بحثی پیرامون جمله شرطیه آیه 172 سوره بقره

آگاهی از زندگانی عرب جاهلی مایه روشنی مفاد آیه می‌گردد، زیرا عرب جاهلی بخشی از «طیبات» را بر خود حرام کرده بود که قرآن در سوره مائده آیه 103 به نکوهش آنان در مورد این کار می‌پردازد
چهارشنبه، 6 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
بحثی پیرامون جمله شرطیه آیه 172 سوره بقره
 بحثی پیرامون جمله شرطیه آیه 172 سوره بقره

 

تنظیم و نگارش: سید هادی خسروشاهی




 

تذکر: نزدیک به ربع قرن پیش در شهرستان تبریز کتابی، به نام «تفسیر آیات مشکله قرآن» به قلم آقای «یوسف شعار» منتشر شد. مؤلف آن کتاب بدون ملاحظه اصول و قواعد تفسیر، به توضیح یک رشته آیات پرداخت و در نتیجه دچار لغزشهایی نابخشودنی گردید. این سلسله مقالات نقد نظرات مؤلف مذکور است.

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلّهِ إِن كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ). (بقره، آیه 172)
«‌ای افراد با ایمان از چیزهای پاکیزه‌ای که روزی شما کرده‌ایم بخورید و خدا را شکر کنید، اگر فقط او را می‌پرستید».
آگاهی از زندگانی عرب جاهلی مایه روشنی مفاد آیه می‌گردد، زیرا عرب جاهلی بخشی از «طیبات» را بر خود حرام کرده بود که قرآن در سوره مائده آیه 103 به نکوهش آنان در مورد این کار می‌پردازد (2).
از این جهت در آیه مورد بحث می‌فرماید:
(كُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ)
«از روزی‌های پاکیزه‌ای که به شما داده‌ایم، بخورید».
آنگاه دستور سپاس می‌دهد و می‌گوید: «وَاشْكُرُوا لِلّهِ»: در برابر این نعمت‌ها سپاسگزار باشید «و سپاسگزاری مایه‌ی فزونی نعمت و نشانه شایستگی انسان است».
آنگاه در بخش سوم آیه جمله شرطیه‌ای می‌آورد و می‌فرماید:
(إِن كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ): اگر او را می‌پرستید».
اکنون باید دید که این جمله شرطی به کدام یک از دو جمله پشین مربوط است.
آیا این جمله «قید» جمله «وَاشْكُرُوا لِلّهِ» است یا قید جمله «كُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ» می‌باشد؟ مفسران نظر نخست را برگزیده‌اند، در حالی که مؤلف تفسیر نظر دوم را انتخاب کرده است.
قواعد عربی و مفهوم صحیح آن، با نظریه نخست موافق است، زیرا پیوسته هر «قیدی» به جمله نزدیک مرتبط می‌گردد، نه به جمله‌ی دور، و جمله‌ی نزدیک به این قید همان جمله «وَاشْكُرُوا لِلّهِ» است و قواعد عربی اجازه نمی‌دهد که جمله نزدیک را نادیده بگیریم و قید را به جمله بعید «كُلُوا مِن طَیِّبَاتِ» باز گردانیم و مفهنوم آیه این است که اگر خدا را می‌پرستید، به همان ملاک او را نیز شکر گزار باشید، اگر او را از این نظر می‌پرستید که آفریدگار و کارگردان جهان آفرینش است، باید او را نیز سپاسگزار بود، زیرا آنچه در روی زمین از «طیبات» وجود دارد، مخلوق و آفریده او است و به حکم اینکه او صاحب نعمت می‌باشد باید او را سپاسگزاری نیز نمود.
در مطلب بیست و چهارم «شکر» و «عبادت» کاملاً روشن گردید.
بنابراین مفاد آیه این است که اگر او را می‌پرستید شکر او را نیز به جا آورید، زیرا خدایی که ملاک عبادت در او هست ملاک شکر نیز در او موجود می‌باشد.

سنگ اول گرنهد معمار کج... (1)

از آنجا که مفسر معاصر در مطلب قبل در تفسیر معنی «شکر»، دچار اشتباه شد و «شکر» بشر را در مقابل نعم الهی با عبادت و پرستش یکسان گرفت - لذا - اصرار ورزیده که جمله شرطیه نمی‌تواند متعلق به (اعبدوا) باشد زیرا در این صورت معنی آن چنین می‌شود (اگر خدا را عبادت کننده‌اید او را عبادت کنید) و این مفهوم صحیح نیست، سپس تلاش نموده که اثبات کند، که جمله شرطیه متعلق به «کلوا» است و مفهوم صحیح آیه چنین است که ‌ای مؤمنان از روزیها بخورید اگر خدا را عبادت‌کنندگانید.
از آنجا که نویسنده در این بحث سنگ اساسی را کج نهاده ناچار بنایی که روی آن نهاده است تا آخر کج رفته است ما در مطلب پیش اثبات نمودیم که هرگز این دو لفظ از نظر لغت یک معنی ندارند بلکه دو مفهوم متغایر دارند و میان مصادیق آنها از نسب اربع عموم و خصوص مطلق است - لذا - تفسیر «اشکروا» با جمله (اعبدوا) کاملاً اشتباه است، و اساساً «شکر» با بی است و پرستش باب دیگر، شکر مخلوق جائز و عبادت و پرستش مخلوق حرام است و تقارن مصداقی دلیل بر بیگانگی در مفهوم نیست و تفاوت این دو بسیار روشن است.
1- شکر از نظر مفهوم غیر عبادت است، شکر سپاسگزاری است، و عبادت پرستش است و این دو لفظ مفهوماً و مصداقاً با هم فرق دارند.
2- شکر تعظیم منعم است در برابر کسی که نیکی کرده است چنان که می‌گوید:
«اَلشُّکْرُ هُوَ الْوَصْفُ بِالْجَمیلِ الإخْتیارِی عَلی وَجْهِ التَّعْظیمِ وَ التَّبُجِیلِ عَلیَ النِّعْمَةِ بِاللُّسانِ وَ الْجِنانِ وَ الأرْکانِ».
(شکر: ثناگوئی است در برابر نعمت خواه با زبان و خواه با بدن و قلب (ادراکات).
در حالی که «عبادت» خضوع در برابر خدا است.
3- پرستش غیر خدا حرام است، ولی تشکر از نیکی دیگران لازم است.

نظر نویسنده‌ی تفسیر:

نویسنده‌ی تفسیر در توضیح آیه دچار مخمصه می‌شود زیرا می‌بیند معنی آیه طبق تفسیر او این می‌شود:‌ ای افراد با ایمان از روزیها بخورید اگر خدا را عبادت کنندگانید، و مفهوم آن این می‌شود که افراد غیر مؤمن از روزیها نخورند، چون از عبادت‌کنندگان خدا نیستند.
برای فرار از این مخمصه می‌نویسد: آیه‌ی شریفه مفهوم ندارد، و معنی مزبور از آن استفاده نمی‌شود زیرا این سخن غیر عملی است.
و این سخن منطق نویست که بگوئیم چون مفهوم آیه از نظر ما غیر عملی است پس آیه مفهوم ندارد در صورتی که جمله شرطیه در جائی مفهوم ندارد که شرط محقق موضوع باشد چنانکه در مثال «اِنْ رُزِقْتَ وَلَداً فَاخْتِنْهُ»، چنین است و در این مثال جمله شرطیه مفهوم ندارد، زیرا بسیار بدیهی است که اگر کسی فرزند نداشته باشد، طبعاً موضوع ختنه هم منتفی می‌شود.
ولی در آیه مورد بحث ما، اگر معنی آیه را آن طور بگوئیم که نویسنده می‌گوید: باید به مفهوم آن نیز ملتزم شد و گفت: از روزیها بخورید اگر از عبادت‌کنندگانید و کسی که از عبادت‌کنندگان نباشد، نباید روزی بخورد و این قطعاً صحیح نیست.
نتیجه اینکه: مراد از «وَاشْكُرُوا لِلّهِ» همان سپاسگزاری است نه عبادت و پرستش، فرق ما بین عبادت و پرستش هم در لغت و عرف و اصطلاح عرب بسیار است و جمله «إِن كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» از متممات جمله «وَاشْكُرُوا لِلّهِ» می‌باشد.
در این بیست و پنج مطلب بخشی از لغزشهای نابخشودنی نویسنده را یادآور شدیم، هرچند اشتباهات او در این کتاب منحصر به این موارد نیست، ولی تا آنجا که با عقائد اسلامی ما تصادم داشت آنها را روی دائره ریختیم و با دلائل روشن به نقد آنها پرداختیم، و آنجا هم که با عقائد ما ارتباطی نداشت از آن نظر نقد نکردیم تا پایه «قرآن‌شناسی» او روشن گردد - مع الوصف - اعتراف می‌کنیم که وی در پاره‌ای از موارد به درستی سخن گفته است.
اما بزرگ‌ترین اشتباه او، مربوط به تفسیر آیه «محکم» و «متشابه» است که کراراً به تفسیر آن پرداخته و نظریه موروثی از «ابن تیمیه» را در زبان فارسی، احیا کرده است همچنان که «عبده» نیز آن را برگزیده و در تفسیر «المنار» آورده است.
درباره‌ی آیه‌ی محکم و متشابه از پنج جهت می‌توان سخن گفت:
1- محکم چیست؟
2- متشابه چیست؟
3- تأویل چیست؟
4- الراسخون در علم چه کسانی هستند؟
5- آیا راسخون در علم از تأویل قرآن آگاهند؟
پیرامون این پنج موضوع در مقالات بعد سخن می‌گوئیم.

پی‌نوشت‌ها:

1. مربوط به مطلب (17) از کتاب تفسیر آیات مشکله ص 74.
2. «مَا جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِیرَةٍ وَلاَ سَائِبَةٍ وَلاَ وَصِیلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلكِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ» (مائده، آیه 103)

منبع مقاله :
خسروشاهی، سیدهادی، (1371) تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن، قم: انتشارات توحید، چاپ سوم.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.