خانواده، زن و مقام مادري

با وجود همه‌ تلاش‌هاي مخرب و هجمه‌هاي فرهنگي كه در دنياي معاصر صورت گرفته است باز هم«خانواده» نقش اصلي را در تربيت و آينده فرزندان برعهده دارد.شكي نيست كه دستگاه‌هاي آموزشي و پرورشي، رسانه‌هاي صوتي و تكنولوژي ارتباطات هركدام به نوبه‌ي خود در شكل‌گيري شخصيت شهروندان جامعه نقش جدي ايفا مي‌كنند، اما باز هم«خانواده» به ويژه در جوامع شرقي، مؤثرترين و پايدارترين نقش را در به بار نشستن شخصيت و بروز استعدادها و ظرفيت‌هاي خدادادي انسان‌ها ايفا مي‌كند.
سه‌شنبه، 22 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خانواده، زن و مقام مادري
خانواده، زن و مقام مادري
خانواده، زن و مقام مادري

نويسنده: دكتر ابراهيم كلانتري
1. با وجود همه‌ تلاش‌هاي مخرب و هجمه‌هاي فرهنگي كه در دنياي معاصر صورت گرفته است باز هم«خانواده» نقش اصلي را در تربيت و آينده فرزندان برعهده دارد.شكي نيست كه دستگاه‌هاي آموزشي و پرورشي، رسانه‌هاي صوتي و تكنولوژي ارتباطات هركدام به نوبه‌ي خود در شكل‌گيري شخصيت شهروندان جامعه نقش جدي ايفا مي‌كنند، اما باز هم«خانواده» به ويژه در جوامع شرقي، مؤثرترين و پايدارترين نقش را در به بار نشستن شخصيت و بروز استعدادها و ظرفيت‌هاي خدادادي انسان‌ها ايفا مي‌كند. اين نقش بي‌بديل از آنجا سرچشمه مي‌گيرد كه فرزندان پيش از آنكه به سن استقلال برسند، يعني دوران طفوليت، كودكي و نوجواني بيشترين وقت خود را در فضاي خانواده سپري مي‌كنند. همين دوران مناسب‌ترين زمان براي شكل گرفتن شخصيت فرزندان است. بسياري از زيربناهاي اخلاقي از قبيل نظم يا بي‌نظمي، رعايت يا عدم رعايت بهداشت، غنيمت شمردن يا هدر دادن وقت، تلاشگري يا تنبلي، مسئوليت‌شناسي يا بي‌مبالاتي، خصلت‌هاي اخلاقي زيبا يا زشت، صداقت در گفتار و رفتار و يا خلاف آن و ... همگي در همين دوران پديد مي‌آيند. زيربناهاي اخلاقي برآمده از درون خانواده، آينده انسانها را در جامعه رقم مي‌زنند، از اين رو مي‌توان چنين گفت كه سيروسلوك و روابط اجتماعي اشخاص، محصول همان بنياني است كه در يك دوره‌ي مشخص، خانواده آن را بنا نهاده است.
2. كانون خانواده در گام نخست با برقراري رابطه زوجيت ميان يك مرد و يك زن پديد مي‌آيد1 و در بستر زمان با تولد فرزندان توسعه يافته و حال و هواي ديگري به خود مي‌گيرد. اهميت اين كانون در نگاه قرآن‌كريم به‌گونه‌اي است كه خداوند مهربان به والدين فرمان مي‌دهد تا نسبت به ازدواج فرزندان خود و در نتيجه سامان دادن و مسئوليت بخشيدن به آنان در درون خانواده‌اي كه با ازدواج پديد مي‌آيد، اقدام نمايند.2 پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) كانون برآمده از ازدواج را محبوب‌ترين و گرامي‌ترين بنا نزد خداوند دانسته3 و در جاي ديگر ازدواج را سنت حسنه خود معرفي نموده است.4 پس از پديد آمدن كانون خانواده هركدام از مرد و زن وظايف و مسئوليت‌هايي را بر دوش مي‌كشند و بايد نسبت به اين وظايف و مسئوليت‌ها دقيق و حساس باشند.
خانواده آنگاه به كانون گرم و سازنده‌اي براي اعضاي آن و از جمله فرزندان تبديل مي‌شود كه مرد و زن در گام نخست وظايف و مسئوليت‌هاي خود را به خوبي بشناسند و در گام بعد در عمل به اين وظايف و مسئوليت‌ها جدي باشند.
مسئوليت تأمين معيشت و رفاه خانواده در انديشه اسلام برعهده مرد قرارگرفته و اين امر به صورت طبيعي مسئوليت مديريت داخلي خانه را متوجه زن نموده است. از همين جا نقش محوري زن در گرمابخشي به كانون خانواده آشكار مي‌شود. بي‌جهت نيست كه عارف به خدا پيوسته‌اي همچون حضرت امام خميني(قدس‌سره) دامان زن را محل عروج معنوي و ملكوتي مرد مي‌داند. و بسياري از روايات نيز بر همين حقيقت مهر تأييد مي‌زند. براي اينكه زن به درستي از عهده‌ي اين مسئوليت بزرگ برآيد اسلام دستورات تربيتي حساس و دقيقي را متوجه او نموده است. آن دستورات از نخستين مرحله‌ي شكل‌گرفتن جنين در وجود زن آغاز مي‌شود و در مراحل بعدي، يعني تولد، شيرخوارگي، طفوليت و رشد فرزند ادامه مي‌يابد. در همه اين مراحل نه تنها گفتار و رفتار كه حتي افكار و تخيلات والدين به ويژه مادر بر تربيت و شخصيت آينده فرزند اثر جدي مي‌گذارد.
3. بررسي دقيق آنچه فرهنگ و تفكر دنياگراي مغرب زمين به انسان‌هاي عصر جديد عرضه نموده نشان مي‌دهد كه در اين فرهنگ آنچه به شدت مورد هجمه و تخريب قرارگرفته«خانواده» و«زن» بوده است. فروپاشي نهاد خانواده در غرب، كه ذهن بسياري از متفكران و مصلحان غربي را به خود معطوف كرده از آثار و نتايج همين تفكر مادي است كه ديرزماني است سايه تيره خود را بر زندگي مردمان مغرب زمين گسترانده است. كشورهاي صنعتي بسيار پيشرفته در عصر جديد، پس از آنكه نهاد اصيل خانواده را از دست داده‌اند در ميان انواعي از زندگي‌هاي بي پايه سردرگم شده‌اند5 ازدواج هم‌جنس‌بازان، پدران مجرد، مادران مجرد، تجارت زنان و كودكان، روسپي‌گري، بارداري پيش از ازدواج دختران و ... همگي از نتايج دردناك فروپاشي نهاد خانواده در غرب است.
از سوي ديگر تفكر فمنيستي غرب، كه با ادعاي دفاع از حقوق، شخصيت و حيثيت زنان پا به عرصه وجود گذاشته بود چنان به تخريب و انحطاط جايگاه بلند و بي‌بديل زن انجاميده كه ديگر نمي‌توان در دنياي جديد از ارزش‌هاي متعالي زن به ويژه نقش مادري او سخني به ميان آورد.
نقش مادري زن اگر به خوبي مورد توجه قرارگيرد زن را در جايگاهي بسيار بالاتر و مؤثرتر از مرد در جامعه انساني قرار مي‌دهد؛ اما تفكر مادي غرب به‌گونه‌اي در به ابتذال كشاندن زنان تلاش نموده كه اين موجود متعالي امروز به بازيچه‌اي در دستان هوس‌بازان شيطان صفت تبديل شده است. با تأسف و شرمساري بايد گفت كه در دنياي مدرن، تجارت زنان و دختران پس از مواد مخدر از سودآورترين انواع قاچاق به شمار مي‌آيد.6
4. مقام زن به ويژه نقش مادري او در پيشگاه خداوند و اولياي دين بسيار بلند و ارزشمند است. پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) مي‌فرمايد:«بهشت زير پاي مادران است»7 و در جاي ديگر مي‌فرمايد:«هنگامي كه زن باردار مي‌شود، همانند روزه‌دار شب زنده‌دار است كه با جان و مال خود، در راه خدا جهاد مي‌كند.»8 آنگاه كه قرآن در صدد احترام پدر و مادر برمي‌آيد، به دو بيان از آنها ياد مي‌كند در يك بيان تعبير به والدين كرده و هر دو را مورد احترام و تكريم قرار مي‌دهد.9 ولي در بيان اختصاصي، به تكريمي خاص از مادر مي‌پردازد. جالب آنكه اين سخن حضرت حق، تذكر يك وظيفه زنانه نيست، آن‌گونه كه براي مرد وظيفه اختصاصي را بيان مي‌كند، بلكه بياني حق شناسانه و تشكرآميز از زن، به عنوان مادر است.10 اين تشكر اختصاصي حضرت حق از زن در برابر مرد، نشان از تكريم مادر بودن و بزرگي منزلت وي در بارگاه قدس الهي است.11
راستي ميان آنچه در نگاه اسلام از مقام و منزلت زن ديده مي‌شود با آنچه تفكر مادي‌گراي مغرب زمين به ارمغان آورده تفاوت بسيار چشمگيري ديده مي‌شود. اميد است اينك كه شهروندان ميهن عزيزمان ايران در پرتو اسلام ناب و تفكر نوراني قرآن كريم زندگي خويش را رقم زده‌اندشاهد رشد و تعالي مقام و منزلت زن به ويژه نقش مادري او در جامعه اسلامي باشيم.
انشاء‌الله

پي‌نوشت‌ها:

1. محمد جعفر جعفري لنگرودي، ترمينولوژي حقوق، ص256، چاپ ششم، گنج دانش، تهران1372.
2. سوره نور، آيات 32 و 33.
3. ميزان‌الحكمه، ج2، ص1178.
4. همان.
5. بنگريد به: الوين‌تافلر، موج سوم، ص 289.
6. بنگريد به فصلنامه كتاب زنان، شماره19، ص27.
7. محمد مهدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج10، ص712.
8. همان، ص275.
9. سوره احقاف، آيه 15.
10. همان.
11. عبدالله جوادي آملي، زن در آينه جمال و جلال، ص 178، نقل از فصلنامه زنان، شماره 19، ص 109.

منبع: ماه‌نامه‌ي راه قرآن




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما