تحدى (مبارزه طلبى )
نويسنده:حسين جوان آراسته
قرآن كتابى است كه به عنوان سند نبوت پيامبر و منبع اصلى هدايت امت نازل گرديد.
نزول قرآن در بـرهـه اى از زمـان و در مـنطقه اى از جهان رخ داد كه فنون سخنورى درميان عرب به كمال رسـيـده و حـجاز خاستگاه برجسته ترين اديبان , شاعران , خطيبان وخداوندان سخن و ادب عرب بـود.
در آغاز دسته اى از منكران قرآن كه آن را اسطوره وافسانه مى پنداشتند و بر اين پندار بودند كه اگر بخواهند مى توانند مانند آن رابياورند .
در چـنـيـن زمـان و مكانى پيامبر دعوت به تحدى نمود. تحدى همان مبارزه طلبى و دعوت به معارضه و مقابله است . ايـن تـحـدى نـه از موضع انفعالى , كه با قاطعيت و صلابتى بى نظير صورت گرفت .
واز آن جا كه بـزرگ تـريـن امـتـيـاز و افـتـخـار عرب (سخنورى و سخندانى ) را هدف قرارداده بود, بى نهايت تحريك كننده و شورآفرين مى نمود.
زيرا عدم اقدام به مقابله باقرآن يا اقدام نافرجام نتيجه اى جز از دست دادن حيثيت و موقعيت ممتاز آنان نداشت .
شگفت انگيزتر آن كه مخاطبان تحدى فقط مردم شبه جزيره و عرب هانبودند.
زيرا پيام اولين مبارزه طلبى اين بود: اگر همه جهانيان گرد هم آيند تا مانند قرآن بياورند از انجام آن ناتوانند.
در زمينه تحدى در موارد خاص مطرح شده در قرآن به زودى در فصل سوم سخن خواهيم گفت .
آنـچه در اين قسمت مورد توجه قرار مى گيرد, تحدى از نوع اول است .
اين آيات به ترتيب نزول از اين قرارند:
1. قـل لـئن اجـتـمـعـت الانـس والـجـن عـلـى ان ياءتوا بمثل هذا القرآن لاياءتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا.
بگو: اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند, مانند آن رانخواهندآورد, هرچند برخى از آنها پشتيبان برخى ديگر باشند.
2. ام يـقـولـون افـتـراه , قـل فـاتـوا بـسـورة مـن مـثـلـه وادعـوا مـن استطعتم من دون اللّه ان كنتم صادقين .
يا مى گويند: آن را به دروغ ساخته است ؟ بگو: اگر راست مى گوييد, سوره اى مانندآن را بياوريد و هركه را جز خدا مى توانيد فراخوانيد.
3. ام يـقـولـون افـتـراه قـل فـاءتـوا بعشر سور مثله مفتريات وادعوا من استطعتم من دون اللّه ان كنتم صادقين .
يا مى گويند: اين قرآن را به دروغ ساخته است .
بگو: اگر راست مى گوييد ده سوره برساخته شده مانند آن بياوريد و غير از خدا هركه را مى توانيد فراخوانيد.
4. ام يقولون تقوله بل لايؤمنون . فلياءتوا بحديث مثله ان كانوا صادقين .
يا مى گويند: آن را بربافته ؟ نه بلكه باور ندارند.
پس اگر راست مى گويند سخنى مثل آن بياورند.
5. وان كـنـتـم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله وادعوا شهداءكم من دون اللّه ان كـنـتـم صـادقـيـن .
فـان لـم تـفـعـلـوا ـ ولـن تـفعلوا ـ فاتقوا النار التى وقودها الناس والحجارة اعدت للكافرين .
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك داريد, پس ـ اگر راست مى گوييد آسوره اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را ـ غير خدا ـ فراخوانيد.
پس اگر نكرديد ـ وهرگز نمى توانيد كرد ـ از آتشى كه سوختش مردمان و سنگ ها هستند و براى كافران آماده شده بپرهيزيد.
نكاتى راجع به آيات تحدى 1. از ميان آيات تحدى , گسترده ترين نوع آن , در اولين آيه تحدى انجام گرفته است .
مخاطب اين مـبارزه طلبى , جن و انس يعنى همه جهانيانند.
از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه ابعاد اعجاز قرآن اختصاص به فصاحت و بلاغت و زبان خاص آن كه زبان عربى است نداشته و از جهات مختلف مطرح است , وگرنه دعوت به مقابله غيرعرب با يك كتاب عربى بى تناسب است .
2. سـه آيـه نـخست از آيات تحدى , در سوره هايى قرار دارند كه از نظر ترتيب نزول , پى درپى بوده يعنى پنجاهمين , پنجاه ويكمين و پنجاه ودومين سوره نازل شده بوده اند.
3. كيفيت تحدى در آيه دوم و سوم ـ به استثناى ميزان آن ـ كاملا يكسان و شبيه هم است .
4. چـهـار آيه اول در سوره هاى مكى و آخرين آيه در اولين سوره مدنى واقع شده اند.
اين امر نشان مـى دهد كه بيش ترين تحدى در مكه صورت گرفته است و باتوجه به جمعيت اندك مسلمانان و تـوان ظـاهـرى كـافـران , بـدون شك اعلام مكرر وقاطعانه تحدى در ايجاد اعتماد به نفس براى مسلمانان و رخنه و تزلزل در صفوف مشركان و كافران مؤثر بوده است .
5. تفاوت لحن آيات تحدى در سوره هاى مكى با آيه تحدى در سوره مدنى كاملامشهود است : اين تـفـاوت يكى در نحوه اعلام ناتوانى از معارضه است كه در سوره بقره با قاطعيتى كه در ديگر آيات كمتر مشاهده مى گردد در جمله اى معترضه و باتعبير ولن تفعلوا, يعنى هرگز نخواهيد توانست , اعـلام گـرديـده اسـت .
تـفاوت ديگر درتهديدى است كه در پايان آيه تحدى سوره بقره مشاهده مى گردد.
در حالى كه در سايرآيات تحدى , تهديد وجود ندارد.
و بالاخره تهديد پايانى در مورد منكران مطرح نشده است , بلكه براى ترديدكنندگان است .
زيرا در آغـاز آيـه تـعبير وان كنتم فى ريب مما نزلنا...
به اين نكته اشاره مى كند كه حتى در مورد حقانيت قرآن ترديدى نبايد داشته باشيد.
به عبارت ديگر اين آيه علاوه بر انكار و افترا, شك و ترديد در مورد وحيانى بودن قرآن را هم روا ندانسته و در مورد آن هشدار داده است .
6. اولين آيه تحدى از نظر وسعت تحدى و آخرين آيه از نظر شدت قابل ملاحظه و تاءمل است .
مـرحله اول : دعوت به آوردن كتابى مانند قرآن است .
آيه88 سوره اسراء بيانگر اين مرحله از تحدى است .
مرحله دوم : دعوت به آوردن ده سوره مانند قرآن است .
(آيه13 سوره هود) مرحله سوم : دعوت به آوردن يك سوره مانند قرآن است .
(آيه 38 سوره يونس و23 سوره بقره ) بـديـن ترتيب قرآن شرايط مبارزه را مرحله به مرحله كاهش داده است , تا جايى كه به آوردن حتى مثل يك سوره كوچك , از يك صد و چهارده سوره قرآن نيز رضايت مى دهد.
آيا مى توان نظريه سير نزولى آيات تحدى را پذيرفت ؟ بـه نـظـر مى رسد با توجه به ترتيب نزول اين آيات ـ كه قبلا بيان گرديد ـ اين عقيده قابل خدشه بـاشـد.
زيـرا ترتيب نزول اين آيات (سه آيه اول ) تحدى را به صورت تحدى به مثل قرآن , تحدى به يـك سـوره و تـحدى به ده سوره بيان مى كند.
در اين صورت نمى توان چنان برداشتى را از آيات , تحدى صواب انگاشت .
در مـقـابل نظريه فوق , نظريه سير صعودى آيات تحدى را مى توان مطرح نمود.
زيرا آنچه در سوره اسـراء عـنـوان شـده است , تحدى به مثل قرآن است .
مثل قرآن يك آيه را نيز شامل مى شود.
زيرا بـدون شـك منظور از مثل در اين آيه نمى تواند كل قرآن باشد.
اين آيه در پنجاهمين سوره نازل شده قرار گرفته است , يعنى هنگامى كه هنوزكل قرآن نازل نگرديده بود.
در سوره يونس , تحدى بـه يـك سـوره و در سوره هود,تحدى به ده سوره صورت گرفته است .
بنابراين مراحل سه گانه تحدى چنين است :
مرحله اول : تحدى به مثل قرآن كه يك آيه را هم شامل مى گردد. (سوره اسراء)
مرحله دوم : تحدى به يك سوره از قرآن . (سوره يونس )
مرحله سوم : تحدى به ده سوره از قرآن . سوره هود)
در مـقـايـسه ميان اين دو نظر, گرچه نظريه دوم به لحاظ انطباق با ترتيب نزول ,موجه تر به نظر مى رسد, نمى توان نظر قاطعى ابراز نمود.
زيرا به دنبال اين سه آيه ,آيه34 سوره طور مجددا تحدى بـه مـثـل قـرآن و آيـه23 سـوره بـقره , تحدى به يك سوره را عنوان كرده است .
از اين رو نظريات ابرازشده را بيشتر بايد تفننى و استحسانى قلمداد كرد.
منبع:درسنامه علوم قرآنى
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
نزول قرآن در بـرهـه اى از زمـان و در مـنطقه اى از جهان رخ داد كه فنون سخنورى درميان عرب به كمال رسـيـده و حـجاز خاستگاه برجسته ترين اديبان , شاعران , خطيبان وخداوندان سخن و ادب عرب بـود.
در آغاز دسته اى از منكران قرآن كه آن را اسطوره وافسانه مى پنداشتند و بر اين پندار بودند كه اگر بخواهند مى توانند مانند آن رابياورند .
در چـنـيـن زمـان و مكانى پيامبر دعوت به تحدى نمود. تحدى همان مبارزه طلبى و دعوت به معارضه و مقابله است . ايـن تـحـدى نـه از موضع انفعالى , كه با قاطعيت و صلابتى بى نظير صورت گرفت .
واز آن جا كه بـزرگ تـريـن امـتـيـاز و افـتـخـار عرب (سخنورى و سخندانى ) را هدف قرارداده بود, بى نهايت تحريك كننده و شورآفرين مى نمود.
زيرا عدم اقدام به مقابله باقرآن يا اقدام نافرجام نتيجه اى جز از دست دادن حيثيت و موقعيت ممتاز آنان نداشت .
شگفت انگيزتر آن كه مخاطبان تحدى فقط مردم شبه جزيره و عرب هانبودند.
زيرا پيام اولين مبارزه طلبى اين بود: اگر همه جهانيان گرد هم آيند تا مانند قرآن بياورند از انجام آن ناتوانند.
آيات تحدى در قرآن
در زمينه تحدى در موارد خاص مطرح شده در قرآن به زودى در فصل سوم سخن خواهيم گفت .
آنـچه در اين قسمت مورد توجه قرار مى گيرد, تحدى از نوع اول است .
اين آيات به ترتيب نزول از اين قرارند:
1. قـل لـئن اجـتـمـعـت الانـس والـجـن عـلـى ان ياءتوا بمثل هذا القرآن لاياءتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا.
بگو: اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند, مانند آن رانخواهندآورد, هرچند برخى از آنها پشتيبان برخى ديگر باشند.
2. ام يـقـولـون افـتـراه , قـل فـاتـوا بـسـورة مـن مـثـلـه وادعـوا مـن استطعتم من دون اللّه ان كنتم صادقين .
يا مى گويند: آن را به دروغ ساخته است ؟ بگو: اگر راست مى گوييد, سوره اى مانندآن را بياوريد و هركه را جز خدا مى توانيد فراخوانيد.
3. ام يـقـولـون افـتـراه قـل فـاءتـوا بعشر سور مثله مفتريات وادعوا من استطعتم من دون اللّه ان كنتم صادقين .
يا مى گويند: اين قرآن را به دروغ ساخته است .
بگو: اگر راست مى گوييد ده سوره برساخته شده مانند آن بياوريد و غير از خدا هركه را مى توانيد فراخوانيد.
4. ام يقولون تقوله بل لايؤمنون . فلياءتوا بحديث مثله ان كانوا صادقين .
يا مى گويند: آن را بربافته ؟ نه بلكه باور ندارند.
پس اگر راست مى گويند سخنى مثل آن بياورند.
5. وان كـنـتـم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله وادعوا شهداءكم من دون اللّه ان كـنـتـم صـادقـيـن .
فـان لـم تـفـعـلـوا ـ ولـن تـفعلوا ـ فاتقوا النار التى وقودها الناس والحجارة اعدت للكافرين .
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك داريد, پس ـ اگر راست مى گوييد آسوره اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را ـ غير خدا ـ فراخوانيد.
پس اگر نكرديد ـ وهرگز نمى توانيد كرد ـ از آتشى كه سوختش مردمان و سنگ ها هستند و براى كافران آماده شده بپرهيزيد.
نكاتى راجع به آيات تحدى 1. از ميان آيات تحدى , گسترده ترين نوع آن , در اولين آيه تحدى انجام گرفته است .
مخاطب اين مـبارزه طلبى , جن و انس يعنى همه جهانيانند.
از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه ابعاد اعجاز قرآن اختصاص به فصاحت و بلاغت و زبان خاص آن كه زبان عربى است نداشته و از جهات مختلف مطرح است , وگرنه دعوت به مقابله غيرعرب با يك كتاب عربى بى تناسب است .
2. سـه آيـه نـخست از آيات تحدى , در سوره هايى قرار دارند كه از نظر ترتيب نزول , پى درپى بوده يعنى پنجاهمين , پنجاه ويكمين و پنجاه ودومين سوره نازل شده بوده اند.
3. كيفيت تحدى در آيه دوم و سوم ـ به استثناى ميزان آن ـ كاملا يكسان و شبيه هم است .
4. چـهـار آيه اول در سوره هاى مكى و آخرين آيه در اولين سوره مدنى واقع شده اند.
اين امر نشان مـى دهد كه بيش ترين تحدى در مكه صورت گرفته است و باتوجه به جمعيت اندك مسلمانان و تـوان ظـاهـرى كـافـران , بـدون شك اعلام مكرر وقاطعانه تحدى در ايجاد اعتماد به نفس براى مسلمانان و رخنه و تزلزل در صفوف مشركان و كافران مؤثر بوده است .
5. تفاوت لحن آيات تحدى در سوره هاى مكى با آيه تحدى در سوره مدنى كاملامشهود است : اين تـفـاوت يكى در نحوه اعلام ناتوانى از معارضه است كه در سوره بقره با قاطعيتى كه در ديگر آيات كمتر مشاهده مى گردد در جمله اى معترضه و باتعبير ولن تفعلوا, يعنى هرگز نخواهيد توانست , اعـلام گـرديـده اسـت .
تـفاوت ديگر درتهديدى است كه در پايان آيه تحدى سوره بقره مشاهده مى گردد.
در حالى كه در سايرآيات تحدى , تهديد وجود ندارد.
و بالاخره تهديد پايانى در مورد منكران مطرح نشده است , بلكه براى ترديدكنندگان است .
زيرا در آغـاز آيـه تـعبير وان كنتم فى ريب مما نزلنا...
به اين نكته اشاره مى كند كه حتى در مورد حقانيت قرآن ترديدى نبايد داشته باشيد.
به عبارت ديگر اين آيه علاوه بر انكار و افترا, شك و ترديد در مورد وحيانى بودن قرآن را هم روا ندانسته و در مورد آن هشدار داده است .
6. اولين آيه تحدى از نظر وسعت تحدى و آخرين آيه از نظر شدت قابل ملاحظه و تاءمل است .
سير نزولى يا صعودى آيات تحدى
مـرحله اول : دعوت به آوردن كتابى مانند قرآن است .
آيه88 سوره اسراء بيانگر اين مرحله از تحدى است .
مرحله دوم : دعوت به آوردن ده سوره مانند قرآن است .
(آيه13 سوره هود) مرحله سوم : دعوت به آوردن يك سوره مانند قرآن است .
(آيه 38 سوره يونس و23 سوره بقره ) بـديـن ترتيب قرآن شرايط مبارزه را مرحله به مرحله كاهش داده است , تا جايى كه به آوردن حتى مثل يك سوره كوچك , از يك صد و چهارده سوره قرآن نيز رضايت مى دهد.
آيا مى توان نظريه سير نزولى آيات تحدى را پذيرفت ؟ بـه نـظـر مى رسد با توجه به ترتيب نزول اين آيات ـ كه قبلا بيان گرديد ـ اين عقيده قابل خدشه بـاشـد.
زيـرا ترتيب نزول اين آيات (سه آيه اول ) تحدى را به صورت تحدى به مثل قرآن , تحدى به يـك سـوره و تـحدى به ده سوره بيان مى كند.
در اين صورت نمى توان چنان برداشتى را از آيات , تحدى صواب انگاشت .
در مـقـابل نظريه فوق , نظريه سير صعودى آيات تحدى را مى توان مطرح نمود.
زيرا آنچه در سوره اسـراء عـنـوان شـده است , تحدى به مثل قرآن است .
مثل قرآن يك آيه را نيز شامل مى شود.
زيرا بـدون شـك منظور از مثل در اين آيه نمى تواند كل قرآن باشد.
اين آيه در پنجاهمين سوره نازل شده قرار گرفته است , يعنى هنگامى كه هنوزكل قرآن نازل نگرديده بود.
در سوره يونس , تحدى بـه يـك سـوره و در سوره هود,تحدى به ده سوره صورت گرفته است .
بنابراين مراحل سه گانه تحدى چنين است :
مرحله اول : تحدى به مثل قرآن كه يك آيه را هم شامل مى گردد. (سوره اسراء)
مرحله دوم : تحدى به يك سوره از قرآن . (سوره يونس )
مرحله سوم : تحدى به ده سوره از قرآن . سوره هود)
در مـقـايـسه ميان اين دو نظر, گرچه نظريه دوم به لحاظ انطباق با ترتيب نزول ,موجه تر به نظر مى رسد, نمى توان نظر قاطعى ابراز نمود.
زيرا به دنبال اين سه آيه ,آيه34 سوره طور مجددا تحدى بـه مـثـل قـرآن و آيـه23 سـوره بـقره , تحدى به يك سوره را عنوان كرده است .
از اين رو نظريات ابرازشده را بيشتر بايد تفننى و استحسانى قلمداد كرد.
منبع:درسنامه علوم قرآنى
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله