تاریخ و جغرافیای استان تهران

تهران از شمال به رشته کوههای البرز، از مشرق به شهرستانهای دماوند و گرمسار و از جنوب به دریاچه نمک و شهرستانهای قم و شهر ری و از مغرب به شهرستان کرج محدود است. در 51 درجه و 23 دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار
شنبه، 29 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تاریخ و جغرافیای استان تهران
 تاریخ و جغرافیای استان تهران

 

نویسنده: عزیزالله بیات




 

یادداشت راسخون: خواننده‌ی گرامی به یاد داشته باشید که مقاله‌ی زیر، در سال 1367 خورشیدی نوشته شده و شاید بسیاری از داده‌های آن به روز نباشد.

شهرستان تهران:

تهران از شمال به رشته کوههای البرز، از مشرق به شهرستانهای دماوند و گرمسار و از جنوب به دریاچه نمک و شهرستانهای قم و شهر ری و از مغرب به شهرستان کرج محدود است. در 51 درجه و 23 دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ و 35 درجه و 41 دقیقه عرض جغرافیایی واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 1191 متر است. شهر تهران در میان دو رودخانه کرج و جاجرود که از دامنه‌های جنوبی البرز سرچشمه می‌گیرند قرار گرفته، هوای آن در تابستان گرم و در زمستان نسبتاً معتدل است میانگین درجه حرارت زمستان 4/3 درجه سانتیگراد و میانگین درجه حرارت تابستان 27/9 درجه‌ی سانتیگراد است.

تاریخ

در قرن سوم هجری دو قریه به نام تهران معروف بودند یکی تهران اصفهان و دیگری تهران ری، به استناد گفته‌های نویسندگانی چند از جمله سمعانی و یاقوت حموی و حمدالله مستوفی تهران ری از تهران اصفهان مشهورتر بوده است ولیکن منسوبین نامی به تهران اصفهان از لحاظ تعداد بیشتر بوده است، نام قریه تهران ری تا قبل از سال 261 هـ. ق که تاریخ درگذشت ابوعبدالله محمدبن حماد تهرانی رازی محدث باشد در کتب مورخین معروف نبوده است، یاقوت در معجم الادباء نسبت این محدث عالیقدر را به تهران ذکر نموده است و سمعانی در کتاب الانساب شرح حال او را نوشته است، از سال 261 هـ. ق تا آغاز حمله‌ی مغول (617 هـ. ق) نویسندگانی چند مانند ابوزید احمدبن سهل بلخی و ابوبکر محمدبن علی بن سلیمان راوندی و محمدبن حسن بن اسفندیار (1) و یاقوت حموی نام تهران را در این تاریخ ذکر کرده‌اند، پس از خرابی ری در قرن هفتم هجری بخشی از قراء و قصبات آن استعداد بیشتری از لحاظ طبیعی و اقتصادی برای شهریت نسبت به آبادیهای مجاور و همعصر خود داشتند، از جمله آنها قصبه تهران بود. امین احمد رازی (2) در تذکره‌ی هفت اقلیم و مجدالدین محمدحسین اصفهانی از علمای قرن دوازدهم هجری در کتاب زینت المجالس شرح مبسوط و جامعی از اوضاع کشاورزی تهران داده‌اند (3). در اسناد و مدارک تاریخ دوران مغول تهران تحت عنوان ری ضبط شده است. در سال 694 هـ. ق غازانخان در مراجعت از فیروزکوه مدتی در تهران توقف کرد، طبق مندرجات جامع التواریخ خواجه رشیدالدین فضل الله، ارغونخان پس از اینکه در نزدیکی قزوین بر سپاه الیثاق غلبه کرد به صوابدید امراء مراجعت کرده به تهران ری رسید (4). در سال 806 هـ. ق کلاویخو از تهران دیدار کرد و این اولین دیدار یک سیاح اروپائی از تهران بود، در این ایام داماد امیرتیمور گورکانی به نام امیرسلیمانشاه حاکم ری بود که محل اقامت او ورامین بود و تهران محل اقامت نماینده‌ای بود که از طرف حاکم ایالت منصوب شده بود، تهران در این زمان فاقد برج و بارو بود (5). از قرن نهم هجری آثار چندی در تهران باقی است از جمله درب قدیمی بقعه سیداسماعیل فرزند امامزاده ذکریا از اولاد امام موسی الکاظم (علیه السلام) است، در متن درب اتمام بقعه را سال 886 هـ. ق ذکر کرده است، همچنین صندوق منبت کاری امامزاده یحیی دارای تاریخ 895 هـ. ق است.
از قرن دهم هجری روزبروز تهران آبادتر شد و توجه به حفظ و حراست بقعه‌های سیداسماعیل و امامزاده زید و امامزاده یحیی بهترین دلیل بر این است که قبل از تأسیس سلسله‌ی صفویه تهران یکی از مراکز مهم پیروان مذهب تشیع بوده است.

تهران در دوران صفویه

یک سلسله از حوادث دوران سلطنت شاه طهماسب اول (930- 984 هـ. ق) از جمله جنگهای وی با عبیدالله خان ازبک از سال 933 تا 944 هـ. ق در خراسان و هرات و نیروهای زیادی که برای او در قزوین پایتخت صفویه جمع می‌شد گواه براین است که تهران یک راست محل رفت و آمد سپاهیان شاه طهماسب بوده است و از نظر نیروی انسانی و اقتصادی به او کمک می‌کرده است زیرا به استناد گفته‌های حمدالله مستوفی در قرن هشتم هجری تهران هنگامی که قصبه بوده جمعیت زیادی داشته است (6). بدیهی است در قرن دهم هجری این جمعیت به مراتب زیادتر شده است، مضافاً به اینکه شاه طهماسب هر وقت که از قزوین برای زیارت یا امور دیگر رهسپار خراسان یا شهر ری می‌شد مدتی در تهران اقامت می‌کرد تا اینکه در سال 961 هـ. ق بازاری در تهران و باروئی به دور شهر بنا نهاد. بنا به گفته‌ی مؤلف بستان السباحه محیط بارو یک فرسخ بوده و مطابق تعداد سوره‌های قرآن مجید دارای 114 برج و چهار دروازه به نامهای دروازه حضرت عبدالعظیم، دروازه‌ی شمیرانات، دروازه قزوین و دروازه‌ی دولاب بود، نظر به اینکه برای ساختن بارو خاک خندق کفایت نمی‌کرد از پنج محل زیر برای ساختن برج و بارو خاک برمی‌داشتند:
اولین بناهای معروفی که پس از تکمیل بارو ایجاد شد حمام خانم و تکیه و مدرسه خانم است که به دستور خواهر شاه طهماسب بنا شدند، از تکیه و حمام آثار زیاد و مهمی باقی نمانده است، مدرسه خانم هم توسط افاغنه ویران شد، از چگونگی محلات و موقعیت آنها چنین استنباط می‌شود که قسمت شمالی و غربی شهر داخل در بارو و غالباً باغ بوده‌اند و اهالی بیشتر در عودلاجان و چال میدان سکونت داشته‌اند و قسمت بازار در مشرق چهارسوق بزرگ محل داد و ستد آن زمان بوده است.
در سال 996 هـ. ق عبدالمؤمن خان ازبک مشهد را محاصره کرد، شاه عباس برای جلوگیری از تجاوزات او از قزوین به تهران آمد و در اینجا مریض شد و در حدود پنجاه روز در تهران توقف کرد، در این مدت سپاهیان او متفرق شدند و ازبکان مشهد را تصرف کردند، صنیع الدوله درباره‌ی این حادثه چنین گوید: «شاه عباس از تهران نگرن بود و لعنت می‌کرد کسانی که از خارج شهر تهران بیایند و داخل این شهر شوند و شب را در آن بیتوته نمایند». (7)
با این همه بنای کاخ چهارباغ که بعدها به جای آن ارگ ساخته شد در زمان همین پادشاه صورت گرفت از مسافرین اروپایی که در این دوره از تهران دیدن کرده است یکی پیترودلاواله (8) است که در سفرنامه‌ی خود می‌نویسد: تهران از کاشان بزرگتر است ولیکن دارای جمعیت کمتری است و یک سوم از زمین داخل حصار بیوتات و دو سوم دیگر آن باغهاست، شرح مبسوطی از ازدیاد درختان به ویژه از عظمت آنها داده است، می‌نویسد که در تمام کوچه‌ها و خیابانهای شهر درخت چنار کاشته‌اند و قطر تنه آنها به اندازه‌ای است که چهار نفر که دست به دست هم دهند به اشکال می‌توانند یک درخت چنار را بغل کنند و بجاست که تهران را چنارستان نام نهند (9).
و دیگری سر توماس هربرت است که در سال 1627 میلادی از تهران دیدن کرده است و تعداد خانه‌های آن را سه هزار تخمین زده است.
شاه سلطان حسین در سال 1134 یا 1135 هـ. ق از اصفهان به تهران آمد و در این مدت محمود افغان کرمان را محاصره کرد، در تهران دری افندی سفیرکبیر سلطان احمد سوم پادشاه عثمانی را به حضور پذیرفت، در سال 1137 هـ. ق شاه طهماسب دوم بعد از آن که در قزوین از کشته شدن پدرش مطلع گردید از راه طارم به تهران آمد سپس عازم لاریجان و مازندران شد، بعد از حرکت او بلافاصله اشرف افغان از راه قم به تهران آمد و آنجا را در محاصره گرفت، فتحعلیخان از راه دامغان و سمنان به قصد ملحق شدن به اردوی شاه طهماسب به قریه ابراهیم آباد تهران رسید و در همین محل از محاصره تهران آگاه گردید و لیکن علی رغم کوشش وی سرانجام تهران به تصرف اشرف افغان درآمد، از آثار افاغنه در تهران به قول صنیع الدوله دروازه‌ی ارگ (دروازه‌ی دولت فعلی) بوده است (10).
در سال 1141 هـ. ق هنگامی که اشرف در مهماندوست دامغان از نادر به سختی شکست خورد افغانهای مقیم تهران عده‌ای از بزرگان شهر را کشتند سپس رهسپار اصفهان گردیدند. مقارن این ایام اشرف افغان هم از ورامین رانده شد و شاه طهماسب به تهران بازگشت.

تهران در دوران افشاریه و زندیه

نادر در سال 1154 هـ. ق حکومت تهران را به فرزند ارشد خود رضاقلی میرزا داد. بعد از انقراض سلسله‌ی افشار تهران جزو منطقه‌ی نفوذ قاجار گشت. کریم خان زند بعد از غلبه بر محمدحسن خان قاجار در سال 1172 هـ. ق به اتفاق سپاهیان خود به تهران آمد و در تابستان 1173 هـ. ق به علت بدی آب و هوای تهران کریم خان عازم شمیران شد و فرمان داد در غیاب او بنای عمارت سلطنتی و باغ جنب و دیوانه‌خانه و حرمسرا بسازند وی در اوایل زمستان که ساختمانهای نامبرده به اتمام رسید، به تهران برگشت. وی نسبت به آبادانی تهران جدیت داشت و قصدش این بود که تهران را پایتخت خود قرار دهد ولیکن در سال 1176 هـ. ق از تصمیم خود منصرف شد و دستگاه حکومتی را به شیراز منتقل گردانید.

تهران در دوره‌ی قاجاریه

آغامحمدخان پس از برانداختن مخالفان خود در نوروز سال 1200 هـ. ق در تهران پادشاهی خود را اعلام کرد، وی در آغاز برای پایتختی خود استرآباد را در نظر گرفت ولی زمانی که نواحی غربی ایران را به تصرف خود درآورد دریافت که این شهر دورافتاده برای مرکزیت چنین کشوری چندان مناسب نیست و به همین جهت تا مدتی هم ساری را به عنوان پایتخت خود اختیار کرد ولی باز هم بر وی معلوم شد که این شهر هم چندان مناسبتی برای این کار ندارد، سرانجام در سال 1200 هجری که پادشاهی خود را اعلام کرد مقر سلطنت خویش را تهران قرار داد، زیرا این شهر از استرآباد محل ایل قاجار فاصله زیادی نداشت گذشته از این آغامحمدخان از این شهر بهتر می‌توانست اعمال کشور روسیه را زیرنظر بگیرد. در سال 1210 هـ. ق در قصری که در تهران در کاخ گلستان ساخته بود رسماً تاجگذاری کرد، بنای عمارت تخت مرمر و احداث معبر و پلی به نام دروازه دولت در ارک در محل فعلی ابتدای شمالی خیابان باب همایون که راه ورود به داخل ارگ از آن جانب گردید به فرمان آغامحمدخان صورت گرفت.
در دوران سلطنت فتحعلیشان (1212- 1265 هـ. ق) بناهای متعدد و جدیدی در تهران بنا گردید از جمله توسعه و تزیین عمارت تخت مرمر و احداث تخت مرمری در وسط ایوان عمارت مذکور در 1212 هـ. ق بنای مسجدشاه و مسجد سیدعزیزالله و مدرسه مروی تجدید بقاع امامزاده زید و چهل تن (در دو جانب محله بازار) و بقعه پیر عطا (در محله کلیمیان عودلاجان) و کاروانسرای بین چارسوق کوچک تا سیداسماعیل و گذر بابانوروز علی (در محله چال میدان) و بازارچه و تکیه منوچهرخان، در قسمت غربی بازار و کوچه باغ ایلچی (در محله عباس آباد جنوب محله بازار) که به نام صاحب منصبان دوران فتحعلیشاه است. ضمناً ابنیه و باغهای قصر قاجار (کنار جاده قدیم شمیران) و نگارستان (بین خیابان کمال الملک و انتهای جنوبی خیابان علائی) و لاله زار از آثار دوران سلطنت فتحعلیشاه در خارج تهران قدیم بود. در دوران سلطنت محمدشاه (1250-1264 هـ. ق) توسعه تهران ادامه داشت، حاج میرزاآقاسی صدراعظم وقت علاقه‌ی زیادی برای عمران و آبادی تهران از خود نشان می‌داد، محله عباس آباد منسوب به نام او در جنوب بازار دروازه‌نو و بازارچه آن و محله محمدیه که میدان اعدام در آن واقع شده است در آن زمان بنا گردید، شبستان ضلع جنوبی مسجدجمعه تهران هم در زمان محمدشاه بنا شد، بازار بین این مسجد و مسجد شاه را بین الحرمین نامیدند، باغ عباس آباد در شمال و خارج شهر قدیم تهران هم مربوط به آن زمان بود، در دوران سلطنت طولانی ناصرالدین شاه (1264- 1313 هـ. ق) تهران وسعت زیادی پیدا کرد.
هنگامی که میرزاتقیخان امیرکبیر به مقام صدراعظمی ناصرالدین شاه رسید برای اصلاح کشور دست به یک سلسله اقدامات مفید زد از جمله برای زیبایی تهران و رفاه حال اهالی آن و ترقی دادن پایتخت شروع به اقداماتی کرد. در سال 1266 هـ. ق اولین سنگ بنای دارالفنون در زمین واقع در شمال شرقی ارگ سلطنتی نهاده شد. دیگر از آثار او سرای اتابکیه است که به سرای امیر مشهور شد و به اهتمام آقای مهدی ملک التجار در جمادی الثانی 1267 هـ. ق پایان یافت. یکی دیگر از آثار امیر مسجد شیخ عبدالحسین یا مسجد ترک‌ها، واقع در بازار است. در بیست سال اول سلطنت ناصرالدین شاه فعالیتهای ساختمانی چندی در تهران صورت گرفت که فهرست آنها به اجمال چنین است: تجدید و تعمیر و مرمت باروی ارگ تهران، احداث بازار امیر (که بازار بزازان هم خوانده می‌شود) بازار کفاشان بین سبزه میدان و امامزاده زید، توسعه‌ی باغ گلستان، احداث سبزه میدان و بنای پاسیون در خارج باروی شهر، طرح باغ گلشن در محلی که امروز میدان ارگ است. ضمناً قسمتهای اطراف شهر به ویژه نواحی شمال شرقی که تا آن زمان خالی از سکنه بود بسرعت روبه آبادی گذاشت و خانه و کوچه‌های متعددی به نام شخصیتهای مختلف دوران ناصری در آن محل بنا گردید، محله‌های عربها و پامنار و سرچشمه و سرتخت در جنوب خیابان امیرکبیر فعلی نمودار این امر است. در سال 1284 هـ. ق شهر از اطراف توسعه یافت، در شمال شهر خندقی به فاصله‌ی قریب 1.872 متر از باروی شهر و درسه سمت دیگر شهر خندقهایی به فاصله‌ی 1.040 متر دورتر از باروی قدیم احداث گردید، در هر طرف شهر سه دروازه با کاشیهای زیبا مزین شده بود بنا گردید و اسامی آنها چنین بود: در شمال، از شمال به سمت مغرب، دروازه‌های شمیران، دولت و یوسف‌آباد و در سمت مشرق، از شمال به جنوب دروازه‌های دوشان تپه، دولاب و خراسان و در سمت مغرب، از شمال به جنوب دروازه‌های باغشاه، قزوین و گمرک و در سمت جنوب، از مشرق به مغرب دروازه‌های حضرت عبدالعظیم، غاروخانی آباد. چهارگوشه شهر هم به طور مورب طرح‌ریزی شد و بدین قرار خندق اطراف شهر به شکل هشت‌ضلعی غیرمنظمی احداث گردید که محیط آن در حدود 19.590 متر بود (خیابانهای کنونی انقلاب در شمال، شهباز در مشرق و سی متری نظامی در مغرب و شوش در جنوب هر یک به فاصله کمی از خندق و دروازه‌‌های مذکور احداث شده است)، شهر جدید دارالخلافه ناصری نامیده شد ولیکن به تدریج این نام منسوخ شد و همان نام تهران باقی ماند، در نتیجه توسعه شهر باغهای سلطنتی نگارستان و لاله‌زار در داخل شهر قرار گرفتند مضافاً به اینکه توسط شخصیتهای چند باغها و ابنیه زیادی در اراضی بین باروی قدیم و خندقهای جدید احداث شد.
آثار تاریخی شهر تهران عبارتند از: امامزاده صالح، امامزاده سیداسماعیل، امامزاده محمد، امامزاده زید، امامزاده یحیی، امامزاده قاسم، تخت مرمر، تحت رستم، مجلس شورای ملی، کاخ گلستان، شمس العماره، کاخ فرح‌آباد، مسجدشاه، مدرسه و مسجد سپهسالار، مدرسه خان، عمارت نگارستان.
در مورد وجه تسمیه تهران جمعی معتقدند که کلمه تهران به معنی جای گرم است زیرا از دو جزء (ته) و (ران) ترکیب شده است که ته و تاو و تاب همه به معنی گرم است و ران و دان و لان و کان معنی جا و مکان را می‌دهند و از ترکیب ته به اضافه ران کلمه تهران به وجود آمده است که مخالف آن کلمه شمران است زیرا شم و سم به معنای سرماست به همین جهت کلمات شمیران و سمیرم هم به معنی جای سرد است، عده‌ای دیگر معتقدند که چون اهالی تهران هنگامی که از طرف دشمنان خود در معرض خطر قرار می‌گرفتند در زیرزمینها پنهان می‌شدند به همین مناسبت به این اسم معروف شده است که به ته ران یعنی زیرزمین می‌رفتند.

ری

شهرستان ری امروزی از طرف شمال و مشرق به تهران، از جنوب به قم، از مغرب به ساوه و کرج محدود است، شهر ری در دشت جنوب تهران واقع شده و دارای آب و هوای معتدل است و دارای 35 درجه و 34 دقیقه عرض شمالی و 51 درجه و 26 دقیقه طول شرقی است، اهمیت جغرافیایی آن در این است که در منطقه‌ی حاصلخیزی بین نواحی کوهستانی و بیابان قرار گرفته و از دیرزمانی وسیله ارتباط غرب و شرق ایران بوده است، محل ری باستان در شمال حضرت عبدالعظیم و نزدیک آن قرار دارد.

تاریخ

ری از نقاط باستانی ایران است و دارای تمدنی باستانی است، بر اثر کاوشهایی که توسط باستانشناسان در این محل به عمل آمده است آثار شهرنشینی از حدود سه هزار سال قبل از میلاد در آن کشف شده است به همین مناسبت بین نویسندگان اسلامی به ام البلاد و شیخ البلاد ملقب شده است، در پارسی باستان رگا (11)، در اوستا رغه (12)، در یونانی و لاتینی راگس (13) و راگو و راگای و در سریانی ری (14) و در ارمنی ر (15) در پهلوی رغ یا رک یا ری (16) آمده است. مورخان و جغرافیا دانانی چند درباره‌ی وسعت ری چه قبل و چه بعد از اسلام مطالبی نوشته‌اند، از جمله اینرودور خارا کسی از نویسندگان قرن اول میلادی درباره‌ی ری چنین گوید: «ری از تمامی شهرهای ماد بزرگتر بود» (17).
به استناد نویسندگان بعد از اسلام ری باستان در قرن چهارم هجری یکی از بزرگترین مراکز ایالت جبال بوده است. ابن حوقل گوید بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست و مساحت آن 1/5 در 1/5 فرسخ است.
پهنه شهر باستانی ری از نظر قدمت به دو بخش تقسیم می‌شود:
یکی ری باستانی که در جنوب چشمه علی میان باروی عظیمی که از روزگاران پیش از اسلام احداث شده بود قرار داشته است که به این قسمت ری برین یا ری علیا می‌گفتند، دیگری ری قرون بعد بوده که در جنوب شرقی بخش نخستین و جنوب کوه بی بی شهربانو واقع شده بود و به آن ری زیرین یا ری سفلی می‌گفتند.
حدود ری به قیاس آبادیهای کنونی چنین بوده است: حد شهر از جانب شمال غرب از اراضی منصورآباد و جوانمرد قصاب شروع می‌شده و از جهت شمال اراضی حسین آباد و تقی آباد و امین آباد را در میان می‌گرفته، از امین آباد به سوی جنوب تا حدود اراضی فیروزآباد پیش می‌رفته از آنجا به سمت مغرب از حدود حاجی آباد می‌گذشته و تا زمینهای کوه حصار امتداد داشته سپس به سمت شمال غرب از شرق مرقد حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام می‌گذشته است، حد شهر سپس از جنوب امامزاده عبدالله به سوی شمال غرب ممتد می‌شده و به اراضی جوانمرد قصاب اتصال می‌یافته است (18).
در سال 330 قبل از میلاد اسکندر مقدونی در تعقیب داریوش سوم خود را از اکباتان به ری رسانید، به استناد گفته‌های استرابون جغرافیدان قرن اول میلادی ری بر اثر زمین لرزه‌ی شدیدی ویران گردید، سلوکوس اول که به نیکاتور معروف بود (280- 312 ق. م) بار دیگر آن را آباد گردانید و به یاد موطن خویش در مقدونیه اوروپوس (19) این نام را به ری داد.
در زمان اشکانیان نام شهر به ارسا کیا تبدیل گردید، از نوشته‌های استرابون چنین استنباط می‌شود که دربار اشکانی پس از گذراندن زمستان از تیسفون حرکت کرده به طرف گرگان می‌رفتند و در شهرهایی مانند همدان و ری و شهر صد دروازه توقف می‌کردند، در تاریخ سیاسی پارت تألیف نیلسون دوبواز (20) چنین آمده «تیرداد و یا سلاطین جانشین او شهر رگا را تجدید بنا کرد» (21).
زمانی که قلمرو اشکانیان توسعه یافت تیسفون مقر حکومت و ادارات دولتی گردید ولی دربار در مدتی از سال در همدان، ری و گرگان مستقر می‌شد، ری را ارشکیه می‌نامیدند که به معنی شهر ارشک است، هنگامی که ساسانیان به سلطنت رسیدند این شهر را به نام باستانی آن ری نامیدند، در کتاب نخبة الدهر فی عجایب البروالبحر، تألیف شمس الدین محمدبن ابیطالب دمشقی نویسنده‌ی قرن هفتم هجری نام ری به صورتهای ری اردشیر، رام اردشیر و ری شهر آمده است، یزدگرد سوم در سال 641 میلادی در راه فرار به خراسان از ری گذشت، مقبره بی بی شهربانو منسوب به دختر او است، نویسندگان بعد از اسلام ری را با الف و لام تعریف به صورت الری در آثار خود ضبط کرده‌اند، ری در زمان خلافت عمر بعد از فتح نهاوند فتح گردید و از این تاریخ تا سال 130 هـ. ق که آغاز دعوت برای عباسیان به یاری ابومسلم خراسانی می‌باشد همیشه فرمانبردار سرداران و خلفای راشدین و بنی‌امیه شام بوده است. ابومسلم هنگامی که دعوت خویش را در سال 130 هجری به طرفداری ابراهیم امام در سمرقند و طخارستان و شهرهای دیگر خراسان اعلام کرد در ری و طبرستان به علت نداشتن زمینه‌ی مساعد از دعوت مردم در نقاط نامبرده خودداری کرد و به همین علت هم ری در زمان بنی‌امیه و آغاز دعوت برای عباسیان پناهگاه فرمانداران بنی امیه بوده است و نصربن سیار به خوار ری فرار کرد (22). در سال 136 هـ. ق در زمان خلافت منصور خلیفه‌ی عباسی ابومسلم از بیم خلیفه خزائن خود را در ری پنهان کرد و در همین سالها پس از کشته شدن ابومسلم سنباد مجوس که یکی از دوستان نزدیک ابومسلم بود برای گرفتن انتقام خون او قیام کرد و بر ری غلبه یافت و خزائن ابومسلم بود برای گرفتن انتقام خون او قیام کرد و بر ری غلبه یافت و خزائن ابومسلم را تصرف کرد و مدت کوتاهی آنجا را در تصرف داشت. در سال 142 هـ. ق نظر به اینکه عبدالجباربن عبدالرحمن فرماندار منصور را که در خراسان اقامت داشت برکنار کرد، منصور، مهدی را مأمور سرکوبی وی کرد، مهدی به ری آمد و پس از مدتی توقف به نیشابور رفت، عبدالجبار را دستگیر کرده روانه بغداد گردانید، به فرمان منصور، مهدی مجدداً در ری توقف کرد و درصدد حمله به طبرستان برآمد، به طور مسلم مدت توقف مهدی در ری از سال 142 تا 144 هـ. ق بوده است و در این مدت هم به کرات به طبرستان و خراسان حمله‌ور شده و مجدداً به ری مراجعت کرده است. اساس آبادانی و عمران ری جدید اسلامی در همین ایام بوده است زیرا مهدی به بنای شهر جدید فرمان داد و عمربن الخصیب را که از سرداران نامی وی بود مأمور انجام این کار گردانید، سردار مذکور بنای شهر را آغاز کرد و نام آن را المحمدیه به نام محمد المهدی نهاد، طبق دستور مهدی دور شهر خندقی حفر گردید و مسجد جامعی در آن بنا کرد که نام خود را بر دیوار مسجد نگاشت (23). هارون الرشید پسر مهدی در ری به دنیا آمد، در سال 195 هجری که دامنه‌ی اختلاف بین امین و مأمون فرزندان هارون الرشید بالا گرفت امین سپاهی را به فرماندهی علی بن عیسی به دفع برادر روانه‌ی خراسان کرد اما قبل از آنکه این سپاه به خراسان برسد سردار سپاه مأمون طاهربن حسین (ذوالیمینین) او را در نزدیکی ری در همین سال مغلوب و مقتول کرد. مأمور در سال 204 هـ. ق از خراسان به ری آمد چند روزی در آنجا توقف کرد سپس رهسپار بغداد شد، در سال 250 هـ. ق حسین بن زید علوی که در ری اقامت داشت در طبرستان ادعای خلافت کرد و پس از آنکه طبرستان را به تصرف خود درآورد سپاهی به فرماندهی مردی از خاندان خویش برای تسخیر ری فرستاد، سردار مذکور ری را تسخیر کرد و نماینده طاهریان را از آنجا بیرون کرد. دیری نگذشت که ری به تصرف امیراسماعیل ساسانی درآمد، در سال 304 هـ. ق ابن ابی الساج والی آذربایجان به ری آمد و تا سال 307 هـ. ق پس از جنگهای متمادی بیرون رفت، در سال 311 هـ. ق مجدداً به ری آمد و سرانجام در سال 314 هـ. ری به تصرف سامانیان درآمد، در سال 316 هـ. ق اسفاربن شیرویه بر ری و کرج غلبه کرده و بعد از کشته شدن وی مرداویج زیاری تا سال 318 هـ. ق در ری اقامت داشت، در سال 321 هـ. ق آل بویه در ری مستقر شدند و ری در حدود یکصد سال ضمیمه قلمرو جانشینان رکن الدوله دیلمی بود، در سال 420 هـ. مجدالدوله دیلمی که لیاقت و کفایت چندانی نداشت بازیچه دست سرداران و امرای خود شده بود و به اندازه‌ای مورد آزار و اذیت آنها قرار گرفت تا ناچار شد برای دفع شر آنها از سلطان محمود غزنوی کمک بگیرد، سلطان غزنوی که منتظر چنین فرصتی بود با سپاهی عازم ری شد، در سال 420 هـ. ق ری را تصرف کرد و مرتکب فجایع زیادی در آنجا گردید از جمله نظر به اینکه پیرو مذهب تسنن بود دستور داد تا عده زیادی از علمای شیعه را که در ری می‌زیستند به دار آویختند و نیز به دستور او کتابخانه‌ی بزرگ ری را که شامل کتب و آثار بسیاری از علمای شیعه بود به این بهانه که کتب ضاله هستند در آتش سوزاندند، در سال 427 هـ. ق غزها به ری حمله بردند و تا سال 430 هـ. ق حملات آنها ادامه داشت، در سال 434 هـ. ق طغرل اول مؤسس سلسله‌ی سلجوقی به ری آمد و حوادث بسیاری در زمان او در ری رخ داد تا اینکه در سال 455 هـ. ق در ری درگذشت، در سال 492 هـ. ق سلطان محمدبن ملکشاه سلجوقی در ری توقف کرد، در سال 493 هـ. ق بر کیارق برادر خود محمد را در ری شکست داد و قریب یکصد هزار سوار در ری جمع‌آوری کرد ولی به علت نداشتن آذوقه‌ی کافی متفرق شدند، در سال 493 هـ. ق بر کیارق برادر خود محمد را در ری شکست داد و قریب یکصد هزار سوار در ری جمع‌آوری کرد ولی به علت نداشتن آذوقه‌ی کافی متفرق شدند، در سال 496 هـ. ق نیال بن انوشتکین بر ری استیلا یافت، در سال 522 هـ. ق سلطان سنجر با نیروی زیادی از خراسان به ری آمد، در سال 523 هـ. ق جنگ سختی میان سلطان سنجر و سلطان محمود در ری درگرفت، در سال 541 هـ. ق والی ری به دستور سلطان مسعود سلجوقی کشته شد، در سال 555 هـ. اینانج که از بندگان سلطان سنجر بود بر ری استیلا یافت، در سال 564 هـ. ق ایلدگز بر ری و مستملکات نیال مستولی شد سپس ری را به پسر خود محمد واگذاشت و بعدها ری به قتلغ اینانج منتقل گردید، در سال 590 هـ. ق تکش خوارزمشاه بر ری استیلا یافت، در سال 614 هـ. ق اتابک سعدبن زنگی ری را تصرف کرد ولی جلال‌الدین خوارزمشاه شهر را از او پس گرفت.
ری از کشمکشهای مذهبی آسیب بسیار دیده است. در جنگ سال 582 هـ. ق که بین شیعه و سنی درگرفت بسیاری از مردم کشته شدند یا جلای وطن کردند و شهر رو به ویرانی نهاد، مغولها آخرین ضربه را بر آن زدند و در سال 617 هـ. ق اهالی را قتل عام کردند، در سال 786 هـ. ق سپاهیان امیرتیمور ری را تصرف کردند که بر اثر کشت و کشتار آنها ری از آن به بعد روی آبادی ندید.
ویرانه‌های ری که در حوالی کنونی شهر ری باقی مانده است شامل آثاری از دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی است، در سال 1313 هـ. ش هیأت علمی آمریکایی پس از کسب اجازه از دولت ایران شروع به حفاری در نواحی مختلف ری کردند، کشف ویرانه کاخ اشکانیان بر روی چشمه علی و نقش برجسته سنگ ساسانی کوه سرسره از نتایج حفاری آنهاست.
بقایای برج آجری نقاره‌خانه از بناهای دوره‌ی سلجوقی است که بر بالای کوهی به همین نام آثاری از آن باقی مانده است و بقعه بی بی شهربانو در امین‌آباد ری و برج طغرل (مقابل بقعه ابن بابویه که از بناهای نیمه‌ی اول قرن پنجم هجری است) و زندان هارون که در دوازده کیلومتری جاده تهران به خراسان در دامنه‌ی کوه مسگرآباد واقع شده ساختمان آن را به دوران سلسله‌ی آل بویه یعنی قرن چهارم هجری نسبت می‌دهند و زاویه مقدس حضرت عبدالعظیم از فرزندان امام حسن علیه السلام که در قرن سوم هجری در ری به شهادت رسیده است، بقعه‌ی امامزاده حمزه برادر حضرت امام رضا و امامزاده طاهر از فرزندان حضرت سجاد در جوار آستانه‌ی مقدسه می‌باشند.

شمیرانات

شهرستان شمیران در دامنه‌ی جنوبی کوههای البرز واقع شده مشرق و شمال آن را کوههای شمیران (از جبال البرز) فراگرفته است، قله‌ی توچال در آن قرار دارد و به همین جهت هوای آن در زمستان سرد و در تابستان معتدل است، از شمال به مازندران و از مشرق به دماوند و از جنوب به تهران و از مغرب به تهران و کرج محدود است. مرکز آن تجریش است که از سطح دریا قریب 1.550 متر ارتفاع دارد، دارای 35 درجه و 48 دقیقه عرض شمالی و 51 درجه و 24 دقیقه طول شرقی است، تجریش به وسیله دو جاده به تهران متصل می‌شود، قصرهای سلطنتی سعدآباد و صاحبقرانیه در آن قرار دارد. آثار تاریخی شمیرانات عبارتند از: بقعه‌ی امامزاده قاسم متعلق به قرن دهم هجری است و بقعه‌ی امامزاده صالح واقع در بازار تجریش، بقعه‌ی کنونی متعلق به دوره‌ی قاجار است لیکن با توجه به تاریخ سنگهای قبور داخل حرم به احتمال زیاد بنای اصلی و قدیمی این آستانه متعلق به قرن هفتم و هشتم هجری است.

ورامین

ورامین از شمال به لواسان، از مشرق به خوار، از جنوب به کویر و از مغرب به غار وپشاپویه محدود است، در شمال آن سیاهکوه و دنباله‌های سه پایه قرار گرفته که رودخانه‌ی جاجرود از وسط آنها می‌گذرد، اراضی ورامین همه از رسوبات جاجرود تشکیل شده است.
ورامین از نقاط تاریخی ایران است، بعد از خراب شدن ری اهالی آن به قصبه‌های تهران و به ویژه ورامین که نزدیک ری بودند مهاجرت کردند.
آثار مهم تاریخی ورامین عبارتند از: برج علاءالدین متعلق به قرن هفتم هجری و بقعه‌ی امامزاده یحیی از آثار قرن هشتم هجری و مسجدجامع متعلق به دوره‌ی ایلخانی ابوسعید که بواسطه‌ی داشتن تزئینات فراوان و کاشیکاریهای معرق و انواع خطوط یکی از آثار پرارزش هنری ایران است و بقعه‌ی شاهزاده حسین متعلق به دوره‌ی مغول.

کرج

شهرستان کرج از شمال به نوشهر، از مشرق به تهران، از جنوب به ری و ساوه و از مغرب به قزوین محدود است. دارای 35 درجه و 48 دقیقه عرض شمالی و 51 درجه طول شرقی است، ارتفاع آن از سطح دریا 1.320 متر است فاصله‌ی آن تا تهران 41 کیلومتر است، محل انشعاب راههای مهم مواصلاتی است. رود کرج و طالقان رود در آن جریان دارند، سد کرج در شمال آن بر روی رود کرج بسته شده است، بقایای آتشکده سنگی عهد اشکانی و ساسانی به نام تخت رستم در آنجاست و بقعه‌ی شاهزاده سلمان در اشتهارد که بنای آن متعلق به قرون هفتم و هشتم و نهم هجری است و بقعه‌ی امامزاده رحمن و زید واقع در پلنگ‌آباد اشتهارد و کاخ سلیمانیه (محل کنونی دانشکده‌ی کشاورزی) متعلق به قرن سیزدهم هجری و بقعه‌ی امامزاده ام کبری و ام صغری واقع در 72 کیلومتری کرج در اشتهارد متعلق به دوران صفوی است.

دماوند

شهرستان دماوند از شمال به سلسله جبال البرز، از مشرق به سمنان، از جنوب به گرمسار و از مغرب به تهران محدود است، شهر در دامنه‌ی قله‌ی معروف دماوند قرار گرفته، ارتفاع آن از سطح دریا 2.287 متر است و دارای 35 درجه و 43 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 4 دقیقه طول شرقی است، دارای آب و هوای معتدل است و بوسیله حبله رود مشروب می‌شود، فاصله‌ی آن تا تهران 66 کیلومتر است، طبق قانون تقسیمات کشور ایران سال 1316 جزو بخشهای تهران گردید و در آبان ماه 1325 به شهرستان تبدیل شد.
دماوند از شهرهای قدیمی ایران است و به عقیده‌ی عده‌ای از نویسندگان در زمان آبادی ری آباد بوده است اما به سبب نزدیکی به کوه دماوند پیوسته در آن زلزله‌هایی رخ داده و خرابیهای بسیار به بار آورده است، نام کوه دماوند در مآخذ فارسی و عربی به صورتهای مختلف نوشته شده که دنباوند از آن جمله است و در افسانه‌های ملی ایران البرز و دماوند صحنه‌ی وقایعی چند است، از جمله: آشیانه سیمرغ آموزنده زال پدر رستم و حامی آن پدر و پسر بوده است. فردوسی در شاهنامه نام آن را جاویدان ساخته است، به هر حال به قول یاقوت ناحیه دماوند را مسلمانان به سرداری سعیدبن عاص در سال 29 یا 30 هـ. ق در زمان خلافت عثمان فتح کردند (24). در منطقه‌ی تاریخی دماوند و آبادیهای مجاور آن آثاری از دوران اسلامی باقی مانده که مهمترین آنها بقایای مسجد سلجوقی و مناره‌ی آن است. به قول حمدالله مستوفی دماوند قصبه‌ای است که آن را پشتیان خوانند و از بناهای کیومرث است (25).

پی‌نوشت‌ها:

1. تاریخ طبرستان، ج1، ص 61.
2. هفت اقلیم، احمدامین رازی، با تصحیح و تعلیق جواد فاضل، ج3، ص 7.
3. زینت المجالس، مجدی، ص 768.
4. جامع التواریخ، تألیف خواجه رشیدالدین فضل الله، به کوشش دکتر بهمن کریمی، ج2، ص 793.
5. سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب نیا، ص 176.
6. نزهت القلوب، حمدالله مستوفی، به کوشش محمد دبیرسیاقی، ص 59.
7. مرآت البلدان، ص 511.
8. Pietro de Lavale
9. سفرنامه‌ی پیترو دولاواله، ترجمه دکتر شعاع‌الدین شفا، ص 288.
10. مرآت البلدان، ج4، ص 511.
11. Raga
12. Ragha
13. Rages
14. Rai
15. Re
16. Rai- Ragh- Rak
17. ایران باستان، پیرنیا، ج3، ص 2645.
18. ری باستان، تألیف دکتر کریمان، ص 23.
19. Europos
20. Neilson C. de Bevois
21. تاریخ سیاسی پارت، ترجمه‌ی فارسی، ص 11.
22. الکامل، ابن اثیر، ج5، ص 148.
23. معجم البلدان، تألیف یاقوت حموی، ج7، ص 368.
24. معجم البلدان، ج2، ص 475-477.
25. نزهت القلوب، به اهتمام لسترنج، ص 162.

منبع مقاله :
بیات، عزیزالله؛ (1393)، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم ویولت و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ویولت و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم راتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم راتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سرینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سرینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
حکمت | تنها حکومت ولایی در طول تاریخ / استاد عالی
music_note
حکمت | تنها حکومت ولایی در طول تاریخ / استاد عالی
معنی اسم دالیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دالیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم لیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم لیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم روژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم روژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم مایسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم مایسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سارینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سارینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کاملیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کاملیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم شایلین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم شایلین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
راسخون برگزار می‌کند: قرعه‌کشی بزرگ کمک هزینه پیاده‌روی اربعین
راسخون برگزار می‌کند: قرعه‌کشی بزرگ کمک هزینه پیاده‌روی اربعین