اختراع نوعی یخچال توسط سیلارد و اینشتاین (2)

در اواسط دهه‌ی 1920، سیلارد دیگر به طور معمول در خانه‌ی اینشتین به ملاقاتش می‌رفت. از برخی جهات این دو متضاد یکدیگر بودند. سیلارد اجتماعی و از خود مطمئن بود و اینشتین متواضع و گوشه‌گیر. از جهات مهم‌تر هر دو به روحی
چهارشنبه، 10 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
اختراع نوعی یخچال توسط سیلارد و اینشتاین (2)
  اختراع نوعی یخچال توسط سیلارد و اینشتاین - 2
 

ترجمه: زهرا هدایت منش
منبع:راسخون



 

در اواسط دهه‌ی 1920، سیلارد دیگر به طور معمول در خانه‌ی اینشتین به ملاقاتش می‌رفت. از برخی جهات این دو متضاد یکدیگر بودند. سیلارد اجتماعی و از خود مطمئن بود و اینشتین متواضع و گوشه‌گیر. از جهات مهم‌تر هر دو به روحی واحد تعلق داشتند. هر دو از درک مفاهیم لذت می‌بردند، هر دو دارای وجدان اجتماعی قویی بودند- و هر دو به اختراع کردن علاقه داشتند. به قول برنارد فلد، فیزیک‌دان فقید ام‌آی‌تی که داستان را از سیلارد شنیده بود، همکاری در طرح یخچال با یک مقاله‌ی روزنامه آغاز شد. روزی اینشتین مقاله‌ای خواند که از کشته شدن تمام اعضای یک خانواده- والدین و همه‌ی کودکانشان- در خواب حکایت می‌کرد، آن‌ها به خاطر نشت گازهای سمی از تلمبه‌ی یخچال کشته شده بودند.
در آن زمان، چنین حوادثی رو به ازدیاد بود. یخچال‌های خانگی مکانیکی به تدریج جانشین محفظه‌های سنتی نگهدارنده‌ی یخ می‌شدند، اما هنوز علم شیمی موفق به تولید مواد سرمازای غیر سمی نشده بود. سه گاز سرد کننده‌ی متداول- میتل کلرید، آمونیاک، و گوگرد دی‌اکسید – همگی سمی بودند و مقداری از این گازها که در یخچال به کار می‌رفت کشنده بود.
اینشتین از این فاجعه متأثر شد. او به سیلارد گفت: حتماً راه بهتری وجود دارد. این دو دانشمند استدلال کردند که مشکل صرفاً مواد سرمازا نیست. در سیستم‌هایی که اجزای متحرک دارند، نشت از فواصل این اجزا اجتناب ناپذیر است. اما آن‌ها با استفاده از دانش ترمودینامیک می‌توانستند به طرق مختلف، بدون استفاده از حرکت مکانیکی، به سرمایش دست یابند.

چرا نباید این روش‌ها را به کار برد؟
برای این کار انگیزه‌های شخصی هم وجود داشت. در آن زمان، که قاعدتاً سال‌های 26-1925 می‌شود، سیلارد خود را آماده می‌کرد که قدم بعدی را بر نردبان ترقی کار دانشگاهی در آلمان بردارد – یعنی مدرس دانشگاه شود. به عنوان دستیار، حقوق می‌گرفت، اما به عنوان مدرس مجبور بود با دریافت حق التدریسی ناچیز از دانشجویانش، زندگی محقرانه‌ای بگذراند. اختراع، اگر موفقیت آمیز از آب در می‌آمد، به زندگی نوپای سیلارد کمک می‌کرد. اینشتین که مایل به دوست جوان با استعدادش کمک کند، حاضر به همکاری شد. نامه‌ای از سیلارد به اینشتین مفاد قرارداد آن‌ها را حفظ کرده است. هر اختراعی در زمینه‌ی سردسازی به وسیله‌ی هر یک از آن‌ها، به هر دو متعلق می‌بود. در صورتی که در آمد سیلارد کمتر از حقوق یک دستیار دانشگاه می‌شد، سیلارد در سود حاصل حق تقدم داشت. در غیر این صورت تمام منافع به طور مساوی تقسیم می‌شد.
طرح‌های اولیه
در آن زمان هم مثل امروز، بیشتر یخچال‌ها از موتورهای متراکم کننده‌ی مکانیکی استفاده می‌کردند. گاز سردکننده متراکم می‌شود و در این حین، با انتقال گرمای اضافیش به محیط، مایع می‌شود. هنگام که مایع دوباره منبسط می‌شود، سرد می‌شود و از اتاقک یخچال گرما می‌گیرد. اینشتین و سیلارد فکر متفاوتی به کار بردند که ایمنتر به نظر می‌رسد؛ روشی که در به اصطلاح یخچال‌های جذبی به کار می‌رفت. در این دستگاه‌ها گرمای شعله‌ی گاز طبیعی – به جای فشار پیستون – چرخه‌ی سرمایش را می‌گرداند. طرح جدیدی به وسیله‌ی مخترعین سوئدی بالتسر فون پلان و کارل مونترز معرفی شد، که آب الکترولوکس آن را به بازار آورد. این طرح یک نقطه‌ی عطف به حساب آمد. سیلارد آن را بهتر کرد. در واقع دو شریک این پروژه به یک طرح اکتفا نکردند، بلکه چندین طرح ارائه دادند. تجربه‌ی اینشتین به عنوان کارمند اداره‌ی ثبت اختراعات به آن‌ها کمک کرد و دیگر به وکلایی که معمولاً برای درخواست ثبت اختراع لازم است. نیازی نبود. در اوایل سال 1926 سیلارد درخواست نامه‌های ثبت اختراعاتشان را ارسال کرد. تا پاییز آن سال، بر سر سه طرح با بیشترین شانس موفقیت توافق حاصل شده بود.
مفاهیم فیزیکیی که در هر یک از یخچال‌ها به کار می‌رفت، کاملاً متفاوت از دیگران بود – جذب پخش، یا الکترومغناطیس. سیلارد در نامه‌ای که در ماه اکتبر به برادرش بلا نوشت، پیشرفت کار را توضیح می‌دهد. سیلارد چنین نوشت راجع به موضوع به ثبت رساندن یخچال‌ها که به همراه استاد اینشتین مشغول آن بوده‌ایم، کار به حدی رسیده است که حس می‌کنم زمان آن باشد با صنایع تماس بگیریم. هر سه دستگاه بدون اجزای متحرک کار می‌کنند و کاملاً آب بندی شده‌اند .... یکی از این سه نوع تقریباً عیناً مشابه با یکی از دستگاه‌های شرکت الکترولوکس است دو نوع دیگر کاملاً متفاوت با هر دستگاه دیگری است که تا به حال شناخته شده است. سیلارد به سرعت با شرکت باماگ – مگین قرار داد بست؛ این شرکت عمدتاً ابزار گازی می‌ساخت و کارخانه‌هایی در برلین و آنهالت داشت. در اواخر 1926، سیلارد سرپرستی ساخت سرنمونه‌ها در آزمایشگاه‌های انستیتو تکنولوژی در برلین را به عهده گرفت.
در همین زمان آلبرت کورنفلد، دانشجوی مجار دوره‌ی تحصیلات تکمیلی دانشکده‌ی مهندسی برق انستیتو، کار خود در مورد یخچال‌ها را آغاز کرد. در سال 1916 کورودی جایزه‌ی اتووش را برده بود، این جایزه‌ی مسابقه‌ی مهم ریاضیات مجارستان برای دانش‌آموزان 18 ساله بود. کورودی از طریق مسابقه‌ی اتووش با سیلارد ملاقات کرد و پس از آن به عنوان دانشجوی سیلارد در دانشگاه صنعتی بوداپست با او به مطالعه پرداخت. بعداً کورودی به دنبال سیلارد به برلین رفت؛ در آن‌جا هر دو در یک ساختمان زندگی می‌کردند و دوستان نزدیک یکدیگر شدند.



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.