حافظ از منظر مقام معظم رهبری

آيت‌الله العظمی خامنه‌اي(حفظه الله) در ‪ ۲۸‬آبان ماه سال۶۷ ‬درآيين گشايش كنگره‌جهاني بزرگداشت حافظ، اين غزلسراي نامي در شيراز، به‌زيبايي وشيوايي گوشه‌ها و زوايايي از آثار نظم اين شاعر هميشه نامدار قرن هشتم هجري را بيان كردند. این مقاله مروري بر تفسير و شرح گوشه‌هاي پيدا و پنهان شعر و زندگي اين شاعر گرانسنگ، از منظر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، می باشد.
پنجشنبه، 18 مهر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حافظ از منظر مقام معظم رهبری
حافظ از منظر مقام معظم رهبری
حافظ از منظر مقام معظم رهبری

اشاره:

آيت‌الله العظمی خامنه‌اي(حفظه الله) در ‪ ۲۸‬آبان ماه سال۶۷ ‬درآيين گشايش كنگره‌جهاني بزرگداشت حافظ، اين غزلسراي نامي در شيراز، به‌زيبايي وشيوايي گوشه‌ها و زوايايي از آثار نظم اين شاعر هميشه نامدار قرن هشتم هجري را بيان كردند. این مقاله مروري بر تفسير و شرح گوشه‌هاي پيدا و پنهان شعر و زندگي اين شاعر گرانسنگ، از منظر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، می باشد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدالله و الصلوه علي رسول الله و علي آله الطاهرين المعصومين
به حسن خلق و وفا كس به يار ما نرسد
تو را در اين سخن انكار كار ما نرسد
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‌اند
كسي به حسن و ملاحت به يار ما نرسد
به حق صحبت ديرين كه هيچ محرم راز
به يار يك جهت حق گزار ما نرسد
هزار نفش برآمد ز كلك صنع و يكي
به دلپذيري نقش نگار ما نرسد
هزار نقد به بازار كائنات آرند
يكي به سكه صاحب عيار ما نرسد
دريغ قافله عمر كانچنان رفتند
كه گردشان به هواي ديار ما نرسد
بسوخت حافظ و ترسم كه شرح قصه او
به سمع پادشه كامكار ما نرسد
بهترين فاتحه سخن، در بزرگداشت اين عزيز هميشگي ملت ايران و گوهر يگانه فرهنگ فارسي، سخني از خود او بود كه اين غزل به عنوان ابراز ارادتي به خواجه شيراز، بزرگ شاعر تمامي قرون و اعصار، در حضورشماعزيزان برادران و خواهران و ميهمانان گرامي خوانده شد.
حافظ درخشانترين ستاره فرهنگ فارسي است: در طول اين چند قرن تا امروز هيچ شاعري به قدر حافظ دراعماق و زواياي ذهن و دل ملت ما نفوذ نكرده است.
او شاعر تمامي قرن هاست و همه قشرها از عرفاي مجذوب جلوه‌هاي الهي تا اديبان و شارعران خوش ذوق، تا رندان بي‌سر و پا و تا مردم معمولي هركدام درحافظ، سخن دل خود را يافته‌اند و به زبان اوشرح وصف حال خود راسروده اند شاعري كه ديوان او تا امروز هم پر نشرترين و پر فروش‌ترين كتاب بعد از قرآن است و ديوان او در همه جاي اين كشور و در بسياري از خانه‌هاي يا بيشتر خانه‌ها با قداست و حرمت در كنار كتاب الهي گذاشته مي‌شود.
شاعري كه لفظ و معنا و قالب و محتوا را با هم به اوج رسانده است و در هر مقوله‌اي زبده‌ترين و موجزترين و شيرين‌ترين گفته را دارد.
البته در جامعه ما و در بيرون از كشور ما درباره حافظ سخن‌ها گفته‌اند و قلم‌ها زده‌اند و به ده‌ها زبان ديوان او را برگردانده‌اند، صدها كتاب در شرح حال او يا ديوان شعرش نوشته‌اند، اما همچنان حافظ ناشناخته‌مانده است.
اين را اعتراف مي‌كنيم و بر اساس اين اعتراف بايد حركت كنيم و اين كنگره بزرگترين هنرش انشاء الله اين خواهد بود كه اين حركت گامي به جلو باشد.
در اين كنگره اساتيد بزرگ، شعرا، ادبا و صاحب فضيلتان و افراد صاحب نظر به حمدالله بسيارند. بايد بگويند و بسرايند و بنويسند و پس از اين جلسه هم بايد اين حركت ادامه پيدا كند. ما حافظ را فقط به عنوان يك حادثه تاريخي ارج نمي‌نهيم ، بلكه حافظ همچنين حامل يك پيام و يك فرهنگ است.
دو خصوصيت وجود دارد كه ما را وا مي‌دارد از حافظ تجليل كنيم و ياد او را زنده نگاه داريم، اول زبان فاخر او كه همچنان بر قله زبان و شعرفارسي ايستاده است و ما اين زبان را بايد ارج بنهيم و از آن معراجي بسازيم به سوي زبان پاك، پيراسته، كامل و والا، چيزي كه امروز از آن محروميم.
دوم، معارف حافظ كه خود او تاكيد مي‌كند كه از نكات قرآني استفاده‌كرده است. قرآن درس هميشگي زندگي انسان است و شعر حافظ مستفاد از قرآن مي‌باشد.
حافظ خود اعتراف دارد كه نكات قرآني را آموخته و زبان خودش را به آنها گشوده است. پس محتواي شعر حافظ آنجا كه از جنبه بياني محض خارج مي‌شود و قدم در وادي بيان معارف و اخلاقيات مي‌گذارد يك گنجينه و ذخيره براي ملت ما و ملت‌هاي ديگر و نسل‌هاي آينده است. چرا كه معارف والاي انساني مرز نمي شناسد. از اين روز بزرگداشت حافظ، بزرگداشت فرهنگ قرآني و اسلامي و ايراني است و نيز بزرگداشت آن انديشه‌هاي نابي است كه در اين ديوان كوچك گردآوري شده و به بهترين و شيواترين زبان، بيان گرديده است.
من مايل بودم كه امروز حداقل بتوانم بحثي مورد قبول در اين مجمع داشته باشم.ارادت به حافظ و احساس مسووليت در مقابل پيام حافظ و جهان بيني و زبان او مرا به شركت در اين اجتماع و همكاري با شما وا مي‌دارد. اما وقت محدود و گرفتاري‌ها به من اجازه نمي‌دهد، آنچنان كه دلخواه يك دوستدار حافظ است درباره او سخن بگويم، در استعجال با استمداد از حافظه و حافظ مطالبي را آماده كرده‌ام كه عرض مي‌كنم.
بحث را در سه قسمت مطرح خواهم كرد: يك قسمت در باب شعر حافظ، قسمت ديگر در باب جهان بيني حافظ و قسمت سوم در باب شخصيت او.
آنچنان كه من از ديوان حافظ و از مجموعه سخن او برداشت مي‌كنم، شعر حافظ دراوج هنر فارسي است و از جهات مختلف در حد اعلاست. اين بحث كه بهترين شاعر فارسي كيست، تا كنون بحث بي‌جوابي مانده است و شايد بعد از اين هم بي‌جواب بماند. اما مي‌توان ادعا كرد كه به اوج سخن حافظ، يعني به اوجي كه در سخن حافظ هست، هيچ سخنسراي ديگري نرسيده است. نه اينكه مرتبه شعر حافظ در همه غزليات و سروده‌ها در مرتبه‌اي والاتر از ديگران است، بلكه به اين معنا كه در بخشي از اين مجموعه گرانبها و نفيس اوجي وجود دارد كه شبيه آن را در كلام ديگران مشاهده نمي‌كنيم. غزل به طور طبيعي شعر عشق است. هر نوع غزل، چه عارفانه و چه غير عارفانه، بيان لطيف ترين احساسات انسان متعهد است و به طور طبيعي نمي‌تواند از شيوه‌ها و اسلوب‌ها و كلماتي استفاده كند كه به سخافت شعر خواهد انجاميد. چيزي كه در قصيده و مثنوي به راحتي مي‌توان از آن بهره برد، لذا شما مي‌بينيد كه سعدي بزرگ استاد سخن، سخايي را كه در بوستان نشان مي‌دهد در غزليات خودش نمي تواند نشان بدهد. اين طبيعت زبان غزل است و هر شاعري ناگزير در غزل محدوديت‌هايي دارد، حالا اگر نگاه كنيد به تشبيه‌ها و نسيب‌هايي كه شعرا معمولا در مقدمات قصايد داشته اند، در گذشته كمتر قصيده‌اي بود كه از تشبيب و نسيب، يعني از همان ابيات عاشقانه‌اي كه شاعر درابتداي قصيده مي‌سرود خالي باشد، خواهيد ديد كه هيچكدام از اين ابياتي كه به عنوان تشبيب در مقدمه و طليعه قصايد سروده شده، نتوانسته است كار يك غزل را در بين مردم بكند، با اينكه غزل است نه هرگز خواننده‌اي با آن آوازي سروده و نه به عنوان وصف الحال عاشقي به كار رفته است. با اين حال طنطنه قصيده مانع آن شده است كه لطف و لطافت غزل را داشته باشد. به نظر مي‌رسد لطافت و نازكي در غزل به طور طبيعي با طبيعت استحكام و محكم بودن شعر در قصيده منافات دارد. اما اگر ما شعري پيدا كرديم كه با وجود غزل بودن از لحاظ استحكام الفاظ كوچكترين نقيصه‌اي نداشته باشد اين شعر، برترين شعر است.
اگر غزلي را ما يافتيم كه علاوه بر لطف سخن و لطافت كلمات ازيك استحكام و استواري هم برخوردار بود به طوري كه بتوان جاي كلمه‌اي از كلمات آن را عوض كرد يا چيزي بر آن افزود يا چيزي از آن كاست بايد قبول كنيم كه اين غزل در حد اوج است و در ديوان حافظ از اين قبيل اشعار بسيار است.
منبع: www.farsculture.gov.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط