روش تربيت

روزي شخصي اعرابي بر پيامبراعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد و از آن حضرت چيزي خواست، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نياز وي را برآورده ساخت و فرمود: آيا در حق تو احسان كردم؟ اعرابي گفت: نه احسان نمودي و نه كار نيكي كردي. مسلمانان از اين سخن به خشم آمدند و قصد جانش را كردند. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دست نگهداريد. اعرابي برخاست و آنجا را ترك كرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به دنبال او رفت و اعرابي را فراخواند و به عطاي
چهارشنبه، 29 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روش تربيت
روش تربيت
روش تربيت

روزي شخصي اعرابي بر پيامبراعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد و از آن حضرت چيزي خواست، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نياز وي را برآورده ساخت و فرمود: آيا در حق تو احسان كردم؟ اعرابي گفت: نه احسان نمودي و نه كار نيكي كردي. مسلمانان از اين سخن به خشم آمدند و قصد جانش را كردند. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دست نگهداريد. اعرابي برخاست و آنجا را ترك كرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به دنبال او رفت و اعرابي را فراخواند و به عطاي خويش افزود: آن گاه فرمود: آيا نيكي كردم؟ اعرابي پاسخ داد: آري، خداي عز و جل به تو و اهل و عشيره ات خير بدهد. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: از آنچه تو گفتي، در دل اصحاب من كدورتي ايجاد شد. اگر مي خواهي آن ناراحتي از دل آنان بيرون برود، آنچه هم اكنون پيش من گفتي، پيش آنان نيز بگوي. اعرابي قول داد كه چنين كند. چون روز ديگر رسيد، اعرابي نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد. حضرت رو به اصحاب كرد و فرمود: اين اعرابي كلمه اي گفت و ما او را انعام بيش تري داديم، آن گاه گفت: راضي شدي.
اعرابي سخن پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را تأييد كرد، پس افزود: خداي عز و جل به تو و اهل و عشيره ات خير دهد. آن گاه رسول گرامي(صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خويش رو كرد و فرمود: داستان من و داستان اين اعرابي، مانند داستان مردي است كه ناقه اي داشت و از دست او گريخت، پس مردم از پي آن رفتند تا آن حيوان را بگيرند و به صاحبش برگردانند، اما هرچه بيش تر مي دويدند، جز اين كه آن ناقه بيش تر فرار مي كرد، نتيجه اي ديگر نداشت. پس صاحب ناقه به آن گروه گفت من را با ناقه ام تنها بگذاريد، زيرا من به حال او آشناترم، پس قدري گياه از زمين كند و به دست گرفت و او را صدا كرد تا بازگشت. پس او را گرفت و خوابانيد و پالان بر پشتش نهاد و بر آن سوار شد. اگر من نيز اين مرد را به شما وا مي گذاشتم او را مي كشتيد و در آتش (جهنم) مي افتاد.(1)

پی نوشت‌ :

1- احياء علوم الدين، ج2، ص542

منبع: کیهان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.