دشمن اينجاست درست نشانه بگيريد
«لتجدن اشد الناس عداوه للذين آمنوا اليهود و الذين اشرکو ا؛ هر آينه سر سخت ترين دشمنان نسبت به مسلمانان و مومنين را يهوديان و مشرکين خواهي يافت.»(مائده :82)
بارها و بارها شده بود. قرآن که مي خواندم با رسيدن به اين آيه، سخت ذهنم مشغول مي شد که چرا خداوند، دشمن ترين دشمنان مؤمنان را يهوديان معرفي مي کند؛ اما اندکي که در وضعيت کنوني جهان نظاره مي کنم، مي بينم بيشتر از آنکه ما (کساني که خود را مسلمين و مؤمنين به خدا مي دانيم) از عاملان به اين آيه به عنوان يکي از منابع اصلي استخراج احکاممان باشيم، دشمن مان، يعني صهيونيسم، به بهره بري از آيه اهتمام ورزيده و طي بيش از 1400 سال از عمري که اسلام دارد، لحظه اي از اجراي آن غافل نشده است؛ آنان نيز بزرگ ترين دشمن خود را مسلمين مي دانند و از هيچ تلاشي براي از بين بردن و يا استثمار آنان فروگذار نمي کنند؛ «و لن ترضي عنک اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم؛ هرگز يهود و نصاري از تو [اي پيامبر ] راضي نخواهند شد، تا [به طور کامل، تسليم خواسته هاي آنها شوي ]و از آيين [تحريف يافته ] آنان پيروي کني.»(بقره :120) با مروري در تاريخ قوم يهود، فزون خواهي، برتري طلبي، نژاد پرستي را از ويژگي هاي مهم اين قوم مي توان به شمار آورد.اکنون نيز صهيو نيسم جهاني با حمايت و هدايت صاحبان قدرت و سلطه و با اشغال سرزمين مقدس فلسطين، اهداف تو سعه طلبانه از نيل تا فرات را دنبال مي کند که خود، عامل مهمي در شکل گيري و تداوم کشمکش ها و بحران هاي منطقه اي محسوب مي شود.
در پروتکل صهيو نيست ها اين عبارت آمده است :«هيچ خبري به جامعه نمي رسد، مگر اين که ما اجازه داده باشيم. بنا براين بايد خبرگزاري هايي را که خبر هاي سراسر جهان را تامين مي کند در دست بگيريم. بدين ترتيب، هيچ خبري، مگر آنچه ما انتخاب کرده باشيم، مخابره نمي شود.»يهود با در نظر داشتن اهميت و جايگاه دايره المعارف ها در عرصه علمي و فرهنگي ده ها تن از مأموران و پيروان خود را براي نفوذ در اين عرصه مأمور ساخته است؛ تا جايي که امروزه به ندرت دايره المعارفي مي توان سراغ گرفت که از آن بوي صهيونيسم به مشام نرسد. بنا براين، جاي تعجب نيست که اغلب دايره المعارف هاي مو جود، با اين که اطلاعات خود را در همه زمينه ها به شيوه اي علمي و مو ضوعي ارائه مي دهند، مع الاسف، درباره اسلام و مسلمانان، به طور غير مستند و تحريف شده سخن مي گويند. صهيو نيست ها خيلي زود نيز بر اهميت سينما پي بردند و از همان ابتداي صنعت سينما آن را در سيطره خود گرفتند و از آن همچون اسلحه اي براي مبارزه با دشمنان خود و مظلوم نمايي و بر حق نشان دادن خود بهره جستند. صنعت سينما در آمريکا، به ويژه هاليوود،کاملا يهودي است و يهوديان بدون رقيب در اين عرصه مي تازند و هر کس را که در جرگه آنان نباشد از ميدان به در مي کنند؛ همه افراد دست اندرکار اين صنعت يا يهودي هستند و يا طرفدار يهود. بر همين اساس، شهر «هاليوود» به «سدوم » عصر حاضر تبديل شده است. هاليوود، شهري است که در آن فضيلت، از بين رفته و رذيلت بر آن حاکم است. شرافت ها را سبک مي گيرند و اموال را به غارت مي برند و هيچ کس نيست که از اين رفتار ها جلو گيري کند. آنان براي تعميم و اجراي نقشه هاي جنايتکارانه خود، در زير پرده هاي دروغ و فريب، از هيچ تلاشي فرو گذار نمي کنند. ذکر بخشي از متن پروتکل هاي رهبران صهيون، خالي از فايده نخواهد بود:
- رسانه هاي تبليغاتي جهان، وسيله ترويج انديشه ها هستند و بايد به تمامي در دست ما باشد. هر گونه چاپ و نشر بايد تحت سيطره ما قرار گيرد. ادبيات و روزنامه نگاري، قوي ترين کانال آموزشي و تبليغاتي هستند و اين دو بايد در چنگ ما باشد. اگر «اکسيژن» اکسيري براي ادامه حيات هر آفريده است، «کلمه» نيز اکسير ادامه حيات فرهنگي انسان ها است .
يهود به مرور توانست کلمه را در خدمت طرح ها و اهداف خود بگيرد؛ قرآن کريم اين خصوصيت يهود را آشکارا اعلام کرده مي فرمايد: «يحرفون الکلم عن مو اضعه؛ آنان کلام را از جايگاه اصلي خود منحرف مي سازند. »(مائده :13)
اهداي جوايز صلح نوبل و يا ادبيات و جوايز علمي به يهوديان و يا آنهايي که در راستاي تحقق اهداف صهيونيسم و تخريب اسلام تلاش کرده اند، نمونه اي از نفوذ صهيونيسم در مجامع جهاني است.
اگر چه صهيونيسم ابزارهاي قدرتي ارزشمندي از جمله امپرياليسم رسانه اي،فرهنگي، اقتصادي و سياسي را در دست دارد و آنها را با تمامي قوت عليه اسلام به کار مي گيرد و اين رئوس مثلث زور، زر و تزوير را به کام خود به کار مي بندد، اما يکي از نمادهاي دشمني صهيونيسم با جهان اسلام، مبارزه به شيوه ي مستقيم و غير مستقيم با مکاتب اصولگراي اسلامي است. چرا که در وهله ي اول، صهيو نيست ها به اين مطلب پي برده اند که اسلام، واپسين دين آسماني و کامل ترين اديان الهي است و اگر به اصول و مباني آن عمل شود، منا فع صهيونيست ها به خطر خواهد افتاد؛ به همين جهت با حداکثر توان مي کوشند جريان هاي اصولگراي اسلام را تضعيف و از اتحاد و همبستگي آنها جلوگيري کنند و ميان آنان از هم گسيختگي و نفاق پديد آورند.
هو شياري و زيرکي صهيونيسم باعث شده است تا با بهره جويي از عدم وجود انسجام در ميان مسلمين، با گروه هايي که به مباني و اصول اسلام چندان پاي بند نيستند به راحتي ارتباط برقرار کنند تا بتوانند ضربات مهلکي را بر اسلام وارد آورند؛ اقداماتي چون فرقه سازي يا تلاش براي دور نگهداشتن برخي اصول اسلامي از متون اسلام در برخي از کشورها، همچون حذف جملات جهادي از کتب درسي دانش آموزان، عادي سازي توهين به مقدسات در کشورهاي اسلامي و تلاش جهت اشاعه ي بي بند و باري و فساد و... شاهدي صادق بر اين گفتار مي باشد.
صهيونيسم در راستاي تفرقه ميان مسلمانان و در جهت دشمني با تفکر سياسي اسلام، به مقابله غير مستقيم با تفکر انسجام اسلامي پرداخته و چهره هاي بدلي از آن را به نمايش گذاشته است. اين چهره ها از حيث نوع بر دو گونه اند: چهر هاي بدلي از اسلام که صهيونيسم سعي در حفظ و تقويت آن دارد. اين گونه چهره ها اولا باعث تهديد منافع صهيونيسم نخواهد بود و اسلامي خنثي و بي اثر است؛ ثانيا وجود اين چهره ها تشديد کننده درگيري و اختلاف ميان مسلمانان خواهد شد. از اين نمو نه ها مي توان به بهائيت و وهابيت اشاره کرد؛ چهره هاي بدلي که ساخته شد تا روزي نابود گردد.چهره هاي بدلي صورتي کاملا بي منطق، جنايت پيشه، پليد و زشت از اسلام معرفي مي کنند تا اولا بازي گردانان صحنه بتوانند با تبليغات خود، ذهن جهانيان را از مفهوم اصيل اسلامي و گرايش به سوي آن منحرف سازند؛ همچون سران القاعده و يا صدام؛ ثانيا برخورد خشن آنان با اسلام موجه جلوه کند و ثالثا شکست اسلام هاي بدلي از يک سو موجب نا اميدي ملت هاي مسلمان شود و از سوي ديگر بر قدرت و يکه تازي صهيو نيسم که در لباس منجي جان گام برداشته افزوده گردد و کارکرد اين مدل ها را همچون و اکسني مي دانند که مصرف مي شود تا بدن نسبت به اصل بيماري، پادتن توليد کند.
شصت سال از شکل گيري دولت صهيونيسم در سرزمين هاي اسلامي مي گذرد. يکي از اهداف اصلي رژيم صهيونيستي تضعيف جهان اسلام، به ويژه فلسطينيان در عصر کنوني است. اينان تا آنجا که در توان دارند براي نشان دادن چهره ي منفي از مردم فلسطين و معرفي آنها به عنوان تروريست اهتمام مي ورزند تا بدين طريق توجيهي براي کشتار مردم بي دفاع فلسطين اعم از زن، مرد، کودک و نوجوان و جوان داشته باشند؛ همچنين تصاحب غير قانوني سرزمين فلسطين را در انظار جهاني مشروعيت بخشند و حمايت و توجه مردم و ابرقدرت هاي جهان را به سوي خود جلب کنند. تضعيف مردم فلسطين از سوي صهيونيسم به شکل هاي گو ناگون صورت مي گيرد؛ موارد ذکر شده در زير از اين دسته اند :
- سرکوبي انتفاضه با کشتار و آزار و شکنجه هاي آنان؛
-ترور فرماندهان و سران و مبارزان فلسطيني جهت ايجاد رعب و وحشت؛
-تحت فشار قرار دادن دولت فلسطيني حماس و حتي تشکيلات خود گردان؛
-جلوگيري از ورود دارو و مواد غذايي به داخل اراضي اشغالي؛
- ايجاد ارتباط با برخي از کشورهاي عربي جهت فشار بر فلسطين وگوشه نشين کردن فلسطينيان؛
- و...
يادمان باشد که قرآن، کتاب آسماني و وحي منزلي است براي هدايت بشريت.
پس بکوشيم تا آيات نوراني و هدايتگر قرآن کريم را سر لوحه ي اعمال خود در تمام جوانب زندگي مان کنيم.
منبع: ماهنامه امتداد
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
بارها و بارها شده بود. قرآن که مي خواندم با رسيدن به اين آيه، سخت ذهنم مشغول مي شد که چرا خداوند، دشمن ترين دشمنان مؤمنان را يهوديان معرفي مي کند؛ اما اندکي که در وضعيت کنوني جهان نظاره مي کنم، مي بينم بيشتر از آنکه ما (کساني که خود را مسلمين و مؤمنين به خدا مي دانيم) از عاملان به اين آيه به عنوان يکي از منابع اصلي استخراج احکاممان باشيم، دشمن مان، يعني صهيونيسم، به بهره بري از آيه اهتمام ورزيده و طي بيش از 1400 سال از عمري که اسلام دارد، لحظه اي از اجراي آن غافل نشده است؛ آنان نيز بزرگ ترين دشمن خود را مسلمين مي دانند و از هيچ تلاشي براي از بين بردن و يا استثمار آنان فروگذار نمي کنند؛ «و لن ترضي عنک اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم؛ هرگز يهود و نصاري از تو [اي پيامبر ] راضي نخواهند شد، تا [به طور کامل، تسليم خواسته هاي آنها شوي ]و از آيين [تحريف يافته ] آنان پيروي کني.»(بقره :120) با مروري در تاريخ قوم يهود، فزون خواهي، برتري طلبي، نژاد پرستي را از ويژگي هاي مهم اين قوم مي توان به شمار آورد.اکنون نيز صهيو نيسم جهاني با حمايت و هدايت صاحبان قدرت و سلطه و با اشغال سرزمين مقدس فلسطين، اهداف تو سعه طلبانه از نيل تا فرات را دنبال مي کند که خود، عامل مهمي در شکل گيري و تداوم کشمکش ها و بحران هاي منطقه اي محسوب مي شود.
نفوذ در کانون هاي سياسي و خبري
در پروتکل صهيو نيست ها اين عبارت آمده است :«هيچ خبري به جامعه نمي رسد، مگر اين که ما اجازه داده باشيم. بنا براين بايد خبرگزاري هايي را که خبر هاي سراسر جهان را تامين مي کند در دست بگيريم. بدين ترتيب، هيچ خبري، مگر آنچه ما انتخاب کرده باشيم، مخابره نمي شود.»يهود با در نظر داشتن اهميت و جايگاه دايره المعارف ها در عرصه علمي و فرهنگي ده ها تن از مأموران و پيروان خود را براي نفوذ در اين عرصه مأمور ساخته است؛ تا جايي که امروزه به ندرت دايره المعارفي مي توان سراغ گرفت که از آن بوي صهيونيسم به مشام نرسد. بنا براين، جاي تعجب نيست که اغلب دايره المعارف هاي مو جود، با اين که اطلاعات خود را در همه زمينه ها به شيوه اي علمي و مو ضوعي ارائه مي دهند، مع الاسف، درباره اسلام و مسلمانان، به طور غير مستند و تحريف شده سخن مي گويند. صهيو نيست ها خيلي زود نيز بر اهميت سينما پي بردند و از همان ابتداي صنعت سينما آن را در سيطره خود گرفتند و از آن همچون اسلحه اي براي مبارزه با دشمنان خود و مظلوم نمايي و بر حق نشان دادن خود بهره جستند. صنعت سينما در آمريکا، به ويژه هاليوود،کاملا يهودي است و يهوديان بدون رقيب در اين عرصه مي تازند و هر کس را که در جرگه آنان نباشد از ميدان به در مي کنند؛ همه افراد دست اندرکار اين صنعت يا يهودي هستند و يا طرفدار يهود. بر همين اساس، شهر «هاليوود» به «سدوم » عصر حاضر تبديل شده است. هاليوود، شهري است که در آن فضيلت، از بين رفته و رذيلت بر آن حاکم است. شرافت ها را سبک مي گيرند و اموال را به غارت مي برند و هيچ کس نيست که از اين رفتار ها جلو گيري کند. آنان براي تعميم و اجراي نقشه هاي جنايتکارانه خود، در زير پرده هاي دروغ و فريب، از هيچ تلاشي فرو گذار نمي کنند. ذکر بخشي از متن پروتکل هاي رهبران صهيون، خالي از فايده نخواهد بود:
- رسانه هاي تبليغاتي جهان، وسيله ترويج انديشه ها هستند و بايد به تمامي در دست ما باشد. هر گونه چاپ و نشر بايد تحت سيطره ما قرار گيرد. ادبيات و روزنامه نگاري، قوي ترين کانال آموزشي و تبليغاتي هستند و اين دو بايد در چنگ ما باشد. اگر «اکسيژن» اکسيري براي ادامه حيات هر آفريده است، «کلمه» نيز اکسير ادامه حيات فرهنگي انسان ها است .
يهود به مرور توانست کلمه را در خدمت طرح ها و اهداف خود بگيرد؛ قرآن کريم اين خصوصيت يهود را آشکارا اعلام کرده مي فرمايد: «يحرفون الکلم عن مو اضعه؛ آنان کلام را از جايگاه اصلي خود منحرف مي سازند. »(مائده :13)
سيطره بر مراکز علمي و فرهنگي
اهداي جوايز صلح نوبل و يا ادبيات و جوايز علمي به يهوديان و يا آنهايي که در راستاي تحقق اهداف صهيونيسم و تخريب اسلام تلاش کرده اند، نمونه اي از نفوذ صهيونيسم در مجامع جهاني است.
اگر چه صهيونيسم ابزارهاي قدرتي ارزشمندي از جمله امپرياليسم رسانه اي،فرهنگي، اقتصادي و سياسي را در دست دارد و آنها را با تمامي قوت عليه اسلام به کار مي گيرد و اين رئوس مثلث زور، زر و تزوير را به کام خود به کار مي بندد، اما يکي از نمادهاي دشمني صهيونيسم با جهان اسلام، مبارزه به شيوه ي مستقيم و غير مستقيم با مکاتب اصولگراي اسلامي است. چرا که در وهله ي اول، صهيو نيست ها به اين مطلب پي برده اند که اسلام، واپسين دين آسماني و کامل ترين اديان الهي است و اگر به اصول و مباني آن عمل شود، منا فع صهيونيست ها به خطر خواهد افتاد؛ به همين جهت با حداکثر توان مي کوشند جريان هاي اصولگراي اسلام را تضعيف و از اتحاد و همبستگي آنها جلوگيري کنند و ميان آنان از هم گسيختگي و نفاق پديد آورند.
هو شياري و زيرکي صهيونيسم باعث شده است تا با بهره جويي از عدم وجود انسجام در ميان مسلمين، با گروه هايي که به مباني و اصول اسلام چندان پاي بند نيستند به راحتي ارتباط برقرار کنند تا بتوانند ضربات مهلکي را بر اسلام وارد آورند؛ اقداماتي چون فرقه سازي يا تلاش براي دور نگهداشتن برخي اصول اسلامي از متون اسلام در برخي از کشورها، همچون حذف جملات جهادي از کتب درسي دانش آموزان، عادي سازي توهين به مقدسات در کشورهاي اسلامي و تلاش جهت اشاعه ي بي بند و باري و فساد و... شاهدي صادق بر اين گفتار مي باشد.
ارائه چهره هاي بدلي
صهيونيسم در راستاي تفرقه ميان مسلمانان و در جهت دشمني با تفکر سياسي اسلام، به مقابله غير مستقيم با تفکر انسجام اسلامي پرداخته و چهره هاي بدلي از آن را به نمايش گذاشته است. اين چهره ها از حيث نوع بر دو گونه اند: چهر هاي بدلي از اسلام که صهيونيسم سعي در حفظ و تقويت آن دارد. اين گونه چهره ها اولا باعث تهديد منافع صهيونيسم نخواهد بود و اسلامي خنثي و بي اثر است؛ ثانيا وجود اين چهره ها تشديد کننده درگيري و اختلاف ميان مسلمانان خواهد شد. از اين نمو نه ها مي توان به بهائيت و وهابيت اشاره کرد؛ چهره هاي بدلي که ساخته شد تا روزي نابود گردد.چهره هاي بدلي صورتي کاملا بي منطق، جنايت پيشه، پليد و زشت از اسلام معرفي مي کنند تا اولا بازي گردانان صحنه بتوانند با تبليغات خود، ذهن جهانيان را از مفهوم اصيل اسلامي و گرايش به سوي آن منحرف سازند؛ همچون سران القاعده و يا صدام؛ ثانيا برخورد خشن آنان با اسلام موجه جلوه کند و ثالثا شکست اسلام هاي بدلي از يک سو موجب نا اميدي ملت هاي مسلمان شود و از سوي ديگر بر قدرت و يکه تازي صهيو نيسم که در لباس منجي جان گام برداشته افزوده گردد و کارکرد اين مدل ها را همچون و اکسني مي دانند که مصرف مي شود تا بدن نسبت به اصل بيماري، پادتن توليد کند.
فلسطين، کانون جهان اسلام
شصت سال از شکل گيري دولت صهيونيسم در سرزمين هاي اسلامي مي گذرد. يکي از اهداف اصلي رژيم صهيونيستي تضعيف جهان اسلام، به ويژه فلسطينيان در عصر کنوني است. اينان تا آنجا که در توان دارند براي نشان دادن چهره ي منفي از مردم فلسطين و معرفي آنها به عنوان تروريست اهتمام مي ورزند تا بدين طريق توجيهي براي کشتار مردم بي دفاع فلسطين اعم از زن، مرد، کودک و نوجوان و جوان داشته باشند؛ همچنين تصاحب غير قانوني سرزمين فلسطين را در انظار جهاني مشروعيت بخشند و حمايت و توجه مردم و ابرقدرت هاي جهان را به سوي خود جلب کنند. تضعيف مردم فلسطين از سوي صهيونيسم به شکل هاي گو ناگون صورت مي گيرد؛ موارد ذکر شده در زير از اين دسته اند :
- سرکوبي انتفاضه با کشتار و آزار و شکنجه هاي آنان؛
-ترور فرماندهان و سران و مبارزان فلسطيني جهت ايجاد رعب و وحشت؛
-تحت فشار قرار دادن دولت فلسطيني حماس و حتي تشکيلات خود گردان؛
-جلوگيري از ورود دارو و مواد غذايي به داخل اراضي اشغالي؛
- ايجاد ارتباط با برخي از کشورهاي عربي جهت فشار بر فلسطين وگوشه نشين کردن فلسطينيان؛
- و...
قدس و جهان اسلام
جبهه جهان اسلام
يادمان باشد که قرآن، کتاب آسماني و وحي منزلي است براي هدايت بشريت.
پس بکوشيم تا آيات نوراني و هدايتگر قرآن کريم را سر لوحه ي اعمال خود در تمام جوانب زندگي مان کنيم.
منبع: ماهنامه امتداد
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله