مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
بررسی بناهای «رمان» اختلافات متعددی را در زمینهی طرح، حالت و ساختمان بندی که هنر «رمان» را به مناطق معماری کاملاً مشخص تقسیم بندی میکند، نشان داده است. اینک در یک چکیده قیاسی، خصوصیات مکتبها را گرد آورده، سعی میکنیم تا برای هر مکتب منطقه نفوذی را که در برمیگیرد، مشخص سازیم. تصویر 1 ما را به دنبال کردن انشعابات این مکتب یاری خواهد کرد.
«نورماندی»:
کلیسا بدون رواق، با شبستان مرکزی پوشیده شده از یک چوب بست ساده؛ سطح تلاقی شبستانها به صورت مخروطی؛ برج ناقوس به شکل هرم چهارگوش که توسط روزنههایی واقع در نیم ارتفاع روشن گردیده است.خصوصیات جزیی:
- استفاده انحصاری از کمان هلالی کامل؛
- وجود یک راهروی عبور و مرور در سطح تکیه گاه پنجرههای شبستان بزرگ و یک کمانچه زینتی توسط کمانهای تو در تو واقع در گیلویی بیرونی.
- سرستون غالباً به تقلید از گونههای بیزانتین به شکل مکعب.
- قالب گیری فقیر، تزیینات سنگی با طرح هندسی: زیگزاک، مارپیچ و کنگرهای؛ زمینهها غالباً از گچ بریهای شرقی تقلید شده است.
دورهی درخشش همان دورهی «گیوم (1)» فاتح به سال 1160 م. است.
مهمترین ابنیه در خود خاک «نورماندی»، عبارتند از دو صومعه شهر «کائن»، «ژومیژ (2)»، «بوشرویل (3) ، «سرکینی (4)» و «سری سی (5)»؛ نفوذ این معماری تا شهر «مان (6)» احساس میشود.
در جزیره «سیسیل» و «کالابر (7)»، معماری «نورماندی» با هجوم نورمانها رواج مییابد و حضور آن در «سفالو (8)» و «سالرن (9)» احساس میشود. اما محل رشد واقعی آن انگلستان است که در آن، معماری مزبور با ورود لشکرهای «گیوم» فاتح، رواج مییابد. «روم سه (10)»، «وینچستر»، «روچستر (11)»، «نورتمپتون (12)»، «نورویچ (13)»، «پیتربرو» و «اِلی» از جمله مناطق تحت نفوذ این معماری میباشند.
منطقه «رن»:
در معماری «رَن» لازم است سه زمان را در نظر گرفت: اوّلین مکتب «رن» در زمان «شارل مانی» به وجود آمد. اوّلین مکتب «رن» چیزی جز بناهای تقلیدی نیست؛ نظیر «سنت کروآ» شهر «اکس لاشاپل» و یک مدل کامل از مقبره «پلاسید (14)».مقبره «شارل مانی» تقلیدی از مقبره «سن ویتال» است که در اواسط قرن دوازدهم به عنوان مدل برای کلیساهای «اُت مارشیم (15)» و «نی مگ (16)» مورد استفاده قرار میگیرد. در حوالی قرن یازدهم یک کار محلی صورت میگیرد که به ادغام شدن عناصر بیزانتین با سبک کلی بازیلیک گرایش دارد. در نتیجهی این امر، اکثر کلیساهای «رن» با شبستانهای مرکزی نوسازی شدهاند و این شبستانها دارای چوب بستهای ساده میباشند. اوّلین کوششها برای طاقدار ساختن شبستانهای بزرگ، به اواخر قرن یازدهم مربوط است و این شبستانها فقط در قرن دوازدهم و حتی در قرن سیزدهم وضعی را که امروز دارند، به خود گرفتهاند.
بناهای «رن» به صورتی که تا به حال پابرجا مانده است، دارای یک طرح بدون رواق و یک آبسید در هر انتهای شبستان اصلی و شیوه ساختمانی اصولاً مبتنی بر استفاده از طاق گنبدی شکل میباشد. تعدادی پایه بزرگ زیربنای طاقهای شبستان بزرگ و چند پایه مابینی به اندازههای کمتر، زیربنای شبستانهای جانبی را حمل میکنند.
در معماری «رَن» از کمان مخروطی استفاده نشده است. ما قبلاً از کمانچه زینتی که از بیرون روی دیوارها قرار دارد، اسم بردیم. تصویر برجهای ناقوس در نقطه E، تیپ «رن» را نشان میدهد. در معماری «رن» فقط یک دکوراسیون خشن و مختصر که معمولاً از مدلهای بیزانتین به عاریت گرفته شده به کار رفته است. از آن جمله: سرستونهای مکعب شکل، قالب گیری خشن و مجسمههای کم. به عنوان نمونههای خاص مکتب «رَن»، میتوان از کلیساهای «اسپیر»، «ماینس»، «ورم» و «بن (17)»، کرشهر «استراسبورگ (18)»، صومعه شهر «لاش (19)» و کلیسای «سنت ماری» در شهر «کولونی» اسم برد.
مکتب «پریگور»:
مکتب «رن» از معماری بیزانتین برآمدگی طاقهای گنبدی شکل را به عاریت میگیرد و مکتب «پریگور» از تیپ گنبد روی آویزهای کروی تقلید به عمل میآورد.در قرن یازدهم، گنبد توسط هیچ گونه شیروانی محافظت نشده است. در قرن دوازدهم شیروانیها دارای بامی به عنوان پناهگاه هستند که توسط چوب بست حفظ میگردد.
طرح دارای یک شبستان مرکزی و دو شبستان جانبی است.
در کلیسای «سن فرون» و «کاهور» کلاهک وجود ندارد.
دکوراسیون سنگی فقط در قرن دوازدهم و در عصر «آنگولم» گسترش مییابد.
مکتب «پریگور»، به خصوص در کلیسای «سن فرون» و کلیسای «پریگو»، «کاهور»، «سن ژان دوکل (20)»، «سن آوی سنی یور (21)» و چند بنای پراکنده در «موآساک» متجلی شده است. کلیسای شهر «آنگولم» تیپ معماری با گنبد در زیر شیروانی را ارائه میدهد، تیپی که تا منطقه «نور» سرایت میکند و در نزدیکی منطقه «لیموژ» در «سولی ناک» و در منطقه «لوآر (22)» در «فونتورو (23)» خودنمایی میکند. کلیسا با گنبدهای مخروطی شهر «لوش» پیوند نزدیکی با مکتب «رمان» شهر «پریگور» دارد.
«پواتو» و «سن تونی»:
طرح بازیلیک با رواق.بستر مرکزی که نورهای مستقیم را حفظ میکند؛ طاقهای سبک با شیروانی روی آن؛ برج ناقوس سنگی با طرح مدوّر و نیم رخ مخروطی شکل با گوشههایی که تا حدی کمانی میباشند (تصویر 2-G). کلاهک فقط در قرن دوازدهم رواج مییابد. در قرن یازدهم («سن سون») سادگی دکوراسیون تجسمی به حد اعلا میرسد. در قرن دوازدهم (عصر «نتردام» شهر «پواتیه» و کلیساهای شهر «شرانت») وفور تزیینات نسبتاً سنگین بیرونی که خصوصیات آن عمیقاً شرقی است.
مهم ترین بناهای گروه «پواتو» عبارتند از: «سن سون»، «نتردام» شهر «پواتیه»، «سیوره» و کلیساهای «شووینی» و «ویوپارتونه». در منطقه «نی یور (24)» کلیساهای «سن لورن (25)» و در منطقه «اورنی» کلیسای «پولی ناک» از نوع واقعی متعلق به گروه «پواتو» میباشند.
سبک «شرانت» که معمولاً غنیتر از سبک «پواتو» میباشد، در کلیساهای «سن اوتروپ»، «سنت ماری» شهر «سنت»، «اولنه (26)»، «مِل (27)»، «سوژه (28)»، «ژان سه (29)» و «مون برون (30)» به کار برده شده است. نفوذ سبک «شرانت» در سردرهای کلیسای «نتردام» شهر «پواتیه»، کلیسای «آنگولم» و حتی «سنت کروآ» شهر «بوردو» به چشم میخورد.
«اورنی»:
در «اورنی» نیز همین ترتیباتی که در مکتبهای شهر «پواتو» و «شرانت» به کار رفته است، مشاهده میشود؛ با این تفاوت ویژه که شبستان جانبی آن دارای دو طبقه است. در این جا نیز نورهای مستقیم وجود ندارد. طاقهای بزرگ به صورت بستر ترتیب یافتهاند، اما خود بنا از ساختمان بندی قطوری که ورقههای سفالین سقف را به طور مستقیم حمل میکند، برخوردار میباشد. در نقطه تلاقی شبستان ها، گنبدی به شکل بقعه روی آویزهای خرطومی شکل وجود دارد که روی کمانهای کم ارتفاع قرار گرفته است (تصویر 3) و تمپانهای این کمانها ترتیباتی شبیه به پردههای روشن از لابه لای شبستانهای بزرگ را تشکیل میدهند. فرمهای تجسمی به ندرت دیده میشود؛ در بیرون تعداد زیادی خاتم کاری به کمک مصالح رنگ آمیزی شده به کار رفته است. جزییاتی چند که از نفوذهای سارازین ناشی شده مشاهده میشود، از آن جمله نیم رخ کلاهکی شکل به سبک عرب در شبستان کلیسای «ایسوآر» و کمانهای سه لبی (سه بخشی) در گالریهای مرتفع کلیسای «ایسوآر» و کلیسای «کلرمون» میباشد. برج ناقوس که روی سطح تلاقی شبستانها قرار دارد، از نوع C در تصویر 2 میباشد. زمانی که مکتب «اورنی» به حد اعلای رونق خود میرسد؛ تفاوت زیادی با دورهی شکوفایی مکتب «پواتو» ندارد و ظاهراً منطبق است با اوّلین سالهای قرن دوازدهم. مهمترین نمونههای این سبک در منطقه «اورنی» عبارتند از: «نتردام» شهر «پور»، کلیسای «ایسوآر»، کلیساهای «سن نکتر»، «ارسیوال (31)» و «بریود (32)». به عنوان آثار متعلق به دوره «اورنی»، میتوان از صومعه «کونک» و کلیساهای «سن سرنن» شهر «تولوز» در منطقه جنوب و از کلیسای «سن ژاک» شهر «کونوستل» در اسپانیا نام برد.در شمال، تیپ «اورنی» فقط با بغرنج شدن در اطراف مدلهای «کلونی» به صورت ترتیبات با نور مستقیم ظاهر میگردد. از نمونههای این سبک در منطقه «بوربونه» میتوان از کلیسای «شاتل مونتانی» و کلیساهای «شاتونوف (33)» در «بریونه (34)» و «نِور» نام برد.
بازیلیک «سن مارتن (35)» شهر «تور»، که ترتیبات اولیه آن قبلاً شرح داده شد، در دورهی «رمان» نوسازی گردیده است. آن چه که دربارهی کلیسای مرمت شده میدانیم، امکان میدهد تا آن را به همین خانواده مربوط بدانیم.
در پایان، از میان بناهای زیر نفوذ «اورنی»، لازم است از کلیسای «ژرمنی له پره» در کنار رود «لوآر» نام ببریم که در قرن نهم از روی یک طرح بیزانتین ساخته شد، ولی کمی بعد دچار حریق گردید و سپس طبق سبک دیگری که شباهت آن با سبک کلیسای «نتردام» شهر «پور» از هر لحاظ تعجب آور است، از نو بنا گردید.
در سویس، کلیسای «گرانسون (36)» دارای طاقهایی است که درست به طرز طاقهای «اورنی» ترتیب یافتهاند.
«پرووانس»:
در کلیسای «پرووانس» از طرح بدون شبستان جانبی و یک سیستم ساختمانی با طاقهای روی بستر استفاده شده است. در چندین بنا سبک تکیه گاه شبیه به سبک سالهای قدیمی است، قبلاً کلیسای «اورانج» را برای مثال شرح دادیم.معمولاً شبستانهای جانبی نظیر کلیساهای «اورنی» و «پواتو»، توسط بسترها یا نیمه بسترهایی که روی آنها آخرین طبقهی شبستان بزرگ قرار دارد، طاق بندی شده است و در این طبقه تعدادی درگاه تعبیه شده، روی آن یک بستر قرار دارد. روی طاقهای «پرووانس» و همین طور روی طاقهای «اورنی»، هیچ وقت شیروانی قرار ندارد: در هر دوی آنها طاقهای از نظر ساختمان بندی قطور خود شباهت زیادی به طاقهای قدیمی دارند که به طور مسلم از همین طاقها الهام گرفتهاند. کلاهک، نیم رخ همیشگی این طاقها را تشکیل میدهد.
به طور کلی، بناهای «پرووانس» از لحاظ تناسبهای کشیده و استفادهی تقریباً منحصر به فرد از پایهی چوبی به جای ستون دیواری، با بناهای دیگر تفاوت دارند.
برج ناقوس در «پرووانس» یک برج مربع شکل ساده است که روی آن، یک بام به صورت دکهای بسیار مسطح قرار دارد.
تزیینات تجسمی که کمتر از تزیینات «سن تونی» میباشد، بیشتر از منابع کلاسیک کسب نیرو میکند؛ قالب گیری از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردار است و تقریباً به سبک یونانی است.
در میان بناهای باقی مانده، تعد کمی به قبل از اوّلین سالهای قرن دوازدهم تعلق دارند. مهم ترین این بناها عبارتند از: کلیساهای «سن تروفیم» شهر «آرل»، «مون ماژور»، «وزون»، «سن گیل»، «سن پل تروآ شاتو»، «گراد ادمار» و «کاویون (37)».
نفوذ مکتب «پرووانس» در منطقهی «دوفین (38)»، تا شهر «وین (39)» احساس میشود که در آن، با نفوذهای «اورنی» آمیخته میگردد. در کلیسای «سنت کروآ» شهر «مون ماژور» و در کلیسای «الیس کمپ» این نفوذ جای خود را به نفوذهای کاملاً بیزانتین میدهد.
«بورگنی»:
در «بورگنی»، هنر «رمان» به موازات سبک «کلونی» توسعه مییابد و در دورهای که «کلونی»، بعد از رم به مرکز واقعی مسیحیت درمی آید، به اوج عظمت خود میرسد. عصر بزرگ معماری «کلونی» همان دورهی اوّلین جنگ مقدس، یعنی اواخر قرن یازدهم، میباشد. خصوصیات عمومی کلیساهای «رمان» در منطقهی «بورگنی» به شرح زیر است:- طرح همراه با رواق؛
- شسبتانهای بزرگ با بسترهای سبک و مرتفع، به نحوی که نور را مستقیم دریافت مینماید و روی این بسترها چند شیروانی به صورت چوب بست تعبیه شده است؛
- شبستانهای جانبی با طاقهای گوشه دار؛
- استفاده کامل از کلاهک هم برای نیم رخ بسترهای بزرگ و هم برای سرطاقهای شبستانهای جانبی؛
- فقدان درگاههای کلاهکی شکل؛
- ستونهای دیواری با سرستونهای پوشیده از تزیینات متنوع؛ قسمتهای نوک و پایین ستونها با سبکی وسیعتر از سبک «پرووانس» ترتیب یافته و در آن غالباً به همان اندازه ظرافت و دقت به کار رفته است.
در گروه بناهای به سبک «کلونی»، لازم است مقام بخصوصی برای کلیسای مادر این شهر قائل شد که ابعاد آن با ابعاد کلیسای «سن پیر» شهر رم، ظاهراً نماد یک نیروی مساوی با نیروی خود پاپ نشین محسوب میشود.
بعد از آن نوبت میرسد به کلیساهای «بن (40)»، «سولیو»، «لاشاریته»، «پاره لو مونیال» و کلیسای جامع «اوتان»، «سمور (41)» و «شاتونوف» در منطقهی «بری یونه» و «سن بنوا سور لوآر». کلیسای «وزله»، همان طور که مشاهده کردیم، یک تنوع استثنایی در معماری به سبک «کلونی» در فرانسه محسوب میشود. نفوذ این معماری درست به اندازهی خود سبک در تمامی دنیای مسیحی توسعه مییابد. در دهکدههای گم شده در کوههای آلپ نیز با کلیساهایی به سبک «کلونی» برخورد میکنیم؛ روابط نزدیکی بین هنر «کلونی» و معماری فلسطین مشاهده شده است.
فلسطین:
در فلسطین خصوصیات بارز معماری عبارتند از استفاده از طاق گوشهای روی شبستانهای بزرگ و استفادهی اندیشیده از کلاهک هم برای درگاهها و هم برای طاقها.هرگز در کلیساهای فلسطین فلسطین از ترتیبات به صورت صلیب با شاخههای برجسته که از خصوصیات مشترک مکتبهای «رمان» در غرب است، استفاده نشده است و به عنوان یک ویژگی در طرح این کلیساها میتوان به خطوط چند ضلعی در خارج از آبسیدها اشاره کرد.
در دکوراسیونهای دخلی، ستون دیواری جنبهی کاملاً استثنایی دارد: به سختی در کلیسای «مَدِلن (42)» شهر اورشلیم، این نوع ستون مشاهده میشود. در کلیسای «سنت آن» و تقریباً در تمامی کلیساهای فلسطین، پایه چوبی تنها ستونی است که مورد استفاده واقع شده است. در جزییات زینتی، با عناصر آسیایی برخورد میکنیم که معماری عرب را به وجود آوردهاند. سردرهای کلیساهای «سنت آن» و «سن سپولکر» دارای کمانهایی میباشند که زینت آنها را خطوط دالبر تشکیل میدهند. در آخرین دوران اشغال سرزمین مقدس توسط جهادکنندگان، تزیینات به سبک «کلونی» از همه بیشتر رواج پیدا کرد.
اسکاندیناوی:
با سرزمین مقدس، ما اینک به اقصی نقاط شرقی جهان مسیحیت وارد میشویم: اگر به منتهی الیه شمالی مراجعه کنیم، با یک مکتب ساختمانی به کمک چوب بست در اسکاندیناوی مواجه میشویم که بناهای به جای مانده آن لااقل به قرن دوازدهم تعلق دارد. در نروژ این بناها به صورت معبدهای واقعی میباشد که در آن، میتوان نفوذهای هندی و شاید چینی و مسلماً ساسانی را مشاهده کرد. به هر تقدیر، این نفوذها از آسیا به آن جا راه یافته است. نیم رخ کلیسای نروژ که قبلاً شرح داده شد، برای توصیف خصوصیت این مکتب عجیب و نفوذهایی که از راه دور بر آن وارد آمده، کافی میباشد.پینوشتها:
1. Guilaume
2. Jumieges
3. Bocheville
4. Serquigny
5. Cericy
6. Mans
7. Calabre
8. Cefalu
9. Salerne
10. Romsay
11. Rochester
12. Northampton
13. Norwich
14. Placide
15. Ottmarsheim
16. Nimegue
17. Bown
18. Strasbourgh
19. Laach
20. St.- Jean de Cole
21. St.- Avit- Senieur
22. Loire
23. Fontevrault
24. Nievre
25. St.- Laurent
26. Aulnay
27. Melle
28. Saugers
29. Gensai
30. Montbron
31. Orcival
32. Brioude
33. Châteauneuf
34. Brionnais
35. St.- Martin
36. Granson
37. Cavaillon
38. Dauphine
39. Vienne
40.Beaune
41. Semur
42. Madeleine
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم