پيشينه‏ي اجتماعي و اقتصادي خوانين يزد

ايران در قرن دوازدهم هجري روزگاري آشفته و بدون نظم داشت. سلسله‏ي صفويه برافتاده بود و سلسله‏هاي افشاريه و زنديه نتوانسته بودند براي مدتي نسبتا طولاني بر همه‏ي ايران حکمراني کنند. در اين هرج و مرج، در هر منطقه‏ي اين کشور، قدرتي محلي به وجود آمده بود. خوانين يزد که جدشان محمدتقي خان يزدي يا بافقي است يکي از اين قدرت‏هاي منطقه‏اي بودند که از سال 1161 تا 1246 ه ق در منطقه‏ي يزد حکومت داشتند.
جمعه، 17 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پيشينه‏ي اجتماعي و اقتصادي خوانين يزد
پيشينه‏ي اجتماعي و اقتصادي خوانين يزد
پيشينه‏ي اجتماعي و اقتصادي خوانين يزد

نويسنده: نوبوآکي کوندو

مقدمه

ايران در قرن دوازدهم هجري روزگاري آشفته و بدون نظم داشت. سلسله‏ي صفويه برافتاده بود و سلسله‏هاي افشاريه و زنديه نتوانسته بودند براي مدتي نسبتا طولاني بر همه‏ي ايران حکمراني کنند. در اين هرج و مرج، در هر منطقه‏ي اين کشور، قدرتي محلي به وجود آمده بود. خوانين يزد که جدشان محمدتقي خان يزدي يا بافقي است يکي از اين قدرت‏هاي منطقه‏اي بودند که از سال 1161 تا 1246 ه ق در منطقه‏ي يزد حکومت داشتند.
تاکنون درباره‏ي اين قدرت‏هاي محلي تحقيقي جدي انجام نگرفته است. اگرچه شايد نقص منابع، مشکل اساسي بررسي پيشنه‏ي اجتماعي و اقتصادي آنها بوده است. در اين تحقيق براساس تاريخ خوانين يزد - جامع جعفري (1)، وقف‏نامه‏ها و کتابچه‏ي موقوفات يزد که در سال 1258 ه ق به دستور حاجي ميرزا آقاسي تدوين شده است (2)، فعاليت آنها را در زمينه‏ي کارهاي عمراني و اوقاف بررسي کرده و سعي داريم پيشينه‏ي اجتماعي و اقتصادي آنان را آشکار سازيم.
درباره‏ي خوانين يزد آقاي ايرج افشار در کتاب يادگارهاي يزد (3) نکاتي را يادآور شده و آقاي دکتر بوناين هم در آثارش (4) به نکاتي چند اشاره کرده است؛ ولي هنوز در اين مورد تحليل همه‏جانبه‏اي صورت نگرفته است.

ساخته‏هاي محمدتقي خان‏

در سال 1161 ه ق محمدتقي خان بر حاکم گماشته‏ي عادل‏شاه افشار بر شهر يزد چيره شد، و بيش از پنجاه سال بر اين شهر حکومت کرد (5) مسافران اروپايي که در اوايل قرن سيزدهم هجري از يزد گذشته‏اند، همه به رونق و آبادي شهر يزد اشاره کرده‏اند(6) شايد علت رونق شهر اين بود که در کشمکش‏هاي آن دوره، محمدتقي خان موفق شد با دفاع مناسب يا باج دادن، يزد را از حملات بيگانگان حفظ کند.
ساخته‏هاي محمدتقي خان را برحسب مکانشان مي‏توان به سه گروه تقسيم کرد.
گروه اول: ساخته‏هاي محله‏ي بازار يزد، بيرون حصار شهر نزديک به دروازه‏ي مهريجرد؛ همه‏ي اين ساخته‏ها در مرکز بازار قرار داشت. ميدان خان که او آن را تعمير کرد، مهمترين ميدان در بازار يزد بود (7)؛ مدرسه‏ي خان بزرگترين مدرسه‏ي دو طبقه بود و 28 حجره داشت (8)؛ در قيصريه 28 دکان بزازي وجود داشت و در جنب آن سرايي
موسوم به خان گلشن و يک ضرابخانه توسط او ساخته شد.(9)
در پاسخ به اين پرسش که چرا بناهاي محمدتقي خان در بيرون شهر بودند نه در درون شهر، مي‏توان گفت چون در دوره‏ي محمدتقي خان، جمعيت محلات بيرون شهر از جمعيت درون شهر بيشتر شد و مرکز بازرگاني هم از مرکز شهر به بازار بيرون شهر انتقال يافت (10)، احتمالا محمدتقي خان اين رشد شهر يزد را در نظر گرفته بوده است.
گروه دوم: قنات‏ها و باغ‏هايي است که در اطراف شهر قرار دارند. بديهي است به علت هواي خشک يزد، بيشتر زمين‏هاي اين منطقه مي‏بايست با قنات آبياري مي‏شد.(11)
مهمترين قنات ساخته‏ي محمدتقي خان)، قنات دولت‏آباد بود. منبع و مظهر اين قنات در بلوک مهريجرد قرار داشت و آب آن از مظهر با جوي سرپوشيده‏ي 54 کيلومتري به شهر يزد مي‏رسيد(12) او قنات ديگري - موسوم به تقي‏آباد - نيز در همان بلوک احداث کرد و سه قنات ديگر را خريد و تعمير و تخليه کرد. (13) اين پنج قنات را هم «قنات دولت‏آباد» مي‏گفتند و تا حدود 70 سال پيش، از مهمترين قنات‏هاي يزد شمرده مي‏شدند.(14)
معروف‏ترين باغي که او ساخت و از اين قنات‏ها آنها را آبياري کرد «باغ دولت‏آباد» بود که در غرب شهر يزد واقع است. اين باغ که داراي عمارت‏هاي متعدد و سه حوض بود، و در ميدان جلوخان آن ديوان‏خانه و اصطبل قرار داشت (15)، احتمالا محل سکونت محمدتقي خان بوده و ظاهرا امور حکومتي را نيز در اينجا سر و سامان مي‏داده است. به علاوه هم زمان با اين باغ و باغ جنت‏آباد، او دو کاروان‏سرا نيز احداث کرد و خياباني ميان آن دو کشيد.(16) باغ‏هاي ديگري که او احداث کرد، همه در اطراف شهر و عاري از هرگونه تسهيلات بودند. آيا به راستي علت احداث اين همه باغ چه بود؟
نکته‏ي جالب اين است که محمدتقي خان اين باغ‏ها را بين اولاد و بستگان خود تقسيم کرد و به هر کدام، يک يا دو باغ داد. مثلا 16 باغ را به 14 پسر خود و سه باغ را به سه دخترش داد که هر باغ به اسم مالک جديدش ناميده مي‏شد (17) بنابراين، باغ‏هاي ياد شده شخصي بود و احتمالا صاحبانشان براي تفريح از آنها استفاده مي‏کردند. البته ميوه‏ها و گاه غلاتي که در اين باغ‏ها توليد مي‏شد، از نظر اقتصادي نيز با ارزش بود.
گروه سوم: محمدتقي خان دو قنات در تفت، واقع در 20 کيلومتري جنوب غربي يزد، احداث کرد که سبب رونق دوباره‏ي دو قريه‏ي قديمي مبارکه و چم شد. در مبارکه براي چند خانوار رعيت چند خانه، و در مظهر قنات يک باغ و عمارت ساخت. در چم براي کشاورزان هم خانه‏هايي بنا کرد و خياباني نيز که در دو سوي آن، مزارع غلات و پنبه وجود داشت، احداث کرد.(18)
اين موارد نمونه‏هايي از احياي زمين‏هاي باير در مناطق خشکي چون يزد است و براساس شرع،مالکيت آنهابه آبادکننده‏ي زمين يعني محمدتقي خان تعلق داشت. محمدتقي خان و خوانين يزد موفق شدند از اين راه املاک بسياري را به دست آورند.

موقوفات محمدتقي خان‏

سه مورد از وقف‏هايي که از او سراغ داريم به اين قرار است:
اول: وقف جنت‏آباد است. براساس کتاب جامع جعفري، محمدتقي خان باغ جنت‏آباد را بر آستان قدس رضوي در مشهد وقف کرد. ولي اين باغ در سال 1243 ه ق ويران شده بود.(19) و شايد به همين دليل در کتابچه‏ي موقوفات هيچ اشاره‏اي به آن نشده است.
دوم: وقف بر مدرسه خان به سال 1188 ه ق است. در وقف‏نامه‏ي (20) نخست، ترتيب توليت به اين صورت معين شده است: اولين متولي خود واقف (محمدتقي خان)، پس از مرگش، علي‏نقي خان (پسر اول) سپس عبدالرحيم خان (پسر دوم) پس از او زين‏العابدين خان (پسر سوم) و بعد از او، اکبر اولاد ذکور اين سه پسر به ترتيب سن و بعد از آنها اکبر اولاد ذکور پسرهاي ديگر هستند.
در جدول موقوفات مدرسه (محتويات وقف‏نامه و کتابچه مشخص شده است. اکثر موقوفات در هر دو به چشم مي‏خورد ولي تعداد دکان‏ها متفاوت است. اين دو قنات تا سال 1257 ه ق خراب شده بود. مهم‏ترين تفاوت اين است که در کتابچه فقط حق آب مانده است. اين دو قنات تا سال 1257 ه ق خراب شده بود. مهم‏ترين تفاوت اين است که در کتابچه فقط حق آب مانده است، و زمين‏ها و باغ‏ها حذف شده‏اند. اگر نپذيريم ذکر حق آب به معني آب به علاوه‏ي زميني است که با آن مشروب مي‏شود، بايد بپذيريم که احتمالا پس از گذشت هفتاد سال اين املاک از بين رفته بوده‏اند. موقوفات عبارت‏اند از: رقباتي در بازار، حق آب قنات، زمين و قريه.
موقوفات واقع در بازار که شامل قيصريه و ضراب‏خانه مي‏شود موقوفاتي هستند که محمدتقي خان آنها را بنا کرده است. موقوفات قريه‏ها از نظر درآمد، مهم‏تر از موقوفات بازار هستند و تقريبا 60% کل درآمد را دربر مي‏گيرند. اين قنات‏ها و قريه‏ها به غير از قريه‏ي تهره، همه قديمي است و پيش از قرن هشتم هجري وجود داشته‏اند (21)، حق آب همه غير از حق آب تهره نسبتا کم و از يک دهم تا يک بيست و چهارم است.
به علاوه در وقف‏نامه، مالکيت زمين‏ها و باغ‏هايي که در قريه‏ي گردفرامرز و خيارق متصل به موقوفات است، مشخص شده است. نام مالکان اکثر اين املاک در وقف‏نامه نوشته شده است. در بيست و چهار مورد نيز از «ملک سرکار عالي»، «باغ سرکار عالي» و يا «زمين سرکار عالي» سخن به ميان آمده است که ظاهرا اشاره به املاک محمدتقي خان مي‏باشد و علاوه بر اين در وقف‏نامه در ذکر حدود موقوفات سه بار از «زمين وقف» و دو بار از «خالصه» نيز سخن رفته است.
بعضي موقوفات گردفرامرز، باغ مشاع است نه باغ کامل. بنابراين واضح است که محمدتقي خان باغ‏ها و زمين‏هاي موجود را يا خريده يا به گونه‏اي ديگر به دست آورده و بعضي از آنها را بر مدرسه وقف کرده است. درآمد يا حق‏التوليه‏ي متولي بيش از مدرس و معادل هيجده درصد کل مصارف بود. زماني که درآمد موقوفه بيشتر از 200 تومان بود ميزان مصارف هم به همان نسبت افزايش مي‏يافت.
سوم: وقف باغ و قنات دولت‏آباد در سال 1212 ه ق است (22) براساس وقف‏نامه، محمدتقي خان حق آب قنات دولت‏آباد، و باغ دولت با ساختمان‏ها و جلوخان آن را بر چهارده معصوم [عليهم‏السلام] وقف کرده است.
در کتابچه‏ي موقوفات، اين وقف به فصل «مشاهد متبرکه‏ي نجف اشرف» تعلق دارد. جالب‏ترين نکته‏ي اين وقف آن است که در متن وقف‏نامه شرايط تقسيم آب قنات وضع شده است.
اولا يک چهارم کل آب پنج قنات غير از آب «بغدادآباد» غير وقفي را به دست اولاد خود سپرد و يک پنجم بقيه را که برابر با سه بيستم کل آب مي‏شود، وقف کرده است؛ چرا که درآمد اين موقوفه در کتابچه 97 تومان و 7,125 دينار است. بنابراين کل درآمد قنات‏ها حدودا 615 تومان بوده است.
از شرايط وقف‏نامه آن است که متولي بايد اول باغ دولت‏آباد را آبياري کند سپس آن‏گونه که صلاح بداند مي‏تواند از اين آب استفاده کند. در باب مصارف موقوفه نيز آمده است که بعد از پرداخت ماليات ديواني و مخارج تعمير موقوفات، يک پنجم مداخل به عنوان حق‏التوليه، و چهار پنجم براي مخارج مقبره‏هاي اهل‏بيت چون تعمير ساختمان‏ها، کمک به زايران، طلاب و فقرا باشد. بديهي است چون توليت با محمدتقي خان و اولاد ذکورش بود، حق‏التوليه هم در دست آنها يعني خوانين يزد باقي مي‏ماند.
در اينجا اين سؤال نيز مطرح مي‏شود که با آنکه قنات و باغ دولت‏آباد پيش از سال 1172 ه ق احداث شده است، چرا محمدتقي خان اين قنات و باغ را بعد از چهل سال وقف کرده و چرا همزمان با موقوفات مدرسه‏ي خان، بر آن مدرسه وقف نکرده است.
به نظر مي‏رسد دليل آن است که قنات دولت‏آباد نه تنها باغ دولت‏آباد بلکه همه باغ‏هايي که محمدتقي خان براي بستگان خود شاخته بود را آبياري مي‏کرد. يعني اين قنات براي حفظ اين باغ‏ها لازم بود. به احتمال زياد محمدتقي خان تا سال 1212 ه ق بيشتر حق آب را بين بستگان تقسيم کرده بود و در آخر عمر به اين فکر مي‏افتد که به چه وسيله مي‏توان اين باغ‏ها و قنات را در دست بستگان نگه دارد. شايد هدف او دو چيز بود: اول صدقه بر مقابر شريفه؛ و ديگر تأسيس سازماني ماندگار براي جلوگيري از تغيير تقسيم حق آب و حفظ قنات بعد از خود.

ساخته‏هاي بعد از محمدتقي خان‏

محمدتقي خان 22 پسر و دو پسر عمو داشت. شايان ذکر است که ساخته‏هاي فرزندان محمدتقي خان در بلوک يزد بيش از پدرشان است. بيشتر تلاش آنان در احداث قنات، احياي زمين باير و احداث قريه بود. در متن جامع جعفري گاه روشن نيست که آيا آنان تنها قنات را احداث کرده‏اند يا قريه‏ي قنات را، زيرا که هر دو اسم «فلان‏آباد» را بر خود دارند. نگارنده اين اسم‏ها را در فهرست نام روستاها در گزارش آبوت - کنسول انگليسي - (23) و فرهنگ جغرافيايي رزم‏آرا (24) جستجو کرده و اگر وجود داشته لغت قريه را به آن افزوده است.
احداث همت‏آباد از علي‏نقي خان نمونه‏ي خوبي از روش کار آنهاست. آب قنات احداثي او نخست به قريه‏ي اشکذر مي‏رسيده و پس از آبياري قريه، آسياب احداثي او را به گردش درمي‏آورد. او سپس به احداث قريه‏اي ديگر (همت‏آباد) با حصار 6ر1 کيلومتر و خانه‏هاي رعايا و خانه‏ي خودش همت گمارد.(25) اين طرح زير نظر وزير او به اجرا درآمد و شايد اين نکته نشان دهنده‏ي آن باشد که در احداث اين قنات و قريه از درآمدهاي حکومتي نيز بهره گرفته شده باشد. احداث ملامحمد نيز نمونه‏اي بسيار جالب است. ملامحمد قنات مخروبه‏اي را از وراث عبدالرحيم خان خريد و پس از تعمير، آب آن را به قنات قريه‏ي «ارزندازان» سرازير کرد و سبب حيات دوباره‏ي قريه و ايجاد پنجاه باب خانه و يک مسجد و حمام شد.
پس از آن مازاد آب قنات را به قريه‏ي محمدآباد چاهوک انتقال داد. در آنجا نيز پس از خريد دو هزار قفيز زمين باير، با آب اين قنات، آن زمين‏ها را آباد کرد.(26) روشن است که خوانين يزد در اين عرصه بسيار فعال بودند و بدين وسيله درآمد قابل توجهي به دست مي‏آوردند.

موقوفات نسل دوم محمدتقي خان‏

چهارده مورد وقف از نسل دوم اين خاندان در کتابچه ذکر شده است که کلا 72 موقوفه در شهر يزد را شامل مي‏شد.
جمع درآمد اوقاف خوانين به 1120 اوقاف خوانين به 1120 تومان مي‏رسيد يعني حدود چهل درصد کل درآمد موقوفات شهر يزد.(27) اگرچه در اين زمان آنان حکومت يزد را در دست نداشته و به اردبيل تبعيد شده بودند، اما موقوفاتشان همچنان داير بود. اين نکته نيز قابل توجه است که در کتابچه‏ي مورد بحث، وقفي شبيه به موقوفات اين خاندان از حکام يا بزرگان ديگر شهر يزد نقل نشده است.
علاوه بر اسامي حکام يزد و ملاباشي نام پنج زن نيز به چشم مي‏خورد. بيشتر موقوفات حق آب قنات و قريه است و گاهي آن موقوفه را خود واقف احداث کرده است. سه تن از زنان خوانين، قراي احداثي شوهرانشان را وقف کرده‏اند. دختر محمدتقي خان هم حق آب قنات دولت‏آباد را وقف کرده است.
مي‏توان چنين برداشت کرد که اين املاک به ميراث از پدر يا شوهرشان يا از راه مصالحه به آنها رسيده بود. موقوفات علي‏نقي خان بر مدرسه‏ي کوچک، بسيار شبيه به موقوفات پدرش بر مدرسه‏ي خان است و غير از آب يعقوبي همه‏ي موارد حق آب يکي است. سهم مشاعي از قريه‏ي شمس‏آباد که موقوفه‏ي محمداسماعيل خان است، در نمودار موقوفات مدرسه‏ي خان هم ديده مي‏شود. پس مي‏توان نتيجه گرفت که محمدتقي خان نخست اين املاک را به دست آورده و سپس بعضي را وقف کرده و بعضي ديگر را به دست وراث سپرده است. آنان نيز بعدا سهم خود را وقف کرده‏اند.
نکته‏ي جالب اينجاست که بيشتر موقوفات کتابچه متعلق به فصل «ابواب البر» است. يعني اين موقوفات براي اماکني چون مدارس يا مساجد تخصيص داده نشده‏اند، بلکه هدف استفاده از آنها براي کمک به زايران، سادات، فقرا و نيز برگزاري مجالس عاشورا، تعزيه، عيد فطر، عيد غدر و اطعام، شيريني و آش آن مجالس است. وقتي که کل مضمون کتابچه را بررسي مي‏کنيم، درمي‏يابيم که حدودا نصف موقوفات کتابچه متعلق به اين نوع مصارف است.
شايد اختصاص مصارف موقوفات کوچک به مصارفي از اين دست که در آن زمان اهميت و رواج بسياري نيز داشته بيشتر از احداث اماکن مذهبي مي‏توانسته است ارتباط حکام و مردم عادي را نزديک و بهتر کند و حکام مورد حمايت بيشتر مردم قرار مي‏گرفته‏اند.

نتيجه‏

پس از بررسي ساخته‏ها و موقوفات محمدتقي خان و ديگر خوانين يزد، درمي‏يابيم که بيشتر املاک آنها، قريه، باغ يا باغ همراه با قنات بوده است. اما ترديد داريم بگوييم اساس اقتصاد و پشتوانه‏ي مالي آنان را تنها اين املاک تشکيل مي‏داده است. در کتابچه‏ي موقوفات نيز به اموال ديگر خوانين، غير از آنچه که وقف کرده‏اند، اشاره نشده است. بدون شک احداث قنات، احياي زمين باير و خريد زمين و قنات مستلزم داشتن سرمايه‏اي بسيار است و ما به درستي نمي‏دانيم اين منابع چگونه به دست آنان رسيده است.
به نظر مي‏رسد خوانين يزد از جايگاه حکومتي خود و ماليات‏هاي شهر يزد نيز براي کارهاي عمراني بهره مي‏گرفته‏اند. همچان که مؤلف تاريخ رسمي زنديه، در گلشن مراد نوشته است که محمدتقي خان گاهي ماليات يزد را به زندها نپرداخته است و شايد به همين دليل او را حاکمي زرنگ و فاسد مي‏داند (28)
البته اين نظر منفي زندها که در تاريخ گيتي گشا هم به چشم مي‏خورد.(29)، درست به نظر نمي‏رسد. چرا که کارهاي عمراني بزرگي که خوانين و حکام يزد انجام داده‏اند گاه زير نظر وزير و با مشارکت ايشان انجام مي‏شده است. اين نکته نيز قابل توجه است که موقوفات و ساخته‏هاي آنان تنها در قلمرو حکومت خودشان بوده است و اين خود نشان دهنده‏ي ارتباط ميان حکومت و کارهاي عمراني است. خوانيني هم که حاکم نبوده‏اند و مثلا منصب نايب بلوکي داشته‏اند نيز از درآمد قابل توجهي بهره‏مند بوده‏اند و حتي قدرت‏هاي محلي نيز منابع مالي قابل توجهي را مي‏توانسته‏اند در اختيار داشته باشند.
طرب، مؤلف جامع جعفري ساخته‏هاي آنان را «آثار الخير و صدقات» مي‏خواند. يعني او نه تنها احداث مدرسه و وقف کردن بر آن، بلکه احداث قنات و احياي زمين باير را هم صدقات مي‏نامد.(30)
چنان که اشاره کرديم کارهاي متعدد خوانين يزد سبب ايجاد امکانات و آباداني منطقه و شهر يزد شد و طبيعي است که به خاطر اين گونه کارها ساکنان اين منطقه از حکومت آنان استقبال کرده و در هنگام جنگ يا درگيري‏ها از آنان حمايت مي‏کردند. بعيد نيست همان گونه که طرب هميشه تأکيد مي‏کند، ساکنان يزد، خوانين را حاکمان بر حق يزد مي‏دانسته‏اند.

پي نوشت :

1- ناييني طرب، محمدجعفر بن محمدحسين، جامع جعفري، به کوشش ايرج افشار، تهران، انجمن آثار ملي، 1353.
2- طراز، عبدالوهاب، کتابچه‏ي موقوفات يزد، به کوشش ايرج افشار، فرهنگ ايران زمين، 1341، صص 123-1.
3- افشار، ايرج، يادگارهاي يزد، ج 3، تهران، 1350 - 1348.
4- Bonine, M. E., Yazd and its Hinderland, Marburg/Lahn, 1980, do. "Islam and Commerce", Erdkunde, 41 (1987), pp. 182-196.
5- درباره‏ي تاريخ سياسي يزد در آن دوره رک: کوندو، نوبوآکي، «محمدتقي خان و خاندان او»، شيکاگو زاشي 1993 (102 م) (متن ژاپني).
6- Malcolm., J, "The Melville Papers" in C. Issawi ed. The Economic History of Iran, Chicago/ London, 1971, p.262; Fraser, J.B., Narrative of a Journey into Khorasan, London, 1825, appendix 22.
7- براساس جامع جعفري اين ميدان از ساخته‏هاي محمدتقي خان است و پيش از احداث ميدان جديد به ميدان خواجه مشهور بوده است. رک: يادگارهاي يزد، ج 2، ص 702-701.
8- جامع جعفري، ص383. اين مدرسه در سال 20،1341 نفر طلبه داشته است. رک:"وقف نامه مدرسه شاهزاده" در يادگارهاي يزد،ج2، ص 580.
9- جامع جعفري، صص 382-381.
10- جامع جعفري، ص 340، آبوت کنسول انگلستان نيز گزارش داده است که جمعيت اطراف حصاره انبوه‏تر از درون شهر است. A. Amamat ed. Cities & Trade, London, 1983, p. 133 درباره رکود بازار از درون شهر رک: «کتابچه‏ي موقوفات يزد»، ص 19.
11- درباره‏ي قنات يزد رک: Bonine, M. E., "From Qanat to Kort" Iran 20 (1980) pp. 139-145. A.K.S Lambton " The Qanat of Yazd", Journal of Royal Asiatic Society (3rd series) 2 (1992) pp. 21-23.
12- جامع جعفري، ص 343.
13- جامع جعفري، ص 352؛ يادگارهاي يزد، ج 2، ص 739. در اين کتاب ساخت قنات مهدي‏آباد نيز به محمدتقي خان نسبت داده شده است ولي در وقف‏نامه، ذکر شده که او اين قنات را خريده و تعمير کرده است.
14- آيتي، عبدالحسين، تاريخ يزد، 1317.
15- جامع جعفري، صص 358-353؛ يادگارهاي يزد، ج 2، صص 743-740.
16- جامع جعفري، صص 369-368.
17- همان، صص 379 -370.
18- همان، صص 380-379.
19- همان، صص 369-368.
20- يادگارهاي يزد، ج 2، صص 386-374.
21- به همه‏ي قريه‏ها و قنات‏ها غير از تهره در مجموعه‏ي وقف‏نامه‏هاي جامع‏الخيرات که در قرن هشتم تدوين شده اشاره شده است. رک: يادگارهاي يزد، ج 2، صص 493، 490، 437، 404، 400، و 528. قريه‏ي تهره در سال 1068 ساخته شده است. مستوفي بافقي، محمد مفيد، جامع مفيدي، به کوشش ايرج افشار، تهران 1340، ج 3، ص 697.
22- يادگارهاي يزد، صص 746-734؛ جامع جعفري، صص 362-345.
23- A. Amanat ed. op. cit. pp. 140-144.
24- فرهنگ جغرافياي ايران، ج 8 و 10، تهران، 1332.
25- جامع جعفري، صص 495-493.
26- همان، صص 793-792.
27- اما در کتابچه درآمد چند موقوفه نوشته نشده است.
28- غفاري کاشاني، ابوالحسن، گلشن مراد، به اهتمام غلامرضا طباطبايي مجد، تهران، 1369، ص 736.
29- موسوي نامي، ميرزا محمدصادق، تاريخ گيتي‏گشا، با مقدمه‏ي سعيد نفيسي، تهران، 1363، صص 78-75.
30- جامع جعفري، صص 513-494 و 705.

منبع: ميراث جاويدان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم دلارام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دلارام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیال و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیال و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آتنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آتنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم یاشار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم یاشار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کارن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کارن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بلقیس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بلقیس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عرفان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عرفان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرناز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرناز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جانان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جانان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
پاسخ به شبهات انتخابات ریاست جمهوری
پاسخ به شبهات انتخابات ریاست جمهوری
شهرستان گنبد کاووس کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان گنبد کاووس کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان لالی کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لالی کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لنده کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لنده کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان فنوج کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان فنوج کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری