درمان قطعي بي اشتهايي كودكان
آيا مادران به راستي نياز واقعي كودك دلبند خود را مي شناسند ؟
((ديگه نمي دونم چه غذايي رو بهش بدم!)) اين جمله را شما بارها از زبان مادران جوان شنيده ايد. اين مشكل تنها براي شما نيست .
بدون اغراق مي توان گفت كه مشكل تمام دنياست. اكثر مادران جوان از تصميم گيري براي فرزندان خود در ارتباط با غذا عاجز هستند. و متاسفانه عدم اطلاع كافي متخصصين كودك در اين زمينه مشكل را چند برابرجلوه مي دهد.
مادران از غذا نخوردن و بهـانه گيري فرزندانشان نگران مي شوند و دلايل اين نگـراني را احساس مي كنند و اين احسـاس را آنقـدر تحمل مي كنند تا اينكه به عـنوان يك مشكل اساسي د ر زندگي مطرح مي شود و منجر به مراجعه آنان به يك متخصص كودكان مي گردد وقتي كه پس از چندين ماه با احساس اضطراب به اتاق پزشك مراجعه مي كنند يك جمله را مي شنوند كه ((بچه شما سالم است و مشكلي ندارد.))اين جمله مادر را آرام نمي كند چون مي داند كه فرزندش به مقدار كافي غذا نمي خورد،موهايش مي ريزد،رنگش پريده است ، اشتها ندارد،دهانش بو مي دهد و... و اينها براي او كافي است كه همچنان در اضطراب باقي بماند.
آنچه كه وجود ندارد يك منبع آگاه و يك مركز آموزشي داراي اطلاعـات قانع كننده است، پس سؤالات مبهم همچنان باقي است.با وجود اينكه توصيه مي شود كه كودكان تا سن 2سالگي از شير مادر تغذيه كنند،مي بايست از 6 ماهگي علاوه بر شير مادر،خوردن غذا را نيز تجربه كنند.
تمام توصيه هايي كه تا 12 ماهگي عموميت دارند بر روي تابلو اعـلانات مركز بهداشتي به چشم مي خورد كه قابليت اجراي آنها به علت محدوديت فراوان بسيار ضعيف است.
آرزوي هر مادر جوان اين است كه عشق و عاطفه وافر خود به فرزندش را با سالم پرورش دادن او به اثبات برساند و وقتي به اين محدوده نامفهوم مي رسد خود را عاجز و ديگران را نيز عاجز مي بيند و اين مساٌله او را رنج مي دهد.اولين امر لازم در اين رابطه داشتن اطلاعات كافي در مورد كودك مي باشد.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله