توضیح مفاهیم ارتباطات و رسانهها
فرا رسانهها در درون و بیرون مجموعهای از دیگر نیروها و مفاهیم فعالیت دارند. اصطلاحاتی نظیر ارتباطات، ارتباطات جمعی، رسانههای تخصصی و فرهنگ در تعاملشان با رسانهها نیازمند تعریف هستند.
در هر یك از سطوح، فرستندگان پیامها را از طریق مجاری به دریافتكنندگان ارسال میكنند تا تأثیراتی را ایجاد و بازتاب را دریافت كنند. شخص، رشته ارتباطات با دوستان خود را قطع میكند و آن را به شخصیتهای دور از دسترس رسانههای گروهی پیوند میزند، یا بالعكس، و این كار بهطور پیوسته در سراسر زندگی ما صورت میگیرد.
در اینجا ارتباط بین افراد بهجای اینكه انفرادی باشد، بین نهادهاست. كانال تلویزیونی بهجای اینكه پیام را مثل مجاری روابط شخصی صرفاً منتقل كند، آن را به صورت الكترونیكی یا مكانیكی تقویت میكند.
دریافتكنندگان برعكس افراد محدود، مشمول ارتباطات شخصی متنوع هستند. برخلاف فرصتهایی كه در ارتباط بین اشخاص برای موافقت با مخالفت یا مفصل حرف زدن بهطور ارادی (آنگونه كه اشخاص میخواهند) وجود دارد، بازخورد محدود میشود.
بهطور خلاصه، ارتباطات جمعی، پیامهایی را از یك منبع نهادی از طریق انتشار و توزیع مكانیكی یا الكترونیكی (نظیر نشریات یا مخابرات تلفنی) به دریافتكنندگان ناهمگن بسیاری (شنوندگان عمومی) با اندك فرصتهایی محدود و غیرمستقیم برای بازخورد منتقل میكنند. به این معنا كه یك بیننده تلویزیون نمیتواند به گویندهٔ خبر، به همان طریقی پاسخ گوید كه در یك رویارویی شفاهی شخصی پاسخ گوید.
اصطلاح ارتباط جمعی این استدلال نارساست كه آنچه كه «جمعی» است نمیتواند ارتباط خالص باشد. این دو واژه را متناقض (متباین) دانستهاند. در برخی از زبانها، عبارت «ارتباطات عمومی» یا «ارتباطات اجتماعی» جایگزین عبارت «ارتباطات جمعی» میشود. از زمان ماكس وبر جامعهشناسان به بحث پرداختند كه آیا «جمعی» یك واژهٔ مفید برای توصیف هر نوع دستهبندی و پدیدهٔ اجتماعی است یا خیر.
علیرغم این نگرانیها، ارتباطات جمعی یك اصطلاح متداول در انگلیس است و غالباً بهجای واژهٔ «رسانهها» مورد استفاده قرار میگیرد.«رسانهها» آنگونه كه قبلاً تعریف شدند، در نظر بسیاری نسبت به عبارت ابهامآمیز ارتباطات جمعی ترجیح داده میشوند. به عنوان مثال مجله فرهنگ و جامعه میگوید: رد اصطلاح «ارتباطات جمعی» یك انكار آگاهانه بود كه برای جلوگیری از محدودیت غیرضروری طراحی شد. (كالینز و دیگران ۱۹۸۶ ص ۳).
منبع:مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها
● ارتباطات:
در هر یك از سطوح، فرستندگان پیامها را از طریق مجاری به دریافتكنندگان ارسال میكنند تا تأثیراتی را ایجاد و بازتاب را دریافت كنند. شخص، رشته ارتباطات با دوستان خود را قطع میكند و آن را به شخصیتهای دور از دسترس رسانههای گروهی پیوند میزند، یا بالعكس، و این كار بهطور پیوسته در سراسر زندگی ما صورت میگیرد.
● ارتباطات جمعی:
در اینجا ارتباط بین افراد بهجای اینكه انفرادی باشد، بین نهادهاست. كانال تلویزیونی بهجای اینكه پیام را مثل مجاری روابط شخصی صرفاً منتقل كند، آن را به صورت الكترونیكی یا مكانیكی تقویت میكند.
دریافتكنندگان برعكس افراد محدود، مشمول ارتباطات شخصی متنوع هستند. برخلاف فرصتهایی كه در ارتباط بین اشخاص برای موافقت با مخالفت یا مفصل حرف زدن بهطور ارادی (آنگونه كه اشخاص میخواهند) وجود دارد، بازخورد محدود میشود.
بهطور خلاصه، ارتباطات جمعی، پیامهایی را از یك منبع نهادی از طریق انتشار و توزیع مكانیكی یا الكترونیكی (نظیر نشریات یا مخابرات تلفنی) به دریافتكنندگان ناهمگن بسیاری (شنوندگان عمومی) با اندك فرصتهایی محدود و غیرمستقیم برای بازخورد منتقل میكنند. به این معنا كه یك بیننده تلویزیون نمیتواند به گویندهٔ خبر، به همان طریقی پاسخ گوید كه در یك رویارویی شفاهی شخصی پاسخ گوید.
اصطلاح ارتباط جمعی این استدلال نارساست كه آنچه كه «جمعی» است نمیتواند ارتباط خالص باشد. این دو واژه را متناقض (متباین) دانستهاند. در برخی از زبانها، عبارت «ارتباطات عمومی» یا «ارتباطات اجتماعی» جایگزین عبارت «ارتباطات جمعی» میشود. از زمان ماكس وبر جامعهشناسان به بحث پرداختند كه آیا «جمعی» یك واژهٔ مفید برای توصیف هر نوع دستهبندی و پدیدهٔ اجتماعی است یا خیر.
علیرغم این نگرانیها، ارتباطات جمعی یك اصطلاح متداول در انگلیس است و غالباً بهجای واژهٔ «رسانهها» مورد استفاده قرار میگیرد.«رسانهها» آنگونه كه قبلاً تعریف شدند، در نظر بسیاری نسبت به عبارت ابهامآمیز ارتباطات جمعی ترجیح داده میشوند. به عنوان مثال مجله فرهنگ و جامعه میگوید: رد اصطلاح «ارتباطات جمعی» یك انكار آگاهانه بود كه برای جلوگیری از محدودیت غیرضروری طراحی شد. (كالینز و دیگران ۱۹۸۶ ص ۳).
● رسانههای تخصصی
منبع:مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها