جامعه ي جهاني قبل از ظهور حضرت مهدي عليه السلام:

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(1): «يعطف الهوي علي الهدي، اذا عطفوا الهدي علي الهوي، و يعطف الرأي علي القرآن اذا عطفوا القرآن علي الرأي»(1)
دوشنبه، 4 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جامعه ي جهاني قبل از ظهور حضرت مهدي عليه السلام:
جامعه ي جهاني قبل از ظهور حضرت مهدي عليه السلام:
جامعه ي جهاني قبل از ظهور حضرت مهدي عليه السلام:

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(1):

«يعطف الهوي علي الهدي، اذا عطفوا الهدي علي الهوي، و يعطف الرأي علي القرآن اذا عطفوا القرآن علي الرأي»(1)
ترجمه: «(وقتي مصلح موعود قيام کند) خواسته ها و هواهاي نفساني را به هدايت برمي گرداند (تابع وحي مي کند) آن گاه که مردمان، هدايت را تابع هواهاي خويشتن قرار دهند، و نظريه ها و افکار مختلف را تابع قرآن مي سازد هنگامي که تفسير به رأي کنند و نظريه هاي خود را (برتري دهند و) بر قرآن تحميل نمايند.»

واژه ها: عطف: ميل، مهرباني، بازگرداندن

توضيح و تفسير:
مفسرين نهج البلاغه اين خطبه را يکي از پيشگويي هاي امام علي عليه السلام نسبت به حوادث عظيم آينده و قيام حضرت مهدي عليه السلام مي دانند.(2)
به طور کلي مي توان اين فراز از خطبه را به دو بخش تقسيم کرد:
الف) شرايط و وضعيت جامعه جهاني قبل از ظهور آن رهبر الهي که همان منزوي گشتن حقايق قرآني و فراگيرشدن فساد و فتنه ها (در همه ي زمينه هاي زندگي فردي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي) و بدعت ها و حريف ها در انديشه و عمل و اديان مي باشد.
البته همان گونه که علي عليه السلام مي فرمايد: تمام مفاسد (از اولين جنايتي که توسط قابيل رخ داد تا انواع ظلم ها و بي بند و باري ها و بزرگترين جنگ هاي جاهلانه بشري) ريشه در پيروي از کشش هاي حيواني و ترک بيعت از عقل و وحي دارد.(3) و اين هواپرستي و تحريف و بدعت گذاري در آخرالزمان آن قدر گسترش مي يابد که امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«هنگام قيام حضرت مهدي عليه السلام، مردم جاهل سخت تر از جاهلان عصر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم که سنگ و چوب مي پرستيدند، در برابر آن حضرت مي ايستند و با تأويل و تحريف در کتاب خدا بر ضدّ او احتجاح مي کنند.»(4)
و نيز در رابطه با نابسامانيهاي جامعه، قبل از قيام حضرت مهدي عليه السلام، نزال بن سيره نقل مي کند: روزي حضرت علي عليه السلام ما را مخاطب قرار داده، بعد از حمد و ثناي الهي سه مرتبه فرمود: بپرسيد از من قبل از آن که مرا نيابيد.
سپس صعصعه بن صوحان برخاست و گفت: اي اميرالمؤمنين! دجال چه زماني خروج مي کند؟
حضرت فرمود: به خاطر بسپار علايم آن زمان را؛ «هنگامي که نماز را بميرانند (حرکات ظاهري هست ولي روح و حيات نماز واقعي را ندارد) و امانت را ضايع کنند، کذب و دروغ گويي را حلال و مجاز شمرند، رباخوار شوند، رشوه گرفتن رايج گردد، ساختمانهاي زيبا و برافراشته بسازند، دين را به دنيا بفروشند، نادانان ناصالح را به کار گمارند، زنان مشاور امور شوند، صله رحم و پيوندهاي خويشاوندي قطع گردد، دنبال هواهاي نفساني (آرا و سليقه هاي شخصي و گروهي) روند، خون افراد بي ارزش شود (قتل و خودکشي و کشتار انسانها در جنگ و... زياد شود)، حلم و بردباري، ضعف و ناتواني به حساب آيد، ظلم و ستم مايه فخر و مباهات شود، گناه کاران امير و کارگزار شوند و وزيران ظالم و عرفا، خائن و قاريان فاسق گردند، شهادت و گواهي دادن باطل ظاهر شود، قبح گناه برداشته و خلاف ها، تهمت و گناه و تجاوز علني گردد.
قرآن و مسجدها به ظاهر زيور و آراسته، و مناره ها زياد و بلند شود، اشرار و بدان مورد اکرام قرار گيرند، صف ها زياد و ازدحام شود، هواها، آرا و قرائت ها مختلف، عهدها شکسته و موعود نزديک گردد، زنان در تجارت و امور اقتصادي با همسران شان مشارکت کنند به خاطر حرص و طمع دنيا، صداها و تبليغات فاسقان (سايت ها و سي دي هاي ضد اخلاقي در همه جا) بالا رود و همه جا شنيده شود و از افراد سبک سر و فرومايه، سرپرست گروه و حزب شوند.
خلاف کار به خاطر ترس از شرّش حفظ و دروغ گو تصديق شود و خائن امين شمرده شود. آوازها، ترانه ها و سرودها و آهنگ هاي قبيح و آلات موسيقي و بازي فراوان گردد. آخر امت، اولش را لعن کند، زنان بر زين ها سوار شوند، زنان به مردان و مردان به زنان خود را شبيه نمايند، شاهد بدون مشاهده چيزي شهادت مي دهد و...
سپس اصبغ بن نباته مي پرسد: اي اميرالمؤمنين! دجاّل کيست؟ حضرت خصوصيات او را بيان نموده، مي فرمايد: سرانجام در روز جمعه ( آن که حضرت عيسي عليه السلام پشت سرش نماز مي گزارد) او را به قتل مي رسانند.
در پايان صعصعه توضيح مي دهد: آن کس که حضرت عيسي بن مريم عليهما السلام پشت سر او نماز مي گزارد، امام دوازدهم از عترت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نهمين فرزند حسين بن علي عليه السلام خورشيد فروزان بوده که مقابل رکن و مقام ظاهر مي شود، زمين را پاک گرداند و ميزان را وضع و عدالت را استقرار بخشد، پس هيچ کس ظلمي نکند و ستمي انجام نگيرد...(5)
آري، آن گاه که آدمي در نبود نور و گرماي خورشيد بشريت و در محاصره تاريکي ها و تهديدها قرار گيرد، اميد و انتظار به مصلح خدايي پيدا نموده و با تمام وجود، ضرورت او را احساس مي کند.
ب) برنامه هاي بلند عملي و اهداف آرماني آن حضرت در همه ي ابعاد جامعه که هدايت همگان به سوي حق و عدل و قوانين قرآن و رهايي انسان ها از بند اسارت هواهاي حيواني، فساد و فسق و فريب کاري هاست «يعطف الهوي علي الهدي...» به گونه اي که جهان خزان ديده وزمستان زده، بي برگ و خالي از عدل و آزادي، با ظهور آن بهار راستين حق، سراسر جهان، بهاران، زيبا و لذت بخش شود، همان طور که در زيارت او مي خوانيم:
«السلام علي ربيع الأنام و نضرة الأيام (6)؛ سلام بر آن بهار مردمان و شادي بخش روزگاران».
آن منجي جهان بشريت، انسانهاي دور گشته از حقايق و گرفتار در گرداب مذاهب باطل و تئوري هاي فاسد يا قرائت هاي مختلف فرقه اي و جناحي را به صراط مستقيم رهنمون مي کند و همانند خورشيد عالمتاب، با نور علم و منطق و اقتدار خدايي اش و به مصداق آيه:
(ليظهره علي الدين کله...)(7)؛ «خداوند او را بر همه اديان و افکار پيروز نمايد».
شريعت محمدي صلي الله عليه و آله و سلم را همه جا احيا و حاکم گرداند.(8)
مقداد بن اسود از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که فرمود:
«در سراسر زمين، حتي خانه اي از سنگ و گل يا خيمه اي از کرک و مو باقي نماند، جز آن که اسلام را وارد آن مي کند.»(9)
منتظرم تا که فصل دي به سر آيد++
باغ شود سبز و باغبان بدر آيد
بلبل عاشق به پاي گلبن توحيد++
اشک فشان باش تا دم سحر آيد
بگذر اين روزگار تلخ تر از زهر++
بار دگر روزگار چون شکر آيد
آري آن انسان کامل که تربيت و تعليم يافته خالق هستي است، ماهيت مردمان و هواهاي نفساني و تمايلات حيواني را مي شناسد و مختصات هدايت و ارزش هاي الهي را مي داند. او امت ها را آگاهي و اراده مي دهد تا حيات و سعادت خود را در هدايت و اطاعت دستورات خدا بيابند و استعدادها و غرايز خود را در مسير رشد و رسيدن به هدف عالي تقرب به خدا و خداگونه شدن قرار دهند.
آن مرد الهي، سيماي نوراني انسانيت را ظاهر و چهره حقيقي قرآن را روشن خواهد نمود؛ در نتيجه نظريات ناصالح و انحرافي برخاسته از کشش هاي حيواني و مغزهاي آلوده، به سرعت، توان رويارويي خود را در برابر قرآن و کلام خدا از دست مي دهد و فروغ فطرت هاي پاک پديدار و همه حق طلب و عدالت خواه شده و مطيع رهبر عدالت گستر مي شوند. آن کسي که ولي الله و کلام الله ناطق است و پيام هايي خدايي دارد، دل ها را متوجه و مرتبط با قرآن مي کند تا همگان با هستي، مسير عدل و عبوديت واطاعت خدا را طي کنند، چرا که:
(کل له قانتون)(10)؛ همه بالا و پستي از آن او و همه مطيع و سر به فرمان اويند.
(ألم تر أن الله يسبح ما في السموات و الأرض)(11)؛ آيا نديدي که هر چه و هر کس در آسمانها و زمين است تسبيح گوي خداست.
در پايان، مي توان پند و پيام تربيتي و اخلاقي بلندي را نتيجه گرفت که در واقع منشور سعادت مسلمانان در دوران غيبت محسوب مي شود و آن پيروي از هدايت وحي و عترت و عقل و ترک تبعيت از تمايلات حيواني و هواهاي نفساني است. چرا که هرزگي و هواپرستي عامل بدبختي، اختلاف و انحطاط فرد و جامعه بوده و امام زمان عليه السلام با آن ها مبارزه مي کند تا جهان را به فلاح و صلاح رساند.
در نهج البلاغه حضرت علي عليه السلام بارها پيروزي هواي نفس را نکوهش کرده و از عوامل اساسي سقوط انسانيت مي داند؛ از جمله در بياني مي فرمايد:
«أيها الناس! ان أخوف ما أخاف عليکم إثنان: اتباع الهوي و طول الأمل؛ فأما اتباع الهوي فيصد عن الحق، . أما طول الأمل فينسي الآخره»(12)
ترجمه: «اي مردم! بيش از هر چيز، بر شما از دو چيز مي ترسم: هواپرستي و آرزوهاي دراز؛ زيرا پيروي از خواهش هاي دل و نفس، انسان را از حق (حق جويي، حق گويي و حقايق) باز مي دارد و آرزوهاي طولاني، آخرت (مرگ، قبر، قيامت، روز حساب و زندگي جاويد) را از ياد و خاطر مي برد.»
«حتي تقوم الحرب بکم علي ساق بادياً نواجذها، مملوءه أخلافها، حلواً رضاعها، علقماً عاقبتهاً.»(13)
ترجمه: «در آينده جنگ با تمام شدت افروخته و شعله ور گشته و چنگ و دندان هايش را تا آخر نشان دهد و به اوج مي رسد، آن هم با پستان هاي پرشير که ابتدا دوشيدن و نوشيدن آن شيرين مي نمايد ليکن پاياني تلخ و زهرآگين دارد.»
واژه ها:
نواجذ (جمع ناجذ): دندان بلوغ، انتهاي دندان ها
اخلاف (جمع خلف): پستان، رفت و آمد و...
علقم: حنظل و هر چيز تلخ
حلو: شيرين
رضاع: شير دادن و شير خوردن
توضيح و تفسير:
در اين بخش به فتنه ها و جنگ سختي که در آستانه ظهور آن مصلح بشريت رخ مي دهد، اشاره مي کند و با کنايه و استعاره هاي زيبا، شدت آن نبرد و تداوم و گستردگي اش را مي رساند و حالت آن جنگ را تشبيه مي کند به حال آن که مي ايستد با قدرت و ثبات، و نيز به شير خشمگين که دندان هايش ظاهر مي شود و شتري که با شيردار شدن و آماده کردنش براي فرزندش به کمال مي رسد.( در واقع هر سه تشبيه بيانگر عظمت و قوّت و قدرت آن جنگ با شرايط و سلاح هاي مختلف مي باشد). و مي فرمايد:
«شروع اين جنگ شيرين مي نمايد، شايد به خاطر غلبه و غنايم خوشحال اند، ولي در پايان جز ذلّت و هلاکت و سرانجام جهنم نمي يابند.»
آنچه از روايات استفاده مي شود وقوع جنگ ها و کشتار انسانها به وسيله نبردها و بيماري هاي ناشي از آن؛ همانند طاعون، سلاح هاي ميکروبي، قحطي و ... مي باشد. در حديثي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:
«پس از من فتنه هايي پديد مي آيد که راه نجاتي از آنها نخواهد بود. در آنها جنگ و آوارگي است و در پي آن فتنه هايي شديدتر، يکي پس از ديگري شعله ور مي شود، به طوري که هيچ خانه اي عرب نمي ماند که آتش جنگ وارد آن نگشته و هيچ مسلماني نمي ماند که آن فتنه به او نرسيده باشد. آن گاه مردي از خاندان من ظهور مي کند.»(14)
و در بياني ديگر مي فرمايد:
«زمين از ستم و ظلم پر مي گردد تا جايي که در هر خانه اي ترس و جنگ وارد شود.»(15)
هم چنين از امام رضا عليهم السلام نقل شده است:
«قبل از ظهور امام زمان عليه السلام کشتارهاي پياپي رخ مي دهد»(16)
و اميرمؤمنان عليه السلام مي فرمايد:
«پيش از ظهور حضرت قائم- عجل الله فرجه الشريف- جهان گرفتار دو گونه مرگ مي گردد، مرگ سرخ با شمشير و سلاح و مرگ سفيد با طاعون و...»(17)
و بسياري از دانشمندان غرب نيز با استناد به کتب مقدس و انجيل و... جنگ عظيمي را براي آينده عالم پيش بيني نموده اند.(18)
«ألا و في غد- و سيأتي غد بما لا تعرفون- يأخذ الوالي من غيرها عمالها علي مساوي أعمالها و تخرج له الأرض أفاليذ کبدها و تلقي اليه سلماً مقاليدها فيريکم کيف عدل السيره و يحيي ميت الکتاب و السنه»(19)
ترجمه: «آگاه باشيد در فردا، فردايي که قطعاً واقع خواهد شد و هيچ شناختي از آن نداريد، والي و زمامداري از غير آن ها (خاندان ستمگران و حکومت هاي امروزي) کارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان مؤاخذه و کيفر مي کند، براي آن بزرگوار، زمين گنجينه هاي خود را بيرون مي ريزد و کليدهايش را به او تسليم مي نمايد. پس عدالت را در روش حکومت حق به شما مي نماياند و قوانين متروک شده کتاب و سنت را زنده و اجرا مي کند.»
واژه ها: غد: فردا
افاليذ: (جمع افاليذ؛ افلاذ جمع فلذ): پاره ها، قطعات
مقاليد (جمع مقلاد): کليدها، خزانه
عمال (جمع عامل): کارگزاران
توضيح و تفسير:
در اين قسمت به برخي از سيره و روش آن مصلح کل اشاره مي فرمايد و با جمله معترضه و «سيأتي غد بما لا تعرفون» قطعي بودن وقوع فردا و عظمت و اهميت حوادث و آنچه نمي دانيد را مي رساند که به قول شارح معتزلي (20) اين گونه جملات معترضه در قرآن نيز نمونه ها دارد؛ مانند (فلا أقسم بمواقع النجوم و انه لقسم لو تعلمون عظيم، انه لقرآن کريم)(21) که در اين آيه «و إنه لقسم لو تعلمون عظيم» جمله معترضه بين قسم و جواب آن است، به علاوه «لو تعلمون» هم معترضه بين معترضه مي باشد و...
به هر حال آن امام آخرالزمان، طاغيان ستمگر را دستگير و کيفر مي کند و موانع ايجاد عدل و قسط برداشته مي شود و ديگران نيز عبرت گرفته، ره زشتي و ظلم نابود و براي تحقق عدالت در سراسر عالم همه عوامل آب و باد و ثروت ها و ذخاير زمين تحت فرمان او درآيند و اهل زمين مطيع اوامر آن پيشواي مهربان مي شوند و عدل را در تمام ابعاد زندگي مي نماياند.
به فرموده امام صادق عليه السلام:
«أما والله! ليدخلّن عليهم عدله جوف بيوتهم کما يدخل الحرّ و القرّ؛(22) آري به خدا سوگند! عدالت او (حضرت مهدي عليه السلام) به خانه هاي آنها (به درون زندگي فردي و خانوادگي) نفوذ کند، همچنان که گرما و سرما وارد مي شود.»
«کأني به قد نعق بالشام، و فحص براياته في ضواحي کوفان، فعطف عليها عطف الضروس، و فرش الأرض بالرؤوس. قد فغرت فاغرته، و ثقلت في الأرض و طأته بعيد الجوله، عظيم الصوله. والله ليشردنکم في أطراف الأرض حتي لا يبقي منکم الا قليل کالکحل في العين فلا تزالون کذلک حتي تؤوب الي العرب عوازب أحلامها! فالزموا السنن القآئمه و الآثار البينه و العهد القريب الذي عليه باقي النبوه. و اعلموا ان الشيطان انما يسني لکم طرقه لتتبعوا عقبه.»(23)
ترجمه: «گويي او را مي بينم که از شام فرياد برآورد و با پرچم هاي خود به سرعت اطراف شهر کوفه را پر کند، پس مانند شتر بدخو و گزنده (به دوشندگانش) حمله مي کند و زمين را از سرها فرش نمايد، در حالي که دهانش گشاده و گام هايش را سخت و سنگين بر زمين بکوبد، حمله اش بي امان و پايدار و جولان او دور و دراز مي باشد.
به خدا سوگند! (آيندگان) شما را در اطراف زمين پراکنده کند؛ تا جايي که از شما جز اندکي نماند، همانند باقيمانده سرمه اطراف چشم. اين وضع سخت، همچنان ادامه يابد تا آن که عقل هاي از دست رفته و پنهان شده عرب برگردد.
پس (براي رهايي از فتنه ها) بايد بر سنت هاي پايدار و نشانه هاي آشکار و عهد و پيمان نزديک که بقا و استمرار و اتمام نبوت بر آن استوار است. ملتزم باشيد و بدانيد که شيطان راه هايش را براي فريب شما هموار مي نمايد تا گام جاي قدمش نهاده و از او پيروي کنيد.»
واژه ها: نعق: فرياد زد
فحص: به سرعت
فغز: باز نمودن
شرء: دور و تبعيد کردن
ضروس: شتر بدخو
عزب: دور و پنهان
سني: آسان و باز کردن
ضواحي (جمع ضاحيه): نواحي آشکار و نزديک
توضيح و تفسير:
در اين فصل از خطبه، امام علي عليه السلام اشاره به جنگي عظيم و خاص دارد که از منطقه شام آغاز و عراق را فرا مي گيرد و با جنايات و حملات نظامي، قدرت و سلطه خود را تثبيت مي کند و حاکميت ظالمانه او تداوم و توسعه مي يابد تا جامعه عرب بيدار و خردهاي جمعي را به کار انداخته، با اتحاد يکديگر قيام کنند و آن حکومت جابرانه را از بين ببرند.
برخي از علماي بزرگ؛ مانند علامه مجلسي رحمه الله آن را مربوط به قيام سفياني در هنگامه ي ظهور حضرت مهدي موعود - عجل الله فرجه الشريف- مي دانند و جمعي از شارحين نهج البلاغه آن را ناظر بر حمله عبدالملک مروان دانسته که بعد از غلبه بر شام راهي کوفه شد و به آنجا و اطرافش يورش برد تا مصعب بن زبير، قاتل مختار بن ابي عبيده ثقفي را به قتل رساند و مردم با او بيعت نمودند، و سپس حجاج بن يوسف را (73ه ق) به مکه براي کشتن عبدالله بن زبير فرستاد. او کعبه را منهدم و جمع زيادي را به قتل رساند، تا اين که عباسيان با ابومسلم خراساني و ايرانيان روي کار آمدند و سلسله بني اميه و بني مروان منقرض گشت.(24)
به نظر مي رسد قرائن موجود در اين خطبه (قبل و بعد از اين بخش) و در ديگر روايات، مؤيّد و مرجّح سخن علامه مجلسي رحمه الله است، که ناظر به ظهور امام مهدي عليه السلام مي باشد؛ يعني حضرت علي عليه السلام بعد از بيان شيوه حکومت آن رهبر معصوم، مي فرمايد: اين حکومت به آساني فراهم نگردد، بلکه در آستانه آن جنگ سختي با تهديدها و تبليغ هاي فريب کارانه و کشتار، از منطقه شام (که شامل فلسطين اشغالي يعني مرکز اين حمله و برنامه هاي جنگي بر ضد اسلام و ممالک اسلامي توسط سلطه گران غرب و صهيونيست ها نيز مي شود) آغاز شده، کوفه و اطرافش را مي کوبد (عراق را تصرف مي کند) و... که اين مي تواند ناظر به حمله اخير آمريکا به عراق و جنگ هايي در آينده (خاصه با تئوري صهيونيستي تشکيل خاورميانه بزرگ و نقشه ادعايي از نيل تا فرات)، پيشگويي هاي غربي ها به اين که بزرگ ترين جنگ جهاني در اين منطقه رخ مي دهد و حتي قيام سفياني بزرگ ترين مخالف نهضت عادلانه مهدي باشد.
با عنايت به اين که کلام اميرالمؤمنين علي عليه السلام اطلاق دارد و تصريحي به شخص و عصر خارجي ندارد، علاوه بر اين که با روي کار آمدن بني عباس و انقراض حکومت امويان، ظلم و فساد تمام نشد و رهبري معصوم و عالم و عادل قيام نکرد تا قرآن و عترت و سنت را احيا کند؛ به علاوه در فصل 1و2 اوصاف مذکور در اين خطبه، تنها قابل تطبيق بر حضرت مهدي عليه السلام مي باشد.
با توجه به روايت امام صادق عليه السلام که مي فرمايد:
«نحن عهد الله، فمن و في بعهدنا فقد و في بعهد الله...(25)؛ ماييم عهد الهي، پس آن که به عهد ما وفادار باشد، به راستي به عهد و پيمان خدا وفا کرده است.»
و هم چنين بيان آن حضرت در تفسير آيه ي (و أوفوا بعهد الله...)(26)؛ همان پذيرش ولايت علي و ائمه معصومين بعد از او (عليهم السلام) باشد. و نيز مراد از عهد در آيه (قال لا ينال عهدي الظالميين)(27) مقصود امامت باشد.(28) و در تأييد اين نظر مي توان از جمله ي «والعهد القريب...» استفاده کرد.
خلاصه نسبت به امام زمان عليه السلام، امام به حق و جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تعهداتي داريم که بايد آنها را شناخت (معرفت، محبت، ولايت، اطاعت و...) و به آن ملتزم شد، همچنان که در زيارت حضرت مهدي عليه السلام آمده است:
«السلام عليک يا ميثاق الله...»(29)
در پايان، حضرت علي عليه السلام براي مصونيت و رهايي از فتنه ها در هر عصر و زمينه سازي قيام امام مهدي، توجه و التزام به کتاب الله ( قرآن، کتاب قانون سعادت بخش انسان) و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، حقايق اسلام و همراه شدن با ولايت و خليفه الله که باقي مانده و عامل بقا و استمرار نبوت است را توصيه مي کند و نيز هشدار مي دهد که شيطان در کمين است، مبادا غفلت نموده سراغتان آيد و اسير نيرنگ هاي به ظاهر زيباي او شويد (عوامل مخفي، تهام فرهنگي و تبليغات فريب کارانه شياطين شرق و غرب، با الفاظ به ظاهر زيباي آزادي، دموکراسي، حقوق بشر و... شما را به فساد و گناه کشانند تا سلطه استعماري خود را ادامه دهند) که گرفتار بدبختي دنيا و آخرت خواهيد شد.
و مشابه اين بيان را در جاي ديگر نسبت به حوادث سخت آينده منطقه شام و کوفه آورده، مي فرمايد:
«فوالذي فلق الحبه و برأ النسمه! ان الذي أنبئکم به عن النبي الأمي ما کذب المبلغ و لا جهل السامع، لکأني أنظر الي ضليل قد نعق بالشام و فحص براياته في ضواحي کوفان، فاذا فغرت فاغرته...»(30)
ترجمه:
«پس سوگند به آن که دانه را شکافت و انسان و جانداران را آفريد! آنچه به شما خبر مي دهم از جانب پيغمبر امّي (با علوم خدايي نه دانش مدرسه اي) است، مطمئناً نه گوينده دروغ گفته و نه شنونده ناآگاه بوده است. گويا مي بينم شخصي سخت گمراه که از شام فرياد زند و بتازد و پرچم هاي خود را در اطراف کوفه نصب کند و چون دهان گشايد و سرکشي کند و پازدنش (جاي پايش) بر زمين محکم گردد، فتنه فرزندانش را با دندان هايش بگزد و آتش جنگ شعله ور گردد، روزها با چهره ي گرفته و عبوس ظاهر شود و شب ها دلخراش با رنج و اندوه بگذرد و...»

پی نوشت:

1-نهج ابلاغه، خطبه 138.
2-منهاج البراعه: ج8 ص 348؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد: ج9 ص 40.
3- نهج البلاغه، خطبه 50. «انما بدء وقوع الفتن أهواء تتبع و أحکام تبتدّع؛ همواره سرآغاز فتنه ها، پيروي از هواهاي آلوده نفساني و قوانين انحرافي و اختراعي است.»
4- بحارالانوار: ج52، ص362.
5- بحارالانوار: ج52، ص192؛ ور.ک به: يوم الخلاص: ص308.
6- زيارت نامه حضرت صاحب الزمان عليه السلام. بحارالانوار: ج102، ص101؛ مصباح الزائد: 441.
7- سوره ي فتح، آيه 28.
8- تفسير نورالثقلين: ج5، ص79؛ تفسير کنزالدقائق: ج12، ص310.
9- مجمع البيان: ج5، ص25.
10-سوره ي روم، آيه 26.
11- سوره ي نور، آيه 41.
12- نهج البلاغه: خطبه 42.
13- نهج البلاغه: خطبه 138.
14- عقد الدرر في اخبار المنتظر: ص50-74.
15- کنزالعمال: ج16، ص584.
16- غيبت نعماني: ص217.
17- غيبت نعماني: ص277؛ بحارالانوار: ج52، ص211؛ يوم الخلاص: ص393.
18- ر.ک به کتاب: آرماگدون تدارک جنگ بزرگ.
19- نهج البلاغه، خطبه 138.
20- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد: ج9، ص42.
21- سوره ي واقعه، آيات 75-77.
22- بحارالانوار: ج52، ص362.
23- نهج البلاغه، خطبه 138.
24- منهاج البراعه: ج8، ص358؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد: ج9، ص40.
25- اصول کافي: ج1، ص221؛ فصلنامه انتظار: ج11، ص12.
26- سوره ي نحل، آيه ي 91.
27- سوره ي بقره، آيه 124.
28- تفسير نورالثقلين: ج1، ص122؛ قاموس قرآن (تفسير الميزان): ج2، ص276.
29- بحارالانوار: ج102، ص93؛ مفاتيح الجنات: زيارت آل يس.
30- نهج البلاغه، خطبه 100.

منبع:کتاب منجي موعود از منظر نهج البلاغه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.