیدگاه‌های متعددی در آثار امام خمینی (رحمة الله علیه)، علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) و ... می‌توان یافت، اما در این میان نظریه آیت الله معرفت در مورد بطن قرآن، کاربردی‌ترین و جدیدترین نظریه است که به صورت قانونمند به کشف و ارائه بطن قرآن می‌پردازد.
ایشان در اولین کرسی نظریه‌پردازی که در حوزه‌ی علمیه قم برگزار شد، مسأله‌ی بطن را ارائه داد (در سال 1383 ش که در کتاب نقد پاییز 1384 به چاپ رسید). هم چنین ایشان دیدگاه خود را در کتاب التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب (در مبحث تأویل) و در کتاب التفسیر الاثری الجامع (در مقدمه) بیان کرده است.
حاصل این دیدگاه چنین است: بطن قرآن عبارت است از: «قاعده‌ی کلی که از هر آیه به دست می‌آید، قاعده‌ای که لازم معنای آیه است و در هر عصری بر مصادیق جدید منطبق می‌شود».
ایشان معتقد بود که روایات بطن قرآن که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده است، همگی با این نظریه قابل توجیه است و ما می‌توانیم با استفاده از قانون چهار مرحله‌ای زیر، به بطن قرآن دست پیدا کنیم:
1. به دست آوردن هدف آیه.
2. الغای خصوصیات غیرمؤثر در هدف اصلی آیه.
3. به دست آوردن قاعده‌ای کلی از آیه.
4. تطبیق قاعده بر مصادیق جدید.
تذکر: این قاعده کلی باید به صورتی باشد که مورد اصلی آیه، مصداق آن باشد، وگرنه برداشت ذوقی و تفسیر به رأی و تحمیل بر آیه است.
مثال: در مورد آیه أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ (2) می‌توان این چهار مرحله را این‌گونه پی گرفت:
1. هدف آیه: هشدار به پدران در مورد فرزندان.
2. از خصوصیات فرعی آیه دست برمی‌داریم، مانند سرزمین فلسطین (کنعان)، خانواده یعقوب (برادران و یوسف و یعقوب) و زمان قصه.
3. به دست آوردن قاعده کلی از آیه: هر پدری مراقب فرزند خود باشد که توطئه‌گران او را به بهانه‌ی غذا، بازی و ... از او جدا نکنند.
4. تطبیق آیه بر مصادیق جدید: هر پدری در هر عصری و مکانی باید مراقب فرزندان خود باشد. بلکه می‌توان خصوصیت پدر بودن را نیز از آیه الغا کرده و بگوییم ملت‌ها مواظب استعدادهای درخشان فرزندان خود باشند.

ب. نسخ تمهیدی

آیت الله معرفت اعلام کرد که یکی از انواع نسخ، نسخ تمهیدی است. برای نمونه قرآن در بحث شراب اول می‌گوید که گناه نوشیدن شراب بیشتر از نفعش است:
إِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا.
در مرحله دوم می‌فرماید: در نماز یا در مسجد شراب نخورید. در مرحله سوم می‌گوید که شراب پلید است:
رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ.
در مرحله بعد شرع مقدس با آن برخورد می‌کند و شراب‌خوار را محکوم و برایش حد جاری می‌کند. آیت الله معرفت می‌فرماید که این در حقیقت یک نسخ است یعنی شارع مقدس به تدریج شراب‌خواری را از بین برد، چون یک مرتبه نمی‌شد در جامعه اسلامی آن روز این شیوه را بردارند. آن گونه که نقل شده است، وقتی حکم ممنوعیت شراب آمد، آن قدر در مدینه کوزه‌های شراب شکسته شد که در کوچه‌های مدینه جویی از شراب راه افتاد. در چنین جامعه‌ای نمی‌شد یک مرتبه حکم شراب را اجرا کرد. از این رو مرحله به مرحله شیوه‌ی شراب‌خواری منسوخ شد.
ما خیال می‌کردیم که این مسأله مربوط به صدر اسلام بود. مرحوم آیت‌الله معرفت می‌گفت: این مطلب امروز نیز قابل پیاده شدن است. اگر کسی امروز در جامعه‌ای مثل شهر مسکو بخواهد با شراب برخورد کند، باید با القای خصوصیت، همین چهار مرحله را آن جا هم اجرا کند. همچنین در مورد برده‌داری ایشان می‌فرمود: در برده‌داری ما نسخ تمهیدی داشتیم. در توجیه بحث فاضربوهن باز همین بحث را ارائه می‌کرد، یعنی برداشته شدن این عادت‌ها و روش‌های غلط از جامعه‌ی اسلامی به صورت تدریجی و با مقدماتی انجام شده است تا این که برده‌داری و آزار زنان از جامعه‌ اسلامی رخت بربست.

4. شجاعت علمی

حضرت آیت الله معرفت مصداق این آیه‌ی شریفه‌ی بود:
الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ. (3)
یعنی وقتی به دیدگاهی می‌رسید، در عین پایبندی کامل به کتاب و سنت، چیزی جلو ابراز عقیده‌اش را نمی‌گرفت. ایشان چه در بحث‌های فقهی و اجتهاد و چه در مقام تفسیر و مسائل علوم قرآنی، نظر خود را با شجاعت بیان می‌کرد. ایشان در بحث فقه مقلد نبود. ما شاهد بودیم که ایشان بارها برخلاف مشهور و برخلاف اجماع‌های منقول با شجاعت و به طور مستدل نظر می‌داد. هم‌چنین در مباحث اجتماعی اگر از او فتوایی خواسته می‌شد، سریع نظر خود را بیان و شجاعانه آن را ابراز می‌کرد.

5. دفاع خردمندانه از حریم اهل بیت و تشیع

حضرت آیت الله معرفت خردمندانه از تشیع دفاع می‌کرد. ایشان کتاب التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب را در رد کتاب التفسیر و المفسرون دکتر ذهبی نوشت. دکتر ذهبی در کتاب خود گاهی غیرمستند و غیرعالمانه به شیعه تاخته است، اما آیت الله معرفت محققانه و مؤدبانه وارد مطلب شده است و مطالب را بیان کرده است. در حقیقت کتاب ایشان، کتاب التفسیر و المفسرون دکتر ذهبی را در جهان اسلام از دور خارج کرد. کتاب دکتر ذهبی نزد اهل سنت بسیار مهم است و در دانشگاه الازهر مصر و نیز در اُمّ القری و جامعه مدینه، متن درسی است. آیت الله معرفت در مقابل مهم‌ترین کتابی که در تفسیر و مفسران اهل سنت نوشته شده است، ایستاد و محکم سخن خود را بیان کرد، اما شما جایی احساس نمی‌کنید که ایشان جنگ شیعه و سنی درست کرده باشد.

6. تلاش برای ایجاد وحدت

کوشش مرحوم آیت الله معرفت در همه‌ی کتاب‌هایش این بود که وحدت مسلمانان از بین نرود. گویا این کلام مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (رحمة الله علیه) در ذهن ایشان بود: آیه‌ی وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ، (4) یک اصل حاکم بر احکام اسلامی است و باید بر تمام شئون جامعه اسلامی حاکم باشد. هر حکم جزئی فقهی که با این اصل معارضه کرد، باید آن را کنار گذاشت. ایشان این اصل وحدت را حاکم می‌شناخت و لذا در تمام نوشته‌هایش مواظب بود که از بیان و قلمش برای جنگ‌افروزی و آتش‌افروزی در جوامع اسلامی سوء استفاده نشود؛ چنان که امام خمینی (رحمة الله علیه) نیز بر وحدت مسلمانان تأکید می‌کرد.

7. توجه به مسائل و شبهات روز

آیت‌الله معرفت غیرت دینی داشت. اگر جایی به شیعه و اهل بیت (علیهم السلام) حمله می‌شد، مردانه وارد میدان می‌شد و پاسخ می‌گفت. به مسائل فرهنگی روز کاملاً توجه داشت و جواب آن‌ها را از قرآن می‌داد. ایشان کتاب شبهات و ردود را در پاسخ به شبهات جدید نوشت. ایشان در این کتاب شبهات روز را با دیدگاه‌های قرآنی و آموزه‌های قرآنی پاسخ داد. شاید به همین دلیل بود که این کتاب خیلی مورد توجه واقع شد و در اندک زمانی کتاب سال حوزه گردید، سپس بلافاصله به فارسی ترجمه شد.

8. نگاه فراگیر و جهانی

گستره‌ی دید حضرت آیت الله معرفت در یک محدوده‌ی جغرافیایی یا یک محدوده‌ی زمانی نمی‌گنجید. ایشان مرد آینده بود، لذا در آینده دیدگاه‌های او روشن خواهد شد. ایشان مصالح کل امت اسلام را در نظر می‌گرفت، نه فرد و منطقه‌ی خاصی را. در حقیقت ایشان فرازمان و فرامکان بود. هرکس با قرآن اُنس بگیرد، همین خصوصیت را پیدا می‌کند، چون خود قرآن این گونه است. قرآن انسان را محدود و تنگ‌نظری تربیت نمی‌کند.

9. انقلابی و پدر شهید

ایشان در عین حال که عالم، فقیه، قرآن‌پژوه و مفسر بود، فردی انقلابی نیز بود. وقتی که حضرت امام (رحمة الله علیه) به نجف رفتند، ایشان درس ایشان را انتخاب کرد و کتابی درباره‌ی ولایت فقیه نوشت. بعد از هجرت به ایران و شروع جنگ تحمیلی، فرزندش را تقدیم انقلاب کرد. یعنی در حقیقت فردی انقلابی، پدر شهید و در صحنه بود.

10. فقیهی نوآور و فروتن

حضرت آیت الله معرفت در بسیاری از مسائل فقهی دیدگاه‌های نو داشت که در رساله‌ی عملیه و کتاب‌های فقهی ایشان منعکس شده است. ایشان در عین حال بسیار فروتن بود و با این که رساله‌ی عملیه‌ی ایشان به زبان‌های متعددی ترجمه شده بود و مراجعات بسیاری داشت، ولی مقید بود گوشی تلفن را خودش بردارد و پاسخ دیگران را بدهد. به ایشان عرض کردم خوب است شما دفتری در نزدیک خانه تهیه کنید و یک نفر را برای تنظیم کارهایتان و پاسخ‌گویی به تلفن‌ها بگذارید، اما ایشان حاضر نشد دفتر بزند.

11. توجه به همه ابعاد اسلام

در حقیقت ایشان در وجود خودش بین شیخ طوسی، طبرسی و علامه طباطبایی جمع کرده بود. هم چون شیخ طوسی، هم فقیه بود، هم مفسر. اولین تفسیر اجتهادی شیعه را شیخ طوسی نوشت. مثل مرحوم طبرسی، به دیدگاه‌های مخالفان توجه داشت و رنگ مباحثش، رنگ وحدتی و تقریبی بود، همان گونه که مرحوم طبرسی تفسیر مجمع البیان را به گونه‌ای نوشت که هنوز در مصر چاپ می‌شد. روایات اهل بیت (علیه السلام) را در کنار روایات صحابه و دیگران گذاشت تا آن نورانیت کلام اهل بیت (علیهم السلام) روشن شود. ایشان در التفسیر الاثری الجامع این کار را کرد، روایات اهل بیت را در کنار روایات دیگران گذاشت. برای نمونه به مبحث «آمین» جلد اول مراجعه کنید. ایشان به ظرافت و زیبایی حقانیت دیدگاه شیعه را اثبات کرده است، بدون این که به کسی توهین کند. روایات اهل بیت (علیهم السلام) و روایات مخالفان را به گونه‌ای می‌آورد که مخاطب به راحتی به این نتیجه می‌رسد که این آمینی که اهل سنت بعد از حمد در نماز می‌گویند، در سخنان ابوهریره ریشه دارد که از اهل کتاب گرفته است. ایشان در تفسیر اثری جامع، مانند مرحوم طبرسی، تقریبی عمل کرد تا آن جلوه‌های ویژه اهل بیت (علیهم السلام) برجسته و روشن شود. در این راستا ایشان، هم چون علامه طباطبایی، از نوآوری‌ها و مسائل زمانش غافل نبود. کتاب‌های دیگران را مطالعه می‌کرد. هر کتاب جدیدی که پیدا می‌شد، آن را تهیه و مطالعه می‌کرد. ایشان شخصاً به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران می‌رفت و کتاب‌های نو را پیدا می‌کرد و می‌خرید تا از آخرین دیدگاه‌های دیگران اطلاع پیدا کند و بتواند حرف تازه و دفاع صحیح داشته باشد.

12. شیوه خاص در تدریس

یکی از شیوه‌های خوب تحصیل درس خارج که در حوزه‌ها فراموش شده، شیوه تدریس و تحصیل سامرایی است که مرحوم میرزا در سامرا بنیان‌گذارش بود. در جلسات درس او، آخوند خراسانی‌ها پرورش پیدا کردند.
روش سامرایی این گونه بود: استاد در ابتدای درس، مسأله‌ای را مطرح می‌کرد و معمولاً خودش صحبت نمی‌کرد. شاگردان مطالبشان را بیان می‌کردند. هر شاگردی مأمور بود یک مبحث یا نظرات دانشمندان یک قرن را بررسی کند و آن‌ها را ارائه دهد. در پایان، استاد جمع‌بندی می‌کرد. این روش سامرایی، شیوه درسی آیت الله معرفت در درس خارج بود که البته این شیوه، مجتهدپرور است، وگرنه مثلاً انسان یک درسی را مثل نوار گوش بدهد و بعدش هم برود خانه؛ نمی‌دانم که چقدر مؤثر است.

13. اخلاق قرآنی

ایشان با شرح صدر و نقدپذیر بود. روزی خدمت ایشان عرض کردم: یک کسی در رد یکی از دیدگاه‌های شما مطلبی نوشته و می‌خواهد چاپ کند. ایشان فرمود: ببین اگر برای چاپش نیاز مالی دارد، بگو تا من کمکشان کنم. وقتی که نکوداشت ایشان برگزار شد، بنده برای معرفی کتاب التفسیر الاثری الجامع- که جلد اولش درآمده بود- مقاله‌ای نوشتم. به ایشان عرض کردم ما بر این کتاب ملاحظاتی داریم، چه کارش کنیم؟ گفتند: با همین ملاحظات چاپش کن.
من هم همین کار را کردم و مجله‌ی بینات مقاله را با ملاحظات چاپش کرد. ایشان نه تنها از نقد ناراحت نمی‌شد، بلکه به کسی که نظراتش را نقد کند، نمره می‌داد. چه بسا اگر به مقاله نگاه می‌کرد، خیلی از آن ملاحظات را در همان جلسه جواب می‌داد، اما می‌خواست طرف مقابلش رشد کند. آری! ایشان محقق‌پرور بود. اگر شما ساعت دوازده شب به منزل ایشان زنگ می‌زدید و یک مسأله‌ی علمی را سؤال می‌کردید، به راحتی جواب می‌داد. هیچ گاه برای مسائل علمی وقت نمی‌شناخت. از نظر زندگی ظاهری، ایشان زاهدانه زندگی می‌کرد. شأن ایشان خیلی بیشتر از این حرف‌ها بود، ولی مقید بود که سادگی زندگی خود را از دست ندهد.

14. محبت اهل بیت (علیهم السلام)

برای سفر اول حج که مشرف بودم، خدمت استاد رسیدم و از ایشان توصیه‌ای خواستم. آیت الله معرفت فرمود: در آن جا زیاد به یاد امام عصر (علیه السلام) باشید. در دهه‌های فاطمیه، هر سال ایشان برای ادر سادات جلسه‌ی سوگواری می‌گرفت. چند روز روضه خوانده می‌شد و تأکید داشت که دوستان شرکت کنند. در درس تذکر می‌داد که امشب منزل ما جلسه است. برای سخنرانی، منبری‌های غنی و فضلا را دعوت می‌کرد؛ مثل حضرت آیت‌الله استادی. اهل فضل را دعوت می‌کرد تا مطالبی محکم و استوار گفته شود. در هنگام شهادت فرزندش هم مشهور است که وقتی جنازه‌ی فرزندشان را از جبهه آوردند، ایشان گریه نمی‌کرد، ولی وقتی که مداح صدا زد السلام علیک یا ابا عبدالله، اشک ایشان جاری شد.

15. تفسیر قرآن بدون قالب‌های از پیش ساخته

آیت الله معرفت اطلاعات فلسفی، عرفانی، تاریخی، فقهی، سیاسی و ... داشت، اما قرآن را بدون پیش‌فرض مطالعه و تفسیر می‌کرد. به عبارت دیگر فلسفه زده نبود.

16. محصول سه حوزه کربلا، نجف و قم

ایشان دو دهه در کربلا و دو دهه در نجف و سه دهه در قم زندگی علمی داشت و شاگر امام خمینی (رحمة الله علیه)، آیت الله خویی و آیت الله میرزاهاشم آملی بود.

17. مرجعیت علمی در زمان حیات

آثار آیت الله معرفت به ویژه در علوم قرآن در زمان حیاتش مرجع علمی قرآن‌پژوهان شد. در حالی که معمولاً آثار افراد بعد از فوتشان مرجع می‌شود.

جمع‌بندی

در مجموع او یک فرد بود که به یک جریان قرآن‌پژوهی و تفکر قرآن‌پژوهی در ایران بعد از انقلاب، بلکه در جهان اسلام تبدیل شد، که آثار دیدگاه‌هایش در سطح بین‌الملل بعدها ظاهر می‌شود. نهضت قرآنی که بعد از انقلاب در دانشگاه‌ها و در حوزه‌ها برقرار شد، مرهون زحمات ایشان است.

وظایف جامعه اسلامی نسبت به آیت الله معرفت

اولین وظیفه‌ی جامعه‌ی قرآنی ما، گرامی‌داشت او است. گرامی‌داشتی که هم در نکوداشت انجام شد، هم بعد از فوت ایشان که فوت ناگهانی بود و در ایام تعطیلی حوزه بود. آن تشییع جنازه و مجالس باشکوهی که برگزار شد، این‌ها همه خوب بود.
اما وظیفه دوم ما تکمیل و چاپ آثار ایشان است. یک جلد تفسیر اثری ایشان چاپ شده است. پنج جلدش تقریباً تا آخر سوره بقره به قلم خود استاد آماده چاپ است و فیش‌برداری آن تا آخر قرآن انجام شده است که بیش از بیست جلد می‌شود. جامعه‌ی قرآنی ما وظیفه دارد که نگذارد این آثار بر زمین بماند و این زحمت‌ها از بین برود.
وظیفه‌ی سوم ما سریان نظریه‌ها، فکر، اندیشه و دیدگاه‌های ایشان در تفسیر و علوم قرآن است، نظریه‌هایی که تحول‌آفرین است.
وظیفه‌ی چهارم ما الگوگیری از این شخصیت‌ها است که آن‌ها الگوهای زنده و جاوید ما هستند. در هنگام تشییع جنازه آیت الله معرفت، در حال بیرون آمدن از مسجد امام حسن عسگری (علیه السلام) قم بودیم، دیدم یک نفر بیرون مسجد ایستاده است. وقتی که عماری حرکت می‌کند و از مسجد بیرون می‌آید، یک فاصله‌ای می‌افتد، چون تشییع جنازه‌کنندگان تند می‌‌روند و آن‌هایی که از مسجد امام حسن می‌خواهند بیرون بیایند، کم کم بیرون می‌آیند. لذا کسانی که از مسجد بیرون می‌آیند، تند حرکت می‌کنند که به جنازه برسند. دیدم یک نفری کنار مسجد ایستاده است و می‌گوید: «ای مردگان به زنده برسید» و مرتب این جمله را تکرار می‌کرد. من برگشتم و این شخص را نگاه کردم، یادم است لباس روحانی نداشت و من او را نشناختم. اهل دلی بود، شاید می‌خواست بگوید:
الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا.

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیّه.
2. یوسف، آیه 12.
3. احزاب، آیه 39.
4. آل عمران، آیه 103.

منبع مقاله :
نصیری، علی؛ (1387)، معرفت قرآنی، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط