عوامل معرفتی و غیر معرفتی

باور به گزاره و غیر گزاره؛ عوامل شکل‌دهنده‌ی باور

پیش از شروع بحث اصلی، باید به چند تأمل در خصوص دیدگاه‌های کانت و ویتگنشتاین اشاره کنم، و به دنبال آن به بحث خودم ادامه خواهم داد. یکی از آن نکات این است که کانت بر این باور بود که اگر مدعیاتی در طول تاریخ
دوشنبه، 11 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
باور به گزاره و غیر گزاره؛ عوامل شکل‌دهنده‌ی باور
   باور به گزاره و غیر گزاره؛ عوامل شکل‌دهنده‌ی باور

 

نویسنده: سید محسن میری




 

عوامل معرفتی و غیر معرفتی
پیش از شروع بحث اصلی، باید به چند تأمل در خصوص دیدگاه‌های کانت و ویتگنشتاین اشاره کنم، و به دنبال آن به بحث خودم ادامه خواهم داد. یکی از آن نکات این است که کانت بر این باور بود که اگر مدعیاتی در طول تاریخ نقدپذیر بوده باشند، در این صورت معلوم می‌شود که این مدعیات ماهیت عقلانی دارند و در واقع نقدپذیرند، و در غیر این صورت خیر. از جمله نکات معرفت‌شناسی درباره‌ی این مدعای کانت این است که خود این ادعا چند پیش فرض دارد که این پیش‌فرض‌ها قابل مناقشه‌اند. مثلاً این که ما در طول تاریخِ محدودِ انسانی، اگر چیزی قابلیت نقد پذیرفتن داشت، در این صورت بگوییم که نقدپذیر است و ماهیت عقلانی دارد و اگر نداشت، آن را نقدناپذیر بدانیم؛ این خود یک پیش‌فرضی است که نیاز به اثبات دارد و البته ممکن است نقدناپذیر و نیز در زمره‌ی گزاره‌های خودشکن باشد و از اعتبار معرفتی برخوردار نباشد.
و اما در باب دیدگاه ویتگنشتاین، تصور ویتگنشتاین این است که یک فرد متدین نمی‌تواند در جهان‌های متعدد زندگی کند؛ یعنی اگر من مومن باشم و زندگیِ مومنانه‌ای داشته باشم، نمی‌توانم از فضای مومنانه‌ی خود فاصله بگیرم و به آن مدعاهای ایمانی همانند کسی که نگاه معرفت‌شناسانه دارد نگاه کنم. به همین جهت، او بر این باور است که ما باید همواره مسبوق به شک پیش برویم، و بعد آن ادعای مورد نظر را مورد توجه قرار دهیم. به هر حال به باور او، مومن فقط و فقط می‌تواند در یک فضای ایمان زندگی کند و نمی‌تواند رویکرد دیگری غیر از این داشته باشد. در حالی که باید بگوییم که اصلاً چنین نیست و واقعیت چیز دیگری را نشان می‌دهد و مثالی ناقض بر این مدعا در دست است. ابن‌سینا، ملاصدرا، ابن‌ عربی و... به مثابه‌ی یک مومن زندگی مومنانه‌ی خود را داشتند، در عین این که همواره با نگاه معرفت‌شناسانه به امور می‌پرداختند و مسائل را مورد بحث و مناقشه قرار می‌دادند. این نشان می‌دهد که انسان را نمی‌توان در یک قفس محصور کرد، چنان که ویتگنشتاین چنین کرده است. به نظر می‌رسد که او به نحو ماتقدم به ما می‎گوید که شما نمی‌توانید از این حوزه بیرون بیایید. تصور من این است که نگاه ایمان‌گرایانه‌ی ویتگنشتاین برگرفته از فضای مسیحی است که در آن تقدم با ایمان است و باور بر این است که ایمان به تنهایی کفایت می‌کند. این فضا به گونه‌ای ویتگنشتاین را تسخیر کرده بود که او را به این اعتقاد رساند که امکان وجود جریان‌ها و چارچوب‌های ایمانیِ متفاوت از پارادایم مسیحی را، که در آن یک رشته باورهای عقلانیِ متقدم بر ایمان تنها ممکن است قابل طرح باشد، منتفی می‌داند. به عنوان مثال، در چارچوب عقلانیت اسلامی که ما به آن باور داریم، هنگامی که ما به خدا باور پیدا می‌کنیم، در مقام توجیه و اثبات مدعای خودمان، چنان که در ابن‌سینا شاهد هستیم، ابتدا در پی اثبات اصل واقعیت عالم هستیم، و سپس با توسل به برهان واجب و ممکن و این نکته که موجودات عالم ممکن هستند و نیازمند به علت و امری که خود نیازمند علت نباشد، به اثبات واجب می‌پردازد. بدین ترتیب، اگر چه هنگامی که ما در مقام شهود امر نامتناهی هستیم اصلاً بحث عقل و توصیف و تبیین مطرح نیست، در مقام اثبات و توجیه استدلالی وجود حق متعال و نیز نحوه‌ی ارتباط او با سایر موجودات، فیلسوف اسلامی در عین باور به خداوند، مناقشات و مباحث را با جدیت پیگیری می‌کند و این بدان معناست که یک فرد ممکن است در هر دو قلمرو به فعالیت بپردازد. بنابراین چارچوب‌های دیگری در خصوص زیست‌های مومنانه غیر از چارچوب ایمان‌گرایی ویتگنشتاین وجود دارد که در آنها صرفاً ایمان یا تجربه‌ی دینی حاکم نیست، بلکه با زیست‌های مومنانه‌ای روبه‌رو هستیم که کاملاً از ابعاد عقلی برخوردار است و تعارضی میان عقل و ایمان نمی‌بیند.
اکنون به بحث اصلیِ خود می‌پردازم. یکی از بحث‌های مهم مطرح در باب باور عبارت است از این که متعلق باور چیست؟ ما در زبان انگلیسی دو شکل کاربرد از واژه‌ی Belief داریم که به نظر می‌رسد در زبان فارسی هم عیناً این کاربردها وجود داشته باشد. یکی از آنها در قالب این عبارت است که ما می‌گوییم «l believe in God» و نوع دیگر آن این است که می‌گوییم «l believe that A is B» در اینجا، می‌بینیم که گاهی believe با in متعدی می‌شود و گاهی با that. در عبارت اول که با in همراه است، ما یک امر تصوری را متعلق باور قرار می‌دهیم و به عنوان مثال می‌گوییم «من به خدا باور دارم». ولی در مورد دوم که با that همراه است، متعلق باور ما یک گزاره است. حال سوال این است که آیا این دو واقعاً با هم تفاوتی دارند؟ عده‌ای بر این باورند که این دو با هم متفاوت هستند. اما به نظر می‌رسد که چنین نیست و باور در هر دو به یک معنا می‌تواند باشد. به عنوان مثال، هنگامی که من می‌گویم «l believe in God»، اگر باور را در اینجا به معنای یک حالت روانیِ ویژه در نظر بگیریم، این گزاره به این معناست که «من به خدا باور دارم» و از سوی دیگر اگر همین معنا از باور را در گزاره‌ی «l believe that God exist» در نظر بگیریم، در این صورت به نظر می‌رسد که این دو گزاره هیچ فرقی با هم نداشته باشند؛ زیرا گزاره‌ی اخیر به این معناست که «من باور دارم که خدا وجود دارد» و گزاره‌ی اول که مضمونش این بود که «من باور به خدا دارم»، در واقع معنای آن این است که «من باور دارم که خدا موجود است» و یا «من باور دارم که خدا هست». در این صورت در این دو حالت، به نظر می‌رسد که فرقی وجود ندارد.
در همین جا، می‌توان گفت که بر اساس توضیحات بالا و با فرض وحدت، معنای باور در هر دو گزاره و تحلیل معنای دو گزاره به لحاظ معنایی بین این که متعلق باور تصور باشد یا گزاره، فرقی وجود ندارد؛ زیرا به هر حال متعلق باور تصور هم که باشد ما در تحلیل معنایی لزوماً آن تصور را به صورت گزاره معنا می‌کنیم و می‌گوییم در گزاره‌ی «l believe in God» مراد از God وجود خداست و ترجمه‌ی گزاره این است که «من باور دارم به این که خدا هست» و اساساً شاید بتوان گفت باور جز به گزاره تعلق نمی‌گیرد و در مواردی همچون گزاره‌ی اخیر، که متعلق باور تصور است، باز در تحلیل معنا ناچاریم برای تصور معنایی گزاره‌ای در نظر بگیریم.
در سنت اسلامی خودمان هم، شبیه چنین بحثی را در باب صدق داریم که آیا صدق تنها به گزاره‌ها و قضایا تعلق پیدا می‌کند یا به مفاهیم هم تعلق می‌گیرد؟ مرحوم علامه در حاشیه‌ی اسفار به این مطلب پرداخته است. علامه طرح بحث صدق و کذب را منوط به وجود گزاره می‎‌داند و معتقد است ما زمانی می‌توانیم از صدق سخن بگوییم که با گزاره‌ای روبه‌رو باشیم؛ و الا مفهوم تا زمانی که حکمی درباره‌ی آن صادر نشده و در قالب گزاره ارائه نشده باشد، نمی‌توانیم بحث از صدق و کذب آن را مطرح بکنیم. به این معنا، این تنها گزاره است که قابلیت صدق و کذب دارد. به نظر می‌رسد این اندیشه درباره‌ی باور هم قابل تسری باشد؛ یعنی متعلق باور معرفت‌شناختی همواره گزاره است، ولو در لفظ گزاره نباشد.
مطلب دیگر پیرامون موضوع مورد نظر، بحث از دخالتِ عواملِ مختلف، اعم از معرفتی و غیر معرفتی، در پیدایشِ باورهای صحیح است. چه در منطق و فلسفه و چه در آثار دینی و ادبی، ما مطالبی را در قالب‌های مختلف می‌یابیم که اگر به خوبی سامان دهی شود، می‌توان به معیارهای معرفتی قابل قبول در جهت یافتن باورهای صحیح و درست دست یافت. در همین‌ جا، می‌توانیم به تأثیرگذاریِ عواملِ غیر معرفتی متعددی در سنت عقلانی اسلامیِ خودمان در شکل‌دهی به باور اشاره کنیم که گاهی باورها را به گونه‌ای شکل می‌دهد که از مسیر معرفتی خارج می‌شوند. به عنوان مثال، در مثنوی، در داستان شاگردان و معلم، می‌بینیم که شاگردان با استفاده از عنصر غیر معرفتی تلقین به استاد وانمود کردند که مریض است و استاد هم با شنیدن این حرف از تمامیِ شاگردانش به این باور رسید که واقعاً بیمار است و بیمار هم شد. در اینجا، می‌بینیم که چگونه عوامل غیر معرفتی ممکن است راه را برای باورهای غیر عقلانی باز کنند. در قرآن کریم و روایات متعدد، به این عوامل اشاره شده است. به عنوان مثال، رسول اکرم می‌فرماید: «حب الشیء بعمی و یصم» (دلبستگی بسیار به یک چیز سبب می‌شود که اگر گزاره‌ای خلافِ متعلقِ آن دلبستگی باشد، فرد آن گزاره را قبول نکند و اساساً به هیچ وجه به سمت آن نرود). در روایت دیگر آمده است که «خودپسندی، حسود عقل» است. مطمئناً فرد خودپسند در یافتن باور صحیح، از آن جهت که صرفاً خود را معیار قرار می‌دهد، دچار مشکل عقلانی می‌شود. از عوامل دیگر، می‌توانیم به بدبینی، خوش‌بینی، تعصب‌های قومی و سلامت روح اشاره کنیم که همه‌ی اینها در پذیرفتن باورها تأثیرگذار هستند. در منطق هم، به نقش سلامت بدن و تنبیه نفس در شکل‌دهی و پذیرفتن باورهایِ درست اشاره شده است. در اصول هم، در بحث قطع به قطع قطاع، یعنی کسی که خیلی زود به باور می‌رسد توجه شده است. عواملِ زمینه‌ای که ممکن است در شکل‌دهی باور موثر باشد، در قرآن کریم هم مورد توجه قرار گرفته است.
اگر بخواهیم نگاهی گذرا به برخی از این عوامل تأثیر گذار بیاندازیم، شاید به اجمال بتوان این موارد را که بیشتر به برخی از عواطف و احساسات انسانی اشاره دارند یادآوری کرد: با لحاظ تفاوت آن در زن و مرد و هر کدام در سنین مختلف از کودکی تا بزرگسالی و پیری، و تفاوت آن در افراد شهری و روستایی، در افراد دارای مشاغل فیزیکی سخت و دشوار تا فرهنگی، آن هم با تنوعی که مشاغل فرهنگی دارد که طیف وسیعی را شامل می‌شود و تا مشاغلی همچون نظامی‌گری، قضاوت، باغبانی، چوپانی و ... که هر کدام اقتضائات ویژه‌ای دارند: وضعیت اقتصادی، توهمات و وسوسه‌ها؛ یکدندگی و لجاجت ناشی از خلق و خوی و یا غیر آن؛ روحیه‌ی تقلید و تبعیت از سنت گذشتگان و نیز زندگان؛ آداب و رسوم نهادینه شده؛ الگوها و چارچوب‌های فرهنگی حاکم بر روح مردم بی‌آن که خود مردم نیز از آن لزوما مطلع باشند؛ طهارت روح و با آلودگی آن به گناه؛ حب و بغض‌ها؛ خودخواهی‌ها و یا دیگرخواهی‌ها؛ اهداف از قبل تعیین شده؛ بیم‌ها و امیدها؛ خواسته‌ها و امیال؛ عقده‌های فروخورده‌ی کودکی؛ موقعیت‌های اخلاقی و روانی همچون حسادت، غرور، جاه‌طلبی، شهوت، و در نقطه مقابل آن، ویژگی‌های خوب اخلاقی و روانی؛ نحوه مواجه‌ی فاعل شناسا در هنگام معرفت به موضوع؛ خطای حواس؛ اشتباهات نظام‌مند فاعل شناسا به دلیل نقص عضو و یا بیماری جسمی یا روانی؛ تخیلات و تداعی معانی‌های بی‌منطق؛ حالت‌های خاص روانی و جسمی همچون درد جسمی، سرحالی و یا بی‌حالی و افسردگی، گرسنگی و یا سیری؛ توجه تام یا اجمالی به یک موضوع، توانایی حافظه در یاد‌آوری اطلاعات به هنگام مواجهه با موضوع و بسیاری موارد دیگر که از حوصله‌ی بحث ما خارج است.

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیأت علمی جامعه‌المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) العالمیه.

منبع مقاله :
میری، سید محسن؛ (1392)، معرفت و باور (رویکردی تطبیقی)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها