پيامهاى ادعيه روزانه ماه مبارك رمضان (3)
روز بيست و يكم: ايمنى از شر شيطان
قال تعالى: «ان الشيطان للانسان عدو مبين» (147) ; «بدرستى كه شيطان براى انسان دشمن آشكارى است.»
كسانى كه از شر شيطان مصونند
1 - مخلصين: قال تعالى: «قال فبعزتك لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين» (148) ; «شيطان مىگويد: به عزت و جلالت كه همه آنها را فريب دهم جز مخلصين را.»
توضيح: مخلص كسى است كه در صدد اخلاص خود است و سعى دارد اعمالش خالصانه باشد و مخلص كسى است كه با اعمال خالصانه به مقامى مىرسد كه خداوند او را براى خودش خالص مىگرداند.
2 - مؤمنين: قال تعالى: «انه ليس له سلطان على الذين آمنوا» (149) ; «به درستى كه شيطان بر مؤمنين (واقعى) تسلطى ندارد.»
3 - فرد با انصاف
4 - كسى كه در مصائب، جزع و ناله نكند.
5 - راضى به قسمت الهى
امام صادق عليه السلام فرمود: «قال ابليس: خمسة ليس فيهن حيلة و سائر الناس فى قبضتى ... و من رضى لاخيه المؤمن ما يرضاه لنفسه و من لم يجزع على المصيبة حتى تصيبه و من رضى بما قسم الله له ولم يهتم لرزقه (150) ; ابليس گفت: مرا به پنج كس راه نفوذ نيست و بقيه مردم در دست من هستند ... [و از جمله آنهاست ]كسى كه آنچه بر خود مىپسندد براى برادرش بپسندد، كسى كه در مصائب جزع و ناله نكند و صبر نمايد، كسى كه به قسمتخدا راضى باشد و غم روزى نخورد.»
روز بيست و دوم: توفيق
1 - راهنما: «لا قائد كالتوفيق (151) ; راهنما و جلودارى چون توفيق نيست.»
2 - عنايتخداوند: «التوفيق عنايته (152) ; توفيق عنايت الهى است.»
3 - رحمت الهى: «التوفيق رحمته; توفيق رحمتخداوند است.»
4 - جذبه خداوند:«التوفيق من جذبات الرب; توفيق از جاذبههاى پروردگار است.»
5 - قله رستگارى:«التوفيق راس النجاح; توفيق اوج موفقيت و رستگارى است.»
6 - برترين نعمت:«لا نعمة اجل من التوفيق; نعمتى بالاتر از توفيق نيست.»
موجبات توفيق از ديدگاه على عليه السلام
1 - طلب از خداوند: «من استنصح الله وفق (153) ; آنكه از خدا طلب خير كند توفيق يافته است.»
2 - ديندارى: «كما ان الجسم و الظل لايفترقان كذلك التوفيق والدين لايفترقان (154) ; همان گونه كه جسم و سايه جدايى ناپذيرند، توفيق و دين نيز جدايى پذير نيستند.»
چو توفيق الهى شد رفيقت
هدايت مىكند در هر طريقت
روز بيست و سوم: موفقيت در امتحان الهى
1 - ترس 2 - گرسنگى 3 - ضرر مالى 4 - ضرر جانى 5 - آفات زراعت 6 - خير و شر
قال تعالى: «و لنبلونكم بشىء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات» (155) ; «البته شما را به سختىهايى چون ترس و گرسنگى و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعتبيازمائيم.»
و قال تعالى: «و نبلوكم بالشر و الخير» (156) ; «شما را با بدى و نيكى مىآزمائيم.»
هدف از امتحان الهى
1 - تصفيه قلوب: «و ليبتلى الله ما فى صدوركم و ليمحص ما فى قلوبكم» (157) ; «تا خدا آنچه در سينه پنهان داريد بيازمايد و هرچه در دل داريد پاك و خالص گرداند.»
2 - تصفيه نفوس: «ما كان الله ليذر المؤمنين على ما انتم عليه حتى يميز الخبيث من الطيب» (158) ; «خداوند هرگز مؤمنان را بدين حال كنونى وانگذارد تا آنكه بدسرشت را از پاك گوهر جدا كند.»
3 - شناخت مجاهدين: «و لنبلونكم حتى نعلم المجاهدين» (159) ; «شما را امتحان مىكنيم تا مجاهدين شناخته شوند.»
4 - نيكوكاران: «الذى خلق الموت و الحياة ليبلوكم ايكم احسن عملا» (160) ; «خدايى كه مرگ و زندگانى را آفريد تا شما بندگان را بيازمايد كه كداميك از شما نيكوكارتر است.»
نخستشرط ولى ابتلاى او به بلاياست بلا هميشه بدو مايل است و او متمايل
روز بيست وچهارم: رضاى خداوند
1 - زياد استغفار كردن
2 - فروتنى
افتادگى آموز اگر طالب فيضى هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است
تا يك سر موى از تو هستى باقى است آئين دكان بت پرستى باقى است
3 - زياد صدقه دادن
قال على عليه السلام: «ثلاث يبلغن بالعبد رضوان الله: كثرة الاستغفار و خفض الجانب و كثرة الصدقة (161) ; سه چيز موجب رضاى الهى مىشود: زياد استغفار كردن، فروتنى و زياد صدقه دادن.»
4 - عدم تنپرورى: قال على عليه السلام: «من اسخط بدنه ارضى ربه (162) ; هر كس در راه بندگى بدنش را به سختى اندازد، خدا را راضى كرده است.»
× × × × ×
يكى درد و يكى درمان پسندد
يكى وصل و يكى هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
× × × × ×
خواهى كه خدا كار نكو با تو كند
ارواح ملائك همه رو با تو كند
يا هرچه رضاى او در آنستبكن
يا راضى شو هر آنچه او با تو كند
روز بيست و پنجم: دوستى و دشمنى
اگر قانون جذب و دفع در نباتات نباشد، گياهان در تنفس (گرفتن اكسيژن و پس دادن گاز كربنيك) دچار اختلال خواهند شد.
اگر قانون جاذبه و دافعه در بين حيوانات نبود، هيچ حيوانى به بچهاش شير نمىداد و حيوانات از دشمنان خود پرهيز نمىكردند.
اگر قانون جذب و دفع عموميت نداشته باشد، خوبى، بدى، كيفر، پاداش و بهشت و جهنم و بالاخره خلقت عالم عبث است.
انسان موجودى است متحرك و حركت او نتيجه تعلق اوست، پس به هرچه تعلق داشته باشيم نسبتبه آن جاذبه خواهيم داشت و عقلا از ضد آن گريزان خواهيم بود، لذا ياوران پيامبر اكرم در قرآن كريم با اين صفتبارز توصيف شدهاند: «اشداء على الكفار رحماء بينهم» (163) ; «[ياران پيامبر] بر كافران سختگير و با خودشان مهربانند.»
و در زيارت عاشورا مىخوانيم: «انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم»
محبت اهل بيت عليهم السلام
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «لا يؤمن احدكم حتى اكون احب اليه من نفسه و يكون عترتى احب اليه من عترته و يكون اهلى احب اليه من اهله و يكون ذاتى احب اليه من ذاته (164) ; كسى از شما مؤمن نيست مگر اينكه مرا بيش از خود دوستبدارد و خانواده من نزد او محبوبتر از خانواده خودش باشد و اقوام مرا از اقوام خودش بيشتر دوستبدارد و خود من محبوبتر از خود او باشم.»
روز بيست و ششم: پوشيدن عيوب
كآتش به گرمى عرق انفعال نيست
يكى از صفات خداوند، ستار بودن است و كسى كه بخواهد از صفتستاريتخداوند بهره ببرد بايد خود عيب پوش ديگران باشد.
هميشه تا بتوانى بپوش عيب كسان
به آن دليل كه داناى عيب ستار است
قال على عليه السلام: «فاستر العورة ما استطعتيستر الله منك ما تحب ستره من رعيتك (165) ; زشتىهاى مردم را حتىالامكان مستور بدار همانگونه كه دوست مىدارى كه خدا عيوب تو را از چشم مردم مستور بدارد.»
تجسس گرى شرط اين كوى نيست
در اين پرده جز خامشى روى نيست
به پوشيدن ستر درويش كوش
كه ستر خدايتبود پرده پوش
× × × × ×
در گفتن عيب دگران بسته زبان باش
با خوبى خود عيب نماى دگران باش
روز بيست و هفتم: درك ليلة القدر
1 - عظمت فوق العاده: «و ما ادرك ما ليلة القدر» (166) ; «چه چيزى مىتواند تو را به عظمت اين شب آگاهت كند.»
2 - شب نزول قرآن: «انا انزلناه فى ليلة القدر» (167) ; «ما قرآن را در شب قدر نازل كريم.»
3 - شب نزول ملائك و روح: «تنزل الملائكة والروح فيها باذن ربهم من كل امر» (168) ; «فرشتگان و روح در اين شب به اذن خدا از هر فرمان (دستور الهى) نازل مىشوند.»
4 - بهتر از هزار ماه: «ليلة القدر خير من الف شهر» (169) ; «شب قدر از هزار ماه بهتر است.»
5 - شب رحمت و امنيت: «سلام هى حتى مطلع الفجر» (170) ; «شب رحمت و سلامت است تا صبحگاهان.»
6 - شب خجسته: «انا انزلناه فى ليلة مباركة» (171) ; «قرآن را در آن شب مبارك نازل كرديم.»
7 - شب تقدير: «فيها يفرق كل امر حكيم» (172) ; «در آن شب هر امرى با حكمت تعيين مىشود.»
روز بيست و هشتم: احضار مسائل
1 - در رابطه با انسان
الف: انسان توجه داشته باشد كه به چه چيزى نياز دارد و نيازهاى ضرورىاش مد نظرش باشد تا مصداق اين شعر نشود كه:
افسوس هر آنچه بردهام باختنى است بشناختهها تمام نشناختنى است
برداشتهام هر آنچه بايد بگذاشت بگذاشتهام هر آنچه برداشتنى است
ب: اين كه انسان در مقابل مخالفين، اهل مناظره و حاضر جواب باشد، مانند حاضرجوابى معصومين و پيروان واقعى آنها مثل مفضل و بهلول.
2 - در ارتباط با خداوند
الف: در دنيا: در حين دعا بدانيم چه چيزى در اولويت است كه بايد از خدا بخواهيم. چنان كه در دعا مىگوئيم: «اللهم ارزقنا ما تحب و ترضى; خدايا آنچه موجب دوستى و رضاى توست، روزيمان فرما.»
ب: در برزخ: هنگام ورود به برزخ جواب نكير و منكر را راحتبدهيم. در دعاى وضو مىگوئيم: «اللهم لقنى حجتى يوم القاك; خدايا روز ملاقات با تو به من حجت القا كن.»
ج: در قيامت: آنچه را كه خداوند به بندگان صالحش وعده داده استبراى ما فراهم باشد. به قول شاعر:
هرچه خواهد دلت همان بينى هرچه بينى دلت همان خواهد
روز بيست و نهم: پاكى قلب
1 - مركز عواطف: «موضع العقل الدماغ والقسوة والرقة فى القلب (173) ; جايگاه عقل مغز است و قساوت و رقت در قلب جاى دارد.»
2 - سرچشمه حكمت: «القلب ينبوع الحكمة (174) ; قلب سرچشمه حكمت است.»
3 - گنجينه زبان: «القلب خازن اللسان (175) ; «قلب گنجينه زبان است.»
4 - رهبر بدن: «ان منزلة القلب من الجسم بمنزلة الامام من الناس (176) ; جايگاه قلب در بدن مانند جايگاه رهبر بين مردم است.»
5 - ظروف خداوند: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «ان لله فى الارض اوانى الا و هى القلوب (177) ; خداوند در روى زمين ظرفهايى دارد كه آنها قلبها هستند.»
انواع قلب
1 - قلب سليم: «الا من اتى الله بقلب سليم» (178) ; «تنها كسى سود مىبرد كه داراى قلب سليم باشد.»
2 - قلب مطمئنه: «الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكرالله» (179) ; «كسانى كه ايمان آوردند، قلوبشان با نام خداوند آرامش مىيابد.»
3 - قلب نورانى: سئل رسول الله صلى الله عليه و آله عن شرح الصدر ما هو؟ فقال: «نور يقذفه الله فى قلب المؤمن (180) ; از پيامبر اكرم در مورد شرح صدر سؤال شد، فرمود: نورى است كه خداوند به قلب مؤمن وارد مىكند.»
4 - قلب بيمار: «فى قلوبهم مرض» (181) ; «در دلهاى آنها (منافقين) بيمارى است.»
5 - قلب مهر خورده: «كذلك يطبع الله على كل قلب متكبر» (182) ; «خداوند اين چنين بر قلوب متكبرين مهر مىزند.»
6 - قلب سخت: «فبما نقضهم ميثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسية» (183) ; «چون (بنى اسرائيل) پيمان شكستند، آنها را لعنت كرده و دلهايشان را سخت گردانيديم.»
7 - قلب مرده: على عليه السلام فرمود: «من قل ورعه مات قلبه (184) ; كسى كه پرهيزكاريش اندك باشد، قلبش مىميرد.»
ز تاثير دل بيدار چشم تر شود پيدا كه ماه از نور خورشيد بلند اختر شود پيدا
روز سىام: ايفاء حق اهل بيت عليهم السلام
1 - دوستى ايشان: «قل لا اسئلكم عليه من اجر الا المودة فى القربى» (185) ; «بگو من در برابر اجر رسالت از شما جز دوستى اهل بيتم را نمىخواهم.»
2 - اطاعت از ايشان: «اطيعوا الله واطيعوا الرسول و اولى الامر منكم» (186) ; «فرمان خدا و رسول و فرمانداران از طرف خدا را اطاعت كنيد.»
3 - حفظ احترام: «لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى» (187) ; «صدايتان را از صداى پيامبر بلندتر نكنيد.»
4 - تمسك به آنها: على عليه السلام فرمود: «يا ايها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاة (188) ; اى مردم! موجهاى فتنه را با كشتىهاى نجات (اهل بيت) بشكنيد.»
حافظ از دست مده دولت اين كشتى نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنيادت
پی نوشت :
1) بحارالانوار، ج 77، ص 112.
2) غررالحكم، ماده غفل.
3) تفسير نور الثقلين، ج 2، ص 815.
4) نهجالبلاغه، خ 153.
5) بحارالانوار، ج 78، ص 164.
6) غررالحكم، ماده غفل.
7) همان.
8) همان.
9) نهجالبلاغه، حكمت 208.
10) منافقون/ 9.
11) فرقان/ 18.
12) تكاثر/ 1.
13) صائب تبريزى.
14) حشر/ 21.
15) يونس/ 57.
16) كنزل العمال، خ 4029.
17) زمر/ 23.
18) اسرى/ 82.
19) كنز العمال، خ 2454.
20) مقدمه تفسير سوره واقعه، ملاصدرا.
21) صحيفه نور، ج 20، ص 20.
22) آل عمران/ 154.
23) بحارالانوار، ج 77، ص 203.
24) مولوى.
25) راهنماى تبليغ، ج 7، مجلس چهارم.
26) غررالحكم، ماده ذكر.
27) همان.
28) اقبال و مفاتيح، مناجات الذاكرين.
29) بقره/ 21.
30) عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 12.
31) زاريات/ 56.
32) غررالحكم، ماده عبد.
33) همان.
34) همان.
35) بحارالانوار، ج 78، ص 138.
36) غررالحكم، ماده عبد.
37) كنزل العمال، خ 5250.
38) وسائل الشيعه، ج 11، ص 207.
39) سفينة البحار، ج 1، ص 245.
40) وسائل الشيعه، ج 15، ص 280.
41) كافى، ج 3، ص 180.
42) بحارالانوار، ج 78، ص 126.
43) تفسير نمونه، ج 6، ص 58.
44) نساء/ 103.
45) بحارالانوار، ج 82، ص 227.
46) همان، ج 10، ص 99.
47) همان، ج 82، ص 29.
48) غررالحكم، ماده صلاة.
49) عنكبوت/ 45.
50) مدثر/ 43.
51) ماعون/ 4 - 5.
52) بحارالانوار، ج 80، ص 21.
53) همان.
54) فروع كافى، ج 7، ص 51.
55) بحارالانوار، ج 75، ص 4.
56) ميزان الحكمة، ح 22582.
57) اعراف/ 156.
58) اعراف/ 56.
59) نساء/ 175.
60) غررالحكم، ماده ذكر.
61) همان.
62) آل عمران، 132.
63) غررالحكم، ماده فكر.
64) همان، ماده وعظ.
65) نمل/ 46.
66) غررالحكم، ماده رحم.
67) همان.
68) بحارالانوار، ج 10، ص 84.
69) غرر الحكم، ماده سعد.
70) امالى مفيد، ص 95.
71) غرر الحكم، ماده سعد.
72) همان.
73) بحارالانوار، ج 98، ص 104.
74) غررالحكم، ماده حسن.
75) همان.
76) همان.
77) عنكبوت/ 69.
78) بقره/ 195.
79) غررالحكم، ماده حسن.
80) اعراف/ 56.
81) لقمان/ 3.
82) غررالحكم، ماده حسن.
83) همان.
84) كافى، ج 2، ص 78.
85) نهجالبلاغه، حكمت 474.
86) غررالحكم، ماده عف.
87) همان.
88) همان.
89) بحارالانوار، ج 70، ص 4.
90) همان، ج 78، ص 7.
91) غررالحكم، ماده عقل.
92) ميزان الحكمة، باب تقوى.
93) اعراف/ 95.
94) ميزان الحكمه، باب تقوى.
95) حجرات/ 13.
96) نهجالبلاغه، خ 198.
97) مائده/ 27.
98) ميزان الحكمه، باب تقوى.
99) شورى/ 26.
100) اديم يعنى سفره.
101) دعاى كميل.
102) طه/ 25.
103) انشراح / 1.
104) اصول كافى، ج 2، ص 577.
105) انعام/ 125.
106) آل عمران / 198.
107) مطففين/ 22.
108) غرر الحكم، ماده شر. (موارد شش گانه ويژگىهاى اشرار از اين كتاب نقل شده است.
109) بحارالانوار، ج 7، ص 191.
110) همان، ج 78، ص 69.
111) غرر الحكم، ماده عمل
112) راهنماى تبليغ، ج 7، جلسه 17.
113) بحار الانوار، ج 71، ص 313.
114) قصص/ 67.
115) نحل/ 97.
116) غرر الحكم، ماده عمل.
117) كنز العمال، خ 23743.
118) بحارالانوار، ج 96، ص 356.
119) همان، ج 74، ص 74.
120) همان، ج 93، ص 342.
121) همان، ج 96، ص 363.
122) همان، ج 96، ص 372.
123) همان، ج 96، ص 342.
124) همان، ج 96، ص 356.
125) همان.
126) طه / 50.
127) انسان/ 3.
128) تغابن/ 11.
129) رعد/ 27.
130) آل عمران/ 101.
131) عنكبوت/ 69.
132) غرر الحكم، ماده هدى.
133) همان.
134) همان.
135) همان.
136) اسراء/ 9.
137) معالم المدرستين، ص 48.
138) فاطر/ 29.
139) غرر الحكم، ماده تلى.
140) همان.
141) كنزل العمال، خ 2752.
142) نحل/ 98.
143) مزمل/ 4.
144) محمد/ 24.
145) حديد/ 16.
146) كنزل العمال، ح 2765.
147) يوسف/ 2.
148) نساء/ 83.
149) نحل/ 99.
150) بحار الانوار، ج 78، ص 9.
151) نهج البلاغه، حكمت 113.
152) موارد 2 تا 6 از غرر الحكم، ماده وفق.
153) نهج البلاغه، خ 147.
154) غرر الحكم، ماده وفق.
155) بقره/ 155.
156) انبياء/ 35
157) آل عمران/ 154.
158) آل عمران/ 179.
159) محمد/ 31.
160) ملك/ 2.
161) بحارالانوار، ج 78، ص 80.
162) همان، ج 70، ص 312.
163) فتح / 48.
164) بحار الانوار، ج 7، ص 14.
165) نهج البلاغه، نامه 53.
166) قدر/ 2.
167) قدر/ 1.
168) قدر/ 4.
169) قدر/ 3.
170) قدر/ 5.
171) دخان / 3.
172) دخان/ 4.
173) بحارالانوار، ج 78، ص 254.
174) غرر الحكم، ماده قلب.
175) همان.
176) بحارالانوار، ج 7، ص 53.
177) كنزالعمال، خ 1225.
178) شعراء/ 89.
179) رعد/ 28.
180) مجمع البيان، ج 4، ص 363.
181) بقره/ 10.
182) غافر/ 35.
183) مائده/ 13.
184) نهج البلاغه، حكمت 349.
185) شورى/ 23.
186) نساء/ 59.
187) حجرات/ 2.
188) نهج البلاغه، خ 5.