هجوم بیسابقهی تبلیغاتی به انقلاب اسلامی
مسأله تبلیغات از صدر اسلام تا ابد یکی از اموری است که اسلام بر آن پافشاری کرده است، و در این زمان که ما هستیم یک اولویت خاصی دارد. همه میدانیم که هیچ انقلابی تا کنون به اندازه انقلاب اسلامی مورد هجوم تبلیغاتی و تسلیحاتی واقع نشده است.انقلابهایی که در دنیا واقع شده است یا گرایش به راست داشتهاند، راستیها با او موافقت میکردهاند و اگر مخالفتی بوده است از چپیها بوده است. یا گرایش به چپ داشتهاند؛ بعکس بوده است. لکن اسلام چون نه شرقی و نه غربی است و صراط مستقیم است، جمهوری اسلامی هم با همان برداشت از اسلام متحقق شده است و امروز چون نه چپی است، چپیها با او مخالفند و نه راستی است، راستیها با او مخالفند. و ملاحظه میفرمایید که تمام رسانههای دنیا- به استثنای کمی از آنها- و تمام رسانههای بزرگ دنیا الآن یا با صراحت و یا با تلویح با این جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت میکنند، و در هر شب و روز ساعات بسیار را برای سرکوبی جمهوری اسلامی صرف میکنند. (1)
تبلیغات دامنهدار بر ضد اسلام و روحانیت
از چیزهایی که آنها- قدرتی که آنها- فهمیدند که میشود این قدرت از سایر قدرتها بیشتر جلو چپاولگری و سلطه آنها را بگیرد، قدرت اسلام بود در این ممالک اسلامی و عقیده اسلامی. با اصل اسلام شروع کردند مخالفت کردن، مبلِّغین آنها به طور وسیع با همه دینها، و در این ممالک اسلامی با خصوص اسلام، مخالفت کردند و میخواستند که اسلام را غیر از آنی که هست به مردم نمایش بدهند؛ و خود این مردمی که در اینجاها زندگی میکنند و عقاید اسلامی دارند اینها را از اسلام منحرف کنند و اسلام را پیش آنها کوچک کنند و بد نمایش بدهند. و معالأسف از تفاله آنهایی که این مسائل را چشم بسته قبول کردهاند حالا هم موجود است. الآن هم اشخاصی پیدا میشوند که از همانها ارتزاق فکری کردهاند، بدون اینکه اصلاً از اسلام اطلاعی داشته باشند و احکام اسلام را، حکومت اسلامی را، رژیم اسلام را اصلاً بدانند چیست. همین که غربیها راجع به اسلام بدبین هستند و تبلیغات کردهاند، اینها هم، برای اینکه بگویند ما روشنفکر هستیم، دنبال آنها رفتند و از اصل اسلام انتقاد کردهاند! الآن هم شما در همین قشرهایی که به اسم روشنفکر هستند اشخاصی را میبینید- نه همه، در اینها اشخاص متفکر خوب زیاد است اما باز شما در بین اینها اشخاصی را میبینید که این اشخاص در همین جمهوری اسلامی «اسلامی»اش را نمیخواستند. میگفتند جمهوری باشد؛ جمهوری دمکراتیک باشد. این دنباله آن تزریقاتی بود که آنها کردند؛ تبلیغاتی بود که خارجیها کردند؛ و اینها گوش و چشم بسته، بدون اطلاع از اسلام، تسلیم آنها شدند و غربزده شدند.یکی از قدرتهایی که آنها باز احراز کردند که باید شکسته بشود، قدرت روحانیت بود؛ که اینها با تجربه و با عینیت در جاهای مختلف دیدند که قدرت روحانیت میتواند جلوگیری کند از مفاسدی که آنها میخواهند ایجاد کنند؛ از انتفاعاتی که آنها میخواهند از ما ببرند و ما را عقب نگه دارند. اینها میتوانند یک چنین کاری بکنند. قضیه تنباکو، در زمان مرحوم میرزا، (2) به اینها فهماند که با یک فتوای یک آقایی، که در یک ده در عراق سکونت دارد، یک امپراتوری را شکست داد و سلطان وقت هم با همه کوششی که کرد برای اینکه حفظ کند آن قرارداد را نتوانست حفظ بکند؛ و مردم ایران قیام کردند و شکستند آن پیمانی که آنها داشتند. (3)
ترس از گسترش اسلام
اینکه میبینید اجانب این گونه بر ضد ایران تبلیغ میکنند و رسانههای گروهیشان بیوقفه علیه ما به کار گرفته میشوند، برای این است که این قیام برای اسلام است و ما میخواهیم فرهنگ اسلامی را در همه جا گسترش دهیم و اینها میترسند که مبادا اسلام در کشورشان رشد پیدا کند و دیگر جایی برای آنها نباشد. (4)تبلیغات علیه اسلام است نه علیه من و شما
امروز دنیا با ما به خاطر اسلام بد است. بعضیها که جاهلند میگویند اسلام به درد نمیخورد، اما بعضیها که کمی اوضاع مردم ایران را میدانند میگویند اسلام خوب است ولی نه اسلام اینها، اسلام راستین.امروز تبلیغات علیه من و شما نیست، تبلیغات علیه اسلام است. اگر ما با اسلام کاری نداشتیم کسی با ما بد نبود. امروز امریکا و شوروی را که آن قدر در دنیا فساد میکنند کسی محکوم نمیکند، ولی تمام محکومیتها مال ماست. در دنیا تنها ایران است که مورد سؤال است؛ ولی اگر ما وحدت خودمان را حفظ کنیم و همصدا و همجهت باشیم از هیچ چیز نباید بترسیم. مهم این است که با هم خوب باشید و تصمیم داشته باشیم که مستقل و آزاد حرکت کنیم و مطمئن باشید که میتوانید. ترس آن موقعی است که رؤسا با هم اختلاف داشته باشند و مردم در صحنه نباشند. (5)
از خود بیگانه ساختن ملت
یک راه دیگر هم قضیه تبلیغات دامنهداری برای ترقیاتی که در غرب هست، که جوانهای ما را غربزده کنند؛ اعتماد به کشور خودشان را از آنها بگیرند؛ اینها دیگر اتکال به خودشان نداشته باشند؛ هر صحبتی که میشود، صحبت از غرب پیش بیاید، خیابانها را به اسم آنها اسم گذاری کنند، میدانها را به اسم آنها اسم گذاری کنند، مراکز علم را با اسم آنها چه بکنند. جوری تربیت کنند این ملت را که خودش را ببازد و خودش را از دست بدهد؛ به جای آن یک آدم غربی بنشیند. یک آدم اسلامی شرقی که باید متکی به خودش باشد، متکی به مکتب خودش باشد، این را شستشو کنند، شستشوی مغزی به اصطلاح بکنند. و به جای یک آدم شرقی، یک آدم غربزده درست بکنند. (6)نقش تبلیغات در خودباختگی ملت
ما باید کاری بکنیم که خودمان و همه قشرهای ملت و همه جوانان ما باورشان بیاید که ما هم آدمیم. تبلیغات همچو کرده است که ما را از آدم بودن بیرون کرده است. باورمان آمده است که آنها هر چه هست، هستند. اگر بخواهیم این مملکت ما یک مملکت مستقلی باشد، محتاج به غیر نباشد، باید آن کشاورزش و آن کارگرش و آن کارمندش و همه قشرها بنای بر این بگذارند که ما خودمان یک موجودی هستیم. یک آدمی هستیم.مملکتمان هم یک مملکتی است. همه چیز هم دارد. یک مملکت غنیای است. و همچو کردند که ما باید در آنجایی که چاههای نفتمان هست گرسنگی بخوریم! آنجایی که آها دارد هرز میرود، و زمینهای سرشار هست که همه چیز از آن میشود ایجاد بشود، زمینها افتاده باشد، آبها هم هرز برود. این یک کارهای استعماری بوده. یعنی میخواستند در محیط نفت مردم گدا باشند تا کارگر ارزان باشد. تا بتوانند استعمارش کنند همه جا را. هر جا را با یک نقشهای عقب نگه داشتند تا استفاده کنند. (7)
تبلیغات برای جلوگیری از اتحاد مسلمین و مستضعفین
سرتاسر دنیا را تبلیغات بر ضد ایران فرا گرفته است. چه شده است که ایران این قدر مورد تهاجم تبلیغی واقع شده است و تهاجمهای دیگر؟این نیست الّا اینکه در ایران این معنی اخوت تا اندازه بسیار زیادی تحقق پیدا کرده است و آنها دیدند که با این وحدتی که در ایران پیدا شده است، این انسجامی که در ایران پیدا شده است و پرتوش دارد در سایر بلاد مسلمین هم میرود، این یک خطر بزرگی است که تمام منافع ابرقدرتها را منهدم میکند و از بین میبرد. اگر این خوف را نداشتند که ایران سرایت میکند این اخوّتش به سایر کشورها، کشورها علی حده، بودند و ایران علی حده، بود و برادری بین ایران و دیگران تحقق پیدا نمیکرد شاید این قدر حمله نمیکردند به ما. این حمله همه جانبه تبلیغاتی و غیر تبلیغاتی برای این است که این انسجام کوچک را دیدهاند که دست آنها را از اینجا کوتاه کرده است. اگر این انسجام پیدا بشود و ان شاء الله، پیدا میشود، اگر این انسجام پیدا بشود دست ابرقدرتها از همه ذخایر مسلمین کوتاه میشود و بلکه دست ابرقدرتها از تمام مستضعفین جهان کوتاه میشود. (8)
اظهار تأسف از دروغپراکنی مطبوعات غربی
من متأسفم از اینکه غرب با آن هیاهو که در دنیا راه انداخته است راجع به تمدن، راجع به انسانیت غرب و اینها، آن وقت این دستگاه مخابراتی آنها که حساسترین دستگاه است، این طور باشد که مطالبی که در ایران اصلاً وقوع پیدا نکرده، آنها در آنجا تبلیغ میکنند و نشر میدهند. و اگر یک چیزی اینجا یک طور تحقق پیدا کرده، آنجا عکسش را منتشر میکنند. این چه ممالکی است که مطبوعاتشان این طور است. این آزادی که این آقایان به این مطبوعات دادهاند، این آزادی سالم است؟ صحیح است؟ مطبوعاتی که لسان یک مملکت است، آبروی یک مملکت به آنها بسته است، اینها بنا بگذارند این طور اراجیف را بنویسند؟ دروغها را بنویسند؟ مملکت را بگویند که دیکتاتوری است؟ کجای مملکت ما دیکتاتوری است؟بیایند ببینند اشخاص. ببینند کجای این مملکت دیکتاتوری است؟
چه دیکتاتوری کردهاند اینجا؟ اینجا همه دارند به آزادی رفتار میکنند. همه کاری را دارند میکنند و ما تا پنج ماه همچنین آزاد قرار دادیم همه جبههها و همه جناحها را که اشخاصی که خیانتی به این مملکت کرده بودند، مشغول فعالیت و توطئه شدند. بعد از آنکه مشغول فعالیت و توطئه شدند که الآن در همان لانه جاسوسی امریکا جرم بعضی از این روزنامه نویسها، بعضی از این مجله نویسها، توطئه، آنها در اینجا پرونده دارند و منعکس خواهد شد. اما بعد از چهار، پنج ماه به آنها مهلت دادیم. همه احزاب آزاد، همه روزنامهها آزاد، همه قلمها و قدمها و گفتارها آزاد. یک وقت ملتفت شدیم که دستهای خارجی در کار است، مثل صهیونیسم و امریکا. و اینها و دارند توطئه میکنند و میخواهند مملکت ما را به خرابی بکشند. و از این جهت دادگاه، بعضی از این روزنامههایی را که ثابت شد که اینها از امریکا و از صهیونیسم الهام میگیرند و توطئه میکنند، آنها را جلوشان را گرفتهاند تا محاکمه بشوند. (9)
عصر ما، عصر فدا شدن ارزشها
سازمان عفو بینالمللی، که من باید بگویم «سازمان جعل بینالمللی»، «سازمان کذب بینالمللی»، در یک بیانیهای که صادر کرده است، همان تهمتهایی که در صدر اسلام به اسلام به رسول خدا و به اولاد و اتباع او میزدند، زاید بر او را بر کشور ما زدهاند. همان دروغهایی که اتباع یزید منتشر میکردند، امروز همین سازمان عفو بینالمللی- به اصطلاح- منتشر میکند یک همچو دروغهایی را. انسان خجالت میکشد که بگوید ما در یک کشورهایی و در یک زمینی زندگی میکنیم که اینها رسانههای گروهیاش است و اینها هم سازمانهای عفو بینالمللی و سازمانهای دیگرش است. انسان عار دارد که بگوید ما در عصری زندگی میکنیم که تمام ارزشها، تمام ارزشها فدای قدرتهاست، فدای منافع مادی است و برای خود جز منافع مادی چیزی را ارزش نمیدانند. و ما امروز این طور مبتلا هستیم. (10)نقش صهیونیسم در تخریب افکار عمومی مردم آمریکا
من احتمال میدهم که آنها تبلیغات دامنهداری که همه جا کردند و خصوصاً صهیونیستها تبلیغاتی به ضد ما کردند اسباب این شده است که یک مقدار از ملت امریکا اذهانشان مشوب شده است و آنها گمان میکنند که حرفهای آنها صحیح هست. روی این مسأله ممکن است که احساسات آنها نسبت به ایران آن طوری است که گفته میشود که اگر حقایق فاش بشود و ما بتوانیم به وسیله اشخاص، به وسیله مطبوعات و رادیو و تلویزیون و اینها بتوانیم که برگردانیم و حقایق آن طوری که هست به آن جا منعکس بکنیم، آن وقت احتمال بسیار هست که ملت امریکا نظرش برگردد و بشود نظیر نظر ما به آنها که نظر بد نیست، آنها هم نظرشان به ما آن طور بشود.البته امید این را نداریم که دولت امریکا نظرش از ما برگردد و نظر خوب بشود برای این که دولت امریکا منافع زیاد از دست داده است و بدتر از او آن جوّی که پیش آمده است، در بسیاری از جاها آن جوّ سیاسی که پیش آمده است، آن حیثیت سیاسیاش [را] هم امریکا، دولت آمریکا از دست داده. بنا بر این آنها یک نظر بدی به ما دارند از باب این که ما را دشمن خودشان میدانند. (11)
شیوههای دروغپراکنی رادیوهای بیگانه
آقایان هم میدانند، محتاج به توضیح نیست، لکن برای تذکر باز عرض میکنم که جمهوری اسلامی یکی از رژیمهایی است که در دنیا مظلوم است؛ یعنی، این طور مظلوم است که محاسّنات جمهوری اسلامی در رسانههای گروهی خارجی و تبلیغات مستمرّ این رسانهها جزو مقبّحات (12) حساب میشود و هر چه دروغ میخواهند میگویند. اخیراً، بی. بی. سی مثل اینکه یک خوردهای از دروغ گفتن خسته شده است، حالا به وجه دیگری مشغول شدهاند و آن اینکه نامه برایش میرود نامهها آن وقت چطور یک دفعه در ظرف این مدتها کسی نامه نفرستاده، یکدفعه نامه فرستادند و مضمونش هم متّحد تقریباً! البته در بین نامهها یک نامهای هم برای اینکه بگوید. از این وری هم ما نامه داریم، یک نامهای هم از این ور دارد، که نامه این وار هم به نفع خود آن طرف است؛ برای اینکه فحاشی است. نامههای آن طرف هم همان دروغهایی است که در این مدت سه سال این رادیوها گفتند و حالا همان را تکرار میکنند به اسم اینکه نامه برای ما آمده است.و ما هیچ در مقابل اینها [نداریم]، حتی یک رادیوی خارجی که بتواند تبلیغ کند آن چیزی که واقعیت هست، ما نمیخواهیم مبالغه کنند. ما میخواهیم مقایسه کنند بین این انقلاب بزرگ اسلامی با همه انقلاباتی که واقع شده است. انقلابهایی که در کشورهای به اصطلاح متمدن و پیشرفته شده است تا انقلابهایی که در سایر کشورهای کوچک شده است، ما دلمان میخواهد که اینها مقایسه کنند، ببینند حجم برداشت این جمهوری اسلامی با ضایعاتش چقدر است و آن مقداری که جمهوری اسلامی با مردم، با مخالفین عمل کرده است و مدتهای زیادی به همه آنها فرصت داد، همه راهها باز بود، همه فرودگاهها باز بود به روی همه تا آنجایی که دید که چنانچه بخواهد به همان وضع باقی باشد اینها دشمن با اسلاماند و دشمن با خلق این کشور. (13)
شایعهسازی
امروز یکی از نقشههای بزرگ آنهایی که میخواهند این کشور را، همه اشیایش را ببرند و همه خزاین ما را ببرند و از راههای دیگر مأیوس شدهاند؛ شایعه است. شما در هرجا که بروید میبینید که یک شایعهای درست کردهاند یا برای یک گروهی، یا برای یک اشخاصی. از هر طرف که میبینید، شایعهسازی فراوان است. به حرف شایعهسازان گوش فرا ندهید. به حرف اشخاصی که از روی غرض و هوای نفس صحبت میکنند گوش فرا ندهید. شما خودتان با وجدان خودتان بنگرید. اگر گفتند که فلان قشر با شما دشمن است ببینید که این مطلب صحیح است یا غیر صحیح. (14)صلحدوستی رئیس جمهور آمریکا مثل عدالتگستری انوشیروان
در تاریخ ثبت است این جنایاتی که اینها میکردند. و من گمان ندارم در تمام سلسله سلاطین حتی یک نفرشان آدم حسابی باشد، منتها تبلیغات زیاد بوده است، برای شاه عباس آن قدر تبلیغ کردند، با اینکه در صفویه شاید از شاه عباس بدتر آدم نبوده، در قاجاریه آن قدر از ناصرالدین شاه تعریف کردند و شاه شهید و نمیدانم امثال ذلک ، در صورتی که یک ظالم غداری بود که بدتر از دیگران شاید. آن تبلیغات که در آن وقت بود، همیشه بوده است. عدالت گستری انوشیروان مثال صلح دوستی رئیس جمهور آمریکاست، و مثل کمونیستی شوروی است. ما الآن در عصر حاضر این چیزها را میبینیم، و اگر چنانچه تاریخنویسها و نمیدانم آنهایی که شعرا هستند و آنهایی که خطبا هستند و آنهایی که درباری هستند، اینها را، تبلیغاتی که الآن دارد در دنیا میشود، این تبلیغات به گوش اشخاص برسد که مطلع از وقایع نیستند، آنها هم خیال میکنند که همان طوری که انوشیروان عادل، عادل بوده است، آقای رئیس جمهور آمریکا هم صلح دوست و عدالتپرور و امثال اینهاست، و حال آنکه شما که مطلعید میدانید قضیه چی است. (15)پینوشتها:
1- صحیفه امام، ج 16، ص 250.
2- میرزا حسن شیرازی مرجع تقلید شیعیان در زمان قاجاریه است که با صدور این حکم: «الیوم استعمال توتون و تنباکو بأیّ نحوٍ کان (به هر صورتی که باشد) حرام و در حکم محاربه با امام زمان (عج) میباشد» با قرارداد منعقده بین ناصر الدین شاه و شرکت انگلیسی رژی درباره امتیاز انحصاری تنباکو مخالفت کرد و موجب فسخ آن شد.
3- صحیفه امام، ج 8، ص 450-451.
4- همان، ج 17، ص 106.
5- همان، ص 441-442.
6- همان، ج 9، ص 80-81.
7- همان، ج 11، ص 223.
8- همان، ج 15، ص 472.
9- همان، ج 11، ص 144-145.
10- همان، ج 17، ص 54.
11- همان، ج 11، ص 240-241.
12- زشتیها.
13- صحیفه امام، ج 16، ص 1-2.
14- همان، ج 14، ص 29.
15- همان، ج 19، ص 434.
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: آداب انتقاد، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم