مؤلف: محمدرضا افضلی
بانگ میآید که ای طالب بیا *** جود محتاج گدایان چون گدا
جود میجوید گدایان و ضعاف *** همچو خوبان کآینه جویند صاف
روی خوبان ز آینه زیبا شود *** روی احسان از گدا پیدا شود
پس از این فرمود حق در والضحی *** بانگ کم زنای محمد بر گدا
چون گدا آیینهی جود است، هان *** دم بود بر روی آیینه زیان
آن یکی جودش گدا آرد پدید *** وآن دگر بخشد گدایان را مزید
پس گدایان آینه جود حقاند *** وآن که با حقّاند، جود مطلقند
وآن که جز این دو است، او خود مردهای است *** او بر این در نیست، نقش پردهای است
برای اینکه جود و بخشش در خارج و در عرصهی وجود، عینیت و ظهور پیدا کند، به دو رکن نیازمند است: 1. بخشنده و جواد؛ 2. بخششپذیر و محتاج. پس همانگونه که تهیدست نیاز به بخشنده دارد، بخشنده نیز نیاز به نیازمند دارد. بنابراین دیدگاه، رابطهی بخشنده و نیازمند رابطهی متقابل است. مولانا با هنر عارفانهاش این قضیه را به زیبایی به تصویر میکشد و میگوید: همانگونه که زیبارویان طالب آینه هستند تا زیبایی خود را در آینه مشاهده نمایند، جود و بخشش نیز به دنبال گدایانند تا چهرهی زیبای بخشندگی را ببینند، چون گدا جلوهگاه بخشندگی است و از این نظر مانند آینه است. مولانا میگوید: اینکه پروردگار در سورهی والضحی، آیه 10 به پیامبرش میفرماید: (وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ)؛ بر سر سائل و فقیر بانگ مزن. سرّش این است که بینوایان آینهاند و آینه باید صاف و شفاف باشد. با دم زده در آن آینه کدر و تیره میشود و زیبایی را نمایان نمیکند. سپس مولانا به دستهبندی این دو رکن میپردازد و میگوید: بخشندگان دو گروهاند:
الف) گروهی که منتظر میمانند تا بینوا حاجتش را بیان کند، آنگاه ببخشند و بدهند، این گروه فقیر پرور و گدا سازند.
ب) گروه دیگر بخشندگانی هستند که بدون درخواستِ فقیر به او بر حسب قابلیت و استعدادشان میبخشند.
فقرا و نیازمندان نیز سه گروهاند: عدهای جلوهی جود حق و آینهی کرم الهیاند؛ گروهی به جود مطلق رسیده و واصل به عالم غیباند و دیگر جلوه و آینه نیستند؛ برخی هم کسانی هستند که نه به حق پیوستهاند و نه جلوهی جود حقاند، بلکه گدایانی هستند که حرص و طمع دنیا آنها را به گدایی کشاندهاند. اینها مردهای هستند که بر درگاه حق جایی ندارند و نقش پردهای میباشند که در برابر خود و دیگران، حجابِ مشاهده حق است.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول
جود میجوید گدایان و ضعاف *** همچو خوبان کآینه جویند صاف
روی خوبان ز آینه زیبا شود *** روی احسان از گدا پیدا شود
پس از این فرمود حق در والضحی *** بانگ کم زنای محمد بر گدا
چون گدا آیینهی جود است، هان *** دم بود بر روی آیینه زیان
آن یکی جودش گدا آرد پدید *** وآن دگر بخشد گدایان را مزید
پس گدایان آینه جود حقاند *** وآن که با حقّاند، جود مطلقند
وآن که جز این دو است، او خود مردهای است *** او بر این در نیست، نقش پردهای است
برای اینکه جود و بخشش در خارج و در عرصهی وجود، عینیت و ظهور پیدا کند، به دو رکن نیازمند است: 1. بخشنده و جواد؛ 2. بخششپذیر و محتاج. پس همانگونه که تهیدست نیاز به بخشنده دارد، بخشنده نیز نیاز به نیازمند دارد. بنابراین دیدگاه، رابطهی بخشنده و نیازمند رابطهی متقابل است. مولانا با هنر عارفانهاش این قضیه را به زیبایی به تصویر میکشد و میگوید: همانگونه که زیبارویان طالب آینه هستند تا زیبایی خود را در آینه مشاهده نمایند، جود و بخشش نیز به دنبال گدایانند تا چهرهی زیبای بخشندگی را ببینند، چون گدا جلوهگاه بخشندگی است و از این نظر مانند آینه است. مولانا میگوید: اینکه پروردگار در سورهی والضحی، آیه 10 به پیامبرش میفرماید: (وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ)؛ بر سر سائل و فقیر بانگ مزن. سرّش این است که بینوایان آینهاند و آینه باید صاف و شفاف باشد. با دم زده در آن آینه کدر و تیره میشود و زیبایی را نمایان نمیکند. سپس مولانا به دستهبندی این دو رکن میپردازد و میگوید: بخشندگان دو گروهاند:
الف) گروهی که منتظر میمانند تا بینوا حاجتش را بیان کند، آنگاه ببخشند و بدهند، این گروه فقیر پرور و گدا سازند.
ب) گروه دیگر بخشندگانی هستند که بدون درخواستِ فقیر به او بر حسب قابلیت و استعدادشان میبخشند.
فقرا و نیازمندان نیز سه گروهاند: عدهای جلوهی جود حق و آینهی کرم الهیاند؛ گروهی به جود مطلق رسیده و واصل به عالم غیباند و دیگر جلوه و آینه نیستند؛ برخی هم کسانی هستند که نه به حق پیوستهاند و نه جلوهی جود حقاند، بلکه گدایانی هستند که حرص و طمع دنیا آنها را به گدایی کشاندهاند. اینها مردهای هستند که بر درگاه حق جایی ندارند و نقش پردهای میباشند که در برابر خود و دیگران، حجابِ مشاهده حق است.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول