بررسی کتاب مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ نوشته احمد فرشبافان

در این مقاله به بررسی کتاب مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ (بررسی مضامین مشترک عرفانی دیوان امام و حافظ) پرداخته شده است.
چهارشنبه، 8 فروردين 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی کتاب مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ نوشته احمد فرشبافان

مشخصات

نام کتاب
مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ (بررسی مضامین مشترک عرفانی دیوان امام و حافظ)
 
نویسنده احمد فرشبافیان
ناشر مؤسسه چاپ و نشر عروج
سال چاپ چاپ دوم 1378 
قطع وزیری
تعداد صفحه 262 صفحه


بررسی کتاب مشرب عرفانی امام(ره) و حافظ

نویسنده، کتاب حاضر را برای پایان تحصیلات تکمیلی خود در مقطع کارشناسی ارشد نگاشته و در مقدمه انگیزه خود را از این تألیف «ادای دین نسبت‏به حضرت امام خمینی (ره) » یاد می‏ کند.


نکته مهم دیگری که نویسنده در شمار انگیزه‏ های خود در این تحقیق، یادآور می‏ شود، حل ابهامات دیوان حافظ است:


«بنده با نظری کوتاه به دیوان اشعار حضرت امام خمینی (ره) ، خود را دقیقا در وادی غزلیات غزل سرای فارس یافته و دیدم علی‏رغم این که در مورد مکتب عرفانی حافظ در حد مطلوب کار انجام گرفته، ولی هنوز ابهامات و حتی بدبینی‏ هایی در برخی اذهان موجود است

و از طرفی متوجه شدم که بهترین حلال مشکل و رفع‏ کننده اشتباهات ذهنی درباره دیدگاه حافظ، مخصوصا در مساله بهره‏ گیری از اصطلاحات رایج عرفانی، دیوان اشعار حضرت امام است و بس، که این موضوع در مقدمه کتاب به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. » (ص 16)


 
بررسی کتاب مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ نوشته احمد فرشبافان

کتاب حاضر در دو قسمت تنظیم گردیده است

که قسمت اول به عنوان یک مقدمه و قسمت دوم آن تحت عنوان اصطلاحات و مفاهیم مشترک، نوشته شده است. وی در مقدمه به ماهیت عرفان، وجه تسمیه صوفی، تصوف، منشا و خاستگاه تصوف، سیر عرفان و تصوف در ایران، عرفان منفی و ویژگی های بارز آن، عرفان مثبت و مشخصات بارز آن، سخنی در شعر خواجه حافظ و حضرت امام خمینی (ره) و حافظ کیست، پرداخته است.

در پیشگفتار، علت اطاله سخن را در مقدمه نشان دادن خصوصیات عرفان حافظ و حضرت امام (ره) یاد می‏ کند. عنوان این مقدمه طولانی، «نظری گذرا بر ماهیت عرفان و تصوف و تطبیق آن با روح واقعی عرفان اسلامی‏» است.


در مقدمه، آنچه پیش از پرداختن به خصوصیات عرفانی حضرت امام (ره) و حافظ، به عنوان قالب کلی و معیار، طرح گردیده است، تقسیم عرفان به دو شاخه مثبت و منفی است. به عقیده و گفته نویسنده، «عرفان حاکم بر روح هر دو بزرگوار با در نظر گرفتن هر دو نوع عرفان (مثبت و منفی) عرفانی است که والایی و برجستگی و فواید فراوان دارد. » (ص 17 )


خصوصیات و نشانه ‏های عرفان مثبت که روح حاکم بر آثار امام خمینی (ره) و حافظ است، به گفته نویسنده، بدین قرار است:

1. زاییده فرهنگ عمیق اسلامی است؛
2. میانه‏ رو است؛

3. از یاس و ناامیدی می‏ پرهیزد؛
4. روح حماسی و جهاد و مقاومت را در خود می ‏پرورد.


در بحث از مضامین مشترک در دیوان امام (ره) و حافظ، نویسنده نخست تعریف لغوی و اصطلاحی عرفان را باز می‏ گوید سپس دیدگاه عرفا را برمی‏ شمارد و آنگاه مضمون‏ سازی و استفاده آن دو بزرگوار را برمی‏ رسد.

نتیجه‏ ای که نویسنده در پایان این بررسی ها می‏ گیرد، این است که: «با عنایت‏ به توضیحات و بحث های مستوفای مقدمه، اکثرا دیدگاه عرفانی امام (ره) جامع تر از حافظ، می‏ نماید. » (ص 17)

اصطلاحات و مضامین مشترکی که در این کتاب، بررسی می‏ شوند، بدین قرار است: آب حیات، اعتکاف، الست، بار امانت، بیگانه، پیر، تقدیر، جام، چشم، حال، حجاب، حرم، حسرت، حسن، حیرت، خانقاه، خرابات، خرقه، دل، ذکر، راز، رخ، رضا، رندی، ریا، زلف، زهد، سبکبار، سجاده، سودا، شیخ، صومعه، طرب، طلب، طور، عشق، عنقا، عیش، فقر، فنا و بقا، قلندر، لب، محرم، معرفت، می، وصال و همت.

 
بررسی کتاب مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ نوشته احمد فرشبافان



شیوه مؤلف در این اثر، چنین است که نخست تعریفی برای اصطلاح مربوط می‏ دهد و پس از آن ابیات حافظ و امام را در ذیل آن می ‏آورد. در تعریف اصطلاحات، نویسنده بیشتر به آثاری مانند شرح گلشن‏ راز، نوشته لاهیجی، کشف‏ المحجوب، نوشته هجویری غزنوی و مصباح‏ الهدایه و مفتاح الکفایه، اثر عزالدین محمودبن علی کاشانی نظر دارد.

لیکن بیش از آثار کهن، به نوشته‏ های جدید و معاصران توجه کرده و از آنان مدد می ‏گیرد؛ آثاری مانند فرهنگ اصطلاحات و تعابیر عرفانی نوشته دکتر سجادی و فرهنگ اشعار حافظ اثر احمدعلی رجایی بخارایی.

از معانی لغوی اصطلاحات نیز غافل نشده و برای همه اصطلاحات پیش گفته، معنای لغوی می ‏آورد. هر از گاه برداشت کلی خود را نیز از ابیات حافظ یا امام (ره) ضمیمه می ‏کند.
 

مثلا پس از بحث مفصل درباره پیر و ذکر شواهدی از دیوان حافظ و امام خمینی (ره) در پایان نتیجه می‏ گیرد که:

«با توجه به شواهد و دلایل یاد شده می‏ توان گفت پیر در دیوان حافظ در نهایت همان معصومین (ع) می‏ باشند و بس. » (ص 101)

همچنین معتقد است: «غزل های قابل توجهی از دیوان حافظ در مورد مهدی صاحب ‏الزمان(عج) سروده شده است که از مجموعه آنها غزل هایی است با مطلع:
بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید و

ای قصه بهشت ز کویت‏ حکایتی
شرح جمال حور، ز رویت روایتی (ص 101)
 

مقایسه آثارشعر  امام و حافظ شیرازی

در یک مقایسه کلی، نویسنده عرفان امام خمینی (ره) و حافظ را در شعر و ادب می سنجد و هر یک را در بعدی از ابعاد، بر دیگری ترجیح می‏ دهد.

1. از حیث قدرت شاعری و هنر غزل سرایی شعر حافظ را به مراتب قوی تر از غزل های امام(ره) می‏ شمارد. دلیل آن را هم اهتمام حافظ به شعر و انگیزه امام را در شاعری می‏ شناساند. زیرا امام از سر ذوق عارفانه، برای دل شیدا و عاشق خود شعر می‏ سراید و فقط هدفش رساندن پیام عرفانی است، بدون پیچیدگی صنعتی در شعر. (ص 74)

2. از حیث عرفان، می‏ نویسد: «با توجه به سیره و احوال عینی و ملموس امام خمینی (ره) در بعد عرفانی، گوی سبقت را از حافظ و دیگران ربوده و در واقع عرفان را از حیث نظری و عملی، معنایی تازه و کامل بخشیده است. (ص‏74)

3. درباره قدرت حافظ و امام (ره) در بکارگیری اصطلاحات عرفانی می‏ نویسد: «می ‏توان گفت که هر دو شخصیت عرفانی ما به به طور یکسان و در حد کامل از اصطلاحات معمول عرفا بهره برده و از سنت ادب عرفانی کناره نگرفته‏ اند.

ناگفته نماند که از بوستان غزل های امام، بوی سنایی و عطر عطار و مولوی و محی ‏الدین بن عربی و دیگر مشاهیر عرفان اسلامی به مشام جان می ‏رسد; اما عنایتی که آن بزرگوار نسبت‏ به حافظ داشته قابل مقایسه با دیگران نیست. » (ص 75)

 
بررسی کتاب مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ نوشته احمد فرشبافان
 

سخن آخر

به عقیده نگارنده کتاب «مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ‏» یعنی اثر حاضر، در صورتی توفیق بیشتر در مقایسه عرفان آن دو عارف نامی، کسب می‏ کرد که در شناساندن مبانی عرفانی و آرای معرفتی امام به دیوان ایشان بسنده نمی‏ کرد و به تفصیل به متون تخصصی عرفانی از قبیل شرح فصوص ایشان، می ‏پرداخت.

از طرفی، حافظ را نیز نباید در حد شاعری متوسط و متصنع که در پی استفاده از اصطلاحات رسمی عرفان در شعر است، پایین می‏ آوردند. مشرب عرفانی حافظ در نگاه ویژه او به هستی و ترویج مکتب رندی است و به حق نویسنده در هیچ یک از این دو موضوع، نکته تازه و مهمی را باز نگفته ‏اند.

اساسا تعریف رخ و زلف و قد و خال و خطی که در دیوان حافظ است، براساس آنچه در اصطلاح نامه‏ ها آمده است، خطایی است که در روزگار ما هیچ حافظ پژوهی، مرتکب آن نمی‏ شود. این خطا در دیوان امام خمینی (ره) نیز خطا است و به صواب مبدل نمی‏ شود.

عنوان «مشرب عرفانی امام خمینی (ره) و حافظ‏» توقعی که در خواننده برمی ‏انگیزد این است که دست کم ریشه ‏های درسی، نظری و شخصی عرفان آن دو شناسانده شود و به دعوی و شعار بسنده نگردد.
 

منبع:

گروه مطالعه و کتابخوانی سایت راسخون


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط