مقدمه
تعریف واژهی بیوتروریسم در عصر حاضر متفاوت از تعریفی است که سیاستمداران دهههای قبلی از آن داشتند. اگر به تاریخچهی بیوتروریسم و اقدامات بیوتروریستی تاریخی، مانند استفادهی «ایتالیا» از عامل تب زرد در «اتیوپی» و بروز اپیدمی در آن کشور در سال 1960م، استفادهی «شوروی» سابق از باران زرد (مایکوتوکسین) علیه شورشیان محلی در سال 1976م، انفجار مرکز تحقیقاتی شهر «سوردلاسکا روسیه» و شیوع عامل سیاه زخم در سال 1979 م.، استفادهی رژیم جعلی صهیونیستی از عوامل تب زا علیه فلسطینیان در سال 1982 م.، اسپری کردن گاز سارین در مترو «ژاپن» در سال 1995 م. و... نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که مبنای تعریف بیوتروریسم، همین استفادههای معمول از عوامل بیولوژیک و توکسینهای آنها برای از بین بردن دشمن و ایجاد جو روانی بوده است.این امر (بیوتروریسم)، تا سالهای قبل به وسیلهی شیوههای آشکار و تا حدّی سنتی به وقوع میپیوسته است. اقدامات بیوتروریستی در جنگها در دهههای آخر قرن بیستم، همگی برای از بین بردن نیروی انسانی یا تضعیف آن بوده است. بر همین اساس، تعریفی که از بیوتروریسم ارائه میشود نیز بر پایهی همین امور قرار داده شده است. تعریف عمومی بیوتروریسم، ارعاب و ترساندن مردم یک کشور با استفادهی وحشیانه از عوامل بیولوژیک میباشد؛ اما آیا این تعریف با مصداقهای امروز بیوتروریسم نیز مطابقت دارد؟ به عبارت دیگر، نقش بیوتکنولوژی و پیشرفتهای علمی در این زمینه مانند تنوع زیستی، پروژهی توالی یابی ژنوم انسان و سایر موجودات، مهندسی ژنتیک و دست ورزی ژنها، نانوتکنولوژی، بیوانفورماتیک و... چیست و این پیشرفتها در خدمت چه کسانی قرار گرفته است؟ پاسخ به این سؤالات از اسرار بیوتروریسم نوین در عصر حاضر پرده بر میدارد. اسراری که مستکبران عالم به وقاحت هر چه تمام تر و به صورت کاملاً پنهان و دور از اذهان عمومی در حال انجام آن هستند. بر همین اساس، بیوتروریسم در عصر حاضر تعریفی جدید و متفاوت خواهد داشت. این تعریف بنا به اقدامات اخیر قدرتهای مستکبر ارائه شده و سعی بر آن است تا همهی ابعاد موضوع، به ویژه زوایای جدید از این اقدامات بیوتروریستى را موشکافانه مورد بررسی قرار دهد. این تعریف به چهار بخش کلی تقسیم شده که در زیر به اختصار توضیح داده میشود:
بخش اول: کشتن فرد یا افراد به صورت خاموش با شیوههای بیولوژیک، شیمیایی و رادیواکتیوی
هر چند نام تروریسم با استفاده از عوامل شیمیایی، میکروبی و رادیواکتیو، تروریسم نوین The New Terrorism گذارده شده است، لیکن با تعریف فوق از تروریسم، کلمهی نوین چندان کلمهی مناسبی نخواهد بود؛ به عنوان مثال استفاده از شمشیر آخته با زهر توسط ابن ملجم یا استفاده از انواع زهر توسط خلفای جور عباسی برای ترور ائمهی اطهار(علیه السلام)، قدمتی به قدمت تاریخ اسلام دارد، اما با توجه به اینکه انواع عوامل شیمیایی، بیولوژیکی و پرتوی در قرن گذشته، سنتز، استخراج یا به طور سیستماتیک به کار رفتهاند، این عوامل را نوین مینامند. سهم این بخش در تعریف بیوتروریسم هر چند جزیی است، اما تأثیرات مهم و حیاتی آن را همواره در تاریخ سیاسی جهان مشاهده مینماییم. اینچنین اقدامات در قرن بیستم به صورت صنعتی تر و حریر پیش گرفته شده و در حال حاضر نیز بسیاری از مراکز تحقیقاتی دنیا در زیر پوششهای مختلف، روی انواع شیوههای آن کار میکنند. از سال 1956 م. تا به حال، 76 مورد ترور شخصیتها توسط رژیم صهیونیستی به طور رسمی به ثبت رسیده است که از این تعداد، تنها 3 مورد به شیوهی بیوتروریسم بوده است؛ترور ودیع حدّاد با خوراندن شکلات مسموم در سال 1978 م.، ترور نافرجام خالد مشعل با اسپری کردن مادهی فنتانیل در گوشی او در «اردن» در سال 1997 م. که با دستگیری عوامل «موساد»، پادزهر آن به اردن تحویل داده شد و ترور محمود المبحوح با تزریق مادّهی فلج کننده و خفه کردن با بالش در هتل «دبی» در سال 2010 م.، اقدامات بیوتروریستیای بوده است که به طور رسمی، اسرائیل آنها را قبول کرده است؛ اما بسیاری از اقدامات بیوتروریستی با توجه به ماهیت عوامل بیولوژیک ناشناخته میماند.
به غیراز اسرائیل، اقدامات بیوتروریستی توسط دیگر کشورهای سلطه جو صورت گرفته است؛ ترور آیت الله ربانی املشی با موادّ سرطان زا توسط تیم مهدیهاشمی که در ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری فعال بودند، ترور آیت الله سیّدعبدالعزیز حکیم با قهوه ی مسموم به تالیوم در ضیافت شام عبدالله اردنی، ترور مجید شریف در ماجرای قتلهای زنجیرهای با آمپول پتاس توسط تیم مهرداد (صادق) علی خانی در سال 1377 ه ش.، ترور یاسر عرفات به وسیلهی آلوده کردن البسهی او با پلونیوم 210 (مادهای رادیواکتیو) توسط تشکیلات خودگردان و محمّد دحلان، ترور ویکتوریوشچنکو با دیوکسین توسط گروههای مخالف، ترور الکساندرلیتویننکو جاسوس «روسیه» در «انگلیس» با پلونیوم 210 توسط «ک.گ.ب»، ترور فیدل کاسترو به شیوههای گوناگون توسط «سازمان سیا» و ترور نلسون ماندلا با تالیوم توسط ماموران امنیتی «آفریقای جنوبی» از جمله اقداماتی است که در زمرهی تروریسم نوین طبقه بندی میشود.
به نظر، بیوتروریسم شیوهای مناسب برای حذف شخصیتها به صورت خاموش و نرم میباشد، اما به کار بردن این شیوه برای ترور شخصیتها به دلائل مختلف، از درصد کمتری در مقایسه با ترورهای خشن برخوردار است.(1)
اما نکتهی دیگری که لازم است به آن توجه شود، این است که در واقع هدف ترور با بیوترور، یکی است. به عبارت دیگر، فرقی بین ترورهایی که با بمب و اسلحه صورت میگیرد با ترورهایی که با سیمهای مختلف انجام میگیرد، از لحاظ هدف نیست. فقط تنها مزیت این نوع ترور این است که در برخی موارد، میتوان از عاملی استفاده نمود که تدریجاً به کشته شدن فرد بیانجامد و از این بابت جو رسانهای و نارضایتی اذهان عمومی را در پی نخواهد داشت؛ مثلاً در ماجرای کشته شدن آیت الله ربانی املشی، اگر اعترافات مهدیهاشمی نبود، هیچگاه تروریستی بودن ماجرا فاش نمیشد و دلیل مریضی ایشان طبیعی قلمداد میشد. همچنین در ماجرای یاسر عرفات نیز چند سال بعد از فوت و آزمایشهای دقیق روی کلاه و لباسهای او مشخّص شد، لباسها آلوده به ماده ی رادیواکتیوی است.
بخش دوم: استفاده از بیو تروریسم به عنوان سلاح جنگی یا BioWeapon
سلاحهای بیولوژیک، عمدتاً همان سلاحهایی هستند که در عملیاتهای نظامی مورد استفاده قرار میگیرند. تنها تفاوت در این سلاحها این است که به جای موادّ منفجره از عوامل بیولوژیک استفاده میشود که با انفجار سلاح، این عوامل در هوا، به صورت آئروسل و در آب، به صورت قطرههای ریز پخش میشوند. رعایت نکاتی مانند کنترل و تنظیم گرمای انفجارو همچنین کنترل و تنظیم موج انفجار الزامی است تا به وسیله آن، عوامل بیولوژیک از بین نروند. نقطهی تمایز مهم پس از انفجار این است که این سلاحها بو و رنگ خاصی نداشته و اثر آنها هم تا مدتها میتواند در محیط باقی بماند. برحسب کاربرد سلاحهای بیولوژیک، این سلاحها به دو دسته تقسیم میشوند:دستهی اول سلاحهایی هستند که در جنگ استفاده میشوند و هدف از آنها ناتوان ساختن طولانی مدت نیروی دشمن است. در این سلاحها، از عوامل بیماری زای عفونی استفاده میشود که باعث بیماریهای گوناگون میگردد.(2)
دستهی دوم سلاحهایی هستند که بیشتر در شورشها و اغتشاشات استفاده میشود و هدف آنها ناتوان ساختن کوتاه مدت افراد مورد نظر میباشد. این سلاحها بیشتر حاوی موادّ شیمیایی هستند که به راحتی در فضا پخش و سبب اختلالات روانی در نیروی دشمن میشوند.
از جمله موادی که در این سلاحها به کار میرود میتوان به بی حسی کنندهها، ناراحت کنندهها، فلج کنندهها، فعال کنندههای جنسی، روان گردانها، آرام کنندهها و خواب آورها اشاره کرد.(3) بنابراین با به کاربردن این نوع سلاحهای ناتوان کننده، بدون آنکه کوچک ترین علامتی داشته باشد، میتوان باعث کند شدن نیروی عملیاتی دشمن شده و از ضربههای احتمالی و سرعتی دشمن کاست. همچنین در اغتشاشها یا برای دستگیری زندهی افراد نیز میتوان از این سلاحها استفاده نمود.
نکتهای که لازم است تذکر داده شود، این است که اگر دشمن سلاحی خاصی را طراحی میکند و آن را میسازد، قبل از آن، حتماً به فکر طراحی پاد و ضدّ آن بوده است. به عبارت دیگر، دشمن همیشه به فکر دفاع خود نیز هست؛ چرا که امکان میدهد زمانی این سلاح، به دست طرف مقابل قرار بگیرد و از آن سلاح علیه خود او استفاده کند. بنابراین همیشه قبل از طراحی سلاح ابتدا ضد آن ساخته میشود و سپس به ساخت خود سلاح اقدام مینمایند.
بخش سوم: استفاده از عوامل بیولوژیک برای تخریب
میکروارگانیسمها (موجودات زنده ذره بینی، مانند باکتریها و قارچهای تک سلولی و...) مهم ترین مصرف کنندگان و تجزیه کنندگان طبیعت میباشند و بیشتر آنها از این طریق، انرژی خود را کسب میکنند. میکروارگانیسمها با توانایی آنزیمی فوق العادهای که دارند، قادر هستند بسیاری از موادی که جزو موادّ ساخت تجزیه پذیر هستند، تجزیه کنند. از طرف دیگر، بنا به گفتهی دانشمندان میکروبیولوژیست دنیا، تنها کمتر از یک درصد کل میکروارگانیسمهای دنیا شناخته شدهاند و 99% آنها هنوز ناشناخته هستند. بنابراین راه برای میکروارگانیسمهای دنیا تا قرنهای بعد باز است و آنها هستند که سرنوشت کره خاکی را رقم خواهند زد. امروزه از بسیاری از آنزیمهای میکروبی در صنایع مختلف آرایشی، بهداشتی، نساجی، آهارزنی، صنایع فولاد، نفت، هیدروکربنهای مختلف و... استفادههای صنعتی میشود؛ به علاوه قابلیت سازش ژنتیکی در آنها تقریباً تجزیه و تغییر هرنوع ماده را امکان پذیر ساخته است و با دست کاریهایی که انسان انجام داده است، قدرت آنها چندین برابر میکند؛ مثلا با روشهای بهسازی میکروارگانیسمها، تولید پنی سیلین از قارچ پنی سیلیوم از ابتدای کشف تا به حال، 50000 برابر شده است. افزایش تولید یا عملکرد یک موجود زنده را بهسازی آن موجود مینامند که در جهان صنعتی امروز، سرمایههای کلانی روی بهسازی سوژهها در حال انجام میباشد. همان طور که گفته شد، میکروارگانیسمها قادر به تجزیهی طیف مختلفی از موادّ میباشند که شامل موادّ فلزی و غیرفلزی میشود. تجزیهی برخی از آنها در مباحث امنیتی، دفاعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تجزیهی فلزهایی همچون آهن، تیتانیوم، مس، اورانیوم و... در این بحث قرار دارند.(4) مکانیسم اثر آنها به دلیل اختصاصی نبودن آنزیمهای آنها برای مادّهای خاصّ، طیف موادّی را که تجزیه میکنند، گسترده تر کرده است. آنزیمهای آنها به وسیلهی فرآیندهای اکسیداسیون و کاهش روی فلزها اثر میکنند و به اصطلاح باعث زنگ زدگی آنها میشوند. تغییر ماهیت ماده در بسیاری از موارد، حائظ اهمّیت میباشد؛ زیرا دیگر کارایی پیشین را از دست داده و از طرف دیگر، هزینههای اضافی را تحمیل میکند.دستهی دوم، میکروار نیسمهایی هستند که روی موادّ غیرفلزی اثر دارند. تجزیهی موادی، مانند نفت، رزین، بتن، رنگ، آسفالت،TNT و... از جمله موادی هستند که در حوزههای امنیتی میتوان از آنها بهره برداری نمود.(5) تجزیهی این موادّ از دو جنبه میتواند اهمیت داشته باشد؛ اولاً یا به صورت عام و کلی است و سبب تحمیلی هزینههای اضافی بر کشور شده، موجبات نارضایتی مردم و جامعه را از دولت سبب میشود که همین امر یکی از تهدیدهای اقتصادی علیه کشور است؛ مثلاً خوردگیهای لولههای بتنی، رنگهای پایه پلها و از بین رفتن آسفالتها در مدتی بسیار کمتر از موعد مقرر، میتواند مصادیقی از حملات بیولوژیک در حوزهی صنعتی در کشور باشد؛ ثانیاً میتواند به طور خاص، در صنایع استراتژیک کشور مورد استفاده قرار بگیرد؛ مثلاً رزین به عنوان ضد رادار در هواپیماهای رادارگریز مورد استفاده قرار میگیرد که با تجزیهی رزین توسط میکروارگانیسمها، بدون آنکه کسی متوجه باشد، هواپیما از حالت رادارگریزی خارج شده و به راحتی میتوان آن را شناسایی نمود.
مصداق بارز این نمونهها در خبرهای عمومی و حتی پنهان وجود ندارد؛ زیرا نمونههای فوق را به راحتی نمیتوان اثبات کرد. این امر به دو دلیل میباشد. اولاً این تغییرات و تبدیلها به صورت طبیعی است و گاهی در طبیعت نیز اینچنین تغییرات و تبدیلاتی انجام میشود. برای همین، ظن اینکه این تغییرات توسط گروه خاصی جهت داده شده است، از دید بسیاری از افراد توهم توطئه پنداشته میشود؛ ثانیاً این تغییرات به صورت کاملاً تدریجی و در طیّ زمان، مثلاً یک یا دو سال انجام میپذیرد؛ زیرا با حافظهی تاریخی ضعیف، به راحتی میتوان از آن اقدامات چشم پوشی نمود و همچنین در اکثر موارد، گمان مسئولان و نیروهای کشور این است که یا کارشناسی لازم انجام نشده یا موادّ اولیه مشکل داشته است و در نهایت بر اساس اعتقادات غلط، موضوع را به سرنوشت و قسمت میسپارند. این دو دلیل باعث میشود نتوان عاملی یا عاملان این حملات را شناسایی نمود؛ اما با رویکرد امنیتی به قضیه نگاه کردن و رصد مقالههای روز دنیا در حوزههای مختلف و پروژههایی که مراکز تحقیقاتی خاص، مانند «نیس زیونا» و... انجام میدهند، میتوان به این تهدیدات بالقوه پی برد؛ مثلاً میکروارگانیسمی وجود دارد که با مصرف هیدورکربنهایی، مانند نفت و بنزین میتواند هیدروژن تولید کند. این کشف جدید علمی در نگاه بسیاری، میتواند سبب تولید گاز هیدروژن در صنعت شود؛ اما اگر با نگاه امنیتی به قضیه بنگریم، اهمیت قضیه چندین برابر میشود. تولید هیدروژن از تجزیه هیدروکربنها، از آنجایی مهم است که بدانیم غلظت هیدروژن در 5%، به شدت انفجاری است. به وسیله این میکروارگانیسم و با تجزیه بنزین یا نفت درون خودرو یا هواپیمایی به مدت چند ساعت، هیدروژن تولید شده به غلظت مورد نظر میرسد و انفجار به وقوع میپیوندد. نکته مهم تر این است که انفجار، درون باک به وجود آمده و هیچ گونه شاهد و مدرکی مبنی بر خرابکاری و ... نمیتوان پیدا کرد و انفجار بر اثر نقص فنی و... گزارش خواهد شد.(6)
بخش چهارم: بیو تروریسم کشاورزی یا Agro TerTOrism
Agro Terrorism یکی از جدی ترین و مهم ترین جنگهایی است که در انجام گرفته در قبل از انقلاب، دو مورد حملهی آگروتروریستی در «ایران» صورت گرفته است؛ ولی این آمار بعد از انقلاب، 32 مرتبه بوده است؛ البته باید به این عدد آمارهایی را که از سیستم مانیتورینگ کشور خارج است نیز اضافه نمود. نمونههایی از این حملات در ادامه ذکر خواهد شد.هدف اصلی بیوتروریسم کشاورزی به خطر انداختن امنیت زنجیرهی غذایی کشور میباشد. موضوع امنیت زنجیرهی غذایی، بسیار گسترده است شامل سلامت انسان، گیاهان و مزارع، احشام، طیور و... میباشد.
به طور کلی، هر عاملی که سبب تخریب اکوسیستمها، کاهش تولید محصولات گیاهی و دامی، آلوده شدن محصولات آنها، سبب پخش و شیوع عوامل بیماری زا توسط گیاهان و احشام و محصولات آنها بشود، امنیت زنجیره غذایی جامعه را به خطر انداخته و به عنوان نوعی اقدام آگروتروریستی طبقه بندی میشود. در چند سال اخیر، اقدامات زیادی در این حوزه انجام شده است که به اختصار ذکر میگردد:
پروژهیهارپ HAARP که به طور ویژه توسط «ایالات متحده» در حال برنامه ریزی و انجام است، یکی از مرموزترین پروژههایی است که تا به حال در دنیا انجام گرفته است.هارپ مخفف High Frequency Active Auroral Research Program است که پژوهش در مورد لایهی یونوسفر و معادن زیرزمینی، با استفاده از امواج رادیویی، اصلی ترین کار این پروژه میباشد. در حال حاضر، بیش از 180 برج آنتی آلومینیومی به ارتفاع 23/50 متر بر روی زمینی به مساحت 23000 متر مربع وجود دارد. مکانیسم آن بدین صورت است که با فرستادن امواجی با فرکانس 1 تا 20 هرتس به لایهی یونوسفر، برگشت این امواج به زمین میتواند تا عمق 35 کیلومتری نفوذ کنند که در برخی حوادث طبیعی تأثیر دارند. در ماجرای زلزلهی «سیچوان» (Sichuan) «چین» در سال 2008 م سی دقیقه قبل از زلزله، واکنش گداختگی آیونوسفیر در آسمان مشاهده میشد و در پی آن، زلزلهی هولناک 8 ریشتری در آنجا به وقوع پیوست. شواهدی موجود است که بسیاری از سونامیها، خشکسالیها، فعال شدن آتشفشانها، سیلها، طوفانهایی، نظیر طوفان «کاترینا» در «نیواورلئان» (New Orleans) و طوفان «گانو عمان» و زلزلهی «هائیتی» توسط این امواج انجام و در این پروژه طرح ریزی شده است. از قابلیتهای دیگر این پروژه فرستادن این امواج با فرکانس خاص روی شهرها است که از طریق آن میتوانند برخی اختلالات روانی، نظیر غش و وهم را در انسانها و حیوانات القا نمایند. همچنین با فرستادن امواج با فرکانس خاص میتوانند روی گیاهان یک منطقه تأثیر بگذارند و باعث تخریب اکوسیستم آن منطقه بشوند.(7) شاید بتوان گفت که اصلی ترین خطر این پروژهها، کاهش تنوع زیستی یک منطقه است. کاهش تنوع زیستی، تبعات زیادی، مانند کاهش تولید محصولات و انقراض گونههای با ارزش را به دنبال خواهد داشت که در حوزههای اقتصادی، پزشکی و اشتغال دارای اهمیت بسیار هستند.
جدا از فعالیتهای کشورهای بیگانه برای تخریب اکوسیستم یک منطقه و نابودی برخی گونههای با ارزش، در برخی موارد، عوامل داخلی نیز این نتایج را به دنبال خواهد داشت. نگاه علمی و ارزشی به بیابان در کشور ما با نگاهی که کشورهای بزرگ دنیا دارند، بسیار متفاوت است. از نظر دانشمندان زیست شناسی، بسیاری از ذخیرههای ژنی دارای ارزشهای ویژه به دلیل شرایط بیابان، در آنجا جمع شده است. این ذخیرهی ژنی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است و همین ژنها پایه بسیاری از تحولات در جامعهی آنها میباشد؛ اما نگاهی که تا به حال به بیابان و کویر داشته ایم، نگاهی عامیانه و ساده انگارانه است که در برخی موارد، سبب نابودی منابع میشود. متأسفانه اکثر مانورهای نظامی کشور در کویر انجام میگیرد. این بی توجهی به ذخیرههای ژنی کشور سبب شده است تا اخیراً یکی از گونههای با ارزش نامی که در تاکسونومی جدید بسیار مورد اهمیت میباشد، از بین برود. این حالی است که کشورهای پیشرفته دنیا، مانورهای خود را در «خاورمیانه»، «آفریقا» و کشورهای جهان سوم، به صورت مشترک برگزار میکنند تا با این کار حداقل دو هدف را پی گرفته باشند. یکی اینکه اکوسیستمهای کشور خود را مورد آسیب قرار ندهند و دوم اینکه سبب تخریب اکوسیستمهای مناطق دیگر شوند. از دید نگارنده، شاید برخی از این مانورهایی که به صورت اشتراکی برگزار میگردد، عامدانه طراحی شده باشند. خاورمیانه و به خصوص منطقهی «ایران»، «ترکیه»، «سوریه»، «اردن» و حوالی آن، یکی از نقاط از نظر تنوع زیستی در دنیا میباشد که این نقاط به HotSpot معروف شدهاند. (مهم ترین موضوع در باب تنوع زیستی که مسئولان در حال حاضر، باید به آن توجه کنند، گیاهان دارویی است).
تهدید دیگر مربوط به تضعیف توانایی تولید محصولات، توسط گیاهان و احشام مسی باشد. ورود آفت به کشور از طریق واردات بذرهای آلوده، واردات بذرهایی که نابارور هستند، واردات بذرهایی که از لحاظ ژنتیکی تغییر یافتهاند یا دارا یا فاقد مادهای خاصی هستند، واردات احشام آلوده بیماریهای خاص و... از مواردی است که تولیدات داخلی را به صورت جدى مورد تهدید قرار داده است. در ماجرایی که یک سال بعد از خودکفایی واردات گندم اوج گرفت، موجبات نارضایتی عمومی و به ویژه کشاورزان را در پی داشت و هزینههای زیادی را بر کشور تحمیل نمود. با تحقیقاتی که صورت گرفت، مشخص شد مسبب آن، آفتی است که از کشور «پاکستان» وارد کشور شده و روی مزارع غرب کشور اثر میگذارد و در آن سال، قسمت عمدهی مزارع غرب را آلوده نمود. در مرحلهی بعدی مشخص شد دانشمندی پاکستانی روی این آفت کار میکرده که تحصیلات خود را در «اورشلیم» گذرانده بوده است. نکتهی دیگر این است که بسیاری از حملات، در حین بحرانها صورت میگیرد. در آن سال، کشور نیاز شدید به گندم داشت و این خود به معنی آسیب میباشد؛ زیرا در نیازمندی شدید از بسیاری از مسائل امنیتی چشم پوشی خواهد شد. در مورد دیگر، بسیار جالب است که بدانیم دانشمندی یهودی به نام زوهاری در چند سال اخیر، روی علفهای هرز ایران کار نموده است و در حال حاضر، فهرست کامل علفهای هرز «ایران» را دارد. اینکه یک دانشمند یهودی روی علفهای هرز ایران کار میکند، از دید امنیتی چقدر ممکن است سبب تهدید باشد، به مسئولان امر بستگی دارد؛ اما ذکر این نکته کافی است که دشمن در زمینههای علمی، مانند زمینههای نظامی و امنیتی، با شمشیر آخته به مصاف نمیآید.
تهدید دیگر در بحث آگروتروریسم، کودهای جدیدی هستند که قابلیت عوض کردن ساختار خاک را دارند و از این طریق، تولیدات گیاهی را کاهش میدهند. همچنین با از بین رفتن میکروارگانیسمهای همزیست گیاهان که تولیدات گیاهان، وابسته به حضور آنهاست، سبب کاهش تولید در گیاهان و تخریب اکوسیستمها میشود. امروز به نام مهندسی ژنتیک و اصلاح بذر، یک سری بذرهایی به کشور وارد میشود که مادهای خاص در آن حذف یا اضافه شده است. در حال حاضر، مانیتورینگ جزء به جزء محصولات وارداتی، در کشور انجام نمیگیرد و همین، عاملی برای نتیجه بخش بودن تهدیدات در این زمینه میباشد.
تهدید دیگر، در امر واردات گوشت است. به طور کلی، گوشت منبع بسیاری از باکتریها و ویروسهاست که از طریق واردات، این میکروبها میتوانند وارد کشور و باعث آلوده کردن احشام و در برخی موارد، مردم کشور شود. تب کونگو، ویروس آنفلوانزای مرغی و سارس از مواردی بودند که میتوانست به اپیدمی تبدیل شده و از این طریق، بخش مهمی از نیروی انسانی، فکری و تجهیزات کشور را به آن متوجّه سازد.
یکی از تهدیدات مهم در بحث آگروتروریسم، تنوع زیستی یا BloDiversity است. این رشته در حال حاضر یکی از امنیتی ترین رشتههای زیست شناسی در جهان محسوب میشود و شاهد آن این است که پذیرش دانشجو در این رشته از کشورهای جهان سوم، به ویژه «ایران» به هیچ وجه صورت نمیگیرد. این در حالی است که بیشترین بودجهها در زیست شناسی به این بخش اختصاص داده شده است. در واقع، گوناگونی درون و بین موجودات زنده یک منطقه را تنوع زیستی آن منطقه میدانند؛ تنوع زیستی بالا، یعنی ژنهای متنوّع بالا که این سبب افزایش تولید، افزایش کیفیت محصول و افزایش مقاومت در برابر آفتها میشود. این تنوع زیستی در طول زمانهای بسیار طولانی شکل گرفته است و هرگونه دستکاری انسان در آن، سبب تغییر و تخریب چرخههای زیستی در موجودات یک اکوسیستم میشود که تأثیرات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت؛ برای نمونه، میتوان به شالیزارهای شمال کشور اشاره نمود که با وارد کردن سرخس آزولا توسط محقّق داخلی از «ژاپن»، نابودی شالیزارها و تبدیل آنها به مرداب را سبب شده است. سرخس آزولا در ژاپن، باعث عدم نیازمندی برنج به کود نیترات میشود و بازده تولید را چند برابر میکند؛ اما در آنجا، حشرهای وجود دارد که با خوردن سرخس باعث کنترل جمعیت آن میشود. عدم توانایی برای جلوگیری از رشد این سرخس در مزارع شمال و در حقیقت متفاوت بودن زیست بوم ان منطقه با منطقه شمال و عدم توجه به تنوع زیستی هر منطقه سبب شده است که تولید داخل به شدت تحت تأثیر قرار بگیرد.
تنوع زیستی از جنبههای مختلفی مورد اهمیت میباشد که در اینجا، تنها به دو مورد بسنده میشود:
اولاً تنوع زیستی بالا سبب تولید بالاتر میشود. امروزه مسئلهی تضمین غذا و تولید، یکی از مهم ترین مسائلی است که در جهان وجود دارد. درآمد سالانهی یکی از گیاهان دارویی «چین» به نام جین سینگ تقریباًن نصف درآمد سالانهی ایران در فروش نفت میباشد. ایران از لحاظ گیاهان دارویی، یکی از داغ ترین نقاط از لحاظ تنوع زیستی میباشد. این تنوع زیستی بالا میتواند به تولید محصولات متنوّع تر و همچنین افزایش تولیدات بینجامد. به دست آوردن ثروت و درآمد، یکی از مهم ترین جنبههای علوم پایه در جهان میباشد که همیشه در صحبتهای مقام معظم رهبری نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است.
ثانیاً تنوع زیستی منبعی برای دانش بشر امروز تلقی میشود. دانش بیوتکنولوژی و کار روی ژنها در آینده، با نداشتن منبع کافی از ژنوم، مانند داشتن دانش مناسب در مورد نفت است، اما ذخیرهی نفتی موجود نباشد اخیراً قانونی به تصویب کشورهای جهان رسیده است مبنی بر اینکه هر کسی که ژنوم یک موجود زنده را توالی یابی نمود مالکیت آن موجود زنده را بر عهده خواهد داشت.
این قانون، با این قانون باعث شده است تا کشور «هند»، تجارت خون را به کلی قطع کند؛ زیرا با این تجارت و قانون مصوب شده، مالکیت تمامی خونهای فروخته شده را از دست میداد. هند بزرگترین کشوری است که از راه تجارت خون سود هنگفتی را به دست میآورد. این در حالی است که به دلیل نبود قوانین مناسب در کشور ما، گونههای گیاهی، جانوری و میکروبی بسیاری برای توالی یابی شدن به خارج از کشور میرود. حتی بسیاری از دانشجویان ما با همراهی اساتید برای چاپ مقالهی خود در ژورنالهای خارجی، اقدام به فرستادن گونههای خود به خارج از کشور میکنند.
در موضوع بیوتروریسم، با پیگیری دو راهکار میتوان بسیاری از این آسیبها را خنثی و از وقوع بسیاری جلوگیری نمود. راهکار اول، آموزش جامعه میباشد. این آموزش باید طوری طراحی شود که از عام ترین فرد جامعه تا مقام اول کشور، بسته به موقعیت و جایگاه خود، از آن مطلع شده و شیوههای مقابله با آن را بشناسند؛ مثلاً در بحث آگروتروریسم اگر آفتی خاص مزرعهای را درگیر کرد، کشاورز آن را به اطلاع مسئولان برساند تا به طور کامل بررسی شود. این کار در اکثر کشورهای دنیا، نظیر «آمریکا» انجام گرفته است؛ به طوری که با چاپ کاتولوگ، آفتهای هر نوع محصول و قرار دادن آن در اختیار کشاورزان، از تهدیدات احتمالی پیشگیری میکنند. همچنین در بحث تنوع زیستی نیز میتوان با آموزش دادن در سطحهای مختلف، مردم را به حفظ گنجینهی ملی ترغیب نمود. راهکار دوم بحث قانونگذاری است. تمامی کشورهای دنیا در بحث ورود و خروج موجود زنده و گیاهان، دارای قوانین بسیار سنگین هستند؛ اما متاسفانه در کشور ما تا به حال قانونی مبنی بر اینکه گونههای بومی «ایران» و به طور کلی فلور ایران از کشور خارج نشود، به تصویب نرسیده است. همین امر سبب شده است تا کشورهای استکباری از این منفذ سوء استفاده نمایند و بسیاری از گونههای گیاهی و میکروبی بومی ایران را از کشور خارج کنند.
تحلیل نهایی و نتیجه گیری
مطالب فوق، تنها بخش کوچکی از اتفاقات بالفعل و بالقوهای است که علیه کشور انجام شده یا میتواند انجام شود. بنابراین مهم ترین جنبه در موضوع بیوتروریسم، تغییر دیدگاه از سنتی و عامیانه نگاه کردن به امنیّتی و اطّلاعاتی نگاه کردن میباشد. پیدا شدن این دید در مسئولان کشور که تهدید در چه حوزههایی و در چه سطحی میتواند وجود داشته باشد، میتواند به تصمیمات بهتر توسط ایشان بینجامد.با توجه به مطالب فوق، میتوان نتیجه گرفت که بیوتروریسم تنها کشتن فرد و افراد توسط سمهای مختلف و عوامل بیماری زا نیست؛ این تنها بخشی از بیوتروریسم است که توسط عدهای به طور عامدانه پررنگ شده است تا بخشهای دیگر و اقدامات دیگری که در این بخش، میتواند وجود داشته باشد، جلوهای نداشته باشد؛ اما همان طور که در متن نیز به آن اشاره شد، بخشهای دیگری وجود دارند که در حال حاضر بدان توجهی نمیشود؛ در حالی که حوزههای اصلی تهدید به شمار رفته و حتی در برخی موارد، در حال ضربه خوردن از حملههای آنها هستیم. تروریسم در قرن بیست و یکم، رویکردهای نوین و بسیار گوناگونی به خود گرفته است. اکثر تروریسمهای نوین به صورت مرکب هستند؛ به عبارت دیگر، حداقل دو هدف برای ضربه زدن وجود دارد که یکی از آنها هدف اصلی و بقیه اهداف در راستای آن میباشند؛ مثلاً در بحث اپیدمی بیماری و القای ترس از اپیدمی بیماری در جامعه، هدفهایی از جمله، تشویش اذهان عمومی، درگیر کردن نیروی کشور به آن، مشغول شدن بخش مهمی از امکانات کشور برای خنثی نمودن آن و ... مورد نظر دشمن میباشد؛ در حالی که در یشت صحنهی تمامی این اقدامات، هدفی مهم تر قرار دارد که آن هدف بسته به شرایط کشور مهاجم و مورد هجمه تفاوت دارد.
رویکردهای نوینی که در حال حاضر، دنیا با آنها درگیر است، بسیار متفاوت بوده و شامل بیوتروریسم در زمینهی محیط زیست، بیوتروریسم در زمینهی اقتصادی، بیوتروریسم در زمینهی پزشکی، بیوتروریسم در زمینهی مسائل جنسی و افزایش میل جنسی و فحشا، بیوتروریسم در زمینهی صنعت و بیوتروریسم در زمینهی امنیت زنجیرهی غذایی کشورها میباشد. این موارد میتواند بر حسب شرایط و موقعیت زمانی، نیروی انسانی و مالی کشور را درگیر خود نماید. بنابراین پرداختن به بیوتروریسم نوین اتلاف وقت نبوده است؛ بلکه به طور جدی میتواند به حوزههای اقتصاد، سیاست، صنعت، بهداشت و فرهنگ کشور کمک نماید و توانمندی کشور را در این حوزهها، چند برابر و آسیبها را خنثی نماید.
پینوشتها:
1. http://en.wikipedia.org/wikilist of Israel assassinations.
2. http://en.wikipedia.org/wiki/Biological- warfare.
3. http://WWW.bioneer.dk/kundebehov/Ingredience_Microopanisms/microble_strain-opti-mization.
4. Reasons why Leptospirillum -like species rthan Thiobacillus ferrooxidans are the dominant iron-oxidizing bacteria in many commercial processes for the biooxidation of pyrite and related ores 1999.
Pitting corrosion of titanium by a freswater strain of sulpate reducing bacteria T.S. Rao a,*.
Aruna Jyothi Kora a, B. Anupkumara, S.V. Narasimhana, R. Feser 2004
5. Comparison of the fuel oil biodegradation potential of hydrocarbon-assimilating icroorgan isms isolated from a temperate agricultural soil The Science of the Total Environment 227237247,1999-
The influence of biodegradation on resins and asphaltenes in the Liaohe Basin journal omepage: www.elsevier.com/locate/orggeochem 2009
Microbial Degradation of Asphalt, Department of Bacteriology, University of Southwestern Louisiana, Lafayette, Louisiana 1963
Bioremediation of textile azo dyes by aerobic bacterial consortium Biochemical Processing Section (Polymer Division), Regional Research Laboratory (CSIR), Trivandrum 019695, India 2004
Biodegradation of TNT (-2,4,6Trinitrotoluene) by Phanerochaete chrysosporium 1990
Basic and applied aspects in the microbial degradation of azo dyes 2001
Importance of Hydrogen Sulfide, hiosulfate, and Methylmercaptan for Growth of hiobacilli during Simulation of Concrete corrosion 1987
6. Gas Metabolism Evidence in support of the Juxtaposition of Hydrogen-Producing and Methanogenic Bacteria in Sewage Sludge and Lake Sediments
7. http:/laz-soraya.blogfa.com/post -.aspx
واحد پژوهش مؤسّسه ی فرهنگی موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ (1394)، بیوتروریسم، تهران: هلال، چاپ اوّل.
/ج