بسیج؛ سرمایه اجتماعی و قدرت نرم
نویسنده:هادی عبدالملكی
در این مقاله درصدد هستیم با توجه به اصالت فرهنگ اجتماعی و عناصر سامان بخش آن در ساماندهی امور اجتماعی در تاریخ و تمدن ایران زمین، نقش سرمایه اجتماعی و شاخصه های آن را نسبت به بسیج عمومی برای تولید قدرت نرم كه همان نفوذ اجتماعی است در دفاع و مقابله با انواع تهدیدات فرهنگی و اجتماعی باز یابیم. بدون شك اگر در سازمان های مناسب اجتماعی، تولید سرمایه اجتماعی بر اساس پتانسیل های فرهنگی صورت بگیرد و بتوان مردم و ساختارهای اجتماعی را حول محور شاخصه های سرمایه اجتماعی ساماندهی نمود، دست یابی به بسیاری از اشكال اداره جامعه در ابعاد سیاسی و امنیتی و اجتماعی در زمان و نیروی انسانی كمتری امكان پذیر خواهد بود.این مقاله به این موضوع می پردازد كه آیا در بسترسازی برای بسیج عمومی می توان از شاخصه های سرمایه اجتماعی بهره برد؟ آیا بسیج به عنوان یك فضای تعاملی می تواند در تعامل با بافت جامعه در ایجاد جذابیت ها و شكل گیری و هدایت ترجیحات كنش گران اجتماعی به تولید قدرت نرم و مولفه های آن بپردازد؟
1-افزایش سطح آگاهی و شناخت نسبت به مسائل عمومی و مبتلا در سطح جامعه و مردم عادی؛
2-افزایش تقاضای آحاد مردم برای مشاركت در اداره امور؛
به عبارت بهتر می توان گفت: با ظهور اندیشه كاهش قدرت و سلطه دولت ها در امور اجتماعی یكی از راهبردهای اساسی كه از دو عامل فوق ناشی شده است موضوع شكل گیری سازمان های داوطلبانه و مردمی برای پذیرش مسئولیت در امور عام المنفعه شامل(آموزش، بهداشت، فقرزدایی، امداد و نجات، ترافیك، امنیت و سلامت و نظم اجتماعی ...)است.
1- كاهش هزینه های دست یابی به اهداف مشترك (سودمندی)؛
2- تسهیل كننده تعاملات و كنش های معین بین اعضای یك گروه یا گروه های اجتماعی (تسهیل گر)؛
3- ساخت یافتگی به این مفهوم كه جزء یك ساخت اجتماعی در یك سازمان اجتماعی تولید می شود؛
4- وجود ارزش ها، هنجارها و شبكه های غیررسمی كه تعامل را تسریع، تسهیل و مجاز می شمارد؛
5- برانگیختگی و ترغیب كننده مشاركت عمومی و اجتماعی اعضا؛
6- تأكید بر اعتماد و همكاری متقابل اعضای گروه به عنوان یك اصل تكرارپذیر و پایدار.
به اعتقاد كلمن نیز سرمایه اجتماعی می تواند به سه شكل ظاهر شود:
1-تكالیف و انتظاراتی كه بستگی به میزان قابلیت اعتماد به محیط اجتماعی دارد.
2-ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حركت در ساختار اجتماعی تا بتوان پایه ای برای كشش فراهم نمود.
3-وجود هنجارهایی كه با ضمانت اجرایی موثر توأم باشند.(3)
بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، جزء اولین محققانی است كه مفهوم سرمایه اجتماعی را مورد امعان نظر قرار داده است. به اعتقاد او سرمایه اجتماعی حاصل جمع بالقوه و بالفعلی است كه نتیجه مالكیت شبكه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و به عبارت ساده تر، عضویت در یك گروه است. بر خلاف كلمن و پاتنام، بوردیو معتقد است كه فرد می تواند صاحب سرمایه اجتماعی باشد و برای بهبود وضعیت اقتصادی خود از آن بهره بگیرد.
الف) پیوندهای عینی بین افراد: نوعی ساختار شبكه ای عینی باید برقرار كننده ارتباط بین افراد باشد. این بخش از سرمایه اجتماعی حكایت از آن دارد كه افراد در فضای اجتماعی با یكدیگر پیوند دارند.
ب) پیوند ذهنی: پیوندهای بین افراد باید ماهیت متقابل مبتنی بر اعتماد و هیجانات مثبت داشته باشد.
مرور كلی ماهیت و محتوای سرمایه اجتماعی نشان می دهد كه سرمایه اجتماعی از دو جزء اصلی تشكیل شده است كه اگر آن را بر یك پیوستار ترسیم كنیم، یك بعد آن اعتماد و بعد دیگر شبكه هایی برای مشاركت و همكاری است كه این دو عنصر یعنی همكاری و مشاركت در واقع همان پیوندهای عینی در نظام اجتماعی می باشند. با شكل گیری شبكه ها و روابط بین افراد گروه ها، نهادها، ساختارها و ... می تواند بستر ساز اعتماد اجتماعی باشد.(4)
حال اگر به فضای جامعه ایران برگردیم خواهیم دید كه در شكل گیری و باروری سرمایه اجتماعی باید تا حدودی از فضای كنشی فراتر برویم و به فضایی بنگریم كه در آن فضای باورها، اعتقادات معنوی و ایمان نیز جزء لاینفك تفسیر فضاهای اجتماعی قرار می گیرد؛ یعنی به عناصر اصلی تشكیل دهنده سرمایه اجتماعی كه در بافت عینی جامعه شكل می گیرد یك عنصر سومی را به نام «ایمان» باید اضافه كرد. ایمان همان باور و اعتقاد قلبی و نحوه تفسیر تعاملات اجتماعی است.
غرب مدرن در پایان مدل های متعدد بوروكراسی و دموكراسی به سرمایه اجتماعی با دو جزء اصلی یعنی اعتماد و پیوند رسیده است و برای محاسبه و سنجش با زبان ریاضی آورده اند: اعتماد اجتماعی * فعالیت داوطلبانه = سرمایه اجتماعی
كه این مرهون بیداری و شناخت و آگاهی شهروندان و متفكران آن برای رهایی از تارهای تنیده شده به دور شهروندان توسط حاكمیت ماشین و تكنولوژی و عقل ابزاری بوده است.اما این آگاهی و شناخت هنوز درمیان جوامع، ملل و جماعت های اسلامی به طور كامل شكل نگرفته است.این تجربه غرب و دست آوردهای آن تبیین و معرفی سرمایه اجتماعی اگر با یك نوع بیداری در بعد باورها، اعتقادات و به طور كلی شاكله ایمان ایجاد شود و هر فرد ایمانی خود یك عضویت فعال، مشاركت جو، پیوندخورده با دیگران، مورد اعتماد باشد به دیگران نیز اعتماد كند در سطوح تعاملات دو طرفه یا تعاملات گروه ها و شهروندان حاكمیت ها به عبارتی دقیق تر برادران ایمانی شكل بگیرند، سرمایه اجتماعی بارور می گردد. نمونه این موارد را می توان در مراسم حج ابراهیمی یا فرهنگ عاشورایی، مهدویت شیعی باز یافت.
اما بسیج با ویژگی ها و مشخصه هایی كه ما در ایده و سطح نظری آن می شناسیم اگرچه خود بر مبنایی شاخصه و عناصر سرمایه اجتماعی شكل گرفته است اما باید مولد این سرمایه باشد. من این كار و تجربه غربی را تحسین می كنم كه با تجربه خود به سرمایه اجتماعی دست یافته اند و برعكس وقتی وارد جامعه بومی و ملی خودی شویم به رغم اینكه شاخصه ها و مولفه های سرمایه اجتماعی در فرهنگ ملی و دینی وجود دارد، اما در سطح تجربی یعنی حضور آن در صحنه اجتماع انسان ها به شیوه تجربی یافت نمی شود.
یكی از این بسترها همان بسیج است. بسیج یعنی فضایی كه هر عنصر دلسوزی نسبت به سرنوشت خود، دیگران و كشور و جماعت مسلمین و حتی كل بشریت احساس مسئولیت و وظیفه كند.این فضا اگرچه مهیا است اما بارور نیست، یعنی بسیج شبكه سازی نموده است كه یا مشاركت ها در آن جهت دار است، یا همكاری ها و پیوندها فراگیر نیست و به همین نسبت فضای اعتماد از گسترش و عمق لازم برخوردار نیست. بنابراین بسیج در این فضا با بهره گیری از مولفه ها و شاخصه های فرهنگی و تفكری كه در اختیار دارد راهی جز اقدام برای تولید سرمایه اجتماعی ندارد.
بسیج در این فضا نیروهای اجتماعی است تا شبكه های اجتماعی شكل گیرد كه براساس هنجارها و ضمانت های اجرایی ناشی از اراده عمومی، حاكمیت را در ساری و جاری سازی ثمره ایمان یاری كند و در فضای تأثیرگذاری تولیدكننده جذابیت ها، مشروعیت بخشی و گسترش دامنه مقبولیت حاكمیت كه در فضای حاكی از اعتماد اجتماعی سیستم دائما خود را باز تولید می كند.
سایت های مرتبط با این مقاله
سرمایه اجتماعی چیست؟
سرمایه اجتماعی یكی از مفاهیمی است كه با به بن بست رسیدن نظم بوركراتیك در ساماندهی امور اجتماعی توجه صاحب نظران و اندیشمندان اجتماعی را به خود جلب نموده است. سرمایه اجتماعی در ابتدایی ترین حالت خود، معطوف به فضای اعتماد و همكاری بین اعضای یك گروه، جامعه یا یك ملت است كه آنان را به سوی اهداف مشترك رهنمون می نماید.عوامل پیدایش سرمایه اجتماعی
اقبال از سرمایه اجتماعی مبتنی بر سازمان های غیردولتی (N. G.O) و تشكل های داوطلبانه مردمی ناشی از دو علت اساسی بوده است.1-افزایش سطح آگاهی و شناخت نسبت به مسائل عمومی و مبتلا در سطح جامعه و مردم عادی؛
2-افزایش تقاضای آحاد مردم برای مشاركت در اداره امور؛
به عبارت بهتر می توان گفت: با ظهور اندیشه كاهش قدرت و سلطه دولت ها در امور اجتماعی یكی از راهبردهای اساسی كه از دو عامل فوق ناشی شده است موضوع شكل گیری سازمان های داوطلبانه و مردمی برای پذیرش مسئولیت در امور عام المنفعه شامل(آموزش، بهداشت، فقرزدایی، امداد و نجات، ترافیك، امنیت و سلامت و نظم اجتماعی ...)است.
ویژگی های سرمایه اجتماعی
نظریه پردازان اجتماعی، سرمایه اجتماعی (SOCIAL CAPITAL) را متمایز از سایر موارد سرمایه ، یعنی اقتصادی، مادی و فیزیكی می دانند و ویژگی های متفاوتی برای آن بیان كرده اند از جمله مهم ترین این ویژگی ها عبارت اند از :1- كاهش هزینه های دست یابی به اهداف مشترك (سودمندی)؛
2- تسهیل كننده تعاملات و كنش های معین بین اعضای یك گروه یا گروه های اجتماعی (تسهیل گر)؛
3- ساخت یافتگی به این مفهوم كه جزء یك ساخت اجتماعی در یك سازمان اجتماعی تولید می شود؛
4- وجود ارزش ها، هنجارها و شبكه های غیررسمی كه تعامل را تسریع، تسهیل و مجاز می شمارد؛
5- برانگیختگی و ترغیب كننده مشاركت عمومی و اجتماعی اعضا؛
6- تأكید بر اعتماد و همكاری متقابل اعضای گروه به عنوان یك اصل تكرارپذیر و پایدار.
نظریه های سرمایه اجتماعی
»پاتنام» اعتقاد دارد كه سرمایه اجتماعی «اعتماد، هنجارها و شبكه هایی كه همكاری و تعاون را برای نیل به منافع متقابل آنان می سازند.»(1) به نظر او شبكه ها هنجار كنش و واكنش متقابل را در جامعه تقویت می كنند. از نظر پاتنام هرچه شبكه ها در جامعه بیشتر و متراكم تر باشند احتمال بیشتری دارد كه شهروندان بتوانند در جهت منافع متقابل همكاری كنند.(2)ویژگی عمده نظریه پاتنام این است كه سرمایه اجتماعی را در سطح ملی طرح می كند و آن را با عنوان شبكه های مشاركت مدنی (نظیر انجمن ها در نظام همسایگی، تعاونی ها و باشگاه های ورزشی ..) كدینگ می كند.به اعتقاد كلمن نیز سرمایه اجتماعی می تواند به سه شكل ظاهر شود:
1-تكالیف و انتظاراتی كه بستگی به میزان قابلیت اعتماد به محیط اجتماعی دارد.
2-ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حركت در ساختار اجتماعی تا بتوان پایه ای برای كشش فراهم نمود.
3-وجود هنجارهایی كه با ضمانت اجرایی موثر توأم باشند.(3)
بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، جزء اولین محققانی است كه مفهوم سرمایه اجتماعی را مورد امعان نظر قرار داده است. به اعتقاد او سرمایه اجتماعی حاصل جمع بالقوه و بالفعلی است كه نتیجه مالكیت شبكه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و به عبارت ساده تر، عضویت در یك گروه است. بر خلاف كلمن و پاتنام، بوردیو معتقد است كه فرد می تواند صاحب سرمایه اجتماعی باشد و برای بهبود وضعیت اقتصادی خود از آن بهره بگیرد.
اجزاء و عناصر سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی به طور كلی دو جزء اصلی دارد و به دو صورت كلی نمود می یابد.الف) پیوندهای عینی بین افراد: نوعی ساختار شبكه ای عینی باید برقرار كننده ارتباط بین افراد باشد. این بخش از سرمایه اجتماعی حكایت از آن دارد كه افراد در فضای اجتماعی با یكدیگر پیوند دارند.
ب) پیوند ذهنی: پیوندهای بین افراد باید ماهیت متقابل مبتنی بر اعتماد و هیجانات مثبت داشته باشد.
مرور كلی ماهیت و محتوای سرمایه اجتماعی نشان می دهد كه سرمایه اجتماعی از دو جزء اصلی تشكیل شده است كه اگر آن را بر یك پیوستار ترسیم كنیم، یك بعد آن اعتماد و بعد دیگر شبكه هایی برای مشاركت و همكاری است كه این دو عنصر یعنی همكاری و مشاركت در واقع همان پیوندهای عینی در نظام اجتماعی می باشند. با شكل گیری شبكه ها و روابط بین افراد گروه ها، نهادها، ساختارها و ... می تواند بستر ساز اعتماد اجتماعی باشد.(4)
حال اگر به فضای جامعه ایران برگردیم خواهیم دید كه در شكل گیری و باروری سرمایه اجتماعی باید تا حدودی از فضای كنشی فراتر برویم و به فضایی بنگریم كه در آن فضای باورها، اعتقادات معنوی و ایمان نیز جزء لاینفك تفسیر فضاهای اجتماعی قرار می گیرد؛ یعنی به عناصر اصلی تشكیل دهنده سرمایه اجتماعی كه در بافت عینی جامعه شكل می گیرد یك عنصر سومی را به نام «ایمان» باید اضافه كرد. ایمان همان باور و اعتقاد قلبی و نحوه تفسیر تعاملات اجتماعی است.
غرب مدرن در پایان مدل های متعدد بوروكراسی و دموكراسی به سرمایه اجتماعی با دو جزء اصلی یعنی اعتماد و پیوند رسیده است و برای محاسبه و سنجش با زبان ریاضی آورده اند: اعتماد اجتماعی * فعالیت داوطلبانه = سرمایه اجتماعی
كه این مرهون بیداری و شناخت و آگاهی شهروندان و متفكران آن برای رهایی از تارهای تنیده شده به دور شهروندان توسط حاكمیت ماشین و تكنولوژی و عقل ابزاری بوده است.اما این آگاهی و شناخت هنوز درمیان جوامع، ملل و جماعت های اسلامی به طور كامل شكل نگرفته است.این تجربه غرب و دست آوردهای آن تبیین و معرفی سرمایه اجتماعی اگر با یك نوع بیداری در بعد باورها، اعتقادات و به طور كلی شاكله ایمان ایجاد شود و هر فرد ایمانی خود یك عضویت فعال، مشاركت جو، پیوندخورده با دیگران، مورد اعتماد باشد به دیگران نیز اعتماد كند در سطوح تعاملات دو طرفه یا تعاملات گروه ها و شهروندان حاكمیت ها به عبارتی دقیق تر برادران ایمانی شكل بگیرند، سرمایه اجتماعی بارور می گردد. نمونه این موارد را می توان در مراسم حج ابراهیمی یا فرهنگ عاشورایی، مهدویت شیعی باز یافت.
اما بسیج با ویژگی ها و مشخصه هایی كه ما در ایده و سطح نظری آن می شناسیم اگرچه خود بر مبنایی شاخصه و عناصر سرمایه اجتماعی شكل گرفته است اما باید مولد این سرمایه باشد. من این كار و تجربه غربی را تحسین می كنم كه با تجربه خود به سرمایه اجتماعی دست یافته اند و برعكس وقتی وارد جامعه بومی و ملی خودی شویم به رغم اینكه شاخصه ها و مولفه های سرمایه اجتماعی در فرهنگ ملی و دینی وجود دارد، اما در سطح تجربی یعنی حضور آن در صحنه اجتماع انسان ها به شیوه تجربی یافت نمی شود.
یكی از این بسترها همان بسیج است. بسیج یعنی فضایی كه هر عنصر دلسوزی نسبت به سرنوشت خود، دیگران و كشور و جماعت مسلمین و حتی كل بشریت احساس مسئولیت و وظیفه كند.این فضا اگرچه مهیا است اما بارور نیست، یعنی بسیج شبكه سازی نموده است كه یا مشاركت ها در آن جهت دار است، یا همكاری ها و پیوندها فراگیر نیست و به همین نسبت فضای اعتماد از گسترش و عمق لازم برخوردار نیست. بنابراین بسیج در این فضا با بهره گیری از مولفه ها و شاخصه های فرهنگی و تفكری كه در اختیار دارد راهی جز اقدام برای تولید سرمایه اجتماعی ندارد.
راهكار علمی برای هنجارسازی
بسیج می تواند با هنجارسازی و پایبندی هنجاری و تعمیم آن به جامعه این امكان را فراهم نماید كه شهروندان به یكدیگر اعتماد كنند، شهروندان به حاكمان اعتماد داشته باشند و از آن مهم تر حاكمان به شهروندان اعتماد داشته باشند و هنجارها بتوانند این رابطه را چنان تنظیم كنند و التزام چنان قوی تولید شود كه اعتماد باز تولید شود؛ در نتیجه تعمیق و گسترش اعتماد مشاركت و همكاری و تعامل برای پیشبرد اهداف اجتماعی فراهم گردد و بسیج به عنوان یك نهاد مردمی فراگیر اتفاقا واسطه نهادمندسازی فرایند تولید سرمایه اجتماعی بین توان های نیروهای اجتماعی و اراده مردم و حاكمیت انتخاب گردد.بسیج در این فضا نیروهای اجتماعی است تا شبكه های اجتماعی شكل گیرد كه براساس هنجارها و ضمانت های اجرایی ناشی از اراده عمومی، حاكمیت را در ساری و جاری سازی ثمره ایمان یاری كند و در فضای تأثیرگذاری تولیدكننده جذابیت ها، مشروعیت بخشی و گسترش دامنه مقبولیت حاكمیت كه در فضای حاكی از اعتماد اجتماعی سیستم دائما خود را باز تولید می كند.
پی نوشت ها:
1-محمود شارع پور، ابعاد و كاركردهای سرمایه اجتماعی، مجموعه مقالات مسائل اجتماعی ایران، انتشارات آگه، 1383، ص 302.
2-روبرت پاتنام، دموكراسی و سنت های مدنی، ترجمه محمدنقی دل فروز، 1380،ص296.
3-شارع پور، همان، ص 301.
4-همان، ص 308.
سایت های مرتبط با این مقاله
تصاویر جالب و خنده دار