چرا مردان متاهل در اینترنت وانمود می‌کنند که مجرد هستند؟

جواب واضح می‌تواند "ارتباط جنسی" باشد. اما واقعیت این است که قضیه همواره به همین سادگی‌ها هم نیست.
مورد "رزماری" را در نظر بگیرید. او به صورت آن‌لاین مردی را ملاقات کرد که بهتر از هر کس دیگری با او رفتار میکرد. رزماری کم کم به این باور رسید که کائنات به او پاداش داده است: او مردی را یافته است که تنها خواستار حمایت و مراقبت از اوست.
رزماری روز به روز بیشتر به آن مرد علاقه‌مند می‌شد و بیشتر به او اعتماد میکرد. یک روز آن مرد به رزماری پیشنهاد کرد که دنبالش بیاید. رزماری با خود فکر کرد: هیچ کس تا به حال در محل کارم دنبال من نیامده است و اصلا تا به حال اینکه من چگونه به خانه می‌رسم برای کسی مهم نبوده است. بنابراین من با خوشحالی پیشنهاد او را قبول کردم.
ده روز پس از رضایت بخش‌ترین رابطه زندگی رزماری، یکی از دوستانش حقیقتی تلخ را برای او فاش کرد. رزماری فهمید مرد مورد علاقه او ممکن است مجرد نباشد. او از آن مرد خواست اگر چیزی هست که تا به حال به او نگفته در مورد آن حرف بزند. آن مرد بغض کرد و در حالی که اشک میریخت گفت که ازدواج کرده است، یک فرزند دارد و همسرش باردار است.
عجیب است که یک مرد متاهل دروغ بگوید و رابطه‌ای عاشقانه با یک زن جوان برقرار کند درحالی که می‌داند نهایتا باید قلب آن زن را بشکند. اما بسیاری از مردان چنین کاری را در اینترنت انجام میدهند.
آنها چه کسانی هستند و چرا این کار را انجام میدهند؟ برخی از مردان متاهل که در اینترنت خود را مجرد معرفی میکنند، مثل قماربازان بلااختیاری هستند که برای قمار پول قرض میگیرند در حالی که میدانند هرگز قادر به پرداخت آن نخواهند بود.
این کار مستلزم نوع خاصی از ذهن است. شخصی که قادر است تنها روی کوتاه مدت متمرکز شود و احساسات خود را طوری تنظیم کند که ملاحظات بلند مدت را در نظر نگیرد. تعداد کمی از آدم‌ها می توانند این نوع استرس را تحمل کنند. اما اگر شما می‌توانید این کار را بکنید، در معرض خطر آسیب زدن به دیگران هستید.
با این وجود، چرا مردان حلقه ازدواج خود را پنهان میکنند و به دنبال زنان مجرد میروند در حالی که میدانند نهایتا باید دل آنها را بشکنند؟
بعضی از مردان همچون معتادان به قمار، عطش سیری ناپذیری به برنده شدن دارند. آنها باید کاری هیجان‌انگیز انجام دهند وگرنه به شدت احساس خستگی و بی‌حوصلگی خواهند داشت.
برخی دیگر از مردان، کاملا برعکس هستند. آنها نیاز سیری ناپذیر به شکست دارند. اگر به آنها چیزی خوب مانند یک ازدواج و یا احساسات یک زن جوان را بدهید به سرعت نابودش خواهند کرد.
متخصصان سلامت روانی نظریه‌های زیادی در مورد دلیل این قضیه دارند: مورد سوء استفاده روانی قرار گرفتن، بی توجهی دیدن، نداشتن الگوهای مناسب، و داشتن الگوهای بد.
این افراد معمولا در دوران کودکی دچار دل شکستگی شده‌اند، از والدین خود بی‌محبتی دیده‌اند و همواره به آنها گفته شده که به اندازه کافی خوب نیستند.
گاهی اوقات یک مرد داستان یک خیانت عاطفی را بارها و بارها تکرار میکند. اینترنت برای مردی که در چنین داستانی گرفتار شده است، مخاطبان بسیار گسترده‌تری فراهم میکند. و اگر شما زنی هستید که به شدت نیاز به عشق دارید متاسفانه بسیاری از این مردان در کمین شما هستند تا فصل بعدی داستانشان را فراهم کنید!
قضیه هنگامی دردناکتر میشود که سرنوشت زنی را که تا به حال تجربه یک رابطه عاشقانه را نداشته است در مسیر مردی قرار میدهد که به خاطر مشکلاتی که در گذشته داشته است به طور ناخودآگاه داستان شکستن دل دیگران را بارها و بارها تکرار میکند.
در عشق، هم درست همانند امور مالی، متاسفانه ثروتمندان ثروتمند‌تر و فقرا فقیرتر میشوند. متخصصان سلامت روان معتقدند که اگر شما عشق را از قبل شناخته باشید احتمال بیشتری وجود دارد که یک شریک واقعا دوست داشتنی نصیبتان شود.
بیایید به فرزندانمان بیاموزیم به احساسات خود و دیگران احترام بگذارند. به آنها بیاموزیم روابط واقعی معمولا آنقدر خیره کننده نیستند. سعی کنید فرزندانی تشنه محبت و مهر طلب تربیت نکنید. به دنبالشان بروید و آنها را از مدرسه به خانه بیاورید. به آنها مهربانی کنید و از محبت سیرابشان کنید. ما نمیتوانیم آنها را از دل شکستگی محافظت کنیم اما بگذارید مطمئن شویم پیش از آنکه وارد دنیای بی‌رحم بیرون شوند، در خانه قلب‌شان از محبت سرشار شده است.