چگونگی ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست

ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست /سرزمین، مرحله میانی فرایند آمایش سرزمین یا برنامه ریزی محیط زیست است (بازینسکی 1985). در واقع ارزیابی سرزمین اطلاعات اساسی برای مرحله دوم آمایش سرزمین که شامل انتخاب
شنبه، 22 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
چگونگی ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست
 چگونگی ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست

 

نویسنده: مجید مخدوم فرخنده




 

ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست /سرزمین، مرحله میانی فرایند آمایش سرزمین یا برنامه ریزی محیط زیست است (بازینسکی 1985). در واقع ارزیابی سرزمین اطلاعات اساسی برای مرحله دوم آمایش سرزمین که شامل انتخاب متناسب‌ترین استفاده از سرزمین و نظام مدیریت است، را فراهم می‌نماید، زیرا هدف آمایش سرزمین تعیین نتایج فیزیکی، بیولوژیکی و اقتصادی اجتماعی انتخاب متناسب‌ترین و ممکن‌ترین نوع کاربری سرزمین در یک تکه از سرزمین (منطقه برنامه ریزی) است. در راستای برآورده کردن این هدف، ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین / محیط زیست در تعیین نتایج فیزیکی و بیولوژیکی (اکولوژیکی) انتخاب یاد شده نقش دارد. از این قرار، ارزیابی سرزمین شامل پیش بینی (بر اساس تجربیات محلی) یا سنجش (بر اساس استنتاج اطلاعات بدست آمده از محل و یا جای دیگر) کیفیت سرزمین برای یک کاربری خاص از نظر تولید (محصول یا ظرفیت برد)، آسیب پذیری (فرسایش، آلودگی، کاهش تنوع گونه‌ای) و نیازمندیهای مدیریت است.
این سنجش با مقایسه ویژگیهای اکولوژیکی (تجزیه و تحلیل و جمع بندی شده در یگانهای زیست محیطی) و مدلهای اکولوژیکی ساخته شده برای کاربریها انجام می‌پذیرد. در ایران نیز ارزیابی و طبقه بندی محیط زیست / سرزمین با انجام مقایسه بین ویژگیهای اکولوژیکی آبخیز و مدلهای اکولوژیکی به عمل می‌آید.
مدلهای اکولوژیکی که برای این هدف در ایران توسط نگارنده ساخته شده‌اند حاصل مرارتها و تجربیات پیش کسوتان علوم منابع طبیعی و محیط زیست ایران (از سالهای 1340) و سایر کشورها (از 1960) هستند. به عبارت دیگر با جمع آوری نتایج بررسیهای انجام یافته در سرزمین ایران و کشورهایی که از نظر اکولوژیکی به ایران شباهت دارند، یک دسته مدل اکولوژیکی در ایران تهیه گردیده‌اند (مخدوم 1364). به مرور با انجام بررسیهای متعدد و ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین، مدلهای اکولوژیکی یاد شده اصلاح شده. به شکل حاضر درآمده‌اند. در تکامل مدلهای اکولوژیکی ایران، علاوه بر تجربیات پیش کسوتان، از منابع زیر نیز استفاده شده است: (چاپ 1967، ریموند و دیگران 1967، کریستین و استوات 1968، اصلی و اتر 1348، فلامکی 1349، طلا مینایی 1349، کانادا (آماربرداری سرزمین)( 1972، اونیگتن و دیگران 1973، استیونس و بانکز 1973، تربورگ 1974، باور 1353، چاه کوتاهی 1353، حبیبی، حسین 1353، جونجا 1975، مروی مهاجر 1354، جوانشیر 1355، زبیری 1355، مخدوم 1976، مروی مهاجر 1355، آستین و کوکز 1978، کوکز و آستین 1978، نیوساوث ولز (کمیسیون برنامه ریزی و محیط زیست) 1978، مؤسسه تحقیقات خاک و آب 1358، وود واردونیلسن 1981، مؤسسه تحقیقات خاک و آب 1360، اسمیت 1982، مخدوم و دیگران 1361، ونیک 1983، آذری تاکامی 1363، حبیبی حسین 1363، داسمن 1984، ناوه و لیبرمان 1984، مجنونیان 1363، مروی مهاجر 1363، دفتر برنامه ریزی منطقه‌ای 1364، مخدوم 1364، آیو 1985، بازینسکی و کوکز 1985، بازینسکی 1985، بوت 1985، مارگولز 1985، وستمان 1985، ماشیمو و آزیمیتسو 1986، مخدوم 1366، مخدوم و جوانشیر 1366، مخدوم و دیگران 1366، برد و آیو 1988، بدرنا 1988، کانادا (آماربرداری سرزمین) 1988، کوکز و آیو 1988، اردشیری 1367، بای بوردی 1367، حسینی عراقی 1367، روزیطلب 1367، کلانتری 1367، نامدار زنگنه 1367، ترنان 1989، بحرینی 1368، حبیبی، محسن 1368، زرین کفش 1368، کریمی 1368، میکلوس 1989، خدابنده 1369، مهندسین مشاور جامع ایران 1369 ب و ج، مهندسین مشاور یکم 1369، تاکوچی 1990، مخدوم 1370، مهندسین مشاور جامع ایران 1370، مخدوم 1992، 1993.
مدلهای اکولوژیکی ایران ویژگیهای زیر را دارند:
1- برای هر کاری (به استثنای کشاورزی و مرتعداری) یک مدل جداگانه تهیه شده است.
2- مدلهای اکولوژیکی برای ارزیابی چند عامله ساخته شده‌اند.
3- مدلهای اکولوژیکی بودن چند رخداد را در واحد زیست محیطی دال بر داشتن توان سرزمین برای کاربری مورد نظر به حساب می‌آورند.
4- مدلهای اکولوژیکی بر این قاعده متفق القول هستند که برای نمایش بهترین توان سرزمین، داشتن وضعیت بهینه در پارامترهای اکولوژیکی سرزمین شرط لازم است.
5- شرط اساسی تعیین توان با این مدلها، در نظر گرفتن توان طبیعی محیط بدون انجام اصلاحات است. به عبارت دیگر این مدلها توان طبیعی محیط با توان بالقوه را نشان می‌دهند.
6- مدل‌های اکولوژیکی در عین نشان دادن توان سرزمین، درجه مرغوبیت توان را نیز نشان می‌دهند (طبقه بندی سرزمین). از این رو با استفاده از مدلهای اکولوژیکی ایران، ارزیابی و طبقه بندی سرزمین توأم انجام می‌پذیرد.
7- طبقه بندی توان در مدلهای اکولوژیکی نسبت به شرایط تمامی ایران ساخته شده است نه نسبت به شرایط محلی یک منطقه و یا آبخیز.
به عنوان مثال، بخشهایی از دشت مغان برای کشت فاریاب توان درجه 2 (طبقه 2) دارند. طبقه 2 توان یاد شده نسبت به کل کشور ارزیابی شده است. چه بسا امکان دارد در دشت مغان این توان درجه یک باشد. علت اتخاذ چنین سیاستی برای سهولت در به کارگیری نتایج ارزیابی برای آمایش سرزمین ایران بوده است.
بنابراین، بر طبق آنچه تا کنون گفته شده است، ارزیابی و طبقه بندی سرزمین / محیط زیست در ایران از مقایسه ویژگیهای اکولوژیکی هر واحد زیست محیطی با مدل اکولوژیکی کاربری مورد نظر به عمل می‌آید.
در زیر مدل‌های اکولوژیکی ایران، برای کاربریهای معمول و مهم در کشور که به صورت مدلهای حرفی (جفرز 1982) هستند ارائه می‌گردند. ناگفته نماند که این گونه مدلها به صورت مدلهای ریاضی نیز ساخته شده‌اند (مخدوم 1993.

مدل اکولوژیکی کاربری جنگلداری

این مدل برای نشان دادن توان و درجه مرغوبیت (طبقه بندی) سرزمین برای انجام کاربری جنلگداری در جنگلهای طبیعی به طور عام و جنگلداری دست کاشت، به طور خاص است.

طبقه یک

سرزمین هیچ گونه محدودیتی برای رشد جنگل تجارتی ندارد.
گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است.
- ارتفاع از سطح دریا در نیمرخ شمالی البرز: صفر تا 1000 متر
- درصد شیب: صفر تا 25
- بافت و نوع خاک: خاک قهوه‌ای نیمه مرطوب جنگلی با بافت رسی لومی
- شرایط زهکشی خاک: خاک قابل نفوذ با زهکشی متوسط تا کامل
- عمق خاک: عمیق.
- ساختمان خاک: خاک با دانه بندی ریز تا متوسط سنگریزه و تحول یافته
- درجه حاصلخیزی خاک: عالی
- رویش سالانه در هکتار درختان: بیش از 6 متر مکعب
- درصد تراکم پوشش گیاهی: بیش از 80
- گونه‌های درختی جامعه / تیپ گیاهی: شاخص رشد خیلی زیاد و چوب تجارتی با ارزش درجه یک
- اقلیم سرزمین این طبقه در فصل رشد دمای خیلی زیاد ندارد که تبخیر وتعرق را به خطر اندازد. سنگ مادر این طبقه می‌تواند سنگ آهک یا سنگ رس باشد.

طبقه دو

سرزمین محدودیت خیلی کمی برای رشد جنگل تجارتی دارد. گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است:
- ارتفاع از سطح دریا در نیمرخ شمالی البرز: صفر تا 1000 متر.
- درصد شیب: صفر تا 35
- بافت و نوع خاک: خاک قهوه‌ای نیمه مرطوب جنگلی با بافت لومی رسی
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی متوسط تا خوب
- عمق خاک: عمیق
- ساختمان خاک: خاک با دانه بندی ریز تا متوسط با کمی سنگریزه و تحول یافته
- درجه حاصلخیزی خاک: خوب
- رویش سالانه در هکتار درختان: تا 6 مترمکعب
- درصد تراکم پوشش گیاهی: تا 80 درصد (معمولاً 80-60 درصد)
- گونه‌های درختی جامعه / تیپ گیاهی: شاخص رشد زیاد و چوب تجارتی درجه یک
- سنگ مادر سرزمین در این طبقه می‌تواند سنگ آهک، سنگ رس، سنگهای آذرین بیرونی و یا خاکهای آبرفتی (دشتهای سیلابی) باشد.
*تفاوتهای عمده با طبقه یک: زهکشی متوسط، یا عمق محدود ریشه یابی، یا حاصلخیزی کمتر و یا اقلیم با دمای خیلی بالا یا خیلی پایین

طبقه سه

سرزمین محدودیت نسبتاً متوسطی برای رشد جنگل تجارتی دارد. گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است.
- ارتفاع از سطح دریا: صفر تا 1400 متر
- درصد شیب: صفر تا 45
- بافت و نوع خاک: خاک قهوه‌ای جنگلی یا خاک قهوه‌ای با بافت لومی رسی
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی نسبتاً ناقص تا خوب
- عمق خاک: متوسط تا خوب
- ساختمان خاک: خاک با دانه بندی ریز تا متوسط همراه با سنگریزه و تحول یافته
- درجه حاصلخیزی خاک: متوسط تا خوب
- رویش سالانه در هکتار درختان: تا 5 مترمکعب
- درصد تراکم پوشش گیاهی: تا 70 درصد (معمولاً 70-50 درصد)
- گونه‌های درختی جامعه / تیپ گیاهی: شاخص رشد زیاد و چوب تجارتی درجه یک
- سنگ مادر سرزمین در این طبقه می‌تواند سنگ آهک، سنگ رس، سنگ گرانیت توده‌ای، سنگهای آذرین بیرونی و یا شیست و یا خاکهای آبرفتی (دشتهای سیلابی) باشد.
* تفاوتهای عمده با طبقه یک و دو: اقلیم با دمای خیلی بالا یا خیلی پایین، یا نامتعادل بودن رطوبت در خاک، یا حاصلخیزی کمتر، با غیر قابل نفوذ بودن خاک و یا عمق محدودتر ریشه یابی.

طبقه چهار

سرزمین محدودیت متوسطی برای رشد جنگل تجارتی دارد. گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است:
- ارتفاع از سطح دریا: 400-1800 متر
- درصد شیب: صفر تا 55
- بافت و نوع خاک: راندزین قهوه‌ای با بافت لومی یا خاک قهوه‌ای یا خاک قهوه‌ای تیره یا خاکهای آهکی قهوه‌ای رگوسول، لیتوسول با بافت لومی شنی یا لومی رسی شنی
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی ناقص تا متوسط
- عمق خاک: متوسط تا عمیق
- ساختمان خاک: زیردانه تا نیمه درشت همراه با قلوه سنگ با تحول یافتگی کم تا متوسط
- درجه حاصلخیزی خاک: کم تا متوسط
- رویش سالانه در هکتار درختان: تا 4 مترمکعب
- درصد تراکم پوشش گیاهی: تا 60 درصد (معمولاً 60-40 درصد)
- گونه‌های درختی جامعه / تیپ گیاهی: شاخص رشد متوسط و چوب درجه 2 تجارتی
- سنگ مادر سرزمین در این طبقه می‌تواند سنگ آهک، سنگن رس، سنگ گرانیت توده‌ای، سنگ‌های آذرین بیرونی، شیست، ماسه سنگ، لس و یا خاکهای آبرفتی دشتهای سیلابی باشد.

طبقه پنج

سرزمین محدودیت شدیدی برای رشد جنگل تجارتی دارد. گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است.
- ارتفاع از سطح دریا: 1800-2600 متر
- درصد شیب: صفر تا 65
- بافت و نوع خاک: رگوسول، لیتوسول با بافت لومی شنی یا شنی لومی یا رسی لومی
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی فقیر تا متوسط
- عمق خاک: کم عمق تا متوسط
- ساختمان خاک: کم تحول یافته تا نیمه تحول یافته با دانه بندی متوسط تا درشت همراه با سنگ (لیتوسول)
- درجه حاصلخیزی خاک: کم
- رویش سالانه در هکتار درختان: تا 3 مترمکعب
- درصد تراکم پوشش گیاهی: تا 50 درصد (معمولاً 50-30 درصد)
- گونه‌های درختی جامعه / تیپ گیاهی: شاخص رشد کم و چوب درجه 2 و 3 تجارتی
- سنگ مادر سرزمین می‌تواند یکی از سنگهای مندرج در طبقه 4 باشد.

طبقه شش

سرزمین محدودیت خیلی شدیدی برای رشد جنگل تجارتی دارد. گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است:
- ارتفاع از سطح دریا: صفر – 2600 متر
- درصد شیب: صفر تا 75
- بافت و نوع خاک: رگوسول یا لیتوسول با بافت شنی یا خاکهای شور و قلیایی با بافت رسی یا لومی شنی
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی خیلی فقیر (خشکی خاک)
- عمق خاک: کم عمق
- ساختمان خاک: کم تحول یافته تا نیمه تحول یافته با دانه بندی متوسط تا درشت و گاهی همراه با سنگ (لیتوسول)
- درجه حاصلخیزی خاک: خیلی کم
- رویش در هکتار درختان: تا 2 مترمکعب
- درصد تراکم پوشش گیاهی: تا 40 درصد (معمولاً 40-20 درصد)
- گونه‌های درختی جامعه /تیپ گیاهی: شاخص رشد خیلی کم و چوب درجه 3 تجارتی
- سنگ مادر سرزمین می‌تواند یکی از سنگهای مندرج در طبقه 4 باشد.

طبقه هفت

سرزمین محدودیت خیلی شدیدی برای رشد جنگل تجارتی دارد. گردایشی از ویژگیهای زیر در یگان زیست محیطی برقرار است:
- ارتفاع از سطح دریا: صفر – 2800 متر
- درصد شیب: بیش از 75
- بافت و نوع خاک: رگوسول یا لیتوسول، به صورت ورقه نازکی بر روی سنگ مادر
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی خیلی فقیر
- ساختمان خاک: تحول نیافته
- درجه حاصلخیزی خاک: فقیر
- درصد تراکم پوشش گیاهی: تا 40 درصد (معمولاً 40-10 درصد)
- گونه‌های درختی جامعه / تیپ گیاهی: شاخص رشد ناچیز و چوب غیر تجارتی
- سنگ مادر سرزمین می‌تواند یکی از سنگهای مندرج در طبقه 4 باشد.

مدل اکولوژیکی کاربری‌های کشاورزی و مرتعداری

در ایران بین یکی از شاخه‌های کشاورزی (دیم) و مرتعداری بر سر حدود مرز این دو کاربری اختلاف نظر وجود دارد، تا جائی که برای برخی از دست اندرکاران حد بین دیم و مرتعداری مشخص نیست. بنابراین، به خاطر پرهیز از این مشکل، مدل اکولوژیکی دو کاربری کشاورزی و مرتعداری یکجا ارائه می‌شود. بیش از پرداختن به مدل، شایسته است که شاخه‌های هر یک از این دو کاربری معلوم گردند.
کاربری کشاورزی شامل کشت آب (فاریاب)، کشت دیم، علوفه کاری، باغبانی، (پرورش گل و میوه)، نوغان داری، دامپروری (گاوداری ایستا یا متمرکز)، مرغداری و زنبورداری است. کاربری مرتعداری شامل گوسفندداری و یا گاوداری پویا یا متحرک و چرای حیات وحش رده نخستین است. ارزیابی با مدل اکولوژیکی کشاورزی و مرتعداری معین می‌کند که کجا به کار کشت آبی، کشت دیم (که در هر دو مورد ممکن است علوفه کاری نیز انجام پذیرد)، باغبانی، دامپروری، مرغداری، زنبورداری و مرتعداری (دامداری پویا) می‌آید. اما این مدل، با اینکه روی تعداد فرآورده‌ها تکیه دارد، نوع فرآورده را مشخص نمی‌سازد. به عنوان نمونه، این مدل تفاوت مکان گندم کاری یا پنبه کاری، یا کشت مرکبات یا میوه‌های هسته دار، مرغداری مرغ گوشتی یا مرغ تخم گذار و گوسفند داری یا گاو داری را مشخص نمی‌سازد. تعیین این تفاوتها، در داخل محدوده مکانهایی که برای کشت آبی، دیم کاری، باغبانی، دامپروری، مرغداری و مرتعداری توسط ارزیابی محیط زیست مشخص شده‌اند، به عهده مهندسین کشاورزی و یا مهندسین منابع طببیعی (رشته مرتع یا رشته میحط زیست) است. مدل اکولوژیکی کشاورزی و مرتعداری، به طور کلی، نشان دهنده 7 طبقه توان است. طبقات 1 و 2 و 3 نمایانگر کشت آبی، باغبانی (با آبیاری)، دامپروری، مرغداری و زنبورداری هستند. طبقه 4 نمایشگر کشت دیم، باغبانی (بدون آبیاری)، دامپروری، مرغداری و زنبورداری و مرتعداری (درجه یک) می‌باشد. طبقه 5 نمایانگر کشت دیم، باغبانی (بدون آبیاری)، دامپروری، مرغداری و زنبورداری و مرتعداری (درجه دو) است. طبقه 6 نمایشگر مرتعداری بخور و نمیر، زنبورداری، باغبانی در تراس‌ها و چرای حیات وحش است. طبقه 7 نمایانگر چرای حیات وحش می‌باشد. این مدل همچنین یک طرفه است. یعنی آنکه اجرای کاربریهای طبقات 5 و 6 و 7 (اگر از نظر اقتصادی اجتماعی به صلاح باشد) در سرزمینهای با توان طبقه 4 تا 1 از نظر اکولوژیکی امکان پذیر است. اما اجرای کاربریهای طبقات 1 و 2 و 3 در سرزمینهای با توان 4 و 5 و 6 (به استثنای زنبورداری) و 7 مجاز نیست. همان طوری که اجرای کاربری کشت آبی در سرزمین با توان طبقه 4 امکان پذیر نمی‌باشد و یا دیم کاری در سرزمین با توان طبقه 6 مجاز نیست.

طبقه یک

سرزمین مستعد کشت منظم فرآورده‌های کشاورزی (غلات، دانه‌های روغنی، سبزیها (1)، صیفی جات و علوفه) یا باغبانی فشرده (گل و میوه) است. سرزمین همچنین مستعد برپایی دامپروری، مرغداری و زنبورداری است. سرزمین با آبیاری بالاترین تولید ممکن را دارد.
در سرزمین تمامی و یا تقریباً تمامی شرایط زیر برقرار است:
- اقلیم: متناسب برای کشت تعداد زیادی از فراورده‌های کشاورزی است (گرم حفیف یا معتدله مرطوب یا معتدله نیمه مرطوب یا شبه مدیترانه‌ای)
- میزان آب موجود در سال: 6 تا ده هزار مترمکعب در هکتار (بدون احتساب بارندگی)
- درصد شیب: تا 5
- بافت خاک: رسی، رسی لومی، هوموسی
- ساختمان خاک: دانه بندی ریزدانه تا متوسط بدون سنگریزه و تحول یافته
- عمق خاک: عمیق
- حاصلخیزی خاک: عالی
- شرایط زهکشی خاک: زهکشی کامل
- احتمال فرسایش حال و آینده: هیچ یا خیلی کم
- خاک استعدادی برای شور و هیدرومرف شدن پس از آبیاری دراز مدت را ندارد. خاک استعداد متوسط تا زیادی در برابر کشت دائم و آبیاری ممتد بدون مواجه شدن با خسارت را دارد.

طبقه دو

سرزمین برای کشت فرآورده‌های کشاورزی توان دارد ولی برای برداشت ممتد مناسب نیست. سرزمین توان خوبی برای کشت و کار، باغبانی (با آبیاری)، دامپروری، مرغداری و زنبورداری دارد.
اما منابع اکولوژیکی سرزمین محدودیت‌هایی دارند که کشت و کار را ملزم به آیش و چرخش می‌نمایند، که این کار میزان کل تولید را در واحد سطح کاهش می‌دهد، اقلیم منطقه برای کشت تعداد محدودتری از فرآورده‌های کشاورزی (نسبت به طبقه یک) مناسب است.
در سرزمین تمامی و یا تقریباً کلیه شرایط زیر برقرار است:
- اقلیم: برای کشت تعدادی از فرآورده‌های کشاورزی مناسب است، اما محدودیتهایی دارد (سرما، خشکی) که به تولید تمامی فرآورده‌های کشاورزی معمول در ایران اجازه نمی‌دهد.
- میزان آب موجود در سال: 4 تا 6 هزار مترمکعب در هکتار (بدون احتساب بارندگی)
- درصد شیب: تا 8
- بافت خاک: رسی، رسی لومی، رسی هوموسی، رسی لومی شنی، لومی رسی شنی، لومی رسی و لومی.
- ساختمان خاک: دانه بندی ریز تا متوسط بدون سنگریزه و تحول یافته
- عمق خاک: متوسط تا عمیق
- حاصلخیزی خاک: خوب
- شرایط زهکشی خاک: خاک با زهکشی خوب
- احتمال فرسایش حال و آینده: کم تا متوسط
- خاک استعدادی برای شور و یا هیدرومرف شدن پس از آبیاری دراز مدت را ندارد. خاک استعداد متوسط تا زیادی در برابر کشت با آبیاری بدون مواجه شدن با خسارت را نیز دارد. سرزمین برای کشت فرآورده‌های معمول در اقلیم منطقه، استعداد متوسط تا زیادی دارد.

طبقه سه

سرزمین برای کشت فرآورده‌های کشاورزی توان دارد ولی برای برداشت ممتد مناسب نیست. سرزمین توان کم تا متوسطی برای کشت و کار، باغبانی (با آبیاری)، دامپروری، مرغداری و زنبورداری دارد. اما منابع اکولوژیکی سرزمین محدودیتهایی دارند که برای کشت تعداد محدودتری از فرآورده‌های کشاورزی (نسبت به طبقه دو) مناسب هستند. میزان کل تولید در واحد سطح به خاطر شرایط اکولوژیکی کم تا متوسط است.
در سرزمین تمامی و یا تقریباً کلیه شرایط زیر برقرار است:
- اقلیم: برای کشت تعدادی از فرآورده‌های کشاورزی معمول در محل مناسب است.
- میزان آب در سال: 3 تا 5 هزار مترمکعب در هکتار (بدون احتساب بارندگی).
- درصد شیب: تا 8
- بافت خاک: لومی رسی، شنی لومی، شنی رسی لومی، شنی لومی رسی، شنی و احتمالاً رسی لومی.
- ساختمان خاک: دانه بندی متوسط تا درشت به همراه سنگریزه و احتمالاً قلوه سنگ، نیمه تحول یافته.
- عمق خاک: کم تا متوسط
- حاصلخیزی: متوسط
- شرایط زهکشی خاک: ناقص تا متوسط
- احتمال فرسایش حال و آینده: متوسط

طبقه چهار

سرزمین توان بالایی برای مرتعداری و دیم کاری (کشت و کار، علوفه کاری و باغبانی) دارد و می‌توان در آن کشت دیم به همراه و یا بدون مرتعداری انجام داد. سرزمین برای کشت درختان میوه همراه با آبیاری و یا بدون آبیاری و برپایی دامپروری، مرغداری و زنبورداری توان متوسط دارد.
- اقلیم: برای کشت دیم تعداد زیادی از فرآورده‌های کشاورزی معمول در ایران مناسب است. میزان سالانه بارندگی بیش از 400 میلی متر است.
- میزان آب در سال: تا 3 هزار مترمکعب در هکتار (بدون احتساب بارندگی)
- درصد شیب: 8 تا 15
* حد مجاز درصد شیب برای دیم کاری (به استثنای درختان میوه): تا 12
* حد مجاز درصد شیب برای مرتعداری: تا 15
- بافت خاک: رسی، رسی لومی، لومی رسی و لومی
- ساختمان خاک: دانه بندی ریز تا متوسط به همراه سنگریزه و نیمه تحول یافته تا تحول یافته
- عمق خاک: متوسط
- حاصلخیزی خاک: زهکشی متوسط تا خوب
- احتمال فرسایش حال و آینده: متوسط
- تراکم پوشش علفی: بیش از 70 درصد
- ترکیب گونه‌ای پوشش علفی: بیشتر از غلات و حبوبات و معرف گیاهان خوش خوراک در منطقه
- میزان علوفه خشک در سال: بیش از 500 کیلوگرم در هکتار

طبقه پنج

سرزمین توان متوسطی برای مرتعداری و دیم کاری (کشت و کار، علوفه کاری و باغبانی) دارد و می‌توان در آن کشت دیم به همراه یا بدون مرتعداری انجام داد. سرزمین برای کشت درختان میوه همراه با آبیاری و یا بدون آبیاری و برپایی دامپروری، مرغداری و زنبورداری توان کم تا متوسط دارد.
در سرزمین تمامی و یا تقریباً کلیه شرایط زیر برقرار است:
- اقلیم: برای کشت دیم تعدادی از فرآورده‌های کشاورزی معمول در ایران مناسب است. میزان بارندگی سالانه کمتر از 400 میلی متر می‌باشد.
- میزان آب و درصد شیب: همانند طبقه – چهار
- بافت خاک: رسی لومی، لومی رسی، شنی لومی، شنی رسی لومی، شنی لومی رسی، شنی و لومی
- ساختمان خاک: دانه بندی نیمه متوسط تا درشت به همراه سنگریزه و یا قلوه سنگ و نیمه تحول یافته تا تحول یافته
- عمق خاک: کم تا متوسط
- حاصلخیزی خاک: کم تا متوسط
- شرایط زهکشی خاک: ناقص (خشکی خاک) تا متوسط
- ا حتمال فرسایش حال و آینده: متوسط تا زیاد
- تراکم پوش علفی: 70-50 درصد
- ترکیب گونه‌ای: همانند طبقه – چهار
- میزان علوفه خشک در سال: 500- 350 کیلوگرم در هکتار
- سرزمین به خاطر شرایط نامساعد خاک (احتمالاً شوری یا قلیایی بودن خاک) و اقلیم، توان کمتری نسبت به طبقه 4 برای دیم کاری یا مرتعداری دارد.

طبقه شش

سرزمین برای زنبورداری و باغبانی با تراس بندی توان کم دارد. برای مرتعداری بخور و نمیر توان دارد ولی جهت سایر شاخه‌های کشاورزی به ویژه کشت و کار توان ندارد.
در سرزمین تمامی و یا تقریباً کلیه شرایط زیر برقرار است:
- اقلیم: برای رشد گیاهان مرتعی مناسب است. میزان بارندگی سالانه کمتر از 400 میلی متر می‌باشد.
- درصد شیب: 15 تا 30
- بافت خاک: شنی لومی، شنی لومی رسی، شنی، لومی
- ساختمان خاک: دانه بندی متوسط تا درشت همراه با سنگریزه و یا قلوه سنگ و سنگ و نیمه تحول یافته
- عمق خاک: کم تا متوسط
- حاصلخیزی خاک: کم تا متوسط
- شرایط زهکشی خاک: ناقص تا متوسط
- احتمال فرسایش حال و آینده: متوسط تا زیاد
- تراکم پوشش علفی: 70-20 درصد
- ترکیب گونه‌ای: همانند طبقه چهار
- میزان علوفه خشک در سال: 350-250 کیلوگرم در هکتار
- سرزمین به خاطر شرایط نامساعد خاک، ترکیب و تراکم پوشش علفی و از همه مهمتر درصد شیب تندتر، برای مرتعداری معادل طبقه 5 مناسب نیست. سرزمین برای مرتعداری بخور نمیر یا باغبانی با تراس بندی و زنبورداری ساکنین محلی مناسب است. این سرزمین بیشتر مناسب چرای حیات وحش زیستمند در منطقه می‌باشد.
به طور کلی پر شیب بودن، شوری خاک، سمی بودن خاک، اسیدی بودن خاک، قلیایی بودن خاک و حاصلخیزی کم خاک ممکن است وجود داشته باشد ولی حکمفرمایی یکی از شرایط یاد شده چندان زیاد نیست که رشد علوفه را به خطر اندازد، اما آنچنان است که تنوع گیاهان خوش خوراک را محدود می‌سازد.

طبقه هفت

سرزمین برای مرتعداری و کشاورزی مناسب نیست. سرزمین برای حفاظت و چرای حیات وحش توان دارد.
در سرزمین یکی، یا چند و یا تمامی شرایط زیر برقرار است:
- اقلیم: برای رشد گیاهان مرتعی چندان مناسب نیست (میزان کم بارندگی سالانه، دمای خیلی پایین یا دمای خیلی زیاد سالانه)
- درصد شیب: بیش از 30
- خاک به صورت ورقه نازکی بر روی سنگ مادر با حاصلخیزی کم و تحول نیافته
- سرزمین صخره‌ای است
- احتمال فرسایش حال و آینده: متوسط تا زیاد
- احتمال لغزش: زیاد
- پر درخت بودن منطقه آنچنان است که به رشد گیاهان زیر اشکوب امکان نمی‌دهد
- تراکم پوشش علفی: کمتر از 20 درصد
- ترکیب گونه‌ای: بیشتر از گیاهان غیر خوش خوراک

مدل اکولوژیکی آبزی پروری

این مدل بیشتر برای ارزیابی کاربری آبزی پروری در استخرهای انسان ساخت و یا احتمالاً در برکه‌ها و دریاچه‌های طبیعی به کار می‌رود. در واقع، این مدل برای پیدا کردن محل مناسب برای احداث استخرهای پرورش ماهی کاربرد بیشتری دارد.
در این مدل، فقط ویژگیهای مکانهای مناسب برای این کاربری عنوان شده‌اند. بنابراین درجه مرغوبیت سرزمین در این مدل نشان داده نشده است. معمولاً طبقه بندی سرزمین / محیط زیست برای آبزی پروری در سرزمین مناسب، بر حسب میزان آب ناحیه و منطقه، نظم جریان آب ناحیه و منطقه، شرایط میکروکلیما، نوع و وسعت خاک مناسب، که همگی از پارامترهای اکولوژیکی هستند، انجام می‌یابد. در برخی از طبقه بندیها منابع اقتصادی اجتماعی نظیر دسترسی، دوری و نزدیکی به بازار، بهای زمین و هزینه آب نیز به پارامترهای اکوژیکی افزوده شده و یک طبقه بندی زیست محیطی (منابع ا کولوژیکی + منابع اقتصادی اجتماعی) برای سرزمینهایی که طبق این مدل مناسب شناخته می‌شوند، آراسته می‌گردد.

سرزمین مناسب برای آبزی پروری

در سرزمین تمامی و یا تقریباً کلیه شرایط زیر وجود دارد:
- میانگین سالانه دمای آب برای پرورش ماهیان سرد آبی کمتر از 15 درجه سانتیگراد است.
- خاک افق زیرین غیر قابل نفوذ می‌باشد.
- ساختمان خاک درشت دانه و همراه با قلوه سنگ و سنگ نیست. خاکها احتمالاً ساختمان منشوری و یا دانه‌ای دارند. ساختمان خاکهای ورقه‌ای – مکعبی نیست.
- بافت خاک شنی رسی، شنی رسی لومی، لای رسی لومی، رسی لومی، لومی رسی و یا رسی لومی شنی است.
- در لایه‌های زیرین سنگ مادر، لایه‌های نمکی یا آهکی و یا گوگردی وجود ندارند. همچنین کانیهای فلزی و زغال سنگ در زیر لایه دیده نمی‌شوند.
- حاصلخیزی خاک برای ماهیان گرم آبی از متوسط تا خوب است.
- خاک عمیق است.
- خاک به فرسایش حساسیت چندانی ندارد.
- ظرفیت نگهداری آب در خاک از متوسط تا کامل است.
- Ph آب بین 4 تا 11 می‌باشد (مناسبترین 9-6).
- درصد شیب سرزمین کمتر از 15 است.

مدل اکولوژیکی حفاظت محیط زیست

این مدل همانند مدل آبزی پروری فقط سرزمین‌های مناسب برای حفاظت را نشان می‌دهد. طبقه بندی سرزمین‌های مناسب برای حفاظت معمولاً در حد ناحیه و بر حسب درجه آسیب پذیری زیستگاه، تنوع گونه‌ای، وسعت منطقه حفاظتی، درجه کمیابی گونه‌ها و درجه طبیعی بودن آثار طبیعی و یا بر حسب ارزش باستانی، تاریخی و یا ملی (آثار فرهنگی) برای مکانهای مناسب جهت حفاظت به عمل می‌آید.
مفهوم حفاظت محیط زیست مطرح شده در این مدل سوای آن چیزی است که در 40 سال قبل از آن به عنوان حفاظت یاد می‌شده است. سابق بر این حفاظت محیط زیست به محصور و محدود کردن و دست نزدن به یک منبع، چه طبیعی و چه فرهنگی اطلاق می‌شد، در حالی که امروزه مفهوم حفاظت محیط زیست شامل نگهداری و توسعه منبع برای نسل حاضر و نسلهای آینده است. در این رابطه حفاظت ضروری برای توسعه و توسعه ضروری برای حفاظت تلقی می‌شود. در واقع حفاظت و توسعه لازم و ملزوم یکدیگرند.
به طور کلی فلسفه حفاظت محیط زیست امروزه چنین تعریف می‌شود (مجنونیان 1363، داسمان 1984، مخدوم 1369): حفاظت محیط زیست برای استفاده انسان از محیط زیست به رفاه انسان حاضر و نسلهای آینده با انجام توسعه پایدار و در خور محیط زیست به همراه محفوظ نگهداشتن تنوع ژنتیکی و اکولوژیکی و با حفظ ارزشهای فرهنگی محیط زیست تأمین گردد.
چگونگی ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست
نگاره 1-13

سرزمین مناسب برای حفاظت

در سرزمین بیش از یکی از شرایط زیر برقرار است:
- همانند زیستگاههایی که تحت استفاده شدید انسان است.
- وجود زیستگاههایی که پژوهشهای علمی اندکی در آنان صورت گرفته است.
- وجود زیستگاههایی که حساسیت به فرسایش، لغزش، سیل، خشکی شدید و یا آلودگیها دارند.
- وجود زیستگاههایی که تنوع (2) گونه‌ای منحصر به فرد دارند.
- وجود زیستگاههایی که گونه‌های نادر (3) دارند.
- وجود زیستگاههایی که نادر هستند.
- وجود زیستگاههایی که ارزش ژنتیکی به عنوان بانک ژن دارند (مخدوم 1369).
- وجود زیستگاههایی که تشکیلات زمین شناسی و یا ژئومرفولوژی برجسته دارند.
- وجود زیستگاههایی که زیبایی طبیعی چشمگیری دارند.
- وجود زیستگاههایی که حالت طبیعی دست نخورده دارند.
- وجود زیستگاههایی که فراوانی وحوش قابل توجهی دارند.
- وجود زیستگاههایی که از نظر منطقه‌ای و یا ملی، گونه‌های شاخص منطقه و یا کشور را دارند.
- وجود زیستگاههایی که ارزش آموزشی و علمی دارند.
- وجود زیستگاههایی که در مقیاس منطقه‌ای و یا ملی منحصر به فرد هستند.
- مناطقی که گذرگاه مهاجرت جانوران هستند.
- زیستگاه‌هایی که خاک هیدرومرف و آسیب پذیر دارند.
- زیستگاههایی که به منزله اکوتون تالابها، برکه‌ها و دریاچه‌های کشور هستند.
- مناطقی که آثار باستانی، تاریخی و یا ملی با ارزشی دارند.
- زیستگاههایی که شیب بیش از 70 درصد دارند.
- زیستگاههایی که ارزش مردم شناسی دارند.
- آبخیزهایی که در تأمین آب مردم ناحیه و یا منطقه نقش دارند.
- زیستگاههایی که گونه‌های در حال انقراض دارند.
- نقاطی که در صورت دست خوردگی و بهره برداری از آنان باعث بروز خسارات جانی می‌شوند.
- گونه‌هایی که بی اهمیت
چگونگی ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست نیستند و یکی از حالات نگاره 1-13 را دارند.

مدل اکولوژیکی توریسم

کاربری توریسم در محیط بسته و باز توسط توریست‌ها (چه داخلی و چه خارجی) دنبال می‌شود. ارزیابی مکان مناسب برای آن دسته از توریستها که در محیطهای بسته به سرگرمی می‌پردازند تابع مدل اکولوژیکی توسعه شهری است. به عبارت دیگر، معیار انتخاب مکان برای محیطهای بسته و ساخته شده‌ای که اختصاص به تفریحات در فضای بسته دارد همانند مدل اکولوژیکی توسعه شهری است.
در محیطهای باز، توریستها به سرگرمیهای متعددی رو می‌آورند که تمامی این گونه تفریحات و یا سرگرمیها تحت عنوان تفرج و یا گشت و گذار مطرح می‌شوند (تاریخ بیهقی، فرهنگ ناظم الاطباء، لغت نامه دهخدا، گلستان سعدی). از این قرار، سرگرمیها یا تفریحات یا هر سرگرمی تحت واژه تفریح به کلیه تفریحاتی که در محیط‌های باز و بسته رخ می‌دهند اطلاق می‌گردد، در حالی که واژه تفرج یا گشت و گذار به سرگرمیهایی گفته می‌شود که توسط توریستها فقط در محیط باز اتفاق می‌افتد.
انواع تفرج معمول در ایران و یا جهان از نظر میزان توسعه مورد نظر برای اجرای تفرج در محیط زیست / سرزمین باز به دو دسته گروه بندی می‌گردند:
1- تفرج متمرکز. شامل آن دسته از تفرجهاست که نیاز به توسعه دارند مانند شنا، اسکی، خورگشت، اردو زدن، دوچرخه رانی و بازدید آثار فرهنگی.
2- تفرج گسترده. شامل آن دسته از تفرجهاست که نیاز به توسعه ندارند، مانند کوه نوردی و شکار، یا به توسعه اندک نیاز دارند، مانند ماهیگیری، صحراگردشی، اسب سواری و تماشای جانوران در طبیعت.
بنابراین مدل اکولوژیکی توریسم برای تفرج متمرکز و تفرج گسترده ساخته شده است که به طور جداگانه ارائه می‌گردد.

مدل اکولوژیکی تفرج متمرکز

طبقه یک

- اقلیم آب و هوا: میانگین دما در فصل استفاده تابستانه و بهاره 25-21 درجه سانتیگراد. تعداد روزهای آفتابی در ماه در فصل استفاده بهاره و تابستانه بیش از 15 روز در ماه.
- آب: 40 تا 150 لیتر در روز برای هر نفر
- درصد شیب: صفر تا 5
- جهت جغرافیایی: شرقی (تابستانه) جنوبی (زمستانه)
- بافت خاک: لومی
- شرایط زهکشی خاک: کامل
- حاصلخیزی خاک: متوسط تا خوب
- ساختمان خاک: نیمه تحول یافته تا تحول یافته با دانه بندی متوسط
- عمق خاک: عمیق
- سنگ مادر: گرانیت، تپه‌های ماسه‌ای (اقلیم مرطوب)، روانه‌های بازالت، آبرفتی (آبرفتهای فلات قاره)
- تراکم درختان: 80-40 درصد
- ترکیب گونه‌ای: بیشتر از تک لپه‌ایها

طبقه دو

- اقلیم و آب و هوا: میانگین دما در فصل تابستانه و بهاره 30-21 درجه سانتیگراد. تعداد روزهای آفتابی در ماه در فصل استفاده بهاره و تابستانه 15-7 روز در ماه
- آب: 40-12 لیتر در روز برای هر نفر
- درصد شیب: 15-5
- جهت جغرافیایی: شمالی (تابستانه) – غربی (زمستانه)
- بافت خاک: شنی، شنی لومی رسی، رسی لومی، لومی رسی
- شرایط زهکشی خاک: فقیر تا متوسط
- حاصلخیزی خاک: متوسط
- ساختمان خاک: نیمه تحول یافته با دانه بندی نیمه متوسط تا درشت
- عمق خاک: متوسط تا عمیق
- سنگ مادر: ماسه سنگ، سنگ آهک، توفهای شکافدار، روانه‌های بین چینه‌ای، شیست، لس، دشتهای سیلابی، مخروط افکنه و آبرفتهای دره ساز
- تراکم درختان: 40-20 درصد
- ترکیب گونه‌ای: تک لپه ای‌ها و دو لپه ایها با ترکیب تقریباً برابر

نامناسب

- آب: کمتر از 5 لیتر در روز برای هر نفر
- درصد شیب: بیش از 15
- جهت جغرافیایی: جنوبی و غربی (تابستانه و بهاره)، شرقی و شمالی (4) (زمستانه)
- بافت خاک: رسی سنگین – خاک هیدرومرف
- شرایط زهکشی خاک: ناقص
- حاصلخیزی خاک: خیلی فقیر
- ساختمان خاک: دانه بندی خیلی ریز
- عمق خاک: کم تا زیاد
- تراکم درختان: بیش از 80 درصد
- ترکیب گونه‌ای: درصد بیشتر دو لپه‌ایها یا گیاهان خشبی یا بوته‌ای چوبی و خاردار یا گیاهان کند رشد

تفرج گسترده

طبقه یک

- اقلبیم و آب و هوا: مانند تفرج متمرکز (طبقه یک)
- آب: 12-5 لیتر در روز برای هر نفر
- درصد شیب: صفر تا 25
- شرایط خاک و سنگ: همانند تفرج متمرکز طبقه یک (فقط برای پیاده روها و مالروها اهمیت دارد و در غیر این صورت پارامتر خاک اهمیتی برای اجرای تفرج گسترده ندارد).
- سایر پارامترها: چندان اهمیتی ندارند.

طبقه دو

- اقلیم و آب و هوا: همانند تفرج متمرکز (طبقه 2)
- آب : حدود 5 لیتر
- درصد شیب: 25 تا 50
- شرایط خاک و سنگ: همانند تفرج متمرکز طبقه دو (فقط برای پیاده روها و مالروها اهمیت دارد. در غیر این صورت پارامتر خاک چندان اهمیتی برای اجرای تفرج گسترده ندارد).
- سایرپارامترها: چندان اهمیتی ندارند.
نامناسب
- درصد شیب: بیش از 50 درصد (به استثنای کوهنوردی)
*برای ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست برای توریسم، تمامی پارامترهای یاد شده در مدل اکولوژیکی هموزن نیستند. اولویت پارامترها بر حسب اهمیت به ترتیب عبارت است از:
1-شیب، 2- سنگ و خاک، 3- جهت جغرافیایی، 4- آب، 5- گیاه، 6- اقلیم و آب و هوا. این قاعده بدان معنی است که اگر شیب واحد زیست محیطی برای تفرج مناسب نبود، از مقایسه سایر پارامترها خودداری کرده، اصولاً ارزیابی متوقف می‌گردد. همچنین در صورت مناسب بودن شیب، ا گر خاک واحد زیست محیطی برای تفرج توان نداشت، از مقایسه سایر پارامترها خودداری می‌گردد. به هر حال، این قاعده در مورد 4 پارامتر کلیدی اول بیشتر صادق است.

مدل اکولوژیکی توسعه شهری، روستایی و صنعتی

هنگامی که یک منطقه مسکونی چه در شهر و چه در روستا بازسازی می‌گردد یا یک کارخانه، شهر یا شهرک جدید ساخته می‌شود، یا یک شهر قدیمی و یا یک روستا توسعه می‌یابد، آخر کار این همه بازسازیها، ساخته شدنها و توسعه‌ها، برپا شدن مناطق مسکونی، خدماتی، بازرگانی و صنعتی است. هنگامی که چنین مناطقی در سرزمین استقرار می‌یابند دو واکنش متقابل بروز می‌نمایند. نخست، منطقه برپا شده واکنشی بر روی محیط زیست ایجاد می‌کند (اصلاح و تغییر آبراهه‌های طبیعی ممکن است موجبات فرسایش خاک را فراهم آورد یا خاک به واسطه گندابها آلوده شود). دوم، محیط زیست واکنشی بر روی منطقه برپا شده از خود نشان می‌دهد (در معرض قرار گرفتن منطقه در برابر لغزشهای زمین و یا سیل).
بدین خاطر، پیش از آغاز به چنین توسعه‌ای شایسته است که این گونه کنش‌ها و واکنش‌ها مورد مداقه قرار گرفته، تجزیه و تحلیل شده و نسبت به آنان چاره جویی شود.
برای نیل بدین مقصود پارامترهای منابع اکولوژیکی سرزمینی که در آن قرار است توسعه انجام گیرد باید بتوانند:
الف) برای وزن ساختمان تکیه گاه پایدار و متعادلی فراهم نمایند،
ب) پسماندها، پسابها، زباله‌ها و هوای آلوده منتجه از ساخته شده‌ها را جذب و تجزیه نمایند،
ت) منظر، نما و فضای سبز دلخواهی از جهت زیباشناختی و جذب آلودگی هوا و صدا فراهم آورند.
از این قرار، مدل اکولوژیکی ساخته شده نمایشگر شرایط مناسب‌ترین یا مناسب برای برآورده کردن نیازهای ذکر شده و همچنین برپا کردن ساخته شده‌ها در شرایط سازگار با توان اکولوژیکی محیط زیست است، که در این حالت با کمترین هزینه، بادوامترین ساختنی‌ها (نه از نظر مصالح بلکه از نظر برپا شدن) ساخته می‌شوند.
از آنجا که نیازمندیهای زیست محیطی برای برپایی مناطق شهری، خدماتی، بازرگانی و صنعتی تقریباً یکسانند، مدل اکولوژیکی ساخته شده برای توسعه شهری، روستایی و صنعتی یکجا ارائه می‌گردد.

طبقه یک

- اقلیم و آب و هوا:
میانگین بارندگی سالانه: 800-500 میلیمتر
میانگین دمای سالانه: 24-18 درجه سانتیگراد
درصد رطوبت: 80-60 درصد
سرعت باد غالب: تا 35 کیلومتر در ساعت
- شکل زمین:
موقعیت و شکل زمین: میان بندها
شیب: تا 6 درجه
ارتفاع از سطح دریا: 1200-400 متر
جهت جغرافیایی دامنه:
(آب و هوای معتدله) جنوبی
(آب و هوای نیمه گرمسیری) شرقی
- سنگ مادر:
ماسه سنگ، روانه‌های بازالت، رسوبات آبرفتی (آبرفتهای فلات قاره)
- خاک:
بافت خاک: لومی – لومی رسی
عمق خاک: عمیق
شرایط زهکشی خاک: خوب تا کامل
ساختمان خاک: نیمه تحول یافته تا تحول یافته با دانه بندی متوسط
- منابع آب:
کمیت آب: 300-225 لیتر در روز برای هر نفر
- پوشش گیاهی:
تراکم پوشش درختی: کمتر از 30 درصد
تراکم پوشش علفی: کمتر از 30 درصد

طبقه دو

- اقلیم و آب و هوا:
هر اقلیم و آب و هوا (به استثنای شرایطی که نامناسب ذکر شده‌اند).
- شکل زمین:
موقعیت و شکل زمین: دشت و شبه دشت
شیب: 9-6 درجه
ارتفاع از سطح دریا: 400-0 و 1800-1200
جهت جغرافیایی : شبه دشت:
(آب و هوای معتدله): غربی – شرقی
(اب و هوای نیمه گرمسیری): شمالی
- سنگ مادر:
سنگ آهک و سنگ رس، گرانیت، توفهای شکافدار، روانه‌های بین چینه‌ای، لس، آبرفتی (مخروط افکنه، آبرفتهای دره ساز).
-خاک:
بافت و عمق خاک: شنی عمیق، شنی لومی کم عمق تا عمیق، لومی کم عمق تا متوسط و لومی رسی کم عمق تا متوسط
شرایط زهکشی خاک: متوسط تا خوب
-ساختمان خاک: نیمه تحول یافته
- منابع آب:
کمیت آب: 225-150 لیتر در روز برای هر نفر
-پوشش گیاهی:
تراکم پوشش درختی: 60-30 درصد
تراکم پوشش علفی: کمتر از 50 درصد

نامناسب

-آب و هوا و اقلیم:
در مسیر گردبادها و بادهای شدید موسمی. سرعت باد غالب بیش از 50 کیلومتر در ساعت
- شکل زمین:
موقعیت و شکل زمین: دره‌ها و موقعیتهای کاسه مانند
شیب: بیش از 9 درجه
ارتفاع از سطح دریا: بیش از 1800 متر
جهت جغرافیایی دامنه:
(آب و هوای معتدله): شمالی
(آب و هوای نیمه گرمسیری): جنوبی – غربی
-زمین شناسی (سنگ مادر):
گسل پیدا و پنهان، سنگن مادر مارنی، یا وجود لایه‌های مارن در زیر سنگ مادر، زلزله خیز، شیست، تپه‌های ماسه‌ای و دشتهای سیلابی
-خاک:
بافت و عمق خاک: شنی کم عمق، رسی سنگین یا نیمه سنگین و خاک هیدرومرف
شرایط زهکشی خاک: ناقص
ساختمان خاک: کم تحول یافته – دانه بندی خیلی ریز
-هیدرولوژی و منابع آب:
کمیت آب: کمتر از 150 لیتر در روز برای هر نفر
هیدرولوژی: بستر خشک رودخانه‌ها، مسیل، گذرگاه آبراهه‌های طبیعی
-پوشش گیاهی:
تراکم پوشش درختی: بیش از 60 درصد
تراکم پوشش علفی: بیش از 50 درصد یا کشتزار آبی
* شایان یادآوری است که در ارزیابی توان میحط زیست برای توسعه شهری و روستایی و صنعتی، تمامی پارامترهای یاد شده در مدل اکولوژیکی هموزن نیستند. برخی از پارامترها به عنوان عامل کلیدی عمل می‌نمایند. یعنی نبودن آنها یا آماده نشدن شرایط مناسب برای آنها، حتی اگر سایر پارامترها نیز وجود داشته باشند، باعث خواهد شد که منطقه مورد بررسی نامناسب ارزیابی گردد، مانند پارامتر آب یا سنگ و یا خاک. به هر حال جهت آسان شدن ارزیابی، شایسته است که پارامترها الویت بندی شوند.
درجه اولویت پارامترهای اشاره شده در مدل اکولوژیکی از قرار زیر است:
1-کمیت آب
2- شیب
3- سنگ و خاک
4- هیدرولوژی
5- موقعیت و شکل زمین
6- سرعت باد غالب
7- جهت دامنه
8- پوشش گیاهی
9- ارتفاع از سطح دریا
10- سایر پارامترها

چگونگی ارزیابی

همانگونه که اشاره شده ارزیابی و طبقه بندی سرزمین یا محیط زیست در ایران با انجام مقایسه ویژگیهای اکولوژیکی هر یگان زیست محیطی با مدل اکولوژیکی کاربریها به عمل می‌آید. در این راه، نخست یک جدول ارزیابی توان (جدول 1) تنظیم می‌گردد، سپس ویژگیهای اکولوژیکی آبخیز مورد مطالعه که در جدول ویژگیها تنظیم و خلاصه شده‌اند (جدول 4) با تک تک مدلهای اکولوژیکی به شرح فرایند زیر مقایسه و ارزیابی می‌شوند.
1-شماره واحدهای زیست محیطی به ترتیب در ستون اول جدول 1 مرتب می‌شود.
2- ویژگیهای هر واحد زیست محیطی با مدل اکولوژیکی کشاورزی و مرتعداری مقایسه شده، در صورت تطبیق ویژگیها با هر یک از طبقات توان مدل اکولوژیکی یاد شده، شماره توان انطباق یافته با ویژگیهای واحد، برای یکایک واحدها در ستون دوم تا ششم جدول 1 درج می‌گردد.
3- ویژگیهای هر واحد زیست محیطی با یکایک مدلهای اکولوژیکی جنگلداری، کشاورزی و مرتعداری، آبزی پروری، حفاظت، توریسم و توسعه شهری، روستایی و صنعتی مقایسه شده و در صورت تطبیق ویژگیها با هر یک از طبقات توان مدلهای اکولوژیکی یاد شده، شماره توان انطباق یافته با ویژگیهای واحد برای تک تک واحدها در ستونهای ششم تا آخر جدول 1 درج می‌گردد.
شایسته یادآوری است که اگر در آبخیزی به طور طبیعی امکان اجرای یکی از کاربریها (مثلاً آبزی پروری یا جنگلداری طبیعی)، وجود نداشته باشد، در جدول ارزیابی (1) ستون مربوط به آن کاربری حذف می‌گردد. چنین موردی برخی اوقات به هنگام ارزیابی هدفدار، که از پیش توان آبخیز برای چند کاربری مورد انتظار ارزیابی می‌شود، نیز پیش می‌آید. در این صورت، ستونهای مربوط به کاربریهای مورد انتظار در جدول ارزیابی تنظیم می‌گردند.
همانگونه که در جدول 1 دیده می‌شود، برخی از واحدهای زیست محیطی ممکن است برای تمامی کاربریها و برخی دیگر از واحدها فقط برای تعداد معینی از کاربریها توان داشته باشند. تصمیم گیری در مورد آنکه کدام کاربری در واحد زیست محیطی ارجح است نیاز به تعیین اولویت دارد.
نکته قابل تعمق در به کارگیری مدل اکولوژیکی آن است که مدلهای ارائه شده برای ایران یک راهنمای کلی هستند. بسته به محل مورد مطالعه، داده‌های شناسایی شده و هدف استفاده از سرزمین، شایسته است که یک مدل ویژه برای موضوع مورد ارزیابی در چارچوب مدلهای اکولوژیکی ایران ساخته شود و ارزیابی با کمک مدل ویژه به سرانجام برسد. چنانچه ریکیل (1996) به خوبی اشاره کرده است برای مدل سازی ارزیابی توان محیط زیست باید در سه مورد دقت کافی مبذول گردد:
1-هدف مدل، 2- معیارهای مدل و 3- ساختمان مدل، از این قرار، داده‌های شناسایی شده که در جدول ویژگیهای اکولوژیکی خلاصه شده‌اند باید بتوانند با معیارها و ساختمان مدل به طور مستقیم مورد ارزیابی قرار گیرند تا اشتباه یا مشکلی بروز ننماید.

نقشه سازی توان سرزمین (نقشه طبقه بندی اراضی یا کاربریها) (5)

پس از آنکه توان اکولوژیکی تمامی یگانهای زیست محیطی ارزیابی گردیده و در جدول 1 درج گردید، می‌توان به تهیه نقشه توان سرزمین برای هر کاربری پرداخت. فرایند نقشه سازی توان برای کاربریها به شرح زیر است.
1-نقشه واحدهای زیست محیطی را بر روی میز نور ثابت نموده و سپس یک کاغذ شفاف بر روی آن قرار داده می‌شود (برای تهیه نقشه هر کاربری، یک کاغذ شفاف جداگانه به کار می‌رود).
2- مرزهای آبخیز مورد بررسی به روی کاغذ شفاف رسم می‌گردند.
3- از روی جدول 1، توان هر واحد را برای کاربری مورد نظر بر روی کاغذ شفاف، بدون پیاده کردن مرزها، وارد می‌نماید.
4- مرزهای واحدهایی که هم توان هستند را رسم می‌نمایند.
5- از بهم وصل کردن مرز واحدهایی که هم توان هستند، توان سرزمینی برای کاربری مورد نظر مشخص گردیده و طبقه بندی می‌شود.
نتیجه اجرای فرایند یاد شده، منجر به تهیه نقشه‌های توان سرزمین / کاربریها و طبقه بندی اراضی برای کاربریهای مختلف می‌شود.
جدول 1: ارزیابی توان اکولوژیکی

شماره واحد زیست محیطی

فاریاب، دامپروری، مرغداری

کشت دیم

باغبانی

زنبورداری

مرتعداری

جنگلداری

آبزی پروری

حفاظت

توریسم (تفرج متمرکز)

توسعه شهری روستایی و صنعتی

24400 (6)
46044 (7)

-
2

4 یا 1

  •  

4 یا 1 (دیم)
2

2
2

4 یا 1
-

3
3

-
1

1
2

2
1

2 (در صورت آبرسانی)
2


پی‌نوشت‌ها:

1. کشت سبزیها و صیفی جات گاهی اوقات جزء باغبانی محسوب می‌شود.
2. تنوع گونه‌ای معمولاً با سه شاخص غنای گونه‌ای (تعداد گونه ها)، فراوانی گونه‌ها و چیرگی گونه‌ها تعیین می‌گردد (تربورگ 1974).
3. نادر بودن یک گونه بستگی به مقیاس دارد. مقیاس ممکن است محلی، منطقه‌ای، ملی و یا جهانی باشد. در مورد ایران، مقیاس ملی و جهانی نادر بودن در ارزیابی توان اکولوژیکی در نظر گرفته می‌شود.
4. جهت جغرافیایی برای فصل زمستان فقط برای محل تأسیسات است و نه پیست اسکی یا گذرگاه تله اسکی. برای پیست اسکی جهت جغرافیایی مناسب جهت شمالی یا شرقی است. برای گذرگاه تله اسکی جهت جغرافیایی چندان اهمیت ندارد.
5. در وصل کردن مرز واحدهای هم توان، قابلیت اجرای کاربری در واحد پیوسته نیز در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال، اگر یک واحد جنگلداری توان طبقه 2 داشته و اما این واحد توسط واحدهایی که توان طبقه 7 برای جنگلداری دارند احاطه شده باشد، امکان اجرای جنگلداری تجارتی که لازمه آن جاده سازی است برای واحد میانی وجود ندارد. در این صورت واحد میانی نیز با آنکه توان طبقه 2 دارد ولی جزء واحد با توان طبقه 7 در نقشه سازی منظور می‌شود. چنین مشکلاتی در مورد آبرسانی بین واحدها نیز بروز می‌نمایند. شایسته است که در هر مورد بسته به شرایط در این باره تصمیم گیری شود.
6. به خاطر آنکه در این واحد آب وجود ندارد، امکان کشت آبی، همچنین برپایی دامپروری و مرغداری نیست باغبانی در این واحد به طور دیم امکان پذیر است. برای زنبورداری وجود آب مطرح نیست که در این صورت بر طبق اقلیم منطقه توان طبقه 2 می‌توان برای آن در نظر گرفت.
7. در واحدهایی که امکان کشت فاریاب باشد، طبیعی است که برای کشت دیم و مرتعداری ارجحیت ندارد چون طبقه توان مرتعداری و دیم کاری از طبقه 4 شروع می‌شود، به هر حال می‌توان برای دیم کاری و مرتعداری طبقه یک نیز منظور نمود که این انتخاب بستگی به سلیقه ارزیاب دارد.

منبع مقاله :
مخدوم فرخنده، مجید، (1393) شالوده آمایش سرزمین، تهران: دانشگاه تهران، چاپ پانزدهم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.