نگاهی به موضوع بانک وقفی ایرانیان

این مقاله به پیشینه وآسیب شناسی وقف با نگاهی به موضوع بانک وقفی ایرانیان اشاره خواهد شد.
دوشنبه، 15 مرداد 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به موضوع بانک وقفی ایرانیان
دیباچه (چکیده)
این مقاله پس از ذکر مختصری در ارتباط با پیشینه مقوله وقف در حد کلیات و برای ورود به بحث، به آسیب شناسی کلان مقوله وقف می پردازد و در این کالبد شکافی به قضاوت در خصوص کارکرد دستگاه ها و یا عملکرد متولیان (از گذشته تا حال) نمی پردازد، بلکه توصیف برخی واقعیات را در دستور کار دارد که هیچ ارتباطی به دستگاه و یا متولی خاص ندارد .

و به کلیت جامعه برمی گردد و ما حصل اقتضائاتی است که در ید سازمان متولی وقف نبوده و میراثی به جا مانده از گذشته هایی دور است که سازمان متولی برای اصلاح آن چندان مبسوط الید نیست.

بهرروی برخی نتایج کلی آسیب شناسی مقوله وقف که در این مقاله بدان پرداخته شده اینست که در باور عموم مردم، وقف یک کار خیر متعلق به افراد دارای قدرت و مکنت بالا و مخصوص ایام پیری و احتضار بوده و بالاخص برای پس از مرگ متمولین کارایی دارد. و مقاله سعی دارد تا با طرح ایده بانک وقفی، ظرفیت ها و قابلیت های وقف را برای اینکه به میان متن زندگی مردم بیاید و در بین قاطبه مردم (طبقات متوسط جامعه) رواج یابد و نیاز های امروزین افراد جامعه را پاسخ گوید، متبلور سازد.

ایده بانک وقفی ایرانیان - مسلمانان می تواند:
ـ یک " نوآوری " در حوزه وقف و امور خیریه بوده و باعث " شکوفایی " ظرفیت ها و قابلیت های آن می تواند:
ـ پاسخی نو به نیاز های امروز جامعه از منظر فقه و اقتصاد اسلامی

ـ باعث فراهم سازی زمینه وقف گروهی و جمعی عده ای از افراد خیر را که هر یک به تنهایی توانایی و بضاعت وقف یک موقوفه را ندارند.
ـ موجب روزآمدسازی مقوله وقف و ایجاد سازوکار لازم برای جلوگیری از متروکه و فاقد متولی شدن موقوفات

ـ راهکاری برای ایجاد یک الگو و نمونه واقعی بانکداری اسلامی (مشتری بانک وقفی در اصل واقفی است که با حبس مال خود بطور موقت و یا مشروط، به یک کارخیر کمک نموده است)
ـ تحصیل منابع بیشتر برای انجام امور خیریه و عام المنفعه
ـ و...باشد و باعث گردد تا سرمایه ها و منابع اندک بخش قابل توجهی از خیرین بویژه در طبقات متوسط به سمت وقف و امور خیریه سوق یابد.
 

پیشینه و کلیات

سنت حسنه وقف از دیر باز در فرهنگ ایرانی و اسلامی ریشه دارد و در گذشته های نه چندان دور منابع حاصل از وقف در مصارف خیریه، نوع دوستی، امداد رسانی و... کارکردهای بسیار زیادی داشته است.

در حال حاضر اگرچه به اسباب و علل گوناگون، مقوله وقف از جایگاه و منزلت شایسته و بایسته خود دور افتاده است ولیکن هنوز هم می توان در جای جای کشور، موقوفات ورقبات فراوانی را مشاهده نمود. که واقفین و خیرین آنها را از خود به یادگارگذاشته اند تا به مصارف خیر مورد نظر برسد.

موضوعات مورد وقف، اشکال و انواع مختلفی را شامل می شود نظیر چاه آب و قنات، باغات و زمینهای زراعی وکشاورزی، زمین و ابنیه مسکونی، تجاری و اداری، وسایل نقلیه، طلا و جواهرات، معدن، کارخانه، کتاب و کتابخانه، فرش و وسایل خانه و... که برای مصارف عام خیریه و یا خاص نظیر:

- ساخت و نگهداری مسجد، حسینیه، مهدیه، حرم و بارگاه ائمه و امامزادگان، آرامگاه مشاهیر و...
- ساخت و نگهداری مدرسه، کتابخانه، حوزه علمیه و...

- ساخت و نگهداری بیمارستان و درمانگاه
- ساخت و نگهداری گرمخانه، نوانخانه، سرای سالمندان، شیر خوارگاه، خوابگاه و...

- تامین مخارج برگزاری مراسم دعا، عزاداری و جشنهای مذهبی و...
- رسیدگی به امور در راه ماندگان، ایتام و...
- و...وقف گردیده است.


وقف یکی از ابواب 48 گانه فقه جعفری بوده و یکی از فصول ثابت رسالات عملیه مجتهدین می باشد و دارای پیشینه قابل توجهی در فرهنگ اسلامی بوده وقدمت آن به صدر اسلام باز می گردد،

بعنوان نمونه می توان به موقوفات مولاعلی (ع) در مدینه و کوفه که با حفر قنات و چاه و نخلستان آنها را برای رفع حوائج نیازمندان وقف می نمود، اشاره کرد. در ایران نیز سابقه موقوفات غالباً به ایام پس از شهادت امام رضا (ع) و نیز بقاع متبرکه مربوط به امامزادگان باز می گردد.

تاریخ اشاراتی به تشکیلات اداری اوقاف در دوره صفاریان (قرن سوم هجری) که اولین سلسله حکومت ایرانیان پس از اسلام بوده است، دارد ولی به طور مشخص تر در تشکیلات اداری دوره سامانیان (قرن چهارم هجری) از دیوان موقوفات یا دیوان اوقاف نامبرده شده است.

مدیریت و راهبری موقوفات در گذشته توسط خلفا، پادشاهان و درباریان صورت می پذیرفت و در دوران جدید اداره موقوفات در قالب " وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه " و سپس " اداره کل اوقاف " و بعدها " سازمان اوقاف " و از سال 1363 با تصویب قانون تشکیلات و اختیارات " سازمان حج و اوقاف و امور خیریه " اداره امور موقوفات مأذون به اذن ولی فقیه و با تعیین سرپرست سازمان مزبور از طرف ولی فقیه، صورت می پذیرد.

و طبق قانون موصوف وظایف سازمان مزبور محدود به اداره موقوفات عام و نیز موقوفات خاص فاقد متولی بوده وصرف نظر از اداره موقوفات، مقوله" کمک مالی در زمینه تبلیغ و نشر معارف اسلامی از محل عایدات موقوفات "

در زمره وظایف سازمان مزبور قرار گرفته است، ولی نکته حائز توجه اینکه به نظرمی رسد سازمان مزبور در زمینه " امور خیریه " که در عنوان سازمان هم قید شده است، می بایست محوریت و فعالیت بیشتری داشته باشد.

و این وظیفه و ماموریت خطیرنبایستی در محاق سایر وظایف و فعالیتهای جاری سازمان یاد شده قرار گیرد. تقارن و ملازمت " مقوله وقف " و " امور خیریه " که در نام سازمان نیز تبلور یافته است اشاره ای دارد به ظرفیت ها و قابلیت های وسیع مقوله وقف در بسط و تعمیق امور خیریه و سازمان اوقاف و امور خیریه بایستی با تمهید و تدارک سازوکاری نوین بتواند تمدن ایرانی و امت اسلامی را از برکات و منشأت تلفیق و برآیند این دو مقوله یعنی " وقف " و " امور خیریه " بهره مند سازد..
 

آسیب شناسی کلی مقوله وقف

وقف مظهر جلال حاکم و محل توجیه قدرت
مطابق آنچه که از شام و دوران حکومت معاویه و با ساخت " کاخ سبز " آغاز گردید و با فراز و نشیب زیادی در دوران " تشیع صفوی " به اوج خود رسید، .

برخی از خلفا و پادشاهان برای نشان دادن حشمت و جلال حکومت خویش و بعضاً برای توجیه قدرت و مشروعیت بخشی به اعمال و رفتار خود وکسب مقبولیت در بین عامه مردم، در کنار کاخ های مجلل و باشکوه مبادرت به ساخت مساجد، مدارس، کتابخانه ها، رصدخانه،... مینمودند .

تا این ابنیه باعث تفاخر آنها نسبت به پادشاهان و حاکمان سایر بلاد نظیر دربار روم گردد. به بیان دیگر ساخت کاخ و توسعه دیوانسالاری و افزایش خدم و حشم در آن دوران و در حکومت خلفای اسلامی با توجیه نشان دادن عظمت اسلام و مسلمین صورت می گرفت و به تناسب بزرگی کاخها و دیوانها و ایوان ها، لازم بود که مساجد، منابر و مدارس، کتابخانه، رصدخانه و... نیز هم سنگ با کاخ های بزرگ و مجلل باشد.

از طرفی با توجه به محبوبیت بسیار زیاد ائمه و امامزادگان در بین مردم، بعضاً خلفا و پادشاهان و درباریان برای کسب وجهه و مقبولیت تلاش می نمودند، تا در ساخت بارگاه و بقعه خود را سهیم کنند و از این رهگذر به کسب محبوبیت عامه مردم بپردازند. یکی ازوجوه دیگر توجه حاکمان به مقوله وقف، بر میگردد.

به دوران کهولت و ایام نزدیک به وفات آنان که خود و یا بازماندگان آنها برای جبران مافات و فرار از مکافات، بخشی از ماترک خود را وقف می نمودند.

پرداختن به این موضوع و اثرات و تبعات آن در این مقال و مجال نمی گنجد، تعمق و تدقیق بیشتر درمقایسه "تشیع علوی و تشیع صفوی " که از سوی استاد شریعتی در کتاب ارزشمندی به همین نام به عمل آمده است،.

می تواند کافی به مقصود باشد.ولیکن از منظر آسیب شناسی کلی، همین بس که در حال حاضر مقوله وقف بعنوان کار خیر قدرتمندان و متمولین تلقی می شود و در بین عامه مردم و بویژه طبقات متوسط و پایین جامعه جا افتاده است.

که وقف مختص طبقات بالای جامعه است و بس.این موضوع باعث شده است تا طیف عظیمی از مومنین و خیرین که متعلق به طبقات متوسط و فرودست جامعه می باشند نتوانند نیات خود را در قالب وقف به منصه ظهور برسانند.
 

وقف کار خیر الگانس

به هر تقدیر و به دلیل عدم تبیین و تعبیه سازوکارهای لازم بمنظور ایجاد زمینه مشارکت تمامی آحاد جامعه (حتی افراد دارای درآمد متوسط وپایین) در وقف و فقدان طرح ریزی مکانیسمی برای اینکه افراد بتوانند به صورت انفرادی و با پرداخت هر میزان سهم الشرکه و قدر السهمی در حد توانایی و بضاعت خود، در شکل گیری موقوفه ای مشارکت نمایند..

فلذا در حال حاضر اینگونه تلقی می شود که وقف فقط مربوط به متمولین و طبقات درآمدی بالای جامعه است. به بیان دیگر ساخت و یا واگذاری یک ملک بعنوان یک موقوفه برای مدرسه، مسجد، درمانگاه و... بصورت انفرادی از حد توان بسیاری از افراد جامعه خارج است و سازوکار" وقف جمعی یا گروهی " با احصاء و جمع آوری منابع کوچک افراد خیر متعلق به طبقات متوسط و پایین جامعه که قصد وقف دارند، در حال حاضر فراهم نیست.

بهمین اعتبار حجم وقف عام (که تعیین نوع مصارف ناشی از عواید موقوفه، در اختیار سازمان متولی اوقاف است) به میزان وقف خاص (که نوع مصارف ناشی از عواید موقوفه توسط واقف تعیین شده است و از ید سازمان متولی اوقاف خارج است)کمتر بوده و تعداد موقوفات مطلقه (که درآمد آن در اختیا رمتولی است و حسب تشخیص هزینه مینماید) نسبت به موقوفات غیر مطلقه (که نحوه مصرف آن در وقفنامه قید شده و متولی مکلف به انجام عین آن است) کمتر است .

و از همه مهمتر اینکه آنطور که در وظایف سازمان حج، اوقاف و امور خیریه نیز مستند است، بخش اعظم عواید مربوط به موقوفات، صرف نگهداری و توسعه موقوفه و بویژه هزینه های اداری، مالی و پرسنلی مربوط به سازمان متولی است و در نتیجه، وظیفه مندی مشخص و متعینی برای اینکه بخشی از عواید ناشی از موقوفات بویژه در وقفیات عام و مطلقه، صرف تامین نیازهای اقشارضعیف و نیازمند جامعه شود، وجود ندارد.

به هر تقدیر در حال حاضر عموم مردم فکر میکنند فقط دهکهای بالای درآمدی و ثروتمندان میتوانند یا میبایستی واقف باشند و طبقات متوسط از این موهبت محروم و مبری هستند و برای وقف مستطیع نیستند، در حالی که بایستی این امکان فراهم شود تا هر انسان خیری با هر بضاعتی بتواند بخشی از مال و اموال خود را وقف کار خیر مورد نظر خود نماید.

از طرفی ما باید بتوانیم این سنت حسنه را به مقوله ای روزآمد و مدرن تبدیل نماییم ودر متن زندگی روزمره مردم قرار دهیم و این امکان را فراهم کنیم که بتوان مبالغ نازل و اموال کوچک را در غالب وقف و برای مصارف خیر جذب نمود.

بدینترتیب افراد فکر میکنند تنها افرادی که به تنهایی توانایی ساخت یک موقوفه (درمانگاه، مسجد، مدرسه و...) را دارند و یا کسانی که چند خانه و ملک دارند، میتوانند یکی از آنها را وقف کنند. ولی افراد متوسط اگر مثلاً بخواهند مبالغ کوچکی را وقف امر خیری نمایند این کار امکان پذیر نیست.

در هر حال بنظر می رسد بایستی راه حلی برای خارج کردن وقف از حالت کار خیر " لوکس" و "الگانس " خارج و آن را به میان عموم مردم برد و مکانیسمی فراهم کرد تا هر یک از آحاد جامعه بتوانند هر میزان از درآمد، سرمایه یا مال و اموال خود را که مایل بودند،قف امر خیرمورد نظر نمایند.

زمینه سازی اجرایی و فرهنگ سازی برای ایجاد " موقوفات مشارکتی" ویا "وقفیات گروهی" می تواند این سنت حسنه را از محاق خارج سازد و ظرفیت ها وقابلیت ها ی عظیم آنرا در خدمت کمک به محرومان و مستمندان قرار دهد.
 

وقف کار خیر مربوط به اواخر عمر و متوفیات

این باور عمومی وجود دارد که وقف چیزی، شبیه حج و مربوط به دهه های بالای سنی است و برای افراد جوان و میانسال تعریف نشده است. این باور از آنجا نشأت می گیرد که مردم همواره شاهد بوده اند که قدرتمندان و متمولین پس از پنجاه سالگی به فکر کار خیر و به جای گذاشتن باقیات صالحات و ایجاد موقوفات می افتند .

و بعضاً موقوفات مربوط به افرادی از طبقات بالای اجتماعی است که در زمان کهولت سن و یا در حال احتضار، احساس می کنند که فرزندان به آن ها توجه لازم را مبذول نمی دارند و یا این حدس و گمان در آن ها تقویت می شود که در صورت زمینگیر شدن و وداع گفتن با دار فانی، ماترک آن ها صرف اموری می شود که مورد رضایت آنها نیست. فلذا به فکر وقف مال و اموال خود می افتند.

چه بسا برخی افراد با این تلقی که در صورت فوت آنها و به هنگام انحصار وراثت، بخش قابل توجهی از اموال آن ها به عنوان مالیات بر ارث به دولت تعلق خواهد گرفت و یا باعث اختلاف در بین خانواده (همسر و فرزندان، مادر و پدر و سایر وراث) می شود .

و یا به عنوان مال مجهول المالک و متروکه به دولت می رسد. در اواخر عمر و یا پس از بروز بیماری لا علاج و از کار افتادگی، نسبت به وقف تمام یا بخشی از ما یملک خود اقدام می نمایند. به همین دلیل است که وقف نامه ها قرابت زیادی با وصیت نامه ها دارد و به همین اعتبار است.

که ابواب وقف، ارث و وصیت در رسائل، تعامل و ارتباط تنگاتنگی یافته است و احکام زیادی در این زمینه وجود دارد و حتی شاید بحث تجویز وصیت ثلث مال بی ارتباط با این موضوع نباشد.

در هر حال آنچه رایج و معمول است، اینکه بسیاری از وقفیات مشروط به فوت واقف و یا فوت همسر وی بوده و باعث ایجاد این تلقی شده است که، واقف جوان یا میانسال نداریم.

و متأسفانه نتوانسته ایم با بروزرسانی این سنت حسنه که در گذشته کارکرد های بسیاری برای تأمین اقشار ضعیف و نیازمند داشته، این امکان و شایقه را فراهم کنیم که وقف را برای زندگی و زندگان بخواهیم و جوانان و میانسالان را نیز ترغیب به انجام این سنت نماییم.
 

عدم تناسب موقوفه یا موضوع وقف با نیازهای روز

یکی از مشکلات مبتلا به مقوله وقف که تبعات و عواقب زیادی در پی داشته و باعث کم اقبالی نسبت به آن و یا کم تأثیری کارکردهای آن شده است، عدم تناسب و سازگاری برخی موضوعات و مصارف وقف نامه ها با شرایط و نیاز روزجامعه ویا عدم توجه آن ها به نیاز های روزمره اقشار ضعیف و نیازمند می باشد.

به طور مثال در حال حاضر در برخی مناطق کشور بیمارستان ها و درمانگاه های موقوف مازاد بر نیاز منطقه مشاهده می شود که واقف و مقامات و مسئولین محل به دنبال راه اندازی آن هستند و در این ارتباط حتی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا سازمان های بیمه گر برای پذیرش مدیریت و راهبری آن و تأمین هزینه های جاری مربوطه فشار می آورند.

و بعضاً ظرفیت ها و تجهیزات موجود درآنها مازاد بر نیاز منطقه و خارج از سطح بندی می باشد. در حالی که در همان مناطق نیاز مبرمی به مدرسه وجود دارد و کودکان آنها بلحاظ عدم دسترسی به مدرسه، دچار فقر و محرومیت می شوند و قس علیهذا.

از منظری دیگر برخی وقفیات وجود دارد که موضوع وقفنامه به طور کلی منتفی شده و یا در شرایط زمانی عصر حاضر و با توجه به نیازهای روزمره مردم و تنگدستی آنها، اجرای عین موضوع وقفنامه در چشم و دل مردمانی که در تأمین مایحتاج و قوت روزانه خود درمانده اند، تأثیرات منفی می گذارد.

بطور مثال در گذشته های دور و به سبب اینکه وقف یک کار خیر مختص به افراد بالای جامعه بود و بیشتر از ناحیه صاحبان منصب و یا ثروت بالا صورت می پذیرفت.

موضوع مصرف موقوفات هم متناسب با سطح زندگی، رویکرد ها و نوع نگاه آن ها به نیازهای روز تعیین شده که بعضاً با شرایط عصری امروز نوین ایران و جامعه مسلمانان همخوانی و سازگاری کامل ندارد،که اجرای این وقفنامه ها در شرایط حاضر با ملاحظات و مقتضیاتی مواجه است.

یکی از آسیب های موجود درباره مقوله وقف بویژه در موقوفات خاص و غیر مطلقه، اینست که در گذر زمان موضوع وقفنامه از سازگاری و امکان پذیری لازم با شرایط روز برخوردار نیست و یا با توجه به بروز نیازهای جدید و یا مشکلات حاد اقشار ضعیف و نیازمند، پاسخگو نیست (بعنوان مثال وقف آب انبار و یا حمام عمومی در زمان گذشته بسیار مفید و اثر بخش بوده، ولی در حال حاضر موضوعیت ندارد.) .

و بایستی بتوانیم برای این امر راهکاری بیاندیشیم تا بتوان وقف را در خدمت نیازهای روز، اساسی و اولویت دار قاطبه مردم بویژه افراد و اقشار نیازمند قرار دهیم و این انعطاف را ایجاد نماییم

که متناسب با نیاز های روز و اولویت دار مردم نیازمند از محل عواید موقوفات، هزینه کنیم به نحوی که مشکل شرعی و قانونی پیدا نکند.
 

وقف مختص مسلمانان

اگر چه وقف و یا هنجار ها و سنت های مشابه با آن در تمدن ایرانی و نیز در سایر ادیان بویژه ادیان الهی وجود داشته و نمونه های بسیار زیادی را می توان در ادب و تاریخ ایران و نیزپیشینه ادیان موصوف یافت و لیکن این طرز تلقی که وقف مختص مسلمانان است و تلقی عموم این است که سازمان اوقاف و امور خیریه صرفاً موقوفات مربوط به مسلمانان را تمشیت و تدبیر می کند.

باعث شده است که ما نتوانیم ازتمام ظرفیت ها و قابلیت های سنت حسنه وقف برای جلب نظر متدینین سایر ادیان و بویژه ایرانیان مقیم خارج از کشور استفاده کنیم.

اگر بتوانیم مکانیسمی بیابیم که اطمینان دهیم پیرایه های سیاسی به مقوله وقف ورود نمی یابد وتلاش کنیم سازوکاری فراهم کنیم برای این که بخشی از عواید حاصل از وقف، مستقیماً در خدمت تأمین معیشت و سلامت و رفع مشکلات مردم نیازمند قرارگیرد می توانیم تمام ایرانیان و حتی افراد غیر ایرانی که قصد خیر داشته و می خواهند چیزی را وقف کنند، برای رفع نیاز ها و حوائج مردم جذب کنیم.

چه بسیارند ایرانیان خارج از کشور که بنا بر ملاحظاتی و به هر دلیلی با شرایط سیاسی کشور با مجموعه حاکمیت زاویه دارند، ولی دل در گرو تمدن ایران و ایرانیان داشته و قلب آنها برای کشورشان و یا حتی مردمان بومی منطقه خود (محله، شهر یا روستای محل تولد) می تپد و می خواهند.

بخشی از مال و اموال خود را برای ایجاد رفاه و تأمین سلامت و معیشت مردم منطقه مورد نظر اختصاص دهند و لیکن بنا بر ملاحظات و شائبه های سیاسی و... یا چیزی را وقف نمی کنند و یا صرفاً آن را برای ساختن بیمارستان و درمانگاه صرف می نمایند، در حالی که مردم آن منطقه نیازهای اضطراری و مهمتری دارند.

نکته مهمتر آنکه اگر سری بزنیم به موسسات خیریه خارجی، قطعاً مشاهده خواهیم کرد که برخی ایرانیان خیر کمکی و موقوفاتی را به صدق نیت جهت مقاصد انسان دوستانه به موسسات خیریه مزبور اعطاء می نمایند و در هر حال ایران باید زمینه جذب این منابع را فراهم سازد.
 

مشکلات اجرایی وقف

در حال حاضر با توجه به اینکه غالباً در موقوفات خاص، متولی تعیین شده و متولیان هر موقوفه برای خود سازمان اداری خاص خود تشکیل می دهند. بلحاظ عدم وجود صرفه جویی در مقیاس و بروز دیوانسالاری و بروکراسی، بخش اعظم عواید حاصل از موقوفه، صرف تأمین هزینه های اداری و تشکیلاتی سازمان متولی آن می شود .

و وجوه مازاد مورد نیاز جهت انجام موضوع وقف و یا صرف امور خیریه شکل نمی گیرد. فلذا در چنین حالتی تمام تلاش متولی مصروف تحصیل عواید بیشتر برای ارتزاق سازمان متولی می شود و در بهترین حالت، عواید موقوفه تنها صرف توسعه بنا و املاک موقوفه می شود و منبع قابل توجهی برای رسیدگی به امور محرومان و مستمندان شکل نمی گیرد.

در ارتباط با موقوفات خاص و غیر مطلقه که در گذر زمان از موضوعیت خارج می شوند و یا بلحاظ قدمت بنا و... نیاز به بازسازی و نوسازی دارند، از یک طرف نگهداشت و یا تجدید بنای عین موقوفه امکان پذیر نیست.

و از سوی دیگر برای" تبدیل به احسن " موقوفه شرایط و لوازم صعب و پیچیده ای بایستی فراهم شود و برا ی این منظورمی بایست احکام شرعی مربوطه متناسباً بروز رسانی میگردید، که نشده است.

بلا موضوع شدن موضوعیت وقف نامه و یا مجهول التولیه شدن موقوفات نیز یکی دیگر از مشکلات و آسیب های مقوله وقف در جامعه امروزی است که در نتیجه یا موقوفات متصرف پیدا می کند و یا سازمان اوقاف و امور خیریه اداره آن ها را به عهده می گیرد سازمان مزبور مجبور می شود.

برای اصلاح ساختار مالی، منابع انسانی متولی موقوفه و یا نگهداشت و بازسازی مجموعه هزینه های زیادی را متحمل شود و یا شهرداری ها متولی آن می شوند و بروز این مسأله باعث کم اقبالی مردم به انجام وقف می شود.

بسیاری از موقوفات نیاز به سرمایه گذاری برای نگهداشت و حتی راهبری هستند، به طور مثال بیمارستانی توسط یک خیر ساخته و وقف می شود. در حالی که تجهیز بیمارستان و بویژه تأمین نیروی انسانی و هزینه های جاری آن نیازمند مبالغ قابل توجهی است و از این بابت سرمایه مصروفه اولیه بابت این موقوفه بلا استفاده می ماند و این موضوع باعث کاهش انگیزه دیگر خیرین برای وقف می باشد.
 

ایده تأسیس بانک وقفی ایرانیان - مسلمانان

با توجه به آسیب شناسی کلی فوق که مبین این واقعیت است که تا کنون نتوانسته ایم از تمامی ظرفیت ها و قابلیت های سنت حسنه وقف برای رفع حوائج اقشار نیازمند استفاده کنیم و با عنایت به بند" 7" جزء "الف " " ماده 7 "قانون نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی که در بخش" اصول و سیاستهای مالی" نظام مزبور استفاده از منابع حاصل از وقف در قلمروهای نظام تامین اجتماعی "را به عنوان یکی از راههای تحصیل و پایداری منابع قلمداد نموده است.

به نظر میرسد که تاسیس " بانک وقفی ایرانیان - مسلمانان" ایده ایست که در صورت عملیاتی شدن میتواند با احیاء مجدد وروزآمدسازی سنت وقف، منابع قابل توجهی را برای تامین معیشت و رفع حوائج نیازمندان فراهم نماید. بدینترتیب وقف به متن زندگی مردم می آید، حتی در طبقات متوسط و پایین و همچنین منابع حاصل از موقوفات نیازهای جاری و روزمره محرومان و نیازمندان را پوشش میدهد.

در بانک وقفی،سپرده گذار و مشتری به مثابه" واقف " خواهد بود که با "حبس مال " یا "حبس اموال " در قالب وقف عام یا خاص و مطلقه و غیر مطلقه به بانک اختیار میدهد تا از محل سپرده و یا عواید مال و اموال وقف شده از سوی او در بانک، نسبت به اعطای تسهیلات برای رفع حوائج و نیاز های معیشتی، تأمین هزینه های درمانی، تأمین هرینه ازدواج و اشتغال و تأمین ودیعه یا خرید و ساخت مسکن و... اقدام نماید.

موسسین بانک وقفی ایرانیان - مسلمانان که خود نیز واقف بوده، سرمایه و آورده نقدی و غیر نقدی برای تأسیس بانک را وقف بانک می نمایند و پس از تأسیس بانک، نسبت به جذب سایر واقفین و افراد نیکوکاری اقدام می نمایند که قصد دارند .

بخشی از مال و اموال خود را وقف کار خیر نمایند. بدینترتیب از محل جمع آوری ارقام و مبالغ کوچک و پراکنده ای که برای همیشه و یا بطور مشروط یا برای مدت معین و... وقف شده است، سرمایه ها و منابع عظیمی شکل می گیرد که هریک در موضوع مورد نظر واقف (مشتری بانک) جهت اعطای تسهیلات قرض الحسنه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

در " حبس مال " که همان وقف مشروط و یا مدت دار پول نقد می باشد، مشتری یا واقف، وجوه خود را نزد بانک وقفی می سپارد و معین می نماید که بانک اجازه دارد مبالغ موصوف را برای چه مصارف خاصی تسهیلات بدهد. (وقف خاص مثلاً برای ازدواج جوانان، ودیعه مسکن نیازمندان و...)

که در این حالت بانک حق ندارد سپرده های موصوف و یا عواید آن را برای موضوع دیگری تسهیلات بدهد. همچنین واقف و مشتری می تواند مبالغ سپرده را برای مصارف خیر عام و رفع حوائج نیازمندان در بانک وقف عام نماید، که در چنین حالتی بانک می تواند بر اساس تشخیص اولویت و نیاز اقشار ضعیف و نیازمند، از عواید سپرده های موصوف تسهیلات بپردازد.

حتی این امکان وجود دارد که واقف یا مشتری بانک وقفی، مال و اموالی را نزد بانک وقف نماید با این شرط که بانک بعنوان کارگزار مشتری، وجوه وقفی سپرده شده و یا عواید آنرا به افرادی که واقف معرفی می نماید، تسهیلات بدهد.

در" حبس اموال " که همان وقف مشروط و یا مدت دار اموال (زمین، ابنیه، سهام، اوراق بهادار، فرش، طلا، مسکوکات و...) می باشد. مشتری یا واقف، بخشی از اموال خود را نزد بانک به ودیعه می نهد و یا آنها را به بانک واگذارمی نماید و بانک وقفی به مثابه " بانک کارگشایی " عمل خواهد نمود و بر اساس اعتبار فراهم آمده از محل اموال موصوف، نسبت به اعطای تسهیلات به اقشار و افراد نیازمند مبادرت می نماید.

عواید حاصل از اموال غیر منقول موقوفه ای که از سوی مشتریان و یا واقفین به بانک وقفی سپرده شده است نیز می تواند بنا بر نظر واقف و در قالب تسهیلات قرض الحسنه ازدواج، اشتغال، ودیعه مسکن و یا خرید و ساخت مسکن به افراد نیازمند اعطا گردد. چه بسیار افرادی هستند .

که دارای مال و اموال هستند و نیت دارند که آن را برای کار خیر صرف نمایند و مایل هستند در شرایط حاضر که به اموال موصوف نیاز ندارند (بخشی از مال و اموال آنها بلا استفاده و یا مازاد بر نیاز فعلی آنهاست. ولی احتمال می دهند احیاناً در آینده به آنها نیاز پیدا کنند) می خواهند آنها را برای مدت معین وقف کار خیر کنند و هر گاه نیازپیدا کردند، آن ها را از حالت موقوفه خارج کنند.

در چنین حالاتی می توان از طریق بانک وقفی سپرده های مدت دار تعیین کرد که واقف مال و اموال خود را برای دوره های میان مدت و یا بلند مدت نزد بانک وقفی می سپارد تا بانک نسبت به اعطای تسهیلات از محل سپرده های موصوف و یا عواید حاصل از آن ها اقدام نماید و پس از انقضای دوره سپرده گذاری اگر واقف مایل بود، دوره وقف را تمدید و یا مال و اموال خود را تحویل می گیرد.

همچنین افرادی که در نظر دارند مال و اموال آنها پس از مرگ، وقف کار خیر شود می توانند، سپرده های خود را در حسابهای جاری شعب بانک وقفی متمرکز و به بانک اختیار می دهند که پس از فوت آن ها، سپرده های موصوف را در مصارف خاصه و یا عامه مورد نظر آنها صرف نماید. بدینترتیب بانک وقفی بعنوان متولی و امین موقوفات افرادی خواهد شد که قبل از مرگ و با نیت وقف، مال و اموال خود را نزد بانک وقفی به ودیعه نهاده اند.

امکان دیگری که با تکوین بانک وقفی فراهم می شود اینست که افراد خیر و نیکوکاری که قصد وقف دارند ولی مال و اموال مورد نظر آنها برای ساخت یک موقوفه (مسجد، مدرسه، درمانگاه، بیمارستان و...) کفایت نمی کند .

بتوانند با وقف پول خود در حسابهای شعب بانک وقفی به تناسب توان و بضاعت خود در شکل گیری موقوفات سهیم باشند.در چنین حالتی بانک وقفی، بعنوان کارگزار و مباشر مشتریان خیر و نیکوکار خود، با جمع آوری اموال وقفی کوچک و پراکنده واقفان نسبت به احداث موقوفات مورد نیاز جامعه اقدام می نماید.

شاید مطرح شود که سازوکارها و راهکارهایی که برای جمع آوری کمک ها و مشارکت های مردمی در شرایط حاضر وجود دارد کافی است، ولی بایستی به این نکته توجه داشت که سازوکار بانکی بلحاظ اینکه صرفه جویی در مقیاس، اداره اقتصادی امور، شفافیت و محاسبه پذیری فعالیت ها، اعتماد سازی و... را در ذات خود دارد، می تواند این اطمینان را به خیرین و واقفین بدهد که نیات و مقاصد خیر آنها را با کمترین هزینه و بدون اتلاف منابع محقق می سازد.

بانک وقفی را شاید بتوان یکی از مصادیق واقعی بانکداری اسلامی و بدون ربا دانست، در وضع موجود اگر چه با تغییر اسم بهره به سود و اضافه کردن عبارت علی الحساب به عنوان پیشوند سود سپرده های بانکی و نیز تغییر فرمت قراردادهای بانکی بر اساس عقود، به متدینین این اطمینان داده شده است.

که بانکداری فعلی بدون ربا و اسلامی است و لیکن جماعتی از اهل ورع و احتیاط هنوز هم رضا ندارند، که وجوه خود را نزد بانک ها بعنوان سپرده سرمایه گذاری بسپارند و بخاطر جوایز مربوط به سپرده های قرض الحسنه نیز آن را دچار شبهه می دانند.

که با شکل گیری بانک وقفی این قبیل افراد زمینه ای می یابند تا پول های نقد خود را که به روش های غیر متعارف خارج از سیستم بانکی نگهداری می کنند، به عنوان موقوفه نزد بانک وقفی بسپارند در نتیجه نه تنها شبهه ای وجود نخواهد داشت بلکه افراد موصوف می توانند ضمن انجام عملیات مالی خود از طریق نظام بانکی، در کار خیر نیز سهیم باشند.

فعالیت بانک وقفی را می توان شیوه ای جدید و بدیع در جذب کمک ها و مشارکت های مردمی با استفاده از ظرفیت های بالقوه مقوله وقف دانست. بطور کلی در طی سه دهه اخیر به جز نصب صندوق های جمع آوری صدقات و جشن های نیکوکاری و شکوفه ها، روش نوین و روزآمدی برای جمع آوری نذورات و صدقات مردم به کار گرفته نشده است.

و طرح فروش برگه های قرعه کشی " ارمغان بهزیست " نیز که مدتی راه اندازی شد، بلحاظ شائبه و شباهت به لاتاری و بلیط های بخت آزمایی تعطیل شد. فلذا به نظر می رسد تأسیس بانک وقفی می تواند به نوآوری و شکوفایی در جلب کمک های مردمی بیانجامد و فرصتی خواهد بود تا فراز های زیادی از قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی جامعه عمل پوشیده و زمینه عملیاتی شدن آنها فراهم گردد.

بمنظور حصول اطمینان از طی مسیر حرکتی صحیح بانک وقفی ایرانیان و مراقبت ابعاد شرعی و قانونی کارکردهای آن و... سازمان اوقاف و امور خیریه می تواند هم به عنوان موسس بانک وقفی ایرانیان و هم به عنوان آورده نقدی و غیر نقدی که با تکیه بر منابع خود و یا کمک دولت فراهم می آورد.

و علی الاصول به عنوان متولی حاکمیتی موضوع، دارای سهام ممتازه در بانک وقفی ایرانیان می باشد و یا مشابه برخی بانک های تخصصی نظیر بانک صنعت و معدن، بانک رفاه کارگران، بانک تعاون و... در ارکان آن حضور داشته و به ایفای وظایف راهبری و نظارت عالیه خود بپردازد.

در اصول و سیاست های کلی قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی تأکیدات زیادی بر تمرکز زدایی، بسط کارگزاری ها به عنوان رکن چهارم نظام یاد شده و بویژه بسط فعالیت موسسات غیر دولتی شده است و با توجه به جزء 7 بند الف ماده 7 قانون یاد شده که در آن استفاده از منابع حاصل از وقف در قلمروهای نظام تأمین اجتماعی تجویز شده است،

به نظرمی رسد ایجاد بانک وقفی می تواند ابزار اجرایی خوبی برای مدیریت و راهبری بخشی از مشارکتهای مردمی برای تامین نیازهای روزمره و اساس نیازمندان باشد. بویژه آنکه بلحاظ استفاده از مکانیسم اعطای تسهیلات قرض الحسنه می تواند راهی برای امدادرسانی باشد که در عین رفع حوائج افراد، کرامت و شرافت انسانی آنها را نیز حفظ نمود و اعتلاءمی بخشد.

بانک وقفی راه حلی است برای رفع برخی از کاستی ها و نارسائیهای موجود در ارتباط با سنت وقف و باعث احیاء و بازیابی نقش و کارکردهای آن می گردد.وجود موقوفات متروکه،مجهول التولیه وبلااستفاده یا موقوفاتی که درگذرزمان موضوعیت خود را از دست داده اند .

و تبدیل به احسن آنها نیز دچار مضایق و محدودیتهایی است و بویژه عدم تطابق موضوع موقوفات با نیاز روز تنگدستان و نیازمندان از جمله آسیب های فراروی مقوله وقف است، که با شکل گیری بانک وقفی بسیاری از این نواقص و کاستی ها مرتفع خواهد شد.

بطور عرفی ومعمول جهت احصاء عواید حاصل از موقوفات، بایستی متولی یا افراد امین و خبره ای ساماندهی شوند تا اراضی، املاک، مستغلات و اماکن تجاری و مسکونی و... موقوفه را اجاره داده و مبالغ اجاره را دریافت نمایند تا برابر نیات واقفان و شرایط مندرج در وقفنامه ها در موضوعات تعیین شده از سوی واقف هزینه شود، .

بهترین ابزار برای انجام این عملیات با توجه به تنوع وپراکندگی وتخصصی بودن امور مرتبط می تواند، شکل دهی بانک وقفی باشد.که با کمترین هزینه های سربار به انجام این مهم بپردازد ومکانیسم های طراحی شده در بانک مزبور به گونه ای خواهد بود.

که موقوفات آن هیچگاه با مشکلاتی از قبیل متروکه شدن، بلا استفاده و بلا موضوع شدن ومجهول التولیه شدن و... (که در حال حاضر مبتلا به موقوفات سنتی قدیمی است) مواجه نخواهند شد.
 

مراحل اجرایی تاسیس بانک وقفی ایرانیان

1ـ تعدادی از اشخاص حقیقی و حقوقی با وقف بخشی از مال و اموال مورد نظر خویش، برای تاسیس بانک وقفی ایرانیان بعنوان هیئت موسس بانک وقفی(در شرف تاسیس) اقدامات اولیه جهت تاسیس بانک مزبور و اخذ مجوزات لازم از مبادی ذیربط بویژه بانک مرکزی را بعمل می آورند.

2ـ هیئت موسس پس از فراهم شدن مقدمات تاسیس بانک وقفی، با اعلام عمومی پذیره نویسی سهام وقفی و یا اوراق مشارکت وقفی تمامی آحاد جامعه را که علاقمند به مشارکت در این اقدام خدا پسندانه می باشند، دعوت می نماید .

تا بعنوان واقف در تاسیس بانک وقفی مساعدت نمایند. این امکان برای واقفین مزبور فراهم می شود تا علاوه بر اموال منقول و وجوه نقد، طلا و مسکوکات، اسباب و اثاثیه بتوانند ابنیه و مراکز تجاری و اداری خود را جهت تاسیس شعب بانک وقفی ایرانیان، وقف نمایند.

3ـ بانک وقفی ایرانیان بعنوان یک بانک خصوصی یا عمومی غیر دولتی فعالیت خواهد نمود و اگرچه بر اساس اصول و موازین اقتصادی و قواعد بانکداری دارای عایدات سهام و بازدهی سرمایه و در آمد حاصل از فعالیت های بانکی خواهد بود، ولیکن از منظر هیئت مؤسسین و نیز دارندگان سهام و اوراق پذیره وقفی یا اوراق مشارکت وقفی، غیر انتفاعی خواهد بود.

4ـ پس از تاسیس وآغاز عملیات بانکی، طیفی از سپرده های وقفی برای مشتریان بانک تعریف می شود اعم از سپرده وقفی برای اعطای تسهیلات ازدواج، اشتغال، ودیعه مسکن، خرید و ساخت مسکن، هزینه های درمانی و... که مشتریان بانک در حکم واقف، وجوه خود را نزد بانک به ودیعه بگذارند و بانک اجازه یابد از محل آنها تسهیلات بپردازد.

5ـ شبکه ای ازمعتمدین محلی و افراد امین که می توانند از بین واقفین انتخاب شوند، بانک وقفی ایرانیان را در زمینه شناسایی و معرفی و یا تائید اضطرار و اولویت افراد نیازمندبرای دریافت تسهیلات بانک وقفی، همیاری و همراهی خواهند نمود.

6 ـ در حداقل شرایط بانک وقفی می تواند یک بانک تجاری هم باشد و افرادی که قصد وقف ندارند ولی نیت خیر دارند می توانند صرفاً عملیات مالی خود را از طریق بانک وقفی انجام دهند با این قصد که عواید حاصل از کارمزد عملیات بانکی یا رسوب وجوه نزد بانک صرف کار خیر شود.

7 ـ بانک وقفی ایرانیان تحت راهبری و نظارت عالیه سازمان اوقاف و امور خیریه از منظر تخصصی و موضوعی و بر اساس روال و رویه معمول بانکها، تحت نظارت فنی (امور مالی و بانکی) بانک مرکزی و زیر نظر ارکان بانک اداره خواهد شد.

8 ـ و...مراحل تأسیس بانک وقفی مسلمانان (اسلامی)

1 ـ سازمان اوقاف و امور خیریه ایران می تواند با هماهنگی مبادی ذیربط دردولت جمهوری اسلامی و وزارت امور خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان های مرتبط و موضوعی نظیر سازمان ارتباطات اسلامی، مرکز جهانی شدن و یا در قالب برگزاری اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی و... ایده تکوین بانک وقفی مسلمانان (اسلامی) را مطرح و آمادگی جمهوری اسلامی ایران را جهت تأسیس بانک مزبور اعلام دارد.

2 ـ سازمان اوقاف و امور خیریه ایران می تواند ابتدا مبادرت به تأسیس بانک وقفی ایرانیان به ترتیب ذکر شده در بخش قبل نماید و پس از تکوین و فعالیت بانک یاد شده وفق اساسنامه و یا تکالیف مجمع عمومی و... به بانک مزبور مأموریت زمینه سازی برای تشکیل بانک وقفی مسلمانان (اسلامی) را اعطاء نماید.

3 ـ سازمان اوقاف و امور خیریه می تواند با همکاری بانک توسعه اسلامی مقدمات تشکیل بانک وقفی مسلمانان (اسلامی) را به عنوان یکی از توابع بانک مزبور و یا بطور مستقل فراهم سازد.

4 ـ سازمان اوقاف و امور خیریه می تواند، ایده تشکیل بانک وقفی مسلمانان (اسلامی) را در اجلاس تخصصی و موضوعی وقف مطرح و یا با مشارکت متولیان اوقاف و امور خیریه برخی از کشورها و به عنوان یک کار مشترک مبادرت به تأسیس بانک وقفی نماید.

و در این زمینه کشورهای عربستان، عراق وسوریه به خاطر اشتراکات مذهبی و موقوفات مرتبط مناسب می باشند.
5 ـ سازمان اوقاف و امور خیریه می تواند، بانک مزبور را با همکاری آستان قدس رضوی که ارتباطات وثیق بین المللی با نهاد های اقتصادی اسلامی دارد و یا با همکاری جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی به انجام رساند.

6 ـ چنانچه کلیات هر یک از گزینه های فرضی و اولیه فوق مورد قبول قرار گیرد، سایر مراحل تفصیلی تأسیس بانک وقفی مسلمانان مشابه و متناظر بانک وقفی ایرانیان با رویکرد بین المللی و با رعایت ملاحظات و مقتضیات مترتب بر نهادهای فرامرزی خواهد بود که در بخش قبل به طور کامل تشریح شده است.

عناوین و موضوعات پژوهشی و مطالعاتی مرتبط با موضوع بانک وقفی
این مقاله به سبب ضیق فرصت برای ارائه به همایش و بلحاظ بضاعت مزجاة نگارنده در حوزه های تخصصی و موضوعی وقف بویژه در ابعاد فقهی و شرعی، در حد اختصار و ایجاز و بمنظور آسیب شناسی کلی مقوله وقف و اراده ایده کلی تأسیس بانک وقفی ایرانیان - مسلمانان تهیه و تدوین گردیده است.


علیهذا چنانچه این ایده در حد کلیات مورد پذیرش قرار گیرد، مطالعات و بررسی های انجام شده و مدارک و مستندات احصایی در جریان تدوین مقاله حاضر، بکار خواهد آمد. (به خاطر محدودیت های مترتب برای ارائه مقاله در همایش ها از ارائه تمامی آن ها احتراز شده است) و همچنین لازم است تا محورهای دیگری بطور تفصیل مورد بررسی، امکان سنجی و تدقیق قرار گیرد، از جمله:

ـ بررسی ایجاد بانک وقفی از منظر فقهی و شرعی و کسب مجوزات و استفتائات مرتبط
ـ تهیه طرح توجیهی فنی ـ اقتصادی ایجاد بانک وقفی


ـ تطبیق رویه ها وروال های بانکی، مالی و حقوقی رایج ملی و بین المللی با شرایط و مقتضیات مترتب بر فعالیت بانک وقفی
ـ بررسی ابعاد فرهنگی و اجتماعی تأسیس بانک وقفی
ـ و...

نویسنده: علی حیدری
این مقاله در تاریخ 1403/5/15 بروز رسانی شده ت؟


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط