نفت ، امنيت ، جنگ

در تفكر سنتي استراتژيك مفاهيم ذخاير راهبردي ، منابع نفتي، توليد و مصرف كنندگان نفت و امنيت خطوط انتقال نفت جايگاه خاصي دارند. ايالات متحده آمريكا به عنوان بزرگترين توليد كننده، مصرف كننده و مؤثرترين عضو در شبكه نفتي، نقش مهمي در تدوين و توسعه تفكر جديد استراتژيك نفتي دارد. در استراتژي امنيت ملي آمريكا براي قرن 21 منابع جايگزين نفت، ذخاير استراتژيك و خطوط جديد انتقال نفت از پوسته فكري استراتژيك خارج شده و جنبه اجرايي پيدا
يکشنبه، 19 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نفت ، امنيت ، جنگ
نفت ، امنيت ، جنگ
نفت ، امنيت ، جنگ

نفت و امنيت در تجديد ساختار استراتژيك(جنگ)

در تفكر سنتي استراتژيك مفاهيم ذخاير راهبردي ، منابع نفتي، توليد و مصرف كنندگان نفت و امنيت خطوط انتقال نفت جايگاه خاصي دارند. ايالات متحده آمريكا به عنوان بزرگترين توليد كننده، مصرف كننده و مؤثرترين عضو در شبكه نفتي، نقش مهمي در تدوين و توسعه تفكر جديد استراتژيك نفتي دارد.
در استراتژي امنيت ملي آمريكا براي قرن 21 منابع جايگزين نفت، ذخاير استراتژيك و خطوط جديد انتقال نفت از پوسته فكري استراتژيك خارج شده و جنبه اجرايي پيدا كرده است. منابع جديد نفت در شرق و غرب آفريقا، سير صعودي قيمت نفت و بر هم خوردن توازن قدرت در پي حضور سياسي و نظامي ايالات متحده در افغانستان و عراق تجديد ساختار استراتژيك را ملموس‌تر كرده است.
منابع سرشار نفت در مناطق بحراني سودان، حضور لژيون چتر باز فرانسوي در چاد، استقرار نيروهاي حافظ صلح آفريقايي در ليبريا به همراه امنيت خطوط انتقال نفت از غرب آفريقا به اقيانوس اطلس، اين قاره را يكي از منابع جايگزين نفت در استراتژي امنيت ملي آمريكا براي قرن جديد قرار داده است. بنابراني منابع جايگزين نفت، ذخاير استراتژيك و افزايش قيمت نفت رابطه‌اي هندسي در تنظيم استراتژي جديد نظامي در قرن 21 و آن هم در جنگ‌ هاي جديد دارند. در جنگ‌هاي جديد مي‌توان از ادوات و تجهيزات نظامي با سوخت مصرفي كم نفت و مشتقات آن استفاده و نيز براي كاهش قيمت نفت در بازار جهاني آن را به سوي مصرف كنندگان پمپاژ كرد.
امروزه تهديدهاي غير متقارن تروريستي از جمله پتروتروريسم در طبقه بندي Hyper-Power قرار دارند و نيروهاي ويژه كشورها موسوم به SOF نقش اساسي در تأمين بيشتر امنيت نفتي و Counter-Terrorism و حتي تجديد ساختار استراتژيك دارند. اعزام تفنگداران دريايي و رنجرهاي نيروي زميني ارتش آمريكا به كشورهاي دارنده منابع نفتي در غرب آفريقا، آمريكاي لاتين، كانادا، منطقه درياي خزر و روسيه براي تامين امنيت خطوط انتقال نفت صورت مي‌گيرد. بنابراين نفت، امنيت و تروريسم سه ضلع يك شكل هندسي پوياي جهاني در قرن 21 به شمار مي‌روند. نوسان قيمت نفت، آينده امنيت و اداره آن و ابعاد خطرناك تروريسم، ضرورت تجديد ساختار استراتژيك را گوشزد مي‌كنند.
در حالي كه طرح‌هاي دهه 70 م، بويژه طرح‌هاي غيردفاعي به طور عمده تحت تاثير پيامدهاي ناشي از اقدامات اعضاي اوپك قرار داشتند، امروزه طرح‌هاي نظامي، اقدامات اعضاي اين سازمان را تحت تاثير قرار داده است. يكي از ويژگي‌هاي مشترك اين دو دوره حجم وسيع درآمدهاي نفتي كشورهاي عضو اوپك و نيز توليد كنندگان نفتي است. تشديد بحران در منطقه به افزايش قيمت نفت و سرازير شدن درآمدهاي نفتي به سوي كشورهاي دارنده اين منابع در منطقه منجر شده است و بدين ترتيب بين امنيت و ضد امنيت رابطه معكوسي با نوسان قيمت نفت بوجود مي‌آيد. لازم است كه پس از 11 سپتامبر از زاويه جديدي به آرايش استراتژيك قدرت‌هاي بزرگ نگريست.
مسائل زيست محيطي، توسعه سه پايه پايدار، صورت بندي‌هاي جديد امنيت منطقه‌اي و اشكال جديد تهديدها از ماتريس‌هاي معادله نفت، امنيت و ساختار جديد استراتژيك جهاني به شمار مي‌روند. طرح‌هاي جهان سوم بويژه كشورهاي دارنده منابع نفتي با هر يك از عناصر مذكور رابطه عقلاني دارد و مخالفت با هر يك از عناصر مذكور رابطه عقلاني دارد و مخالفت با هر يك از آنها روند نيازمندسازي آنها را به خارج گسترش مي‌دهد و مفهوم دولت را نيز ملموس تر مي سازد.
آرايش سياسي و نظامي ايالات متحده در خاورميانه براي تأمين امنيت خطوط انتقال نفت از دهه 70 م، با جنگ كويت و فروپاشي رژيم صدام حسين در عراق به نقطه اوج خود رسيده است.
نفت نه تنها منبع منازعه بين دولتها بلكه منبع پرتحرك جنگ‌هاي غير‌متقارن پس از 11 سپتامبر نيز به شمار مي‌رود. پتروتروريسم سوخت موتور تروريسم نفتي به شمار مي‌رود و پيامدهاي اقتصادي سياسي نفت را بهانه اصلي خود قرار داده است. به نظر مي‌رسد كه نفت در طراحي استراتژي منطقه‌اي آمريكا و غرب در خاورميانه نقش غيرقابل اغماضي دارد.
نفت مي‌تواند كليد تغييرات اقتصادي در سطوح منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي حداقل براي دو يا سه دهه آينده قرن 21 باشد. پيامدهاي بازار مبهم نفت، بودجه‌هاي ناپايدار، روندهاي غير قابل مهار دموگرافي و جغرافياي انساني، سطوح آموزش، پايداري خانواده و ثبات اجتماعي و پويايي جوامع از تغييرات شگرف اقتصادي نفتي با مركزيت خاورميانه به سطوح فرامنطقه‌اي در حال گسترش است. آلن ريچارد مدير مؤسسه مطالعات امنيت ملي دانشگاه دفاع ملي آمريكا در سمينار تغييرات اقتصادي نفتي در منطقه در سال جاري ميلادي حداقل 9 مورد را در خصوص تغييرات كليدي اقتصادي در منطقه شامل نوسان رشد اقتصادي، رشد بي‌رويه جمعيت، معضل اشتغال، گسترش فقرو ناامني، شهرنشيني ناموزون، تامين آب آشاميدني، امنيت غذايي، مسائل زيست محيطي و جذب سرمايه‌هاي داخلي و خارجي براي سرمايه‌گذاري، ناشي از نوسان قيمت نفت و مبهم بودن روند اقتصادي نفتي بيان داشته است.
شايد به جرأت بتوان گمانه زني كرد كه نفت در كنار تكنولوژي برتر نظامي در تغييرات سياسي و اجتماعي الگوي افغانستان و عراق پس از 11 سپتامبر آن هم در قرن 21 حائز اهميت استراتژيك است. در چنين فضايي نفت و امنيت با يكديگر گره مي‌خورند و روند سياستگذاري ملي دولت‌ها با سطوح توقعات فزاينده مردم در پي افزايش يا كاهش درآمدهاي نفتي آهنگ تعاملي يا تقابلي پيدا مي‌كند و در اين ميان روند دموگرافي و رشد بي‌رويه جمعيت بويژه جوانان در كشورهاي توليد و مصرف كننده نفت يك تصوير استراتژيك با دو مفهوم Benefit و Obstacle پيدا مي‌كند. گراهام فولر در كتاب جديد خود با عنوان عامل جوانان: دموگرافي جديد در خاورميانه و تاثير آن بر سياسيت آمريكا، براي اولين بار از روند ناشناخته دموگرافي و درآمدهاي نفتي در قرن 21 و چهره امنيتي خاورميانه پس از 11 سپتامبر سخن به ميان آورده است.
خشونت‌هاي اجتماعي، موج مخالفت‌هاي سياسي، اپوزيسيون‌هاي تندرو مسلح و مهمتر از همه شبكه چند مليتي تروريستي القاعده در تعارض شديد با سياسيتگذاري ملي دولت‌هاي منطقه‌ و سياست خاورميانه‌اي آمريكا ادامه حيات مي‌دهند. درآمدهاي نقتي نقطه مشترك عمود منصف مثلث چهره امنيتي خاورميانه براي دو يا سه دهه آينده در قرن 21 به شمار مي‌رود.
گردش آزاد اطلاعات تغييرات محسوس ناشي از افزايش درآمدهاي نفتي را به سوي جمعيت جوان در منطقه سرازير مي‌كند و در نتيجه يك رابطه منطقي بين افزايش درآمدهاي نفتي، افزايش سطوح توقعات فزاينده جوانان و سياست نزديكي ايالات متحده به طبقه جديد اجتماعي در كشورهاي منطقه بوجود مي‌آيد تا جايي كه نفت به مثابه جنگ آن هم در فضاي جنگهاي جديد مي‌تواند همان نتايج را به بار آورد.
كتاب Joint vision 2020 ستاد مشترك ارتش آمريكا (2000)، طرح اين كشور براي قرن 21 و آموزه نظامي ايالات متحده براي قرن جديد نه تنها از كاهش وابستگي نفتي ايالات متحده به نفت منطقه بلكه از به كارگيري آن دسته از تجهيزات، ادوات و تسليحات نظامي صحبت كرده‌اند كه با سوخت كم‌تر نفتي همراه است و نيز از تسليحاتي نام برده شده است كه مي‌توانند زيرساخت‌هاي انرژي كشور هدف را بدون نقض حقوق بين المللي شامل حقوق انساني و زيست محيطي منهدم سازند.
بدين ترتيب نفت و امنيت در تجديد ساختار استراتژيك از خليج فارس، تا شرق آفريقا، خليج مكزيك، سواحل نروژ و درياي خزر مؤثرند و مناطق نامبرده در شبكه‌اي از وابستگي متقابل امنيت نفتي از بعد درونگرا قرار مي‌گيرد و تغيير چهره امنيت نفتي هر يك براساس دو مينوي سياست نفتي بر ديگري و نيز بر سياست منطقه‌اي قدرت‌هاي بزرگ اثر مي‌گذارد.

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط