معرفي کتاب آمار دارالخلافهي تهران
به کوشش: سيروس سعدونديان؛ منصوره اتحاديه (نظام مافي)
ناشر: نشرتاريخ ايران
نوبت چاپ: اول
تاريخ چاپ: زمستان 1368 ه.ش
موضوع بررسي اسناد و کتبي که دربارهي نفوس و مسکن تهيه شده است، از مسائلي است که در تحقيقات تاريخ معاصر کمتر بدان توجه شده است (1)از مهمترين دستمايههاي تحقيق در زمينهي تاريخ اجتماعي و اقتصادي دورهي معاصر، بررسي همين اسناد است؛ زيرا در تواريخ سنتي موجود در اين باره چندان فايدتي نيست و شايد انتشار نيافتن اسناد مزبور را نيز بتوان تا حدودي موجب مهجوري شيوهي تحرير آنها دانست. چه جز چند مورد، اسناد مزبور به «سياق و شيوهي معمول تحرير اسناد دولتي در امور مالي و اقتصادي در قرون پيشين» نوشته شده است (2)
از جمله منابع جمعيتشناسي دورهي قاجار که تا اندازهاي هم مورد بيتوجهي محققين تاريخ معاصر قرار گرفته، کتاب آمار دارالخلافه است که در 1368 ه.ش به کوشش سيروس سعدونديان و منصوره اتحاديه (نظام مافي)، به سرمايهي نشر تاريخ ايران، به چاپ رسيده است. اين کتاب از سه سند بازمانده از عصر قاجار دربارهي «صورت عددخانهها و ساير بناها و جغرافياي نفوس اهالي و تعيين ابنيهي محاط خندق شهر دارالخلافهي باهرهي تهران» فراهم آمده است. در اينجا براي اطلاع بيشتر خوانندگان از محتواي اين گزارشهاي جمعيتشناسي، هر کدام را به طور جداگانه بررسي ميکنيم:
1. تهران 1269 ه.ق؛ صورت عدد خانهها و ساير بناهاي دارالخلافهي باهرهي تهران (3)
اين آمار را شخص ناشناسي، و به احتمال بسيار، به دستور ميرزا تقيخان اميرکبير (مقتول در 1268 ه.ق) براي آگاهي از تعداد نفوس و جمعآوري ماليات تهيه کرده است و محلههاي ارک، عودلاجان،بازار، سنگلج، چالهميدان و نيز آباديهاي بيرون دروازههاي شهر را دربرميگيرد.
در ابتداي اين آمارگيري، يا به اصطلاح آن دوره احصاييه، صورت جمع کل بيوتات و خانههاي نوکرها و رعايا، تکايا، امامزادهها، مساجد و دکاکين داير و باير (اعم از خالي، ناتمام و مخروبه) آمده، و در آغاز نام هر محله نيز، به طور جداگانه، جمع کامل بيوتات و خانهها و...، ارائه شده است. در اين آمار، براي هر محله در بدو امر تعداد مساکن با نام صاحبان و يا مستأجران آنها ثبت شده، و سپس به احصاي دکاکين پرداخته و بعد از آن تعداد تکايا، مدارس،مساجد، انبارها،امامزادهها، آبانبارها، طبيبخانهها و... ارائه شده است.
در اين آمار، بازار تهران، جداي از محلهي بازار و از بابت دکاکين، کاروانسراها و تيمچهها - که در راستهي بازارها جاي دارند - بررسي شده است (4)
آخرين بخش اين گزارش راجع به آباديهاي بيرون دروازههاست که شامل دروازهي محمديه، دروازهي شاه عبدالعظيم، دروازهي دولاب، دروازهي شميران، دروازهي دولت ميشود و با توجه به اين آمار ميتوان دريافت که دروازههاي ديگر نسبتا خالي از نفوس و مسکن بوده است. از نکات مهمي که در اين احصاييه به چشم ميخورد، انعکاس ساختار
اجتماعي جامعهي ايران دورهي قاجار است. مجري اين آمار، جمعيت هر محله را بر اساس وضع اجتماعي و شغلي به دو دسته تقسيم کرده است: نوکر (شامل مستخدمان، اعيان و يا کارمندان دولت) و رعايا. محلهي بازار در اين تقسيمبندي نميگنجد و اهالي آن در اين آمار با عنوان کسبه و تجار ناميده شدهاند. ارگ نيز جداي از اين تقسيمبندي است؛ زيرا خانهها رابه عنوان خانههاي امرا و خوانين، نور، علما، رعايا و ترکمان تقسيم کرده است. از ديگر فوايد اين آمار، اطلاعات آن دربارهي نام محلات، کوچهها، گذرها، پاتوقها و سراها است که بعضا هنوز نيز بدان نامها خوانده ميشوند. همچنين اطلاع از تنوع مشاغل و صنوف مختلف در اين دوره، اوضاع املاک شخصي و استيجاري و نيز يافتن اطلاعاتي در باب تعداد موقوفهها نظير موقوفات مدارس و مساجد - و از آن جمله مدرسهي مروي، مدرسهي محمديه، مسجد جامع و مسجد شاه و غير آن - و برخي ديگر از موقوفات است که وقف سيدالشهدا شدهاند.
2. تهران 1286 ه.ق؛ جغرافيا در نفوس اهالي دارالخلافهي ناصره (5)
اين احصاييه در زمان صدارت ميرزا حسين خان سپهسالار و به دست ميرزا عبدالغفار نجمالملک، معلم رياضي مدرسهي دارالفنون، انجام شده است. او پس از دستور اعتضادالسلطنه به ياري چند تن از شاگردانش - به نامهاي محمدحسن ميرزا، عليخان فرزند ملکالشعرا، عليخان فرزند مرحوم محمدقاسم خان، ميرزا علياکبر، سليمانخان، سليمان قليخان، حسينقلي خان و عباسعلي خان - در 1286 ه.ق به مدت دو ماه اقدام به گردآوري اين آمار ردند. نجمالملک و همکارانش در انجام اين سرشماري با مشکلاتي روبهرو شدند (6)، به طوري که «عموم مردم از ذکور و اناث کمال وحشت و تحاشي دارند از حقيقتگويي و خيالات واهيه در سر گرفتهاند...» (7)در پايان اين سرشماري، جمعيت دارالخلافه در حدود 155736 نفر تخمين زده شد که از اين تعداد 8480 نفر را سپاهيان تشکيل ميدادند. زير مجموعههاي آماري اين سرشماري عبارت است از: اشخاص صاحبخانه، اجارهنشينان، مردان، زنان، اطفال تا پنج سال، جوانان از پنج تا 15 سال، دختر و پسر، خواجهها، غلام سياه،: کنيز سياه، دايه، خدمتکار و... اقليتهاي ديني، و خارجيهاي مقيم تهران نيز در اين سرشماري به حساب آمدند. اماکني هم که در اين آمار شمارش شده عبارت است از: مساجد، مدارس، تکايا، حمامهاي عام، کاروانسراهاي تجاري و غيرتجاري، يخچالها، کورهپزيها، اصطبلهاي خاص و دکانهاي خبازي، عبدالغفار در گزارش خود پيشنهاد ميکند که بهتر است در سرشماريها سن مردم و حرفهها و پيشهي آنها نيز معلوم شود (8)
3. تهران 1317 ه.ق؛ تعيين و ثبت ابنيهي محاط خندق شهر دارالخلافهي باهره (9)
تهيهي اين آمار از 1317، در زمان سلطنت مظفرالدين شاه، به دست اخضرعلي شاه آغاز شده و 1320 ه.ق به پايان رسيده است. او در مقدمهي گزارش خود مينويسد که تهيهي اين کار را به مختارالسلطنه، وزير ادارهي جليلهي نظميهي وقت، پيشنهاد کرده است. وي نيز که خود درصدد ثبت اماکن و ابنيهي شهر بود اين پيشنهاد را غنيمت دانست و از اخضرعلي شاه خواست تا به اين کار مشغول شود. سپس مختارالسلطنه حقوق ماهانهاي معادل سي تومان نيز براي اخضرعلي شاه تعيين کرد، ولي ظاهرا بيش از ده تومان در ماه به او پرداخت نشد.
اين آمار در طي يک سال به دست آمد، ولي ظاهرا به علت بدقولي و يا فراموشي مختارالسلطنه، اخضرعلي شاه آن را ارائه نکرد، تا اينکه در 1320 ه.ق پس از آنکه عينالدوله حاکم تهران شد، اخضرعلي شاه اين آمار را به او ارائه کرد تا هم از اين طريق بتواند آنچه را که ديگري وعده کرده بود از او بستاند.
اخضرعلي شاه در مقدمهي گزارش خود آورده است که مساحت شهر دارالخلافهي مظفري تقريبا سي و شش کرور ذرع مربع و مساحت باستيون (قلعه) شهر، هجده هزار و چهارصد و هشتاد ذرع مربع است. بر اساس گزارش اخضرعلي شاه، تهران قديم به پنج محلهي دولت، سنگلج، بازار، چالهميدان و عودلاجان تقسيم شده است که هر کدام از اين محلات داراي چند پاتوق بود. طبق اين گزارش از لحاظ امنيت شهري، هر محله به کدخدايي و هر پاتوق به نايبي به همراه چند پليس سپرده ميشد. او متذکر شده که هر ملکي را به اسم مالکش ثبت کرده است. اماکن و ابنيهي شهر که در اين آمار آمده است عبارتند از: خانهها، دکاکين، کاروانسراها، حمامهاي عمومي، مساجد و مدارس، باغ و باغچه، تکايا، يخچالها، کارخانهها، سربازخانهها، کليسا، ميدان، مريضخانه، معبد يهود، مدرسهي دولتي و طويله.
از مزاياي اين سرشماري، آشنايي با محلات، پاتوقها و گذرهاي تهران عهد مظفري است. همچنين آگاهي از وضعيت امنيتي اين شهر و چگونگي حفاظت از محلهها و نيز اطلاعاتي دربارهي مشاغل و صنوف مختلف که در محلات مختلف شهر پراکنده بوده، از ديگر مواردي است که ميتوان از اين آمار به دست آورد. از آنجايي که اين آمار چند سال قبل از مشروطه تهيه شده است، شرايط اجتماعي شهر تهران در آستانهي انقلاب، از ارقام مندرج در آن به خوبي ديده ميشود(10)
به هر تقدير، از عوامل عمدهاي که ممکن است باعث عدم استقبال از اثر ارزشمند آمار دارالخلافهي تهران شده باشد، کيفيت چاپ آن است. اين کتاب در قطع رقعي و با حروفي بسيار ريز چاپ و منتشر شد و نيکوتر بود که در قطع متعارف وزيري و با حروف بزرگتر نشر مييافت.
پي نوشت :
1- برخي از تحقيقاتي که در اين زمينه در ايران انجام شده عبارت است از: پاکدامن، ناصر، «ميرزا عبدالغفار نجمالملک و تشخيص نفوس دارالخلافه»، فرهنگ ايران زمين، ج 20، تهران، 1353، صص 395 - 324 و افشار، ايرج، «فهرست نسخ خطي کتابخانهي وزارت دارايي» (سرشماريهاي پراکندهي محلي)، ج 6، صص 37 - 5؛ اماني، مهدي، «اولين سرشماري جمعيت تهران»، نامهي علوم اجتماعي، دورهي اول، ش 3، بهمن 1348، صص 94 - 87؛ گلچين معاني، احمد، «سرشماري تهران در زمان ناصرالدين شاه»، يغما، 1339، صص 211 - 209؛ سعدونديان، سيروس، درآمدي بر جمعيتشناسي تاريخي ايران در عصر قاجار (رسالهي تحصيلي)، گروه تاريخ دانشکدهي ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، 1367؛ همو، «سکنهي ميدان گوسفند 1300 ه.ق / 1883 م)»، تاريخ معاصر ايران، کتاب چهارم، 1371، صص 380 - 363؛ تفرشي، مجيد، «مروري بر تاريخچهي سرشماري طهران از ابتدا تا شهريور 1320 شمسي»، گنجينهي اسناد، دفتر دوم، 1368، صص 56 - 52؛ اتحاديه، منصوره، «رشد و توسعهي شهر تهران در دوره منصوره، «رشد و توسعهي شهر تهران در دورهي ناصري (1320 -1269 ه.ق)»، تحقيقات اسلامي، س 10، ش 1 و 1374 ، 2، صص 173 - 145؛ مير محمدصادق، سيدسعيد، «مصايب و مشکلات سرشماري در تهران قديم و نتايج سرشماري در تهران قديم و نتايج سرشماري سال 1286 ه.ق»، روزنامهي ايران، س 2، ش 525، صص 7 - 6 (يکشنبه 27 / 8 / 1375)؛ و...
2- سعدونديان، سيروس، «سکنهي ميدان گوسفند (1300 ه.ق / 1883 م)»، تاريخ معاصر ايران، کتاب چهارم، 1371، ص 364.
3- براي آشنايي با وضعيت و بافت بازار در دورهي قاجاريه، رک: اتحاديه، منصوره، «بافت اجتماعي - اقتصادي بازار تهران در نيمهي دوم قرن 13 ه.ق»، سعي مشکور، به کوشش سيدسعيد مير محمدصادق، تهران، پايا، 1371، صص 54 - 37.
4- اصل اين نسخه در کتابخانهي کمبريج (Browne. k9.91) محفوظ، و فيلم آن (به شمارهي 844) در دانشگاه تهران موجود است. اين نسخه به خط نستعليق و سياق همان روزگار است.
5- از اين گزارش دو نسخه موجود است؛ يکي جزو مجموعهي کتب اعتضادالسلطنه در کتابخانهي مدرسهي عالي سپهسالار و ديگري در مجموعهي کتب نجمالملک، محفوظ بر کتابخانهي مجلس، اين سرشماري را اول بار ناصر پاکدامن در فرهنگ ايران زمين (ج 2، صص 395 - 324) معرفي کرد و متن آن به خط نستعليق و سياق است.
6- براي اطلاع بيشتر دربارهي مشکلات سرشماري در تهران قديم، رک: مير محمدصادق، سيدسعيد، «مصايب و مشکلات سرشماري سال 1286 ه.ق»، روزنامهي ايران، س 2، ش 525 (يکشنبه، 27 / 8 / 1375)، صص 7 - 6.
7- سعدونديان، سيروس و اتحاديه (نظام مافي)، منصوره، آمار دارالخلافه، تهران، نشر تاريخ ايران، 1368 ه.ش، ص 344.
8- همان، ص 346.
9- اين نسخه در کتابخانهي دانشکدهي ادبيات دانشگاه تهران (به شمارهي 20 ب) نگهداري ميشود.
10- هر سه گزارش اين کتاب را دکتر منصورهي اتحاديه در مقالهاي با عنوان «رشد و توسعهي شهر تهران در دورهي ناصري (1320 - 1269 ه.ق)» با هم مقايسه کرده و نتايج و تحليل جالبي از هر کدام ارائه داده است. ر.ک: تحقيقات اسلامي، س 10، ش 1 و 2، صص 173 - 145.
مسألهي ديگر ميتواند مقدمهي کتاب باشد؛ زيرا مصححان با بيان مقدمهاي داستانگونه در آن،تنها دورنمايي از وضعيت اجتماعي ايران عهد قاجاري را به خواننده ارائه دادند. در حالي که جاي آن داشت از نسخههاي موجود در کتاب سخن ميرفت و يا اهميت سرشماري در تاريخ و عصر قاجاريه و تاريخچهاي از اقدامات انجام شده ارائه ميشد.
به هر حال، نکات فوق به هيچ روي از اهميت اين اثر ارزشمند نخواهد کاست و زحماتي را که مصححان اثر در تنظيم و تنقيح آن و قرائت خطوط سياق بر خود هموار ساختهاند، در نزد اهل قلم مشکور است.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله