مترجم: سعید علیزاده
منبع:راسخون
منبع:راسخون
شناسایی روند مرگ
معمولا روند مرگ درست قبل از اینکه مرگ واقعا اتفاق بیافتد آغاز میشود. مرگ یک سفر خصوصی است که هرکس از راه منحصر بهفردی به آن نزدیک میشود. هیچ چیزی مشخص نشده است. هیچ چیز تعیین نشده است. مسیرهای زیادی وجود دارد که هرشخصی از یکی عبور میکند اما همه آنها به یک هدف ختم میشوند.وقتی کسی به مرگ نزدیک میشود، یک روندی شروع میشود، یک سفر از زندگی شناخته شده در این جهان به سوی ناشناختهایی که در پیش روست. همانطور که روند آغاز میشود شخص شروع به کشف مسیر ذهنی میکند، درک میکند که مرگ واقعا اتفاق افتاده و مرگ خود را باور میکند. سفر در نهایت به خروج فیزیکی از بدن ختم میشود.
چندین مرحله در طول این سفر وجود دارد. چون هرشخص از راه منحصر به فرد خودش مرگ را تجربه میکند، هرکس در هر مرحلهای متوقف نخواهد شد. برای برخی ممکن است زمان کمتری طول بکشد و برخی در هر مرحله متوقف شوند. برخی ممکن است ماهها طول بکشد تا به مقصد برسد ولی برخی تنها چند روز. ما در مورد هرچیزی که در طول تحقیقات در مورد این سفر اتفاق میافتد بحث خواهیم کرد، همواره به یاد داشته باشید که در این سفر، شخص مسافر است.
سفر شروع میشود: یک تا سه ماه قبل از مرگ
هنگامیکه شخص شروع به قبول مرگ میکند و متوجه میشود که مرگ نزدیک است، ممکن است از محیط اطراف خود کنارهگیری کنند. آنها روند جدا شدن از جهان و کسانی که در آن هستند را شروع میکند. آنها ممکن است ملاقات با دوستان، همسایهها و حتی اعضای خانواده را کاهش دهند. وقتیکه با کسی ملاقات میکنند ممکن است به سختی با آنها تعامل کرده و اهمیت قایل شوند. آنها شروع به تامل در مورد زندگی خود و مرور خاطرات گذشته میکنند. ممکن است زندگی که گذرانیدهاند را ارزیابی کنند و نسبت به آن تاسف ورزند. همچنین ممکن است پنج تکلیف مرگ را متقبل شوند.شخص در حال مرگ ممکن است به دلیل کاهش سرعت اندامهای بدن، کاهش اشتها و کاهش وزن را تجربه کند. بدن نیاز به دریافت انرژی از غذا به اندازه قبل ندارد. شخص در حال مرگ ممکن است زیاد بخوابد و در فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبرد شرکت نکند. آنها دیگر نیاز به تغذیه به مانند گذشته ندارند. بدن در طول این دوره چیز عجیبی انجام میدهد و شروع به تغییرات شیمیایی میکند که منجر به حس شادی و سرخوشی خفیف میشود. آنها نه گرسنه و نه تشنه میشوند و به هیچ وجه به دلیل غذا نخوردن رنج نمیکشند. این یک بخش مورد انتظار از سفری است که آنها شروع به عزیمت کردهاند.
یک تا دو هفته قبل از مرگ
تغییرات ذهنی
در طول سفر فرد اکثر اوقات را در خواب سپری میکند. سردرگمی رایج است و تغییر در ادراک را میتوان انتظار داشت. شخصی ممکن است توهم مانند ترس از دشمنان پنهان یا احساس شکست ناپذیری را تجربه کند.شخص در حال مرگ ممکن است توهم را تجربه کند، گاهی اوقات اشخاصی را ببیند یا با آنها صحبت کند که وجود ندارند. اغلب اوقات این اشخاص کسانی هستند که قبلا فوت کردهاند. برخی ممکن است این را به عنوان پردهای بین این دنیا و دنیای بعدی ببینند که در حال برداشته شدن است. شخص ممکن است لباس خود را بردارد و با سراسیمگی آنرا بپوشد.حرکات و اعمال ممکن است به نظر بقیه بی هدف و بدون هیچ احساسی به نظر برسد. آنها در حال عروج از این دنیای خاکی هستند.
تغییرات جسمی
بدن مدت زمان بیشتری در برابر تغییرات مقاومت میکند. نشانههایی وجود دارند که بدن در طول این دوره از خود نشان میدهد:درجه حرارت بدن یک یا چند درجه کاهش مییابد.
فشار خون کاهش مییابد.
ضربان قلب نامنظم میشود و ممکن است که سرعت آن کم یا زیاد شود.
بدن بیشتر عرق میکند.
به علت کاهش گردش خون رنگ پوست تغییر میکند. که این تغییر بیشتر در لبها و ناخن دیده میشود که رنگ پریدگی و متمایل به رنگ آبی میشود.
تغییرات تنفسی رخ میدهد. اغلب تعداد تنفس سریعتر و به زحمت کشیده میشود. به علت احتقان ممکن است صدای خرخر و سرفه ایجاد شود.
مکالمه کاهش مییابد و در نهایت کلا متوقف میشود.
سفر پایان مییابد: چند ساعت تا دو روز مانده به مرگشخص به مرگ نزدیکتر میشود. ممکن است به موجی از انرژی نزدیک شوند. ممکن است از رختخواب بلند شوند و با کسانی که دوست دارند صحبت کنند، یا پس از چند روز بی اشتهایی تقاضای غذا کنند. این منبع انرژی ممکن است به مقدار ناچیز قابل توجه باشد، اما معمولا به عنوان اظهار نهایی جسم یک فرد در حال مرگ قبل از سفر استفاده میشود.
منبع انرژی معمولا کوتاه است و نشانههای قبلی به عنوان نزدیک شدن مرگ بیشتر جلوه مییابند. تنفس نامنظمتر و اغلب کندتر میشود. تنفس سریعتر و سپس کلا قطع میشود و این اتفاق ممکن است بارها اتفاق بیافتد. تراکم در راه هوایی میتواند باعث افزایش صدای خرخر با صدای بلند شود. روی دست و پا لکه ایجاد شده و متمایل به رنگ ارغوانی میشود. این لکهها ممکن است به آهستگی به سوی بازوها و ساق پاها راه پیدا کنند. لبها و ناخنها مایل به رنگ آبی و بنفش میشود. فرد معمولا بیتوجه میشود و ممکن است چشمانش باز یا نیمه باز باشد اما محیط اطراف خود را نبیند. بسیاری بر این باورند که حس شنوایی آخرین حسی است که باقی میماند بنابراین توصیه میشود عزیزان کنار شخص بنشینند و با او در هنگام مرگ صحبت کنند.
در نهایت، تنفس متوقف میشود و قلب میایستد. مرگ رخ میدهد.