نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

مفْهُوم و مَنْطُوق

گاهی «مفهوم» مرادف مصداق است. یعنی چیزی كه فهمیده می‌شود، این معنای عرفی و روزمره است. و گاهی مقابل منطوق است و موردنظر اصولی این معنی است. «منطوق» یعنی مدلولی كه مستقیماً از لفظ و كلام فهمیده می‌شود و
پنجشنبه، 16 ارديبهشت 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مفْهُوم و مَنْطُوق
 مفْهُوم و مَنْطُوق

 

نویسنده: عیسی ولائی




 

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

گاهی «مفهوم» مرادف مصداق است. یعنی چیزی كه فهمیده می‌شود، این معنای عرفی و روزمره است. و گاهی مقابل منطوق است و موردنظر اصولی این معنی است. «منطوق» یعنی مدلولی كه مستقیماً از لفظ و كلام فهمیده می‌شود و «مفهوم» مدلولی است كه در كلام نیست، ولی از كلام استنباط و فهمیده می‌شود. (1) بعضی گفته‌اند: منطوق در علم اصول مرادف با دلالت مطابقی و مفهوم مرادف با دلالت التزامی در منطق است. (2)

مثال 1:

«اگر فردا باران نیاید به مسافرت خواهم رفت.» این منطوق است و مفهومش این است كه «اگر فردا باران بیاید به مسافرت نخواهم رفت.»

مثال2:

در روایت آمده: وقتی آب به اندازه‌ كرّ شد به وسیله‌ی ملاقات با دیگر نجاسات نجس نخواهد شد. (3) این منطوق جمله است، و مفهومش این است اگر آب به اندازه‌ی كرّ نشد در اثر ملاقات با نجاسات نجس می شود.

مثال3:

ماده‌ی 24 قانون مدنی می‌گوید: «هیچ كس نمی‌تواند طرق و شوارع عامّه و كوچه‌هایی را كه آخر آنها مسدود نیست، تملك كند.» منطوق این ماده چنین است: كوچه‌ای كه آخرش مسدود نیست قابل تملّك نیست. و مفهوم آن این خواهد بود: كوچه‌ای كه آخرش مسدود است قابل تملك است.
البته این طور نیست كه هر كلامی لزوماً باید مفهوم داشته باشد مثل ماده‌ی 1003 قانون مدنی «هیچ كس نمی‌تواند بیش از یك اقامتگاه داشته باشد.» كه این ماده فقط منطوق دارد، بدون آنكه مفهوم داشته باشد.

اقسام منطوق

منطوق بر دو قسم است: 1.صریح؛ 2.غیرصریح. دلالت‌های مطابقی و تضمّنی را دلالت منطوقی صریح و دلالت التزامی را دلالت منطوقی غیرصریح یا سیاقی گویند. دلالت منطوقی غیرصریح بر سه قسم است: 1.دلالت اقتضاء؛ 2.دلالت تنبیه؛ 3.دلالت اشاره.

اقسام مفهوم

مفهوم بر دو قسم است: 1.مفهوم موافق یا لحن الخطاب، و یا فحوی الخطاب؛ 2.مفهوم مخالف یا دلیل الخطاب. (4)

مفهوم موافق:

به آنچه كه از منطوق استنباط و فهمیده می شود و از نظر نفی و اثبات (وجوب یا حرمت) موافق منطوق باشد مفهوم موافق نام دارد. مثال: خداوند در قرآن می‌فرماید: به پدر و مادر افّ مگو. (5) از این منطوق فهمیده می‌شود كه به طریق اولی نباید پدر و مادر را كتك زد. ماده‌ی 387 قانون مدنی می‌گوید: «اگر مبیع قبل از تسلیم... تلف شود، بیع منفسخ و ثمن باید به مشتری مسترد گردد.» چون تفاوت ثمن و مبیع اعتباری است، طبعاً حكم ماده مزبور در مورد تلف ثمن معیّن قبل از قبض نیز جاری است. (6)

مفهوم مخالف:

مفهومی است كه از حیث نفی و اثبات عكس منطوق باشد.

مثال1:

در قرآن آمده: اگر فاسقی خبری آورد درباره‌اش تحقیق كنید (7)، این منطوق آیه است اما مفهومش این است: اگر عادل خبر آورد تحقیق و تفحّص لازم نیست.

مثال2:

ماده‌ی 1036 قانون مدنی می‌گوید: «هر كس بدون عذر موجّه نامزدی را به هم بزند باید خسارت را بپردازد.» مفهوم مخالفش این است اگر با عذر موجّه به هم بزند نباید خسارت بپردازد.

حجیت مفاهیم

اندیشمندان اصولی حجیت مفهوم موافق را قبول دارند. اما در حجیّت مفهوم مخالف اختلاف نظر دارند. سؤال: با اینكه حجیت ظواهر محرز است، و مفاهیم نیز از ظواهر هستند، پس چگونه ممكن است در حجیّت مفاهیم اختلاف وجود داشته باشد؟ در اصول الفقه آمده: بحث از حجیّت مفاهیم در واقع سخن از اصل ظهورات مفاهیم است. یعنی نزاع صغروی است. یعنی بحث در این است كه آیا جملات مورد بحث دارای مفاهیم مورد ادعا هستند یا خیر؟ مثلاً آیا آیه «لا تقل لهما افّ» دارای مفهوم است؟ مخالفین حجیت مفاهیم می‌گویند: آیه‌ی مزبور تنها حكم موضوع اول (افّ گفتن) را بیان داشته، و حكم موضوع دوم یعنی ضرب و شتم را بیان نكرده است، لذا با این عبارت نمی‌شود حرمت ضرب و شتم را فهمید. یعنی اصولاً چنین مفهومی از آیه به دست نمی‌آید تا حجت باشد. (8)
بعضی از علمای اصول در ردّ نظر فوق می‌گویند: آنچه بین قدما مطرح بوده بحث از حجیّت مفاهیم بوده است نه اثبات اصل مفهوم. توضیح اینكه دلالت مفهومیه متوقف بر چهار مسئله است: 1.گوینده در مقام بیان باشد. 2.گوینده در مقام افاده ظاهر لفظ باشد، چون ممكن است فردی لغو نگوید، اما ظاهر لفظ را نیز اراده نكرده باشد، مثلاً در مقام تقیّه حرفی را گفته باشد. 3.لفظ مجمل نباشد. 4.ظاهر حجت باشد.
متكفّل اثبات مقدمه‌ی اول و دوم لفظ نیست، بلكه بنای عقلاست. زیرا وقتی عملی و یا كلامی از كسی صادر شد عقلاء آن را حمل بر این می‌كنند كه گوینده غرضش همان چیزی است كه از لفظ فهمیده می‌شود و به احتمال اینكه از روی لغو گفته باشد، و یا مفهوم آن لفظ مراد او نباشد اعتنایی نمی‌كنند. (9)
امام خمینی ضمن تقویت نظر اول از كلام سیدمرتضی شاهد ارائه می‌كند، و نتیجه می‌گیرد بحث قدما در اصل مفهوم بود نه حجیّت. در نتیجه مسلك متأخرین و قدما را یك چیز می‌داند. »(10)

اقسام مفهوم مخالف

مفهوم مخالف بر شش قسم است: 1.مفهوم شرط؛ 2.مفهوم غایت؛ 3.مفهوم عدد؛ 4.مفهوم وصف؛ 5.مفهوم حصر؛ 6.مفهوم لقب. هریك از این مفاهیم را تحت عناوین مربوطه بیابید.
در آخر بحث مناسب است مطلبی از فاضل تونی نقل شود. او می‌گوید: مفهوم موافق اگر قطعی باشد (قیاس اولویت) حجت است. مثل حرمت ضرب و شتم مستفاد از آیه لاتقل لهما افّ، و اگر ظنّی باشد حجت نخواهد بود چون بازگشت آن به قیاس است. و قیاس هم باطل می باشد. (قیاس تمثیلی) و اما در حجیت مفهوم مخالف اختلاف است. سیدمرتضی و عده‌ای از علماء عامّه منكر حجیت تمام اقسام مفهوم مخالف هستند. شیخ طوسی و اكثر عامه قائل به حجیت مفهوم صفت می‌باشند و شهید نیز به این نظر تمایل دارد سپس فاضل تونی می‌گوید: قول سیدمرتضی قوی است، و چون حجیّت مفهوم غایت از دیگر مفاهیم قوی‌تر است لذا بحث و نقد و ردّ مفهوم غایت ما را از بحث در دیگر مفاهیم مستغنی خواهد كرد. (11)

پی‌نوشت‌ها:

1.الذریعه الی اصول الشریعه، ج1، ص 392؛ قوانین الاصول، ج1، ص 167؛ كفایةالاصول، ج1، ص 300؛ الوافیه فی اصول الفقه، ص 229؛ نهایةالاصول، ص 290؛ فوائد الاصول، ج2، ص 476؛ اجود التقریرات، ص413؛ تهذیب الاصول، ج1، ص 338؛ اصول الفقه، ج1، ص 107؛ اصول الاستنباط، ص119؛ المستصفی من علم الاصول، ج2، ص186.
2.اصول الفقه، ج1، ص 107.
3.قال الصادق (علیه السلام) «اذا كان الماء قدر كرّ لم ینجسه شیء»، وسائل الشیعه، ج1، ص 117.
4.الوافیه فی اصول الفقه، ص229.
5.«لا تقل لهما افّ» سوره‌ی مباركه‌ی اسراء، آیه‌ی 23.
6.حقوق مدنی، ج1، ص 465.
7.«إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» سوره‌ی مباركه‌ی حجرات، آیه‌ی 6.
8.اصول الفقه، ج1، ص 108.
9.نهایه الاصول، ص293.
10.تهذیب الاصول، ج1، ص 339.
11.الوافیه فی اصول الفقه، ص 230.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.