تهدیدهای بیوتروریسم در حوزه‌ی محیط زیست

بیوتروریسم را از بعد زیست محیطی می‌توان چنین توصیف کرد: هر آنچه که بین ارتباط سالم یک موجود زنده و محیط زیست آن، اختلال ایجاد نماید، می‌تواند منجر به یک رویداد بیولوژیک گردد و هر آنچه که از روی عمل، موجب بر هم
پنجشنبه، 28 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تهدیدهای بیوتروریسم در حوزه‌ی محیط زیست
 تهدیدهای بیوتروریسم در حوزه‌ی محیط زیست

 

نویسنده: علیرضا مزینانی (1)




 

بیوتروریسم

بیوتروریسم را از بعد زیست محیطی می‌توان چنین توصیف کرد: هر آنچه که بین ارتباط سالم یک موجود زنده و محیط زیست آن، اختلال ایجاد نماید، می‌تواند منجر به یک رویداد بیولوژیک گردد و هر آنچه که از روی عمل، موجب بر هم خوردن تعادل زیست محیطی یا تأمین اهداف سیاسی و اقتصادی گردد، می‌تواند اقدام بیولوژیک و حتّی بیوتروریستی تلقّی گردد.

فعالیت‌های بیو تروریسمی در حوزه‌ی زیستی

اقدامات بیوتروریسمی، ابعاد گسترده‌ای دارد: انتشار عوامل بیماری زای انسانی و دامی و حتی آفات به منظور تضعیف اقتصاد و ایجاد نا به سامانی تا قاچاق ژن‌های برتر یا خاص از یک کشور یا حتی ایجاد مسمومیت در خاک، آب، هوا و ایجاد آشفتگی در عوامل زیستی فرامرزی به منظور از بین بردن اکوسیستم‌های داخلی؛ مثلا قطع آب یک تالاب یا سد. تمامی این اقدامات را می‌توان از جمله فعالیت‌های بیوتروریسمی برشمرد که ابعاد و میزان آسیب آنها هم بسیار گسترده و در بسیاری موارد، غیرقابل کنترل است.

علل استفاده از ابزار زیستی

استفاده از عوامل بیولوژیک به این دلیل مورد توجه هستند که علاوه بر دامنه و ابعاد گسترده‌ی اثرشان، بسیار کم هزینه‌اند و نیازی به ابزار و تکنولوژی خاصّی ندارند؛ چنانچه آن را «سلاح فقرا» می‌نامند. از سوی دیگر به صورت بسیار نامحسوس می‌توان از آنها استفاده کرد. در این شرایط، کشور هدف زمانی متوجه اقدامات صورت گرفته خواهد شد که تأثیرات منفی اقدام تا حدّ زیادی گذاشته شده، خسارات مورد نظر وارد و در حال گسترش است و احتمالاً امکان مقابله با آن میسر نخواهد بود و وقت و هزینه بسیاری را می‌طلبد.

تنوّع زیستی: ثروت

یکی از حرکت‌های خزنده و مقاصد اصلی تروریست‌های زیستی امروزه، تضعیف تنوّع زیستی در کشورها است. از آنجا که امروزه تنوّع زیستی از جمله سرمایه‌های یک ملت قلمداد می‌شود، ژن، ثروت یک کشور و از دارایی‌های ارزشمند آن است. بنابراین می‌تواند به عنوان یک هدف در اقدامات بیوتروریستی اغنیا و صاحبان قدرت در نظر گرفته شود؛ شاید اصلاً جنگ دهه‌های بعدی، بر سر منابع ژنتیکی، تنوّع و بهره برداری از فرآورده‌های بیولوژیک باشد. امروز، دیگر زمان سرقت آثار باستانی و فرهنگی و چپاول منابع اقتصادی کشورهای ضعیف به طور مستقیم گذشته است. حالا قدرت‌ها در پی تاراج ذخایر ژنتیکی بکر کشورهای ضعیف هستند و از آنجا که هنوز در این دست کشورها، آگاهی لازم در خصوص حفاظت و حراست از این گنجینه‌های خدادادی وجود ندارد، افراد با اقدامات نسنجیده زمینه‌ی انجام این اقدامات را فراهم کرده یا خود مستقیماً دست به این اقدامات می‌زنند. ورود و خروج برخی گونه‌ها از یک اکوسیستم می‌‌تواند آثار غیرقابل جبرانی در برداشته باشد و هزینه‌های بسیاری را تحمیل کند که امروزه به دلیل عدم آگاهی و البته فقر، به ویژه در کشورهای جهان سوم، این اقدامات بسیار شایع و غیرقابل کنترل است. بنابراین مقابله با این نوع بیوتروریسم را باید در مدیریت تنوّع زیستی برنامه ریزی کرد.
مدیریت تنوّع زیستی در حوزه‌ی مقابله با بهره جویی و بهره برداری از استعدادهای یک سرزمین می‌تواند در تأمین نیازمندی‌های ضروری یک کشور بسیار با اهمیت باشد. دانشمندان بسیاری در سطح دنیا به دنبال بهره گیری از ژن‌های موجود و ناشناخته هستند تا به منظور افزایش میزان تولید و تنوّع محصولات غذایی، دارویی، مقاومت و کنترل بیولوژیکی عوامل بیماری زا، کنترل و درمان بیماری‌ها و بسیاری موارد دیگر از آن استفاده کنند. در توصیف اهمیت ژن‌ها، به ویژه ژن‌های بکر و اصصلاحاً وحشی، مثالی می‌آوریم؛ برنج از آن دسته محصولاتی است که در رژیم غذایی بیش از دو میلیارد انسان به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش مهمی را ایفا می‌کند. در سال 1970 م. بیماری ویروسی‌ای توسط ملخ قهوه‌ای در شالیزارهای آسیا شیوع پیدا کرد. این ویروس حدود یک چهارم از محصولات را از بین برد. دانشمندان مؤسسه‌ی تحقیقات برنج در «فیلیپین» که هدف اصلی اش ازدیاد محصول برنج است، به صورت اتفاقی در دره‌ای در نزدیکی همین مرکز، به ژنی دست یافت که به این ویروس مقاوم بود. با انتقال این ژن خاص به بذرهای برنج مورد استفاده و رایج، برنج‌ها در مقابل این ویروس مقاوم شدند و برنج اسیا، از یک فاجعه جان سالم به در برد. تصوّر کنید اگر این ژن از بین رفته بود یا کشف نمی‌شد، چه بر سر اقتصاد کشورهای وابسته می‌آمد؟!
آنزیم لازم برای فرآیند PDR (تکثیر رشته‌های ژنتیکی) اولین بار از یک باکتری مقاوم به حرارت، از پارک ملی «یلواستون» جداسازی شد. حالا تصور کنید که اگر این باکتری، کشت و این آنزیم جداسازی نمی‌شد، امروزه علم ژنتیک در کجای راه بود؟

قاچاق حیات وحش

قاچاق حیات وحش، اعم از گیاهی و جانوری، همان طور که در بالا نیز به آن اشاره شد، در سال‌های اخیر، به دلیل استقبال و حتی ترویج از سوی کشورهای سودجو به منظور بهره گیری از موجودی و امکانات کشورهای جهان سوم بسیار رواج یافته است. این نوع بیوتروریسم، هر دو جهت، چه ورود و چه خروج گونه‌ها، عواقب غیرقابل جبرانی را در پی دارد که تبعات آن، تأمین کننده منافع کشورهای برنامه ریز می‌باشد.

قاچاق گونه‌ها به خارج از کشور

در علم تنوّع زیستی، برخلاف علم اقتصاد که اولین اصل رفاه اجتماعی را بر تعمیم امکانات به تمام افراد می‌گذارد و هیچ کالایی نباید شخصی باشد، بیان می‌شود که تمام کالاها در این حوزه، باید شخصی باشد. کالای عمومی، کالایی است که من وقتی آن را مصرف می‌کنم، هیچ تداخلی با مصرف تو پیش نمی‌آید؛ ولی کالای شخصی کالایی رقابتی و قابل ممانعت است. بنابراین تنوّع زیستی هر سرزمین، متعلق به آن سرزمین بوده و منافع آن نیز متعلّق به ساکنان آن سرزمین است.
تنوّع زیستی موجود در یک منطقه، به عنوان اجزای تعادل اکولوژیک برقرار شده در طول زمان، در آن منطقه محسوب می‌شوند. در بیشتر مواقع، خروج گونه‌ها از یک اکوسیستم، اثرات عمیقی بر آن می‌گذارد.
امروزه قاچاق حیات وحش و اجزای آنها، به یکی از تجارت‌های پول ساز در سطح دنیا تبدیل شده است. لازم به توضیح است که حیات وحشی، شامل گونه‌های گیاهی و جانوری می‌شود. «ایران» نیز از این قاعده مستثنی نیست و به دلیل تنوّع بالای زیستگاهی و در پی آن، گونه‌ای و ژنی، همیشه مورد توجه بوده است. از انجا هم که هنوز بسیاری از زیستگاه‌های موجود در ایران دست نخورده و مملو از ژن‌های بکر و گونه‌هایی که هنوز شناسایی نشده‌اند، پس هر موجود زندهای می‌تواند حکم یک گنج ملی را داشته باشد. از این روست که بسیاری از گونه‌ها در حال حاضر به عنوان نقطه‌ی هدف تلقی شده و کشورهای سودجو به هر دری می‌زنند تا شاید از طریقی به این ژن‌ها دست پیدا کنند که از جمله آنها می‌توان به یوزپلنگ آسیایی، سمندر لرستانی، زاغ بور و... اشاره کرد. البته این گونه‌های شناخته شده با توجه به حساسیت‌های خاص موجود، ممکن است بتوانند از این تله‌ها گان سالم به در ببرند؛ ولی بسیاری از گونه‌های ناشناخته‌ی گیاهی و جانوری هستند که هر روز از کشور خارج می‌شوند و از این روست که از گوشه و کنار جهان اخباری مبنی بر نامگذاری گونه‌ای جدید، مختص ایران، به نام فلان محقق خارجی به ثبت می‌رسد و چه بهره برداری‌ها که از این گونه‌ها و ژن‌های تازه کشف شده‌اشان نمی‌شود و ما بی خبر و دستمان کوتاه.

ورود گونه‌ها به کشور

ایزوله بودن و جدایی، یک فاکتور اساسی در شکل دهی پراکنش و نیز تکامل گونه‌ها است؛ ولی فعالیت‌های انسانی موانع را از بین برده و گونه‌های خارجی این مجال را یافته‌اند که خارج از محدوده طبیعی پراکنش خود، نواحی خاصی را اشغال کنند. برخی از این گونه‌ها، با تکثیر بیش از حد مشکلات جدی‌ای را به وجود آورده‌اند تا جایی که از آنها، با عنوان گونه مهاجم یاد می‌شود. این گونه‌ها ممکن است به صورت عمدی یا غیرعمدی وارد یک کشور شوند. گونه‌هایی که به صورت عمدی وارد می‌شوند، با مقاصد مختلف از جمله مقاصد کشاورزی، دامپروری، مبارزه‌ی بیولوژیک هدف ایجاد اختلال در راستای اهداف تروریستی وارد کشور می‌شوند. حتی گاهی یک کشورممکن است برای من هدف گسترش کشوری وارد کند. غافل از اینکه این گونه به صورت برنامه ریزی شده و به منظور تخریب و تضعیف، با علم به عواقب آن به کشور هدف پیشنهاد شده است.
از جمله گونه‌های وارد شده به کشورمان که عواقب بسیار ناخوشایندی را نیز دربرداشته «آزولا» می‌باشد. آزولا آفت آشنایی است که به منظور تثبیت ازت خاک در شالیزارهای شمال کشور، از کشورهای اسیای جنوب شرقی وارد شد و امروزه کمتر زیستگاه آبی را در شمال کشور می‌توان برای توازن کشتی‌ها وارد آب‌های دریای کاسپین شد و حیات بسیاری از گونه‌ها، از جمله ماهیان خاویاری را که از سرمایه‌های ارزشمند ملی به خطر انداخته است. در حال حاضر هم که جمعیت راکون‌های وارد شده از«روسیه» به جنگل‌های شمالی که به قصد استفاده از پوست، به این کشور آوره شده بودند، رو به ازدیاد است و عرصه را بر دیگر گونه‌های هم جنسش تنگ کرده است.
اخیراً نیز که سیل ورود گونه‌های متعدد، به عنوان حیوان خانگی و به شکلی خارج از کنترلی، رواج یافته است که هر جنبنده‌ای از «ایگوانا» و «پیتون» تا شفیره‌ی پروانه‌های آفریقایی را می‌توان در آن یافت. اینکه این گونه‌ها سر از کجا درمی آورند و بر سر گونه‌های بومی کشور چه می‌آورند، هنوز کسی نمی‌داند؛ ولی بی شک، تبعات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت. دور از ذهن هم نیست که این جریانات از جایی کنترل و با اهدافی خاص، هدایت می‌شوند و مردم هم از همه جا بی خبر، به این جریانات با تمایلات خود دامن می‌زنند.

ایران، قلب تنوّع حیات

«ایران» به دلایل مختلف، از جمله تنوّع زیستگاهی (کوهستانی، آبی، بیابانی، شوره زار، جنگلی و ...)، تنوّع بالای توپوگرافی (از ارتفاع زیر سطح دریا تا بالای 5000 متر)، تحت تأثیر الگوهای اقلیمی متفاوت (اقلیم مدیترانه‌ای در غرب، اقلیم خشک و سرد «آسیای صغیر» در شمال و حاره‌ای و نیمه حاره‌ای در جنوب) قرار داشته، از تنوّع گیاهی بسیار بالایی برخوردار است و می‌توان گفت از غنی ترین کشورها در سطح «خاورمیانه» است. این تنوّع شرایط زیستگاهی، بالتبع تنوّع گونه‌ای و ژنی بسیار گسترده‌ای را پدید آورده است؛ چنانچه در حال حاضر، تنوّع پرندگان موجود در ایران با تمامی قاره اروپا برابری می‌کند.
این سرزمین در طول تاریخ، یکی از مراکز اصلی ایجاد و گسترش کشاورزی و همچنین منشأ ظهور گونه‌های مختلفی، جهت تغذیه‌ی انسان و نیز کشت آن بوده است. همچنین ایران به عنوان یکی از مهم ترین نقاط داغ گیاهان دارویی در جهان به شمار آمده و نقش تعیین کننده‌ای در این زمینه دارد.
با توجه به این موضوع، تمامی تهدیدهای ذکر شده در «ایران» بسیار پررنگ تر بوده و هر روزه شاهد عوامل مخرب مختلفی در سطع نشور از یک سو فعالیت‌های انسانی به دلیل قرار داشتن ایران در دوره‌ی صنعتی شدن، بسیار وسیع بوده و از سوى دیگر حساسیت‌های خاص منطقه‌ای و توجه ویژه‌ی کشورهای سلطه جو بر تضعیف ایران، و هوشیاری روزافزونی را می‌طلبد تا اقدامات صورت گرفته، بی نتیجه مانده و کشور از این آسیب‌ها و حرکت‌های خزنده در امان باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. دکترای محیط زیست، مدیرکلّ حفاظت و مدیریّت شکار صید سازمان حفاظت محیط زیست info@environmentir.

منبع مقاله :
واحد پژوهش مؤسّسه ی فرهنگی موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ (1394)، بیوتروریسم، تهران: هلال، چاپ اوّل.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما