نویسنده: علی غفوری
حمله نادر به افغانستان
افغانستان در قرن هجدهم برای دنیای آن زمان کشور چندان شناخته شدهای نبود اما همین کشور گمنام و کم جمعیت در اوایل این قرن قدرت مرکزی ایران را جداً به خطر انداخت و بیساری از شهرهای مهم ایران را متصرف شد.محاصره قندهار
نادرشاه افشار پس از آن که در شمال، غرب و جنوب ایران بسیاری از قدرتهای خارجی و داخلی را از میان برداشت، به دنبال درهم کوبیدن آخرین باقیماندههای افاغنه از جمله مبارزه با حسین، برادر محمود افغان (فاتح اصفهان)، رفت. سپاه عظیم نادر در 1737 میلادی به نزدیکی قندهار رسید. حسین افغان که مبارزه با سپاه 80 هزار نفری نادر را ناممکن میدید به سرعت عقبنشینی کرده و در شهر به دفاع برخاست. قندهار دارای حصارهای بلند بود و مردم افغان با داشتن آذوقه کافی آماده دفاع از شهر بودند. نادر نیز پی برد بدون یک توپخانه قوی قادر به فتح شهر نیست بنابراین در اطراف شهر برج و باروهای متعدد به طول 40 کیلومتر احداث کرد و هزاران سرباز ایرانی با تفنگهای سرپر هرگونه حرکتی را تحتنظر داشتند.این حرکت آغاز یکی از طولانیترین محاصرههای تاریخ بود. قندهار 1 سال در محاصرهی کامل مقاومت نمود و سرسختی افغانها مانع سقوط شهر شد تا آن که در 1738 حوصله نادر به سر آمد و دستور حمله به شهر را با تمام قوا داد. حملهی سخت ایرانیان به تپهها و برجهای اطراف قندهار سبب شد تا استحکامات اصلی شهر مورد تهدید قرار گیرد. نادر سپس دستور داد که توپهای بزرگ را به بالای چند برج بکشند تا از فاصلهی نزدیکتر بتوانند برج و باروی اصلی شهر را خراب سازند. شدت مقاومت افغانها سبب شد تا ایرانیان با زحمت فراوان توپها را بر برجهای فرعی سوار کنند. در این زمان بختیاریها که سال قبل مغلوب نادر شده بودند اما اکنون وفادارترین نیروهای او محسوب میشدند موفق به گرفتن برج اصلی شهر شدند و مقاومت یک سالهی افغانها در اثر پایداری سربازان ایرانی و قدرت عمل نادر ظرف چند روز شکسته شد. شهر به سرعت سقوط کرد و نادر برخلاف سنت آن زمان شهر فتح شده را غارت نکرد و تنها حسین غلجایی را در مازندران زندانی کرد.
فتح بلخ
رضاقلی فرزند نادر نیز همزمان با این عملیات با 12 هزار سرباز حمله به بلخ را آغاز کرد. حرکت سریع وی سبب شد تا شهر ظرف سه روز سقوط کند اما فرزند نادر نیز که در فتح و فتوحات دست کمی از پدر نداشت به این بسنده نکرد و بلافاصله قصد بخارا کرد. وی با عبور از رود جیحون یک سپاه 40 هزار نفری ازبک را شکست داد و عملاً قدرت دفاعی امیر بخارا را از بین برد و اگر دستور نادر برای توقف و عدم پیشروی نبود بیشک شهرهای سمرقند، مرو و بخارا فتحشدنی بود. البته نادر چون فکر فتح هند را داشت در این زمان ترجیح میداد که خود را با ازبکها، ترکمنها و قزاقها که همگی اقوام جنگجو و خطرناکی بودند درگیر نکند.نتیجهی فتح افغانستان
فتح افغانستان اگرچه در دنیای آن زمان چندان مورد توجه واقع نشد اما اتفاق مهمی از نظر انگلیسها و روسها بود و پیروزی سریع و کم تلفات ایران در این نبردها سبب شد تا قرنها انگلستان به خاطر ترس از ورود ایران به هند، سیاست تضعیف ایران را جلو ببرد. قندهار در جنوب و بلخ در شمال افغانستان هر دو شهرهای تسخیرناپذیری به حساب میآمدند. در 1842 انگلیسیها 1 لشکر کامل خود را در این کشور تا آخرین نفر به کشتن دادند و در 1880 مجدداً انگلیسها طعم سرسختی افغانها را در نبرد چشیدند. 1 قرن بعد روسها نیز نتوانستند از حمله به افغانستان سودی ببرند و میتوان به جرأت گفت تنها فاتح افغانستان در تاریخ 3 هزار ساله این منطقه تنها نادر بوده است. فتح افغانستان (به ویژه قندهار) مقدمهی حمله به هند بود و از این نظر قدرتهای اروپایی نگران نزدیک شدن یک نیروی زمینی بزرگ به منافع خود در آسیای جنوبی بودند. نکتهی دیگر این که نادر و رضاقلی در جنگهای افغانستان چنان ضربهای به افغانها زدند که برای همیشه خطر از جانب آنها برای ایران منتفی شد.منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم