جهان تجاذب و جذبه الهی در بیان مثنوی

همه‌ی کائنات باطل‌اند و مرا به سوی خود جذب می‌کنند، زیرا هر موجود باطل، باطل دیگر را به سوی خود می‌کشد، چرا که همه‌ی ذراتی که در این زمین و آسمان است، مانند کهربا هم جنس خود را به سوی خود جذب می‌کند. برای مثال،
جمعه، 29 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جهان تجاذب و جذبه الهی در بیان مثنوی
 جهان تجاذب و جذبه الهی در بیان مثنوی

 

نویسنده: محمدرضا افضلی




 


باطل‌اند و می‌نمایندم رشد *** ز آن که باطل باطلان را می‌کشد
ذره ذره کاندرین ارض و سماست *** جنس خود را هر یکی چون کهرباست
معده نام را می‌کشد تا مستقر *** می‌کشد مر آب را تف جگر
چشم جذاب بتان زین کوی‌ها *** مغز جویان از گلستان بوی‌ها
ز آن که حس چشم آمد رنگ کش *** مغز و بینی می کشد بوهای خوش
زین کشش‌ها ای خدای رازدان *** تو به جذب لطف خودمان ده امان
غالبی بر جاذبان ای مشتری *** شاید ار درماندگان را واخری
 

همه‌ی کائنات باطل‌اند و مرا به سوی خود جذب می‌کنند، زیرا هر موجود باطل، باطل دیگر را به سوی خود می‌کشد، چرا که همه‌ی ذراتی که در این زمین و آسمان است، مانند کهربا هم جنس خود را به سوی خود جذب می‌کند. برای مثال، معده نام را به درون خود می‌کشد و حرارت جگر، آب را به خود جذب می‌کند. چشم در کوچه و بازار می‌گردد و افراد زیباروی را جذب می‌کند، زیرا حسّ باصره به رنگ‌های زیبا متمایل است و مغز و بینی بوهای خوش را می‌جوید. ای خدایی که دانای به اسراری، تو با جذبه‌ی ربوبی خود ما را از تجاذب‌هایی که میان اشیاء و مخلوقات برقرار است امان ده! یعنی مگذار ما اسیر جاذبه‌های مخلوق شویم، زیرا عاقبت این مجذوبیت‌ها تیره و ناگوار است. ای خدایی که خریدار جان و مال اهل ایمانی، تو بر همه‌ی این جاذبه‌ها چیره‌ای، شأن والای تو اقتضا می‌کند که جان بی‌چارگان را از آنان بخری و مقرّب خود فرمایی و مگذاری که این جان‌ها مجذوب جاذبه‌های مبتذل دنیوی شود. این بیت به آیه‌ی 111 سوره «توبه» اشاره دارد که خداوند نفس و مال مؤمنان را خریدار است و در مقابل به آنها بهشت می‌دهد.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.