مقدّمه
اوّلین کسی که در تاریخ حیات بنی بشر مرگ را تجربه کرد، هابیل بود. هابیل به دست برادرش ترور شد و با روشی که از کلاغها آموخت، او را به تمامی جنایتش را پنهان کند. (1) بعد از آن، مرگ طبیعی را هم دیگر انسانها تجربه کردند. با گذشت سالها از حیات بشر، برخی انسانها به سبب بیماریها و عواملی، گاه ناشناخته میمردند. این گونه مرگها در مواردی فراگیر میشد و جمعیت یا منطقه ای را به کام مرگ فرو میبرد. غالباً این مرگهای فراگیر ناخواسته و غیرارادی رخ میداد؛ اما در سالها و قرون بعد از این، سوء استفاده از ابزار در جنگها و رقابتهای سیاسی و نظامی، اتفاق افتاد. یکی از اولین گزارشها دربارهی قرن ششم پیش از میلاد است. وقتی که «آشوریان» چاهها و مزارع دشمنان خود را با سم ارگوت که بر وی گندم سیاه (چاودار) تولید شده بود، مسموم کردند. سوء استفاده از این بیماریها را دورهی ما نامش بیوتروریسم شد.در بیوتروریسم، عاملی بیماری زا از جنس ویروس، باکتری و... به فرد یا جمعیتی منتقل میشود تا او را ضعیف یا حذف کنند. این عوامل بیولوژیکی میتوانند از راه هوا، آب و غذا در محیط پخش شوند. علت استفاده از مواد بیولوژیکی در حملات تروریستی این است که تشخیص این گونه عوامل
بسیار مشکل و ممکن است چند ساعت یا چند روز وقت لازم باشد تا آثار آن بیماری که به وسیلهی این مواد ایجاد شده است، بروز نماید.
روایات توصیف کنندهی مشکلات و ابتلائات عمومی، از اتفاقاتی خبر میدهند که بی شباهت به بیوتروریسم نیستند. این در حالی است که تصور عمومی بر این است که دورهی بیماریهای فراگیر و اپیدمی، مانند «طاعون» و «وبا» گذشته است. بررسی اینکه چگونه رژیمهای ستم پیشه، مانند «آمریکا» و رژیم صهیونیستی، الان از این ابزار استفاده میکنند، یا اینکه تا چه میزان و وسعتی بیوتروریسم میتواند آسیب زا باشد، در حوصلهی نوشتار حاضر نیست.
مواد بیولوژیک را به سه دستهی عمده تقسیم میکنند که در میان آنها، تنها دستهی اول است که میتواند کشنده و فاجعه ساز شود. این مواد دارای توانایی زیادی در انتشار و پخش شدن در محیط میباشند و در نتیجه به سرعت سلامتی مردم را تحت تأثیر قرار میدهند؛ به طور مثال عامل بیماری «سیاه زخم» بسیار کشنده است و جزو بیماریهای قابل انتقال بین انسان و حیوان محسوب میشود. اتّفاقی در تأسیسات تولید سلاحهای بیولوژیک در «اتحاد جماهیر شوروی» در سال 1979 م. منجر به آزادسازی باکتری سیاه زخم شد که منجر به مرگ 66 نفر و تعدادی حیوان گردید که دورترین آنها 100 کیلومتر با محل نشت باکتری فاصله داشت.
وسعت بیماریهای بیولوژیک در روایات آخرالزّمان
با جست وجو در روایات آخرالزمان، میتوان مواردی را مشاهده کرد که قاعدتاً باید ناشی از حملات بیولوژیک باشد. حجم اثرگذاری این اپیدمیها چنان گسترده است که در برخی روایات گفته شده تا یک سوم ساکنان زمین را نابود میکند. (2) برای نمونه، امام علی (علیه السلام) فرمودند:«پیشاپیش آمدن قائم (علیه السلام)، مرگ سرخ و سفید و هجوم ملخها، وقت و بی وقت به رنگ خون رخ خواهند داد. مرگ قرمز با شمشیر (و جنگ) به وجود میآید و مرگ سفید «طاعون» است.
در برخی نسخهها آمده که پنج هفتم [و در برخی روایات دیگر] دوسوم مردم به این سبب از بین خواهند رفت! (3)
مشابه این روایت از امام صادق (علیه السلام) را در منابع معتبر و مهمّ مهدویّت میتوان دید که میزان تلفات صرفاً جنگها و طاعون آخرالزمان را پنج هفتم ذکر کردهاند. (4) این روایت مورد توجه منابع متعددی قرار گرفته است. (5) به نحوی که نمیتوان از آن غفلت کرد و باید این تهدید را جدّی گرفت. به تعبیر دیگر، هرچند این رخداد در میان نشانههای حتمی ظهور بیان نشده است، اما با توجه به نحوهی پرداختن منابع مهم و معتبر مهدویت باید برای کاهش آسیبهای ناشی از آن، به طور جدی برنامه ریزی کرد.
در کنار این روایات، باید دو دستهی دیگر از روایات را نیز مدنظر داشت
اوّل: قحطی و گرسنگی فراگیر پیش از ظهور
روایات متعددی به موضوع خوف، گرسنگی و هراس، به عنوان راه ابتلای قطعی مردم و به خصوص شیعیان در آخرالزمان اشاره کردهاند. این روایات غالباً ذیل یا به همراه «آیهی 155 سورهی بقره» مطرح میشوند؛ از جمله روایتی است که از امام صادق (علیه السلام) به محمد بن مسلم فرمودند:«همانا پیش از قیام قائم (علیه السلام) نشانههایی خواهد بود؛ از جمله آزمایش (به گرفتاری) از جانب خدای تعالی برای بندگان با ایمان»
عرض کردم: چه کسی؟ آن آزمایش چیست؟
فرمودند: «همان فرمایش خدای عزّ و جلّ است که: «و حتماً شما را به چیزی (بهاندکی) از ترس و گرسنگی و کاهش در مالها و جانها (عمرها) و فرزندان خواهیم آزمود و بردباران را بشارت ده.»
سپس آن حضرت فرمودند: «حتماً شما را خواهیم آزمود.»
یعنی مؤمنان را «به چیزی از ترس» از پادشاهان فلان خاندان در پایان سلطنتشان و گرسنگی» با گرانی نرخهایشان و «کاستی در مالها»، منظور خراب شدن بازرگانی و کم شدن رشد و سود در آن و «جانها» که حضرت (دربارهی آن) فرمودند: «یعنی مرگ زودرس» و«میوهها» کم شدن باروری آنچه کاشته میشود و کمبود برکت میوهها و محصولات مراد است و «بردباران را بشارت ده» بدان هنگام، به خروج قائم [ع]».
سپس حضرت فرمودند: ای محمد! این تأویل آن است. همانا خدای عزوجل میفرماید: «و تأوییل آن را جز خدا و پایداران در علم کسی نمیداند.» (6)
باز از ایشان نقل شده است که فرمودند:
«ناگزیر باید پیش از آمدن قائم (علیه السلام) سالی باشد که مردم در آن سال گرسنه بمانند و آنان را ترسی سخت از کشتار و کاهش در مالها و کم شدن عمرها و محصولات فرا گیرد که این در کتاب خداوند بسیار آشکار است. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «و شما را حتماً به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و میوهها خواهیم آزمود و بردباران را بشارت ده.» (7)
همچنین جابر جعفی از امام محمدباقر (علیه السلام) دربارهی آیهی یادشده، سؤال میکند و امام (علیه السلام) به ایشان پاسخ میدهند:
«ای جابر! آن دارای معنی خاص و معنی عام است. و امّا وجه خاصی از گرسنگی، در «کوفه» است که خداوند آن را به دشمنان آل محمد (علیه السلام) اختصاص داده و آنان را بدان وسیله نابود میسازد و اما به معنی عام در «شام» واقع میشود که ترس و گرسنگی که [هرگز] نظیر آن گریبانگیرشان نشده، آنان را فرا میگیرد و امّا گرسنگی قبل از قیام قائم (علیه السلام) روی میدهد و ترس پس از قیام قائم (علیه السلام) واقع میشود» (8)
دوم: قحطیهای خاص
برخی روایات به طور مشخص از سه سال یا چند ماه خشکسالی، قحطی و تورم ناشی از آن در آستانه ظهور صحبت کردهاند. امام علی (علیه السلام) فرمودند:«ای حباب به زودی شهری در جنب همین مسجد تو بنا میشود که ستمگران بسیاری در آن باشند و مردمش بلای بزرگی در پیش خواهند داشت. تا آنجا که در هر شب جمعه هفتاد هزار عمل حرام زنا مرتکب میشوند. وقتی ظلم و بلای آنها افزون گردید، راه این مسجد را میبندند. کسی این مسجد را خراب نمیکند، مگر اینکه کافر باشد. سپس آن را دوباره تجدید بنا میکنند. وقتی مسجد را خراب کردند، سه سال مردم را از رفتن به حج منع میکنند و زراعتهای آنها میسوزد و خداوند مردی از اهل «سفح» (9) را بر آنها مسلط میگرداند. او به هیچ شهری وارد نمیشود، مگر آن شهر را خراب میکند و مردم آن را میکشد. سپس بار دیگر هم به سوی آنها برمی گردد. آنگاه مردم آن تا سه سال مبتلا به قحط و غلا [گرانی] میشوند و سختی زیادی به آنها میرسد.» (10)
همچنین در «الزام الناصب» از «دمعة السّاکبة» از اسماء بنت یزید از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمودند: (11)
«پیش از دجال، سه سال (12) خواهد بود: [آسمان] سال اول ثلث باران خود را امساک خواهد کرد. سال دوم، دو ثلث و سال سوم، تمام باران را امساک خواهد کرد تا اینکه هیچ حیوانی از بهائم نماند، مگر اینکه هلاک شود.» (13)
سوم: نویدی در متن ناامیدیها و اخطارها
برخی از اعمال عبادی آثار مادی متحیرکننده و غیر قابل باوری دارند؛ مثلاً در روایات آمده است که مداومت بر غسل جمعه باعث میشود بدن فرد بعد از مرگ دچار پوسیدگی نشود و جاودان بماند. از همین جنس اعمال عبادی میتوان مواردی را یافت که باعث دوری از ابتلا به «طاعون» و بیماریهای مانند آن بشوند. گویا با استناد به این توصیهها و روایات است که وقتی راویان از هلاک دو سوم یا پنج هفتم مردم ابراز نگرانی میکردهاند، امام صادق (علیه السلام) به ایشان میفرموده: «آیا خوشحال نمیشوید که شما جزو آن یک سوم باقی مانده باشید؟» (14)انواع بیماریها و حملات بیولوژیک در روایات آخرالزمان
با دسته بندی روایات نشانههای ظهور میتوان انواع بیماریها و اتفاقاتی را مشاهده کرد که بعید است بتوان آنها را غیربیولوژیک دانست و با احاطه به موضوع بیوتروریسم، به نحو متحیرکننده ای میتوان این روایات را مطالعه نمود. با در نظر گرفتن احتمالی بودن تطبیق محتوای روایات با بیوتروریسم، اهم آنچه را میتوان ناشی از بیوتروریسم و حملات بیولوژیک در روایات آخرالزّمان مشاهده کرد، از این قرارند:1. مرگت سفید: طاعون
مشهورترین بیماری مسری بیان شده در روایات، ابتلای عمومی مردم به «موت ابیض» (سفید) است که ائمه (علیه السلام) از آن، با تعبیر طاعون یاد کردهاند. بعید نیست طاعون کنایه از دیگر بیماریهای بیولوژیک دستهی اول، مانند «آبله»، «سیاه زخم» و ... نیز باشد. علاوه بر آن، روایاتی که به موضوع طاعون در حوادث آخرالزمان پرداختهاند، گاه آن را عمومی و گاه دربارهی برخی اقوام یا سپاهیان خاصی مطرح کردهاند:روایات عمومی دربارهی طاعون
نقل شده است که امام علی (علیه السلام) در خطبه ای، ضمن بیان نشانههای ظهوری که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدهاند، به شیوع طاعونی فراگیر و بزرگ (15) اشاره دارند که تنها یک سوم از مردم، پس از آن حادثه نجات پیدا میکنند. (16) امام محمد باقر (علیه السلام) (17) و امام صادق (علیه السلام) (18) نیز اشاره ای به این طاعون ضمن بیان دیگر نشانهها دارند.روایات دربارهی طاعونهای خاص
منابع و به طور مشخص «فتن ابن حماد»، از دو طاعون خاص در آخرالزمان صحبت کردهاند که از این قرار است:الف. طاعون در میان سپاه ترکها
در کتاب «عصر ظهور» نوشتهی استاد علی کورانی منظور از ترکها، روسها (19) بیان شده است. با در نظر گرفتن این نکته با مراجعه به متن کتاب «فتن ابن حماد» میبینیم که آمده است:«ترکها وارد منطقهی جزیره میشوند و مرکبهایشان را از فرات سیراب میکنند. خداوند آنان را چنان دچار «طاعون» میکند که احدی از آنها زنده نمیمانند.» (20)
ب. طاعونی که با اهل یمن از اهل شام برطرف میشود
همچنین ابن حماد در جای دیگری از کتاب «فتن» خود به نقل از کعب الاحبار میآورد:خداوند متعال شامیان را در جنگ آخرالزمانی آنان با رومیان (غربیان) با دو سپاه هفتاد و هشتاد هزار نفری از یمنیها که غلاف شمشیرهاشان از مسد است، (21) یاری میکند. آنان (یمنیها) میگویند، ما حقیقتاً بندههای خداییم و با دشمنان خدا میجنگیم تا شام را پاکیزه ترین منطقه کنیم و از طاعون و بیماریها و غصّهها خبری نباشد. (22)
البته ضعف شخصیت و روایات کعب الاحبار و فراوانی احادیث جعلی در میان آنچه را که از او نقل شده است، باید در نظر داشته باشیم.
2. جذام و بواسیر
این دو بیماری را هر چند در دورههای مختلف تاریخ میتوان مشاهده کرد، اما زمانی میتوان آن را از نشانههای ظهور و ویژگیهای آخرالزمان دانست که یا فراگیر و عمومی شود یا اشکال خاصی از آن (23) رخ دهد یا اختیاری و دست ساز بودن آن و به عبارتی استفاده از آن در بیوتروریسم مطرح باشد و جلب توجه کند همچنین همانند آنچه دربارهی «طاعون» گفتیم، دربارهی به خصوص «جذام» این احتمال را میتوان قائل شد که ممکن است بیان این بیماری در روایات آخرالزمانی، کنایه از بیماریهای مشابه آن و نه الزاماً خود جذام باشد. امام کاظم (علیه السلام) از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:«پیدایش مرگهای ناگهانی، جذام و بواسیر، از نشانههای نزدیک شدن قیامت و رستاخیز است.» (24)
3. هجوم نامتعارف حشرات: ملخ سرخ
آفت ناشی از هجوم ملخها به مزارع کشاورزی، پدیدهی جدیدی نیست، اما غالباً هرگاه رخ میداده است، در فصل برداشت محصول بوده و در دیگر ایام سال، خبری از هجوم ملخها به میان نمیآمده است. بنا بر آنچه در روایات آخرالزمانی و از جمله در ابتدای نوشتار حاضر دیدیم، در آخرالزمان هجوم ملخها هم از حیث شدت خیلی شاخص شده و جلب توجه میکند، هم تعداد دفعاتش از یک بار فراتر میرود. بعید نیست این دو ناشی از دستکاری ژنتیکی ملخها باشند یا تعدّد حملات بیولوژیک از این جنس، گفتیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:«پیشاپیش قیام قائم (علیه السلام) ظاهر خواهد شد، ملخ سرخ به رنگ خون در دو وقت از سال، یکی در موقع ظهور ملخ و یکی در غیر وقت [آن].» (25)
در میان دسته بندیهای بیوتروریسم، این مورد را میتوان از جمله موارد با منشأ حیوانی دانست. علاوه بر آن، هجوم حشرات به مزارع، همیشه از جمله علل ظهور و بروز قحطی و گرسنگی به شمار میآمده و بعید نیست این هجوم حشرات، بی ارتباط با قحطی و گرسنگی ای که بیان کردیم، نباشد.
4. ظهور آفات نباتی: میوه سوزی، فساد و خرابی فراگیر میوه بر روی درختان
یکی از ابعاد جنگهای بیولوژیک را میتوان در هجوم به درختان و گیاهان جست و جو کرد، آفاتی که سبب از بین رفتن درختان با محصولات آنها شود. هر چقدر این هجوم قوی تر و دقیق تر انجام شده باشد، منشأ و ریشهی آن ناشناخته تر خواهد بود. امروز، متخصصان به دنبال عوامل بیولوژیک سوختن درختهای «جنگل زاگرس» هستند. در روایات، مواردی بیان شده است که میتوان آنها را با قید احتمالی بودن، از این جنس دانست.در روایات بیان کنندهی قحطیهای آخر الزّمان، از تعبیر عجیب سوخت سبزیها و گیاهان (احتَرَقَت خَضرُهُم) سخن به میان آمده است (26) که بی تناسب با موضوع مورد مطالعهی ما در این مقاله نیست. همچنین حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند:
«پیشاپیش قائم (علیه السلام) خرما بر درخت فاسد میشود پس شک نکنید در آن.» (27)
با بررسی مجموعه روایاتی که در مقالهی حاضر دیدیم، این سؤال به ذهن ما خطور میکند که آیا در عرصهی فردی و اجتماعی، برای این فتنهی عظیم آخرالزمان آماده شده ایم؟
پینوشتها:
1. سورهی مائده، آیهی 41.
2. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه ی الکبری، مؤسسه ی البلاغ بیروت (لبنان)، چاپ 1، 1377 ه.ش، ص 163.
3. نعمانی، محمّد بن ابراهیم، الغیبه ی (اللنعمانی)، مکتبه ی الصدوق تهران (ایران)، چاپ 1، 1397 ه.ق، ص 278؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، دارالمفید قم (ایران)، چاپ 1، 1372 ه.ش، ج 2، ص 372؛ طوسی، محمّد بن حسن، الغیبه ی (للطوسی)، مؤسّسه ی المعارف الاسلامیه قم (ایران)، چاپ 3، 1425 ه ق، ص 438؛ علامه محسن امین، أعیان الشیعه، دارالتعارف للمطبوعات بیروت (لبنان)، چاپ 1، 1403 ه.ق، ج 2، ص 79.
4. ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی کمال الدین و تمام النعمه (اسلامیه)، دارالکتب الاسلامیه تهران (ایران)، چاپ 2، 1359 ه.ش، ج 2، ص 655.
5. ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی کمال الدین و تمام النعمه (اسلامیه)، دارالکتاب الاسلامیه تهران (ایران)، چاپ 2، 1359 ه.ش، ج 2، ص 655؛ بهاءالدین نیلی، علی بن عبدالکریم، سرور اهل الایمان فی علامات ظهور صاحب الزمان (عج)، دلیل ما قیام (ایران)، چاپ 1، 1384 ه.ش، ص 308؛ بهاءالدین نیلی، علی بن عبدالکریم، منتخب الأنوار المضینه فی ذکر القائم الحجه (علیه السلام)، مؤسسه الامام الهادی (علیه السلام) قم (ایران)، چاپ 1، 1420ه ق، ص 313؛ حر عاملی، محمدبن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت (لبنان)، چاپ 1، 1425 ه ق، ج 5، ص 352؛ بحرانی،هاشم بن سلیمان، حلیه الابرار فی احوال محمد و آله الاطهار (علیه السلام)، مؤسسه المعارف الاسلامیه قم (ایران)، چاپ 1، 1411 ه ق، ج 5، ص 413؛ مجلسی، باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار الجامعه لدرر أخبار الائمه ی الأطهار دار إحیاء التراث العربی ابی جا]، چاپ 1 ،ج52، ص207؛ جزایری، نعمت الله بن عبدالله، ریاضی الأبرار فی مناقب الائمه الأطهار، مؤسسه التاریخ العربی بیروت (لبنان)، چاپ 1، 1427 ه ق، ج3، ص 168 و...
6. نعمانی، الغیبه، ص 250.
7. همان، ص 251.
8. همان.
9. نام منطقه ای از عراق.
10. بحار الانوار، ج 52، ص 219.
11. الزام الناصب، ج 2، ص 112.
12. البته محققانی مانند مرحوم آیت الله خراسانی تأملاتی دربارهی عدد 3 سال در این روایت دارند و نوشتهاند: این حدیث اگرچه از جهت اصل خشکی و قحطی موافق با تفسیر آیه پیش است، اما از جهت کیفیت و خصوصیت سه سال و خشکی تا این حد، چون حدیث از موثّقات نیست، چندان اطمینانی به تحقیق این خصوصیت نیست، پس اگر موافق نشد مستند به ضعف راوی است نه کذب خبر، به علاوه این امور از حتمیات نیست (خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر (عج)، نوررالکتاب و ضامن آهو مشهد مقدّس (ایران)، چاپ 1، 1388 ه.ش، ص 177).»
13. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص218؛ یزدی حائری، الزام الناصب، ج 2، ص 106 و...
14. کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص656: أبا عَبدالله ع یقول لایكون هذا الأمرُ حَتى یذهب ثلث [ثلثا] الناس فقیل له إذا ذهب ثلث (ثلثا] الناس فَمَا یَبقى فقال ع أمّا ترضؤنَ أن تكونوا الثلت الباقى.
15. نعمانی، الغیبه ی، صص 147 و 278.
16. خصیبی، الهدایه الکبری، ص 162.
17. نعمانی، الغیبهی، ص 234؛ مقدّسی شافعی سلمی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مسجد مقدس جمکران قم (ایران)، چاپ 3، 1428 ه.ق، ص 97؛ حلی، حسن بن سلیمان، مختصر البصائر، جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم، مؤسسه النشر الاسلامی قم (ایران)، چاپ 1، 1379 ه.ش، ص 495 و ...
18. نعمانی، الغیبه ی، ص 289.
19. به نظر ما منظور از ترکها در روایات جنبش خجسته ظهور حضرت، روسها و اطرافیان آنان از ملتهای اروپای شرقی هستند. انان گرچه از لحاظ تاریخی مسیحی اند و از ملتهای مستعمرهی امپراطوری روم به شمار میروند، تا جایی که مدّعی وراثت آنها شده و شاهان خود را مانند آلمانیها و غیر آنها، قیصر (سزار) نامیدهاند؛ لیکن آنان اولاً: از قبیلههای گوناگون منطقه شرق آسیا، اروپا هستند که در زبان روایات و تاریخ، به «قبیلهها و ملتهای ترک» نامیده شدهاند و این نام علاوه بر ترکهای ترکیه و ایران، شامل قبیلههای تاتار و مغول و بلغارستان و روسیه و غیر آنان نیز میگردد.
دوّم اینکه: مسیحیت، اخیراً به آنها سرایت نموده و اصاله در بین آنان رایج نبوده، بلکه به صورت یک قشر سطحی درآمده و بدتر از وضع آنان، در میان ملتهای اروپای غربی وجود دارد، چرا که مادی گرایی شرک آمیز آنان چیره گشته و شاید به همین دلیل است که تسلیم نظریه کمونیسم مادی گرا و الحادی شده و در برابر نفوذ آن، مقاومت نکردند.
سوم اینکه: روایات مربوط به جنبش ترکان علیه مسلمانان، اگرچه پاره ای از آنها بر یورش ترکهای مغول و تاخت و تاز آنها به سرزمین ما در قرن هفتم هجری منطبق میگردد.
اما برخی از آن روایات، حرکتهای آنان را که به حوادث ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) متصل میگردد و همچنین همکاری آنها با رومیان علیه ما و اختلاف شان با یکدیگر در همان زمان را بیان میکند و این ماجرا جز بر روسها منطبق نگشته و یا اینکه اگر قضیه به درازا کشیده شود، بر وارثان دولت آنها از اقوامی که ریشه و تبار ترکی دارند در روسیه و اروپای شرقی، منطبق است. (کورانی، علی، عصر ظهور، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، شرکت چاپ و نشر بین المللی تهران (ایران)، چاپ 6، 1382 ه.ش، صص 61-62)
20. نعیم بن حماد، الفتن (ابن حماد)، دارالکتاب العلمیهی بیروت (لبنان)، چاپ 2، 1423ه.ق، صص 145 و 458؛ ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنان فی التعریف بالفتن، مؤسسه فرهنگی صاحب الامر (عج) قم (ایران)، چاپ 1، 1416 ه.ق، صص 98 و 190. ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن فی ظهور الغایب المنتظر (عج)، الشریف الرضی قم (ایران)، چاپ 5، 1398 ه.ق، صص 40 و 90.
21. کمربندی که از شاخه نخل بافته میشود.
22. ابن حماد، الفتن، ص 324.
23. مثلاً مانند آنچه دشمنان و رقبا به ناگاه و به سرعت بر سرعت یوشچنکو در اوکراین آوردند.
24. یزدی حائری، علی بن زین العابدین، الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب (عج)، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت (لبنان)، چاپ 1، 1422 ه.ق، ج 2، ص 104.
25. نعمانی، الغیبه ی، ص 178؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج 2، ص 372؛ شیخ طوسی، الغیبه ی، ص 438.
26. علّامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 218؛ یزدی حائری، الزام النّاصب، ج 2، ص 106 و...
27. طوسی، الغیبة (لطوسی)، ص 449.
واحد پژوهش مؤسّسه ی فرهنگی موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ (1394)، بیوتروریسم، تهران: هلال، چاپ اوّل.
/ج